گنجور

شمارهٔ ۲۵ - قطعه

یک بنده تمام عمر خود را
ره با قدم غنای پوید
وز خالق و خلق بهر‌ام ساک
پیوسته ره فرار جوید
یک بنده ز فرط احتیاجات
در هر نفسی خدای گوید
زین فقر و غنا به گلشن دهر
بر گو که گل مراد بوید
چون در گذرند آب رحمت
از روی چه کس غبار شوید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یک بنده تمام عمر خود را
ره با قدم غنای پوید
هوش مصنوعی: یک نفر تمام عمرش را در تلاش برای دستیابی به مقامی والا و مادی سپری می‌کند، بدون اینکه به حقیقت وجودی خود توجه کند.
وز خالق و خلق بهر‌ام ساک
پیوسته ره فرار جوید
هوش مصنوعی: از خالق و مخلوق، من همواره در پی راهی برای فرار هستم.
یک بنده ز فرط احتیاجات
در هر نفسی خدای گوید
هوش مصنوعی: یک انسان به خاطر نیازهای فراوانش، در هر لحظه به یاد خدا و دعا کردن به سوی اوست.
زین فقر و غنا به گلشن دهر
بر گو که گل مراد بوید
هوش مصنوعی: از این فقر و ثروت، در زندگی می‌گو که همیشه خواسته و آرزو، مانند گل در باغ است.
چون در گذرند آب رحمت
از روی چه کس غبار شوید
هوش مصنوعی: زمانی که باران رحمت الهی بر روی کسی ببارد، چگونه می‌توان غبار و آلودگی‌ها را از آن چهره پاک کرد؟