گنجور

بخش ۲۵ - فاما الیتیم‌ فلا تقهر و اما السائل‌ فلا تنهر

بر یتیمان پس‌ مکن‌ قهر ای سند
یاد آور از یتیمی‌ های خود
این‌ یتیمان را پدر باش و شفیق‌
گمرهان را رهنما شو بر طریق‌
احمدا، محروم سائل‌ را مکن‌
نرم گو با سائل‌ِ مسکین‌ سخن‌
بانگ‌ بر سائل‌ مزن بین‌ حاقه‌ را
دیده ای چون درد فقر و فاقه‌ را
زآنچه‌ دادم بر تو سائل‌ را بده
چونکه‌ کِشتی‌، آب‌ حاصل‌ را بده

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر یتیمان پس‌ مکن‌ قهر ای سند
یاد آور از یتیمی‌ های خود
هوش مصنوعی: بر یتیمان خشم نکن، ای سنند؛ به یاد بیاور که خودت نیز یتیم بوده‌ای.
این‌ یتیمان را پدر باش و شفیق‌
گمرهان را رهنما شو بر طریق‌
هوش مصنوعی: به کودکان بی‌سرپرست، محبت و محبت عطا کن و به افراد گمراه کمک کن تا راه درست را پیدا کنند.
احمدا، محروم سائل‌ را مکن‌
نرم گو با سائل‌ِ مسکین‌ سخن‌
هوش مصنوعی: مرد نادان، به درخواست افرادی که نیازمندند بی‌توجهی نکن و با آن‌ها به نرمی و مهربانی صحبت کن.
بانگ‌ بر سائل‌ مزن بین‌ حاقه‌ را
دیده ای چون درد فقر و فاقه‌ را
هوش مصنوعی: به شخصی که در حال درخواست کمک است، نگو که صدایش بزند، زیرا تو خودت درد فقر و نیاز را تجربه کرده‌ای و آن را می‌شناسی.
زآنچه‌ دادم بر تو سائل‌ را بده
چونکه‌ کِشتی‌، آب‌ حاصل‌ را بده
هوش مصنوعی: به جای نگه‌داشتن آنچه به تو داده‌ام، آن را به درخواست کننده بده، زیرا مانند کشتی است که باید آب را جمع‌آوری کند و به دیگران منتقل کند.