گنجور

۵- آیات ۳۸ تا ۴۵

یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا مٰا لَکُمْ إِذٰا قِیلَ لَکُمُ اِنْفِرُوا فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ اِثّٰاقَلْتُمْ إِلَی اَلْأَرْضِ أَ رَضِیتُمْ بِالْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا مِنَ اَلْآخِرَةِ فَمٰا مَتٰاعُ اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا فِی اَلْآخِرَةِ إِلاّٰ قَلِیلٌ (۳۸) إِلاّٰ تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ‌ عَذٰاباً أَلِیماً وَ یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ وَ لاٰ تَضُرُّوهُ شَیْئاً وَ اَللّٰهُ عَلیٰ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ (۳۹) إِلاّٰ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اَللّٰهُ إِذْ أَخْرَجَهُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا ثٰانِیَ اِثْنَیْنِ إِذْ هُمٰا فِی اَلْغٰارِ إِذْ یَقُولُ لِصٰاحِبِهِ لاٰ تَحْزَنْ إِنَّ اَللّٰهَ مَعَنٰا فَأَنْزَلَ اَللّٰهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَ أَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهٰا وَ جَعَلَ کَلِمَةَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا اَلسُّفْلیٰ وَ کَلِمَةُ اَللّٰهِ هِیَ اَلْعُلْیٰا وَ اَللّٰهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (۴۰) اِنْفِرُوا خِفٰافاً وَ ثِقٰالاً وَ جٰاهِدُوا بِأَمْوٰالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۴۱) لَوْ کٰانَ عَرَضاً قَرِیباً وَ سَفَراً قٰاصِداً لاَتَّبَعُوکَ وَ لٰکِنْ بَعُدَتْ عَلَیْهِمُ اَلشُّقَّةُ وَ سَیَحْلِفُونَ بِاللّٰهِ لَوِ اِسْتَطَعْنٰا لَخَرَجْنٰا مَعَکُمْ یُهْلِکُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ اَللّٰهُ یَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَکٰاذِبُونَ (۴۲) عَفَا اَللّٰهُ عَنْکَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتّٰی یَتَبَیَّنَ لَکَ اَلَّذِینَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ اَلْکٰاذِبِینَ (۴۳) لاٰ یَسْتَأْذِنُکَ اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللّٰهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ أَنْ یُجٰاهِدُوا بِأَمْوٰالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ بِالْمُتَّقِینَ (۴۴) إِنَّمٰا یَسْتَأْذِنُکَ اَلَّذِینَ لاٰ یُؤْمِنُونَ بِاللّٰهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ وَ اِرْتٰابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِی رَیْبِهِمْ یَتَرَدَّدُونَ (۴۵)

ای آن کسانی که گرویدید چیست مر شما را چون گفته شود مر شما را که بیرون روید در راه خدا سنگین می‌شوید بزمین آیا راضی شدید بزندگانی دنیا از آخرت پس نیست مایۀ تعیش زندگانی دنیا در آخرت مگر اندکی (۳۸) اگر بیرون نمی‌روید عذاب می‌کند شما را عذابی دردناک و بدل شما می‌گیرد گروهی غیر شما را و ضرر نمی‌رسانید او را چیزی و خدا بر همه چیز تواناست (۳۹) اگر یاری نکنید او را پس بحقیقت یاری کردش خدا وقتی که بیرون بردندش آنان که کافر شده بودند دویم در وقتی که آن دو در غار بودند هنگامی که مر همراهش را که اندوه مخور بدرستی که خدا با ماست پس فرو فرستاد خدا آرامش را بر او و تقویت کردش بلشگرهایی که نمی‌دید آنها را و گردانید کلمه آنان را که کافر شدند پایین و کلمه خدا آنست بالا و خدا غالب درست کردار است (۴۰) بیرون روید سبک و گران و جهاد کنید بمالهاتان و جانهاتان در راه خدا آن بهتر است شما را اگر باشید بدانید (۴۱) اگر بودی متاعی قریب الوصول و سفری آسان هر آینه پیروی کرده بودند ترا و لیکن دور شد بر ایشان مسافت و بزودی سوگند خواهند خورد بخدا که اگر توانسته بودیم هرآینه بیرون آمده بودیم با شما هلاک می‌گردانیدند نفسهای خود را و خدا می‌داند که ایشانند هر آینه دروغگویان (۴۲) عفو کرد خدا از تو چرا دستوری داد ایشان را تا آنکه ظاهر می‌شد مر ترا آنان که راست گفتند و می‌دانستی دروغگویان را (۴۳) دستوری نمی‌خواهند از تو آنان که می‌گروند بخدا و روز بازپسین که جهاد کنند بمالهاشان و جانهاشان و خدا داناست بپرهیزکاران (۴۴) جز این نیست دستوری نمی‌خواهد از تو مگر آنان که نمی‌گروند بخدا و روز بازپسین و شک کرد دلهاشان پس ایشان در شکشان متردد می‌باشند (۴۵)

« در بیان غزوة تبوک »

مر شما را ای گروه مؤمنین
چیست چون گویند چاوشان دین
کز مکان در راه حق بیرون روید
از گرانی بر زمین مایل شوید
ز آخرت راضی شدید آیا شما
بر حیات دنیوی از ناروا
پس نباشد این حیات دنیوی
غیر اندک نزد دار اخروی
گر که نی بیرون روید اندر قبول
سوی حربی که بود امر از رسول
بر شما باشد عذابی دردناک
حق شما را سازد از وجهی هلاک
هم بَدل سازد شما را در ظهور
جز شما بر قومی از نزدیک و دور
هم بنتوانید چیزی تا زیان
خود رسانیدش ز تعطیل زمان
خود به هر چیزی است قادر در وجود
که هم از وی دارد او بود و نمود
نصرت ار ندهید بر پیغمبرش
داد حق نصرت، هم او شد یاورش

« رفتن پیغمبر(ص) به غار ثور »

چونکه بنمودند کفارش برون
قصد قتلش هم نمودند از کمون
رفت و بوبکرش به صحبت یار بود
ثَانِیَ اثنَینِ إذ هُمَا فِی الغَار بود
خُفت آن شب مرتضی(ع) در بسترش
رفت با یار او به غار از کشورش
صبح رفتند از پی او مشرکان
تا به غار ثور از راه و نشان
گم شد آنجا پی نبردند ایچ راه
که به ماهی رفته زآنجا یا به ماه
مضطرب گردید یار نیک خو
سخت چون بودند اندر جستجو
صاحبش را گفت او محزون مباش
زآنکه حق با ما بود پنهان و فاش
حق فرستاد آن سکینۀ رحمتش
مطمئن تا گشت دل در ساعتش
کرد تأییدش به لشکرهای غیب
تا بود محفوظ در مأوای غیب
شد جُنُودٍ لَّم تَرَوهَا سوی غار
از پی حفظ رسول الله و یار
بازگرداندند اعداء را تمام
مطمئن مانند تا در آن مقام
می بگرداند آن حدیث کافران
پست و بیمقدار اندر امتحان
داد رفعت دعوت اسلام را
بر رسول اتمام کرد اکرام را
غالب و داناست حق در کارها
بر زوال خصم و عون یارها
ذکر قصۀ غار خلاّق الانام
بهر این فرمود اندر این مقام
که پیمبر اندر آن وقتی که بود
یار او یک تن حقش یاری نمود
نیست منصور خدا محتاج کس
نصرت حق چون رسد از پیش و پس
پس برون باید روید اندر تبوک
ار ثقیلید ار سبک بهر سلوک
گر غنی باشید یعنی یا فقیر
یا سواره یا پیاده ناگزیر
رفت باید سوی حرب از جزء و کل
با رسول آن شاه و سرخیل رسل
هم کنید از مال و نفس خود جهاد
در ره حق وین است بِه از علم و داد
گر که دانید این شما را بهتر است
درج اندر قطره بحر گوهر است
امر بر رفتن چو شد سوی تبوک
فرقه ای گشتند ساعی در سلوک
وآن ز انصار و مهاجر از کبار
بوده اند ایشان به رغبت و اختیار
فرقه ای بودند کاره زآن سفر
لیک ز امر حق نپیچیدند سر
فرقه ای هم از منافق سیرتان
خواستند اذن توقف در مکان
آمد این آیت که گر بود این سفر
سهل و نزدیک این کسان را در نظر
بهر طمع و زرّ و مال دنیوی
می نمودندت به رفتن پیروی
لیک چون طیِ مسافت شد بعید
بهر ایشان صعب و شاق آمد پدید
زود باشد که خورند ایشان قسم
کاستطاعت گر که ما را بود هم
با شما می آمدیم اندر جهاد
باشد این گفتارشان کذب و فساد
از یمین کذب بی تشویش و باک
نفس خود را افکنند اندر هلاک
داند آن دانندة غیب و شهود
کاذبند ایشان به سوگند و عهود
زآنکه دارند استطاعت بر خروج
لیک مایل نیست جانشان بر عروج
خواستند اذن توقف از رسول
زآنکه میبودند از رفتن ملول
مغتنم دانست سلطان خرد
تا بمانند آن دورویان در بلد
آمد آیت کز چه دادی اذنشان
عفو فرماید خدایت بی گمان
کز توقف قصدشان باشد فساد
نی که تنها کاهلی اندر جهاد
بر پیمبر نی که این تقصیر بود
ترک اولی بلکه در تدبیر بود
بود اولی گر که می کردی درنگ
تا تو را روشن شدی شهد و شرنگ
تا که گوید راست در آن اعتذار
کاذبان را هم بدانستی شعار
چون نبودی واقف از احوالشان
تا چه باشد علت اهمالشان
پس بُدی اولی که اندر ابتدا
رخصت ایشان را ندادی برملا
تا که روشن می شدت از کردگار
صدق و کذب واقفین در اعتذار
از تو دستوری نجویند از وداد
مؤمنان متّقی بهر جهاد
که بود ایمانشان بی معذرت
بر خدا و هم به روز آخرت
نیست یعنی بر اجازت احتیاج
شیر باشد میل رزم او را مزاج
چون فراهم گردد اسباب نبرد
کی تواند بود ساکن شیر و مرد
کرد چون عزم تبوک آن نیک نام
مرتضی را گفت ماند در مقام
گفته بودش زآنکه جبریل این سفر
نیست لازم حیدر فرخنده فر
زآنکه افتد صلح و برخیزد خلاف
نیست تشویش از نبرد و از مصاف
شیر حق را گو بمان اندر مکان
بهر حفظ شهر و اموال و زنان
زآنکه باشند آن دو رویان در کمین
فتنه ای را پس صلاح آمد چنین
لاجرم فرمود او نایب مناب
آنکه را زو زهرة دریا بُد آب
چند روزی چون بر این آهنگ گشت
بیشه بر شیر از توقف تنگ گشت
بر میان بربست در دم تیغ تیز
بر تبوک او شد روان بهر ستیز
چون پیمبر دید گفتش کز چه رو
آمدی هِشتی سرا را بر عدو
گفت باشد در پناهم شهر و شاه
لیک طعن دشمن آوردم به راه
که علی را با زنان و کودکان
هِشت اندر خانه آن فخر زمان
دیگران را بُرد با خود ز ائتلاف
بوده است از وی مکدّر بی خلاف
گفت بعد از من به غیر از بوتراب
نیست در دنیا و دین نایب مناب
تو مشو غمگین ز طعن دشمنان
کی ز بانگ سگ ز ره شد کاروان
بازگرد ای شیر حق بر جای خود
منتظر می باش بر هیجای خود
وقت رزمت تا رسد با مشرکین
حق بود آگه ز حال متقین
حاصل آنکه صبر نارد مرد کار
تا دهندش اذن بهر کارزار
کی تواند کرد هرگز صبر مرد
تا دهند او را اجازت بر نبرد
برخلاف این منافق سیرتان
کز تو خواهند اذن ماندن در مکان
نیست ایمان آن کسان را بالیقین
بر خدا و بر کتاب و یوم دین
در شک افتاده است ایشان را قلوب
واندر آن ریبند حیران با ذنوب
۴- آیات ۲۷ تا ۳۷: ثُمَّ یَتُوبُ اَللّٰهُ مِنْ بَعْدِ ذٰلِکَ عَلیٰ مَنْ یَشٰاءُ وَ اَللّٰهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۲۷) یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا اَلْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاٰ یَقْرَبُوا اَلْمَسْجِدَ اَلْحَرٰامَ بَعْدَ عٰامِهِمْ هٰذٰا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شٰاءَ إِنَّ اَللّٰهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (۲۸) قٰاتِلُوا اَلَّذِینَ لاٰ یُؤْمِنُونَ بِاللّٰهِ وَ لاٰ بِالْیَوْمِ اَلْآخِرِ وَ لاٰ یُحَرِّمُونَ مٰا حَرَّمَ اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ لاٰ یَدِینُونَ دِینَ اَلْحَقِّ مِنَ اَلَّذِینَ أُوتُوا اَلْکِتٰابَ حَتّٰی یُعْطُوا اَلْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَ هُمْ صٰاغِرُونَ (۲۹) وَ قٰالَتِ اَلْیَهُودُ عُزَیْرٌ اِبْنُ اَللّٰهِ وَ قٰالَتِ اَلنَّصٰاریٰ اَلْمَسِیحُ‌ اِبْنُ اَللّٰهِ ذٰلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوٰاهِهِمْ یُضٰاهِؤُنَ قَوْلَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قٰاتَلَهُمُ اَللّٰهُ أَنّٰی یُؤْفَکُونَ (۳۰) اِتَّخَذُوا أَحْبٰارَهُمْ وَ رُهْبٰانَهُمْ أَرْبٰاباً مِنْ دُونِ اَللّٰهِ وَ اَلْمَسِیحَ اِبْنَ مَرْیَمَ وَ مٰا أُمِرُوا إِلاّٰ لِیَعْبُدُوا إِلٰهاً وٰاحِداً لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ سُبْحٰانَهُ عَمّٰا یُشْرِکُونَ (۳۱) یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اَللّٰهِ بِأَفْوٰاهِهِمْ وَ یَأْبَی اَللّٰهُ إِلاّٰ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ اَلْکٰافِرُونَ (۳۲) هُوَ اَلَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدیٰ وَ دِینِ اَلْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی اَلدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ اَلْمُشْرِکُونَ (۳۳) یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کَثِیراً مِنَ اَلْأَحْبٰارِ وَ اَلرُّهْبٰانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوٰالَ اَلنّٰاسِ بِالْبٰاطِلِ وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ اَلَّذِینَ یَکْنِزُونَ اَلذَّهَبَ وَ اَلْفِضَّةَ وَ لاٰ یُنْفِقُونَهٰا فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذٰابٍ أَلِیمٍ (۳۴) یَوْمَ یُحْمیٰ عَلَیْهٰا فِی نٰارِ جَهَنَّمَ فَتُکْویٰ بِهٰا جِبٰاهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هٰذٰا مٰا کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا مٰا کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ (۳۵) إِنَّ عِدَّةَ اَلشُّهُورِ عِنْدَ اَللّٰهِ اِثْنٰا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتٰابِ اَللّٰهِ یَوْمَ خَلَقَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ مِنْهٰا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذٰلِکَ اَلدِّینُ اَلْقَیِّمُ فَلاٰ تَظْلِمُوا فِیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ وَ قٰاتِلُوا اَلْمُشْرِکِینَ کَافَّةً کَمٰا یُقٰاتِلُونَکُمْ کَافَّةً وَ اِعْلَمُوا أَنَّ اَللّٰهَ مَعَ اَلْمُتَّقِینَ (۳۶) إِنَّمَا اَلنَّسِیءُ زِیٰادَةٌ فِی اَلْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ اَلَّذِینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عٰاماً وَ یُحَرِّمُونَهُ عٰاماً لِیُوٰاطِؤُا عِدَّةَ مٰا حَرَّمَ اَللّٰهُ فَیُحِلُّوا مٰا حَرَّمَ اَللّٰهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمٰالِهِمْ وَ اَللّٰهُ لاٰ یَهْدِی اَلْقَوْمَ اَلْکٰافِرِینَ (۳۷)۶- آیات ۴۶ تا ۶۰: وَ لَوْ أَرٰادُوا اَلْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَ لٰکِنْ کَرِهَ اَللّٰهُ اِنْبِعٰاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَ قِیلَ اُقْعُدُوا مَعَ اَلْقٰاعِدِینَ (۴۶) لَوْ خَرَجُوا فِیکُمْ مٰا زٰادُوکُمْ إِلاّٰ خَبٰالاً وَ لَأَوْضَعُوا خِلاٰلَکُمْ یَبْغُونَکُمُ اَلْفِتْنَةَ وَ فِیکُمْ سَمّٰاعُونَ لَهُمْ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ بِالظّٰالِمِینَ (۴۷) لَقَدِ اِبْتَغَوُا اَلْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَکَ‌ اَلْأُمُورَ حَتّٰی جٰاءَ اَلْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اَللّٰهِ وَ هُمْ کٰارِهُونَ (۴۸) وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ اِئْذَنْ لِی وَ لاٰ تَفْتِنِّی أَلاٰ فِی اَلْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکٰافِرِینَ (۴۹) إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْکَ مُصِیبَةٌ یَقُولُوا قَدْ أَخَذْنٰا أَمْرَنٰا مِنْ قَبْلُ وَ یَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ (۵۰) قُلْ لَنْ یُصِیبَنٰا إِلاّٰ مٰا کَتَبَ اَللّٰهُ لَنٰا هُوَ مَوْلاٰنٰا وَ عَلَی اَللّٰهِ فَلْیَتَوَکَّلِ اَلْمُؤْمِنُونَ (۵۱) قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنٰا إِلاّٰ إِحْدَی اَلْحُسْنَیَیْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَنْ یُصِیبَکُمُ اَللّٰهُ بِعَذٰابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَیْدِینٰا فَتَرَبَّصُوا إِنّٰا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ (۵۲) قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً لَنْ یُتَقَبَّلَ مِنْکُمْ إِنَّکُمْ کُنْتُمْ قَوْماً فٰاسِقِینَ (۵۳) وَ مٰا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقٰاتُهُمْ إِلاّٰ أَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللّٰهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لاٰ یَأْتُونَ اَلصَّلاٰةَ إِلاّٰ وَ هُمْ کُسٰالیٰ وَ لاٰ یُنْفِقُونَ إِلاّٰ وَ هُمْ کٰارِهُونَ (۵۴) فَلاٰ تُعْجِبْکَ أَمْوٰالُهُمْ وَ لاٰ أَوْلاٰدُهُمْ إِنَّمٰا یُرِیدُ اَللّٰهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِهٰا فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کٰافِرُونَ (۵۵) وَ یَحْلِفُونَ بِاللّٰهِ إِنَّهُمْ لَمِنْکُمْ وَ مٰا هُمْ مِنْکُمْ وَ لٰکِنَّهُمْ قَوْمٌ یَفْرَقُونَ (۵۶) لَوْ یَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغٰارٰاتٍ أَوْ مُدَّخَلاً لَوَلَّوْا إِلَیْهِ وَ هُمْ یَجْمَحُونَ (۵۷) وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی اَلصَّدَقٰاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهٰا رَضُوا وَ إِنْ لَمْ یُعْطَوْا مِنْهٰا إِذٰا هُمْ یَسْخَطُونَ (۵۸) وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ قٰالُوا حَسْبُنَا اَللّٰهُ سَیُؤْتِینَا اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنّٰا إِلَی اَللّٰهِ رٰاغِبُونَ (۵۹) إِنَّمَا اَلصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ اَلْمَسٰاکِینِ وَ اَلْعٰامِلِینَ عَلَیْهٰا وَ اَلْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی اَلرِّقٰابِ وَ اَلْغٰارِمِینَ وَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ اِبْنِ اَلسَّبِیلِ فَرِیضَةً مِنَ اَللّٰهِ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (۶۰)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا مٰا لَکُمْ إِذٰا قِیلَ لَکُمُ اِنْفِرُوا فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ اِثّٰاقَلْتُمْ إِلَی اَلْأَرْضِ أَ رَضِیتُمْ بِالْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا مِنَ اَلْآخِرَةِ فَمٰا مَتٰاعُ اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا فِی اَلْآخِرَةِ إِلاّٰ قَلِیلٌ (۳۸) إِلاّٰ تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ‌ عَذٰاباً أَلِیماً وَ یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ وَ لاٰ تَضُرُّوهُ شَیْئاً وَ اَللّٰهُ عَلیٰ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ (۳۹) إِلاّٰ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اَللّٰهُ إِذْ أَخْرَجَهُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا ثٰانِیَ اِثْنَیْنِ إِذْ هُمٰا فِی اَلْغٰارِ إِذْ یَقُولُ لِصٰاحِبِهِ لاٰ تَحْزَنْ إِنَّ اَللّٰهَ مَعَنٰا فَأَنْزَلَ اَللّٰهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَ أَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهٰا وَ جَعَلَ کَلِمَةَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا اَلسُّفْلیٰ وَ کَلِمَةُ اَللّٰهِ هِیَ اَلْعُلْیٰا وَ اَللّٰهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (۴۰) اِنْفِرُوا خِفٰافاً وَ ثِقٰالاً وَ جٰاهِدُوا بِأَمْوٰالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۴۱) لَوْ کٰانَ عَرَضاً قَرِیباً وَ سَفَراً قٰاصِداً لاَتَّبَعُوکَ وَ لٰکِنْ بَعُدَتْ عَلَیْهِمُ اَلشُّقَّةُ وَ سَیَحْلِفُونَ بِاللّٰهِ لَوِ اِسْتَطَعْنٰا لَخَرَجْنٰا مَعَکُمْ یُهْلِکُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ اَللّٰهُ یَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَکٰاذِبُونَ (۴۲) عَفَا اَللّٰهُ عَنْکَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتّٰی یَتَبَیَّنَ لَکَ اَلَّذِینَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ اَلْکٰاذِبِینَ (۴۳) لاٰ یَسْتَأْذِنُکَ اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللّٰهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ أَنْ یُجٰاهِدُوا بِأَمْوٰالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ بِالْمُتَّقِینَ (۴۴) إِنَّمٰا یَسْتَأْذِنُکَ اَلَّذِینَ لاٰ یُؤْمِنُونَ بِاللّٰهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ وَ اِرْتٰابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِی رَیْبِهِمْ یَتَرَدَّدُونَ (۴۵)
هوش مصنوعی: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! چرا وقتی به شما گفته می‌شود که در راه خدا حرکت کنید، سنگین و سست می‌شوید و به زمین می‌چسبید؟ آیا به زندگی دنیا راضی شده‌اید و آخرت را رها کرده‌اید؟ این زندگی دنیا در آخرت هیچ بهایی ندارد جز کمی. اگر حرکت نکنید، خدا شما را عذاب خواهد کرد و قومی دیگر را به جای شما قرار می‌دهد. و خدا بر همه چیز تواناست. اگر او را یاری نکنید، خداوند او را یاری کرده است و در زمانی که کافران او را از مکه بیرون کردند، او دومین نفر بود که در غار پنهان شد و به رفیقش گفت: «نترس، خدا با ماست.» و خدا آرامش را بر او نازل کرد و با لشکریان نامرئی او را یاری کرد و کلام کافران را پست و کلام خدا را بالا برد. خداوند عزیز و حکیم است. حرکت کنید، چه سبک و چه سنگین، و با اموال و جان‌های خود در راه خدا جهاد کنید؛ این برای شما بهتر است اگر بدانید. اگر مسلسل نزدیک و سفری آسان بود، حتماً شما از او پیروی می‌کردید، اما دشواری سفر باعث شده که از شما فاصله بگیرند و حالا به خدا قسم می‌خورند که اگر توان داشتند، با شما می‌آمدند. آن‌ها به خودشان آسیب می‌زنند و خدا می‌داند که آن‌ها دروغگویند. خداوند از تو معذور است؛ چرا به آن‌ها اجازه دادی تا معلوم شود کدامیک راست می‌گویند و کدامیک دروغگویند؟ کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان دارند، نباید از تو اجازه بگیرند تا در راه خدا جهاد کنند. خداوند به پرهیزکاران آگاه است. فقط کسانی از تو اجازه می‌گیرند که به خدا و روز قیامت ایمان ندارند و دل‌هایشان دچار شک و تردید است و در شک خود در تردید هستند.
ای آن کسانی که گرویدید چیست مر شما را چون گفته شود مر شما را که بیرون روید در راه خدا سنگین می‌شوید بزمین آیا راضی شدید بزندگانی دنیا از آخرت پس نیست مایۀ تعیش زندگانی دنیا در آخرت مگر اندکی (۳۸) اگر بیرون نمی‌روید عذاب می‌کند شما را عذابی دردناک و بدل شما می‌گیرد گروهی غیر شما را و ضرر نمی‌رسانید او را چیزی و خدا بر همه چیز تواناست (۳۹) اگر یاری نکنید او را پس بحقیقت یاری کردش خدا وقتی که بیرون بردندش آنان که کافر شده بودند دویم در وقتی که آن دو در غار بودند هنگامی که مر همراهش را که اندوه مخور بدرستی که خدا با ماست پس فرو فرستاد خدا آرامش را بر او و تقویت کردش بلشگرهایی که نمی‌دید آنها را و گردانید کلمه آنان را که کافر شدند پایین و کلمه خدا آنست بالا و خدا غالب درست کردار است (۴۰) بیرون روید سبک و گران و جهاد کنید بمالهاتان و جانهاتان در راه خدا آن بهتر است شما را اگر باشید بدانید (۴۱) اگر بودی متاعی قریب الوصول و سفری آسان هر آینه پیروی کرده بودند ترا و لیکن دور شد بر ایشان مسافت و بزودی سوگند خواهند خورد بخدا که اگر توانسته بودیم هرآینه بیرون آمده بودیم با شما هلاک می‌گردانیدند نفسهای خود را و خدا می‌داند که ایشانند هر آینه دروغگویان (۴۲) عفو کرد خدا از تو چرا دستوری داد ایشان را تا آنکه ظاهر می‌شد مر ترا آنان که راست گفتند و می‌دانستی دروغگویان را (۴۳) دستوری نمی‌خواهند از تو آنان که می‌گروند بخدا و روز بازپسین که جهاد کنند بمالهاشان و جانهاشان و خدا داناست بپرهیزکاران (۴۴) جز این نیست دستوری نمی‌خواهد از تو مگر آنان که نمی‌گروند بخدا و روز بازپسین و شک کرد دلهاشان پس ایشان در شکشان متردد می‌باشند (۴۵)
هوش مصنوعی: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چرا وقتی به شما گفته می‌شود که در راه خدا حرکت کنید، سنگین می‌شوید و در زمین می‌نشینید؟ آیا به زندگی دنیوی از زندگی آخرت راضی شده‌اید؟ بدانید که زندگی دنیا در مقایسه با آخرت خیلی ناچیز است. اگر از رفتن امتناع کنید، خدا شما را به عذابی دردناک مجازات می‌کند و گروهی دیگر را به جای شما می‌گیرد، و هیچ چیز نمی‌تواند به او آسیب برساند زیرا خدا بر همه چیز قادر است. اگر به او کمک نکنید، خدا خودش در کمک به او یاری‌اش کرد زمانی که او را کافران بیرون کردند. در آن زمان که او و همراهش در غار بودند، همراهش را دلداری داد و گفت: نگران نباش، خدا با ماست. سپس خدا آرامش را بر او نازل کرد و او را با لشگریانی تقویت کرد که نمی‌دیدند، و کلام کافران را پست گردانید و کلام خدا بالا رفت. خدا همواره پیروز و حکیم است. بروید، چه سبک و چه سنگین، و با مال و جانتان در راه خدا جهاد کنید که این برای شما بهتر است اگر بدانید. اگر کالایی نزدیک و سفری آسان بود، حتماً از شما پیروی می‌کردند، ولی مسیر برایشان دور شد و به زودی سوگند خواهند خورد که اگر توانسته بودند حتماً با شما بیرون می‌رفتند. آنها جان‌های خود را هلاک می‌کنند و خدا می‌داند که آنها دروغگویان هستند. خدا از تو عفو کرد، چرا که دستور داد تا کسانی که راست گفته‌اند و دروغگویان را مشخص کند. آنها که به خدا و روز قیامت ایمان ندارند، از تو هیچ دستوری نمی‌خواهند و دل‌هایشان در شک و تردید است.
« در بیان غزوة تبوک »
هوش مصنوعی: در مورد سفر تبوک توضیحاتی ارائه شده است.
مر شما را ای گروه مؤمنین
چیست چون گویند چاوشان دین
هوش مصنوعی: ای گروه مؤمنان، شما چه چیزی از حقیقت دین می‌دانید، وقتی کسی از سوی دین شما را در حال خبر دادن می‌بیند؟
کز مکان در راه حق بیرون روید
از گرانی بر زمین مایل شوید
هوش مصنوعی: اگر از سمت نادرست و بار اضافی خود خارج شوید، در مسیر حقیقت قرار می‌گیرید و دیگر بر روی زمین سنگینی نخواهید کرد.
ز آخرت راضی شدید آیا شما
بر حیات دنیوی از ناروا
هوش مصنوعی: آیا شما از زندگی در این دنیا به خاطر آخرت راضی شدید، حتی اگر این زندگی شامل ناپاکی‌ها باشد؟
پس نباشد این حیات دنیوی
غیر اندک نزد دار اخروی
هوش مصنوعی: زندگی دنیوی جز اندکی ارزش ندارد و در مقابل بهشت و آخرت، اهمیت چندانی ندارد.
گر که نی بیرون روید اندر قبول
سوی حربی که بود امر از رسول
هوش مصنوعی: اگر کسی از قبول حق و حقیقت خارج شود، به جنگ و مخالفت با آن خواهد رفت، و این فرمان از جانب پیامبر صادر شده است.
بر شما باشد عذابی دردناک
حق شما را سازد از وجهی هلاک
هوش مصنوعی: بر شما عذابی سخت خواهد بود که از جهتی به هلاکت شما منجر می‌شود.
هم بَدل سازد شما را در ظهور
جز شما بر قومی از نزدیک و دور
هوش مصنوعی: او می‌تواند شما را به گونه‌ای شبیه خودتان در میان مردم از نزدیک و دور تبدیل کند.
هم بنتوانید چیزی تا زیان
خود رسانیدش ز تعطیل زمان
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌توانید چیزی را به خود زیان برسانید اگر زمان را به درستی استفاده کنید و آن را هدر ندهید.
خود به هر چیزی است قادر در وجود
که هم از وی دارد او بود و نمود
هوش مصنوعی: هر موجودی که در جهان وجود دارد، به خاطر خود آن موجود است که می‌تواند به هر چیزی دسترسی پیدا کند و از آن بهره‌برداری کند.
نصرت ار ندهید بر پیغمبرش
داد حق نصرت، هم او شد یاورش
هوش مصنوعی: اگر خداوند یاری نبخشد به پیامبرش، حق یاری به او داده شده و همین ایستادگی و حمایت به او تعلق می‌گیرد.
« رفتن پیغمبر(ص) به غار ثور »
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام (ص)، در زمانی که تحت تعقیب دشمنان خود بود، به غار ثور پناه برد. این غار در نزدیکی مکه واقع شده و به عنوان مکانی امن برای او در دوران سختی و خطر شناخته می‌شود. در آنجا، پیامبر و همراهش، حضرت ابوبکر، به مدت چند روز مخفیانه اقامت کردند تا از نظر دشمنان دور بمانند و به تدبیر اوضاع بپردازند. این واقعه نشان‌دهنده شجاعت و اعتماد به نفس پیامبر در مقابل چالش‌ها و تهدیدات بود.
چونکه بنمودند کفارش برون
قصد قتلش هم نمودند از کمون
هوش مصنوعی: زمانی که کافران نیت خود را نشان دادند، قصد کردند او را به قتل برسانند در حالیکه در خفا بودند.
رفت و بوبکرش به صحبت یار بود
ثَانِیَ اثنَینِ إذ هُمَا فِی الغَار بود
هوش مصنوعی: او رفت و با دوستی که در کنار او بود، در غار پنهان شد، به گونه‌ای که آن دو نفر در آن مکان تنها بودند.
خُفت آن شب مرتضی(ع) در بسترش
رفت با یار او به غار از کشورش
هوش مصنوعی: در آن شب، مرتضی(ع) در تخت خوابش خوابش برد و با همراهش به غاری در سرزمینش رفت.
صبح رفتند از پی او مشرکان
تا به غار ثور از راه و نشان
هوش مصنوعی: صبح، مشرکان به دنبال او به سمت غار ثور رفتند و از روی نشانه‌ها و مسیرهایی که داشت، جستجو کردند.
گم شد آنجا پی نبردند ایچ راه
که به ماهی رفته زآنجا یا به ماه
هوش مصنوعی: در آنجا گم شد و هیچ راهی به دست نیامد که مشخص کند آیا به سمت ماهی رفته یا به سوی ماه.
مضطرب گردید یار نیک خو
سخت چون بودند اندر جستجو
هوش مصنوعی: دوست خوب در جستجوی چیزی به شدت مضطرب و نگران شده بود.
صاحبش را گفت او محزون مباش
زآنکه حق با ما بود پنهان و فاش
هوش مصنوعی: گفتند که نگران نباش، چون حق همیشه با ماست، چه پنهان باشد و چه آشکار.
حق فرستاد آن سکینۀ رحمتش
مطمئن تا گشت دل در ساعتش
هوش مصنوعی: خداوند آرامش و رحمت خود را فرستاد و دل را در آن لحظه مطمئن و آرام کرد.
کرد تأییدش به لشکرهای غیب
تا بود محفوظ در مأوای غیب
هوش مصنوعی: خداوند حمایت و پشتیبانی خویش را برای لشکرهای پنهان فرستاد تا حفظ شود در جایگاه امن و نهان.
شد جُنُودٍ لَّم تَرَوهَا سوی غار
از پی حفظ رسول الله و یار
هوش مصنوعی: گروهی آماده شدند که برای محافظت از پیامبر و یارانش به غار بروند، هرچند که آن‌ها را نمی‌دیدید.
بازگرداندند اعداء را تمام
مطمئن مانند تا در آن مقام
هوش مصنوعی: دشمنان را به طور کامل و با اطمینان به سر جای خود بازگرداندند تا در آن موقعیت بمانند.
می بگرداند آن حدیث کافران
پست و بیمقدار اندر امتحان
هوش مصنوعی: آن حدیث کافران ناپسند و بی‌ارزش را در آزمون به حرکت در می‌آورد.
داد رفعت دعوت اسلام را
بر رسول اتمام کرد اکرام را
هوش مصنوعی: دعوت اسلام به رسول خدا عزت و عظمت بخشید و آن را به نهایت خود رساند.
غالب و داناست حق در کارها
بر زوال خصم و عون یارها
هوش مصنوعی: حق همیشه برتری و دانش دارد و در امور، بر زوال دشمنان تسلط می‌یابد و به یاران کمک می‌کند.
ذکر قصۀ غار خلاّق الانام
بهر این فرمود اندر این مقام
هوش مصنوعی: داستان غار، که به خالق عالم مربوط می‌شود، به همین دلیل در اینجا بیان شده است.
که پیمبر اندر آن وقتی که بود
یار او یک تن حقش یاری نمود
هوش مصنوعی: زمانی که پیامبر در کنار یار خود بود، تنها یک نفر از او حمایت کرده و حقش را یاری کرد.
نیست منصور خدا محتاج کس
نصرت حق چون رسد از پیش و پس
هوش مصنوعی: منصور، که در واقعیت مظهر قدرت خداوند است، هرگز به کمک و حمایت دیگران نیاز ندارد. زمانی که یاری حق از سوی خداوند فرا برسد، هیچ نیازی به دیگران نیست.
پس برون باید روید اندر تبوک
ار ثقیلید ار سبک بهر سلوک
هوش مصنوعی: باید از تبوک بیرون رفت، چه کار سختی باشد و چه آسان، تا در مسیر سلوک قرار گرفت.
گر غنی باشید یعنی یا فقیر
یا سواره یا پیاده ناگزیر
هوش مصنوعی: اگر غنی و ثروتمند باشید، چه فقیر باشید، چه سوار بر مرکب یا پیاده، در هر حال ناگزیر خواهید بود.
رفت باید سوی حرب از جزء و کل
با رسول آن شاه و سرخیل رسل
هوش مصنوعی: باید به سوی جنگ بروم، چه به جزئیات و چه به کل، با پیامبر آن پادشاه و پیشوای پیامبران.
هم کنید از مال و نفس خود جهاد
در ره حق وین است بِه از علم و داد
هوش مصنوعی: با اموال و جان خود در راه حق تلاش کنید، زیرا این کار از علم و انصاف بهتر است.
گر که دانید این شما را بهتر است
درج اندر قطره بحر گوهر است
هوش مصنوعی: اگر شما این را بدانید، بهتر است که در این موضوع خود را کوچک و محدود کنید، زیرا مانند گوهری هستید که در یک قطره از دریا جای دارد.
امر بر رفتن چو شد سوی تبوک
فرقه ای گشتند ساعی در سلوک
هوش مصنوعی: وقتی فرمان حرکت به سوی تبوک صادر شد، عده‌ای در تلاش و کوشش برای رسیدن به هدف خود قرار گرفتند.
وآن ز انصار و مهاجر از کبار
بوده اند ایشان به رغبت و اختیار
هوش مصنوعی: آنها از گروه‌های انصار و مهاجر بودند و افراد برجسته‌ای به شمار می‌آمدند که با میل و خواست خود به این جمع پیوسته بودند.
فرقه ای بودند کاره زآن سفر
لیک ز امر حق نپیچیدند سر
هوش مصنوعی: گروهی از سفر بازگشتند و کارهای مهمی انجام دادند، اما در برابر فرمان حق از راه راست منحرف نشدند.
فرقه ای هم از منافق سیرتان
خواستند اذن توقف در مکان
هوش مصنوعی: گروهی از نفاق‌کاران خواستار اجازه‌ای شدند تا مدتی در یک مکان بمانند.
آمد این آیت که گر بود این سفر
سهل و نزدیک این کسان را در نظر
هوش مصنوعی: این آیه می‌گوید که اگر سفر به سوی خدا آسان و نزدیک بود، این افراد را در نظر بگیرید.
بهر طمع و زرّ و مال دنیوی
می نمودندت به رفتن پیروی
هوش مصنوعی: به خاطر طمع و زر و مال دنیا، به تو نشان می‌دادند که به دنبال آن بروی.
لیک چون طیِ مسافت شد بعید
بهر ایشان صعب و شاق آمد پدید
هوش مصنوعی: اما زمانی که مسافت طولانی شد، برای آنها راه دشوار و سخت نمایان گشت.
زود باشد که خورند ایشان قسم
کاستطاعت گر که ما را بود هم
هوش مصنوعی: به زودی آنها خواهند فهمید که اگر ما هم توانایی داشتیم، می‌توانستیم کارهای بزرگتری انجام دهیم.
با شما می آمدیم اندر جهاد
باشد این گفتارشان کذب و فساد
هوش مصنوعی: اگر با شما در نبرد می‌آمدیم، این سخنانشان دروغ و نادرست است.
از یمین کذب بی تشویش و باک
نفس خود را افکنند اندر هلاک
هوش مصنوعی: از سمت راست دروغ و بدون نگرانی و ترس، نفس خود را به سمت هلاکت بیندازند.
داند آن دانندة غیب و شهود
کاذبند ایشان به سوگند و عهود
هوش مصنوعی: آن کسی که علم به نادیدنی‌ها و دیده‌ها دارد، می‌داند که آنهایی که به سوگند و عهد خود تکیه می‌کنند، در حقیقت دروغگویند.
زآنکه دارند استطاعت بر خروج
لیک مایل نیست جانشان بر عروج
هوش مصنوعی: آنها توانایی رفتن به سمت هدف را دارند، اما تمایلی به ترک شرایط موجود و رسیدن به قله‌های بلندتر ندارند.
خواستند اذن توقف از رسول
زآنکه میبودند از رفتن ملول
هوش مصنوعی: آنها از پیامبر اجازه خواستند که بمانند، زیرا از رفتن خسته و دلزده بودند.
مغتنم دانست سلطان خرد
تا بمانند آن دورویان در بلد
هوش مصنوعی: سلطان خرد فرصتی را درک کرد تا مانند آن دوچهره‌ها در این سرزمین پا برجا بماند.
آمد آیت کز چه دادی اذنشان
عفو فرماید خدایت بی گمان
هوش مصنوعی: آیتی نازل شده که نشان می‌دهد پروردگارت بی‌شک عذر آنها را می‌پذیرد و به آنها بخشش می‌کند.
کز توقف قصدشان باشد فساد
نی که تنها کاهلی اندر جهاد
هوش مصنوعی: اگر تصمیم به توقف داشته باشند، باعث فساد خواهند شد، نه تنها به خاطر تنبلی بلکه به دلیل کسالت در انجام جهاد.
بر پیمبر نی که این تقصیر بود
ترک اولی بلکه در تدبیر بود
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نداشتن انتخاب درست یا ارتکاب اشتباه درمسیر، به معنای تقصیر نیست، بلکه نشانه‌ای از عدم تدبیر و تدبیر نادرست است. به نوعی بیانگر این است که ممکن است در برخی شرایط، تصمیمات ما ناشی از شرایط و تدبیر ما باشد و نه صرفاً خطا در انتخاب.
بود اولی گر که می کردی درنگ
تا تو را روشن شدی شهد و شرنگ
هوش مصنوعی: بهتر بود اگر لحظه‌ای فکر می‌کردی تا بتوانی تفاوت میان خوبی و بدی را درک کنی.
تا که گوید راست در آن اعتذار
کاذبان را هم بدانستی شعار
هوش مصنوعی: تا زمانی که کسی بخواهد به درستی سخن بگوید، حتی در عذرخواهی دروغگوها هم می‌توانی نشانه‌ها و نشانه‌های آن را بشناسی.
چون نبودی واقف از احوالشان
تا چه باشد علت اهمالشان
هوش مصنوعی: هنگامی که از وضعیت و شرایط آنان آگاه نبودی، چگونه می‌توانی پی ببری که چرا آن‌ها به کاری رسیدگی نمی‌کنند؟
پس بُدی اولی که اندر ابتدا
رخصت ایشان را ندادی برملا
هوش مصنوعی: در ابتدا تو اولین کسی بودی که اجازه ندی تا آنها خودشان را نشان دهند.
تا که روشن می شدت از کردگار
صدق و کذب واقفین در اعتذار
هوش مصنوعی: زمانی که نور حقیقت از جانب خداوند می‌تابید، افراد آگاه به خوبی قادر به تشخیص راست و دروغ در اعتذارات بودند.
از تو دستوری نجویند از وداد
مؤمنان متّقی بهر جهاد
هوش مصنوعی: از تو کسی فرمانی نمی‌خواهد، بلکه مؤمنان پرهیزکار خود برای جهاد آماده می‌شوند.
که بود ایمانشان بی معذرت
بر خدا و هم به روز آخرت
هوش مصنوعی: آنها بدون هیچ عذری به خدا و همچنین به روز قیامت ایمان دارند.
نیست یعنی بر اجازت احتیاج
شیر باشد میل رزم او را مزاج
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی چیزی وجود ندارد، نیازی به اجازه نیست. به عبارت دیگر، اگر جنگ و مبارزه در طبیعت وجود داشته باشد، نیازی به نشان دادن تمایل و شوق به آن نیست.
چون فراهم گردد اسباب نبرد
کی تواند بود ساکن شیر و مرد
هوش مصنوعی: وقتی شرایط جنگ فراهم شود، هیچ‌کس نمی‌تواند در برابر آن بی‌تحرک بماند، حتی شیر و مرد.
کرد چون عزم تبوک آن نیک نام
مرتضی را گفت ماند در مقام
هوش مصنوعی: وقتی که آن شخصیت بزرگ و نیکوکار تصمیم به رفتن به تبوک گرفت، گفت که در جایگاه خود باقی خواهد ماند.
گفته بودش زآنکه جبریل این سفر
نیست لازم حیدر فرخنده فر
هوش مصنوعی: او به او گفته بود که این سفر به خاطر جبریل ضروری نیست، حیدر که فرخنده و خوشبخت است.
زآنکه افتد صلح و برخیزد خلاف
نیست تشویش از نبرد و از مصاف
هوش مصنوعی: وقتی صلح برقرار شود و مخالفتی پیش نیاید، نگرانی از جنگ و نبرد دیگری وجود نخواهد داشت.
شیر حق را گو بمان اندر مکان
بهر حفظ شهر و اموال و زنان
هوش مصنوعی: شیر حق، به معنای مردی شجاع و نیکوکار، را به گونه‌ای بگو که در این جا بماند تا از شهر، دارایی‌ها و زنان محافظت کند.
زآنکه باشند آن دو رویان در کمین
فتنه ای را پس صلاح آمد چنین
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه آن دو نفر در انتظار برپا شدن یک آشوب هستند، پس بهتر است که چنین وضعیتی ایجاد شود.
لاجرم فرمود او نایب مناب
آنکه را زو زهرة دریا بُد آب
هوش مصنوعی: پس لازم است که او جانشین من باشد کسی که به واسطه‌ او، آب زلال دریا به دست آمده است.
چند روزی چون بر این آهنگ گشت
بیشه بر شیر از توقف تنگ گشت
هوش مصنوعی: چند روزی که در این جا ماندم، جنگل به خاطر فشار و توقف شیر، دچار تنگنایی شد.
بر میان بربست در دم تیغ تیز
بر تبوک او شد روان بهر ستیز
هوش مصنوعی: در لحظه‌ای که تیغ تیز به میان گرفته شد، روح آن مرد به سمت نبرد و مبارزه روانه گردید.
چون پیمبر دید گفتش کز چه رو
آمدی هِشتی سرا را بر عدو
هوش مصنوعی: وقتی پیامبر دید که چرا به اینجا آمده‌ای، فرمود که تو با چه دلیلی به سوی دشمن آمده‌ای.
گفت باشد در پناهم شهر و شاه
لیک طعن دشمن آوردم به راه
هوش مصنوعی: گفت که در سایه حمایتم هستی، هم در شهر و هم در نزد شاه، اما با این حال، در راه طعنه و سخنان دشمن را دریافت کردم.
که علی را با زنان و کودکان
هِشت اندر خانه آن فخر زمان
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف علی (علیه‌السلام) اشاره دارد که در زمان‌های سخت و در شرایطی که زنان و کودکان در خانه بودند، به عنوان شخصیتی بزرگ و پر افتخار در نظر گرفته می‌شود. این بیان نشان‌دهنده نگرش عمیق به مقام و شخصیت علی است و به نوعی نماد قدرت، حمایت و مهربانی او در برابر آسیب‌پذیرترین اعضای جامعه، یعنی زنان و کودکان، است.
دیگران را بُرد با خود ز ائتلاف
بوده است از وی مکدّر بی خلاف
هوش مصنوعی: دیگران به خاطر توافق‌اش از خود دور کرده، او هیچ نقصی ندارد و مشکل از جانب او نیست.
گفت بعد از من به غیر از بوتراب
نیست در دنیا و دین نایب مناب
هوش مصنوعی: پس از من کسی جز بوتراب در دنیا و دین نماینده و جانشین نخواهد بود.
تو مشو غمگین ز طعن دشمنان
کی ز بانگ سگ ز ره شد کاروان
هوش مصنوعی: ناراحت نباش از حرف‌های دشمنان، زیرا کاروان از صدای سگ‌ها برای رفتن به راه خود باز نمی‌ماند.
بازگرد ای شیر حق بر جای خود
منتظر می باش بر هیجای خود
هوش مصنوعی: به سر جای خود برگرد، ای شیر حقیقت! منتظر بمان و در جایگاه خویش ثابت قدم باش.
وقت رزمت تا رسد با مشرکین
حق بود آگه ز حال متقین
هوش مصنوعی: زمانی که در میدان نبرد با کافران روبه‌رو می‌شوی، باید از وضعیت مؤمنان باخبر باشی.
حاصل آنکه صبر نارد مرد کار
تا دهندش اذن بهر کارزار
هوش مصنوعی: نتیجه این است که باید صبر و استقامت داشته باشیم تا اجازه انجام کارهایی که می‌خواهیم را دریافت کنیم.
کی تواند کرد هرگز صبر مرد
تا دهند او را اجازت بر نبرد
هوش مصنوعی: کیست که بتواند به راستی صبر کند تا زمانی که به او اجازه مبارزه داده شود؟
برخلاف این منافق سیرتان
کز تو خواهند اذن ماندن در مکان
هوش مصنوعی: بر خلاف این افراد نفاق‌کار که از تو اجازه‌ی ماندن در این مکان را خواهند خواست، سیرت تو به گونه‌ای است که آنها نمی‌توانند در اینجا بمانند.
نیست ایمان آن کسان را بالیقین
بر خدا و بر کتاب و یوم دین
هوش مصنوعی: ایمان واقعی آن کسانی نیست که به یقین به خدا، کتاب‌های آسمانی و روز جزا باور ندارند.
در شک افتاده است ایشان را قلوب
واندر آن ریبند حیران با ذنوب
هوش مصنوعی: دل‌هایشان در تردید و شک فرو رفته و در این شرایط با گناهانشان گیج و سردرگم هستند.