گنجور

شمارهٔ ۱۰۹

اگر کام من سال و ماهی برآید
ز آهی است کز سینه گاهی برآید
مرا نیست تاب نگاهی و گرنه
تمنای من از نگاهی برآید
کشی بیگناهم ندانم چه آخر
زقتل چو من بیگناهی برآید
چه سازی گهی کز پی دادخواهی
زهر سو چو من دادخواهی برآید
بود حاجتم مرگ یا وصل جانان
یکی زین دو حاجت الهی برآید
امیدی کزو بیگه و گه برآمد
کنون شادم ار گاهگاهی برآید
ترا دل جفا پیشه داند چه سازم
که او را چنین اشتباهی برآید
کجا برق حرمان گذارد (سحابا)
که از باغ وصلم گیاهی برآید

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر کام من سال و ماهی برآید
ز آهی است کز سینه گاهی برآید
هوش مصنوعی: اگر آرزوهایم به تحقق بپیوندد، این فقط ناشی از آن است که گاهی از دل و جانم آهی برمی‌آید.
مرا نیست تاب نگاهی و گرنه
تمنای من از نگاهی برآید
هوش مصنوعی: من طاقت تحمل یک نگاه را ندارم و اگر داشتم، آرزویم تنها از آن نگاه برآورده می‌شد.
کشی بیگناهم ندانم چه آخر
زقتل چو من بیگناهی برآید
هوش مصنوعی: می‌کشند من را که هیچ گناهی ندارم، نمی‌دانم چه عواقبی در پی این قتل خواهد بود، چون من بی‌گناه هستم و این کار فقط ظلم است.
چه سازی گهی کز پی دادخواهی
زهر سو چو من دادخواهی برآید
هوش مصنوعی: چه آهنگی می‌زنی که از هر طرف، به خاطر طلب حق و دادخواهی، صدای طلب حق برمی‌آید؟
بود حاجتم مرگ یا وصل جانان
یکی زین دو حاجت الهی برآید
هوش مصنوعی: من یا به مرگ نیاز دارم یا به وصال محبوب، یکی از این دو خواسته‌ام به اجابت الهی خواهد رسید.
امیدی کزو بیگه و گه برآمد
کنون شادم ار گاهگاهی برآید
هوش مصنوعی: امید داشتم که از آن چیزهایی که دیر به دست می‌آید، گاهی اوقات خوشحالم می‌کند. اکنون خوشحالم اگر گاهی این امید محقق شود.
ترا دل جفا پیشه داند چه سازم
که او را چنین اشتباهی برآید
هوش مصنوعی: دل من می‌داند که تو با من بی‌وفایی می‌کنی، اما من چه کاری از دستم برمی‌آید که تو چنین اشتباهی را مرتکب می‌شوی؟
کجا برق حرمان گذارد (سحابا)
که از باغ وصلم گیاهی برآید
هوش مصنوعی: کجا ممکن است غم و اندوه به من آسیب برساند که از باغ وصال من چیزی بروید یا جوانه بزند؟