شمارهٔ ۱۰۷ - در تعریف زنده رود اصفهان در سال ۱۳۱۵ شمسی سروده شد
بر خلیج فارس زیبد افتخار زنده رود
زانکه شد منچستر ایران کنار زنده رود
ای صفاهان بر خود از این آبرومندی ببال
زانکه افزود اعتبارات ز اعتبار زندهرود
بس چراغ برق میگردد بشب پرتوفکن
هست یکسان در نظر لیل و نهار زنده رود
چون نسیم صبح بگذر صبحدم زانسو ببین
صدهزاران کارگر در رهگذار زنده رود
روز و شب از برق همت چرخ اقبال و شرف
بین بگردش در یمین و در یسار زندهرود
بهر تکمیل قلمکار صفاهان لازم است
قطعهئی شایسته همچون ریگزار زنده رود
در تمام ربع مسکون گر بدقت بنگری
باشد این صنعت به تنها انحصار زندهرود
نیست جائی بیقلمکار صفاهان درنگر
صفحهٔ عالم پر از نقش و نگار زندهرود
هر عذاری از خط و خال است زیبا فیالمثل
هست این صنعت خط و خال عذار زندهرود
بر مقام روح شاید پیبرد هرکس که دید
روح بخشیهای طرف جویبار زندهرود
سهل باشد گر بدامان گل برند از باغها
باغ کل دارد بدامان کوهسار زندهرود
بحر اخضر میدهد تشکیل در مدنظر
انعکاس بیشههای بیشمار زندهرود
حافظ ار آب حیاتش خواند در دیوان خویش
زین مثل افزون نگردید اشتهار زندهرود
زانکه در ظلمات پنهان گشتن آب حیات
میکند روشن که هست آنشرمسار زندهرود
از طراوت میکند ترکام خشک ذوق را
بر زبان آری چو لفظ آبدار زندهرود
کشت و زرع آن کند تامین حیات ملتی
جوهر جانست آب خوشگوار زندهرود
هم زمستان فیض بخشد بر اهالی هم بهار
شکر گوییم از زمستان و بهار زنده رود
گر نشان از باغ فردوس برین جوئی ببین
چهارباغ و باغ جنت در جوار زندهرود
ور بهشت نقد خواهی در مه اردیبهشت
رو بدالان بهشت و آبشار زنده رود
میدهد فکر متین اصفهانی را نشان
وضع پلهای ظریف استوار زندهرود
از پی تجلیل الحق جای آن دارد صغیر
هرچه در دارد کند عمان نثار زندهرود
شمارهٔ ۱۰۶ - در تعریف سخن و اهل سخن: از سخن اهل سخن کار مسیحا کردندشمارهٔ ۱۰۸ - در تعریف شیراز و فضلای آن: تو ای شیراز گلهای ادب را بوستانستی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر خلیج فارس زیبد افتخار زنده رود
زانکه شد منچستر ایران کنار زنده رود
هوش مصنوعی: افتخار زندهرود بر خلیج فارس مینشیند، چرا که منچستر ایران در کنار زندهرود قرار دارد.
ای صفاهان بر خود از این آبرومندی ببال
زانکه افزود اعتبارات ز اعتبار زندهرود
هوش مصنوعی: ای اصفهان، به خاطر زیبایی و اعتبارت به خود ببال؛ زیرا که آب زندهرود بر اعتبار شما افزوده است.
بس چراغ برق میگردد بشب پرتوفکن
هست یکسان در نظر لیل و نهار زنده رود
هوش مصنوعی: چراغ برق در شب روشنایی میافشاند و در نظر، شب و روز را یکسان میسازد، مثل زنده رود که همیشه جاری است.
چون نسیم صبح بگذر صبحدم زانسو ببین
صدهزاران کارگر در رهگذار زنده رود
هوش مصنوعی: زمانی که صبح میرسد و نسیم خنکی میوزد، به آن طرف نگاه کن و ببین که هزاران کارگر در کنار زندهرود مشغول کار هستند.
روز و شب از برق همت چرخ اقبال و شرف
بین بگردش در یمین و در یسار زندهرود
هوش مصنوعی: روز و شب، توانایی و عظمت چرخ روزگار را مشاهده کن که چگونه در سمت راست و چپ زندهرود میچرخد.
بهر تکمیل قلمکار صفاهان لازم است
قطعهئی شایسته همچون ریگزار زنده رود
هوش مصنوعی: برای کامل کردن هنر قالی بافی اصفهان، لازم است که بخشی شایسته و باارزش همچون تپههای شنی کنار زندهرود وجود داشته باشد.
در تمام ربع مسکون گر بدقت بنگری
باشد این صنعت به تنها انحصار زندهرود
هوش مصنوعی: اگر در تمام مناطق مسکونی دقت کنی، میبینی که این هنر فقط مختص زندهرود است.
نیست جائی بیقلمکار صفاهان درنگر
صفحهٔ عالم پر از نقش و نگار زندهرود
هوش مصنوعی: در هیچجا نمیتوان یافت که مانند اصفهان، دنیا اینقدر زیبا و پر نقش و نگار باشد. زندهرود، به عنوان یک نماد از زیباییهای اصفهان، همهجا را پر کرده است.
هر عذاری از خط و خال است زیبا فیالمثل
هست این صنعت خط و خال عذار زندهرود
هوش مصنوعی: هر نوع زیبایی که در خطوط و نازککاریها دیده میشود، زیبایی خاصی دارد. بهطور خاص، زیبایی خطوط و نشانهها مانند زیبایی یک چهره پر از زندگی و نشاط است.
بر مقام روح شاید پیبرد هرکس که دید
روح بخشیهای طرف جویبار زندهرود
هوش مصنوعی: هر کسی که روح را در کنار جویبار زندهرود ببیند، شاید بتواند به مقام روح پی ببرد.
سهل باشد گر بدامان گل برند از باغها
باغ کل دارد بدامان کوهسار زندهرود
هوش مصنوعی: به راحتی میتوان گلهایی را از باغها چید، اما در عوض، باغی در دامان کوههای زندهرود وجود دارد.
بحر اخضر میدهد تشکیل در مدنظر
انعکاس بیشههای بیشمار زندهرود
هوش مصنوعی: دریای سبز، باعث شکلگیری تصاویری از جنگلهای فراوان زندهرود میشود.
حافظ ار آب حیاتش خواند در دیوان خویش
زین مثل افزون نگردید اشتهار زندهرود
هوش مصنوعی: اگر حافظ در دیوان خودش از آب حیات صحبت کند، این به آن معنا نیست که شهرت زندهرود بیشتر شود.
زانکه در ظلمات پنهان گشتن آب حیات
میکند روشن که هست آنشرمسار زندهرود
هوش مصنوعی: زیرا در تاریکیها، آب حیات پنهان میشود و روشن میکند که آن شرمسار، زنده رود است.
از طراوت میکند ترکام خشک ذوق را
بر زبان آری چو لفظ آبدار زندهرود
هوش مصنوعی: ترکیب لطیف و تازهای که در کلام به کار میرود، همچون طراوت آب رودخانه، زیبایی خاصی به سخن میبخشد و باعث میشود که زبان به شیرینی و زندهدلی سخن بگوید.
کشت و زرع آن کند تامین حیات ملتی
جوهر جانست آب خوشگوار زندهرود
هوش مصنوعی: کشاورزی و زراعت، زندگی یک ملت را تضمین میکند، مانند آب شیرین که به زندگی و رشد فعال ما کمک میکند.
هم زمستان فیض بخشد بر اهالی هم بهار
شکر گوییم از زمستان و بهار زنده رود
هوش مصنوعی: زمستان به مردم خیر و برکت میدهد و بهار هم باعث شادی و شکرگزاری ما به خاطر زمستان و بهار زنده رود میشود.
گر نشان از باغ فردوس برین جوئی ببین
چهارباغ و باغ جنت در جوار زندهرود
هوش مصنوعی: اگر به دنبال نشانهای از بهشت برین هستی، به باغهای چهارگانه و باغ جنت در کنار زندهرود نگاهی بینداز.
ور بهشت نقد خواهی در مه اردیبهشت
رو بدالان بهشت و آبشار زنده رود
هوش مصنوعی: اگر به دنبال بهرهمندی از بهشت واقعی هستی، به دروازههای بهشت و آبشار زندهرود در ماه اردیبهشت برو.
میدهد فکر متین اصفهانی را نشان
وضع پلهای ظریف استوار زندهرود
هوش مصنوعی: فکر عمیق و سنجیده اصفهانی به روی خوبی و استواری پلهای زیبا و ظریف زندهرود دلالت میکند.
از پی تجلیل الحق جای آن دارد صغیر
هرچه در دارد کند عمان نثار زندهرود
هوش مصنوعی: در پی بزرگداشت حقیقت، هر چه که در توان دارد، باید از کوچکترین تا بزرگترین بهدست آورد و آن را نثار زندهرود کند.