گنجور

۹- آیات ۷۳ تا ۷۹

وَ إِلیٰ ثَمُودَ أَخٰاهُمْ صٰالِحاً قٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ قَدْ جٰاءَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ هٰذِهِ نٰاقَةُ اَللّٰهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوهٰا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اَللّٰهِ وَ لاٰ تَمَسُّوهٰا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ (۷۳) وَ اُذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفٰاءَ مِنْ بَعْدِ عٰادٍ وَ بَوَّأَکُمْ فِی اَلْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهٰا قُصُوراً وَ تَنْحِتُونَ اَلْجِبٰالَ بُیُوتاً فَاذْکُرُوا آلاٰءَ اَللّٰهِ وَ لاٰ تَعْثَوْا فِی اَلْأَرْضِ مُفْسِدِینَ (۷۴) قٰالَ اَلْمَلَأُ اَلَّذِینَ اِسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِینَ اُسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صٰالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قٰالُوا إِنّٰا بِمٰا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ (۷۵) قٰالَ اَلَّذِینَ اِسْتَکْبَرُوا إِنّٰا بِالَّذِی آمَنْتُمْ بِهِ کٰافِرُونَ (۷۶) فَعَقَرُوا اَلنّٰاقَةَ وَ عَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَ قٰالُوا یٰا صٰالِحُ اِئْتِنٰا بِمٰا تَعِدُنٰا إِنْ کُنْتَ مِنَ اَلْمُرْسَلِینَ (۷۷) فَأَخَذَتْهُمُ اَلرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دٰارِهِمْ جٰاثِمِینَ (۷۸) فَتَوَلّٰی عَنْهُمْ وَ قٰالَ یٰا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسٰالَةَ رَبِّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ وَ لٰکِنْ لاٰ تُحِبُّونَ اَلنّٰاصِحِینَ (۷۹)

و فرستادیم بثمود برادرشان صالح را گفت ای قوم من بپرستید خدا را نیست مر شما را هیچ الهی جز او بحقیقت آمد شما را حجتی از پروردگارتان این ناقه خداست مر شما را آیتی پس واگذاریدش که بخورد در زمین خدا و مس مکنیدش ببدی پس می‌گیرد شما را عذابی پر درد (۷۳) و یاد کنید هنگامی که گردانید شما را جانشینان از بعد عاد و جای دادتان در زمین که فرا می‌گیرید از جایهای نرمش قصرها و می‌تراشید از کوه‌ها خانه‌ها پس یاد کنید نعمتهای خدا را و تباهی نکنید در زمین تباه‌کاران (۷۴) گفتند جمعی که سرکشی می‌کردند از قومش مر آنان را که ناتوان شمرده شده بودند مر آن را که گروید از ایشان آیا می‌دانید که صالح فرستاده شده است از پروردگارش گفتند به درستی که ما بآنچه فرستاده شده به او گروندگانیم (۷۵) گفتند آنان که سرکشی کردند به درستی که ما به آن کسی که گرویدید به او کافرانیم (۷۶) پس پی کردند آن ناقه را و سرباز زدند از امر پروردگارشان و گفتند ای صالح بیاور بما آنچه وعده می‌دهی ما را اگر هستی از فرستادگان (۷۷) پس گرفتشان آوازی مهیب پس کشتند در خانهاشان فرو مردگان (۷۸) پس روی‌گردان شد از ایشان و گفت ای قوم بحقیقت رسانیدم بشما رسالت پروردگار و پند دادم شما را و لیکن دوست نمی‌دارید پنددهندگان را (۷۹)

« در بیان احوال قوم ثمود و دعوت حضرت صالح علیه السلام »

بعد ذکر قصۀ اصحاب هود
میکند حق ذکر آن قوم ثمود
بوده اند ایشان گروهی ناپسند
وز منال و مال دنیا بهره مند
در توانایی و قدرت بی نیاز
بودشان جا بین شامات و حجاز
بود ز ایشان صالح از پشت و رحم
زآن أخَاهُم گفت ارسلنا بهم
ثَمد گوید آب اندک را عرب
آن زمین کم بود آبش در طلب
بود صالح پشت پنجم از ثمود
گشت او مبعوث از رب ودود
سوی قومش که بُدندی بتپرست
وز مِی ظلم و ستم مخمور و مست
قوم خود را گفت یَا قَومِ اعبُدُواْ
زآنکه می نبود الهی غیر او
قوم بر تکذیب او کردند جد
چون به رأی خود بُدندی مستبد
آیتی گفتند بنما تا که ما
قول تو گیریم بر صدق از خدا
گفت خواهید آنچه مقصود شماست
موجب ایمان به معبود شماست
قوم گفتند از نشان آزمون
صبح با ما سوی صحراء شو برون
از بتان خواهیم ما حاجات خود
هم تو می خواه از خداوند احد
هر که از ما شد دعایش مستجاب
حق بود، گیریم قولش بر صواب
صبح چون شد برقرار خویشتن
خلق بر صحراء شدند از مرد و زن
هر چه استدعا نمودند آن زمان
بر نیامد حاجت قوم از بتان
منفعل گشتند اندر آزمون
پس بگفتند ار ز سنگ آری برون
اشتری آبستنی بسیار مو ی
آوریم ایمان تو را بی گفتگوی
از خدا پس خواست صالح بی درنگ
آمد اندر اهتزاز آن لحظه سنگ
ناقه ای آمد برون در دم بزاد
آن چنان که قوم را بُد بر مراد
جندع ابن عمر از قوم ثمود
گشت مؤمن گفت بر صالح درود
مابقی کردند انکارش مزید
وآن شتر اندر مراعی میچرید
خوردی آب چشمه به رغب ناگزیر
قدر آن هم در عوض می داد شیر
گفت صالح قوم را کآمد به کار
مر شما را معجز از پروردگار
شد شما را ناقة الله این شتر
نعمت از حق بر شما آورده پر
پس گذاریدش که تا از ارض حق
هر چه می خواهد خورد بی طعن و دق
رنج و نقصانی به کس ناید ز وی
لَاتَمَسوهَا بِسُوءٍ از کلّ شیء
ور نه باشد بر شما بیم هلاک
آید از حقتان عذابی دردناک
نعمت حق را به یاد آرید هین
در زمین فرمودتان چون جانشین
نعمتی باشد گر آرید آن به یاد
جانشینید اینکه بعد از قوم عاد
جای داد اندر زمین حجرتان
هم تمکّن بی ز رنج و زجرتان
فصل تابستان برافرازید قصر
از زمین نرم سار آن به حصر
خانه ها بهر زمستان هم ز سنگ
آورید اندر جبالش بی درنگ
تَنْحِتُون یعنی که بهر کاخها
میکنید از کوهها سوراخها
پس به یاد آرید نعمت های او
که شما را داده این نیرو و رو
هم تباهی ناورید اندر زمین
می نباشید از گروه مفسدین
قوم او ز اشرافشان گفتند باز
از طریق عُجب و استکبار و ناز
لِلَّذِینَ استُضْعِفُواْ یعنی بر آن
عاجزی کو بود از ایمانیان
خود شما دارید آیا آگهی
أنَّ صَالِحاً مرْسَلٌ مِّن ربِّهِ
یعنی او پیغمبر است از رب خود
وآنکه بر وی نگرود خوار است و رد
مؤمنان گفتند بر هر چه از یقین
شد فرستاده وی از توحید و دین
ما بر آن داریم ایمان بالتمام
بنده و محکوم آن تاج الکرام
هست امرش اظهر از مهر و فلک
عاقلی حاشا کز او افتد به شک
باز از استکبار گفتند آن کسان
نیست ما را هیچ ایمانی بر آن
بر هر آنچ ه آوردهاید ایمان شما
هم بر آن از کافران باشیم ما
ابن سالف ناقه را پس کرد پی
مابقی راضی بُدند از فعل وی
ناقه را پس کُشته باشند آن همه
زآنکه می بودند یار مظلمه
سرکشی کردند ز امر ذوالمنن
خالق و پروردگار خویشتن
هم بگفتند آور ای صالح به ما
آنچه کردی وعده از رنج و بلا
گر تویی از مرسلین اندر سبل
صدق باشد پس یقین وعدة رسل
پس گرفت آن بی هشان را زلزله
بعد صیحه از زمین در هایله
پس سراها صبح بُد ویرانه ها
مرده بودند آن همه در خانه ها
صالح از آن قوم رو گردانده بود
زآن زمان که ناقه را کُشتند زود
از تحیّر گفت ای قوم این عجب
من رساندم بر شما پیغام رب
هم شدم ناصح شما را شاهد اوست
لیک ناصح را بنگرفتید دوست
تا به اینجا بود تفسیر کلام
جو ز تاریخ آن شروحش را تمام

« حکایت حضرت صالح از روایات و سیَر »

قصۀ صالح به تفصیل است ضبط
در تواریخ ار بر آنت هست ربط
از روایات و سیَر هم مجملی
زآن به نظم آرم شنو گر مایلی
شانزده از عمر صالح رفته بود
که شد او مبعوث بر قوم ثمود
دعوتش بر قوم بُد صد سال و بیست
بعد از آن در مکه شد چندی به زیست
وجه عَقر نَّاقَه گر داری معاف
گفته اند اهل سیَر بر اختلاف
حاصل آنکه ناقه چون گردید پی
شد به صالح قوم بهر عذر وی
که نبُد در قتل او ما را گناه
کُشت او را بی نژادی بی پناه
گفت صالح بچه اش را هر طرف
رفته باشد آورید اکنون به کف
گر به دست آرید او را با شتاب
از شما شاید شود رفع عذاب
قوم بر دنبال او رفتند زود
کآورند او را به دست از مهر و جود
بچه شد بر کوه ز استیصال خویش
قوم را چون دید بر دنبال خویش
گفت صالح بی گمان آمد عذاب
نیست بهر چاره ره، بستند باب
یک زنی بود از فواحش بد نسب
بُد قطامه نام نحسش در عرب
ابن سالف را محرک گشت و وی
ناقة الله را نمود از کینه پی
ناقه را او کُشت و در آخر زمان
کُشت صالح را کسی از ناکسان
هم قطامه شد به کفر او سبب
تیغ تا زد بر ولیّ حق نسب
مرتضی کو بود اول مرد دین
کس نبود از هیچ ره با او قرین
صالح المؤمن از این رو در کتاب
خوانده او را حق تعالی ز انتساب
ناقة الله عقل دور اندیش توست
وآن قطامه نفس کافر کیش توست
قوة شهوانیت باشد غدار
کآن قطامه داردش بر نابکار
بچۀ ناقه است اعمال نکو
ناقه پی شد، بچه گرداند از تو رو
می نماند هیچ او بی مادرش
هر چه جویی بیش، یابی کمترش
قتل پیغمبر چو پیشت سهل ماند
مصطفی(ص) رفت از سرا، بوجهل ماند
۸- آیات ۶۵ تا ۷۲: وَ إِلیٰ عٰادٍ أَخٰاهُمْ هُوداً قٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ أَ فَلاٰ تَتَّقُونَ (۶۵) قٰالَ اَلْمَلَأُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنّٰا لَنَرٰاکَ فِی سَفٰاهَةٍ وَ إِنّٰا لَنَظُنُّکَ مِنَ اَلْکٰاذِبِینَ (۶۶) قٰالَ یٰا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفٰاهَةٌ وَ لٰکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ (۶۷) أُبَلِّغُکُمْ رِسٰالاٰتِ رَبِّی وَ أَنَا لَکُمْ نٰاصِحٌ أَمِینٌ (۶۸) أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جٰاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلیٰ رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَ اُذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفٰاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَ زٰادَکُمْ فِی اَلْخَلْقِ بَصْطَةً فَاذْکُرُوا آلاٰءَ اَللّٰهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (۶۹) قٰالُوا أَ جِئْتَنٰا لِنَعْبُدَ اَللّٰهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ مٰا کٰانَ یَعْبُدُ آبٰاؤُنٰا فَأْتِنٰا بِمٰا تَعِدُنٰا إِنْ کُنْتَ مِنَ اَلصّٰادِقِینَ (۷۰) قٰالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ رِجْسٌ وَ غَضَبٌ أَ تُجٰادِلُونَنِی فِی أَسْمٰاءٍ سَمَّیْتُمُوهٰا أَنْتُمْ وَ آبٰاؤُکُمْ مٰا نَزَّلَ اَللّٰهُ بِهٰا مِنْ سُلْطٰانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ اَلْمُنْتَظِرِینَ (۷۱) فَأَنْجَیْنٰاهُ وَ اَلَّذِینَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنّٰا وَ قَطَعْنٰا دٰابِرَ اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا وَ مٰا کٰانُوا مُؤْمِنِینَ (۷۲)۱۰- آیات ۸۰ تا ۸۴: وَ لُوطاً إِذْ قٰالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ اَلْفٰاحِشَةَ مٰا سَبَقَکُمْ بِهٰا مِنْ أَحَدٍ مِنَ اَلْعٰالَمِینَ (۸۰) إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ‌ اَلرِّجٰالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ اَلنِّسٰاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ (۸۱) وَ مٰا کٰانَ جَوٰابَ قَوْمِهِ إِلاّٰ أَنْ قٰالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُنٰاسٌ یَتَطَهَّرُونَ (۸۲) فَأَنْجَیْنٰاهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ اِمْرَأَتَهُ کٰانَتْ مِنَ اَلْغٰابِرِینَ (۸۳) وَ أَمْطَرْنٰا عَلَیْهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَةُ اَلْمُجْرِمِینَ (۸۴)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ إِلیٰ ثَمُودَ أَخٰاهُمْ صٰالِحاً قٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ قَدْ جٰاءَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ هٰذِهِ نٰاقَةُ اَللّٰهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوهٰا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اَللّٰهِ وَ لاٰ تَمَسُّوهٰا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ (۷۳) وَ اُذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفٰاءَ مِنْ بَعْدِ عٰادٍ وَ بَوَّأَکُمْ فِی اَلْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهٰا قُصُوراً وَ تَنْحِتُونَ اَلْجِبٰالَ بُیُوتاً فَاذْکُرُوا آلاٰءَ اَللّٰهِ وَ لاٰ تَعْثَوْا فِی اَلْأَرْضِ مُفْسِدِینَ (۷۴) قٰالَ اَلْمَلَأُ اَلَّذِینَ اِسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِینَ اُسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صٰالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قٰالُوا إِنّٰا بِمٰا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ (۷۵) قٰالَ اَلَّذِینَ اِسْتَکْبَرُوا إِنّٰا بِالَّذِی آمَنْتُمْ بِهِ کٰافِرُونَ (۷۶) فَعَقَرُوا اَلنّٰاقَةَ وَ عَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَ قٰالُوا یٰا صٰالِحُ اِئْتِنٰا بِمٰا تَعِدُنٰا إِنْ کُنْتَ مِنَ اَلْمُرْسَلِینَ (۷۷) فَأَخَذَتْهُمُ اَلرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دٰارِهِمْ جٰاثِمِینَ (۷۸) فَتَوَلّٰی عَنْهُمْ وَ قٰالَ یٰا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسٰالَةَ رَبِّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ وَ لٰکِنْ لاٰ تُحِبُّونَ اَلنّٰاصِحِینَ (۷۹)
هوش مصنوعی: و به قوم ثمود، صالح، برادرشان، گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید، زیرا غیر از او معبودی برای شما نیست. نشانه‌ای از پروردگارتان به سوی شما آمده است. این شتر خداست که برای شما آیتی است. پس بگذارید که در زمین خدا چرایی کند و به آن آسیبی نرسانید، که اگر چنین کنید، عذابی دردناک شما را خواهد گرفت.» و به یاد بیاورید زمانی که شما را جانشینان قوم عاد قرار داد و در زمین مستقر کرد، به گونه‌ای که از دشت‌ها کاخ‌هایی برای خود می‌ساختید و در کوه‌ها خانه‌هایی می‌تراشیدید. پس نعمت‌های خدا را به یاد داشته باشید و در زمین فساد نکنید.» آنگاه سران مغرور قومش به ضعفا که به او ایمان آورده بودند، گفتند: «آیا شما می‌دانید که صالح از سوی پروردگارش فرستاده شده است؟» گفتند: «ما به آنچه که با آن فرستاده شده‌ایم، ایمان داریم.» اما آنان که مغرور بودند گفتند: «ما به آنچه شما به آن ایمان دارید، کافر هستیم.» پس شتر را کشتند و از فرمان پروردگارشان سرپیچی کردند و گفتند: «ای صالح! اگر تو از فرستادگان هستی، آنچه را وعده داده‌ای به ما بیاور.» پس زمین لرزه‌ای آنان را فراگرفت و در خانه‌هایشان به حالت جان‌باخته درآمدند. آنگاه صالح از آنان روی برگرداند و گفت: «ای قوم من! من پیام پروردگارم را به شما رساندم و برای شما نصیحت کردم، اما شما نصیحت‌کنندگان را دوست ندارید.»
و فرستادیم بثمود برادرشان صالح را گفت ای قوم من بپرستید خدا را نیست مر شما را هیچ الهی جز او بحقیقت آمد شما را حجتی از پروردگارتان این ناقه خداست مر شما را آیتی پس واگذاریدش که بخورد در زمین خدا و مس مکنیدش ببدی پس می‌گیرد شما را عذابی پر درد (۷۳) و یاد کنید هنگامی که گردانید شما را جانشینان از بعد عاد و جای دادتان در زمین که فرا می‌گیرید از جایهای نرمش قصرها و می‌تراشید از کوه‌ها خانه‌ها پس یاد کنید نعمتهای خدا را و تباهی نکنید در زمین تباه‌کاران (۷۴) گفتند جمعی که سرکشی می‌کردند از قومش مر آنان را که ناتوان شمرده شده بودند مر آن را که گروید از ایشان آیا می‌دانید که صالح فرستاده شده است از پروردگارش گفتند به درستی که ما بآنچه فرستاده شده به او گروندگانیم (۷۵) گفتند آنان که سرکشی کردند به درستی که ما به آن کسی که گرویدید به او کافرانیم (۷۶) پس پی کردند آن ناقه را و سرباز زدند از امر پروردگارشان و گفتند ای صالح بیاور بما آنچه وعده می‌دهی ما را اگر هستی از فرستادگان (۷۷) پس گرفتشان آوازی مهیب پس کشتند در خانهاشان فرو مردگان (۷۸) پس روی‌گردان شد از ایشان و گفت ای قوم بحقیقت رسانیدم بشما رسالت پروردگار و پند دادم شما را و لیکن دوست نمی‌دارید پنددهندگان را (۷۹)
هوش مصنوعی: ما صالح، برادر قوم ثمود را فرستادیم و به او دستور دادیم که به قومش بگوید: "ای قوم من، خدا را بپرستید. هیچ خدایی جز او برای شما وجود ندارد. من با حجتی از جانب پروردگارتان به سوی شما آمده‌ام. این ناقه‌ای از جانب خداست که برای شما نشانه‌ای است. آن را در زمین رها کنید تا از علف‌های آن بخورد و به آن آسیب نزنید، و گرنه عذابی دردآور شما را خواهد گرفت." و به یاد بیاورید زمانی که شما را جانشینان قوم عاد قرار داد و در زمین مستقر کرد و به شما امکان داد تا از دل نرم زمین قصرها بسازید و از کوه‌ها خانه‌ها تراشید. پس نعمت‌های خدا را یاد کنید و در زمین فساد نکنید. اما گروهی از قومش که سرکشی می‌کردند، به آنانی که ضعیف شمرده می‌شدند و به صالح ایمان آورده بودند، گفتند: "آیا می‌دانید که صالح فرستاده‌شده از جانب پروردگارش است؟" آنها پاسخ دادند: "قطعا ما به آنچه که به او نازل شده، ایمان داریم." اما سرکش‌ها گفتند: "ما به کسی که به او ایمان آورده‌اید، کافریم." بعد ناقه را کشتند و از دستور پروردگارشان سرپیچی کردند و به صالح گفتند: "اگر راست می‌گویی، آن عذابی را که به ما وعده می‌دهی، به ما نشان بده." پس یک صدای مهیب آنها را در گرفت و در خانه‌هایشان مردند. صالح از آنها روبرگرداند و گفت: "ای قوم! به راستی من پیام پروردگارم را به شما رساندم و شما را پند دادم، اما شما پنددهندگان را دوست ندارید."
« در بیان احوال قوم ثمود و دعوت حضرت صالح علیه السلام »
هوش مصنوعی: در مورد وضعیت قوم ثمود و دعوت حضرت صالح (علیه السلام) توضیح داده شده است.
بعد ذکر قصۀ اصحاب هود
میکند حق ذکر آن قوم ثمود
هوش مصنوعی: پس از اینکه خداوند داستان قوم هود را بیان می‌کند، به ذکر داستان قوم ثمود می‌پردازد.
بوده اند ایشان گروهی ناپسند
وز منال و مال دنیا بهره مند
هوش مصنوعی: آنها گروهی بوده‌اند که ناپسند و بی‌ارزش هستند و از ثروت و دارایی‌های دنیوی بهره‌مند شده‌اند.
در توانایی و قدرت بی نیاز
بودشان جا بین شامات و حجاز
هوش مصنوعی: آن‌ها در قدرت و توانایی به خودکفایی دست یافته بودند و در بین مناطق شام و حجاز جایگاه ویژه‌ای داشتند.
بود ز ایشان صالح از پشت و رحم
زآن أخَاهُم گفت ارسلنا بهم
هوش مصنوعی: در میان آن‌ها افرادی نیکو و صالح وجود داشتند که از نسل و مادر یکی از برادرانشان بودند و گفتند که ما با این‌ها فرستاده‌ایم.
ثَمد گوید آب اندک را عرب
آن زمین کم بود آبش در طلب
هوش مصنوعی: ثمد به معنای آب اندکی است که عرب‌ها آن را به زمین‌هائی که آب آن‌ها کم است نسبت می‌دهند. در این متن به نوعی از زمین اشاره شده که آب کافی ندارد و در جستجوی آب است.
بود صالح پشت پنجم از ثمود
گشت او مبعوث از رب ودود
هوش مصنوعی: عادل و نیکوکار، یکی از نسل‌های قوم ثمود بود که به فرمان خداوند به پیامبری برگزیده شد.
سوی قومش که بُدندی بتپرست
وز مِی ظلم و ستم مخمور و مست
هوش مصنوعی: به سمت مردمی که به بت‌پرستی مشغول بودند، رفت و در میان شراب و ظلم و ستم تماماً سرمست و مست شد.
قوم خود را گفت یَا قَومِ اعبُدُواْ
زآنکه می نبود الهی غیر او
هوش مصنوعی: او به قوم خود گفت: ای قوم، خداوند را بپرستید؛ زیرا غیر از او هیچ خدایی وجود ندارد.
قوم بر تکذیب او کردند جد
چون به رأی خود بُدندی مستبد
هوش مصنوعی: مردم به خاطر نظرات و عقاید خود، او را تکذیب کردند، چرا که بر اساس فکر و استبداد خود عمل می‌کردند.
آیتی گفتند بنما تا که ما
قول تو گیریم بر صدق از خدا
هوش مصنوعی: آیتی از تو خواستند که نشانه‌ای بیان کنی تا ما بتوانیم به صداقت تو نزد خدا ایمان بیاوریم.
گفت خواهید آنچه مقصود شماست
موجب ایمان به معبود شماست
هوش مصنوعی: اگر خواسته‌هایتان به آن چیزی که می‌خواهید منجر شود، ایمان شما را به خدایتان تقویت می‌کند.
قوم گفتند از نشان آزمون
صبح با ما سوی صحراء شو برون
هوش مصنوعی: مردم گفتند که نشانه‌ای از آزمایش صبحگاهی را دیده‌اند، پس بیا تا به سمت بیابان برویم.
از بتان خواهیم ما حاجات خود
هم تو می خواه از خداوند احد
هوش مصنوعی: ما از معبودان و بتان خود نیازهایمان را طلب می‌کنیم، و تو نیز از خدای یگانه خواسته‌هایت را بخواه.
هر که از ما شد دعایش مستجاب
حق بود، گیریم قولش بر صواب
هوش مصنوعی: هر کس از ما که دعا کند، دعاهایش به حق مستجاب می‌شود و ما قول او را بر حق می‌دانیم.
صبح چون شد برقرار خویشتن
خلق بر صحراء شدند از مرد و زن
هوش مصنوعی: صبح که شد، مردم به دشت‌ و صحرا رفتند، چه مرد و چه زن، هر کسی به کار و حال خویش پرداخت.
هر چه استدعا نمودند آن زمان
بر نیامد حاجت قوم از بتان
هوش مصنوعی: هر دعایی که در آن زمان کردند، خواسته‌های مردم از بت‌ها برآورده نشد.
منفعل گشتند اندر آزمون
پس بگفتند ار ز سنگ آری برون
هوش مصنوعی: آنها پس از آزمون و امتحان دچار شکست شدند و گفتند اگر حتی از سنگ بیرون بیایند، چه سودی دارد؟
اشتری آبستنی بسیار مو ی
آوریم ایمان تو را بی گفتگوی
هوش مصنوعی: ما در انتظار آمدن یک شتر آبستن هستیم که گویای ایمان تو باشد، بدون اینکه نیازی به گفتگو باشد.
از خدا پس خواست صالح بی درنگ
آمد اندر اهتزاز آن لحظه سنگ
هوش مصنوعی: وقتی از خدا درخواست کرد، فرد صالح بلافاصله پاسخ داد و در آن لحظه تحت تأثیر قرار گرفت.
ناقه ای آمد برون در دم بزاد
آن چنان که قوم را بُد بر مراد
هوش مصنوعی: زنی که جوانه زد، به دنیا آمده است به گونه‌ای که برای مردم خوشایند است و دلخواه آن‌هاست.
جندع ابن عمر از قوم ثمود
گشت مؤمن گفت بر صالح درود
هوش مصنوعی: جندع ابن عمر از قبیله ثمود به ایمان رسید و بر صالح پیامبر درود فرستاد.
مابقی کردند انکارش مزید
وآن شتر اندر مراعی میچرید
هوش مصنوعی: بقیه به انکار او ادامه دادند و در میان مرتع، آن شتر مشغول چرا بود.
خوردی آب چشمه به رغب ناگزیر
قدر آن هم در عوض می داد شیر
هوش مصنوعی: اگر از چشمه آب نوشیدی، ناچار باید بهایی هم برابر آن پرداخت کنی. مثل اینکه برای نوشیدن شیر هم باید قیمتی بپردازی.
گفت صالح قوم را کآمد به کار
مر شما را معجز از پروردگار
هوش مصنوعی: صالح به قومش گفت: "زمان آن رسیده که شما به کمک خداوند معجزه‌ای را دریافت کنید."
شد شما را ناقة الله این شتر
نعمت از حق بر شما آورده پر
هوش مصنوعی: شما به مانند شتر نیکی هستید که خداوند آن را به عنوان نعمت برای شما فرستاده است.
پس گذاریدش که تا از ارض حق
هر چه می خواهد خورد بی طعن و دق
هوش مصنوعی: اجازه دهید او آزاد باشد تا از زمین حقیقت هر چه را که می‌خواهد بردارد، بدون اینکه مورد انتقاد و سرزنش قرار گیرد.
رنج و نقصانی به کس ناید ز وی
لَاتَمَسوهَا بِسُوءٍ از کلّ شیء
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از بدی‌ها و نواقص در امان نیست و هیچ چیز را نباید به بدی لمس کرد.
ور نه باشد بر شما بیم هلاک
آید از حقتان عذابی دردناک
هوش مصنوعی: در غیر این صورت، ممکن است از جانب خداوند عذابی سخت و دردناک بر شما نازل شود.
نعمت حق را به یاد آرید هین
در زمین فرمودتان چون جانشین
هوش مصنوعی: به نعمت‌های خداوند فکر کنید؛ زیرا در زمین به شما دستور داده شده که مانند نماینده‌ای از او عمل کنید.
نعمتی باشد گر آرید آن به یاد
جانشینید اینکه بعد از قوم عاد
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که به یاد جانشینان قوم عاد نعمت و برکت را درک کند.
جای داد اندر زمین حجرتان
هم تمکّن بی ز رنج و زجرتان
هوش مصنوعی: زمین محل سکونت شما را فراهم کرده است، به طوری که زندگی شما بدون درد و رنج باشد.
فصل تابستان برافرازید قصر
از زمین نرم سار آن به حصر
هوش مصنوعی: به فصل تابستان، قصر خود را بر روی زمین نرم بنا کنید، تا در محاصره‌ی آن آرامش و زیبایی فراهم شود.
خانه ها بهر زمستان هم ز سنگ
آورید اندر جبالش بی درنگ
هوش مصنوعی: خانه‌ها را برای زمستان، سریعاً از سنگ در تپه‌ها بسازید.
تَنْحِتُون یعنی که بهر کاخها
میکنید از کوهها سوراخها
هوش مصنوعی: شما از کوه‌ها معادنی را استخراج می‌کنید تا برای ساختن کاخ‌ها از آن‌ها استفاده کنید.
پس به یاد آرید نعمت های او
که شما را داده این نیرو و رو
هوش مصنوعی: پس نعمت‌های او را به خاطر بیاورید که این قدرت و روح را به شما عطا کرده است.
هم تباهی ناورید اندر زمین
می نباشید از گروه مفسدین
هوش مصنوعی: در زمین تضادی وجود دارد که منجر به ویرانی می‌شود و این ناشی از وجود افرادی است که به فساد مشغولند و اثرات منفی به جای می‌گذارند.
قوم او ز اشرافشان گفتند باز
از طریق عُجب و استکبار و ناز
هوش مصنوعی: قوم او از روی تکبر و خودبینی و در ناز و غره بودن، بار دیگر به صحبت درباره اشراف و بزرگانشان پرداختند.
لِلَّذِینَ استُضْعِفُواْ یعنی بر آن
عاجزی کو بود از ایمانیان
هوش مصنوعی: این جمله به افرادی اشاره دارد که به دلیل ناتوانی یا ضعف خود، تحت فشار و سختی قرار گرفته‌اند. این افراد ممکن است از میان مؤمنان باشند که به خاطر شرایط خاصی، توانایی و قدرت لازم را ندارند.
خود شما دارید آیا آگهی
أنَّ صَالِحاً مرْسَلٌ مِّن ربِّهِ
هوش مصنوعی: آیا شما خبر دارید که فردی نیکو، از سوی پروردگارش فرستاده شده است؟
یعنی او پیغمبر است از رب خود
وآنکه بر وی نگرود خوار است و رد
هوش مصنوعی: او پیامبری است از طرف خدا و هر کسی که به او توجه نکند، خوار و نادیده گرفته خواهد شد.
مؤمنان گفتند بر هر چه از یقین
شد فرستاده وی از توحید و دین
هوش مصنوعی: مؤمنان اظهار کردند که هر چیزی که به یقین برسد، از جانب خداوند به عنوان نماینده‌ای برای توحید و دین فرستاده شده است.
ما بر آن داریم ایمان بالتمام
بنده و محکوم آن تاج الکرام
هوش مصنوعی: ما به طور کامل ایمان داریم که بنده و محکوم آن تاج الکرام هستیم.
هست امرش اظهر از مهر و فلک
عاقلی حاشا کز او افتد به شک
هوش مصنوعی: امر او واضح‌تر از خورشید و آسمان است، عقل سلیم نمی‌تواند در وجود او شک کند.
باز از استکبار گفتند آن کسان
نیست ما را هیچ ایمانی بر آن
هوش مصنوعی: آن کسان که به استکبار اشاره دارند، می‌گویند که ما هیچ ایمان و اعتقادی به این موضوع نداریم.
بر هر آنچ ه آوردهاید ایمان شما
هم بر آن از کافران باشیم ما
هوش مصنوعی: هر چیزی که شما به آن ایمان دارید، ما نیز می‌توانیم به عنوان کافران به آن بیندیشیم.
ابن سالف ناقه را پس کرد پی
مابقی راضی بُدند از فعل وی
هوش مصنوعی: شخصی که سال‌ها قبل با شترش مواجه شده بود، آن را پس فرستاد و دیگران از این کار او راضی بودند.
ناقه را پس کُشته باشند آن همه
زآنکه می بودند یار مظلمه
هوش مصنوعی: ناقه را کشته‌اند به خاطر آنکه دوستان مظلومش بوده‌اند.
سرکشی کردند ز امر ذوالمنن
خالق و پروردگار خویشتن
هوش مصنوعی: آن‌ها از فرمان خداوند بزرگ و مهربان خود سرپیچی کردند.
هم بگفتند آور ای صالح به ما
آنچه کردی وعده از رنج و بلا
هوش مصنوعی: صالح، به ما بگو آنچه را که وعده دادیم درباره رنج و مشکلاتی که متحمل شدیم.
گر تویی از مرسلین اندر سبل
صدق باشد پس یقین وعدة رسل
هوش مصنوعی: اگر تو از پیامبران باشی که در راه راست گام برمی‌دارند، پس به یقین وعده‌های پیامبران نیز حق و واقعی خواهد بود.
پس گرفت آن بی هشان را زلزله
بعد صیحه از زمین در هایله
هوش مصنوعی: زمین به شدت لرزید و بعد از آن صدای بلند و غرش آن به گوش رسید که همه را به وحشت انداخت.
پس سراها صبح بُد ویرانه ها
مرده بودند آن همه در خانه ها
هوش مصنوعی: صبح شده بود و خانه‌ها ویران و خالی از سکنه بودند؛ انگار همه در آنجا مرده بودند.
صالح از آن قوم رو گردانده بود
زآن زمان که ناقه را کُشتند زود
هوش مصنوعی: صالح از آن قوم فاصله گرفته بود زمانی که شتر را به سرعت کشتند.
از تحیّر گفت ای قوم این عجب
من رساندم بر شما پیغام رب
هوش مصنوعی: ای مردم، از شگفتی می‌گویم که پیغامی از پروردگار را به شما آورده‌ام.
هم شدم ناصح شما را شاهد اوست
لیک ناصح را بنگرفتید دوست
هوش مصنوعی: من هم به عنوان مشاور شما هستم و او را شاهد می‌دانم، اما شما مشاور را کنار گذاشته‌اید و دوست را انتخاب کرده‌اید.
تا به اینجا بود تفسیر کلام
جو ز تاریخ آن شروحش را تمام
هوش مصنوعی: تا اینجا درباره کلام شاعر و تاریخ آن توضیحاتی داده شد و حالا این توضیحات به پایان رسید.
« حکایت حضرت صالح از روایات و سیَر »
هوش مصنوعی: داستان حضرت صالح به عنوان یکی از روایت‌ها و تاریخ‌های دینی شناخته می‌شود. او پیامبری از سوی خداوند بود که به قوم ثمود فرستاده شد. حضرت صالح به مردم خود دعوت کرد تا به پرستش یک خدا بپردازند و اعمال نادرست را ترک کنند. او معجزه‌ای به نام «ناقه» داشت که نشانه‌ای از پیامبری‌اش بود. اما بسیاری از مردم به دعوت او پاسخ منفی دادند و از او و معجزه‌اش سرپیچی کردند. در نهایت، خداوند عذابش را بر قوم ثمود نازل کرد و آنها به عذاب گرفتار شدند. این داستان در متون دینی به عنوان درس عبرتی برای انسان‌ها ذکر شده است.
قصۀ صالح به تفصیل است ضبط
در تواریخ ار بر آنت هست ربط
هوش مصنوعی: داستان حضرت صالح به طور کامل در تاریخ‌ها ثبت شده است، و اگر به آن علاقه‌مند هستید، می‌توانید جزئیات بیشتری از آن را پیدا کنید.
از روایات و سیَر هم مجملی
زآن به نظم آرم شنو گر مایلی
هوش مصنوعی: اگر تمایل داشته باشی، از داستان‌ها و روایات به صورت خلاصه و منظوم چیزی برایت آماده می‌کنم.
شانزده از عمر صالح رفته بود
که شد او مبعوث بر قوم ثمود
هوش مصنوعی: شانزده سال از عمر صالح گذشته بود که او به رسالت میان قوم ثمود انتخاب شد.
دعوتش بر قوم بُد صد سال و بیست
بعد از آن در مکه شد چندی به زیست
هوش مصنوعی: دعوت او به مردم صد سال و بیست سال بعد از آن، در مکه آغاز شد و او مدتی در آنجا زندگی کرد.
وجه عَقر نَّاقَه گر داری معاف
گفته اند اهل سیَر بر اختلاف
هوش مصنوعی: اگر در برابر نقیصه‌ای که در وجود توست، گلی را در نظر بگیریم، اهل فن و دانش در مورد آن نظرات متفاوتی دارند.
حاصل آنکه ناقه چون گردید پی
شد به صالح قوم بهر عذر وی
هوش مصنوعی: نتیجه این است که وقتی شتر به قوم صالح رسید، به خاطر عذری که داشت به آنان ملحق شد.
که نبُد در قتل او ما را گناه
کُشت او را بی نژادی بی پناه
هوش مصنوعی: ما در کشتن او گناهی نداریم، چرا که او به خاطر بی‌هویتی و بی‌پناهی‌اش جانش را از دست داد.
گفت صالح بچه اش را هر طرف
رفته باشد آورید اکنون به کف
هوش مصنوعی: صالح گفت که هر جا بچه‌اش رفته باشد، حالا باید به دستش بیاورند.
گر به دست آرید او را با شتاب
از شما شاید شود رفع عذاب
هوش مصنوعی: اگر او را با سرعت به دست آورید، ممکن است عذاب شما برطرف شود.
قوم بر دنبال او رفتند زود
کآورند او را به دست از مهر و جود
هوش مصنوعی: مردم به سرعت به دنبال او رفتند تا او را پیدا کرده و با عشق و generosity به دست بیاورند.
بچه شد بر کوه ز استیصال خویش
قوم را چون دید بر دنبال خویش
هوش مصنوعی: بچه، از ناامیدی خود به روی کوه رفت و وقتی قومش را دید، به دنبال خودش حرکت کرد.
گفت صالح بی گمان آمد عذاب
نیست بهر چاره ره، بستند باب
هوش مصنوعی: صالح گفت که عذاب قطعاً نخواهد آمد، زیرا برای حل مشکل، درها بسته شده‌اند.
یک زنی بود از فواحش بد نسب
بُد قطامه نام نحسش در عرب
هوش مصنوعی: زنی وجود داشت که از خانواده‌ای نامناسب و بدنام بود، نامش قطامه بود و او در عرب به عنوان فردی نحس شناخته می‌شد.
ابن سالف را محرک گشت و وی
ناقة الله را نمود از کینه پی
هوش مصنوعی: شخصی از نسل پیشین به خاطر کینه‌ای که داشت، شتر خدا را به نمایش گذاشت.
ناقه را او کُشت و در آخر زمان
کُشت صالح را کسی از ناکسان
هوش مصنوعی: او شتر را کشت و در زمان‌های آینده، کسی از افراد بی‌ارزش، صالح را خواهد کشت.
هم قطامه شد به کفر او سبب
تیغ تا زد بر ولیّ حق نسب
هوش مصنوعی: دوست و همراه او به خاطر کفر و نافرمانی‌اش، به وسیله شمشیری که بر ولیّ حق زده شد، به سبب ویرانی و نابودی رسید.
مرتضی کو بود اول مرد دین
کس نبود از هیچ ره با او قرین
هوش مصنوعی: مرتضی کو، نخستین مرد دین که در هیچ راهی، هیچ‌کس هم‌را‌ه او نبود.
صالح المؤمن از این رو در کتاب
خوانده او را حق تعالی ز انتساب
هوش مصنوعی: در کتاب، مؤمن نیکو به این دلیل معرفی شده است که خداوند او را به این ویژگی ها مرتبط کرده است.
ناقة الله عقل دور اندیش توست
وآن قطامه نفس کافر کیش توست
هوش مصنوعی: شتر خدا نماد عقل و تفکر ژرف توست و آن دختر زیبا نماد نفس اماره و خواسته‌های ناپسند توست.
قوة شهوانیت باشد غدار
کآن قطامه داردش بر نابکار
هوش مصنوعی: قدرت شهوت می‌تواند فریبنده و خطرناک باشد، زیرا می‌تواند افرادی را که در مسیر نادرست حرکت می‌کنند، به دام خود بیاندازد.
بچۀ ناقه است اعمال نکو
ناقه پی شد، بچه گرداند از تو رو
هوش مصنوعی: کودک نشانه‌ای از اعمال نیک است، مانند ناقه‌ای که بچه‌اش را به دور خود می‌چرخاند.
می نماند هیچ او بی مادرش
هر چه جویی بیش، یابی کمترش
هوش مصنوعی: هر چه بیشتر به دنبال او بروی و تلاش کنی، کمتر از او نصیبت می‌شود، زیرا او بدون مادرش نمی‌تواند باقی بماند.
قتل پیغمبر چو پیشت سهل ماند
مصطفی(ص) رفت از سرا، بوجهل ماند
هوش مصنوعی: وقتی که کشتن پیامبر برای تو آسان به نظر می‌رسد، پیامبر (ص) از خانه بیرون رفت و بوجهل تنها ماند.