گنجور

شمارهٔ ۵۳ - در مدح ساقی سلسبیل مرشد جبرئیل علی (ع)

دست یزدان دستیار مصطفی بازوی دین
نیست جز مشکل گشا دست امیرالمؤمنین
آفتاب صبح اول آنکه چون از کعبه تافت
ساخت عالم را منور تا بروز واپسین
مرتضی شاه ولایت آنکه از شاگردیش
بر گروه انبیا استاد شد روح الامین
می نگشتی ختم بر شانش رسالت بی‌سخن
خاتم پیغمبران را گر نبودی این نگین
بی‌ولای او خداوند زمین و آسمان
کی پذیرد طاعت اهل سما خلق زمین
مبدأ ایجاد او باشد از آنش خوانده‌اند
باء بسم الله الرحمن الرحیم اهل یقین
با صلوه از هست مهرش آنزمان افتد قبول
گفتن الحمدلله نزد رب العالمین
از صفات او یک الرحمن بود یک الرحیم
ذات او بر ملک حق مالک بود در یوم دین
معنی ایاک نعبد مهر او پروردنست
زانکه بیمهرش عبادت نیست با صحت قرین
تا که در دلهای خود ما بندگان ناتوان
مهر او کامل کنیم ایاک رب نستعین
ایکه جوئی زاهدنا از حق صراط مستقیم
این صراط امر او باشد نه راه روم و چین
آن رهی باشد که طی کردند و حق را یافتند
سالکانی کامد ایشان را حق از رحمت معین
همتی یا رب کرم فرما که ما واماندگان
ره سپاریم از قفای ره سپارانی چنین
الذین رب انعمت علیهم آن کسان
کاب و گلشان کردهٔی با نعمت مهرش عجین
نعمت مهرش به آنان دادهٔی نازین چراغ
راه دین پویند و نسپارند راه کفر و کین
راه آنان را بما بنما که اندر دستشان
دادی از حب ولی خویشتن حبل متین
غیر مغضوبان که مغضوب علیهم را شدند
در خور از بغض وی آن حق ناشناسان لعین
هم نه گمراهان بیرون از طریق وی که تو
ضالینشان یاد فرمودی به فرقان مبین
سوره توحید نی تنها بود وصف علی
بلکه قرآن جمله وصف اوست از با تا بسین
طاعت اندر لیله القدر ار به است از الف شهر
یاد او یکدم به است از طاعت الف سنن
درحقیقت دین ولای آن ولی مطلق است
آیه اکملت در قرآن بود شاهد بر این
لایق مسند ندیدند امتش یا للعجب
آنکه دیدش مصطفی در عرش حق مسند نشین
ایمن استی از عذاب ای دوستدار مرتضی
ز انکه حق را هست مهر مرتضی حصن حصین
برده‌ام بالا مقام عرش اگر گویم بود
پایه ادنای کاخ رفعتش عرش برین
تا بجای سرمه در جنت بچشم خود کشد
خاک درگاهش همی رو بد بمژگان حور عین
سالکان راه دین را او بود خضر طریق
تشنگان وصل حق را او بود ماء معین
اهل وحدت فاش می‌بینند حق را در علی
گر تو هم دیدار حق خواهی ره آنان گزین
در علی حق ظاهر است اما دو بینش ننگرد
زانکه حق فرداست و پنهانست از چشم دوبین
آنچنان کز چشم ابلیس دوبین در بوالبشر
محو شد حق و ندید آن کوردل الا که طین
چون نبودش چشم وحدت بین باطن لاجرم
بر صدف دید و ندید اندر صدف در ثمین
یا علی ای علت ایجاد عالم ای که ریخت
طرح عالم را خود از دست تو عالم آفرین
می‌نگشتی دستت ار ظاهر خدائی خدا
بود پنهان فی‌المثل چون دست اندر آستین
خدمتت را آسمان از کهکشان بسته میان
منتت را جمله ذرات جهان گشته رهین
هم یمین از اقتضای حکم تو گردد یسار
هم یسار از اعتبار امر تو گردد یمین
انگبین از قهر تو گردد ز حنظل تلخ‌تر
حنظل از مهر تو شیرین‌تر شود از انگبین
گر تو اش فرمان دهی ایشیر حق در حملهٔی
روبهی لاغر ز هم درد دوصد شیر عرین
نام تو در می‌گشاید بر رخ صاحب طلب
یاد تو غم می‌زداید از دل اندوهگین
در مقام قرب حق بیشک مکان دارد به صدر
هرکه را نام تو باشد نقش بر صدر و جبین
عاشقانت را نباشد لذتی خوشتر ز مرگ
کاندر آن دم از تو می‌بینند روی نازنین
هرکه را فضلی است در عالم چو نیکو بنگرم
بینم او از خر من فضل تو باشد خوشه‌چین
میدهد لطف تو آب و تاب و رنگ و بو بباغ
بر گل و سنبل بنفشه ارغوان و یاسمین
جلوه روی تو بیند بلبل اندر برگ گل
کاینهمه دارد به بستان شور و افغان و حنین
جز بعونت راه نتوان یافتن سوی خدا
جز بلطفت شاد نتوان ساختن قلب حزین
تا بیندازند خود را در ردیف مدح تو
طبع را بنشسته هر سو قافیه اندر کمین
بهر هریک بیت مدحت بر صغیر آید ز عرش
صد هزاران مرحبا و صدهزاران آفرین
از متاع هر دو عالم نیستش جز مهر تو
اینجهان دارد همین و آن جهان دارد همین
تا مهین را بر کهین باشد شرف احباب تو
در جهان باشند اشرف بر کهین و بر مهین
تا جنین را در رحم باشد غذا خون دشمنت
در پس زانوی غم خونش غذا همچون جنین

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دست یزدان دستیار مصطفی بازوی دین
نیست جز مشکل گشا دست امیرالمؤمنین
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که دست خداوند یاری‌دهنده پیامبر اسلام، مصطفی (ص) است و اعتبار دین تنها از طریق پشتیبانی و کمک‌های امیرالمؤمنین (ع) میسر می‌شود. در واقع، نقش امیرالمؤمنین در برطرف کردن مشکلات و حمایت از دین بسیار مهم و کلیدی است.
آفتاب صبح اول آنکه چون از کعبه تافت
ساخت عالم را منور تا بروز واپسین
هوش مصنوعی: خورشید صبح نخستین، به محض اینکه از کعبه تابید، جهان را روشن کرد تا روز آخر.
مرتضی شاه ولایت آنکه از شاگردیش
بر گروه انبیا استاد شد روح الامین
هوش مصنوعی: مرتضی، پادشاهی که در ولایت و هدایت، به حدی برتر شد که از شاگردی‌اش به مقام استادی در میان پیامبران رسید.
می نگشتی ختم بر شانش رسالت بی‌سخن
خاتم پیغمبران را گر نبودی این نگین
هوش مصنوعی: اگر این گوهر را نداشتی، نشان رسالت خاتم پیامبران، نمی‌توانستی در شانش قرار بدهی.
بی‌ولای او خداوند زمین و آسمان
کی پذیرد طاعت اهل سما خلق زمین
هوش مصنوعی: بدون ولایت و سرپرستی او، هیچ‌یک از اهل زمین و آسمان نمی‌توانند عبادت و اطاعت کنند.
مبدأ ایجاد او باشد از آنش خوانده‌اند
باء بسم الله الرحمن الرحیم اهل یقین
هوش مصنوعی: آغاز و منبع وجود او به‌عنوان "ب" در عبارت "بسم الله الرحمن الرحیم" شناخته شده و درک‌کنندگان حقیقت این موضوع را می‌فهمند.
با صلوه از هست مهرش آنزمان افتد قبول
گفتن الحمدلله نزد رب العالمین
هوش مصنوعی: با یاد و ذکر محبت او، در آن زمان است که گفتن «الحمدلله» در حضور پروردگار جهانیان مورد قبول واقع می‌شود.
از صفات او یک الرحمن بود یک الرحیم
ذات او بر ملک حق مالک بود در یوم دین
هوش مصنوعی: یکی از ویژگی‌های او رحمان و رحیم بودن است. وجود او مالک حقیقی در روز جزاست.
معنی ایاک نعبد مهر او پروردنست
زانکه بیمهرش عبادت نیست با صحت قرین
هوش مصنوعی: عبادت تنها زمانی ارزش دارد که از روی محبت و عشق به خداوند باشد، زیرا در غیر این صورت، عبادت بدون محبت بی‌معناست.
تا که در دلهای خود ما بندگان ناتوان
مهر او کامل کنیم ایاک رب نستعین
هوش مصنوعی: برای اینکه در دل‌های ما بندگان ناتوان، محبت و عشق به او به کمال برسد، از تو یاری می‌طلبیم.
ایکه جوئی زاهدنا از حق صراط مستقیم
این صراط امر او باشد نه راه روم و چین
هوش مصنوعی: اگر از زاهدان (پرهيزگاران) درباره حق و راه راست بپرسی، بدان که این راه به امر خداوند مرتبط است نه راهی که به روم و چین می‌افتد.
آن رهی باشد که طی کردند و حق را یافتند
سالکانی کامد ایشان را حق از رحمت معین
هوش مصنوعی: این مسیر، همان راهی است که سالکان با تلاش و سختی پیمودند و به حقیقت و شناخت حق رسیدند. در این راه، خداوند رحمت و کمک ویژه‌ای به آن‌ها عطا کرده است.
همتی یا رب کرم فرما که ما واماندگان
ره سپاریم از قفای ره سپارانی چنین
هوش مصنوعی: ای پروردگار، لطف و کرمت را شامل حال ما کن، زیرا ما نیز در پی و همراهی رهروان بزرگ و پاک‌سرشت این راه هستیم.
الذین رب انعمت علیهم آن کسان
کاب و گلشان کردهٔی با نعمت مهرش عجین
هوش مصنوعی: این افراد کسانی هستند که خداوند بر آنها نعمت خود را ارزانی داشته و زندگی‌شان با محبت و الطاف الهی آمیخته شده است.
نعمت مهرش به آنان دادهٔی نازین چراغ
راه دین پویند و نسپارند راه کفر و کین
هوش مصنوعی: خداوند نعمت محبت را به برخی بخشیده است تا آنها راه درست دین را پیگیری کنند و به راه کفر و دشمنی نروند.
راه آنان را بما بنما که اندر دستشان
دادی از حب ولی خویشتن حبل متین
هوش مصنوعی: به ما نشان بده که راه آن‌ها چیست، همان‌هایی که تو به خاطر عشق و محبت، رشته‌ای محکم به دستشان داده‌ای.
غیر مغضوبان که مغضوب علیهم را شدند
در خور از بغض وی آن حق ناشناسان لعین
هوش مصنوعی: بغض و کینه کسانی که حق را نمی‌شناسند، باعث شده تا غیر از مغضوبان، به عذاب و رنج دچار شوند. این افراد به خاطر رفتار خود و نادانی‌اشان سزاوار این عذاب هستند.
هم نه گمراهان بیرون از طریق وی که تو
ضالینشان یاد فرمودی به فرقان مبین
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نه‌تنها افرادی که از راه هدایت دور شده‌اند در خارج از مسیر او قرار دارند، بلکه تو نیز آنها را به عنوان کسانی که در قرآن ذکر شده‌اند، به یاد می‌آوری.
سوره توحید نی تنها بود وصف علی
بلکه قرآن جمله وصف اوست از با تا بسین
هوش مصنوعی: این جمله می‌گوید که سوره توحید فقط به توصیف علی (علیه‌السلام) نمی‌پردازد، بلکه تمامی قرآن در واقع توصیف او از آغاز تا پایان است.
طاعت اندر لیله القدر ار به است از الف شهر
یاد او یکدم به است از طاعت الف سنن
هوش مصنوعی: عبارت می‌گوید که عبادت در شب قدر ارزش بیشتری دارد و حتی یاد کردن از خدا در یک لحظه، بهتر از عبادت‌های طولانی و پیوسته در طول سال است. یعنی کیفیت عبادت در این شب به اندازه‌ای مهم است که یک لحظه توجه به خدا از سال‌ها عبادت بیشتر می‌ارزد.
درحقیقت دین ولای آن ولی مطلق است
آیه اکملت در قرآن بود شاهد بر این
هوش مصنوعی: در واقع، دین به معنای اطاعت از ولی مطلق است و آیه‌ای به نام «اکملت» در قرآن گواهی بر این مطلب است.
لایق مسند ندیدند امتش یا للعجب
آنکه دیدش مصطفی در عرش حق مسند نشین
هوش مصنوعی: امتی که شایسته این مقام باشد را نمی‌دیدند، اما شگفت‌انگیز است که پیامبر در عرش الهی او را در جایگاه خاصی نشسته می‌بیند.
ایمن استی از عذاب ای دوستدار مرتضی
ز انکه حق را هست مهر مرتضی حصن حصین
هوش مصنوعی: ای دوستدار مرتضی، تو از عذاب در امان هستی، زیرا محبت حق و مرتضی همچون دژ محکم و امنی است.
برده‌ام بالا مقام عرش اگر گویم بود
پایه ادنای کاخ رفعتش عرش برین
هوش مصنوعی: من به جایگاه والایی رسیده‌ام، اگر بگویم که پایه و اساس کاخ بلندش، همان عرش آسمان است.
تا بجای سرمه در جنت بچشم خود کشد
خاک درگاهش همی رو بد بمژگان حور عین
هوش مصنوعی: به جای سرمه، از خاک درگاه او بر دیدگان خود می‌کشد؛ این کار باعث می‌شود که او با مژه‌های حوریان خود را آراسته کند.
سالکان راه دین را او بود خضر طریق
تشنگان وصل حق را او بود ماء معین
هوش مصنوعی: آنکه در مسیر دین و ایمان گام برمی‌دارد، او مانند خضر (مربی) است که راه را به سالکان نشان می‌دهد و برای تشنگان ارتباط با حقیقت و خدا، او مانند آبی است که جان را سیراب می‌کند.
اهل وحدت فاش می‌بینند حق را در علی
گر تو هم دیدار حق خواهی ره آنان گزین
هوش مصنوعی: گروه اهل وحدت، حقیقت را در وجود علی به وضوح می‌بینند. اگر تو هم دلت می‌خواهد که حقیقت را ببینی، باید راه و روش آن‌ها را در پیش بگیری.
در علی حق ظاهر است اما دو بینش ننگرد
زانکه حق فرداست و پنهانست از چشم دوبین
هوش مصنوعی: در علی، حقیقت به وضوح نمایان است، اما کسانی که با نگاه دوگانه می‌نگرند، این را نمی‌بینند. زیرا حقیقت، یکتاست و از دیدگاه‌های محدود در امان است.
آنچنان کز چشم ابلیس دوبین در بوالبشر
محو شد حق و ندید آن کوردل الا که طین
هوش مصنوعی: چنان که شیطان، به خاطر محدودیت‌های خود، در نظرش انسان به دور از حقیقت و محو در خاک و ماده قرار می‌گیرد و قادر به دیدن حقایق نمی‌شود، بلکه فقط جنبه‌های ظاهری و مادی او را می‌بیند.
چون نبودش چشم وحدت بین باطن لاجرم
بر صدف دید و ندید اندر صدف در ثمین
هوش مصنوعی: از آنجا که او چشم درک حقیقت ندارد، طبیعتاً فقط سطح ظاهری را می‌بیند و در درون (صدف) چیز ارزشمندی را نادیده می‌گیرد.
یا علی ای علت ایجاد عالم ای که ریخت
طرح عالم را خود از دست تو عالم آفرین
هوش مصنوعی: ای علی، تو علت ایجاد جهان هستی و کسی هستی که طرح این عالم را خودت طراحی کرده‌ای.
می‌نگشتی دستت ار ظاهر خدائی خدا
بود پنهان فی‌المثل چون دست اندر آستین
هوش مصنوعی: اگر دستت در ظاهر خدایی می‌کرد، خدا همچنان در پس آن پنهان بود، مثل اینکه دستت در آستین باشد.
خدمتت را آسمان از کهکشان بسته میان
منتت را جمله ذرات جهان گشته رهین
هوش مصنوعی: آسمان برای خدمت به تو از کهکشان پیوسته است و همه ذرات جهان مدیون مهربانی تو هستند.
هم یمین از اقتضای حکم تو گردد یسار
هم یسار از اعتبار امر تو گردد یمین
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که دست راست و چپ هر دو تحت تأثیر و فرمان تو هستند؛ یعنی هر کاری بر اساس اراده و دستور تو انجام می‌شود و دو طرف به یک اندازه در دست تو قرار دارند.
انگبین از قهر تو گردد ز حنظل تلخ‌تر
حنظل از مهر تو شیرین‌تر شود از انگبین
هوش مصنوعی: عسل به خاطر خشم تو تلخ‌تر از کَندَر می‌شود، و کَندَر به خاطر محبت تو شیرین‌تر از عسل می‌گردد.
گر تو اش فرمان دهی ایشیر حق در حملهٔی
روبهی لاغر ز هم درد دوصد شیر عرین
هوش مصنوعی: اگر تو فرمان دهی، حتی حق به حملهٔ یک روباه لاغر هم می‌پردازد، و دوصد شیر نیرومند در یک جا با هم درد و رنج می‌کشند.
نام تو در می‌گشاید بر رخ صاحب طلب
یاد تو غم می‌زداید از دل اندوهگین
هوش مصنوعی: وقتی نام تو بر زبان می‌آید، برای درخواست‌کنندگان شادی به ارمغان می‌آورد و یاد تو، غم و اندوه را از دل‌های ناراحت می‌زداید.
در مقام قرب حق بیشک مکان دارد به صدر
هرکه را نام تو باشد نقش بر صدر و جبین
هوش مصنوعی: در نزد نزدیک‌ترین مقام به پروردگار، بی‌تردید جایگاهی دارد کسی که نام تو بر پیشانی و سراسر وجودش حک شده است.
عاشقانت را نباشد لذتی خوشتر ز مرگ
کاندر آن دم از تو می‌بینند روی نازنین
هوش مصنوعی: عاشقان هیچ لذتی بهتر از مرگ ندارند، زیرا در لحظه‌ی مرگ، چهره‌ی زیبا و محبوب خود را می‌بینند.
هرکه را فضلی است در عالم چو نیکو بنگرم
بینم او از خر من فضل تو باشد خوشه‌چین
هوش مصنوعی: هر کس که در دنیای ما فضیلت و نیکی دارد، اگر به دقت نگاه کنم، می‌بینم که او از فضل تو استفاده کرده و مانند کسی است که خوشه‌هایی از محصول را چیده است.
میدهد لطف تو آب و تاب و رنگ و بو بباغ
بر گل و سنبل بنفشه ارغوان و یاسمین
هوش مصنوعی: محبت و لطف تو به گل‌ها روح و شادابی می‌بخشد و باعث نمایان شدن زیبایی و عطر آنها می‌شود؛ به‌طوری‌که باغ پر از گل‌های مختلف مانند سنبل، بنفشه، ارغوان و یاسمین می‌شود.
جلوه روی تو بیند بلبل اندر برگ گل
کاینهمه دارد به بستان شور و افغان و حنین
هوش مصنوعی: بلبل در بین گل‌ها به تماشای زیبایی تو می‌پردازد و به خاطر این جلوه و جمال تو، در باغ غوغا و سر و صدا به راه انداخته است.
جز بعونت راه نتوان یافتن سوی خدا
جز بلطفت شاد نتوان ساختن قلب حزین
هوش مصنوعی: به کمک تو می‌توان به سوی خدا راه پیدا کرد و بی‌وفاداری تو، دل غمگین را نمی‌توان شاد کرد.
تا بیندازند خود را در ردیف مدح تو
طبع را بنشسته هر سو قافیه اندر کمین
هوش مصنوعی: شاعران هر جا که می‌روند و در هر شرایطی آماده‌اند تا از تو تعریف کنند و استعداد خود را برای این کار به کار بگیرند.
بهر هریک بیت مدحت بر صغیر آید ز عرش
صد هزاران مرحبا و صدهزاران آفرین
هوش مصنوعی: برای هر یک بیت ستایش که در حق جوانان گفته شود، از عرش آسمان صدها هزار سلام و آفرین نازل می‌شود.
از متاع هر دو عالم نیستش جز مهر تو
اینجهان دارد همین و آن جهان دارد همین
هوش مصنوعی: از نعمت‌های هر دو جهان، جز محبت تو چیزی نیست. این عالم و آن عالم هر دو تنها به خاطر وجود عشق تو ارزش دارند.
تا مهین را بر کهین باشد شرف احباب تو
در جهان باشند اشرف بر کهین و بر مهین
هوش مصنوعی: به اندازه‌ای که بخواهد مقام و منزلت دوستان تو در دنیا بالا باشد، مقام و منزلت آن‌ها از مقام و منزلت دیگران بیشتر خواهد بود.
تا جنین را در رحم باشد غذا خون دشمنت
در پس زانوی غم خونش غذا همچون جنین
هوش مصنوعی: تا زمانی که جنین در رحم است، غذا می‌خورد. غم دشمن نیز همچون غذایی است که درون اوست و او را nourishes می‌کند.