گنجور

۶- آیات ۴۶ تا ۶۰

وَ لَوْ أَرٰادُوا اَلْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَ لٰکِنْ کَرِهَ اَللّٰهُ اِنْبِعٰاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَ قِیلَ اُقْعُدُوا مَعَ اَلْقٰاعِدِینَ (۴۶) لَوْ خَرَجُوا فِیکُمْ مٰا زٰادُوکُمْ إِلاّٰ خَبٰالاً وَ لَأَوْضَعُوا خِلاٰلَکُمْ یَبْغُونَکُمُ اَلْفِتْنَةَ وَ فِیکُمْ سَمّٰاعُونَ لَهُمْ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ بِالظّٰالِمِینَ (۴۷) لَقَدِ اِبْتَغَوُا اَلْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَکَ‌ اَلْأُمُورَ حَتّٰی جٰاءَ اَلْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اَللّٰهِ وَ هُمْ کٰارِهُونَ (۴۸) وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ اِئْذَنْ لِی وَ لاٰ تَفْتِنِّی أَلاٰ فِی اَلْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکٰافِرِینَ (۴۹) إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْکَ مُصِیبَةٌ یَقُولُوا قَدْ أَخَذْنٰا أَمْرَنٰا مِنْ قَبْلُ وَ یَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ (۵۰) قُلْ لَنْ یُصِیبَنٰا إِلاّٰ مٰا کَتَبَ اَللّٰهُ لَنٰا هُوَ مَوْلاٰنٰا وَ عَلَی اَللّٰهِ فَلْیَتَوَکَّلِ اَلْمُؤْمِنُونَ (۵۱) قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنٰا إِلاّٰ إِحْدَی اَلْحُسْنَیَیْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَنْ یُصِیبَکُمُ اَللّٰهُ بِعَذٰابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَیْدِینٰا فَتَرَبَّصُوا إِنّٰا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ (۵۲) قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً لَنْ یُتَقَبَّلَ مِنْکُمْ إِنَّکُمْ کُنْتُمْ قَوْماً فٰاسِقِینَ (۵۳) وَ مٰا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقٰاتُهُمْ إِلاّٰ أَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللّٰهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لاٰ یَأْتُونَ اَلصَّلاٰةَ إِلاّٰ وَ هُمْ کُسٰالیٰ وَ لاٰ یُنْفِقُونَ إِلاّٰ وَ هُمْ کٰارِهُونَ (۵۴) فَلاٰ تُعْجِبْکَ أَمْوٰالُهُمْ وَ لاٰ أَوْلاٰدُهُمْ إِنَّمٰا یُرِیدُ اَللّٰهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِهٰا فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کٰافِرُونَ (۵۵) وَ یَحْلِفُونَ بِاللّٰهِ إِنَّهُمْ لَمِنْکُمْ وَ مٰا هُمْ مِنْکُمْ وَ لٰکِنَّهُمْ قَوْمٌ یَفْرَقُونَ (۵۶) لَوْ یَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغٰارٰاتٍ أَوْ مُدَّخَلاً لَوَلَّوْا إِلَیْهِ وَ هُمْ یَجْمَحُونَ (۵۷) وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی اَلصَّدَقٰاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهٰا رَضُوا وَ إِنْ لَمْ یُعْطَوْا مِنْهٰا إِذٰا هُمْ یَسْخَطُونَ (۵۸) وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ قٰالُوا حَسْبُنَا اَللّٰهُ سَیُؤْتِینَا اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنّٰا إِلَی اَللّٰهِ رٰاغِبُونَ (۵۹) إِنَّمَا اَلصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ اَلْمَسٰاکِینِ وَ اَلْعٰامِلِینَ عَلَیْهٰا وَ اَلْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی اَلرِّقٰابِ وَ اَلْغٰارِمِینَ وَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ اِبْنِ اَلسَّبِیلِ فَرِیضَةً مِنَ اَللّٰهِ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (۶۰)

و اگر اراده کرده بودند بیرون رفتن را هر آینه آماده نموده بودند مر آن را ساز و برگی و لیکن ناخوش داشت خدا بر انگیزاندنشان را پس باز داشت ایشان را و گفته شد بنشینید با نشینندگان (۴۶) اگر بیرون آمده بودند در شما نمی‌افزودند شما را مگر فساد و هر آینه شتافته بودند میانتان که بجویند برای شما فتنه و باشند در شما سخن‌چینان مر ایشان را و خدا داناست به ستمکاران (۴۷) بحقیقت جستند فتنه را از پیش و برگردانیدند برای تو امرها را تا آمد حق و ظاهر شد فرمان خدا و ایشان بودند ناخوش‌داران (۴۸) و از ایشان کیست که می‌گویند دستوری ده مرا و بفتنه مینداز مرا آگاه باش که در فتنه افتادند و بدرستی که دوزخ هر آینه احاطه کننده بکافر است (۴۹) اگر برسد ترا خوبی بد می‌آید ایشان را و اگر برسد تو را مصیبتی می‌گویند بتحقیق گرفتیم کارمان را از پیش و بر کردند و ایشان باشند شادمانان (۵۰) بگو هرگز نمی‌رسند ما را مگر آنچه را نوشت خدا بر ما اوست صاحب اختیار ما و بر خدا پس باید توکل کنند گروندگان (۵۱) بگو آیا انتظار می‌برید بما مگر یکی از دو خوب را که نصرت و شهادتست و ما انتظار می‌بریم بشما که برساند بشما خدا عذابی از نزدش یا بدستهای ما بس انتظار کشید بدرستی که ما با شما انتظار کشندگانیم (۵۲) بگو انفاق کنید خواه یا ناخواه که پذیرفته نخواهد شد از شما بدرستی که شما هستید گروهی نافرمان بران (۵۳) و منع نکرد ایشان را که قبول کرده شود از ایشان نفقه‌های ایشان مگر آنکه ایشان کافر شدند بخدا و برسولش و نیایند بنماز مگر و ایشان کاهلان و نفقه نمی‌کنند مگر و ایشانند ناخوش‌داران (۵۴) پس شگفت نیاورد ترا مالهای ایشان و نه فرزندانشان نمی‌خواهد خدا مگر اینکه عذاب کند ایشان را بآنها در زندگانی دنیا و هلاک شود نفسهاشان و آنها باشند کافران (۵۵) و سوگند می‌خورند بخدا که ایشان هر آینه از شمایند و نیستند آنها از شما و لیکن ایشان گروهی‌اند که می‌ترسند (۵۶) اگر می‌یافتند پناهی یا غارهایی یا سوراخ در خزیدنی هر آینه عدول کرده بودند بآن و ایشان بشتاب می‌رفتند (۵۷) و از ایشان کیست که عیب می‌کند ترا در صدقه‌ها پس اگر داده شدند از آنها خشنود گشتند و اگر داده نشدند از آنها آن‌گاه ایشان خشم می‌کنند (۵۸) و اگر آنکه ایشان راضی شده بودند بآنچه دادشان خدا و رسولش و گفتندی بس است ما را خدا زود باشد که بدهد ما را خدا از فضلش و رسول او بدرستی که ما بسوی خدا رغبت‌دارندگانیم (۵۹) جز این نیست صدقه‌ها از برای درویشانست و درماندگان و کارکنان بر جمع صدقات و آنان که بدست آورده شده دلهاشان و در آزاد کردن گردنها و قرض دادن مفلسان و در راه خدا و راه‌گذران محتاج قرض کردنی از خدا و خدا دانای درست کردار است (۶۰)

ور اراده می نمودند از رضا
تا برون آیند ایشان بر غزا
می نمودندی مهیّا برگ و ساز
کآن به کار آید سفر را در جواز
حق کراهت داشت لیکن بیشتر
ز انبعاث این جماعت بر سفر
آمدندی گر که اینان بر جهاد
زآن جوی حاصل نبود الاّ فساد
بازشان پس داشت از ترس از غزا
گفته شد باشید اندر خانه ها
در سرای خود نشینید اینچنین
خائف و ترسنده دل با قاعدین
در میانتان آمدندی گر برون
نی شما را جز تباهی شد فزون
وضع می کردند مابین شما
از سخن چینی فساد و فتنه را
فتنه می جستند بین مردمان
ترس می دادندتان از رومیان
در شما دارند جاسوسان مگر
که بر ایشان می برند از ره خبر
حق بود آگه به حال ظالمین
فتنه می جستند آنچه پیش از این
هم بگرداندند بهرت بارها
از مکاید و از حیل در کارها
نصرت و تأیید شاهی تا رسید
امر حق گردید از پنهان پدید
وآن کسان کاره بُدند از کار تو
وز ظهور نصرت و آثار تو
هم کسی گوید از ایشان که مرا
اذن ده تا باز مانم در سرا
تو میفکن مر مرا اندر فتن
تا شود ضایع منال و مال من
یا ز لَا تَفتِنِّی این باشد مراد
نفکن اندر ترک امرم بر فساد
چون نباشد ممکن از بهرم سفر
گر کنی تکلیف افتم در خطر
دان که ایشان در فساد افتاده اند
دل به فکر و بَددلی بنهاده اند
مر جهنم کافران ر ا دم به دم
خود محیط است و فراگیرنده هم
بر تو نیکی گر رسد ز آهنگها
از غنیمت وز ظفر در جنگها
از حسد گردند بس اندوهناک
ور مصیبت رو کند و اشکست و باک
می بگویند اینچنین از رأی خویش
ما گرفتیم احتیاط خود ز پیش
چون ز مجلسهای خود گردند باز
شادمان باشند از آن عُجب و ناز
ای محمّد (ص) گو تو بر ما کی رسد
غیر از آنچه شد نوشته در سند
یعنی اندر لوح کآنجا بالوضوح
داده ما را اختصاص اندر فتوح
کارساز ماست او در کل حال
مؤمنان را هست بر وی اتکال
چشم میدارید هیچ آیا شما
از دو نیکی جز یکی کآید به ما
گر که بُکشیم آن فتوح و نصرت است
کُشته ور گردیم روضه و رحمت است
چشم هم داریم ما کز حق عذاب
بر شما آید ز خسف و انقلاب
یا که اندر دست ما هنگام حرب
بر شما پیوسته آید قتل و ضرب
پس شما باشید بر ما منتظر
آنچه کآن نیکی است اندر جهر و سرّ
بر شما داریم هم ما انتظار
از هلاک و سوء حال و انغمار
گو کنید از طَوع و کرّه انفاق چون
نیست مقبول از شما افعال دون
جندب ابن قیس با فخر زمن
گفت رخصت ده که مانم در وطن
لیک بدهم از منال و مال خود
لشکرت را در تهیۀ ره مدد
آمد آیت کاین است انفاق فضول
نیست انفاقی چنین حق را قبول
چون شما هستید قومی فاسقین
رفته بیرون از حدود و حکم دین
منع، ایشان را نکرد اندر حصول
تا از ایشان نفقه ها گردد قبول
جز که ایشان بر خدا کافر شدند
هم برون از امر پیغمبر شدند
نیستشان دل بر نماز از غافلی
جز ز روی اضطرار و کاهلی
نیکنند انفاق هم از مال خویش
جز ز روی کُره اندک یا که بیش
پس نیارد در شگفتت ز اتفاق
مال و هم اولاد ارباب نفاق
زآنکه نبود کثرت اولاد و مال
غیر استدراج و حرمان و وبال
غیر از این نبود که حق خواهد بدان
سازد ایشان را عذاب اندر جهان
میرود جانشان به سختی از بدن
از علایق بر حیات پُر محن
اندر آن حالی که در کفر ند سخت
کافر از دنیا برون بِکشند رخت
می خورند ایشان به حق سوگند هین
کز شما باشند در اسلام و دین
از شما وآنگه نباشند آن کسان
لیک ترسند از شما اندر نهان
ملجأیی یابند گر در چاره ها
در جبال و قلعه و مُغاره ها
یا به سوراخی که اندر وی خزند
روی از ترس شما آنجا کنند
یعنی ار بُدشان پناهی در خفا
بازگشتندی با شتاب از شما
عیب جویند از تو ارباب نفاق
چون کنی تقسیم صدقات از سیاق
کاین بود دور از طریق عدل و داد
بر یکی کم داد و بر دیگر زیاد
پس به دلخواه خود از آن صدقه ها
گر عطاء یابند یابیشان رضا
ور که نی از آن عطا داده شوند
آن زمان گیرند خشم از ناپسند
ور شوند ایشان رضاء گاه قبول
بر هر آنچه حق دهدشان هم رسول
فضل حق گویند بس باشد به ما
زودمان بدهد ز فضل خود عطا
در غنیمت وآنکه بفرستاده است
بیش از این بدهد که اینک داده است
ما به سوی حق به تحقیق و یقین
راغب و امیدواریم اینچنین
حاصل اینکه گر رضاء باشند و شاد
بر عطاء گویند و اینسان ز اعتقاد
بهر ایشان بهتر اندر اقتضاست
هر که راضی شد به قسمت با خداست
بعد از آن در صحت فعل رسول
مصرف صدقات را گفت از قبول
غیر از این نبود که باشد صدقه ها
بهر مسکین و فقیر و بینوا
هم بود دیگر ز بهر عاملین
جامع صدقات یعنی ز اهل دین
وآن بود موقوف بر رأی امام
هر چه باشد اجر او بدهد تمام
هم دگر از بهر تألیف قلوب
تا به دین گردند مایل بی کروب
همچنان که بر حدوث اُلفتی
داد خاصان را ز صدقه قسمتی
هم دگر تا گردنی در زندگی
وارهد از قید و بند بندگی
نزد ما آن بندگان مؤمنند
که به تحت شدتی بر بیّنند
غارمین دیگر به معنی وام دار
کز ادای دِین دارند اضطرار
قرض ایشان را ز بیت المال هم
کرد می باید اداء از بیش و کم
هم دگر در راه حق یعنی جهاد
صرف آن فرض است اندر انقیاد
هم دگر آن رهگذر و ابن السبیل
که ز مال خود بود دور آن خلیل
حاصل آنکه این جماعت از جهات
خاص میباشند از بهر زکات
این فریضه ثابت است از کردگار
کوست دانا بر حقوق و راستکار
۵- آیات ۳۸ تا ۴۵: یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا مٰا لَکُمْ إِذٰا قِیلَ لَکُمُ اِنْفِرُوا فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ اِثّٰاقَلْتُمْ إِلَی اَلْأَرْضِ أَ رَضِیتُمْ بِالْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا مِنَ اَلْآخِرَةِ فَمٰا مَتٰاعُ اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا فِی اَلْآخِرَةِ إِلاّٰ قَلِیلٌ (۳۸) إِلاّٰ تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ‌ عَذٰاباً أَلِیماً وَ یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ وَ لاٰ تَضُرُّوهُ شَیْئاً وَ اَللّٰهُ عَلیٰ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ (۳۹) إِلاّٰ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اَللّٰهُ إِذْ أَخْرَجَهُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا ثٰانِیَ اِثْنَیْنِ إِذْ هُمٰا فِی اَلْغٰارِ إِذْ یَقُولُ لِصٰاحِبِهِ لاٰ تَحْزَنْ إِنَّ اَللّٰهَ مَعَنٰا فَأَنْزَلَ اَللّٰهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَ أَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهٰا وَ جَعَلَ کَلِمَةَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا اَلسُّفْلیٰ وَ کَلِمَةُ اَللّٰهِ هِیَ اَلْعُلْیٰا وَ اَللّٰهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (۴۰) اِنْفِرُوا خِفٰافاً وَ ثِقٰالاً وَ جٰاهِدُوا بِأَمْوٰالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۴۱) لَوْ کٰانَ عَرَضاً قَرِیباً وَ سَفَراً قٰاصِداً لاَتَّبَعُوکَ وَ لٰکِنْ بَعُدَتْ عَلَیْهِمُ اَلشُّقَّةُ وَ سَیَحْلِفُونَ بِاللّٰهِ لَوِ اِسْتَطَعْنٰا لَخَرَجْنٰا مَعَکُمْ یُهْلِکُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ اَللّٰهُ یَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَکٰاذِبُونَ (۴۲) عَفَا اَللّٰهُ عَنْکَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتّٰی یَتَبَیَّنَ لَکَ اَلَّذِینَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ اَلْکٰاذِبِینَ (۴۳) لاٰ یَسْتَأْذِنُکَ اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللّٰهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ أَنْ یُجٰاهِدُوا بِأَمْوٰالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ بِالْمُتَّقِینَ (۴۴) إِنَّمٰا یَسْتَأْذِنُکَ اَلَّذِینَ لاٰ یُؤْمِنُونَ بِاللّٰهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ وَ اِرْتٰابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِی رَیْبِهِمْ یَتَرَدَّدُونَ (۴۵)۷- آیات ۶۱ تا ۷۲: وَ مِنْهُمُ اَلَّذِینَ یُؤْذُونَ اَلنَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللّٰهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ‌ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ اَلَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اَللّٰهِ لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ (۶۱) یَحْلِفُونَ بِاللّٰهِ لَکُمْ لِیُرْضُوکُمْ وَ اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ یُرْضُوهُ إِنْ کٰانُوا مُؤْمِنِینَ (۶۲) أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ یُحٰادِدِ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نٰارَ جَهَنَّمَ خٰالِداً فِیهٰا ذٰلِکَ اَلْخِزْیُ اَلْعَظِیمُ (۶۳) یَحْذَرُ اَلْمُنٰافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَیْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمٰا فِی قُلُوبِهِمْ قُلِ اِسْتَهْزِؤُا إِنَّ اَللّٰهَ مُخْرِجٌ مٰا تَحْذَرُونَ (۶۴) وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَیَقُولُنَّ إِنَّمٰا کُنّٰا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أَ بِاللّٰهِ وَ آیٰاتِهِ وَ رَسُولِهِ کُنْتُمْ تَسْتَهْزِؤُنَ (۶۵) لاٰ تَعْتَذِرُوا قَدْ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمٰانِکُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طٰائِفَةٍ مِنْکُمْ نُعَذِّبْ طٰائِفَةً بِأَنَّهُمْ کٰانُوا مُجْرِمِینَ (۶۶) اَلْمُنٰافِقُونَ وَ اَلْمُنٰافِقٰاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنْکَرِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ اَلْمَعْرُوفِ وَ یَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ نَسُوا اَللّٰهَ فَنَسِیَهُمْ إِنَّ اَلْمُنٰافِقِینَ هُمُ اَلْفٰاسِقُونَ (۶۷) وَعَدَ اَللّٰهُ اَلْمُنٰافِقِینَ وَ اَلْمُنٰافِقٰاتِ وَ اَلْکُفّٰارَ نٰارَ جَهَنَّمَ خٰالِدِینَ فِیهٰا هِیَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اَللّٰهُ وَ لَهُمْ عَذٰابٌ مُقِیمٌ (۶۸) کَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ کٰانُوا أَشَدَّ مِنْکُمْ قُوَّةً وَ أَکْثَرَ أَمْوٰالاً وَ أَوْلاٰداً فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاٰقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلاٰقِکُمْ کَمَا اِسْتَمْتَعَ اَلَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ بِخَلاٰقِهِمْ وَ خُضْتُمْ کَالَّذِی خٰاضُوا أُولٰئِکَ حَبِطَتْ أَعْمٰالُهُمْ فِی اَلدُّنْیٰا وَ اَلْآخِرَةِ وَ أُولٰئِکَ هُمُ اَلْخٰاسِرُونَ (۶۹) أَ لَمْ یَأْتِهِمْ نَبَأُ اَلَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عٰادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْمِ إِبْرٰاهِیمَ وَ أَصْحٰابِ مَدْیَنَ وَ اَلْمُؤْتَفِکٰاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنٰاتِ فَمٰا کٰانَ اَللّٰهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لٰکِنْ کٰانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ (۷۰) وَ اَلْمُؤْمِنُونَ وَ اَلْمُؤْمِنٰاتُ‌ بَعْضُهُمْ أَوْلِیٰاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ اَلْمُنْکَرِ وَ یُقِیمُونَ اَلصَّلاٰةَ وَ یُؤْتُونَ اَلزَّکٰاةَ وَ یُطِیعُونَ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ أُولٰئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اَللّٰهُ إِنَّ اَللّٰهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (۷۱) وَعَدَ اَللّٰهُ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ اَلْمُؤْمِنٰاتِ جَنّٰاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ خٰالِدِینَ فِیهٰا وَ مَسٰاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنّٰاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوٰانٌ مِنَ اَللّٰهِ أَکْبَرُ ذٰلِکَ هُوَ اَلْفَوْزُ اَلْعَظِیمُ (۷۲)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ لَوْ أَرٰادُوا اَلْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَ لٰکِنْ کَرِهَ اَللّٰهُ اِنْبِعٰاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَ قِیلَ اُقْعُدُوا مَعَ اَلْقٰاعِدِینَ (۴۶) لَوْ خَرَجُوا فِیکُمْ مٰا زٰادُوکُمْ إِلاّٰ خَبٰالاً وَ لَأَوْضَعُوا خِلاٰلَکُمْ یَبْغُونَکُمُ اَلْفِتْنَةَ وَ فِیکُمْ سَمّٰاعُونَ لَهُمْ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ بِالظّٰالِمِینَ (۴۷) لَقَدِ اِبْتَغَوُا اَلْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَکَ‌ اَلْأُمُورَ حَتّٰی جٰاءَ اَلْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اَللّٰهِ وَ هُمْ کٰارِهُونَ (۴۸) وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ اِئْذَنْ لِی وَ لاٰ تَفْتِنِّی أَلاٰ فِی اَلْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکٰافِرِینَ (۴۹) إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْکَ مُصِیبَةٌ یَقُولُوا قَدْ أَخَذْنٰا أَمْرَنٰا مِنْ قَبْلُ وَ یَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ (۵۰) قُلْ لَنْ یُصِیبَنٰا إِلاّٰ مٰا کَتَبَ اَللّٰهُ لَنٰا هُوَ مَوْلاٰنٰا وَ عَلَی اَللّٰهِ فَلْیَتَوَکَّلِ اَلْمُؤْمِنُونَ (۵۱) قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنٰا إِلاّٰ إِحْدَی اَلْحُسْنَیَیْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَنْ یُصِیبَکُمُ اَللّٰهُ بِعَذٰابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَیْدِینٰا فَتَرَبَّصُوا إِنّٰا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ (۵۲) قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً لَنْ یُتَقَبَّلَ مِنْکُمْ إِنَّکُمْ کُنْتُمْ قَوْماً فٰاسِقِینَ (۵۳) وَ مٰا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقٰاتُهُمْ إِلاّٰ أَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللّٰهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لاٰ یَأْتُونَ اَلصَّلاٰةَ إِلاّٰ وَ هُمْ کُسٰالیٰ وَ لاٰ یُنْفِقُونَ إِلاّٰ وَ هُمْ کٰارِهُونَ (۵۴) فَلاٰ تُعْجِبْکَ أَمْوٰالُهُمْ وَ لاٰ أَوْلاٰدُهُمْ إِنَّمٰا یُرِیدُ اَللّٰهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِهٰا فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کٰافِرُونَ (۵۵) وَ یَحْلِفُونَ بِاللّٰهِ إِنَّهُمْ لَمِنْکُمْ وَ مٰا هُمْ مِنْکُمْ وَ لٰکِنَّهُمْ قَوْمٌ یَفْرَقُونَ (۵۶) لَوْ یَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغٰارٰاتٍ أَوْ مُدَّخَلاً لَوَلَّوْا إِلَیْهِ وَ هُمْ یَجْمَحُونَ (۵۷) وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی اَلصَّدَقٰاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهٰا رَضُوا وَ إِنْ لَمْ یُعْطَوْا مِنْهٰا إِذٰا هُمْ یَسْخَطُونَ (۵۸) وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ قٰالُوا حَسْبُنَا اَللّٰهُ سَیُؤْتِینَا اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنّٰا إِلَی اَللّٰهِ رٰاغِبُونَ (۵۹) إِنَّمَا اَلصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ اَلْمَسٰاکِینِ وَ اَلْعٰامِلِینَ عَلَیْهٰا وَ اَلْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی اَلرِّقٰابِ وَ اَلْغٰارِمِینَ وَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ اِبْنِ اَلسَّبِیلِ فَرِیضَةً مِنَ اَللّٰهِ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (۶۰)
هوش مصنوعی: اگر آنها قصد خروج داشتند، مطمئناً برای این کار آمادگی لازم را فراهم می‌کردند، اما خداوند به آنها نارضایتی نشان داد و آنها را از حرکت بازداشت و به آنها گفت که با کسانی که نشسته‌اند، بنشینند. اگر آنها در میان شما خارج می‌شدند، چیزی جز پریشانی برای شما نمی‌آوردند و به فتنه‌گری در میان شما مشغول می‌شدند و در میان شما افرادی هستند که به حرف‌های آنها گوش می‌دهند و خداوند از ستمگران آگاه است. آنها پیش از این به دنبال فتنه‌گری بوده‌اند و تلاش می‌کردند اوضاع را بر هم بزنند تا اینکه حق ظاهر شده و اراده خدا نمایان شد، در حالی که آنها این وضعیت را نمی‌پسندیدند. برخی از آنها می‌گویند: "به ما اجازه بدهید و ما را آزمایش نکن!" اما آنها در واقع در فتنه سقوط کرده‌اند و جهنم به یقین بر کافران احاطه دارد. اگر شما از نیکی بهره‌مند شوید، آنها رویشان تغییر می‌کند و اگر به شما آسیب برسد، می‌گویند که ما پیش از این تدبیر کرده بودیم و از شما می‌گریزند در حالی که خوشحال هستند. بگو: "هیچ چیز جز آنچه خداوند برای ما نوشته، به ما نمی‌رسد. او سرپرست ماست و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکل کنند." بگو: "آیا شما انتظار دارید چیزی جز یکی از دو حسن را برای ما به ارمغان بیاورید؟ ما نیز در انتظار این هستیم که خداوند شما را عذابی از جانب خود برساند یا به دست‌های ما. پس در انتظار باشید؛ ما نیز با شما در انتظاریم." بگو: "صرف‌نظر از تمایل یا فشار، انفاق کنید. از شما پذیرفته نخواهد شد، زیرا شما قوم فاسق هستید." چیزی که مانع قبول کردن نذورات آنها شده، تنها این است که آنها به خدا و پیامبرش کافر هستند و جز با کندی به نماز می‌آیند و جز با نارضایتی انفاق نمی‌کنند. پس از مال و فرزندان آنها شگفت‌زده نشوید؛ خداوند تنها می‌خواهد که با آنها در زندگی دنیا عذاب کند و جان‌هایشان در حالی که کافرند، برود. آنها به خداوند سوگند می‌خورند که از شما هستند، در حالی که آنها از شما نیستند و آنها قومی هستند که می‌ترسند. اگر ملجأ، غار یا راهی پیدا کنند، به سرعت به آنجا می‌روند. برخی از آنها در صدقات شما ایراد می‌گیرند؛ اگر چیزی به آنها داده شود، راضی می‌شوند و اگر چیزی به آنها نرسد، ناخشنود می‌شوند. و اگر آنها از آنچه خدا و پیامبرش به آنها عطا کرده راضی بودند و می‌گفتند: "خداوند برای ما کافی است؛ او از فضلش به ما خواهد داد" و ما به سوی خداوند رغبت داریم. صدقات تنها برای فقرا و مساکین و کسانی است که بر آن کار می‌کنند و برای جلب محبت دل‌های آنان و برای آزاد کردن بردگان و برای بدهکاران و در راه خدا و برای ابن‌سبیل واجب است؛ اینها فرایضی از جانب خداوند است و خداوند دانا و حکیم است.
و اگر اراده کرده بودند بیرون رفتن را هر آینه آماده نموده بودند مر آن را ساز و برگی و لیکن ناخوش داشت خدا بر انگیزاندنشان را پس باز داشت ایشان را و گفته شد بنشینید با نشینندگان (۴۶) اگر بیرون آمده بودند در شما نمی‌افزودند شما را مگر فساد و هر آینه شتافته بودند میانتان که بجویند برای شما فتنه و باشند در شما سخن‌چینان مر ایشان را و خدا داناست به ستمکاران (۴۷) بحقیقت جستند فتنه را از پیش و برگردانیدند برای تو امرها را تا آمد حق و ظاهر شد فرمان خدا و ایشان بودند ناخوش‌داران (۴۸) و از ایشان کیست که می‌گویند دستوری ده مرا و بفتنه مینداز مرا آگاه باش که در فتنه افتادند و بدرستی که دوزخ هر آینه احاطه کننده بکافر است (۴۹) اگر برسد ترا خوبی بد می‌آید ایشان را و اگر برسد تو را مصیبتی می‌گویند بتحقیق گرفتیم کارمان را از پیش و بر کردند و ایشان باشند شادمانان (۵۰) بگو هرگز نمی‌رسند ما را مگر آنچه را نوشت خدا بر ما اوست صاحب اختیار ما و بر خدا پس باید توکل کنند گروندگان (۵۱) بگو آیا انتظار می‌برید بما مگر یکی از دو خوب را که نصرت و شهادتست و ما انتظار می‌بریم بشما که برساند بشما خدا عذابی از نزدش یا بدستهای ما بس انتظار کشید بدرستی که ما با شما انتظار کشندگانیم (۵۲) بگو انفاق کنید خواه یا ناخواه که پذیرفته نخواهد شد از شما بدرستی که شما هستید گروهی نافرمان بران (۵۳) و منع نکرد ایشان را که قبول کرده شود از ایشان نفقه‌های ایشان مگر آنکه ایشان کافر شدند بخدا و برسولش و نیایند بنماز مگر و ایشان کاهلان و نفقه نمی‌کنند مگر و ایشانند ناخوش‌داران (۵۴) پس شگفت نیاورد ترا مالهای ایشان و نه فرزندانشان نمی‌خواهد خدا مگر اینکه عذاب کند ایشان را بآنها در زندگانی دنیا و هلاک شود نفسهاشان و آنها باشند کافران (۵۵) و سوگند می‌خورند بخدا که ایشان هر آینه از شمایند و نیستند آنها از شما و لیکن ایشان گروهی‌اند که می‌ترسند (۵۶) اگر می‌یافتند پناهی یا غارهایی یا سوراخ در خزیدنی هر آینه عدول کرده بودند بآن و ایشان بشتاب می‌رفتند (۵۷) و از ایشان کیست که عیب می‌کند ترا در صدقه‌ها پس اگر داده شدند از آنها خشنود گشتند و اگر داده نشدند از آنها آن‌گاه ایشان خشم می‌کنند (۵۸) و اگر آنکه ایشان راضی شده بودند بآنچه دادشان خدا و رسولش و گفتندی بس است ما را خدا زود باشد که بدهد ما را خدا از فضلش و رسول او بدرستی که ما بسوی خدا رغبت‌دارندگانیم (۵۹) جز این نیست صدقه‌ها از برای درویشانست و درماندگان و کارکنان بر جمع صدقات و آنان که بدست آورده شده دلهاشان و در آزاد کردن گردنها و قرض دادن مفلسان و در راه خدا و راه‌گذران محتاج قرض کردنی از خدا و خدا دانای درست کردار است (۶۰)
هوش مصنوعی: اگر آنها تصمیم به رفتن می‌گرفتند، قطعاً برای آن آماده می‌شدند، اما خداوند نخواست که آنها را برانگیزد و آن‌ها را از رفتن باز داشت و به آنها گفت که با نشینندگان بمانند. اگر بیرون می‌رفتند، جز فساد چیزی به شما اضافه نمی‌کردند و به‌راستی میان شما فتنه‌انگیزی می‌کردند. خداوند به ستمکاران آگاه است. آنها به دنبال فتنه بودند و امور را برای شما وارونه کردند تا وقتی حق آمد و فرمان خدا ظاهر شد، آن‌ها که از حق خوششان نمی‌آمد. بعضی از آن‌ها می‌پرسند آیا می‌توانی به من دستوری دهی و مرا در فتنه نیندازی؟ آگاه باشید که خودشان در فتنه افتاده‌اند و به‌راستی دوزخ به کافرین احاطه دارد. اگر خیری به شما برسد، آن‌ها بدشان می‌آید و اگر مصیبت به شما برسد، می‌گویند ما کار خود را از قبل تنظیم کرده‌ایم و آن‌ها شادمان هستند. بگو که هرگز به ما نمی‌رسد مگر آنچه که خداوند برای ما نوشته است و او سرپرست ماست که بر او باید توکل کنند مؤمنان. بگو آیا چیزی جز یکی از دو خوبی، یعنی نصرت یا شهادت را انتظار می‌برید؟ ما نیز انتظار می‌کشیم که خدا به شما عذابی از جانب خود یا به دست‌های ما برساند. پس منتظر باشید، چرا که ما نیز با شما منتظریم. بگو که انفاق کنید، خواه داوطلبانه یا ناچار، که از شما پذیرفته نخواهد شد، زیرا شما گروهی نافرمان هستید. پذیرفته نخواهد شد مگر آنکه به خدا و رسولش کافر شوید و تنها در حال رکود نماز می‌خوانند و انفاق نخواهند کرد، و آن‌ها از حق خوششان نمی‌آید. پس به تو چه شگفتی می‌آورد که دارایی‌ها و فرزندانشان، خدا را جز برای عذاب کردن آنان در زندگی دنیا نمی‌خواهد و روح‌هایشان هلاک می‌شود و آن‌ها کافرند. آن‌ها به خدا قسم می‌خورند که هر آینه از شما هستند در حالی که نیستند و آن‌ها گروهی هستند که از شما می‌ترسند. اگر پناهگاهی یا غاری یا سوراخی پیدا کنند، سریعاً به آنجا می‌روند. بعضی از آن‌ها به تو در صدقات عیب‌جویی می‌کنند. اگر به آن‌ها داده شود خوشحال می‌شوند و اگر داده نشود، خشمگین می‌شوند. اگر آن‌ها راضی بودند به آنچه خدا و رسولش به آن‌ها داده‌اند، می‌گفتند خداوند به زودی به ما از فضلش خواهد داد و ما به سوی خدا راغب هستیم. صدقات فقط برای فقرا و درماندگان و کارکنان جمع‌آوری صدقات و کسانی که با قلب‌هایشان جذب شده‌اند و برای آزاد کردن برده‌ها و قرض دادن به نیازمندان و در راه خدا و مسافرین نیازمند است و خدا به عمل‌های درست آگاه است.
ور اراده می نمودند از رضا
تا برون آیند ایشان بر غزا
هوش مصنوعی: اگر اراده می‌کردند که از مقام رضا خارج شوند و به جنگ بروند، این کار را می‌کردند.
می نمودندی مهیّا برگ و ساز
کآن به کار آید سفر را در جواز
هوش مصنوعی: درختان با برگ و ساز خود را آماده می‌کردند تا در سفر به کار بیایند.
حق کراهت داشت لیکن بیشتر
ز انبعاث این جماعت بر سفر
هوش مصنوعی: این افراد به سفر رفتن، باعث شده است که حق داشتن نفرت، اما در نهایت این احساسات بیشتر به خاطر رفتار آنها و تمایلشان به رفتن باشد.
آمدندی گر که اینان بر جهاد
زآن جوی حاصل نبود الاّ فساد
هوش مصنوعی: اگر این افراد برای جهاد می‌آمدند، هیچ حاصل خوبی به دست نمی‌آمد جز فساد و ویرانی.
بازشان پس داشت از ترس از غزا
گفته شد باشید اندر خانه ها
هوش مصنوعی: آن‌ها به علت ترس از جنگ، به خانه‌هایشان رفته و در آنجا ماندند.
در سرای خود نشینید اینچنین
خائف و ترسنده دل با قاعدین
هوش مصنوعی: در خانه‌تان نمانید این‌گونه ترسیده و نگران، مانند کسانی که دچار تردید هستند.
در میانتان آمدندی گر برون
نی شما را جز تباهی شد فزون
هوش مصنوعی: اگر در میان شما کسی بیفتد، اگر شما از او دور شوید، تنها ویرانی برایتان باقی می‌ماند.
وضع می کردند مابین شما
از سخن چینی فساد و فتنه را
هوش مصنوعی: میان شما با گفتار نادرست و شایعه‌سازی، فساد و تفرقه ایجاد می‌کردند.
فتنه می جستند بین مردمان
ترس می دادندتان از رومیان
هوش مصنوعی: آنها در میان مردم آشفتگی و نگرانی ایجاد می‌کردند و از رومیان به عنوان تهدیدی برای ترساندن شما یاد می‌کردند.
در شما دارند جاسوسان مگر
که بر ایشان می برند از ره خبر
هوش مصنوعی: در میان شما افرادی وجود دارند که به دقت نظارت می‌کنند، مگر اینکه از طریق آن‌ها اطلاعاتی منتقل شود.
حق بود آگه به حال ظالمین
فتنه می جستند آنچه پیش از این
هوش مصنوعی: درست است که از وضعیت ستمگران آگاه بودند، اما به دنبال ایجاد آشوب و بلوا بودند، همانطور که در گذشته نیز شاهد آن بودند.
هم بگرداندند بهرت بارها
از مکاید و از حیل در کارها
هوش مصنوعی: آنها بارها تو را به دقت وارسی کردند و از دسیسه‌ها و ترفندها در کارها مطلع شدند.
نصرت و تأیید شاهی تا رسید
امر حق گردید از پنهان پدید
هوش مصنوعی: کمک و حمایت شاه تا زمانی که فرمان الهی صادر شد، از نهان به ظهور آمد.
وآن کسان کاره بُدند از کار تو
وز ظهور نصرت و آثار تو
هوش مصنوعی: آن گروه افرادی که در کار تو تأثیرگذار بودند، از موفقیت‌ها و نشانه‌های تو خبر دارند و به آن واقف‌اند.
هم کسی گوید از ایشان که مرا
اذن ده تا باز مانم در سرا
هوش مصنوعی: یکی از آن‌ها بگوید که به من اجازه بدهید تا در خانه بمانم.
تو میفکن مر مرا اندر فتن
تا شود ضایع منال و مال من
هوش مصنوعی: تو مرا در مشکلات ننداز تا زندگی و دارایی‌ام به خطر نیفتد.
یا ز لَا تَفتِنِّی این باشد مراد
نفکن اندر ترک امرم بر فساد
هوش مصنوعی: یا، از من درخواست نکن که در امور ترک کرده‌ام دچار تردید شوم، زیرا این کار به فساد می‌انجامد.
چون نباشد ممکن از بهرم سفر
گر کنی تکلیف افتم در خطر
هوش مصنوعی: اگر سفر نکردن برایم ممکن نباشد، پس اگر کار واجبی را انجام دهم، در خطر می‌افتم.
دان که ایشان در فساد افتاده اند
دل به فکر و بَددلی بنهاده اند
هوش مصنوعی: بدان که این افراد در خرابکاری گرفتار شده‌اند و دلشان را به فکر و بدگمانی سپرده‌اند.
مر جهنم کافران ر ا دم به دم
خود محیط است و فراگیرنده هم
هوش مصنوعی: جهنم همواره و به طور پیوسته کافران را در بر می‌گیرد و همه جا را فرا می‌گیرد.
بر تو نیکی گر رسد ز آهنگها
از غنیمت وز ظفر در جنگها
هوش مصنوعی: اگر نیکی و خوبی به تو برسد، آن را غنیمت بشمار و از پیروزی‌ها در نبردها بهره‌مند شو.
از حسد گردند بس اندوهناک
ور مصیبت رو کند و اشکست و باک
هوش مصنوعی: حسادت باعث می‌شود که انسان دچار اندوه و غم عمیق شود، و اگر مصیبت و مشکل پیش بیاید، احساس ناراحتی و درد بیشتری خواهد کرد.
می بگویند اینچنین از رأی خویش
ما گرفتیم احتیاط خود ز پیش
هوش مصنوعی: می‌گویند ما با احتیاط و در نظر گرفتن نظر خود، تصمیم گرفته‌ایم.
چون ز مجلسهای خود گردند باز
شادمان باشند از آن عُجب و ناز
هوش مصنوعی: وقتی که از مجالس خود باز می‌گردند، به خاطر خودبزرگ‌بینی و نعمت‌هایی که دارند خوشحال و سرمست می‌شوند.
ای محمّد (ص) گو تو بر ما کی رسد
غیر از آنچه شد نوشته در سند
هوش مصنوعی: ای محمد (ص) بگو که چه زمانی جز آنچه در سرنوشت ما نوشته شده، به ما خواهد رسید؟
یعنی اندر لوح کآنجا بالوضوح
داده ما را اختصاص اندر فتوح
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که ما در یک نوشته یا رکورد مشخص، به وضوح دیده شده‌ایم و به موفقیت‌ها یا دستاوردهای خاصی تعلق داریم. به عبارت دیگر، چیزی که ما به آن دست یافته‌ایم، به روشنی و درستی ثبت شده و به ما تعلق دارد.
کارساز ماست او در کل حال
مؤمنان را هست بر وی اتکال
هوش مصنوعی: او کارساز ماست و حال مؤمنان را می‌داند، بنابراین باید به او اعتماد کنیم.
چشم میدارید هیچ آیا شما
از دو نیکی جز یکی کآید به ما
هوش مصنوعی: شما منتظر چه چیزی هستید؟ آیا از دو خیر نمی‌خواهید که یکی از آن‌ها به ما برسد؟
گر که بُکشیم آن فتوح و نصرت است
کُشته ور گردیم روضه و رحمت است
هوش مصنوعی: اگر ما در میدان جنگ به پیروزی برسیم، این پیروزی برای ما عزت و افتخار است و اگر هم کشته شویم، بهشت و رحمت الهی نصیب ما خواهد شد.
چشم هم داریم ما کز حق عذاب
بر شما آید ز خسف و انقلاب
هوش مصنوعی: ما نیز تمایلی به چشم پوشی نداریم، زیرا عذاب خداوند می‌تواند بر سر شما بریزد و به طور ناگهانی و به شدت تغییراتی در زندگی‌تان ایجاد کند.
یا که اندر دست ما هنگام حرب
بر شما پیوسته آید قتل و ضرب
هوش مصنوعی: در شرایط جنگ، همیشه در دستان ما قتل و ضرب بر شما جاری خواهد شد.
پس شما باشید بر ما منتظر
آنچه کآن نیکی است اندر جهر و سرّ
هوش مصنوعی: پس شما منتظر باشید بر ما تا اینکه آنچه نیکوست، چه در آشکار و چه در پنهان، به ما برسد.
بر شما داریم هم ما انتظار
از هلاک و سوء حال و انغمار
هوش مصنوعی: ما هم مانند شما منتظریم تا از نابودی و وضعیت بد و غرق شدن نجات یابیم.
گو کنید از طَوع و کرّه انفاق چون
نیست مقبول از شما افعال دون
هوش مصنوعی: به جای اینکه از نیات و کارهای نیک با دلی ناپاک صحبت کنید، بهتر است به صرف انجام اعمال خوب اکتفا نکنید، چرا که این کارها از شما پذیرفته نخواهد شد.
جندب ابن قیس با فخر زمن
گفت رخصت ده که مانم در وطن
هوش مصنوعی: جندب ابن قیس از فخر زمان خواست که اجازه دهد او در زادگاهش بماند.
لیک بدهم از منال و مال خود
لشکرت را در تهیۀ ره مدد
هوش مصنوعی: اما من از چیزی که دارم، به لشکرت کمک می‌کنم تا در آماده‌سازی مسیرشان یاری رسانده باشم.
آمد آیت کاین است انفاق فضول
نیست انفاقی چنین حق را قبول
هوش مصنوعی: انفاق کردن در راه خدا، هرچقدر هم که زیاد باشد، بی‌فایده نیست و در واقع مورد پذیرش حق قرار می‌گیرد.
چون شما هستید قومی فاسقین
رفته بیرون از حدود و حکم دین
هوش مصنوعی: شما گروهی هستید که از قوانین و اصول دین خارج شده‌اید و به فساد رو آورده‌اید.
منع، ایشان را نکرد اندر حصول
تا از ایشان نفقه ها گردد قبول
هوش مصنوعی: اجازه نداد که آنها در رسیدن به هدف موفق شوند تا وقتی که هزینه‌ها و نیازهایشان مورد پذیرش قرار گیرد.
جز که ایشان بر خدا کافر شدند
هم برون از امر پیغمبر شدند
هوش مصنوعی: آنها نه تنها به خدا کافر شدند، بلکه از دستورات پیامبر نیز خارج شدند.
نیستشان دل بر نماز از غافلی
جز ز روی اضطرار و کاهلی
هوش مصنوعی: دلشان برای نماز تنگ نمی‌شود، جز در مواقعی که ناچار یا بی‌اهمیت می‌شوند.
نیکنند انفاق هم از مال خویش
جز ز روی کُره اندک یا که بیش
هوش مصنوعی: انفاق کردن از مال خود کار خوبی است، ولی مردم فقط در مواقعی که مالی کم یا زیاد دارند، این کار را انجام می‌دهند.
پس نیارد در شگفتت ز اتفاق
مال و هم اولاد ارباب نفاق
هوش مصنوعی: پس نباید از این که دارایی و فرزندان افراد متظاهر و فریبکار به یکباره زیاد می‌شود، شگفت‌زده شوی.
زآنکه نبود کثرت اولاد و مال
غیر استدراج و حرمان و وبال
هوش مصنوعی: زیرا که تعداد زیاد فرزندان و مال، نشانه‌ای از آزمون و مشکل و عذاب است.
غیر از این نبود که حق خواهد بدان
سازد ایشان را عذاب اندر جهان
هوش مصنوعی: جز این نیست که خداوند می‌خواهد ایشان را در این دنیا عذاب کند.
میرود جانشان به سختی از بدن
از علایق بر حیات پُر محن
هوش مصنوعی: جان آنها به زحمت از بدن جدا می‌شود، زیرا به چیزهایی که به زندگی پر از سختی ارتباط دارند، وابسته‌اند.
اندر آن حالی که در کفر ند سخت
کافر از دنیا برون بِکشند رخت
هوش مصنوعی: در آن لحظه‌ای که شخص کافر به شدت به کفر خود پایبند است، او را از دنیا بیرون می‌کشند.
می خورند ایشان به حق سوگند هین
کز شما باشند در اسلام و دین
هوش مصنوعی: این افراد به درستی می‌خورند و سوگند می‌خورند که شما در دین و آیین اسلام از آنها هستید.
از شما وآنگه نباشند آن کسان
لیک ترسند از شما اندر نهان
هوش مصنوعی: اگرچه آن افراد پیش شما نیستند، اما در خفا از شما ترس دارند.
ملجأیی یابند گر در چاره ها
در جبال و قلعه و مُغاره ها
هوش مصنوعی: در جستجو برای راه حلی، مکانی امن پیدا کنند، اتاقکی در کوه‌ها، قلعه‌ها و غارها.
یا به سوراخی که اندر وی خزند
روی از ترس شما آنجا کنند
هوش مصنوعی: در جایی پنهان می‌شوند که از ترس شماست و به گوشه‌ای عقب‌نشینی می‌کنند.
یعنی ار بُدشان پناهی در خفا
بازگشتندی با شتاب از شما
هوش مصنوعی: اگر آن‌ها در مخفی‌گاه پناهی داشته باشند، به سرعت از شما دور می‌شوند.
عیب جویند از تو ارباب نفاق
چون کنی تقسیم صدقات از سیاق
هوش مصنوعی: افرادی که خود را دروغین و نفاق‌کار می‌دانند، به دنبال ایرادگیری از تو هستند، زیرا وقتی که کمک‌های مالی را توزیع می‌کنی، رفتار و شخصیت واقعی‌ات را نشان می‌دهی.
کاین بود دور از طریق عدل و داد
بر یکی کم داد و بر دیگر زیاد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی از مسیر انصاف و عدالت دور شویم، در یک جا نادیده گرفتن یا کم گذاشتن برای کسی و در جای دیگر، زیاده‌روی و بی‌انصافی نسبت به دیگری اتفاق می‌افتد.
پس به دلخواه خود از آن صدقه ها
گر عطاء یابند یابیشان رضا
هوش مصنوعی: به دلخواه خود، اگر از آن صدقه‌ها چیزی به دست آورند، راضی خواهند بود.
ور که نی از آن عطا داده شوند
آن زمان گیرند خشم از ناپسند
هوش مصنوعی: هر کسی که از لطف و بخشش برخوردار نباشد، در آن زمان از ناپسندی‌ها خشمگین می‌شود.
ور شوند ایشان رضاء گاه قبول
بر هر آنچه حق دهدشان هم رسول
هوش مصنوعی: اگر آنان راضی شوند، جایی برای پذیرش خواهند یافت و بر هر چیزی که حق به آنان بدهد، رسول هم خواهد بود.
فضل حق گویند بس باشد به ما
زودمان بدهد ز فضل خود عطا
هوش مصنوعی: نعمت و کرم خداوند کافی است و به ما زودتر از آنچه که شایسته‌اش هستیم، عنایت کند.
در غنیمت وآنکه بفرستاده است
بیش از این بدهد که اینک داده است
هوش مصنوعی: در فرصت و موقعیتی که پیش آمده، آن شخصی که باید چیزی را ارسال کند، باید بیشتر از آنچه که تاکنون داده، ارسال کند.
ما به سوی حق به تحقیق و یقین
راغب و امیدواریم اینچنین
هوش مصنوعی: ما با اطمینان و یقین به سوی حقیقت حرکت می‌کنیم و امیدواریم که در این مسیر موفق شویم.
حاصل اینکه گر رضاء باشند و شاد
بر عطاء گویند و اینسان ز اعتقاد
هوش مصنوعی: در نهایت اگر رضایت و شادی وجود داشته باشد، بر بخشش و عطا صحبت می‌کنند و این موضوع ناشی از باور و اعتقاد است.
بهر ایشان بهتر اندر اقتضاست
هر که راضی شد به قسمت با خداست
هوش مصنوعی: برای آنها، بهترین انتخاب در موقعیت‌ها این است که هر کس به قسمت خود با خدا راضی باشد.
بعد از آن در صحت فعل رسول
مصرف صدقات را گفت از قبول
هوش مصنوعی: سپس در مورد درست بودن عمل پیامبر اشاره کرد که مصرف زکات‌ها را از قبول آن بیان کرد.
غیر از این نبود که باشد صدقه ها
بهر مسکین و فقیر و بینوا
هوش مصنوعی: جز این نیست که صدقه‌ها برای کمک به نیازمندان، فقرا و بی‌خانمان‌ها داده می‌شود.
هم بود دیگر ز بهر عاملین
جامع صدقات یعنی ز اهل دین
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی به خاطر کارهای نیکو و خیرخواهانه‌ای که انجام می‌دهد، مورد احترام و محبت افرادی که به دین و مذهب علاقه‌مند هستند، قرار می‌گیرد. در واقع، این افراد به خاطر فعالیت‌های خوبش برای کمک به دیگران و انجام صدقات، و به دلیل ارتباطش با دین، ارزش و جایگاه ویژه‌ای دارند.
وآن بود موقوف بر رأی امام
هر چه باشد اجر او بدهد تمام
هوش مصنوعی: این موضوع به تصمیم امام بستگی دارد و هر چه که او بخواهد، باید به طور کامل انجام شود.
هم دگر از بهر تألیف قلوب
تا به دین گردند مایل بی کروب
هوش مصنوعی: برای ایجاد پیوند و محبت بین دل‌ها، باید تلاش کرد تا افراد به ایمان و دین گرایش پیدا کنند و از مسیرهای نادرست دور شوند.
همچنان که بر حدوث اُلفتی
داد خاصان را ز صدقه قسمتی
هوش مصنوعی: همان‌طور که بر ایجاد دوستی و نزدیکی برای خاصان، سهمی از صدقه می‌دهد.
هم دگر تا گردنی در زندگی
وارهد از قید و بند بندگی
هوش مصنوعی: همه ما باید تا وقتی که در زندگی هستیم، از محدودیت‌های بندگی رهایی یابیم و به آزادی برسیم.
نزد ما آن بندگان مؤمنند
که به تحت شدتی بر بیّنند
هوش مصنوعی: بندگان مؤمن در نزد ما کسانی هستند که در شرایط سخت و دشوار به خداوند و ایمان خود پایبندند و در برابر مشکلات استوار باقی می‌مانند.
غارمین دیگر به معنی وام دار
کز ادای دِین دارند اضطرار
هوش مصنوعی: غارمین به افرادی اشاره دارد که به خاطر بدهی یا مسئولیت‌های مالی خود تحت فشار هستند و مجبورند به تعهداتشان عمل کنند. این افراد به نوعی در قید و بند قرض و وام‌هایی هستند که باید آن‌ها را پرداخت کنند.
قرض ایشان را ز بیت المال هم
کرد می باید اداء از بیش و کم
هوش مصنوعی: باید بدهی‌های آنها از بیت‌المال پرداخت شود و این پرداخت باید به طور کامل و بدون کم و کاست انجام گیرد.
هم دگر در راه حق یعنی جهاد
صرف آن فرض است اندر انقیاد
هوش مصنوعی: دیگر بر یکدیگر در مسیر حقیقت یعنی در جهاد، این مسأله ضروری است که در تسلیم قرار بگیریم.
هم دگر آن رهگذر و ابن السبیل
که ز مال خود بود دور آن خلیل
هوش مصنوعی: همانطور که آن مسافر و رهگذر که از مال و ثروت خود دور افتاده است، خلیل (ابراهیم) نیز بر دوری از ثروتش بود.
حاصل آنکه این جماعت از جهات
خاص میباشند از بهر زکات
هوش مصنوعی: نتیجه این که این گروه به دلایل خاصی وجود دارند که متعلق به زکات هستند.
این فریضه ثابت است از کردگار
کوست دانا بر حقوق و راستکار
هوش مصنوعی: این وظیفه همیشه و در هر زمانی از جانب خداوندی است که به حقوق و عدل آگاه است.