شمارهٔ ۱۰۸
هر گل که پس از مردنم از خاک بر آمد
خاریست که از عشق گلی بر جگر آمد
تا خواجه پی ریختن طرح سرا بود
هنگام عزیمت به سرای دگر آمد
ایمن بود از سنگ حوادث پر و بالم
زیرا که مرا تیر تو تعویذپر آمد
یک تیر خطا شد بدلم آنچه فکندی
صد تیر زدی لیک یکی کارگر آمد
ز آن پیش که از تیغ و سپرم نام و نشا بود
جان و دل من تیغ بلا را سپر آمد
از بخت بد آن مایه ی عمر آه که وقتی
آمد بسر من که مرا عمر سر آمد
در عالم عزلت چو (سحاب) آنکه نظر کرد
در دیده ی او هر دو جهان مختصر آمد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر گل که پس از مردنم از خاک بر آمد
خاریست که از عشق گلی بر جگر آمد
هوش مصنوعی: هر گلی که پس از مرگ من از خاک میروید، خاری است که از عشق به آن گل بر دل من نشسته است.
تا خواجه پی ریختن طرح سرا بود
هنگام عزیمت به سرای دگر آمد
هوش مصنوعی: هنگامی که خواجه آماده میشد تا سفر کند و از خانه خارج شود، طرح تازهای برای زندگی و آیندهاش در ذهن داشت.
ایمن بود از سنگ حوادث پر و بالم
زیرا که مرا تیر تو تعویذپر آمد
هوش مصنوعی: من از خطرات و مشکلات زندگی در امانم، چون وجود تو برای من همچون یک سپر محافظ عمل میکند.
یک تیر خطا شد بدلم آنچه فکندی
صد تیر زدی لیک یکی کارگر آمد
هوش مصنوعی: یک تیر از تو به دل من خطا رفت، اما برعکس، آنچه تو پرتاب کردی، پیامدهای بسیاری داشت. با این حال، در نهایت یک کار خاص و مؤثر نتیجهبخش بود.
ز آن پیش که از تیغ و سپرم نام و نشا بود
جان و دل من تیغ بلا را سپر آمد
هوش مصنوعی: قبل از اینکه نام و نشان من به خاطر شمشیر و زرهام باشد، جان و دل من به عنوان سپری در برابر مصیبتها عمل کرد.
از بخت بد آن مایه ی عمر آه که وقتی
آمد بسر من که مرا عمر سر آمد
هوش مصنوعی: عمر من با بداقبالی به سر آمد، و چه افسوس که وقتی به پایان رسید، متوجه شدم که مدت زندگیام تمام شده است.
در عالم عزلت چو (سحاب) آنکه نظر کرد
در دیده ی او هر دو جهان مختصر آمد
هوش مصنوعی: در دنیای تنهایی، مانند ابر، وقتی کسی به او نگریست، هر دو دنیا برایش کوچکتر به نظر آمدند.