گنجور

شمارهٔ ۵۳

کی توان گفتن که او با ما سر و کاری نداشت
حسن عالمگیر او جز ما خریداری نداشت
تیر مژگانش نکردی جز دل ما را نشان
حلقهٔ زلفش بغیر از ما گرفتاری نداشت
ماه کنعان خسرو مصر ملاحت بود لیک
بی زلیخا حسن او گرمی بازاری نداشت
نام لیلی که بمعشرقی چنین گشتی علم
گر بعالم همچون مجنون عاشق زاری نداشت
کارها جز عشق بازی سربسر بازیچه بود
زان دل ما در جهان جز عاشقی کاری نداشت
بار محنت بردن آسانتر ز بار منت است
شادمان آنکو بغم خو کرد و غمخواری نداشت
گیتیش در دخمهٔ محو و فراموشی سپرد
آنکه بگذشت وزنام نیک آثاری نداشت
چرخ هرگز بر مراد راستان دوری نزد
راستی جز کجروی این سفله رفتاری نداشت
همچو بلبل از چه مینالید روز و شب صغیر
گر به پای دل ز عشق گلرخی خاری نداشت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کی توان گفتن که او با ما سر و کاری نداشت
حسن عالمگیر او جز ما خریداری نداشت
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که او هیچ ارتباطی با ما نداشت. حسن عالمگیر (شخصیتی بزرگ و مهم) به جز ما، کسی را نداشت که به او توجه کند یا خریدارش باشد.
تیر مژگانش نکردی جز دل ما را نشان
حلقهٔ زلفش بغیر از ما گرفتاری نداشت
هوش مصنوعی: چشم‌هایش هیچ هدفی جز نشانه گرفتن دل ما ندارند و حلقه‌های موهایش هیچ کس دیگری را جز ما گرفتار نکرده است.
ماه کنعان خسرو مصر ملاحت بود لیک
بی زلیخا حسن او گرمی بازاری نداشت
هوش مصنوعی: ماه کنعان، که همان یوسف پیامبر است، جمال و زیبایی بسیار داشت و در مصر مورد توجه همگان قرار گرفت. اما به تنهایی و بدون زلیخا، که عشق او بود، از جذابیتش کاسته می‌شود و زیبایی او در چشم مردم کمتر نمایان است.
نام لیلی که بمعشرقی چنین گشتی علم
گر بعالم همچون مجنون عاشق زاری نداشت
هوش مصنوعی: اگر نام لیلی به این زیبایی در شرق پخش شده، پس اگر مجنون همچون یک عاشق بیمار و غمگین در عالم شناخته نمی‌شد، چه کسی او را می‌شناخت؟
کارها جز عشق بازی سربسر بازیچه بود
زان دل ما در جهان جز عاشقی کاری نداشت
هوش مصنوعی: کارهایی که انجام می‌دادیم، جز بازی عشق، چیزی نبود. بنابراین دل ما در این دنیا هیچ کار دیگری به جز عاشقی نداشت.
بار محنت بردن آسانتر ز بار منت است
شادمان آنکو بغم خو کرد و غمخواری نداشت
هوش مصنوعی: تحمل مشکلات زندگی راحت‌تر از تحمل زحمات و درخواست‌های دیگران است. کسی که با غم و اندوه آشنا شده باشد و خود را در این حالت قرار دهد، احساس شادی بیشتری خواهد کرد و به دیگران کمک نمی‌کند.
گیتیش در دخمهٔ محو و فراموشی سپرد
آنکه بگذشت وزنام نیک آثاری نداشت
هوش مصنوعی: در یک مکان تاریک و فراموش‌شده، کسی که زمان را پشت سر گذاشته و از خود اثر نیک و یاد ماندگاری به جا نگذاشته، به فراموشی سپرده شده است.
چرخ هرگز بر مراد راستان دوری نزد
راستی جز کجروی این سفله رفتاری نداشت
هوش مصنوعی: چرخ سرنوشت هرگز بر وفق مراد راست‌گوها نمی‌چرخد و تنها افرادی که کج‌روی دارند، مانند همین افراد پست، به آن دست می‌یابند.
همچو بلبل از چه مینالید روز و شب صغیر
گر به پای دل ز عشق گلرخی خاری نداشت
هوش مصنوعی: بلبل به خاطر عشق به گل، شب و روز ناله می‌کند، اما جوانی که دلش در عشق گلرخ می‌سوزد، هیچ درد و خاری را احساس نمی‌کند.