شمارهٔ ۴۱ - در مدح شمع شبستان هدایت شاه سریر ولایت
یکی گشای دو چشم ار که نیستی احول
ببین یگانگی کردگار عز و جل
همه نمایش وحدت دهند تا به ابد
هر آنچه نقش برآید ز کارگاه ازل
دو نقش نیست برابر باولین دوم
دو شکل نیست مقابل بدومین اول
خود از لسان تکون بیان کنند اشیاء
که نیست بهر خداوند ضدوند و بدل
نخست لوح ضمیرت بآب مهر بشوی
ز نقش کینه و کبر و نفاق و مکر و حیل
سپس ز دفتر دل درس معرفت بر خوان
که مشکلات جهان جمله بر تو گردد حل
همین بس است ترا لااله الا هو
هو المحیط و هو الاخر و هو الاول
نه اندر اسفل او را مکان نه در اعلی
نه اندر اعلی جز او کسی نه در اسفل
جمال وحدت او را تمام موجودات
یکایک آینهاند از مفصل و مجمل
همش ز مهر توان دیدن و هم از ذره
همش ز کوه توان جستن و هم از خردل
ولی بوجه اتم گر جمال او خواهی
ببین علی را خیرالکلام قل و دل
علی است آینه وجه علی اعلی را
چرا که او بود انسان کامل اکمل
علی است خانه خدا کعبه را بده انصاف
خدا که جسم ندارد و را چه جای محل
ولی مطلق و استاد کارخانه حق
بود علی ولی نفس احمد مرسل
بغیر احمد مرسل که هر دو یک نورند
ز فرد فرد رسولان علی بود افضل
به قبل و بعد نمایندگان راه نجات
ز راه نسبت با آن ولی کل به مثل
ستارگان درخشندهاند زان خورشید
چراغهای فروزندهاند زان مشعل
ولی مطلق میدان ورا بدین معنی
کز و گرفته و گیرد امور حق فیصل
گر او نبود نه امری بدو نه مأموری
چه جای آنکه بگوئی امور بد مختل
از او هر آنچه معارف بر اولیا نازل
از او هر آنچه صحایف بر انبیا منزل
کس ار شناخت خود آننفس کل شناخته است
خدای خویش و برون آمده ز غش و زغل
بدین کلام متین باید ار تو را تفسیر
ز عشق تیز تک آموزنی ز عقل کسل
بساجدین هبل گو که پیش پای علی
بکعبه سجده نمودند جمله لات و هبل
شود هر آینه ز اسرار غیب عکس پذیر
دهی گر آینه دل به مهر او صیقل
خدای خلق نمیکرد نار نیران را
اگر به مهر علی بود اجتماع ملل
علیست کنز خفی کش بروز عید غدیر
حبیب حضرت حق کنز علم و کان عمل
بشد معرف او خلق را به استعداد
نمود عارف در حق آن امیر اجل
ز بعد بیعتش ارخصم نقض بیعت کرد
شگفت نیست که از بوی گل رمید جعل
فلک غلاما ای آنکه خاک کوی تو را
بدیده میکشد از روی افتخار زحل
کجا صغیر و ثنای تو خسروا بپذیر
تو خود ز لطف کثیر این قلیل راز اقل
شمارهٔ ۴۰ - در مدح مولیالموالی حضرت امیرالمؤمنین (ع): تسلیم کن باهل دل از کف عنان دلشمارهٔ ۴۲ - در مدح مولیالموالی حضرت علی علیهالسلام: مکین مسند شاهی علیست جلجلال
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی گشای دو چشم ار که نیستی احول
ببین یگانگی کردگار عز و جل
هوش مصنوعی: اگر کسی با دو چشم بینا به اطراف نگاه کند، در مییابد که وجود خداوند یگانه و بینظیر است، حتی اگر خود را در ناتوانی احساس کند.
همه نمایش وحدت دهند تا به ابد
هر آنچه نقش برآید ز کارگاه ازل
هوش مصنوعی: همه چیز در زندگی نشاندهندهی یکپارچگی و اتحاد است، تا اینکه در هر لحظه، آنچه که از کارگاه ازل به وجود آمده، به نمایش درآید.
دو نقش نیست برابر باولین دوم
دو شکل نیست مقابل بدومین اول
هوش مصنوعی: دو صورت وجود ندارد که با هم برابر باشند؛ یعنی دو شکل مختلف نمیتوانند با هم مقایسه شوند.
خود از لسان تکون بیان کنند اشیاء
که نیست بهر خداوند ضدوند و بدل
هوش مصنوعی: اشیاء خودشان به وسیله زبان وجودشان سخن میگویند و هیچ چیز در این جهان ضد و جانشینی برای خداوند نیست.
نخست لوح ضمیرت بآب مهر بشوی
ز نقش کینه و کبر و نفاق و مکر و حیل
هوش مصنوعی: ابتدا صفای قلبت را با محبت و دوستی پاک کن و از نشانههای کینه، تکبر، نفاق و فریب و فریبکاری دور شو.
سپس ز دفتر دل درس معرفت بر خوان
که مشکلات جهان جمله بر تو گردد حل
هوش مصنوعی: پس از آن که به یادگیری و شناخت عمیق از دل خود پرداختی، درسی را از آن استخراج کن که به تو کمک کند تا مشکلات زندگیات را حل کنی و بر آنها غلبه پیدا کنی.
همین بس است ترا لااله الا هو
هو المحیط و هو الاخر و هو الاول
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که تنها موجودی که سزاوار پرستش است، خداوند است. او تمامی موجودات را احاطه کرده و از هر جهتی در همه جا حاضر است. همچنین، او نخستین است و پس از او هیچ چیزی نیست.
نه اندر اسفل او را مکان نه در اعلی
نه اندر اعلی جز او کسی نه در اسفل
هوش مصنوعی: او نه در پایینترین جا قرار دارد و نه در بالاترین، و هیچکس جز او در پایینترین جا وجود ندارد.
جمال وحدت او را تمام موجودات
یکایک آینهاند از مفصل و مجمل
هوش مصنوعی: زیبایی یکتایی او چنانست که همه موجودات، بهطور فردی، مانند آینهای از جزئیات و کلیات، بازتابدهنده آن هستند.
همش ز مهر توان دیدن و هم از ذره
همش ز کوه توان جستن و هم از خردل
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که انسان میتواند از عشق و محبت به دیدن و درک زیباییها بپردازد، و همچنین از کوچکترین چیزها مثل دانه خردل تا بزرگترین اشیاء مثل کوهها را تجربه کند. به طور کلی، این بیان از قدرت عشق و توانایی انسان در شناخت و تجربهی دنیای اطرافش سخن میگوید.
ولی بوجه اتم گر جمال او خواهی
ببین علی را خیرالکلام قل و دل
هوش مصنوعی: اگر بخواهی زیبایی او را ببینی، باید به علی نگاه کنی که او بهترین سخنان را دارد و دل را زنده میکند.
علی است آینه وجه علی اعلی را
چرا که او بود انسان کامل اکمل
هوش مصنوعی: علی، همچون آینهای است که نمایانگر چهرهی خداوند عالی است، زیرا او نمونهی کامل انسانیت است.
علی است خانه خدا کعبه را بده انصاف
خدا که جسم ندارد و را چه جای محل
هوش مصنوعی: علی، نماد خانهی خدا همچون کعبه است. باید انصاف را در نظر بگیریم، زیرا خداوند جسم ندارد و این مکانها تنها نمادهایی از حقیقت معنوی هستند که نمیتوان آنها را به صورت فیزیکی محدود کرد.
ولی مطلق و استاد کارخانه حق
بود علی ولی نفس احمد مرسل
هوش مصنوعی: علی به عنوان ولی و رهبری حقیقی شناخته میشود و مقام او به قدری والا است که به عنوان مربی و استاد رسالت پیامبر احمد نیز مطرح میگردد.
بغیر احمد مرسل که هر دو یک نورند
ز فرد فرد رسولان علی بود افضل
هوش مصنوعی: غیر از پیامبر احمد، هیچ پیامبری نیست که به اندازه او نورانی باشد و در میان تمام پیامبران، علی بهترین و برترین است.
به قبل و بعد نمایندگان راه نجات
ز راه نسبت با آن ولی کل به مثل
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که نمایندگان یا نمایندهها برای یافتن راه حلی، باید به گذشته و آینده و همچنین به نسبت خود با رهبری بزرگ توجه کنند. آنها باید به روشی مشابه عمل کنند تا بتوانند به موفقیت برسند.
ستارگان درخشندهاند زان خورشید
چراغهای فروزندهاند زان مشعل
هوش مصنوعی: ستارهها به خاطر نور خورشید میدرخشند و چراغهایی که از این نور الهام گرفتهاند، به روشنی میافزایند.
ولی مطلق میدان ورا بدین معنی
کز و گرفته و گیرد امور حق فیصل
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که مسلط بودن بر مسائل و امور به طوری که هر چیزی را در چارچوب حقیقت و واقعیت قرار داده و از هر گونه انحراف و کجروی دور نگه دارد. بدین معنا که از عهدهی قضاوت و تعیین حقایق برمیآید و قدرت تصمیمگیری و فصل الخطاب در امور را دارد.
گر او نبود نه امری بدو نه مأموری
چه جای آنکه بگوئی امور بد مختل
هوش مصنوعی: اگر او (خدا) وجود نداشت، نه دستوری از او بود و نه کسی برای اجرای دستوراتش، پس چه معنایی دارد که بگویی کارها به هم میریزد یا مختل میشود؟
از او هر آنچه معارف بر اولیا نازل
از او هر آنچه صحایف بر انبیا منزل
هوش مصنوعی: از اوست که هرچه دانش و معرفت به اولیا داده میشود و هرچه نوشتهها و پیامها به انبیا نازل میگردد، همه از او سرچشمه میگیرد.
کس ار شناخت خود آننفس کل شناخته است
خدای خویش و برون آمده ز غش و زغل
هوش مصنوعی: هر کس که خود را بشناسد، در واقع خداوند خود را نیز شناخته است و از هر نوع فریب و کژفهمی بیرون آمده است.
بدین کلام متین باید ار تو را تفسیر
ز عشق تیز تک آموزنی ز عقل کسل
هوش مصنوعی: برای درک عمیق و صحیح عشق، لازم است که با کلامی محکم و اصولی به آن بپردازی، نه اینکه فقط از تجربیات سطحی یا عقل ضعیف استفاده کنی.
بساجدین هبل گو که پیش پای علی
بکعبه سجده نمودند جمله لات و هبل
هوش مصنوعی: در اینجا به کسانی اشاره میشود که برای سید علی، در کعبه سجده کردند. در واقع به معبودهای بیارزشی همچون لات و هبل، توهین میشود و بیانگر برتری علی در برابر این بتهاست.
شود هر آینه ز اسرار غیب عکس پذیر
دهی گر آینه دل به مهر او صیقل
هوش مصنوعی: اگر دل خود را با محبت او جلا بدهی، به طور مداوم میتوانی از رازهای پنهان آگاه شوی.
خدای خلق نمیکرد نار نیران را
اگر به مهر علی بود اجتماع ملل
هوش مصنوعی: اگر مهر و محبت علی (ع) در بین مردم وجود داشت، خداوند آتش جنگ و نفاق را میان ملل ایجاد نمیکرد.
علیست کنز خفی کش بروز عید غدیر
حبیب حضرت حق کنز علم و کان عمل
هوش مصنوعی: علی، گنجینهای پنهان است. در روز عید غدیر، محبوب خداوند، خزانهای از علم و عمل به انسانها هدیه میدهد.
بشد معرف او خلق را به استعداد
نمود عارف در حق آن امیر اجل
هوش مصنوعی: شخصی با استعداد و دانشش، توانسته بود معرفت و فهم عمیقی از آن امیر بزرگ را به دیگران منتقل کند.
ز بعد بیعتش ارخصم نقض بیعت کرد
شگفت نیست که از بوی گل رمید جعل
هوش مصنوعی: پس از بیعت هرگاه که احساس کنم، نقض بیعت او شگفتانگیز نخواهد بود، چرا که بوی گل هم میتواند انسان را فراری دهد.
فلک غلاما ای آنکه خاک کوی تو را
بدیده میکشد از روی افتخار زحل
هوش مصنوعی: ای فلک، تو که مانند بندهای هستی، آن کسی که با افتخار به خاک کوی تو مینگرد و از دیدن آن شادمان است، مانند سیاره زحل است.
کجا صغیر و ثنای تو خسروا بپذیر
تو خود ز لطف کثیر این قلیل راز اقل
هوش مصنوعی: کجا میتوان کوچک و کمی را در ستایش تو شکست خورده دانست؟ تو خود به خاطر لطف بیپایانت، این اندک را به خوبی میپذیری.