گنجور

بخش ۲۳ - خطاب‌ به‌ حضرت‌ مهدی موعود علیه‌ صلوات‌ ﷲ الملک‌ الودود و لطیفه‌ای از ظهور آن سلطان غیب‌ و شهود فرماید

ای شه‌ قیوم قائم‌، بحر جود
ای وجودت‌ موجد غیب‌ و شهود
ای غمت‌ سرمایه‌ سودای عشق‌
پُر ز سودای غمت‌ صحرای عشق‌
ما همه‌ فانی‌ و باقی‌ ذات‌ توست‌
تو چه‌ وجه ‌و این‌ بقاء مرآت‌ توست‌
ای منظم‌ ز انتظامت‌ کار ملک‌
ذات‌ پاکت‌ واحد القهار ملک‌
آفرینش‌ جمله‌ همچون آینه‌
جز تو زین‌ آیینه‌ نبود عاینه‌
آینه‌ گر بی‌شمار و بی‌ حد است‌
جلوه گر در جمله‌ وجه‌ سرمد است‌
هر دلی‌ کآن شد به‌ نور حق‌ بصیر
بود از عون تو ای حی ‌قدیر
گشت‌ عونت‌، قفل‌ قلبش‌ را کلید
قفل‌ ما را هم‌ کلیدی، ای مجید
تا که‌ یکجا چشم‌ قلبم‌ وا شود
بر فروغ‌ طلعتت‌ بینا شود
روی تو مرآت‌ ذات‌ اقدم است‌
پنجه‌ات‌ مشکل‌ گشای عالم‌ است‌
ای مبرّا از حیات‌ و از ممات‌
وی معرّا از حدود و از جهات‌
ای به‌ کل‌ّ ماسوا علمت‌ محیط‌
هم‌ مرکب‌ غرق بحرت‌ هم‌ بسیط‌
ای نهان از دیده و پیدا به‌ دل
ای به‌ پیدایی‌ وجودت‌ مستقل‌
نی‌ نِه‌ای مستور هم‌ از چشم‌ سر
در حقیقت‌ نزد ارباب‌ بصر
کی‌ شوی پنهان تو ای جان جهان
جز ز چشم‌ غافلان بد گمان
غافل‌ آن باشد که‌ نبود هیچ‌ نور
در دل بی‌حاصل‌ او از حضور
آنکه‌ شد عارف‌ به‌ نور باهرت‌
هر کجا بیند عیان و حاضرت‌
مرحبا ای شاه جان افزای ما
ای به‌ هر جا حاضر و پیدای ما
من‌ که‌ باشم‌ تا که‌ بگشایم‌ زبان
در حضورت‌ که‌ عیانی‌ یا نهان
چون به‌ هر حالم‌ تویی‌ مولا و یار
بر تو کردم کار خود را واگذار
جان من‌ باشد به‌ جرم خود مُقِر
اَنت‌ ربّی‌ اَنت‌ حسبی‌ فانتصر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای شه‌ قیوم قائم‌، بحر جود
ای وجودت‌ موجد غیب‌ و شهود
هوش مصنوعی: ای سرور پایدار و حیات‌بخش، تو دریایی از generosity و وجود تو موجد عالم غیب و شهود است.
ای غمت‌ سرمایه‌ سودای عشق‌
پُر ز سودای غمت‌ صحرای عشق‌
هوش مصنوعی: ای اندوه تو، سرمایه‌ای برای عشق است و دلتنگی‌های تو، سرزمین عشق را پر کرده است.
ما همه‌ فانی‌ و باقی‌ ذات‌ توست‌
تو چه‌ وجه ‌و این‌ بقاء مرآت‌ توست‌
هوش مصنوعی: ما همه در حال فنا هستیم و تنها وجود پایدار و باقی، خود تو هستی. بنابراین، چه تفاوتی دارد؟ این بقا در واقع جلوه و نمای توست.
ای منظم‌ ز انتظامت‌ کار ملک‌
ذات‌ پاکت‌ واحد القهار ملک‌
هوش مصنوعی: تو که به نظام و ترتیب خود، کارهای ملک و سرزمین را اداره می‌کنی، ذات پاکت تنها و شکست‌ناپذیر است.
آفرینش‌ جمله‌ همچون آینه‌
جز تو زین‌ آیینه‌ نبود عاینه‌
هوش مصنوعی: تمام آفرینش مانند آینه‌ای است که تنها تصویر تو را نشان می‌دهد و غیر از تو چیزی در این آینه وجود ندارد.
آینه‌ گر بی‌شمار و بی‌ حد است‌
جلوه گر در جمله‌ وجه‌ سرمد است‌
هوش مصنوعی: آینه اگرچه بی‌شمار و بی‌پایان است، اما در هر یک از آنها جلوه‌ زیبای حقیقت وجود دارد.
هر دلی‌ کآن شد به‌ نور حق‌ بصیر
بود از عون تو ای حی ‌قدیر
هوش مصنوعی: هر دلی که به نور حق بینا و آگاه شده است، به دلیل کمک و یاری تو، ای خداوند تواناست.
گشت‌ عونت‌، قفل‌ قلبش‌ را کلید
قفل‌ ما را هم‌ کلیدی، ای مجید
هوش مصنوعی: عشق تو، درب قلبش را می‌گشاید و ما نیز برای حل مشکلات زندگی‌مان نیاز به کلیدی داریم، ای مجید.
تا که‌ یکجا چشم‌ قلبم‌ وا شود
بر فروغ‌ طلعتت‌ بینا شود
هوش مصنوعی: تا زمانی که قلبم در یک نقطه به نور چهره‌ات نگاه کند، بینش و آگاهی‌ام روشن خواهد شد.
روی تو مرآت‌ ذات‌ اقدم است‌
پنجه‌ات‌ مشکل‌ گشای عالم‌ است‌
هوش مصنوعی: چهره تو نمایانگر صفات الهی است و دستانت قدرتی دارند که مشکلات جهان را حل می‌کنند.
ای مبرّا از حیات‌ و از ممات‌
وی معرّا از حدود و از جهات‌
هوش مصنوعی: ای تو که هیچ‌گاه به حیات و مرگ محدود نیستی و از تمام محدودیت‌ها و جهات آزاد هستی.
ای به‌ کل‌ّ ماسوا علمت‌ محیط‌
هم‌ مرکب‌ غرق بحرت‌ هم‌ بسیط‌
هوش مصنوعی: تو به تمام موجودات علم و آگاهی داری، همچون یک کشتی که در دریای وسیع غرق شده است.
ای نهان از دیده و پیدا به‌ دل
ای به‌ پیدایی‌ وجودت‌ مستقل‌
هوش مصنوعی: ای که از دیدگان پنهانی و در دل‌ها نمایان هستی، ای که وجودت به خودی خود آشکار است.
نی‌ نِه‌ای مستور هم‌ از چشم‌ سر
در حقیقت‌ نزد ارباب‌ بصر
هوش مصنوعی: نی‌ای که در چشم سر پنهان است، در واقع در دیدگاه کسانی که بینا هستند، به وضوح دیده می‌شود.
کی‌ شوی پنهان تو ای جان جهان
جز ز چشم‌ غافلان بد گمان
هوش مصنوعی: ای جان جهان، کی می‌خواهی پنهان شوی جز از نگاه کسانی که دچار سوء برداشت و غفلت هستند؟
غافل‌ آن باشد که‌ نبود هیچ‌ نور
در دل بی‌حاصل‌ او از حضور
هوش مصنوعی: مردی که دارای دل بی‌فایده‌ای است، بی‌خبر از این است که در دل او هیچ نوری وجود ندارد.
آنکه‌ شد عارف‌ به‌ نور باهرت‌
هر کجا بیند عیان و حاضرت‌
هوش مصنوعی: هر کسی که به نور عشق تو آشنا شود، در هر جایی که برود، آن نور را به وضوح و حضور حس می‌کند.
مرحبا ای شاه جان افزای ما
ای به‌ هر جا حاضر و پیدای ما
هوش مصنوعی: سلام بر تو ای پادشاهی که جان ما را تازه می‌کنی، ای کسی که در هر مکان حاضر و نمایان هستی.
من‌ که‌ باشم‌ تا که‌ بگشایم‌ زبان
در حضورت‌ که‌ عیانی‌ یا نهان
هوش مصنوعی: من کیستم که در حضورت زبان بگشایم؟ آیا تو آشکار هستی یا در خفا؟
چون به‌ هر حالم‌ تویی‌ مولا و یار
بر تو کردم کار خود را واگذار
هوش مصنوعی: هر حالتی که داشته باشم، تو همیشه مولا و یار منی؛ بنابراین، هر کاری که دارم را به تو واگذار می‌کنم.
جان من‌ باشد به‌ جرم خود مُقِر
اَنت‌ ربّی‌ اَنت‌ حسبی‌ فانتصر
هوش مصنوعی: ای جان من، به خاطر گناهانم از تو عذر می‌خواهم. ای پروردگار من، تو کافی هستی و از تو یاری می‌طلبم.