گنجور

شمارهٔ ۲۱ - در هر یک بند از این مربع ترکیب شعر دوم از مولوی رومی قدس سره

بنده را نسبت بمولا ز اعتقاد
خود ولا باید کمند انقیاد
زین سبب پیغمبر (ص) با اجتهاد
نام خود و ان علی مولا نهاد
یعنی اینجا بندگی باید ز جان
نیست تنها کافی اقرار لسان
بهر آنکس کز دل و جان دوست جوست
خواست کارد مغز را بیرون ز پوست
گفت هرکس را منم مولا و دوست
ابن عم من علی مولای اوست
یعنی ار ما را دو باشد جسم و اسم
لیک یک روحیم پنهان در دو جسم
آن نه مولا کز طمع تاری تند
دست بندد بند بر پایت زند
کیست مولا آنکه آزادت کند
بند رقیت ز پایت بر کند
این چنین مولا نبی یا خود ولی است
یا محمد (ص) یا وصی او علی است
نور ایمان مایه هر شادی است
باعث آزادی و آبادی است
چون بآزادی نبوت هادی است
مؤمنان را ز انبیا آزادی است
هر که آزادی گرفت از مصطفی
بنده شد بر آستان مرتضی
رهروان طی از سر این وادی کنید
جان نثار مقدم هادی کنید
ای گروه مؤمنان شادی کنید
همچو سرو و سوسن آزادی کنید
عشق حیدر معنی ایمان بود
شادی و آزادی ما آن بود
مژده‌ای یاران که کام جان رواست
در فشان احمد بوصف مرتضی است
کاروان مصر را رو سوی ماست
بشنوید ای دوستان بانگ در است
آنکه از این مصر معنی غافل است
شهد در کامش چو زهر قاتل است
چونکه بر پا عرصه محشر شود
هم سخن با شیعیان حیدر شود
شهر ما فردا پر از شکر شود
شکر ارزان است ارزانتر شود
چیست شکر ذوق دیدار علی
استماع لحن و گفتار علی
روز بازار است ای سودائیان
خوان اکرام است ای یغمائیان
در شکر غلطید ای حلوائیان
همچو طوطی کوری صفرائیان
چیست صفرا زرد روئی از حسد
که چرا حیدر بدین منصب رسد
شد علی مولا قرار اینست و بس
شهر ما را شهریار اینست و بس
نیشکر کوبید کار اینست و بس
جان بر افشانید یار اینست و بس
عاشقان را روز وصل آمد پدید
چند باید محنت هجران کشید
یار آمد یار ای اهل ولا
خاک راهش دیده را بخشد جلا
نقل بر نقلست و می‌بر می‌هلا
بر مناره رو بزن بانگ صلا
در غدیرخم پی انعام عام
ساقی کوثر بکف بگرفته جام
کفر از این موهبت دین می‌شود
خاک رشک نافه چین می‌شود
سرکه نه ساله شیرین می‌شود
سنک مرمر لعل زرین می‌شود
آری از این مژده اشیا سر بسر
گرم وجد و حالتند از خشک و تر
ریگ هامون جمله چون صاحب فنان
در ترنم متفق با مؤمنان
آفتاب اندر فلک دستک زنان
ذره‌ها چون عاشقان بازی‌کنان
نور بلغ تافت بر ختم رسل
عالمی شد غرق نور از جزء و کل
پرده‌ها را عشق منشق می‌کند
سروحدت را محقق می‌کند
چشم دولت سحر مطلق می‌کند
روح شد منصور اناالحق می‌کند
آنکه فانی گشت در عشق علی
گر انا الحق گفت حق گوید بلی
چون علی را حق چنین تشریف داد
نیست غم گر مدعی محزون فتاد
تو بحال خویشتن می‌باش شاد
تا بیابی در جهان جان مراد
حزن او را و تو را شادی رواست
حب و بغض مرتضی را این جزاست
گشت قائد گر حسودی حیله‌گر
همرهان را برد با خود در سقر
گر خری را می‌برد رو به ز سر
گو ببر تو خر مباش و غم مخور
پندهای مولوی را در پذیر
گوش جان بگشا به تضمین صغیر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بنده را نسبت بمولا ز اعتقاد
خود ولا باید کمند انقیاد
هوش مصنوعی: بنده باید به مولای خود از روی اعتقاد و باور محبت داشته باشد و نباید در این رابطه از بندگی و اطاعت خود کم بگذارد.
زین سبب پیغمبر (ص) با اجتهاد
نام خود و ان علی مولا نهاد
هوش مصنوعی: به همین دلیل پیامبر (ص) با تلاش و اجتهاد، نام خود و علی را به عنوان ولی و سرپرست قرار داد.
یعنی اینجا بندگی باید ز جان
نیست تنها کافی اقرار لسان
هوش مصنوعی: در اینجا، اطاعت و بندگی باید از عمق وجود انسان باشد و تنها با گفتن کلمات نمی‌توان به این بندگی دست یافت.
بهر آنکس کز دل و جان دوست جوست
خواست کارد مغز را بیرون ز پوست
هوش مصنوعی: برای کسی که با تمام وجود به دنبال دوست است، گفتن این که کارد را از پوست بیرون بکشد، به معنای جدایی از ظواهر و رسیدن به عمق و حقیقت چیزی است.
گفت هرکس را منم مولا و دوست
ابن عم من علی مولای اوست
هوش مصنوعی: هر کسی را که من سرپرست و دوست دارم، علی نیز سرپرست و دوست آن شخص است.
یعنی ار ما را دو باشد جسم و اسم
لیک یک روحیم پنهان در دو جسم
هوش مصنوعی: اگرچه ما دو نفر هستیم که هر کدام جسم و نام خود را داریم، اما در واقع تنها یک روح هستیم که در دو جسم پنهان شده‌ایم.
آن نه مولا کز طمع تاری تند
دست بندد بند بر پایت زند
هوش مصنوعی: او آن مولایی نیست که از طمع و منافع خود، دست به کار شود و بر پای تو زنجیر بینداز.
کیست مولا آنکه آزادت کند
بند رقیت ز پایت بر کند
هوش مصنوعی: کیست آن کسی که بتواند تو را آزاد کند و زنجیرهای بندگی را از پای تو برکند؟
این چنین مولا نبی یا خود ولی است
یا محمد (ص) یا وصی او علی است
هوش مصنوعی: مولا نبی، یا اینکه خود ولی است، یا اینکه محمد (ص) یا وصی او علی است.
نور ایمان مایه هر شادی است
باعث آزادی و آبادی است
هوش مصنوعی: نور ایمان منبع تمام خوشی‌هاست و باعث رهایی و شکوفایی جوامع می‌شود.
چون بآزادی نبوت هادی است
مؤمنان را ز انبیا آزادی است
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که آزادی در عین حال که به عنوان یک هدایت‌کننده برای مؤمنان به شمار می‌آید، از آنچه که پیامبران آورده‌اند نیز نشأت می‌گیرد. درواقع، مؤمنان با پیروی از پیامبران، به درک و تجربه‌ای از آزادی می‌رسند که آن‌ها را به سمت هدایت و سعادت سوق می‌دهد.
هر که آزادی گرفت از مصطفی
بنده شد بر آستان مرتضی
هوش مصنوعی: هر کسی که آزادی و رهایی را از پیامبر اسلام (مصطفی) پیدا کرد، در واقع به خدمت حضرت علی (مرتضی) در آمده است.
رهروان طی از سر این وادی کنید
جان نثار مقدم هادی کنید
هوش مصنوعی: مسافران، با جان و دل از این راه بگذرید و به پیشوازِ راهنمایی بروید که شما را هدایت می‌کند.
ای گروه مؤمنان شادی کنید
همچو سرو و سوسن آزادی کنید
هوش مصنوعی: ای مؤمنان، مانند درخت سرو و گل سوسن خوشحال باشید و زندگی خود را پر از آزادی کنید.
عشق حیدر معنی ایمان بود
شادی و آزادی ما آن بود
هوش مصنوعی: عشق به حیدر نماد واقعی ایمان است و خوشبختی و رهایی ما در این عشق نهفته است.
مژده‌ای یاران که کام جان رواست
در فشان احمد بوصف مرتضی است
هوش مصنوعی: دوستان عزیز، خوشخبری که روح و جان شما به خواسته‌تان می‌رسد. بوی خوش احمد به وصف علی (مرتضی) منتشر شده است.
کاروان مصر را رو سوی ماست
بشنوید ای دوستان بانگ در است
هوش مصنوعی: کاروانی از مصر به سمت ما در حرکت است. دوستان، صدای آن را بشنوید!
آنکه از این مصر معنی غافل است
شهد در کامش چو زهر قاتل است
هوش مصنوعی: کسی که از معنای این شعر بی‌خبر است، مانند کسی است که شربتی شیرین در دهنش دارد، ولی در واقع همچون زهر کشنده است.
چونکه بر پا عرصه محشر شود
هم سخن با شیعیان حیدر شود
هوش مصنوعی: زمانی که عرصه محشر برپا شود، سخن با پیروان حیدر (علی) خواهد بود.
شهر ما فردا پر از شکر شود
شکر ارزان است ارزانتر شود
هوش مصنوعی: فردا در شهر ما همه جا پر از شکر خواهد بود و قیمت شکر هم کمتر می‌شود.
چیست شکر ذوق دیدار علی
استماع لحن و گفتار علی
هوش مصنوعی: دیدن علی و شنیدن سخنانش چه لذتی دارد!
روز بازار است ای سودائیان
خوان اکرام است ای یغمائیان
هوش مصنوعی: امروز روز خرید و فروش است، ای کسانی که دنبال سود و منفعت هستید، اینجا برای شما فرصتی فراهم شده است.
در شکر غلطید ای حلوائیان
همچو طوطی کوری صفرائیان
هوش مصنوعی: ای حلوائیان، مانند طوطی کور در شکر غوطه‌ور هستید.
چیست صفرا زرد روئی از حسد
که چرا حیدر بدین منصب رسد
هوش مصنوعی: این بیت به اشاره به حسادت و کینه‌توزی می‌پردازد، به طوری که به زردی چهره‌ای اشاره دارد که ناشی از حسادت است، و این سؤال را مطرح می‌کند که چرا حضرت علی (حیدر) به این مقام بلند می‌رسد. در واقع، این احساس حسادت می‌تواند باعث بروز تغییرات منفی در روحیه افراد شود.
شد علی مولا قرار اینست و بس
شهر ما را شهریار اینست و بس
هوش مصنوعی: علی، مولای ماست و این حقیقتی غیرقابل انکار است. شهریار و رهبر این شهر نیز تنها اوست و هیچ چیز دیگری نمی‌تواند این را تغییر دهد.
نیشکر کوبید کار اینست و بس
جان بر افشانید یار اینست و بس
هوش مصنوعی: کار نیشکر کوبی فقط همین است و بس، و جان افشانی محبوب هم فقط همین است و بس.
عاشقان را روز وصل آمد پدید
چند باید محنت هجران کشید
هوش مصنوعی: عاشقان زمانی که به وصل معشوق دست می‌یابند، شادی و خوشحالی می‌یابند؛ اما قبل از آن، باید مدتی را در غم و جدایی سپری کنند.
یار آمد یار ای اهل ولا
خاک راهش دیده را بخشد جلا
هوش مصنوعی: دوست آمد، ای اهل محبت، گرد و غبار راهش چشمان نیازمند را پاک می‌کند و روشنی می‌بخشد.
نقل بر نقلست و می‌بر می‌هلا
بر مناره رو بزن بانگ صلا
هوش مصنوعی: این جمله به تصویر کشیدن حالتی است که در آن صداها و پیام‌ها به هم متصل و جمع شده‌اند. دعوت به شادی و خوشحالی، مانند نواخته شدن زنگ یا جشنی که در بالای مناره برگزار می‌شود، احساسات مثبت و شور زندگی را به نمایش می‌گذارد. بگذارید صداها به گوش برسند و شادی در فضا پخش شود.
در غدیرخم پی انعام عام
ساقی کوثر بکف بگرفته جام
هوش مصنوعی: در محل غدیرخم، شخصی که در حال تقسیم نعمت‌هاست، جامی را که از آب کوثر پر شده، در دست دارد.
کفر از این موهبت دین می‌شود
خاک رشک نافه چین می‌شود
هوش مصنوعی: کفر و بی‌دینی از این نعمت بزرگِ دین نشأت می‌گیرد و حسادت به جمال معشوق، مانند خاک در حضور زیبایی و خوشبوییِ موی او، ظاهر می‌شود.
سرکه نه ساله شیرین می‌شود
سنک مرمر لعل زرین می‌شود
هوش مصنوعی: سرکه با گذشت زمان شیرین می‌شود و سنگ مرمر به رنگ لعل و طلا در می‌آید.
آری از این مژده اشیا سر بسر
گرم وجد و حالتند از خشک و تر
هوش مصنوعی: بله، همه موجودات و اشیاء به خاطر این خبر خوش، در حال شادی و نشاط هستند، چه خشک و چه تر.
ریگ هامون جمله چون صاحب فنان
در ترنم متفق با مؤمنان
هوش مصنوعی: ریگ‌های هامون مانند افرادی هستند که به فنا وآشکارا در پیوند با مؤمنان به نغمه‌سرایی و سرودی بلند مشغولند.
آفتاب اندر فلک دستک زنان
ذره‌ها چون عاشقان بازی‌کنان
هوش مصنوعی: خورشید در آسمان با شور و شوق می‌درخشد، و ذرات گرد و غبار مانند عاشقانی که در بازی و سرگرمی هستند، در اطراف آن به رقص درمی‌آیند.
نور بلغ تافت بر ختم رسل
عالمی شد غرق نور از جزء و کل
هوش مصنوعی: پرتو نور رسول بزرگ الهی به قدری درخشان بود که تمام جهان از کوچک‌ترین تا بزرگ‌ترین بخش‌هایش در این نور غرق شد.
پرده‌ها را عشق منشق می‌کند
سروحدت را محقق می‌کند
هوش مصنوعی: عشق باعث می‌شود پرده‌ها کنار بروند و مرزها و محدودیت‌ها را از بین ببرد.
چشم دولت سحر مطلق می‌کند
روح شد منصور اناالحق می‌کند
هوش مصنوعی: چشمی که به درخشش صبح نگاه کند، روح را آزاد می‌کند و به مانند منصور، به حق و حقیقت می‌رسد.
آنکه فانی گشت در عشق علی
گر انا الحق گفت حق گوید بلی
هوش مصنوعی: کسی که در عشق علی ذوب شده و خود را فانی کرده است، اگر بگوید "من حقیقت هستم"، به راستی در گفته‌اش حقیقت دارد.
چون علی را حق چنین تشریف داد
نیست غم گر مدعی محزون فتاد
هوش مصنوعی: زمانی که خداوند علی را به این مقام بلند رسانده است، نباید نگران شد اگر کسی به خاطر این این مقام، غمگین و ناراحت باشد.
تو بحال خویشتن می‌باش شاد
تا بیابی در جهان جان مراد
هوش مصنوعی: تا زمانی که به حال خود دلشاد و خوشحال باشی، می‌توانی در جهان به آنچه که می‌خواهی و آرزوی قلبی‌ات است، دست پیدا کنی.
حزن او را و تو را شادی رواست
حب و بغض مرتضی را این جزاست
هوش مصنوعی: غم او و خوشحالی تو هر دو بجاست. محبت و دشمنی با مرتضی (علی) نتیجه‌ای دارد که باید انتظار آن را داشت.
گشت قائد گر حسودی حیله‌گر
همرهان را برد با خود در سقر
هوش مصنوعی: وقتی که رهبری حسود و حیله‌گر در میان جمع حاضر شود، همراهن را به خود می‌کشد و به دوزخ می‌برد.
گر خری را می‌برد رو به ز سر
گو ببر تو خر مباش و غم مخور
هوش مصنوعی: اگر کسی در حال بردن خری است، به او بگویید که خر را ببر، اما تو خودت را درگیر نکن و نگران نباش.
پندهای مولوی را در پذیر
گوش جان بگشا به تضمین صغیر
هوش مصنوعی: به حرف‌ها و نصیحت‌های مولوی گوش بده و با جان و دل آن‌ها را بپذیر و به خوبی‌اش ایمان داشته باش.