گنجور

شمارهٔ ۳۹ - در مدح ولی ذوالمنن حضرت حجه‌ابن‌الحسن عجل‌اله تعالی فرجه

هر آنچه میزنم از دفتر وجود ورق
نوشته است بخط جلی که جاءالحق
نخست جلوه خالق امام آخر خلق
یقین فراخته از غیب در عیان بیرق
به یمن مولد مسعود مهدی موعود
زمین بعرش برین از شرف گرفته سبق
ولی مطلق حق آنکه کارگاه وجود
بدست او ز ازل تا ابد بود مطلق
خود اوست مظهر حق کاینات از او ظاهر
خود اوست مصدر کل ممکنات از او مشتق
چگونه عالم ایجاد را نظامی بود
نمیگرفت ز اضداد اگر که نظم و نسق
زبق نماید اگر هیبتش هواداری
کند فرار دوصد سال راه باد از بق
از او قوائد اسلام راست استحکام
از او مسائل و احکام را بود رونق
شد او به پردهٔ غیبت نهان و منتظرند
بمقدمش همه خلق جهان فرق بفرق
برای آنکه نماید نثار مقدم او
زمانه هستی خود را نهاده روی طبق
بدست قدرت شد کلک صنع روز ازل
پی نوشتن نام گرامیش منشق
بدل ز معرفتش تا که بهره‌ای نرسد
دل حزین نرهد هیچ ز اضطراب و قلق
مر این عطیه میسر نمی‌شود دل را
مگر که با دل صابر علی شود ملحق
صغیر دانی در بحر زورقی باید
ببحر معرفت امروز او بود زورق

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر آنچه میزنم از دفتر وجود ورق
نوشته است بخط جلی که جاءالحق
هوش مصنوعی: هر چیزی که من در دفتری به نام وجودم می‌نویسم، مانند ورق‌هایی است که به وضوح و به زیبایی نازک خطی از حقیقت را به نمایش می‌گذارد.
نخست جلوه خالق امام آخر خلق
یقین فراخته از غیب در عیان بیرق
هوش مصنوعی: در ابتدا، نمایانگر آفریدگار، امام عصر است که حقیقتی محسوس و عینی را از عالم غیب به نمایش می‌گذارد.
به یمن مولد مسعود مهدی موعود
زمین بعرش برین از شرف گرفته سبق
هوش مصنوعی: به خاطر وجود مهدی موعود و زادگاه مسعود، زمین از عظمت و شرف خود بهره‌مند شده و به عرش آسمان نزدیک‌تر شده است.
ولی مطلق حق آنکه کارگاه وجود
بدست او ز ازل تا ابد بود مطلق
هوش مصنوعی: تمامی وجود و هستی به دست مطلق حق است و از ابتدا تا همیشه، او در این کارگاه حاکم و سرپرست است.
خود اوست مظهر حق کاینات از او ظاهر
خود اوست مصدر کل ممکنات از او مشتق
هوش مصنوعی: خود او تجلی حقیقت است که تمامی کائنات از او پدید آمده‌اند. او منبع تمامی موجودات ممکن است و همه چیز از او نشأت می‌گیرد.
چگونه عالم ایجاد را نظامی بود
نمیگرفت ز اضداد اگر که نظم و نسق
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است که دنیای آفرینش دارای نظام و ترتیبی باشد، در حالی که از تضادها و متضادها بهره‌ نمی‌گیرد؟
زبق نماید اگر هیبتش هواداری
کند فرار دوصد سال راه باد از بق
هوش مصنوعی: اگر کسی که ظاهری ناگوار و قوی دارد، از او حمایت شود، فرار و دوری از آن چهره ممکن است به اندازه دو صد سال طول بکشد.
از او قوائد اسلام راست استحکام
از او مسائل و احکام را بود رونق
هوش مصنوعی: از او اصول و قوانین دین اسلام به خوبی استوار شده و از اوست که مسائل و احکام دینی رونق و زندگی می‌یابند.
شد او به پردهٔ غیبت نهان و منتظرند
بمقدمش همه خلق جهان فرق بفرق
هوش مصنوعی: او به پردهٔ غیبت پنهان شده است و همهٔ خلق جهان منتظر استقبال او هستند، هر یک به طریقی خاص.
برای آنکه نماید نثار مقدم او
زمانه هستی خود را نهاده روی طبق
هوش مصنوعی: برای اینکه نشان دهد که چقدر به او احترام می‌گذارد، زمانه تمام هستی‌اش را در مقابل او گذاشته و پیشکش کرده است.
بدست قدرت شد کلک صنع روز ازل
پی نوشتن نام گرامیش منشق
هوش مصنوعی: با شایستگی و قدرتی که در آغاز روز آفریدن وجود داشت، قلم خالق به نوشتن نام عزیزش پرداخت.
بدل ز معرفتش تا که بهره‌ای نرسد
دل حزین نرهد هیچ ز اضطراب و قلق
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که از درک و شناخت چیزهای مختلف بهره‌مند باشیم، دل افسرده و آشفته‌مان آرامش نمی‌یابد و از نگرانی و اضطراب رهایی نمی‌یابد.
مر این عطیه میسر نمی‌شود دل را
مگر که با دل صابر علی شود ملحق
هوش مصنوعی: این هدیه به دل نمی‌رسد، مگر اینکه دل صبوری به آن متصل شود.
صغیر دانی در بحر زورقی باید
ببحر معرفت امروز او بود زورق
هوش مصنوعی: کودک را در دریای علم و معرفت، باید مانند قایقی دیده که امروز در آن دریا قرار دارد.