شمارهٔ ۱۰۲
ز صاف راح بکش هر صباح جام صبوح
که صبح موسم عیش است و راح لذت روح
صباح عید و لب جویبار و جام صبوح
روا بود که پشیمان شود ز توبه نصوح
چه سود از این که لبش مرهم جراحت هاست
مرا که هست جگر داغدار و دل مجروح
دری که هست بدست رقیب ما مفتاح
روا بود که نباشد به روی ما مفتوح
چه سود کایمنی از اشک چشم خویش (سحاب)
همین نه بس که سلامت بود سفینه نوح
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز صاف راح بکش هر صباح جام صبوح
که صبح موسم عیش است و راح لذت روح
هوش مصنوعی: هر روز صبح، از راه صاف و زلال، جامی از شراب بنوش که صبح، زمانی برای لذت بردن از زندگی است و شراب، روح را شاداب میکند.
صباح عید و لب جویبار و جام صبوح
روا بود که پشیمان شود ز توبه نصوح
هوش مصنوعی: صبح عید است و در کنار جویبار نشستهام و جامی از شراب در دست دارم. در این حال، توبه واقعی نمیتواند بر من اثر بگذارد و من از تصمیمم پشیمان نمیشوم.
چه سود از این که لبش مرهم جراحت هاست
مرا که هست جگر داغدار و دل مجروح
هوش مصنوعی: چه فایده دارد که لبانش به Healing زخمها کمک میکند، در حالی که من جگرم از درد میسوزد و دلم شکسته است؟
دری که هست بدست رقیب ما مفتاح
روا بود که نباشد به روی ما مفتوح
هوش مصنوعی: در این بیت به این نکته اشاره شده است که در حالی که رقیب ما دست برتری دارد و کلید ورود به دنیای ما را در دست دارد، اما ورود او به زندگی ما میتواند خوشایند نباشد و بهتر است که درها به روی او باز نشود.
چه سود کایمنی از اشک چشم خویش (سحاب)
همین نه بس که سلامت بود سفینه نوح
هوش مصنوعی: چه فایدهای دارد که من از اشک چشم خودم ایمنی داشته باشم، در حالی که تنها این نکته کافی است که کشتی نوح در امان بود.