شمارهٔ ۴۵ - در تهنیت عید مولود شاه ولایت اسداله الغالب علی ابن ابیطالب (ع)
در ماه رجب ۱۳۵۳ هجریقمری سروده شد
از آن نهاد بعالم بنای کعبه خلیل
که تا در آن بنماید علی جمال جمیل
زهی خدیو مجلل که میشود بنیاد
برای مولد او خانه خدای جلیل
ببزم قدرت او شمس چیست یک مشعل
ز کاخ رفعت او عرش چیست یک قندیل
همین نه شرع نبی راست آمر و ناهی
که کارخانه حق را بود یگانه وکیل
چنان سپهر بفرمان اوست در گردش
که سر ز پا نشناسد ز شدت تعجیل
جناب اوست بذرات ممکنات مجیر
وجود اوست بارزاق کاینات کفیل
اگر نه نام علی اسم اعظم است چرا
شود دوای سقیم و دهد شفای علیل
کفی ز خاک درش با دو کون نتوان داد
که آن متاع کثیر است و این بهای قلیل
بدرگهش دو ملک گرم خدمتند مدام
که میکنند همی هست و نیست را تبدیل
خود اوست مظهر الحی و دمبدم ز دمش
حیات گیرد و بر کون بخشد اسرافیل
هم اوست مظهر القابض و بحضرت او
دهد مراجعت روح خلق عزرائیل
ز خوان مکرمتش رزق ماسوی الله را
دهد بروز و شبان کیل کیل میکائیل
از او رسد بدل جبرئیل وحی و رسد
بر انبیاء و رسل وحی از دل جبریل
تمام وصف علی بود و هست و خواهد بود
هر آنچه وحی تصور کنی تو یا تنزیل
مدیح خوانش موسی گهی و گه عیسی
کتاب مدحش توراه گاه و گه انجیل
باو شدند پناهنده انبیاء و رسل
شعیب و یونس و ادریس و هود و خضر و خلیل
طفیل حضرت او نوح و یوسف و یعقوب
رهین منت او شیث و صالح و حزقیل
خلیل گشت به یمن ولایش ابراهیم
ذبیح گشت ز جان در منایش اسماعیل
اگر نه از پی در یوزه بود بر دروی
بدست داشت سلیمان چرا همی زنبیل
عطا و لطفش عاید بهر فقیر و غنی
سخا وجودش شامل بهر جواد و بخیل
ز جن و انس و ملک نیست جز بتعلیمش
زبان هرکه بتسبیح گردد و تهلیل
گر او بخواهد و فرمان دهد یقین بندد
ذباب راه به عنقا و پشه ره بر پیل
بجز خدا که توان گفت وصف او که بود
فزونتر از حد اجمال و غایت تفصیل
خوش است ختم کنم نامه را بنام کسی
که هست حیدر کرار را خجسته سلیل
سمی عابد و پور عزیز شه صابر
که نیست جز بپدر نسبتش گه تمثیل
چنین کمال مر او را روا بود زانرو
که این پسر شده در نزد آن پدر تکمیل
بلندمرتبه نعمت علی که چون خورشید
بزرگواری خود را خود آمده است دلیل
ز خوان نعمت شه نعمت اله این نعمت
در این طریق مبادا جدا ز ابن سبیل
محب جاهش بادا بهر دو کون عزیز
عدوی جانش بادا به نشأتین ذلیل
به یمن همت او هم صغیر مدحتگر
بهر کجا که شود جشن مرتضی تشکیل
شمارهٔ ۴۴ - غدیریه در مدح سراج الامه اب الائمه علی «علیه السلام»: عید غدیر آمد و شد گاه وجد و حالشمارهٔ ۴۶ - در تهنیت عید مولود مسعود: زد امروز از نسل آدم به عالم
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در ماه رجب ۱۳۵۳ هجریقمری سروده شد
هوش مصنوعی: این شعر در ماه رجب سال ۱۳۵۳ هجری قمری نوشته شده است.
از آن نهاد بعالم بنای کعبه خلیل
که تا در آن بنماید علی جمال جمیل
هوش مصنوعی: از آن زمان که خداوند به دست پیامبر بزرگ، ابراهیم (خلیل)، ساختمان کعبه را بنا کرد، این مکان مقدس قرار است محلی باشد برای نمایاندن زیباییهای بینظیر و جلال الهی.
زهی خدیو مجلل که میشود بنیاد
برای مولد او خانه خدای جلیل
هوش مصنوعی: چه شگفت است که شخص بزرگواری به دنیا میآید که برای او، خانهای همچون خانهی خداوند بزرگ ساخته میشود.
ببزم قدرت او شمس چیست یک مشعل
ز کاخ رفعت او عرش چیست یک قندیل
هوش مصنوعی: قدرت شمس به مانند مشعلی است که از بلندای کاخ عظمت او درخشش دارد، و عرش نیز مانند یک قندیل در برابر این نور بزرگ به نظر میرسد.
همین نه شرع نبی راست آمر و ناهی
که کارخانه حق را بود یگانه وکیل
هوش مصنوعی: این شعر میگوید که تنها شخصیتی که حق را به نمایندگی از خداوند در جامعه مطرح میکند، پیامبر اسلام است و اوست که بر طبق دستورات الهی، درست و نادرست را مشخص میکند. این نشاندهندهی مقام بالا و نقش مهم پیامبر در راستای تحقق حقیقت و عدالت در زندگی انسانها است.
چنان سپهر بفرمان اوست در گردش
که سر ز پا نشناسد ز شدت تعجیل
هوش مصنوعی: آسمان به قدری تحت فرمان او در حال چرخش است که از شدت سرعت، سر را از پا نتواند تشخیص دهد.
جناب اوست بذرات ممکنات مجیر
وجود اوست بارزاق کاینات کفیل
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که ذات الهی، منشأ وجود تمامی موجودات است و در واقع، تأمین کننده و سرپرست همه چیز در کائنات میباشد. در اینجا، خداوند به عنوان منبع اصلی و حافظ تمام موجودات شناخته میشود.
اگر نه نام علی اسم اعظم است چرا
شود دوای سقیم و دهد شفای علیل
هوش مصنوعی: اگر نام علی به عنوان اسم اعظم شناخته نمیشود، پس چرا این نام میتواند درمانگر بیماران و سبب بهبودی آنها باشد؟
کفی ز خاک درش با دو کون نتوان داد
که آن متاع کثیر است و این بهای قلیل
هوش مصنوعی: به این معناست که نمیتوان در برابر ارزش بالای یک چیز، فقط با مقدار کمی از خاک آن را مقایسه کرد. در واقع، آن چیز دارای ارزش بیشتری است و نمیتوان آن را با بهای اندکی سنجید.
بدرگهش دو ملک گرم خدمتند مدام
که میکنند همی هست و نیست را تبدیل
هوش مصنوعی: در محضر او دو فرشته همیشه در حال خدمت هستند و به طور مداوم در حال تغییر دادن وجود و عدم میباشند.
خود اوست مظهر الحی و دمبدم ز دمش
حیات گیرد و بر کون بخشد اسرافیل
هوش مصنوعی: او تجلی حیات است و به وسیله نفس او، زندگی به وجود میآید و بر عالم هستی زندگی میبخشد.
هم اوست مظهر القابض و بحضرت او
دهد مراجعت روح خلق عزرائیل
هوش مصنوعی: اوست نمایانگر صفت قابض، و در حضور او، روح مخلوقات به دست عزرائیل بازمیگردد.
ز خوان مکرمتش رزق ماسوی الله را
دهد بروز و شبان کیل کیل میکائیل
هوش مصنوعی: از سفره کرامت او روز و شب روزی همه موجودات را به وفور به ما میدهد، همانند میکائیل که به اندازه کافی نعمتها را پخش میکند.
از او رسد بدل جبرئیل وحی و رسد
بر انبیاء و رسل وحی از دل جبریل
هوش مصنوعی: وحی و پیام الهی از سوی خداوند به وسیله جبرئیل به انبیاء و فرستادگان میرسد.
تمام وصف علی بود و هست و خواهد بود
هر آنچه وحی تصور کنی تو یا تنزیل
هوش مصنوعی: تمام ویژگیها و فضایل علی (علیهالسلام) از گذشته وجود داشته، اکنون نیز برقرار است و در آینده نیز ادامه خواهد داشت. هر آن چیزی که در مورد وحی یا تنزیل بخواهی تصور کنی، به وصف او برمیگردد.
مدیح خوانش موسی گهی و گه عیسی
کتاب مدحش توراه گاه و گه انجیل
هوش مصنوعی: شعر به ستایش خواندن موسی و عیسی اشاره دارد و میگوید که موسی کتابش تورات و عیسی کتابش انجیل دارد. این نکته نشاندهنده اهمیت و جایگاه این دو پیامبر در تاریخ و فرهنگ دینی است.
باو شدند پناهنده انبیاء و رسل
شعیب و یونس و ادریس و هود و خضر و خلیل
هوش مصنوعی: انبیاء و پیامبران مانند شعیب، یونس، ادریس، هود، خضر و خلیل، پناهگاهِ قوم خود شدند.
طفیل حضرت او نوح و یوسف و یعقوب
رهین منت او شیث و صالح و حزقیل
هوش مصنوعی: مشمول رحمت و لطف او هستیم و به واسطهی وجود او، از داستانهای پیامبران بزرگی چون نوح، یوسف و یعقوب بهرهمند شدهایم. ما همچنین مدیون پیامبران دیگری مانند شیث، صالح و حزقیل هستیم.
خلیل گشت به یمن ولایش ابراهیم
ذبیح گشت ز جان در منایش اسماعیل
هوش مصنوعی: خلیل به یمن ولایتی خود درخشش یافت و ابراهیم، قربانی عشق خود را با جانش اسماعیل قرار داد.
اگر نه از پی در یوزه بود بر دروی
بدست داشت سلیمان چرا همی زنبیل
هوش مصنوعی: اگر سلیمان به دنبال قدرت و ثروت نبود، چرا همواره بر دوش خود زنبیلی (که برای جمعآوری و حمل غذا یا مال استفاده میشود) داشت؟ این نشان میدهد که او به دنبال تواضع و سادهزیستی بود، حتی با وجود تمامی قدرتهایش.
عطا و لطفش عاید بهر فقیر و غنی
سخا وجودش شامل بهر جواد و بخیل
هوش مصنوعی: خداوند بخشش و مهربانیاش شامل حال همه میشود، چه فقیر و چه ثروتمند. سخاوت و generosity او به همه میرسد، چه کسانی که بخشندهاند و چه آنهایی که بخیل هستند.
ز جن و انس و ملک نیست جز بتعلیمش
زبان هرکه بتسبیح گردد و تهلیل
هوش مصنوعی: از موجودات جن و انس و فرشتگان تنها بر اساس آموزش و تعلیم زبان است. هر کسی که به ذکر و تسبیح بپردازد، زبانش نیز به ذکر خداوند گشوده خواهد شد.
گر او بخواهد و فرمان دهد یقین بندد
ذباب راه به عنقا و پشه ره بر پیل
هوش مصنوعی: اگر او بخواهد و دستور دهد، قطعاً مگس میتواند راهی به سوی پرندهی افسانهای پیدا کند و پشه نیز میتواند راهی به سمت فیل بزند.
بجز خدا که توان گفت وصف او که بود
فزونتر از حد اجمال و غایت تفصیل
هوش مصنوعی: هیچ کس جز خدا نمیتواند به درستی توصیف کند که او چه ویژگیهایی دارد، زیرا ویژگیهای او فراتر از هر نوع خلاصه و توضیحات دقیق است.
خوش است ختم کنم نامه را بنام کسی
که هست حیدر کرار را خجسته سلیل
هوش مصنوعی: خوشحالم که میتوانم نامهام را به نام کسی پایان دهم که حیدر کرار را گرامی میدارد و او را مبارک میشمارد.
سمی عابد و پور عزیز شه صابر
که نیست جز بپدر نسبتش گه تمثیل
هوش مصنوعی: عابدی سمی و فرزند عزیز پادشاه صابر که تنها از نظر پدرش به او نسبت داده میشود و در بقیه موارد مانند یک تمثیل است.
چنین کمال مر او را روا بود زانرو
که این پسر شده در نزد آن پدر تکمیل
هوش مصنوعی: این جوان به خاطر نزدیکی و ارتباطش با پدرش شایسته چنین کمال و کامیابی است.
بلندمرتبه نعمت علی که چون خورشید
بزرگواری خود را خود آمده است دلیل
هوش مصنوعی: نعمت بزرگ و باارزش علی به قدری است که مانند خورشید، بزرگواریاش خود را به وضوح نشان میدهد و نیازی به دلیل و مدرک ندارد.
ز خوان نعمت شه نعمت اله این نعمت
در این طریق مبادا جدا ز ابن سبیل
هوش مصنوعی: از سفرهی نعمت پادشاه، نعمت الهی نیز فراهم است. این نعمت را در این راه فراموش نکن که از این مسافر جدا نشود.
محب جاهش بادا بهر دو کون عزیز
عدوی جانش بادا به نشأتین ذلیل
هوش مصنوعی: محبت او به جایگاهش باد، برای هر دو جهان عزیز باشد و دشمن جانش در دو زندگی رسوا و ذلیل.
به یمن همت او هم صغیر مدحتگر
بهر کجا که شود جشن مرتضی تشکیل
هوش مصنوعی: به خاطر تلاش او، حتی کوچکترین ستایشگران هم هر جا که جشن بزرگداشت مرتضی برپا شود، حضور پیدا میکنند.