گنجور

شمارهٔ ۱۴۱

لب لعلت چو میل باده کند
نشئه باده را زیاده کند
من سگ کوی دلبری که مرا
به کمند وفا قلاده کند
هر که جز کوی دوست قبله ی اوست
طاعت خویش را اعاده کند
نقش روی تو صفحه ی دل را
ز آرزوی دو کون ساده کند
فارغ از جورت آنکه همچو (سحاب)
جان نثار تو دل نداده کند

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لب لعلت چو میل باده کند
نشئه باده را زیاده کند
هوش مصنوعی: وقتی لب زیبا و قرمز تو به می‌نوشیدن میل کند، شوق و نشئه نوشیدنی را بیشتر می‌کند.
من سگ کوی دلبری که مرا
به کمند وفا قلاده کند
هوش مصنوعی: من به عشق معشوقی وابسته‌ام که می‌خواهد با محبت و وفایش مرا در بند خود نگه دارد.
هر که جز کوی دوست قبله ی اوست
طاعت خویش را اعاده کند
هوش مصنوعی: هر کسی که به غیر از مسیر دوست، به جایی دیگر توجه داشته باشد، باید دوباره اراده و اطاعت خود را به سمت او برگرداند.
نقش روی تو صفحه ی دل را
ز آرزوی دو کون ساده کند
هوش مصنوعی: تصویر چهره تو در دل، به خاطر آرزوی دنیا را ساده و بی‌پیرایه می‌سازد.
فارغ از جورت آنکه همچو (سحاب)
جان نثار تو دل نداده کند
هوش مصنوعی: بی‌اعتنا از کسانی که مانند ابر برای تو جان می‌بازند، دل خود را به کسی نمی‌سپاری.