شمارهٔ ۲۰ - خطاب وجدان به طبیعت
طبیعت ای بهم آمیخته اجزا و ارکانی
هویدا گشته از ماهیت اضداد امکانی
بهم پیچیده رنج و راحتی امید و حرمانی
عجین گردیده هجران و وصالی در دو درمانی
منقش پردهٔی از کلک صنع حضرت باری
زمینا آسمانا انجما با این همه زحمت
که هریک میکشید و میکنید از جان و دل خدمت
بشر میپرورید و میفزائیدش همی حرمت
مهیا میکنید از بهر او هر دولت و نعمت
چه میبینید از او غیر از شقاوت جز زیانکاری
طبیعت گو با بناء خود این آشوب و شر تا کی
بشر همچون سبع افتاده بر جان بشر تا کی
بگو ای مظهر حق هستی از خود بیخبر تا کی
ستم تا کی جفا تا کی خطا تا کی خطر تا کی
خود آخر کشته خود بدروی بنگر چه میکاری
زدی بر هم بسی ز اشکسته بالان آشیانها را
بر افکندی بسی از بینوایان خانمانها را
ز بیرحمی زدی آتش مکینها را مکانها را
تبه کردی تلف کردی زمینها را زمانها را
چه میجویی از این آدمکشی وین مردمآزاری
اگر از نسل میمون یا نژاد آدم خاکی
ز مشرق یا که از مغرب زمینی یا که افلاکی
ز یک نوعید با همنوع خود تا چند بیباکی
چرا اینقدر بیرحمی چرا اینقدر سفاکی
چرا اینقدر خونریزی چرا اینقدر خونخواری
بیا و همت خود را یکی صرف فتوت کن
بگیتی باز راه دوستی باب مروت کن
بهل بیگانگی در خویش ایجاد اخوت کن
خدا را بنده شو تصدیق توحید و نبوت کن
که میبیند صغیر این آفت از فقدان دینداری
شمارهٔ ۱۹ - نصیحت: ای بشر ای تو گنج نهانیشمارهٔ ۲۱ - در هر یک بند از این مربع ترکیب شعر دوم از مولوی رومی قدس سره: بنده را نسبت بمولا ز اعتقاد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
طبیعت ای بهم آمیخته اجزا و ارکانی
هویدا گشته از ماهیت اضداد امکانی
هوش مصنوعی: طبیعت به صورت دوشادوش تمام عناصر و اجزای خود به نمایش درآمده و این ترکیب از وجود ویژگیهای متضاد و امکانپذیر به وجود آمده است.
بهم پیچیده رنج و راحتی امید و حرمانی
عجین گردیده هجران و وصالی در دو درمانی
هوش مصنوعی: در زندگی، رنج و شادی به هم آمیختهاند و امید و ناامیدی در کنار هم قرار گرفتهاند، همچنین جدایی و پیوستگی نیز به دو راه حل تبدیل شدهاند.
منقش پردهٔی از کلک صنع حضرت باری
هوش مصنوعی: زیبایی بینظیری از هنر آفرینش خداوند به تصویر کشیده شده است.
زمینا آسمانا انجما با این همه زحمت
که هریک میکشید و میکنید از جان و دل خدمت
هوش مصنوعی: زمین و آسمان و ستارهها با اینکه هر کدام زحمت و تلاش زیادی میکشند و میکنند، همگی با جان و دل در خدمت ما هستند.
بشر میپرورید و میفزائیدش همی حرمت
مهیا میکنید از بهر او هر دولت و نعمت
هوش مصنوعی: انسان را پرورش میدهید و روز به روز به او افزوده میشود، از این رو شما برای او شان و مقام فراهم میسازید و هر نوع نعمت و ثروتی را به او هدیه میدهید.
چه میبینید از او غیر از شقاوت جز زیانکاری
هوش مصنوعی: جز شقاوت و زیان، هیچ چیز دیگری از او نمیبینید.
طبیعت گو با بناء خود این آشوب و شر تا کی
بشر همچون سبع افتاده بر جان بشر تا کی
هوش مصنوعی: طبیعت تا کی باید این همه آشفتگی و بینظمی به بار آورد؟ تا کی انسان باید مانند حیوانی درنده به جان یکدیگر بیفتد و به زندگی هم آسیب بزند؟
بگو ای مظهر حق هستی از خود بیخبر تا کی
ستم تا کی جفا تا کی خطا تا کی خطر تا کی
هوش مصنوعی: ای مظهر حقیقت، از خود غافل مشو و بگو تا چه زمانی باید ستم دید؟ تا چه زمانی باید سختی و ظلم را تحمل کرد؟ تا چه زمانی باید خطا کرد و در ترس به سر برد؟
خود آخر کشته خود بدروی بنگر چه میکاری
هوش مصنوعی: در نهایت، تو خود را به خطر میندازی، پس به آنچه انجام میدهی توجه کن.
زدی بر هم بسی ز اشکسته بالان آشیانها را
بر افکندی بسی از بینوایان خانمانها را
هوش مصنوعی: تو با ضربهای که به بالهای شکستهات زدی، لانههای زیادی را در هم کوبیدی و خانههای بسیاری از بینوایان را نابود کردی.
ز بیرحمی زدی آتش مکینها را مکانها را
تبه کردی تلف کردی زمینها را زمانها را
هوش مصنوعی: به خاطر بیرحمیات، آتش به جان مکانها انداختی و همه جا را ویران کردی، زمینها و زمانها را از بین بردی.
چه میجویی از این آدمکشی وین مردمآزاری
هوش مصنوعی: چه چیزی از این کشتن آدمها و آزار دادن مردم به دنبالی؟
اگر از نسل میمون یا نژاد آدم خاکی
ز مشرق یا که از مغرب زمینی یا که افلاکی
هوش مصنوعی: فرقی نمیکند که از نسل میمون باشی یا از نژاد انسان، خواه از طرف شرق باشی یا غرب، یا حتی از آسمان آمده باشی؛ اینها اهمیت چندانی ندارند.
ز یک نوعید با همنوع خود تا چند بیباکی
چرا اینقدر بیرحمی چرا اینقدر سفاکی
هوش مصنوعی: با همنوع خود یکسان و همخانواده هستید، پس چرا اینقدر بیرحم و بیاحساسید؟ چرا اینقدر بیرحمی میکنید و سختگیر هستید؟
چرا اینقدر خونریزی چرا اینقدر خونخواری
هوش مصنوعی: چرا این همه کشت و کشتار؟ چرا اینقدر عطش به خونریزی وجود دارد؟
بیا و همت خود را یکی صرف فتوت کن
بگیتی باز راه دوستی باب مروت کن
هوش مصنوعی: بیاین و تلاش خود را برای جوانمردی صرف کنید؛ در جهان راههای دوستی و محبت را باز کنید.
بهل بیگانگی در خویش ایجاد اخوت کن
خدا را بنده شو تصدیق توحید و نبوت کن
هوش مصنوعی: به خودت بیگانه نباش و با دیگران دوست شو. برای خداوند بندگی کن و به یگانگی و پیامبری او ایمان بیاور.
که میبیند صغیر این آفت از فقدان دینداری
هوش مصنوعی: کسی که میبیند که جوانان در اثر نبود دینداری دچار مشکلات و آسیبها شدهاند.