شمارهٔ ۲۳
داده ام جا به سر هوای تو را
می زنم بوسه خاک پای تو را
سر من جان من بلاگردان
قد سر تا به پا بلای تو را
خواه بنواز و خواه بگدازم
که به جان میخرم رضای تو را
مهر و ماه اوفتاده از نظرم
تا بدیدم مها لقای تو را
چون کنم شکر اینکه ایزد داد
در کفم رشتهٔ ولای تو را
زاهد از حق بهشت میطلبد
من سر کوی با صفای تو را
نظری بر صغیر کن جز تو
که نوازد شها گدای تو را
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
داده ام جا به سر هوای تو را
می زنم بوسه خاک پای تو را
هوش مصنوعی: من به عشقت پناه دادهام و با عشق و شوق به خاک پای تو بوسه میزنم.
سر من جان من بلاگردان
قد سر تا به پا بلای تو را
هوش مصنوعی: سر من و جان من، سپر بلای تو هستند و از سر تا پایم برای تو فدای تو آمادهام.
خواه بنواز و خواه بگدازم
که به جان میخرم رضای تو را
هوش مصنوعی: خواه مرا نوازش کن یا مرا بسوزان، من رضایت تو را با جان و دل میخرم.
مهر و ماه اوفتاده از نظرم
تا بدیدم مها لقای تو را
هوش مصنوعی: خورشید و ماه از دید من غایب شدند تا اینکه تو را دیدم و زیباییات را مشاهده کردم.
چون کنم شکر اینکه ایزد داد
در کفم رشتهٔ ولای تو را
هوش مصنوعی: چطور میتوانم سپاسگزاری کنم که خداوند رشتهی محبت و همراهی تو را در دستانم قرار داده است؟
زاهد از حق بهشت میطلبد
من سر کوی با صفای تو را
هوش مصنوعی: زاهد به دنبال بهشت از خداوند است، اما من فقط آرزوی دیدار تو در کوی خوش رنگ و سرشار از صفای تو را دارم.
نظری بر صغیر کن جز تو
که نوازد شها گدای تو را
هوش مصنوعی: نگاهی به جوانان داشته باش، زیرا فقط تو میتوانی مثل شهاب بر زندگی گداهای خودت اثر بگذاری.