گنجور

شمارهٔ ۲۸ - در مدح مولی‌الموالی حضرت علی علیه‌السلام

بیا ساقی بده ساغر به عشق ساقی کوثر
دماغ جان ز می کن تر به عشق ساقی کوثر
به دردم چاره‌جویی کن خلاص از زردرویی کن
کرم کن باده احمر به عشق ساقی کوثر
از آن می کآتش افروزد گهی سازد گهی سوزد
بزن بر خرمنم آذر به عشق ساقی کوثر
من آن مرغ خوش‌الحانم که روز و شب غزل‌خوانم
کنم پیوسته افغان سر به عشق ساقی کوثر
فلک گر آتش افروزد دوصد نوبت پرم سوزد
برآرم بار دیگر پر به عشق ساقی کوثر
نه من تنها رهش پویم نه من سرگشته اویم
که گردد گنبد اخضر به عشق ساقی کوثر
به مانند من حیران شب و روزند سرگردان
مه و مهر انجم و اختر به عشق ساقی کوثر
من مسکین نالایق نه امروزم بوی عاشق
که من زادستم از مادر به عشق ساقی کوثر
خوشا آنگه خوشا آن دم که رخت از این جهان بندم
برآید روحم از پیکر به عشق ساقی کوثر
چو روز رستخیز آید که هول هرکس افزاید
روم مستانه در محشر به عشق ساقی کوثر
غلام او صغیرم من ز عشقش ناگزیرم من
سرشته طینتم داور به عشق ساقی کوثر

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا ساقی بده ساغر به عشق ساقی کوثر
دماغ جان ز می کن تر به عشق ساقی کوثر
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، لیوان را پر کن و از شراب بده تا جانم را با عشق شاد کنی، مانند سروی که از چشمه‌ی کوثر سیراب می‌شود.
به دردم چاره‌جویی کن خلاص از زردرویی کن
کرم کن باده احمر به عشق ساقی کوثر
هوش مصنوعی: لطفاً برای درد من راهی پیدا کن و مرا از شر زردرویی نجات بده. مهربانی کن و باده‌ی سرخ بخور، به عشق ساقی که آرزوی بهشت را می‌دهد.
از آن می کآتش افروزد گهی سازد گهی سوزد
بزن بر خرمنم آذر به عشق ساقی کوثر
هوش مصنوعی: از می‌ای حرف می‌زنم که گاه شعله‌ور می‌شود و گاه خاموش. ای آتش عشق، بر خرمن وجودم بتاز و مرا به عشق ساقی کوثر متصل کن.
من آن مرغ خوش‌الحانم که روز و شب غزل‌خوانم
کنم پیوسته افغان سر به عشق ساقی کوثر
هوش مصنوعی: من آن پرنده‌ای هستم با صدای دل‌نواز که در تمامی روز و شب اشعار عاشقانه می‌خوانم و همیشه در درد و فراق عشق شارع کوثر ناله و فریاد می‌کنم.
فلک گر آتش افروزد دوصد نوبت پرم سوزد
برآرم بار دیگر پر به عشق ساقی کوثر
هوش مصنوعی: اگر آسمان آتش بیفروزد و من بارها بسوزم، دوباره پرواز می‌کنم و با عشق ساقی کوثر به پرواز درمی‌آیم.
نه من تنها رهش پویم نه من سرگشته اویم
که گردد گنبد اخضر به عشق ساقی کوثر
هوش مصنوعی: نه من به‌تنهایی در جستجوی او هستم و نه به‌خاطر او سردرگم و پریشانم؛ بلکه به عشق آن ساقی کوثر است که آسمان سبز رنگ به وجود می‌آید.
به مانند من حیران شب و روزند سرگردان
مه و مهر انجم و اختر به عشق ساقی کوثر
هوش مصنوعی: همچون من، در شب و روز، سرگردان و حیران هستند. ماه، خورشید، ستاره‌ها و سیارات نیز به عشق ساقی کوثر در جست‌وجو و سرگردانی‌اند.
من مسکین نالایق نه امروزم بوی عاشق
که من زادستم از مادر به عشق ساقی کوثر
هوش مصنوعی: من فردی ناتوان و ناچیز نیستم، امروز حال و هوای عاشقانه دارم، زیرا من از بدو تولد به عشق و صفای ساقی کوثر وابسته‌ام.
خوشا آنگه خوشا آن دم که رخت از این جهان بندم
برآید روحم از پیکر به عشق ساقی کوثر
هوش مصنوعی: خوشا زمانی که من از این دنیا جدا شوم و روح من به عشق ساقی کوثر از بدنم آزاد گردد.
چو روز رستخیز آید که هول هرکس افزاید
روم مستانه در محشر به عشق ساقی کوثر
هوش مصنوعی: زمانی که روز قیامت فرابرسد و ترس و اضطراب بر همه مستولی شود، من با شور و شوق در آنجا حضور خواهم داشت و در عشق به ساقی کوثر، بی‌پروا و سرمست خواهم رفت.
غلام او صغیرم من ز عشقش ناگزیرم من
سرشته طینتم داور به عشق ساقی کوثر
هوش مصنوعی: من عشق او را در خود دارم و نمی‌توانم از آن کنار بروم. وجود من به عشق آن کسی که نیکویی را به انسان‌ها می‌بخشد، شکل گرفته است.