شمارهٔ ۴۳ - کشف راز
گفت کسی با دگری راز خویش
کرد در آن مطلبش انباز خویش
لیک بگفت این سخن انشامکن
پیش کسی راز من افشا مکن
روز دگر آنچه بدو گفته بود
از دگری فاش و مبرهن شنود
روی ترش کرد و به هر سو شتافت
تا به ره آن محرم دیرینه یافت
گفت نگفتم مکن ای قلتبان
راز مرا فاش به نزد کسان
گفت توئی آنچه که گوئی بمن
زانکه خودی پرده در خویشتن
آنچه تو از دوش دل انداختی
بار دل زار منش ساختی
من همش از دوش دل انداختم
دوش دل خویش سبک ساختم
آنچه نیاری تو نگهداریش
بر دگری بهر چهه بسپاریش
خواهی اگر راز نگردد عیان
کن چو صغیرش بدل خودنهان
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گفت کسی با دگری راز خویش
کرد در آن مطلبش انباز خویش
هوش مصنوعی: کسی با دیگری در مورد راز خود صحبت کرد و در این گفتگو، طرف مقابلش هم در آن موضوع همصحبت او بود.
لیک بگفت این سخن انشامکن
پیش کسی راز من افشا مکن
هوش مصنوعی: اما بگو که این حرف را کسی نگو و راز من را فاش نکن.
روز دگر آنچه بدو گفته بود
از دگری فاش و مبرهن شنود
هوش مصنوعی: در روز دیگری، آنچه که به او گفته بود، از شخص دیگری به وضوح و روشنایی شنید.
روی ترش کرد و به هر سو شتافت
تا به ره آن محرم دیرینه یافت
هوش مصنوعی: او با چهرهای ناراحت به اطراف نگاه کرد و به هر سمتی رفت تا شاید آن دوست قدیمیاش را پیدا کند.
گفت نگفتم مکن ای قلتبان
راز مرا فاش به نزد کسان
هوش مصنوعی: به کسی که به او اعتماد دارم میگویم که راز من را فاش نکن، زیرا من به تو گفتهام که این را بگوید.
گفت توئی آنچه که گوئی بمن
زانکه خودی پرده در خویشتن
هوش مصنوعی: تو همان چیزی هستی که به من میگویی، زیرا خودت در درونت پردهای از خود را برمیداری.
آنچه تو از دوش دل انداختی
بار دل زار منش ساختی
هوش مصنوعی: آنچه که تو از قلبت برداشتی، باری سنگین و غمانگیز برای من به جا گذاشتی.
من همش از دوش دل انداختم
دوش دل خویش سبک ساختم
هوش مصنوعی: من بار سنگین دل را از دوشم برداشتم و قلب خود را سبک و رها کردم.
آنچه نیاری تو نگهداریش
بر دگری بهر چهه بسپاریش
هوش مصنوعی: هر چیزی را که نتوانی خودت حفظ کنی، نباید به دیگران بسپاری.
خواهی اگر راز نگردد عیان
کن چو صغیرش بدل خودنهان
هوش مصنوعی: اگر میخواهی راز پنهان نماند، باید آن را به خصلت کودکانه خود درآوری و مخفی نگهداری.

صغیر اصفهانی