گنجور

شمارهٔ ۱۲

دانی که شوخ خوش سخن خوش کلام ما
حرفی که ناورد به زبان چیست؟ نام ما
حاصل شود به نیم نگاه تو کام ما
ای لطف ناتمام تو عیش تمام ما
پرسید نام ما بت شیرین کلام ما
گویی زدند سکه ی دولت به نام ما
گفتم به دل که تا به که ئی بی قرار گفت:
چندانکه هست در کف عشقش زمام ما
هم گریه های ماست به جا در خیال وصل
هم خنده ی فلک به خیالات خام ما
در عهد نیست کس به جهان چون تو بی ثبات
زآنسان که در وفا و ثبات و دوام ما
گر دل نمی کشید چنین آه آتشین
یا رب که می کشید ز چرخ انتقام ما؟
ما را به بزم خود به گمان رقیب خواند
ما شادمان از این که کند احترام ما
گفتم که با کس آن بت شیرین سخن (سحاب)
گوید سخن نه اینکه جواب سلام ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دانی که شوخ خوش سخن خوش کلام ما
حرفی که ناورد به زبان چیست؟ نام ما
هوش مصنوعی: می‌دانی که ما آدم‌های با ذوق و خوش‌لطیفه‌ای هستیم، حالا نام ما چه چیزی است که به زبان نمی‌آوریم؟
حاصل شود به نیم نگاه تو کام ما
ای لطف ناتمام تو عیش تمام ما
هوش مصنوعی: به مجرد یک نگاه تو، خواسته‌های ما به دست می‌آید. ای مهربانی ناتمام تو، خوشی‌های ما به کمال می‌رسد.
پرسید نام ما بت شیرین کلام ما
گویی زدند سکه ی دولت به نام ما
هوش مصنوعی: سوالی مطرح می‌شود درباره اینکه چه نامی برای ما انتخاب کرده‌اند. آیا سخاوت و محبتی که داریم، به اندازه‌ای ارزشمند است که مانند سکه‌ای با نام ما، در دنیا گردش کند؟
گفتم به دل که تا به که ئی بی قرار گفت:
چندانکه هست در کف عشقش زمام ما
هوش مصنوعی: به دل گفتم که برای چه نگران هستی، دل پاسخ داد که تا زمانی که کنترل عشق او در دستان ماست، چرا باید نگران باشیم؟
هم گریه های ماست به جا در خیال وصل
هم خنده ی فلک به خیالات خام ما
هوش مصنوعی: در ذهن ما، هم ناله‌ها و اشک‌های عشق وجود دارد و هم خنده‌های آسمان به خاطر آرزوهای بی‌اساس و خیالی ما.
در عهد نیست کس به جهان چون تو بی ثبات
زآنسان که در وفا و ثبات و دوام ما
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ‌کس به اندازه تو بی‌ثبات و ناپایدار نیست، به همین خاطر در وفاداری و ثبات و دوام ما تفاوتی وجود دارد.
گر دل نمی کشید چنین آه آتشین
یا رب که می کشید ز چرخ انتقام ما؟
هوش مصنوعی: اگر دل شکیبایی نمی‌کرد چنین آه سوزانی، خداوند چگونه می‌توانست از چرخ انتقام ما را به زحمت بیندازد؟
ما را به بزم خود به گمان رقیب خواند
ما شادمان از این که کند احترام ما
هوش مصنوعی: ما را به مهمانی خود به خاطر رقیبی که داشت دعوت کرد و ما خوشحالیم از اینکه نسبت به ما احترام قائل است.
گفتم که با کس آن بت شیرین سخن (سحاب)
گوید سخن نه اینکه جواب سلام ما
هوش مصنوعی: گفتم که آن معشوق زیبا و خوش‌زبان با کسی صحبت می‌کند، نه اینکه فقط به سلام ما پاسخ دهد.