شمارهٔ ۱۲۷
سکندر آگهیش گرز لعل جانان بود
چه گونه این همه مشتاق آب حیوان بود
نه وصل یار میسر شود مرا نه مرگ رقیب
یکی از این دو اگر بود کار آسان بود
عجب مداراگر جای تست در دل من
که یوسفی تو و یوسف مقیم زندان بود
چو او به حسن بود همچو ماه کنعان، کاش
به عشق طاقت من هم چو پیر کنعان بود
تمام عمر به وصل تو می گذشت اگر
زمان وصل تو چون روزگار هجران بود
ز دوریت بودم چند بر گریبان دست
به این گناه که روزی تو را بدامان بود
چو خواست جان بستاند نخست از نگهی
زمن ربود دلی را که آفت جان بود
گذشتی ار به (سحاب) و ندیدیش چه عجب
که او به راه تو با خاک راه یکسان بود
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سکندر آگهیش گرز لعل جانان بود
چه گونه این همه مشتاق آب حیوان بود
هوش مصنوعی: اگر سکندر از عشق و محبت معشوقش باخبر بود، پس چرا این همه عاشق و شیفته آب حیات شده است؟
نه وصل یار میسر شود مرا نه مرگ رقیب
یکی از این دو اگر بود کار آسان بود
هوش مصنوعی: نه میتوانم به وصال یار برسم و نه از رقیب خود راحت شوم. اگر یکی از این دو امکانپذیر بود، همه چیز خیلی سادهتر بود.
عجب مداراگر جای تست در دل من
که یوسفی تو و یوسف مقیم زندان بود
هوش مصنوعی: عجب صبری داری که در دل من جا داری، در حالی که تو مانند یوسف هستی و یوسف خود در زندان به سر میبرد.
چو او به حسن بود همچو ماه کنعان، کاش
به عشق طاقت من هم چو پیر کنعان بود
هوش مصنوعی: وقتی او به زیبایی مانند ماه کنعان است، ای کاش طاقت من در عشق هم مثل پیر کنعان بود و پایدار میماند.
تمام عمر به وصل تو می گذشت اگر
زمان وصل تو چون روزگار هجران بود
هوش مصنوعی: اگر دوران وصالت مثل دوران جدایی بود، تمام عمرم صرف وصالت میشد.
ز دوریت بودم چند بر گریبان دست
به این گناه که روزی تو را بدامان بود
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که به خاطر دوریات از خودم غمگین هستم و به خاطر این احساس گناه میکنم که روزی به تو نیاز داشتم و در کنارم بودی.
چو خواست جان بستاند نخست از نگهی
زمن ربود دلی را که آفت جان بود
هوش مصنوعی: وقتی که خواست جانم را بگیرد، ابتدا با یک نگاه دلی را از من ربود که خود آفت و مایه درد جانم بود.
گذشتی ار به (سحاب) و ندیدیش چه عجب
که او به راه تو با خاک راه یکسان بود
هوش مصنوعی: اگر از کنار ابرها عبور کردی و آن را ندیدی، چه شگفتیست، چون او در مسیر تو با خاک یکسان بود.