گنجور

شمارهٔ ۱۲۹

چون من هر کس که از جان سیر باشد
به زودی گر بمیرد دیر باشد
چه کوشم در خلاص دل همان به
که این دیوانه در زنجیر باشد
اگر مبهم بماند آیه ی نور
مه روی تواش تفسیر باشد
سیه تر کرد روزم تا بدانم
اثر در ناله ی شب گیر باشد
قدح سهل است خوش باشد ز دستش
اگر خنجر و گر شمشیر باشد
جوانی دیده ام کز هر که بینی
برد دل گر جوان ور پیر باشد
به عالم عاشقی چون من نیابی
اگر عشق تو عالم گیر باشد
نه چندان یافت ملک دل خرابی
که دیگر قابل تعمیر باشد
بجز وصلش (سحابا) هر مرادی
شود حاصل اگر تقدیر باشد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون من هر کس که از جان سیر باشد
به زودی گر بمیرد دیر باشد
هوش مصنوعی: هر کسی که از زندگی خسته شده باشد، اگر زود بمیرد، در واقع خیلی دیر کرده است.
چه کوشم در خلاص دل همان به
که این دیوانه در زنجیر باشد
هوش مصنوعی: تلاش من در این است که دل را آزاد کنم، اما بهتر است که این دیوانه در زنجیر بماند.
اگر مبهم بماند آیه ی نور
مه روی تواش تفسیر باشد
هوش مصنوعی: اگر نور چهره‌ی تو برای دیگران گنگ و نامفهوم بماند، در واقع، خود این نامفهومی به نوعی تفسیر زیبایی و جذابیت تو به شمار می‌آید.
سیه تر کرد روزم تا بدانم
اثر در ناله ی شب گیر باشد
هوش مصنوعی: شب، روزم را تیره‌تر کرد تا بتوانم تأثیر آن را در ناله‌های شب حس کنم.
قدح سهل است خوش باشد ز دستش
اگر خنجر و گر شمشیر باشد
هوش مصنوعی: اگرچه نوشیدنی در دست او ساده و راحت است، اما خوشایند است، حتی اگر در دستش خنجر یا شمشیر باشد.
جوانی دیده ام کز هر که بینی
برد دل گر جوان ور پیر باشد
هوش مصنوعی: جوانی را دیده‌ام که دل هر کسی را که ببیند، می‌برد، چه جوان باشد و چه پیر.
به عالم عاشقی چون من نیابی
اگر عشق تو عالم گیر باشد
هوش مصنوعی: در دنیای عشق، کسی مانند من را نخواهی یافت اگر عشق تو همه‌گیر و فراگیر باشد.
نه چندان یافت ملک دل خرابی
که دیگر قابل تعمیر باشد
هوش مصنوعی: دل آدمی به قدری خراب و ویران شده است که دیگر نمی‌توان آن را ترمیم کرد.
بجز وصلش (سحابا) هر مرادی
شود حاصل اگر تقدیر باشد
هوش مصنوعی: جز به وصال او، هر آرزویی به تحقق نمی‌رسد، مگر اینکه تقدیر اینچنین باشد.