شمارهٔ ۸
حبذا ای کاخ کیوان رفعت گردون اساس
شمس از مقیاس تابان شمسه ات در اقتباس
شمع های محفل تو است اینکه خوانندش نجوم
زانکه سطح بارگاهت کرده با گردون مماس
گوهر آگین مسندت را فرش زیرین است از آن
اطلس افلاک ماند ایمن زنقص آندراس
صورت زیرین اشکال تو باشند این صور
کاندرین زنگار گون مرآت دارند انعکاس
کبک و بازت سال و مه انبازهم در یک کنام
گور و شیرت روز و شب دمسازهم در یک کناس
نه غزالان تو را از حمله ی گرگان گریز
نه گوزنان ترا از هیبت شیران هراس
شاهدانت به خلاف خوب رویان زمان
با یکی دارند دایم باده ی عشرت به کاس
مایه ی ماهیت هفتم سپهر آمد پدید
دود شمعت یافت تا در زیر سقفت احتباس
گرنه شبها تا سحر از بهر پاست نغنوند
از چه در هر صبح باشد چشم انجم را نعاس؟
با وجود گرد راهت ایمن است از سکته چرخ
کآسمان را بر دماغ از این عطوس آمد عطاس
رنگ زنگار تو چون صیقل زداید زنگ غم
عکس شنگرف تو چون روناس دارد روی ناس
بر سپهر ساکنی هم مشرق و هم مغرب است
در گهت زآمد شد شاهنشه گردون اساس
مظهر الطاف حق فتحعلی شه آنکه کرد
آفتاب از آفتاب چتر او نور اقتباس
کرده وقت سعی و کوشش برده گاه قهر و بیم
جذب ادراک از عقول و فعل احساس از حواس
ره زشش سو بسته می خواهند بر خصمش از آن
شد مسدس چو سرای نحل این دیر سداس
آن زمان کز برق تیغ لعلگون سیم سپهر
سرخ گردد آنچنان کز تابش آتش نحاس
چهر مهر از گرد گیرد برقعی تاریک رنگ
پشت دشت از کشته یابد پشته ی گردون مساس
پیکر مردان به نیلی حله گردد مختفی
خنجر گردان به لعلی جامه یابد التباس
پاک خواهد ز رخ گرد کینه زان پس تیغ او
زآن به جا آرد به خون خصم رسم ارتحاس
الغرض چون یافت این عالی بنا اتمام، خواند
عرش بر فرشش درود و خلد بر خانش سپاس
از پی تاریخ سالش زد رقم کلک (سحاب)
سجده گاه پادشاهان است این عالی اساس
شمارهٔ ۷ - معما در وصف شمشیر و مدح: چیست آن لعبت که قدش خم بود پیکر نزارشمارهٔ ۹: چو شد مشاطه ی خورشید سوی برج حمل
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حبذا ای کاخ کیوان رفعت گردون اساس
شمس از مقیاس تابان شمسه ات در اقتباس
هوش مصنوعی: ای کاخ کیوان! چه خوب که بالای آسمان قرار داری و اساس و پایهات همچون خورشید درخشان است. النور و نور تو به همه میتابد و از آن بهره میبرند.
شمع های محفل تو است اینکه خوانندش نجوم
زانکه سطح بارگاهت کرده با گردون مماس
هوش مصنوعی: شمعهای محفل تو نشان دهنده ستارههایی است که در آسمان میدرخشند، چرا که سطح کاخ تو به آسمان وصل شده است.
گوهر آگین مسندت را فرش زیرین است از آن
اطلس افلاک ماند ایمن زنقص آندراس
هوش مصنوعی: مسند و جایگاه تو، که با جواهرات آراسته شده، بر روی فرشی قرار دارد که از آسمان و ستارهها ساخته شده است. بنابراین، نگران نقصان و کاستی نباش، زیرا این جایگاه با چیزهای باارزش پوشیده شده است.
صورت زیرین اشکال تو باشند این صور
کاندرین زنگار گون مرآت دارند انعکاس
هوش مصنوعی: این ابیات بیانگر این است که شکلها و صورتهای مختلفی که در دنیای بیرون وجود دارند، تنها نمایانگر واقعیتهای درونی ما هستند و مانند آینهای هستند که ما را به خودمان میشناسانند. این صورتها با زنگارها و رنگهای گوناگون، انعکاسهای مختلفی از افکار و احساسات ما را به نمایش میگذارند.
کبک و بازت سال و مه انبازهم در یک کنام
گور و شیرت روز و شب دمسازهم در یک کناس
هوش مصنوعی: کبک و باز در کنار هم زندگی میکنند و گور و شیر هم شب و روز در کنار هم هستند. این یعنی همه موجودات، با وجود تفاوتهایی که دارند، در یک جا و در کنار هم زندگی میکنند.
نه غزالان تو را از حمله ی گرگان گریز
نه گوزنان ترا از هیبت شیران هراس
هوش مصنوعی: نه آهوان تو از حمله گرگها فرار میکنند و نه خرگوشها از قدرت شیرها میترسند.
شاهدانت به خلاف خوب رویان زمان
با یکی دارند دایم باده ی عشرت به کاس
هوش مصنوعی: معنای این بیت به این صورت است که زیباییتان نسبت به دیگران متفاوت است و در هر زمانی با یکدیگر در حال نوشیدن بادهای هستید که نشانهی خوشی و لذت از عشق است.
مایه ی ماهیت هفتم سپهر آمد پدید
دود شمعت یافت تا در زیر سقفت احتباس
هوش مصنوعی: این جمله به وجود آمدن چیزی اشاره دارد که در آسمان و عالم بالا پدیدار میشود. همچنین، به روشنایی و تابش شمعی اشاره دارد که در زیر سقف، تحت تأثیر فضای محصور خود قرار گرفته است. در واقع، اشاره به آن دارد که وجود و روشنایی در محیطی خاص به وجود میآید و به نوعی جمال و زیبایی را نمایان میکند.
گرنه شبها تا سحر از بهر پاست نغنوند
از چه در هر صبح باشد چشم انجم را نعاس؟
هوش مصنوعی: اگر شبها تا صبح برای پاسبانی بیدار نمانند، پس چرا در هر صبح، ستارهها چشمانشان خواب آلود است؟
با وجود گرد راهت ایمن است از سکته چرخ
کآسمان را بر دماغ از این عطوس آمد عطاس
هوش مصنوعی: با وجود گرد و غبار راه، تو از خطرات و مشکلات مصون هستی، زیرا آسمان به تو و بر افراز تو نگاه دارد و این وضعیت به تو کمک میکند که از خطرات دور بمانی.
رنگ زنگار تو چون صیقل زداید زنگ غم
عکس شنگرف تو چون روناس دارد روی ناس
هوش مصنوعی: رنگ زنگار تو به مانند جلا دادن، غم را از بین میبرد. تصویر شنگرفی تو همانند روناس، چهرهاش را روشن و زیبا میکند.
بر سپهر ساکنی هم مشرق و هم مغرب است
در گهت زآمد شد شاهنشه گردون اساس
هوش مصنوعی: در آسمان کسی ساکن است که هم در شرق و هم در غرب حضور دارد. زمانی که میآید، پادشاهی بر گردونهی دنیا پایهگذاری میشود.
مظهر الطاف حق فتحعلی شه آنکه کرد
آفتاب از آفتاب چتر او نور اقتباس
هوش مصنوعی: فتحعلی شاه، نمایندهی لطفهای الهی است و همچون خورشیدی است که نور خود را از خورشید اصلی میگیرد.
کرده وقت سعی و کوشش برده گاه قهر و بیم
جذب ادراک از عقول و فعل احساس از حواس
هوش مصنوعی: انسان در زمانهای که تلاش و کوشش میکند، همواره در معرض خطرات و چالشها قرار دارد، اما در عین حال میتواند به درک و شناخت بهتر از پیرامون خود و احساساتش دست یابد.
ره زشش سو بسته می خواهند بر خصمش از آن
شد مسدس چو سرای نحل این دیر سداس
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر کشیده شده که راهی که به سمت دشمن بسته شده و از آن میخواهند عبور کنند، به گونهای نامناسب و دشوار شده است. گفتوگو از وضعیتی است که در آن، مانند خانهای که مخصوص زنبور عسل است، مشکلات و موانع وجود دارد. این بیان نشاندهنده پیچیدگیهای موجود در روابط یا مسائل میان افراد است.
آن زمان کز برق تیغ لعلگون سیم سپهر
سرخ گردد آنچنان کز تابش آتش نحاس
هوش مصنوعی: زمانی که درخشش تیغ قرمز، آسمان را به رنگ سرخ درآورد، همانند تابش آتش بر روی مس.
چهر مهر از گرد گیرد برقعی تاریک رنگ
پشت دشت از کشته یابد پشته ی گردون مساس
هوش مصنوعی: چهره خورشید از میان ابرها پنهان است و رنگینکمانی تاریک تمام دشت را فراگرفته است. بر اثر این وضعیت، زمین به شکل تودهای بزرگ در آمده و همچون کوهی سایه خود را بر افرازها میاندازد.
پیکر مردان به نیلی حله گردد مختفی
خنجر گردان به لعلی جامه یابد التباس
هوش مصنوعی: جسم مردان در لباس آبی پنهان میشود و دلاورانی که خنجر در دست دارند، در جامهای سرخ به نظر میرسند.
پاک خواهد ز رخ گرد کینه زان پس تیغ او
زآن به جا آرد به خون خصم رسم ارتحاس
هوش مصنوعی: پس از این که کینهتوزیها از چهره پاک شوند، شمشیر او به جای کینه، بر خون دشمنانش نقشی تازه و زیبا خواهد کشید.
الغرض چون یافت این عالی بنا اتمام، خواند
عرش بر فرشش درود و خلد بر خانش سپاس
هوش مصنوعی: به هر حال، وقتی این ساختمان زیبا به پایان رسید، عرش به فرش آن سلام داد و به نعمت به خانهاش شکر کرد.
از پی تاریخ سالش زد رقم کلک (سحاب)
سجده گاه پادشاهان است این عالی اساس
هوش مصنوعی: در پی سالها، تاریخ را با دقت ثبت کرد، (سحاب) که محلی است برای سجده و عبادت پادشاهان، این مکان دارای بنیاد و ساختاری بسیار عالی است.