شمارهٔ ۳۷ - در میلاد مسعود حضرت ثامن الائمه علیهالسلام
طلوع شمس ندیدی ز نجم اگر محسوس
ببین ز نجمه بعالم طلوع شمس شموس
نمود انفس و آفاق را قرین سرور
شهی که نفس نفیسش بود انیس نفوس
تبارک الله از این روز اسعد میمون
که هست مولد شاه حجاز خسروطوس
خدیو خطه طوس آنکه عارفان ندهند
گدائی در او را بحشمت کاوس
امام جن و بشر کش بر آستانه قدس
ملایکند دما دم بذکر یا قدوس
مه سپهر ولایت شهی که در هر صبح
زند بخاک درش آفتاب گردون بوس
زرشگ خادم کویش رواست خازن خلد
همی گزد لب و برهم زند کف افسوس
عجب نباشد اگر فایق آمد از هر باب
گه مباحثه با عالم یهود و مجوس
چه جلوه ذره کند درمقابل خورشید
چه صرفه قطره برد در کنار اقیانوس
چه شد دنائت مأمون و کینهتوزی او
کجاست آن همه تزویر و حیله و سالوس
بگو بیا و ببین حشمت خدائی وی
که آن بدیده خلق خدا بود محسوس
همیشه بر سر بام جهان بکوری خصم
بنام نامی آنشه فلک نوازد کوس
درون جسم گدازد دل حسودانش
چنانکه شمع گدازد میانهٔ فانوس
شهی که وحش بیابان از او گرفته مراد
صغیر کی شود از لطف و رحمتش مأیوس
شمارهٔ ۳۶ - قصیده در مدح حضرت مولیالموالی علی علیهالسلام: غیر انسان هرچه باشد ظل انسان است و بسشمارهٔ ۳۸ - در تهنیت عید مولود مسعود حلال مشکلات کشتی نجات علی علیهالسلام: چه خوش گفت الحق رسول مصدق
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
طلوع شمس ندیدی ز نجم اگر محسوس
ببین ز نجمه بعالم طلوع شمس شموس
هوش مصنوعی: اگر طلوع خورشید را از ستارهها نمیبینی، پس باید از خود ستارهها آسمان را ببینی تا طلوع خورشید را درک کنی.
نمود انفس و آفاق را قرین سرور
شهی که نفس نفیسش بود انیس نفوس
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که زیباییهای درون انسانها و دنیای پیرامونمان با شادی و خوشی شاهی که وجودش برای دیگران مایه آرامش و خوشی است، مرتبط است. به عبارتی، وجود شریف و نفیس او موجب همراهی و دلخوشی دیگران میشود و این خوشیها را در زندگی نمایان میسازد.
تبارک الله از این روز اسعد میمون
که هست مولد شاه حجاز خسروطوس
هوش مصنوعی: خداوند روز مبارکی را به خاطر میآورد که مولد شاه حجاز و بزرگمردی به نام خسروطوس است.
خدیو خطه طوس آنکه عارفان ندهند
گدائی در او را بحشمت کاوس
هوش مصنوعی: خدای طوس، کسی که عارفان با دیدهٔ احترام به او نگاه میکنند و هیچگاه از او درخواست کمک نمیکنند، به خاطر شخصیت بزرگ و باعظمتی که دارد.
امام جن و بشر کش بر آستانه قدس
ملایکند دما دم بذکر یا قدوس
هوش مصنوعی: امام، کسی است که بر هر دو نوع مخلوق، یعنی جن و انسان، تسلط دارد و در محضر خداوند، همواره در یاد و ذکر اوست. این یاد و ذکر او به صورت مداوم و پیوسته ادامه دارد.
مه سپهر ولایت شهی که در هر صبح
زند بخاک درش آفتاب گردون بوس
هوش مصنوعی: ماه در آسمان ولایت، شاهی است که در هر صبح، آفتاب گردون به سجده بر درگاه او میافتد.
زرشگ خادم کویش رواست خازن خلد
همی گزد لب و برهم زند کف افسوس
هوش مصنوعی: خدمتکاری که در کوی محبوبش است، با تمام وجود و دلسوزی به جمعآوری غنایم و هدایای بهشت مشغول است، اما در عین حال، از دلتنگی و حسرت به لب و دستانش میزند.
عجب نباشد اگر فایق آمد از هر باب
گه مباحثه با عالم یهود و مجوس
هوش مصنوعی: عجیب نیست اگر کسی بر هر موضوعی برتری پیدا کند، حتی در بحث با علمای یهود و مجوسی.
چه جلوه ذره کند درمقابل خورشید
چه صرفه قطره برد در کنار اقیانوس
هوش مصنوعی: در برابر نور خورشید، زیبایی یک ذره چه ارزشی دارد و چه فایدهای دارد یک قطره در کنار حجم بزرگ اقیانوس؟
چه شد دنائت مأمون و کینهتوزی او
کجاست آن همه تزویر و حیله و سالوس
هوش مصنوعی: دنائت و کینهتوزی مأمون چه شد؟ آن همه فریب، تزویر و نیرنگ کجا رفت؟
بگو بیا و ببین حشمت خدائی وی
که آن بدیده خلق خدا بود محسوس
هوش مصنوعی: بیا و ببین بزرگی و جلال خداوندی را، کسی که در چشم مردم جهان به وضوح نمایان است.
همیشه بر سر بام جهان بکوری خصم
بنام نامی آنشه فلک نوازد کوس
هوش مصنوعی: در هر زمانی، در بالای دنیا، کسی که دشمنی ندارد به نامی بزرگ شناخته میشود و به لطف آسمان، صدای خوشی را میشنود.
درون جسم گدازد دل حسودانش
چنانکه شمع گدازد میانهٔ فانوس
هوش مصنوعی: دل حسودان همچون شمعی درون جسم میسوزد و ذوب میشود، همانطور که شمع در وسط فانوس میگدازند.
شهی که وحش بیابان از او گرفته مراد
صغیر کی شود از لطف و رحمتش مأیوس
هوش مصنوعی: پادشاهی که خاطرخواهی درندگان بیابان به او وابسته است، چگونه میتواند امیدی از لطف و رحمتش را از دست دهد؟