شمارهٔ ۱۶ - غدیریه در مدح یعسوب الدین امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
ز ریا و کبر بگذر جلوات کبریا بین
بمقام سعی دلرا همه روضه الصفا بین
بخم غدیر امروز تجلی خدا بین
بملالقای حق را به لقای مرتضی بین
که خدای جلوهگر شد به لباس مرتضائی
اگرش خدای خوانم بیقین رضا نباشد
و گرش جدای دانم بخدا روا نباشد
اگر او خدا نباشد ز خدا جدا نباشد
بود این عقیده من که گر او خدا نباشد
بخدا قسم که داده است خدا باوخدائی
اگرت خدای بخشد دل پاک و جان طاهر
ببری باین سخن پی که چه اول و چه آخر
برسی بدین معما که بباطن و بظاهر
چو ز چشم جان ببینی بحقیقت مظاهر
علی است و بس که بر خود شده گرم خودنمائی
مدد از علی طلبکن که بهربلا و هر غم
متوسل جنابش دل آدم است و خاتم
چه سمائی مسبح چه زمینی مکرم
بخدای هر دو گیتی ز کسی بهر دو عالم
بجز از علی نیاید هنر گرهگشائی
با ما کن و نواحی بمساکن و مراحل
بقبایل و عشایر بطوایف و سلاسل
همه فیض اوستجاری همه لطف اوست شامل
فلک خمیده بالانه اگر از اوست سائل
بگرفته است بر کف ز چه کاسه گدائی
بود او مؤلف و بس بکتابهای دیرین
بود او مربی و بس بمربیان آئین
رشحات علم دانی به بشر شد از که تلقین
بخدا قسم علی بود که ابتدای تکوین
به ابوالبشر بیاموخت کتاب ابتدائی
اگرت بهشت باید ره آن دهم نشانت
بطریقه علی رو که رساند این بآنت
چو ولای او نداری بسقر بود مکانت
ز نسیم خلد بوئی نبرد مشام جانت
همه عمر اگر بپوئی ره زهد و پارسائی
پی سعد و نحس طالع چه منجمت سرآید
شنوی چو نام حیدر غمت ار ز دل زداید
بدو عالمت یقین حق در میمنت گشاید
و گرت کدورت افزود به رنج و غم فزاید
بوداین محک ترا بس پی بخت آزمائی
علی ای ولی مطلق علی ای امام رهبر
دگران و مال و منصب دگران و تخت و افسر
من و خاک آستانت که بر آن نهادهام سر
بره غمت که رسته است بجای خارنشتر
بتمام ملک عالم ندهم برهنه پائی
علی ایکه جز به عشق تو نبوده های و هویم
علی ایکه جز بذکر تو نبوده گفتگویم
می عشق تست تنها بصراحی و سبویم
پی آب زندگانی ره ظلمت از چه پویم
که رسیدهام بخاک در تو بروشنائی
علی ایکه ذات پاکت زده کوس بیمثالی
ملکوت را تو مالک جبروت را تو والی
بتو زیبد و بس اینهم که خدات خوانده غالی
سر هر کسی نیز زد بکلاه ذوالجلالی
تن هر کسی نزیبد بردای کبریائی
علی ای که هست دلها همگی در آرزویت
بدو مطلبست اینک نظر صغیر سویت
یکی اینکه خوانی او را ز ره کرم بکویت
دگر اینکه بر در حق طلبد ز آبرویت
که دهی ورابکلی تو ز غیر خود رهائی
شمارهٔ ۱۵ - در تهنیت عید مولود - در ماه رجب ۱۳۳۹ هجریقمری: مرحبا للعید فیالعید الشریف فیالشریفشمارهٔ ۱۷ - غدیریه در مدح زوج بتول ابن عم رسول علی علیهالسلام: امروز من اندر سر سودای دگر دارم
اطلاعات
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز ریا و کبر بگذر جلوات کبریا بین
بمقام سعی دلرا همه روضه الصفا بین
هوش مصنوعی: از نفاق و تکبر دوری کن و نشانههای عظمت را ببین. در مقام تلاش قلب، همه جا را مانند باغی پاک و زیبا ببیند.
بخم غدیر امروز تجلی خدا بین
بملالقای حق را به لقای مرتضی بین
هوش مصنوعی: امروز در کنار غدیر، نشانهای از تجلی خداوند پدیدار شده است؛ در این ملاقات، حق را در کنار مرتضی مشاهده میکنیم.
که خدای جلوهگر شد به لباس مرتضائی
هوش مصنوعی: خداوند با صفات و ویژگیهای عالی خود به صورت امام علی (علیهالسلام) و خصوصیات ایشان، به مردم نمایان شد.
اگرش خدای خوانم بیقین رضا نباشد
و گرش جدای دانم بخدا روا نباشد
هوش مصنوعی: اگر او را خداوند بخوانم، مطمئناً رضایت او در کار نیست و اگر او را جدا از خدا بدانم، به خداوند جایز نیست.
اگر او خدا نباشد ز خدا جدا نباشد
بود این عقیده من که گر او خدا نباشد
هوش مصنوعی: اگر او خدایی نداشته باشد، باز هم نمیتوان او را از خدا جدا دانست. این باور من است که حتی اگر او خدا نباشد، باز هم پیوندی نزدیک با خدا دارد.
بخدا قسم که داده است خدا باوخدائی
هوش مصنوعی: به خدا قسم که خدا خودش با من است و کمکم میکند.
اگرت خدای بخشد دل پاک و جان طاهر
ببری باین سخن پی که چه اول و چه آخر
هوش مصنوعی: اگر خداوند به تو دلی خالص و جان پاک عطا کند، به این کلام توجه کن که اصل و فرجام هر چیزی در دست اوست.
برسی بدین معما که بباطن و بظاهر
چو ز چشم جان ببینی بحقیقت مظاهر
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که به دقت به این معما فکر کن، چرا که وقتی با چشم روح به واقعیت نگاه کنی، میتوانی زیباییهای پنهان و نمایان را مشاهده کنی.
علی است و بس که بر خود شده گرم خودنمائی
هوش مصنوعی: علی تنها کسی است که به خود مشغول شده و به نمایش دادن زیباییهای خود پرداخته است.
مدد از علی طلبکن که بهربلا و هر غم
متوسل جنابش دل آدم است و خاتم
هوش مصنوعی: از علی کمک بخواه، زیرا او در هر بلا و غمی پشتیبان است. دل انسان و ختم همه چیز به وجود او وابسته است.
چه سمائی مسبح چه زمینی مکرم
بخدای هر دو گیتی ز کسی بهر دو عالم
هوش مصنوعی: آسمان و زمین هر دو مخلوق هستند و در زمرهی موجودات قیمتی و محترم به شمار میآیند. هر دو جهان به خاطر خداوند از کسی برخوردارند که موجب وجود آنهاست.
بجز از علی نیاید هنر گرهگشائی
هوش مصنوعی: جز علی هیچکس نمیتواند دشواریها را حل کند.
با ما کن و نواحی بمساکن و مراحل
بقبایل و عشایر بطوایف و سلاسل
هوش مصنوعی: با ما زندگی کن و در مناطق مختلف ساکن شو و در میان قبایل و عشایر و گروههای مختلف رفت و آمد داشته باش.
همه فیض اوستجاری همه لطف اوست شامل
فلک خمیده بالانه اگر از اوست سائل
هوش مصنوعی: تمام نعمتها از اوست و همهی جوانمردیهای او شامل حال همه میشود. حتی اگر آسمان در حال ناز کشیدن باشد، همچنان از او درخواست میشود.
بگرفته است بر کف ز چه کاسه گدائی
هوش مصنوعی: گدایی در دست دارد و به دنبال آن است که چیزی بگیرد.
بود او مؤلف و بس بکتابهای دیرین
بود او مربی و بس بمربیان آئین
هوش مصنوعی: او تنها مؤلف کتابهای قدیمی است و مربی بزرگی برای سایر مربیان دین و آداب و رسوم بوده است.
رشحات علم دانی به بشر شد از که تلقین
بخدا قسم علی بود که ابتدای تکوین
هوش مصنوعی: دانش و علم از طریق وحی و الهام الهی به بشر منتقل شده است و این آغاز آفرینش و وجود انسانها بر اساس تعلیمات و علم بود که از وجود علی (ع) ناشی میشود.
به ابوالبشر بیاموخت کتاب ابتدائی
هوش مصنوعی: کتاب ابتدایی به اولین انسان آموزش داده شد.
اگرت بهشت باید ره آن دهم نشانت
بطریقه علی رو که رساند این بآنت
هوش مصنوعی: اگر به بهشت نیاز داری، باید به تو نشان دهم که به کدام طریق بروی و به هدف برساندت.
چو ولای او نداری بسقر بود مکانت
ز نسیم خلد بوئی نبرد مشام جانت
هوش مصنوعی: اگر ولایت و سرپرستی او را نداشته باشی، در حقیقت جایگاه تو به اندازهی یک قصر خواهد بود، اما همچنان از عطر بهشت بهرهمند نخواهی شد و روح تو از آن بویی نخواهد گرفت.
همه عمر اگر بپوئی ره زهد و پارسائی
هوش مصنوعی: اگر تمام عمر خود را در راه زهد و پارسایی صرف کنی، به این معناست که بهترین زندگی را برگزیدهای، اما ممکن است در نهایت به آنچه میخواهی نرسی.
پی سعد و نحس طالع چه منجمت سرآید
شنوی چو نام حیدر غمت ار ز دل زداید
هوش مصنوعی: چرا باید به پیشگویی و ستارهبینی توجه کنیم؟ وقتی که نام حیدر (علی) از دل برود، آرامشی به دل مینشیند که دیگر هیچ غم و اندوهی نخواهد ماند.
بدو عالمت یقین حق در میمنت گشاید
و گرت کدورت افزود به رنج و غم فزاید
هوش مصنوعی: به زودی با ایمان و یقین، حق و حقیقت برای تو گشایش و نعمت به ارمغان خواهد آورد، و اگر به تو کدورت و ناملایمت بیفزاید، بر سختی و اندوه تو اضافه خواهد کرد.
بوداین محک ترا بس پی بخت آزمائی
هوش مصنوعی: این آزمون، محک خوبی است برای سنجش شانس و سرنوشت تو.
علی ای ولی مطلق علی ای امام رهبر
دگران و مال و منصب دگران و تخت و افسر
هوش مصنوعی: ای علی، ولی مطلق و امام، رهبری تو بر دیگران مشخص است. تو برتری بر مال و مقام و تخت و تاج دیگران داری.
من و خاک آستانت که بر آن نهادهام سر
بره غمت که رسته است بجای خارنشتر
هوش مصنوعی: من و خاک درگاه تو، که سرم را بر آن گذاشتهام، در غم تو به سر میبریم که به جای درد و رنج، دلخوشی و شادی به دست آوردهایم.
بتمام ملک عالم ندهم برهنه پائی
هوش مصنوعی: من تمامی داراییهای دنیا را هم بدهم، باز هم حاضر نیستم برهنه پا باشم.
علی ایکه جز به عشق تو نبوده های و هویم
علی ایکه جز بذکر تو نبوده گفتگویم
هوش مصنوعی: من فقط برای عشق تو صدا زدم و به کسی غیر از تو نپاختم. همه گفتوگوهایم فقط درباره تو بوده است.
می عشق تست تنها بصراحی و سبویم
پی آب زندگانی ره ظلمت از چه پویم
هوش مصنوعی: عشق تو تنها وسیلهام برای سیراب شدن است و من فقط به دنبال یافتن آب زندگی هستم. نمیدانم چرا در این مسیر تاریکی را جستجو میکنم.
که رسیدهام بخاک در تو بروشنائی
هوش مصنوعی: من به خاک تو رسیدهام و در تو نور و روشنی را یافتهام.
علی ایکه ذات پاکت زده کوس بیمثالی
ملکوت را تو مالک جبروت را تو والی
هوش مصنوعی: ای علی، تو که ذات پاکت ندای بینظیری را در عالم ملکوت سر داده استی، تو صاحب قدرت و راستی و ولایت هستی.
بتو زیبد و بس اینهم که خدات خوانده غالی
سر هر کسی نیز زد بکلاه ذوالجلالی
هوش مصنوعی: تو شایستهای و بس، زیرا که خدا تو را میخواند. بر سر هر فردی، کلاه بزرگ و باوقار الهی قرار دارد.
تن هر کسی نزیبد بردای کبریائی
هوش مصنوعی: تن هر انسانی شایسته مقام کبریایی و الوهیت نیست.
علی ای که هست دلها همگی در آرزویت
بدو مطلبست اینک نظر صغیر سویت
هوش مصنوعی: ای علی که همه دلها در آرزوی تو هستند، حالا نگاه این کودک به سوی توست.
یکی اینکه خوانی او را ز ره کرم بکویت
دگر اینکه بر در حق طلبد ز آبرویت
هوش مصنوعی: یکی این که او را از روی لطف و سخاوت بخوانی، و دیگری این که در حق خودت از او آبرو بخواهی.
که دهی ورابکلی تو ز غیر خود رهائی
هوش مصنوعی: اگر تو از دیگران رهایی پیدا کنی و تنها خودت را بشناسی، به سوی آزادی و کمال خواهی رفت.