شمارهٔ ۳۲
مکن باور به یک منوال دور زندگانی را
به یاد آر ای توانا روزگار ناتوانی را
به کسب معرفت کوش و جوانی صرف طاعت کن
که خواهی خورد گاه پیری افسوس جوانی را
برای معنی است ایجاد هر صورت مشو غافل
بصورتها بزن پای و بدست آور معانی را
گرت بایست دیدار حقیقت چشم جان بگشا
بچشم جان توان دیدن جمال یار جانی را
تو از احصای نعمتهای ظاهر قاصری آخر
شمردن کی توانی مرحمت های نهانی را
چو بد کردی و بد دیدی مده بد را بحق نسبت
بحق اصل خوبی ها رها کن بدگمانی را
بلا از آسمان گردید بر اهل زمین نازل
زمین بگذاشتند آنها چو حکم آسمانی را
کمال خویشرا حق کرد ظاهر اندرین خلقت
نمود آئینهٔ صنع خود امر کن فکانی را
تو کردی دمبدم عصیان حقت افزود بر نعمت
پذیرد هم در آخر تو به ات بین مهربانی را
صغیرا بر بنای عالم آنکو معترض گردد
بدان ماند که خشتی خرده گیرد طرح بانی را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مکن باور به یک منوال دور زندگانی را
به یاد آر ای توانا روزگار ناتوانی را
هوش مصنوعی: هرگز تصور نکن که زندگی فقط در یک مسیر تکراری پیش میرود؛ به یاد داشته باش، ای توانمند، روزهای ناتوانی و سختی نیز وجود دارد.
به کسب معرفت کوش و جوانی صرف طاعت کن
که خواهی خورد گاه پیری افسوس جوانی را
هوش مصنوعی: برای دستیابی به دانش تلاش کن و جوانیات را در عبادت و خدمت صرف کن، زیرا روزی خواهد رسید که در دوران پیری حسرت جوانیات را خواهی خورد.
برای معنی است ایجاد هر صورت مشو غافل
بصورتها بزن پای و بدست آور معانی را
هوش مصنوعی: هر شکلی که ایجاد میشود، هدفی در پشت آن نهفته است. غافل نشو و فقط به ظاهرها نپرداز. به عمق معانی برو و آنها را کشف کن.
گرت بایست دیدار حقیقت چشم جان بگشا
بچشم جان توان دیدن جمال یار جانی را
هوش مصنوعی: اگر میخواهی حقیقت را ببینی، باید چشمان جانت را باز کنی؛ تنها با چشم جان میتوانی زیبایی محبوب را مشاهده کنی.
تو از احصای نعمتهای ظاهر قاصری آخر
شمردن کی توانی مرحمت های نهانی را
هوش مصنوعی: تو در شمارش نعمتهای ظاهری ناتوانی، پس چگونه میتوانی رحمتهای پنهانی را بشماری؟
چو بد کردی و بد دیدی مده بد را بحق نسبت
بحق اصل خوبی ها رها کن بدگمانی را
هوش مصنوعی: اگر کار بدی انجام دادی و عواقب بدش را دیدی، نباید بدی را به حق نسبت بدهی. باید خوبیها را در نظر بگیری و از بدگمانی دوری کنی.
بلا از آسمان گردید بر اهل زمین نازل
زمین بگذاشتند آنها چو حکم آسمانی را
هوش مصنوعی: مصیبت و آفتی از آسمان بر مردم زمین فرود آمد و آنها به دلیل این حکم آسمانی، زمین را ترک کردند.
کمال خویشرا حق کرد ظاهر اندرین خلقت
نمود آئینهٔ صنع خود امر کن فکانی را
هوش مصنوعی: خداوند کمال خود را در این آفرینش به نمایش گذاشته و در این جهان به مانند آئینهای، آثار خود را نمایان کرده است. او فرمان داده که باشد و هستی شکل گیرد.
تو کردی دمبدم عصیان حقت افزود بر نعمت
پذیرد هم در آخر تو به ات بین مهربانی را
هوش مصنوعی: تو مدام به مخالفت و نافرمانی پرداختهای، اما حق تو را بر نعمتها افزون کرده است. در نهایت، تو با مهربانی خداوند روبرو خواهی شد.
صغیرا بر بنای عالم آنکو معترض گردد
بدان ماند که خشتی خرده گیرد طرح بانی را
هوش مصنوعی: اگر در ساختار جهان کوچک کسی به آن اعتراض کند، مثل این است که بخشی کوچک از بنا بخواهد طراحی معمار را زیر سوال ببرد.

صغیر اصفهانی