گنجور

۲- آیات ۶ تا ۱۶

وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ اِسْتَجٰارَکَ فَأَجِرْهُ حَتّٰی یَسْمَعَ کَلاٰمَ اَللّٰهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاٰ یَعْلَمُونَ (۶) کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکِینَ عَهْدٌ عِنْدَ اَللّٰهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلاَّ اَلَّذِینَ عٰاهَدْتُمْ عِنْدَ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرٰامِ فَمَا اِسْتَقٰامُوا لَکُمْ فَاسْتَقِیمُوا لَهُمْ إِنَّ اَللّٰهَ یُحِبُّ اَلْمُتَّقِینَ (۷) کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لاٰ یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلاًّ وَ لاٰ ذِمَّةً یُرْضُونَکُمْ بِأَفْوٰاهِهِمْ وَ تَأْبیٰ قُلُوبُهُمْ وَ أَکْثَرُهُمْ فٰاسِقُونَ (۸) اِشْتَرَوْا بِآیٰاتِ اَللّٰهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِهِ إِنَّهُمْ سٰاءَ مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ (۹) لاٰ یَرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لاٰ ذِمَّةً وَ أُولٰئِکَ هُمُ اَلْمُعْتَدُونَ (۱۰) فَإِنْ تٰابُوا وَ أَقٰامُوا اَلصَّلاٰةَ وَ آتَوُا اَلزَّکٰاةَ فَإِخْوٰانُکُمْ فِی اَلدِّینِ وَ نُفَصِّلُ اَلْآیٰاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (۱۱) وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمٰانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ‌ وَ طَعَنُوا فِی دِینِکُمْ فَقٰاتِلُوا أَئِمَّةَ اَلْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاٰ أَیْمٰانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ (۱۲) أَ لاٰ تُقٰاتِلُونَ قَوْماً نَکَثُوا أَیْمٰانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْرٰاجِ اَلرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللّٰهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۱۳) قٰاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اَللّٰهُ بِأَیْدِیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ (۱۴) وَ یُذْهِبْ غَیْظَ قُلُوبِهِمْ وَ یَتُوبُ اَللّٰهُ عَلیٰ مَنْ یَشٰاءُ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (۱۵) أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا وَ لَمّٰا یَعْلَمِ اَللّٰهُ اَلَّذِینَ جٰاهَدُوا مِنْکُمْ وَ لَمْ یَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اَللّٰهِ وَ لاٰ رَسُولِهِ وَ لاَ اَلْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً وَ اَللّٰهُ خَبِیرٌ بِمٰا تَعْمَلُونَ (۱۶)

و اگر یکی از مشرکان پناه آورد بتو پس پناه ده او را تا بشنود کلام خدا را پس برسان او را بمأمنش این بآنست که ایشان گروهی‌اند که نمی‌دانند (۶) چگونه باشد مر مشرکان را عهدی نزد خدا و نزد رسولش مگر آنان که عهد بستند نزد مسجد الحرام پس ما دام که استقامت ورزند از برای شما استقامت ورزید برای ایشان بدرستی که خدا دوست دارد پرهیزکاران را (۷) چگونه و اگر غالب شوند بر شما نگاه نمی‌دارند در شما سوگندی و نه عهدی را خوشنود می‌سازند شما را بدهنهاشان و ابا دارد دلهاشان و بیشترین ایشانند فاسقان (۸) عوض گرفتند بآیتهای خدا بهای اندک را پس باز داشتند از راه او بدرستی که ایشان بد است آنچه را هستند می‌کنند (۹) نگه نمی‌دارند در مؤمنی سوگندی و پیمانی و آن گروه ایشانند از حددرگذرندگان (۱۰) پس اگر توبه کردند و برپا داشتند نماز را و دادند زکاة را پس برادران شمایند در دین و تفصیل می‌دهیم آیتها را از برای گروهی که می‌دانند (۱۱) و اگر شکستند سوگندهاشان را از بعد پیمانشان و طعن زدند در دینتان پس کارزار کنید با پیشوایان کفر بدرستی که ایشان نیست سوگندهاشان را باشد که آنها باز ایستند (۱۲) آیا کارزار نمی‌کنید با جمعی که شکستند پیمانشان را و قصد کردند به بیرون کردن رسول و آنها پیشی گرفتند شما را اول بار یا می‌ترسید از ایشان پس خدا سزاوارتر است که بترسید از او اگر هستید گروندگان (۱۳) کارزار کنید با ایشان که عذاب می‌کند ایشان را خدا بدستهای شما و رسوا می‌کند ایشان را و یاری می‌دهد شما را بر ایشان و شفا می‌دهد سینه‌های جمعی گروندگان (۱۴) و می‌برد خشم دلهاشان را و توبه می‌پذیرد خدا از آنکه می‌خواهد و خدا دانای درست کردار است (۱۵) آیا پنداشتید که وا گذاشته شوید و هنوز ندانسته خدا آنان را که جهاد کردند از شما و نگرفتند از غیر خدا و رسولش و غیر مؤمنان دوست همرازی و خدا آگاه است بآنچه می‌کنید (۱۶)

ور یکی از مشرکین آرد پناه
بر تو بعد از انقضای چار ماه
ده به او زنهار و هم ساز ایمنش
بشنود تا قول حق بر احسنش
تا تفکر در کلام الله کند
بعد از آن گر سر ز ایمان وا زند
پس رسانش بر وطن وآنگه قتال
کن به وی تا دور باشد ز احتیال
این امان از بهر آن باشد مگر
کز حقیقت نیست ایشان را خبر
چون تواند مشرکان را بود عهد
نزد حق یا نزد پیغمبر ز جهد
یعنی ایشان چونکه در پیمان خود
غدر کردند از فساد جان خود
پس نباشد عهد و پیمانی دگر
زآن جماعت نزد خلاّق بشر
غیر دو قومی که پیمان بسته اند
با شما هم عهد خود نشکسته اند
در حدیبیّه که نزد مکه است
خود به ایشان داده اید از عهد دست
تا که ورزند استقامت در عهود
سویشان باشید بر عهدی که بود
متقین را دوست دارد حق فزون
که به پیمانند ثابت ز آزمون
کَیف محذوف است اینجا فعل آن
چون به عهد آیند یعنی مشرکان
بر شما یابند وآنگاه ار ظفر
نیست از لَایَرْقُبُواْ فِیکُم گذر
کی کنند اعنی مراعات شما
حقّ سوگند و قرابت را بجا
از قسم وز عهدتان باشند دور
بر زبان گویند قولی بی حضور
تا نمایند از زبان خوشنودتان
قلبشان سر پیچد از مقصودتان
زآنکه اکثر زآن جماعت فاسقند
کی به پاس عهد و پیمان لایق ند
مر نمودند آیت الله را بَدل
بر بهای اندک از آز و اَمَل
پس شدند از میل نفس و شهوتش
معرض از راه خدا و طاعتش
این است کاری بد که ایشان می کنند
با پیمبر نقض پیمان می کنند
نیست تا در مؤمنی دارند گاه
حقّ سوگند و قرابت را نگاه
وین کسان بگذشتگانند از حدود
مشرکانند این جماعت یا یهود
نقض عهد از هر دو چون شد آشکار
پس مخاطب هر دو اند از کردگار
ور به حق گردند باز از سیّئات
بر نماز آرند روی و بر زکات
پس در اسلامند ایشان با شما
مر برادر در عنایات خدا
می کنیم آیات خود را ما بیان
بهر قومی که بفهمند از نشان
مشرکان ور بشکنند اندر شهود
ناگهان سوگند خود بعد از عهود
طعنه در دینتان زنند از بیخرد
پس ائمۀ کفر را کُشتن سزد
از ائمۀ کفر قصد آمد رئیس
که به اضلالند و اغواء چون بلیس
راه مردم را زنند از هر نسق
پس رئیسانند بر کُشتن احق
نیستشان در عهد و سوگند اعتبار
طعنِ در دین، نقض عهد است آشکار
پس کُشید آن طاعنان را در مصاف
ایستند از طعنه شاید وز خلاف
حکم این آیت مگر دارد عموم
اندر اعصار ار ز زنگند ار ز روم
خود شما نکنید آیا کارزار
با گروه ناکثین از اختیار
آن گروه اعنی که پیمانهای خویش
بر شکستند از فساد رأی خویش
قصد هم کردند اخراج رسول
ابتداء هم اول از نقض و نکول
زآنکه پیغمبر در اول بر کتاب
کرد دعوت هم به نرمی در خطاب
وآن جماعت بر معادات و قتال
ابتداء کردند از کفر و ضلال
خود شما باشید آیا ترسناک
از قتال مشرکان و اهل هلاک
پس خدا باشد احق در نزد دید
که شما ترسید از او گر مؤمنید
خود کُشید آن مشرکان را با شتاب
تا کند بر دستتان حقشان عذاب
هم به رسوایی کند مقهورشان
بر شما نصرت دهد فاش و عیان
هم صدور مؤمنان یابد شفاء
که بسی دیدند از ایشان جفاء
تا برد اندوه و غیظ او زآن قلوب
که بُد از کفار در رنج و کروب
بازگردد حق به فضل و جود خود
توبه چون آرند از اعمال بد
این بود اخبار از توبۀ عدو
که به سوی حق کنند از شرک رو
بازگشتی چون به وی او گشت باز
هست اِدبار از تو نی زآن دلنواز
بازگرداند به خویش آن را که خواست
توبه زآن گوییم توفیق خداست
اوست دانا بر هر آنچه بودنی است
هم کند حکم آنچه را فرمودنی است
أم حَسِبتُم یا رجال أنْ تُتْرَکُواْ
این گمان کردید آیا از غلو
باز بگذارند بر وجه یقین
راحت و ایمن شما را اینچنین
وآنگهی که حق ندانسته هنوز
از شما تا کیست شیر و کیست یوز
علم اینجا هست بر معنای دید
از شما یعنی ندیده حق پدید
تا که آید بی توقف در جهاد
از شما از روی میل و انقیاد
پیشتر از حرب کی آید به حس
مر شجاعت ها ز جُبن و زر ز مس
هر دو اندر علم حق معلوم بود
لیک معلوم اوست کآید در شهود
یعنی آنچه بود در علمش نهان
باید آن معلوم آید در عیان
کرده نفی علم علام الغیوب
نفی معلوم است زآن قصد از وجوب
حاصل آنکه نیست معلوم از عیان
تا که آید در جهاد از مردمان
دوستی هم می نگیرد از نهان
جز خدا و جز رسول و مؤمنان
باید اعنی تا که گردد در جهاد
مر پدید ایمان هر کس ز اعتقاد
امتحان این در جهاد اصغر است
تا چه باشد در جهادی کاکبر است
اندر آنجا ترک هستی گفته اند
رخش و رستم هر دو برجا خفته اند
منع نفس است آن ز لذات و هوی
گر تو مرد اینچنین رزمی بیا
آن جهاد ار چند سخت و مشکل است
لیک آن کار تن، این کار دل است
دست خشم و شهوت ار بستی چنان
که نگردد باز ، وقت امتحان
خصم کُشته دان که در میدان توست
دیو و آدم بنده فرمان توست

« حکایت آن مجاهدی که در چله نشسته بود »

عارفی بنشست وقتی در چله
تا ببندد راه نفس از مشغله
پس شنید آواز چاووشان به عزم
که به غزوه می شدند ارباب رزم
نفس گفتش خیز و رو با غازیان
چون در این بیغوله مانی خسته جان
گوش کن آواز این مردان مرد
زن بِه از مردی که کم جوید نبرد
کی شود مردی به عالم سرفراز
تا نگردد در نبردی یکه تاز
أم حَسِبتُم از کتاب آور به یاد
امتحان مؤمن است از حق جهاد
گفت ننمایی تو ره بر نیکی ای
دزد نارد شمع در تاریکی ای
یا رب این ره را به من هموار کن
آگهم از فکر این غدّار کن
گشت ملهم کاین عدو از راه خاص
خویش را زین کشمکش خواهد خلاص
در ریاضت بودن ار در گلشنی است
هر نفس جان کندنی و مردنی است
تا چه جای آنکه در این چاه تنگ
هر دمش کوبیده گردد سر به سنگ
نه کسی را باشد از حالش خبر
تا که آرد رنج و مرگش در نظر
بر سر او را زآن بود شوق نبرد
تا که خود را وانماید شیر و مرد
کشته گوید گر شدم در رزمگاه
وارهم از ضربت این کینه خواه
هم بماند نام نیکم تا ابد
چون حرارت کوست باقی در کبد
ور بمانم زنده باشم مفتخر
در بلادم بر شجاعت مشتهر
کمترین، آنکه شوم آزاد من
یک دو روز از زخم این جلاّد من
گفت، گفتی راست لیکن این مراد
بر نیاید هرگزت در افتقاد
در ریاضت نفس را بگداختن
صعب تر باشد ز میدان تاختن
هر دو از جان و از هوی بگذشتن است
هر گذشت او رستم و روئین تن است
بازگردم سوی تفسیر این بس است
مرد رزم آن نیست کاندر محبس است
حق به کردار شما باشد خبیر
هم بر آنچه هست مخفی در ضمیر
۱- آیات ۱ تا ۵: بَرٰاءَةٌ مِنَ اَللّٰهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی اَلَّذِینَ عٰاهَدْتُمْ مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ (۱) فَسِیحُوا فِی اَلْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ اِعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اَللّٰهِ وَ أَنَّ اَللّٰهَ مُخْزِی اَلْکٰافِرِینَ (۲) وَ أَذٰانٌ مِنَ اَللّٰهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی اَلنّٰاسِ یَوْمَ اَلْحَجِّ اَلْأَکْبَرِ أَنَّ اَللّٰهَ بَرِیءٌ مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اَللّٰهِ وَ بَشِّرِ اَلَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذٰابٍ أَلِیمٍ (۳) إِلاَّ اَلَّذِینَ عٰاهَدْتُمْ مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً وَ لَمْ یُظٰاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلیٰ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اَللّٰهَ یُحِبُّ اَلْمُتَّقِینَ (۴) فَإِذَا اِنْسَلَخَ اَلْأَشْهُرُ اَلْحُرُمُ فَاقْتُلُوا اَلْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ اُحْصُرُوهُمْ وَ اُقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تٰابُوا وَ أَقٰامُوا اَلصَّلاٰةَ وَ آتَوُا اَلزَّکٰاةَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اَللّٰهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۵)۳- آیات ۱۷ تا ۲۶: مٰا کٰانَ لِلْمُشْرِکِینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَسٰاجِدَ اَللّٰهِ شٰاهِدِینَ عَلیٰ أَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ أُولٰئِکَ حَبِطَتْ أَعْمٰالُهُمْ وَ فِی اَلنّٰارِ هُمْ خٰالِدُونَ (۱۷) إِنَّمٰا یَعْمُرُ مَسٰاجِدَ اَللّٰهِ مَنْ آمَنَ بِاللّٰهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ وَ أَقٰامَ اَلصَّلاٰةَ وَ آتَی اَلزَّکٰاةَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اَللّٰهَ فَعَسیٰ أُولٰئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ اَلْمُهْتَدِینَ (۱۸) أَ جَعَلْتُمْ سِقٰایَةَ اَلْحٰاجِّ وَ عِمٰارَةَ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرٰامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللّٰهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ وَ جٰاهَدَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ لاٰ یَسْتَوُونَ عِنْدَ اَللّٰهِ وَ اَللّٰهُ لاٰ یَهْدِی اَلْقَوْمَ اَلظّٰالِمِینَ (۱۹) اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ هٰاجَرُوا وَ جٰاهَدُوا فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ بِأَمْوٰالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اَللّٰهِ وَ أُولٰئِکَ هُمُ اَلْفٰائِزُونَ (۲۰) یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوٰانٍ وَ جَنّٰاتٍ لَهُمْ فِیهٰا نَعِیمٌ مُقِیمٌ (۲۱) خٰالِدِینَ فِیهٰا أَبَداً إِنَّ اَللّٰهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ (۲۲) یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لاٰ تَتَّخِذُوا آبٰاءَکُمْ وَ إِخْوٰانَکُمْ أَوْلِیٰاءَ إِنِ‌ اِسْتَحَبُّوا اَلْکُفْرَ عَلَی اَلْإِیمٰانِ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَأُولٰئِکَ هُمُ اَلظّٰالِمُونَ (۲۳) قُلْ إِنْ کٰانَ آبٰاؤُکُمْ وَ أَبْنٰاؤُکُمْ وَ إِخْوٰانُکُمْ وَ أَزْوٰاجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ وَ أَمْوٰالٌ اِقْتَرَفْتُمُوهٰا وَ تِجٰارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسٰادَهٰا وَ مَسٰاکِنُ تَرْضَوْنَهٰا أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اَللّٰهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهٰادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتّٰی یَأْتِیَ اَللّٰهُ بِأَمْرِهِ وَ اَللّٰهُ لاٰ یَهْدِی اَلْقَوْمَ اَلْفٰاسِقِینَ (۲۴) لَقَدْ نَصَرَکُمُ اَللّٰهُ فِی مَوٰاطِنَ کَثِیرَةٍ وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئاً وَ ضٰاقَتْ عَلَیْکُمُ اَلْأَرْضُ بِمٰا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ (۲۵) ثُمَّ أَنْزَلَ اَللّٰهُ سَکِینَتَهُ عَلیٰ رَسُولِهِ وَ عَلَی اَلْمُؤْمِنِینَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْهٰا وَ عَذَّبَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا وَ ذٰلِکَ جَزٰاءُ اَلْکٰافِرِینَ (۲۶)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ اِسْتَجٰارَکَ فَأَجِرْهُ حَتّٰی یَسْمَعَ کَلاٰمَ اَللّٰهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاٰ یَعْلَمُونَ (۶) کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکِینَ عَهْدٌ عِنْدَ اَللّٰهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلاَّ اَلَّذِینَ عٰاهَدْتُمْ عِنْدَ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرٰامِ فَمَا اِسْتَقٰامُوا لَکُمْ فَاسْتَقِیمُوا لَهُمْ إِنَّ اَللّٰهَ یُحِبُّ اَلْمُتَّقِینَ (۷) کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لاٰ یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلاًّ وَ لاٰ ذِمَّةً یُرْضُونَکُمْ بِأَفْوٰاهِهِمْ وَ تَأْبیٰ قُلُوبُهُمْ وَ أَکْثَرُهُمْ فٰاسِقُونَ (۸) اِشْتَرَوْا بِآیٰاتِ اَللّٰهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِهِ إِنَّهُمْ سٰاءَ مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ (۹) لاٰ یَرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لاٰ ذِمَّةً وَ أُولٰئِکَ هُمُ اَلْمُعْتَدُونَ (۱۰) فَإِنْ تٰابُوا وَ أَقٰامُوا اَلصَّلاٰةَ وَ آتَوُا اَلزَّکٰاةَ فَإِخْوٰانُکُمْ فِی اَلدِّینِ وَ نُفَصِّلُ اَلْآیٰاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (۱۱) وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمٰانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ‌ وَ طَعَنُوا فِی دِینِکُمْ فَقٰاتِلُوا أَئِمَّةَ اَلْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاٰ أَیْمٰانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ (۱۲) أَ لاٰ تُقٰاتِلُونَ قَوْماً نَکَثُوا أَیْمٰانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْرٰاجِ اَلرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللّٰهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۱۳) قٰاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اَللّٰهُ بِأَیْدِیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ (۱۴) وَ یُذْهِبْ غَیْظَ قُلُوبِهِمْ وَ یَتُوبُ اَللّٰهُ عَلیٰ مَنْ یَشٰاءُ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (۱۵) أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا وَ لَمّٰا یَعْلَمِ اَللّٰهُ اَلَّذِینَ جٰاهَدُوا مِنْکُمْ وَ لَمْ یَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اَللّٰهِ وَ لاٰ رَسُولِهِ وَ لاَ اَلْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً وَ اَللّٰهُ خَبِیرٌ بِمٰا تَعْمَلُونَ (۱۶)
هوش مصنوعی: اگر یکی از مشرکان از تو خواست پناه بگیرد، او را پناه بده تا اینکه کلام خدا را بشنود. سپس او را به امنیتش برسان. زیرا آن‌ها قوم نادانی هستند. چگونه ممکن است مشرکان نزد خدا و رسولش معاهده‌ای داشته باشند، بجز کسانی که در نزد مسجد الحرام با آن‌ها عهد بسته‌اید؟ اگر آن‌ها در پیمان خود ثابت قدم بمانند، شما نیز به آن‌ها وفادار باشید. زیرا خداوند پرهیزگاران را دوست دارد. آیا اگر بر شما تسلط یابند، نسبت به شما نه پیمانی خواهند داشت و نه عهدی؟ آن‌ها فقط با زبان خود شما را راضی می‌کنند، در حالی که دل‌هایشان منکر است و بیشتر آن‌ها فاسق هستند. آن‌ها آیات خدا را به بهای اندکی فروختند و مردم را از راه خدا باز داشتند. بدخواهی آن‌ها بسیار زشت است. آن‌ها در مورد مؤمنان نه پیمانی دارند و نه عهدی و این‌ها همان متجاوزان هستند. اما اگر توبه کنند و نماز بپا دارند و زکات بدهند، برادران شما در دین خواهند بود و ما آیات را برای قومی که می‌دانند، تبیین می‌کنیم. و اگر بعد از عهدشان پیمانشان را بشکنند و به دین شما طعنه زنند، با سران کفر بجنگید، زیرا آن‌ها هیچ‌گونه پیمانی ندارند، امید است که آن‌ها پشیمان شوند. آیا شما با قومی نمی‌جنگید که پیمان‌های خود را شکسته‌اند و باعث شدند که پیامبر را بیرون کنند و نخستین کسانی بودند که به شما حمله کردند؟ آیا از آن‌ها می‌ترسید؟ خداوند سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید. با آن‌ها بجنگید، خداوند به دست‌های شما آن‌ها را عذاب خواهد کرد و خوارشان می‌کند و شما را بر آن‌ها یاری می‌دهد و دل‌های قوم مؤمن را آرام خواهد کرد و خشمی را که در دل‌هایشان است، برطرف خواهد نمود، و خداوند به هر کس بخواهد توبه می‌کند و خداوند دانا و حکیم است. آیا تصور کردید که رهاییتان می‌کنند، در حالی که خداوند کسانی را که از میان شما جهاد کرده‌اند و غیر از خدا و رسولش و مؤمنان دوستانی بر نگزیده‌اند، نمی‌شناسد؟ خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.
و اگر یکی از مشرکان پناه آورد بتو پس پناه ده او را تا بشنود کلام خدا را پس برسان او را بمأمنش این بآنست که ایشان گروهی‌اند که نمی‌دانند (۶) چگونه باشد مر مشرکان را عهدی نزد خدا و نزد رسولش مگر آنان که عهد بستند نزد مسجد الحرام پس ما دام که استقامت ورزند از برای شما استقامت ورزید برای ایشان بدرستی که خدا دوست دارد پرهیزکاران را (۷) چگونه و اگر غالب شوند بر شما نگاه نمی‌دارند در شما سوگندی و نه عهدی را خوشنود می‌سازند شما را بدهنهاشان و ابا دارد دلهاشان و بیشترین ایشانند فاسقان (۸) عوض گرفتند بآیتهای خدا بهای اندک را پس باز داشتند از راه او بدرستی که ایشان بد است آنچه را هستند می‌کنند (۹) نگه نمی‌دارند در مؤمنی سوگندی و پیمانی و آن گروه ایشانند از حددرگذرندگان (۱۰) پس اگر توبه کردند و برپا داشتند نماز را و دادند زکاة را پس برادران شمایند در دین و تفصیل می‌دهیم آیتها را از برای گروهی که می‌دانند (۱۱) و اگر شکستند سوگندهاشان را از بعد پیمانشان و طعن زدند در دینتان پس کارزار کنید با پیشوایان کفر بدرستی که ایشان نیست سوگندهاشان را باشد که آنها باز ایستند (۱۲) آیا کارزار نمی‌کنید با جمعی که شکستند پیمانشان را و قصد کردند به بیرون کردن رسول و آنها پیشی گرفتند شما را اول بار یا می‌ترسید از ایشان پس خدا سزاوارتر است که بترسید از او اگر هستید گروندگان (۱۳) کارزار کنید با ایشان که عذاب می‌کند ایشان را خدا بدستهای شما و رسوا می‌کند ایشان را و یاری می‌دهد شما را بر ایشان و شفا می‌دهد سینه‌های جمعی گروندگان (۱۴) و می‌برد خشم دلهاشان را و توبه می‌پذیرد خدا از آنکه می‌خواهد و خدا دانای درست کردار است (۱۵) آیا پنداشتید که وا گذاشته شوید و هنوز ندانسته خدا آنان را که جهاد کردند از شما و نگرفتند از غیر خدا و رسولش و غیر مؤمنان دوست همرازی و خدا آگاه است بآنچه می‌کنید (۱۶)
هوش مصنوعی: اگر یکی از مشرکان به تو پناه بیاورد، او را پناه ده تا کلام خدا را بشنود و سپس او را به محل امنش برسان. این به این دلیل است که آن‌ها گروهی هستند که دانشی ندارند. مشرکان در نزد خدا و رسولش عهدی ندارند، مگر آن‌هایی که در نزد مسجد الحرام پیمانی بسته‌اند. اگر آن‌ها در پیمان خود ثابت‌قدم باشند، شما نیز برای آن‌ها ثابت‌قدم باشید، چرا که خدا پرهیزکاران را دوست می‌دارد. اگر آن‌ها بر شما چیره شوند، سوگند و عهدی برایتان نخواهند داشت و در دل‌هایشان از شما بیزاری می‌جویند و بسیاری از آن‌ها فاسقند. آن‌ها آیات خدا را به بهایی اندک می‌فروشند و از راه او دور می‌شوند، و این کارشان بد و ناپسند است. در میان مؤمنان، سوگندها و پیمان‌ها را حفظ نخواهند کرد و این گروه از سرکش‌ها هستند. اگر توبه کنند و نماز برپا دارند و زکات بدهند، آن‌ها برادران شما در دین هستند و آیات را برای گروهی که می‌دانند، واضح‌تر می‌کنیم. اگر سوگندهایشان را پس از پیمان‌شکنی بشکنند و در دین شما طعن بزنند، با پیشوایان کفر کارزار کنید، چرا که آن‌ها سوگندهایشان را حفظ نمی‌کنند و ممکن است باز ایستند. آیا با جمعیتی که پیمان‌شان را شکستند و قصد بیرون کردن رسول را داشتند، نمی‌جنگید؟ آیا از آن‌ها می‌ترسید؟ در حالی که خدا سزاوارتر است که از او بترسید اگر مومن هستید. با آن‌ها مبارزه کنید، چرا که خدا به دست‌های شما آن‌ها را عذاب می‌کند و رسوا می‌سازد و شما را در برابر آن‌ها یاری می‌دهد و دل‌های گروهی از مومنان را شفا می‌دهد و خشم دل‌های آن‌ها را می‌زداید. خدا از هر کس که بخواهد توبه می‌پذیرد و خدا به کردارهای شما آگاه است. آیا گمان کردید که رها می‌شوید در حالی که هنوز خدا مشخص نکرده که کدام یک از شما در جهاد شرکت کرده و از غیر خدا و رسولش و غیر مؤمنان دوستی نگرفته‌اید؟ خدا به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.
ور یکی از مشرکین آرد پناه
بر تو بعد از انقضای چار ماه
هوش مصنوعی: اگر یکی از بت‌پرستان پس از گذشت چهار ماه به تو پناه بیاورد،
ده به او زنهار و هم ساز ایمنش
بشنود تا قول حق بر احسنش
هوش مصنوعی: به او هشدار بده و در کنار او باش، او سخن حق را به بهترین شکل می‌شنود.
تا تفکر در کلام الله کند
بعد از آن گر سر ز ایمان وا زند
هوش مصنوعی: انسان باید در کلام خداوند تفکر کند و پس از آن اگر با ایمان از آن جدا شود، ممکن است دچار مشکل شود.
پس رسانش بر وطن وآنگه قتال
کن به وی تا دور باشد ز احتیال
هوش مصنوعی: پس او را به وطن برسان و سپس با او جنگ کن تا از فریب و نیرنگ دور باشد.
این امان از بهر آن باشد مگر
کز حقیقت نیست ایشان را خبر
هوش مصنوعی: این امان تنها به خاطر این است که این افراد از حقیقت بی‌خبرند.
چون تواند مشرکان را بود عهد
نزد حق یا نزد پیغمبر ز جهد
هوش مصنوعی: چگونه می‌تواند کافرانی که به خدا یا پیامبر پیمان بسته‌اند، این عهد را وفا کنند و در تلاش خود موفق شوند؟
یعنی ایشان چونکه در پیمان خود
غدر کردند از فساد جان خود
هوش مصنوعی: آن‌ها چون در عهد و پیمان خود خیانت کردند، از آسیب روح و جان خود رنج می‌برند.
پس نباشد عهد و پیمانی دگر
زآن جماعت نزد خلاّق بشر
هوش مصنوعی: پس دیگر هیچ عهد و پیمانی از آن گروه با خالق بشر وجود نخواهد داشت.
غیر دو قومی که پیمان بسته اند
با شما هم عهد خود نشکسته اند
هوش مصنوعی: جز دو قومی که با شما پیمان بسته‌اند، هیچ‌کس به عهد خود وفا نکرده است.
در حدیبیّه که نزد مکه است
خود به ایشان داده اید از عهد دست
هوش مصنوعی: در حدیبیّه، که نزدیک مکه است، شما خودتان عهد و پیمان را به آنها داده‌اید.
تا که ورزند استقامت در عهود
سویشان باشید بر عهدی که بود
هوش مصنوعی: تا زمانی که در وفاداری به پیمان‌های خود تلاش و استقامت داشته باشید، باید با آنها بر عهدی که برای شما وجود دارد، پایبند باشید.
متقین را دوست دارد حق فزون
که به پیمانند ثابت ز آزمون
هوش مصنوعی: خداوند به مؤمنان بیشتر عشق می‌ورزد، زیرا آنها به وعده‌ها و عهدهایشان پایبند و ثابت‌قدم هستند و از امتحانات سربلند بیرون می‌آیند.
کَیف محذوف است اینجا فعل آن
چون به عهد آیند یعنی مشرکان
هوش مصنوعی: در اینجا، فعل مخفی است و به نوعی مشخص می‌کند که وقتی مشرکان به پیمان یا عهدی برسند، چگونه باید عمل کنند.
بر شما یابند وآنگاه ار ظفر
نیست از لَایَرْقُبُواْ فِیکُم گذر
هوش مصنوعی: اگر بر شما پیروز شوند و در آن صورت پیروزی حاصل نشود، به خاطر کسانی است که در شما نمی‌نگرند و به شما توجه نمی‌کنند.
کی کنند اعنی مراعات شما
حقّ سوگند و قرابت را بجا
هوش مصنوعی: دوست یعنی کسی که به حقوق و پیوندهای خود با شما احترام می‌گذارد و در رفتار خود این مسائل را رعایت می‌کند.
از قسم وز عهدتان باشند دور
بر زبان گویند قولی بی حضور
هوش مصنوعی: افرادی که از سوگند و عهد خود دور شده‌اند، در غیاب شما، به راحتی درباره شما صحبت می‌کنند و وعده‌هایی می‌دهند.
تا نمایند از زبان خوشنودتان
قلبشان سر پیچد از مقصودتان
هوش مصنوعی: تا زمانی که به زبان شما خوشنود باشند، دلشان از خواسته‌های شما سرخوش و شاداب خواهد بود.
زآنکه اکثر زآن جماعت فاسقند
کی به پاس عهد و پیمان لایق ند
هوش مصنوعی: این افراد به خاطر اینکه بیشترشان انسان‌های فاسدی هستند، نمی‌توانند به وعده‌ها و پیمان‌هایشان عمل کنند.
مر نمودند آیت الله را بَدل
بر بهای اندک از آز و اَمَل
هوش مصنوعی: آیت الله را به قیمت ناچیزی به آز و آرزو، تغییر کردند.
پس شدند از میل نفس و شهوتش
معرض از راه خدا و طاعتش
هوش مصنوعی: پس از اینکه انسان تحت تأثیر خواسته‌ها و تمایلات نفسانی‌اش قرار می‌گیرد، از مسیر حق و اطاعت خداوند دور می‌شود.
این است کاری بد که ایشان می کنند
با پیمبر نقض پیمان می کنند
هوش مصنوعی: این یک رفتار ناخوشایند است که آنها با پیامبر انجام می‌دهند و به عهدی که بسته‌اند، خیانت می‌کنند.
نیست تا در مؤمنی دارند گاه
حقّ سوگند و قرابت را نگاه
هوش مصنوعی: در میان مؤمنان، هیچ چیز برتر از حق و نزدیکی به یکدیگر نیست؛ این رابطه و احترام باید همواره حفظ شود.
وین کسان بگذشتگانند از حدود
مشرکانند این جماعت یا یهود
هوش مصنوعی: این افراد که در گذشته زندگی می‌کرده‌اند، از مرزهای کافرانی چون مشرکان یا یهودیان عبور کرده‌اند.
نقض عهد از هر دو چون شد آشکار
پس مخاطب هر دو اند از کردگار
هوش مصنوعی: زمانی که نقض پیمان از هر دو طرف مشخص شد، پس هر دو طرف از جانب خدا مورد خطاب قرار می‌گیرند.
ور به حق گردند باز از سیّئات
بر نماز آرند روی و بر زکات
هوش مصنوعی: اگر به حقیقت بازگردند و از کارهای بد خود توبه کنند، نماز را برپا می‌دارند و به پرداخت زکات می‌پردازند.
پس در اسلامند ایشان با شما
مر برادر در عنایات خدا
هوش مصنوعی: آن‌ها در اسلام با شما برادرند و در نعمت‌های الهی شریکند.
می کنیم آیات خود را ما بیان
بهر قومی که بفهمند از نشان
هوش مصنوعی: ما آیات و نشانه‌های خود را برای مردمی که می‌توانند درک کنند، توضیح می‌دهیم.
مشرکان ور بشکنند اندر شهود
ناگهان سوگند خود بعد از عهود
هوش مصنوعی: اگر مشرکان در هنگام مشاهده حقیقت به یکباره پیمان خود را بشکنند، این نشان‌دهنده ضعف و ناپایداری در اعتقاد و وفاداری آن‌هاست.
طعنه در دینتان زنند از بیخرد
پس ائمۀ کفر را کُشتن سزد
هوش مصنوعی: افراد نادان ممکن است به دین شما توهین کنند، در این صورت، کشتن رهبران کفر و نفاق جایز است.
از ائمۀ کفر قصد آمد رئیس
که به اضلالند و اغواء چون بلیس
هوش مصنوعی: رئیس گروه کافران با نیت گمراه کردن و وسوسه کردن مردم آمده است، مانند ابلیس که هدفش گمراه ساختن انسان‌هاست.
راه مردم را زنند از هر نسق
پس رئیسانند بر کُشتن احق
هوش مصنوعی: مردم به هر دلیلی به بی‌راهه می‌روند و در این میان، برخی از مقام‌ها و افراد با نفوذ به دنبال از بین بردن کسانی هستند که بر سر راه‌شان قرار می‌گیرند.
نیستشان در عهد و سوگند اعتبار
طعنِ در دین، نقض عهد است آشکار
هوش مصنوعی: این افراد به وعده و پیمان خود اعتماد ندارند و در دین، به راحتی به دیگران تهمت می‌زنند. نقض عهد آن‌ها به وضوح مشخص است.
پس کُشید آن طاعنان را در مصاف
ایستند از طعنه شاید وز خلاف
هوش مصنوعی: پس آن منتقدان را در میدان جنگ به قتل رساند، زیرا شاید بخواهند از طعنه‌زنی و نافرمانی دست بردارند.
حکم این آیت مگر دارد عموم
اندر اعصار ار ز زنگند ار ز روم
هوش مصنوعی: این آیه باید عمومی باشد و در تمام زمان‌ها قابل اجراست، چه در سرزمین زنگیه باشد و چه در روم.
خود شما نکنید آیا کارزار
با گروه ناکثین از اختیار
هوش مصنوعی: آیا شما خودتان می‌خواهید با گروهی که از مسیر حق منحرف شده‌اند، به جنگ بپردازید؟
آن گروه اعنی که پیمانهای خویش
بر شکستند از فساد رأی خویش
هوش مصنوعی: آن دسته از افرادی که به قول و قرارهای خود وفا نکردند، به خاطر نادرستی و ضعف نظر خود این کار را انجام دادند.
قصد هم کردند اخراج رسول
ابتداء هم اول از نقض و نکول
هوش مصنوعی: در آغاز، تصمیم داشتند که رسول را اخراج کنند و این نشان‌دهنده نقض و شکست اولیه آنها در پیمان‌ها و وعده‌ها بود.
زآنکه پیغمبر در اول بر کتاب
کرد دعوت هم به نرمی در خطاب
هوش مصنوعی: چون پیامبر در ابتدا دعوت خود را با کتاب شروع کرد، به روش ملایم و با لحن دوستانه به مردم خطاب کرد.
وآن جماعت بر معادات و قتال
ابتداء کردند از کفر و ضلال
هوش مصنوعی: آن گروه، به دشمنی و جنگ آغاز کردند، در حالتی که از راه کفر و گمراهی خارج شده بودند.
خود شما باشید آیا ترسناک
از قتال مشرکان و اهل هلاک
هوش مصنوعی: آیا شما از جنگیدن با کافران و کسانی که خود را به هلاکت رسانده‌اند، می‌ترسید؟
پس خدا باشد احق در نزد دید
که شما ترسید از او گر مؤمنید
هوش مصنوعی: پس خداوند باید در نزد شما حق‌تر باشد، زیرا اگر شما از او بیم دارید، نشان از ایمان شماست.
خود کُشید آن مشرکان را با شتاب
تا کند بر دستتان حقشان عذاب
هوش مصنوعی: مشرکان به سرعت خودشان را نابود کردند تا عذاب حق بر دستان شما نازل شود.
هم به رسوایی کند مقهورشان
بر شما نصرت دهد فاش و عیان
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کسی که در حال رسوا شدن است، با شکست دادن دشمنانش، می‌تواند به شما یاری و کمک کند و این کمک به وضوح و به‌طور واضح آشکار خواهد شد.
هم صدور مؤمنان یابد شفاء
که بسی دیدند از ایشان جفاء
هوش مصنوعی: مؤمنان با همدلی و اتحاد، به آرامش و درمانی می‌رسند، زیرا بسیاری از آن‌ها از یکدیگر بی‌مهری و بی‌توجهی دیده‌اند.
تا برد اندوه و غیظ او زآن قلوب
که بُد از کفار در رنج و کروب
هوش مصنوعی: تا زمانی که اندوه و خشم او از دل‌هایی که در رنج و عذاب ناشی از دست کفار بودند، برطرف شود.
بازگردد حق به فضل و جود خود
توبه چون آرند از اعمال بد
هوش مصنوعی: خداوند با بخشش و عطای خود، توبه‌کاران را که از کارهای بد خود پشیمان می‌شوند، مورد رحمت قرار می‌دهد و حق را به آنان بازمی‌گرداند.
این بود اخبار از توبۀ عدو
که به سوی حق کنند از شرک رو
هوش مصنوعی: این خبرها از دشمنی است که به سمت حقیقت می‌آید و از شرک و کفر دور می‌شود.
بازگشتی چون به وی او گشت باز
هست اِدبار از تو نی زآن دلنواز
هوش مصنوعی: زمانی که به او بازگردی، او نیز به تو پاسخ خواهد داد. این نشان می‌دهد که نیازی به نگرانی از نداشتن محبت نیست، زیرا دل او به تو وابسته است.
بازگرداند به خویش آن را که خواست
توبه زآن گوییم توفیق خداست
هوش مصنوعی: آنچه را که کسی با آرزوی بازگشت به سوی خود می‌خواهد، اگر به دست بیاورد، نشانه‌ای از کمک و توفیق خداوند است.
اوست دانا بر هر آنچه بودنی است
هم کند حکم آنچه را فرمودنی است
هوش مصنوعی: او به تمامی امور و حقایق آگاه است و بر اساس آن، دستوراتی را صادر می‌کند که باید انجام شوند.
أم حَسِبتُم یا رجال أنْ تُتْرَکُواْ
این گمان کردید آیا از غلو
هوش مصنوعی: آیا فکر می‌کنید، ای مردان، که به حال خود رها خواهید شد و امتحان نخواهید شد؟
باز بگذارند بر وجه یقین
راحت و ایمن شما را اینچنین
هوش مصنوعی: آنها به شما اطمینان می‌دهند که با خیال راحت و ایمن به جلو بروید.
وآنگهی که حق ندانسته هنوز
از شما تا کیست شیر و کیست یوز
هوش مصنوعی: زمانی که هنوز نمی‌دانید چه کسی در میان شما شیر است و چه کسی یوز، باید بگوییم که این وضعیت نمی‌تواند ادامه داشته باشد.
علم اینجا هست بر معنای دید
از شما یعنی ندیده حق پدید
هوش مصنوعی: دانش در اینجا به معنای بینش و درک است؛ یعنی اینکه شما باید به حقیقتی پی ببرید که با چشم غیرمسلح نمی‌توان آن را مشاهده کرد.
تا که آید بی توقف در جهاد
از شما از روی میل و انقیاد
هوش مصنوعی: تا زمانی که با اشتیاق و تسلیم به جهاد بی‌وقفه ادامه دهید.
پیشتر از حرب کی آید به حس
مر شجاعت ها ز جُبن و زر ز مس
هوش مصنوعی: قبل از اینکه جنگی آغاز شود، ترس و تردید مانع از بروز شجاعت می‌شود. در واقع، برای نشان دادن شجاعت، باید بر ترس و دلهره غلبه کرد.
هر دو اندر علم حق معلوم بود
لیک معلوم اوست کآید در شهود
هوش مصنوعی: هر دو (خدا و بندگان) در علم حقیقی شناخته شده‌اند، اما آنچه در واقع شناخته شده و مشهود است، همان است که در تجربه و شهود بر ما آشکار می‌شود.
یعنی آنچه بود در علمش نهان
باید آن معلوم آید در عیان
هوش مصنوعی: هر آنچه که در علم و دانش پنهان است، باید در واقعیت و عیان خود را نشان دهد.
کرده نفی علم علام الغیوب
نفی معلوم است زآن قصد از وجوب
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر کسی به علم خدا و علم غیب اعتقاد نداشته باشد، در واقع به عدم وجود آنچه که در علم خداست، هم اعتراف کرده است. این دیدگاه به نوعی نادرست و ناقص تلقی می‌شود.
حاصل آنکه نیست معلوم از عیان
تا که آید در جهاد از مردمان
هوش مصنوعی: نتیجه این است که از ظاهر چیزها نمی‌توان به راحتی فهمید چه زمانی افراد در تلاش و مبارزه وارد عمل می‌شوند.
دوستی هم می نگیرد از نهان
جز خدا و جز رسول و مؤمنان
هوش مصنوعی: دوستی واقعی از درون و از جانب خدا، پیامبر و مؤمنان به دست می‌آید و هیچ چیز دیگری نمی‌تواند آن را ایجاد کند.
باید اعنی تا که گردد در جهاد
مر پدید ایمان هر کس ز اعتقاد
هوش مصنوعی: باید به کوشش و تلاش بپردازیم تا ایمان هر فردی از اعتقاد او در میدان مبارزه و جهاد به ظهور برسد.
امتحان این در جهاد اصغر است
تا چه باشد در جهادی کاکبر است
هوش مصنوعی: آزمون واقعی در جنگ کوچک‌تر این است که در جنگ بزرگ‌تر چه وضعیتی خواهی داشت.
اندر آنجا ترک هستی گفته اند
رخش و رستم هر دو برجا خفته اند
هوش مصنوعی: در آنجا اشاره کرده‌اند که رخش و رستم هر دو در حال استراحت و خواب هستند و دیگر خبری از وجود آنها نیست.
منع نفس است آن ز لذات و هوی
گر تو مرد اینچنین رزمی بیا
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که خودداری و کنترل نفس از لذت‌های زودگذر و وسوسه‌ها کار سختی است. اگر تو مردی که شجاعت چنین مبارزه‌ای را داری، باید به این چالش بپردازی.
آن جهاد ار چند سخت و مشکل است
لیک آن کار تن، این کار دل است
هوش مصنوعی: هرچند که جنگ و مبارزه دشوار و پیچیده است، اما آنچه که مهم‌تر است، تلاش و کوشش درون دل و روح انسان است.
دست خشم و شهوت ار بستی چنان
که نگردد باز ، وقت امتحان
هوش مصنوعی: اگر خشم و تمایلات نفسانی خود را به تمامه کنترل کنی و دیگر به سراغ آنها نروی، در زمان آزمایش و دشواری‌ها، به درستی خود را محک خواهی زد.
خصم کُشته دان که در میدان توست
دیو و آدم بنده فرمان توست
هوش مصنوعی: دشمن را کشته شده بدان که در میدان تو، دیو و انسان هردو تحت فرمان تو هستند.
« حکایت آن مجاهدی که در چله نشسته بود »
هوش مصنوعی: داستانی درباره مجاهدی است که در طول چله، یعنی دوره‌ای خاص، به عبادت و تفکر پرداخته بود. این فرد در این مدت، به دور از distractions و مشغله‌های روزمره، تمام توجه خود را به تقویت ارتباطش با خدا و رسیدن به اهداف والای معنوی معطوف کرده بود. او به خلوص نیت و تلاش برای قرب به پروردگار اهمیت می‌داد و می‌کوشید از این فرصت برای بهبود روحی و معنوی خود بهره‌برداری کند.
عارفی بنشست وقتی در چله
تا ببندد راه نفس از مشغله
هوش مصنوعی: یک عارف زمانی در جایی نشسته است تا دور از مشغله‌ها و مشغولی‌های زندگی، به خود و نفسش بپردازد و راه‌های نفسانی را ببندد.
پس شنید آواز چاووشان به عزم
که به غزوه می شدند ارباب رزم
هوش مصنوعی: او صدای پیش‌درآمد جنگ را شنید، هنگامی که جنگجویان برای نبرد آماده می‌شدند.
نفس گفتش خیز و رو با غازیان
چون در این بیغوله مانی خسته جان
هوش مصنوعی: نفس تو را می‌خواند تا با جنگجویان بروی، زیرا در این گوشه دورافتاده خسته و فرسوده شده‌ای.
گوش کن آواز این مردان مرد
زن بِه از مردی که کم جوید نبرد
هوش مصنوعی: به سخنان این مردان توجه کن، زیرا آنها بهتر از مردانی هستند که از مبارزه و چالش دوری می‌کنند.
کی شود مردی به عالم سرفراز
تا نگردد در نبردی یکه تاز
هوش مصنوعی: مردی در دنیا به موفقیت و سربلندی می‌رسد که در میدان نبرد و چالش‌ها، شجاع و پیشرو باشد.
أم حَسِبتُم از کتاب آور به یاد
امتحان مؤمن است از حق جهاد
هوش مصنوعی: آیا فکر می‌کنید که کتاب فقط برای یادآوری امتحان مومنان از حق جهاد است؟
گفت ننمایی تو ره بر نیکی ای
دزد نارد شمع در تاریکی ای
هوش مصنوعی: تو ای دزد، اگر نمی‌توانی راه نیکی را نشان دهی، پس چرا مانند شمعی در تاریکی نمی‌تابی؟
یا رب این ره را به من هموار کن
آگهم از فکر این غدّار کن
هوش مصنوعی: ای خدا، این مسیر را برای من آسان کن و مرا از اندیشه این خائن آگاه کن.
گشت ملهم کاین عدو از راه خاص
خویش را زین کشمکش خواهد خلاص
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که دشمن به لطف الهام و راه خاص خود، از این درگیری و چالش‌ها رهایی خواهد یافت.
در ریاضت بودن ار در گلشنی است
هر نفس جان کندنی و مردنی است
هوش مصنوعی: اگر در حال تمرین و تلاش هستی، حتی اگر در یک محیط زیبا قرار داشته باشی، هر لحظه باید با سختی و دشواری رو به رو باشی و احساس مرگ و جان دادن کنی.
تا چه جای آنکه در این چاه تنگ
هر دمش کوبیده گردد سر به سنگ
هوش مصنوعی: به چه اندازه می‌توان تحمل کرد که در این چاه تنگ هر لحظه سر به سنگ بکوبد؟
نه کسی را باشد از حالش خبر
تا که آرد رنج و مرگش در نظر
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از وضعیت او باخبر نیست تا زمانی که درد و مرگش را به نمایش بگذارد.
بر سر او را زآن بود شوق نبرد
تا که خود را وانماید شیر و مرد
هوش مصنوعی: او به خاطر عشق به جنگ نمی‌پردازد تا زمانی که خود را به طور واقعی نشان دهد، مانند یک شیر و مرد واقعی.
کشته گوید گر شدم در رزمگاه
وارهم از ضربت این کینه خواه
هوش مصنوعی: اگر در میدان جنگ کشته شوم، از شدت این کینه‌توزی و دشمنی، به من آرامش ندهید.
هم بماند نام نیکم تا ابد
چون حرارت کوست باقی در کبد
هوش مصنوعی: نام نیک من تا ابد باقی خواهد ماند، مانند حرارتی که در کبد می‌ماند.
ور بمانم زنده باشم مفتخر
در بلادم بر شجاعت مشتهر
هوش مصنوعی: اگر زنده بمانم و در سرزمینم افتخارآفرین باشم، به خاطر شجاعت خود معروف و شناخته شده خواهم بود.
کمترین، آنکه شوم آزاد من
یک دو روز از زخم این جلاّد من
هوش مصنوعی: من فقط یک یا دو روز از درد و زخم این شکنجه‌گر رهایی می‌خواهم.
گفت، گفتی راست لیکن این مراد
بر نیاید هرگزت در افتقاد
هوش مصنوعی: گفتی که راست می‌گویی، اما هرگز نمی‌توانی به هدفی که در ذهن داری دست پیدا کنی.
در ریاضت نفس را بگداختن
صعب تر باشد ز میدان تاختن
هوش مصنوعی: مقابله با خواسته‌های نفس و کنترل آن کار سخت‌تری است نسبت به مبارزه در میدان جنگ.
هر دو از جان و از هوی بگذشتن است
هر گذشت او رستم و روئین تن است
هوش مصنوعی: هر دو نفر از روح و خواسته‌های خود عبور کردند و هر کسی که این کار را انجام دهد، مانند رستم و نیرومند خواهد بود.
بازگردم سوی تفسیر این بس است
مرد رزم آن نیست کاندر محبس است
هوش مصنوعی: به میدان جنگ برمی‌گردم و تفسیر این موضوع کافی است؛ مرد میدان نبرد کسی نیست که در زندان باشد.
حق به کردار شما باشد خبیر
هم بر آنچه هست مخفی در ضمیر
هوش مصنوعی: عمل و کردار شما نشان‌دهنده حقیقت و واقعیت شماست و در عین حال، خداوند به آنچه در دل‌های شما پنهان است، آگاه است.