شمارهٔ ۱۵ - پنبهٔ ایران
گوش فرا دار که گوید صریح
پنبهٔ ایران به زبان فصیح
کی بسیه روزی و محنت قرین
ملت بیچارهٔ ایران زمین
من همه نفعم که خداوند پاک
کرده مرا خلق در این آب و خاک
من همه سود و ز شما یک نفر
نیست کز آن سود شود بهرهور
من همه خودکارم و در این دیار
عدهٔ بیکار ندارد شمار
نیک ببینید که همسایهها
کرده زمین جمع چه سرمایهها
بهر شما ملت بیاعتبار
جز که پس از مرگ نیایم بکار
لیک بر ندم چو بسوی فرنک
اقمشه بافند ز من رنگ رنگ
پارچهها گردم و جنس نفیس
بهر شما ملت ته کاسه لیس
در همه جا بر دول و بر ملل
نفع رسانم مگر اندر محل
مدت چندیست که ایرانیان
هیچ نه بینند ز من جز زیان
زانکه ز کرباس و قدکهای خویش
جامه نپوشند چو ایام پیش
ساخته بی قدر و محل خویش را
کرده گرفتار ملل خویش را
راستی ای جامعه مستی بس است
این روش غیرپرستی بس است
گیرم از این گونه صلاح شماست
قاعدهٔ نوعپرستی کجاست
کار به نساج وطن گشته سخت
مکنتشان رفته و برگشته بخت
خورده بهم دستگه و پود و تار
جز چکنم هیچ ندارند کار
هموطنان یاری ایشان کنید
رحم باین جمع پریشان کنید
هست خدا شاهد حالم که من
بهر خدا درج کنم این سخن
ایکه توانی تو شوی یارشان
باز نمائی گره از کارشان
بهر خدا هم تو قدم پیش نه
مرهمشان بر جگر ریش نه
نوع پرستا دل تو شاد باد
پند صغیرت همه دم یاد باد
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گوش فرا دار که گوید صریح
پنبهٔ ایران به زبان فصیح
هوش مصنوعی: با دقت گوش کن که چه چیزی به وضوح درباره پنبه ایران گفته میشود.
کی بسیه روزی و محنت قرین
ملت بیچارهٔ ایران زمین
هوش مصنوعی: چقدر باید روزهای سخت و رنج را تحمل کنیم تا ملت بیچارهٔ ایران به آرامش و خوشبختی برسد؟
من همه نفعم که خداوند پاک
کرده مرا خلق در این آب و خاک
هوش مصنوعی: من تمام خوبیها و منفعتهایم را مدیون خداوند هستم که مرا در این دنیای مادی خلق کرده است.
من همه سود و ز شما یک نفر
نیست کز آن سود شود بهرهور
هوش مصنوعی: من تمام نفع را برای خودم به دست میآورم و هیچ یک از شما از آن سودی نخواهید برد، چون تنها من از این نفع بهرهمند میشوم.
من همه خودکارم و در این دیار
عدهٔ بیکار ندارد شمار
هوش مصنوعی: من تمام وجودم مثل یک خودکار است و در این سرزمین هیچ کمبودی از انسانهای بیکار وجود ندارد.
نیک ببینید که همسایهها
کرده زمین جمع چه سرمایهها
هوش مصنوعی: به خوبی توجه کنید که همسایهها چه سرمایههایی روی زمین جمع کردهاند.
بهر شما ملت بیاعتبار
جز که پس از مرگ نیایم بکار
هوش مصنوعی: برای شما ملت بیاعتبار، چه کار از دست من برمیآید جز آنکه بعد از مرگم به یاری شما بیایم.
لیک بر ندم چو بسوی فرنک
اقمشه بافند ز من رنگ رنگ
هوش مصنوعی: اما من به سمت فرنک حرکت نمیکنم، در حالی که پارچههای رنگارنگ برای بافتن از من گرفته شده است.
پارچهها گردم و جنس نفیس
بهر شما ملت ته کاسه لیس
هوش مصنوعی: من برای شما لباسهای زیبا و با کیفیت تهیه کردهام، در حالی که خودم در وضعیت ضعیفی هستم و تنها به لایقهای کمتر از خودم دست میزنم.
در همه جا بر دول و بر ملل
نفع رسانم مگر اندر محل
هوش مصنوعی: در هر جایی به مردم و کشورها کمک میکنم، اما در محل خودم نه.
مدت چندیست که ایرانیان
هیچ نه بینند ز من جز زیان
هوش مصنوعی: مدتی است که ایرانیان هیچ چیزی جز ضرر از من نمیبینند.
زانکه ز کرباس و قدکهای خویش
جامه نپوشند چو ایام پیش
هوش مصنوعی: زیرا آنها دیگر مانند روزهای گذشته، از پارچه و لباسهای قدیمی خود استفاده نمیکنند.
ساخته بی قدر و محل خویش را
کرده گرفتار ملل خویش را
هوش مصنوعی: او خانهای بیارزش و بیمقدار ساخته و خود را درگیر مشکلات و چالشهای مردم و جامعهاش کرده است.
راستی ای جامعه مستی بس است
این روش غیرپرستی بس است
هوش مصنوعی: ای جامعه، بس کن! دیگر بس است این شیوهی غیرتعهدی و بیاعتنایی.
گیرم از این گونه صلاح شماست
قاعدهٔ نوعپرستی کجاست
هوش مصنوعی: اگر شما فکر میکنید که اینگونه بودن و رفتار کردن برایتان بهتر است، پس اصول و قاعدههای احترام به نوعدوستی و محبت به دیگران کجا رفتهاند؟
کار به نساج وطن گشته سخت
مکنتشان رفته و برگشته بخت
هوش مصنوعی: کار به وضعیت کشور به شدت دشوار شده است، ثروت و امکانات از بین رفته و وضعیت زندگی افراد دچار نوسان شده است.
خورده بهم دستگه و پود و تار
جز چکنم هیچ ندارند کار
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که اجزای مختلفی که به هم متصل شدهاند، هیچ کارایی ندارند و تنها موجودیتی که باقی مانده است، خود من هستم که باید کاری انجام دهم. این بیان نشاندهندهی بیکفایتی یا ناتوانی تمام ابزارها و وسایل است که به تنهایی نمیتوانند کاری انجام دهند.
هموطنان یاری ایشان کنید
رحم باین جمع پریشان کنید
هوش مصنوعی: هموطنان، به این گروه مستضعف کمک کنید و به حال این جمعیت ناامید رحم کنید.
هست خدا شاهد حالم که من
بهر خدا درج کنم این سخن
هوش مصنوعی: خدا شاهد حال من است که من این کلام را برای او بیان میکنم.
ایکه توانی تو شوی یارشان
باز نمائی گره از کارشان
هوش مصنوعی: اگر بتوانی، همراه آنان شو و به رفع مشکلاتشان کمک کن.
بهر خدا هم تو قدم پیش نه
مرهمشان بر جگر ریش نه
هوش مصنوعی: برای خدا هم که شده، قدمی بردار و درد دل آنها را التیام بخش.
نوع پرستا دل تو شاد باد
پند صغیرت همه دم یاد باد
هوش مصنوعی: خوشبختی و شادابی دل تو برقرار باشد و همیشه یاد پندهای کوچک خودت را زنده نگهداری.