گنجور

شمارهٔ ۱۱۰

با چشم تر هر جا روم کآن سرو بالا بگذرد
دردا که سیل اشک ما نگذارد آنجا بگذرد
دیدارت ای بیدادگر افتد بفردای دگر
مانند امروزم اگر دور از تو فردا بگذرد
با لعلت ای عیسی نفس کآب حیاتست آن وبس
ظلم است اگر بر یاد کس نام مسیحا بگذرد
غیر ای نگار تندخو برتابد از مهر تو رو
گر بگذرد یکدم بر او نوعی که بر ما بگذرد
از دیدنت سهل است این گر بگذرد زاهد ز دین
شاید گرت ای نازنین بیند ز دنیا بگذرد
نارد گذار آن ماه رو سویم زخوف عیب جو
ور بگذرد از بیم او شادم که تنها بگذرد
تا دور گشتم ز آن پری گشتم ز خواب و خور بری
ز آنم (سحاب) اشک از ثری آه از ثریا بگذرد

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با چشم تر هر جا روم کآن سرو بالا بگذرد
دردا که سیل اشک ما نگذارد آنجا بگذرد
هوش مصنوعی: هر جا که می‌روم، با چشمانی پر از اشک، نمی‌توانم به آنجا برسم، چرا که سیل اشک‌هایم مانع از آن می‌شود که یاد آن سرو بلند از دلم برود.
دیدارت ای بیدادگر افتد بفردای دگر
مانند امروزم اگر دور از تو فردا بگذرد
هوش مصنوعی: اگر دیدارت، ای بی‌رحم، به فردا بیفتد، مانند امروز است، به شرطی که فردا هم دور از تو بگذرد.
با لعلت ای عیسی نفس کآب حیاتست آن وبس
ظلم است اگر بر یاد کس نام مسیحا بگذرد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وجود تو مانند حضرت عیسی، که به او لقب "نفس" و "آب حیات" داده شده، بسیار ارزشمند و زنده‌کننده است. اگر کسی به یاد دیگران به تو اشاره کند، واقعا ظلم کرده و حق تو را نادیده گرفته است.
غیر ای نگار تندخو برتابد از مهر تو رو
گر بگذرد یکدم بر او نوعی که بر ما بگذرد
هوش مصنوعی: ای محبوبی که خلق و خوی تندی داری، آیا نمی‌توانی از عشق تو چهره‌ام را تحمل کنی؟ اگر لحظه‌ای بر او بگذری، چگونه احساسات و تجربیاتی که من دارم به او منتقل می‌شود؟
از دیدنت سهل است این گر بگذرد زاهد ز دین
شاید گرت ای نازنین بیند ز دنیا بگذرد
هوش مصنوعی: دیدن تو کار ساده‌ای است، اما اگر زاهدی از دین و طریقت بگذرد، شاید تو، ای عزیز، اگر او را ببینی، از دنیای این دنیا نیز عبور کند.
نارد گذار آن ماه رو سویم زخوف عیب جو
ور بگذرد از بیم او شادم که تنها بگذرد
هوش مصنوعی: من به سمت آن ماه رخسار می‌روم، حتی اگر عیب‌جویی‌هایی از او وجود داشته باشد. اگر او به خاطر ترس از انتقادات، از کنار من بگذرد، خوشحالم که حداقل او تنها از کنارم می‌گذرد.
تا دور گشتم ز آن پری گشتم ز خواب و خور بری
ز آنم (سحاب) اشک از ثری آه از ثریا بگذرد
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از حالتی می‌گوید که پس از دور شدن از معشوق خود، از خواب و خوراک بی‌نیاز شده و تنها احساساتی چون اشک و آه را تجربه می‌کند. او به قدری در غم و فراق آن پری دلبند مستغرق است که حتی در اوج آسمان هم (که به ثریا اشاره دارد) احساس درد و غم را متوجه می‌شود. به عبارت دیگر، عواطف او آنچنان عمیق است که می‌تواند از زمین تا آسمان را تحت تأثیر قرار دهد.