گنجور

شمارهٔ ۵۱

گرچه در پیش نظر قطره قرین بایم نیست
لیک در اصل یم و قطره جدا از هم نیست
آدمی گنج الهی است که در بحر وجود
گوهری نیست که در آب و گل آدم نیست
پی باسرار دل کس نتوان برد بلی
اندرین خانه کسی غیر خدا محرم نیست
هر که دانست بنادانی خود کرد اقرار
هیچ کس باخبر از کیفیت عالم نیست
نفس پیر خرابات بنازم که سحر
نفس باد صبا بی مددش خرم نیست
تا که از هستی عاشق سر موئی باقی است
رشتهٔ عشق هنوزش ببتان محکم نیست
نکند ناله گر از درد صغیر این نه عجب
دم از آن بسته که او را بجهان همدم نیست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گرچه در پیش نظر قطره قرین بایم نیست
لیک در اصل یم و قطره جدا از هم نیست
هوش مصنوعی: هرچند در نگاه اول به نظر می‌رسد که قطره از دریا جداست، اما در واقع در اصل، آن‌ها از یکدیگر جدا نیستند و هر قطره بخشی از همه آن آب بزرگ است.
آدمی گنج الهی است که در بحر وجود
گوهری نیست که در آب و گل آدم نیست
هوش مصنوعی: انسان، گنجینه‌ای الهی است که در دنیای وجود، هیچ چیز با ارزشی به اندازه خود انسان نیست.
پی باسرار دل کس نتوان برد بلی
اندرین خانه کسی غیر خدا محرم نیست
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند به راز دل دیگری دست یابد؛ در این خانه، جز خداوند، کسی حق ورود ندارد.
هر که دانست بنادانی خود کرد اقرار
هیچ کس باخبر از کیفیت عالم نیست
هوش مصنوعی: هر کسی که به نادانی خود پی ببرد، به آن اعتراف می‌کند. هیچ‌کس از جزئیات و حقیقت‌های عمیق عالم آگاه نیست.
نفس پیر خرابات بنازم که سحر
نفس باد صبا بی مددش خرم نیست
هوش مصنوعی: من به نفس پیر این محل (خرابات) افتخار می‌کنم، زیرا اگر نفس او نباشد، صبح با وزش نسیم صبحگاهی نیز نشاط‌آور نخواهد بود.
تا که از هستی عاشق سر موئی باقی است
رشتهٔ عشق هنوزش ببتان محکم نیست
هوش مصنوعی: تا زمانی که حتی به اندازهٔ یک موی سر، عشق در وجود عاشق باقی باشد، ارتباط و رشتهٔ عشق همچنان محکم و استوار خواهد بود.
نکند ناله گر از درد صغیر این نه عجب
دم از آن بسته که او را بجهان همدم نیست
هوش مصنوعی: شکایت و ناله کردن کودک از درد، جای تعجبی ندارد، زیرا او که در این دنیا کسی را برای همراهی ندارد و تنهاست.