گنجور

۸- آیات ۶۵ تا ۷۲

وَ إِلیٰ عٰادٍ أَخٰاهُمْ هُوداً قٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ أَ فَلاٰ تَتَّقُونَ (۶۵) قٰالَ اَلْمَلَأُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنّٰا لَنَرٰاکَ فِی سَفٰاهَةٍ وَ إِنّٰا لَنَظُنُّکَ مِنَ اَلْکٰاذِبِینَ (۶۶) قٰالَ یٰا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفٰاهَةٌ وَ لٰکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ (۶۷) أُبَلِّغُکُمْ رِسٰالاٰتِ رَبِّی وَ أَنَا لَکُمْ نٰاصِحٌ أَمِینٌ (۶۸) أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جٰاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلیٰ رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَ اُذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفٰاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَ زٰادَکُمْ فِی اَلْخَلْقِ بَصْطَةً فَاذْکُرُوا آلاٰءَ اَللّٰهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (۶۹) قٰالُوا أَ جِئْتَنٰا لِنَعْبُدَ اَللّٰهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ مٰا کٰانَ یَعْبُدُ آبٰاؤُنٰا فَأْتِنٰا بِمٰا تَعِدُنٰا إِنْ کُنْتَ مِنَ اَلصّٰادِقِینَ (۷۰) قٰالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ رِجْسٌ وَ غَضَبٌ أَ تُجٰادِلُونَنِی فِی أَسْمٰاءٍ سَمَّیْتُمُوهٰا أَنْتُمْ وَ آبٰاؤُکُمْ مٰا نَزَّلَ اَللّٰهُ بِهٰا مِنْ سُلْطٰانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ اَلْمُنْتَظِرِینَ (۷۱) فَأَنْجَیْنٰاهُ وَ اَلَّذِینَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنّٰا وَ قَطَعْنٰا دٰابِرَ اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا وَ مٰا کٰانُوا مُؤْمِنِینَ (۷۲)

و فرستادیم بقوم عاد برادرشان هود را گفت ای قوم من بپرستید خدا را نیست مر شما را هیچ خدایی جز او آیا پس نمی‌پرهیزید (۶۵) گفتند آن جماعت که کافر بودند از قومش به درستی که ما هر آینه می‌بینیم ترا در کم خردی و به درستی که ما هر آینه گمان می‌بریم ترا از دروغگویان (۶۶) گفت ای قوم نیست با من کم خردی و لیکن من رسولی‌ام از پروردگار جهانیان (۶۷) می‌رسانم شما را رسالتهای پروردگارم و من مر شما را خیرخواه امینم (۶۸) آیا عجب داشتید که آمد شما را ذکری از پروردگارتان بر مردی از شما تا بترساند شما را و یاد کنید هنگامی که گردانید شما را جانشینان از پس قوم نوح و افزود شما را در خلق زیادتی پس یاد کنید نعمتهای خدا را باشد که شما رستگار شوید (۶۹) گفتند آیا آمدی ما را از برای آن که بپرستیم خدا را تنها و واگذاریم آنچه بودند که می‌پرستیدند پدران ما پس بیاور به ما آنچه وعده می‌دادی ما را اگر هستی از راست‌گویان (۷۰) گفت بتحقیق واقع شد بر شما از پروردگار شما عذابی و خشمی آیا مجادله می‌کنید با من در نامهایی که نام نهادید آنها را شما و پدرانتان فرو نفرستاده خدا بآن هیچ حجتی پس منتظر باشید به درستی که من با شما از منتظرانم (۷۱) پس رهانیدیم او را و آنان که با او بودند برحمتی از نزد ما و بریدیم دنباله آنان که تکذیب کردند آیتهای ما را و نبودند گروندگان (۷۲)

« در بیان قوم عاد و دعوت هود علیه السلام »

هم فرستادیم ما بر عاد پیش
هود کایشان را برادر بود و خویش
از أخَا هم قصد باشد در کلام
واحدی ز ایشان به تقریب تمام
همچنان که باز گویی در ندا
مر کسان را یا برادر ، یا أخَا
عادیان بودند قومی زورمند
هم تناور هم به قامت بس بلند
در زمین از آن قبیله آن زمان
اعظم و اکبر نبود از مردمان
جملگی با احتشام و مالدار
بت پرستی بودشان پیوسته کار
حق فرستاد از کمال جود را
سوی ایشان بهر دعوت هود را
قَالَ یَا قَومِ اعبُدُواْ الله مَالَکُم
مِّنْ إِلَهٍ غَیرُهُ اولَی لَکُم
نیست معبودی شما را غیر حق
کو بود اندر پرستش مستحق
بت پرستی نیست فعلی بر صواب
می نپرهیزید آیا از عذاب
پس بگفتند از بزرگان ر و به رو
آنچه کافر بوده اند از قوم او
ما تو را بینیم راسخ در سفه
که نداری دین سابق را نگه
هم گمان ما راست کاین باشد دروغ
که تو گویی نیست اندر وی فروغ
گفت مر زد دیوتان ای قوم ره
نیست ملصق با من از وجهی سفه
لیک من باشم ز ربّ العالمین
خود رسولی بر شما راسخ به دین
میرسانم بر شما پیغام او
بهره تا یابید از اکرام او
من شما را ناصحی باشم امین
میکنید آیا تعجب هیچ از این
کآید اینسان پندی از پروردگار
سوی مردی از شما در افتخار
تا بترساند شما را از عذاب
وز زوال نعمت و سوء مآب
یاد آرید اینکه بعد از قوم نوح
جانشین کرد او شما را بالوضوح
دادتان در ارض احقاف او مکان
کرد مستغنی هم از مال جهان
کرد زاید بسط خلقت در شما
قامت و قدرت بیفزود و نما
پس به یاد آرید نعمت های حق
رستگار آیید تا ز اعطای حق
قوم گفتند آمدی آیا به ما
تا بگویی که پرستیم آن خدا
کو بود تنها و بر داریم دل
زآنچه بود آباء ما را متصل
می پرستیدند آن را از نخست
ترک آن بر عقل ما ناید درست
پس بیاور آنچه گویی از وعید
گر تویی از راستگویا ن یا سعید
یعنی آور آنچه گفتی از عذاب
راستی گر داری از حق فتح باب
گفت هود اکنون عَلَیکُم قَد وَقَعَ
بر شما واجب شد آن خوف و وجع
میرسد البته از پروردگار
رِجس یعنی آن عذاب پر شرار
همچنین خشم خدا عزوجل
میکنید آیا شما با من جدل
اندر اسماء یعنی اندر آن بتان
که به هر یک هِشته اید اسمی چنان
هِشته اید این نامها را خود شما
وآن پدرهاتان ز طغیان و خطا
محض اسم است آن نه از وجهی عیان
حق بنفرستاده برهانی بر آن
وآنگهی بر جهلتان بینم مُصر
پس شوید اندر عذابی منتظر
با شما من نیز دارم انتظار
بر هر آنچه وعده دادم کردگار
هود را دادیم پس ما خود نجات
وآنکه با او بود از خیل ثقات
بودشان بخشایش این از نزد ما
خائفین را همچنین باشد رجا
هم ببرّیدیم و برکندیم باز
پایه و بنیاد آن قوم از فراز
زآنکه می بودند دور از رأی ما
از پی تکذیب آیت های ما
باد را دادیم فرمان تا تمام
عادیان را بُرد بنیاد و مقام
تا نپنداری که بادی گر وزد
میتواند برگ کاهی را گزد
یا تواند برگی افکند از درخت
زآنکه حقش بر کمندی بسته سخت
جز که امر آید ز خلاّق العباد
که بِکَن ای باد از بیخ این بلاد
یا بگیر این گیج سرکش را گلو
یا برآر از ریش خودبینش دو مو
بادها را گر شناسی پیش و پس
بینی اندر صد کمندی هر نفس
نیم بادی چونکه پیچد در شکم
سبلتت را برکند آری ورم
رو کنی هر سو، سپاهش بسته صف
از زمین تا آسمان بر هر طرف
از جنود او یک ار دانی هواست
کآدم و عالم اسیرش جا به جاست
وآن یکت کافی است وقت گوشمال
زآن مگر بگریزی ار یابی مجال
آنکه باشد عقل و بختی یاورش
میگریزد سوی شاه از لشکرش
وآنکه بختش واژگون باشد ز شاه
میگریزد همچو دزدان در سپاه
پس بگیرد یک قلاووزی دُمش
بندد از کاکل به دامی تا سُمش
میکشد تا پای دارش مو کشان
میدهد هر جا به عصیانش نشان
کاین فلان دزد است کز سلطان گریخت
خون او را گفته شه بایست ریخت
او نخواهد چاره هیچ از چاره ساز
جوید از خصم دگر امداد باز
میگریزد از هوام اندر سباع
هم به سوی صرع و سرسام از صُداع
میگریزد بر دوا هر دردمند
آن دوا هم باشد ای جان چشم بند
هست آن یعنی یکی از لشکرش
کرده پنهان در لباس دیگرش
چون تنی رنجور خواهد دادگر
آن دوا بخشد به ضد خود اثر
ور گهی از چشم بندی های او
خاصیت بخشد شود رنجی نکو
شد خلاص از دست قهاری دلیر
گوید او بر دیگری کو را بگیر
مبتلاء گردد به رنجی در مزاج
کز طبیبش نیست تمییز و علاج
هر چه بینی در جهان اسپاه اوست
با تو سرکش بندة درگاه اوست
جمله اعضایت سپاه ذوالمنند
تا نپنداری تو را جزء تنند
جان و تن هم بندة فرمان اوست
همرهند ار با تو از احسان اوست
تا تو هم آیی به هُش با او شوی
خاک آن ره، ماه آن مینو شوی
رو نمایی بر قفا پیچد رگت
استخوان ار نشکند گیرد سگت
یا که امر آید به سر هنگام باد
کاین خسیس است از تتمۀ قوم عاد
باد خوئی را فرستد از قفاش
تا بگیرد ریش و بنشاند به جاش
برکند از بیخ تا بنیاد او
هم بر افش اند ز سبلت باد او
۷- آیات ۵۹ تا ۶۴: لَقَدْ أَرْسَلْنٰا نُوحاً إِلیٰ قَوْمِهِ فَقٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ إِنِّی أَخٰافُ عَلَیْکُمْ‌ عَذٰابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ (۵۹) قٰالَ اَلْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنّٰا لَنَرٰاکَ فِی ضَلاٰلٍ مُبِینٍ (۶۰) قٰالَ یٰا قَوْمِ لَیْسَ بِی ضَلاٰلَةٌ وَ لٰکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ (۶۱) أُبَلِّغُکُمْ رِسٰالاٰتِ رَبِّی وَ أَنْصَحُ لَکُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اَللّٰهِ مٰا لاٰ تَعْلَمُونَ (۶۲) أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جٰاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلیٰ رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (۶۳) فَکَذَّبُوهُ فَأَنْجَیْنٰاهُ وَ اَلَّذِینَ مَعَهُ فِی اَلْفُلْکِ وَ أَغْرَقْنَا اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا إِنَّهُمْ کٰانُوا قَوْماً عَمِینَ (۶۴)۹- آیات ۷۳ تا ۷۹: وَ إِلیٰ ثَمُودَ أَخٰاهُمْ صٰالِحاً قٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ قَدْ جٰاءَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ هٰذِهِ نٰاقَةُ اَللّٰهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوهٰا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اَللّٰهِ وَ لاٰ تَمَسُّوهٰا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ (۷۳) وَ اُذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفٰاءَ مِنْ بَعْدِ عٰادٍ وَ بَوَّأَکُمْ فِی اَلْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهٰا قُصُوراً وَ تَنْحِتُونَ اَلْجِبٰالَ بُیُوتاً فَاذْکُرُوا آلاٰءَ اَللّٰهِ وَ لاٰ تَعْثَوْا فِی اَلْأَرْضِ مُفْسِدِینَ (۷۴) قٰالَ اَلْمَلَأُ اَلَّذِینَ اِسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِینَ اُسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صٰالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قٰالُوا إِنّٰا بِمٰا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ (۷۵) قٰالَ اَلَّذِینَ اِسْتَکْبَرُوا إِنّٰا بِالَّذِی آمَنْتُمْ بِهِ کٰافِرُونَ (۷۶) فَعَقَرُوا اَلنّٰاقَةَ وَ عَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَ قٰالُوا یٰا صٰالِحُ اِئْتِنٰا بِمٰا تَعِدُنٰا إِنْ کُنْتَ مِنَ اَلْمُرْسَلِینَ (۷۷) فَأَخَذَتْهُمُ اَلرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دٰارِهِمْ جٰاثِمِینَ (۷۸) فَتَوَلّٰی عَنْهُمْ وَ قٰالَ یٰا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسٰالَةَ رَبِّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ وَ لٰکِنْ لاٰ تُحِبُّونَ اَلنّٰاصِحِینَ (۷۹)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ إِلیٰ عٰادٍ أَخٰاهُمْ هُوداً قٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ أَ فَلاٰ تَتَّقُونَ (۶۵) قٰالَ اَلْمَلَأُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنّٰا لَنَرٰاکَ فِی سَفٰاهَةٍ وَ إِنّٰا لَنَظُنُّکَ مِنَ اَلْکٰاذِبِینَ (۶۶) قٰالَ یٰا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفٰاهَةٌ وَ لٰکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ (۶۷) أُبَلِّغُکُمْ رِسٰالاٰتِ رَبِّی وَ أَنَا لَکُمْ نٰاصِحٌ أَمِینٌ (۶۸) أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جٰاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلیٰ رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَ اُذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفٰاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَ زٰادَکُمْ فِی اَلْخَلْقِ بَصْطَةً فَاذْکُرُوا آلاٰءَ اَللّٰهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (۶۹) قٰالُوا أَ جِئْتَنٰا لِنَعْبُدَ اَللّٰهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ مٰا کٰانَ یَعْبُدُ آبٰاؤُنٰا فَأْتِنٰا بِمٰا تَعِدُنٰا إِنْ کُنْتَ مِنَ اَلصّٰادِقِینَ (۷۰) قٰالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ رِجْسٌ وَ غَضَبٌ أَ تُجٰادِلُونَنِی فِی أَسْمٰاءٍ سَمَّیْتُمُوهٰا أَنْتُمْ وَ آبٰاؤُکُمْ مٰا نَزَّلَ اَللّٰهُ بِهٰا مِنْ سُلْطٰانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ اَلْمُنْتَظِرِینَ (۷۱) فَأَنْجَیْنٰاهُ وَ اَلَّذِینَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنّٰا وَ قَطَعْنٰا دٰابِرَ اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا وَ مٰا کٰانُوا مُؤْمِنِینَ (۷۲)
هوش مصنوعی: حضرت هود به قوم عاد گفت: ای قوم من، فقط خدا را عبادت کنید، چرا که غیر از او، معبودی ندارید. آیا تقوا ندارید؟ رهبران کافر قومش به او گفتند: ما تو را در سفاهت می‌بینیم و فکر می‌کنیم که از دروغ‌پردازان هستی. هود پاسخ داد: ای قوم من، من سفیه نیستم، بلکه فرستاده‌ای از جانب رب‌العالمین هستم. من پیام‌های خداوند را به شما می‌رسانم و برای شما مصلحت‌جو و قابل اعتماد هستم. آیا شما از این که یادآوری از سوی خداوند برای شما آمده، تعجب کرده‌اید؟ خدا شما را به عنوان جانشینان قوم نوح قرار داد و در خلق شما برتری بخشید. نعمت‌های خدا را به خاطر بسپارید، شاید که رستگار شوید. قوم او گفتند: آیا تو آمده‌ای که تنها خدا را عبادت کنیم و آنچه را پدران ما می‌پرستیدند رها کنیم؟ اگر از راستگویان هستی، آنچه را به ما وعده داده‌ای، بیاور. هود پاسخ داد: از سوی خداوند، بر شما عذاب و خشم واقع شده است. آیا شما با من بر سر نام‌هایی که خود و پدران‌تان نامیده‌اید، جدل می‌کنید؟ خداوند بر آنها هیچ دلیلی نازل نکرده است. پس منتظر باشید، من هم با شما از منتظرین هستم. سپس ما او و کسانی را که با او بودند، به رحمت خود نجات دادیم و ریشه کسانی را که آیات ما را دروغ شمردند، قطع کردیم و آنها مؤمن نبودند.
و فرستادیم بقوم عاد برادرشان هود را گفت ای قوم من بپرستید خدا را نیست مر شما را هیچ خدایی جز او آیا پس نمی‌پرهیزید (۶۵) گفتند آن جماعت که کافر بودند از قومش به درستی که ما هر آینه می‌بینیم ترا در کم خردی و به درستی که ما هر آینه گمان می‌بریم ترا از دروغگویان (۶۶) گفت ای قوم نیست با من کم خردی و لیکن من رسولی‌ام از پروردگار جهانیان (۶۷) می‌رسانم شما را رسالتهای پروردگارم و من مر شما را خیرخواه امینم (۶۸) آیا عجب داشتید که آمد شما را ذکری از پروردگارتان بر مردی از شما تا بترساند شما را و یاد کنید هنگامی که گردانید شما را جانشینان از پس قوم نوح و افزود شما را در خلق زیادتی پس یاد کنید نعمتهای خدا را باشد که شما رستگار شوید (۶۹) گفتند آیا آمدی ما را از برای آن که بپرستیم خدا را تنها و واگذاریم آنچه بودند که می‌پرستیدند پدران ما پس بیاور به ما آنچه وعده می‌دادی ما را اگر هستی از راست‌گویان (۷۰) گفت بتحقیق واقع شد بر شما از پروردگار شما عذابی و خشمی آیا مجادله می‌کنید با من در نامهایی که نام نهادید آنها را شما و پدرانتان فرو نفرستاده خدا بآن هیچ حجتی پس منتظر باشید به درستی که من با شما از منتظرانم (۷۱) پس رهانیدیم او را و آنان که با او بودند برحمتی از نزد ما و بریدیم دنباله آنان که تکذیب کردند آیتهای ما را و نبودند گروندگان (۷۲)
هوش مصنوعی: خداوند بر قوم عاد، برادرشان هود را فرستاد و به آنها گفت: "ای قوم من، خدا را پرستش کنید، زیرا هیچ خدایی جز او ندارید. آیا نمی‌ترسید؟" آنهایی که کافر بودند، به هود پاسخ دادند: "ما تو را کم عقل می‌بینیم و گمان می‌کنیم که تو از دروغگویان هستی." هود گفت: "ای قوم من، من کم عقل نیستم، بلکه من پیامبری از طرف پروردگار جهانیان هستم. من رسالت‌های او را به شما می‌رسانم و خیرخواهی امین برای شما هستم." سپس از آنها خواست که به یاد بیاورند زمانی که خداوند آنها را جانشینان قوم نوح قرار داد و در خلقت به آنها افزوده شد. هود از آنها خواست که نعمت‌های خدا را یاد کنند تا رستگار شوند. اما آنها گفتند: "آیا تو آمده‌ای که ما فقط خدا را بپرستیم و آنچه را که پدرانمان می‌پرستیدند ترک کنیم؟ اگر راست می‌گویی، وعده‌ات را به ما بیاور." هود پاسخ داد: "اعتراف کنید که عذابی از سوی پروردگارتان بر شما واقع خواهد شد. آیا با من درباره نام‌هایی که شما و پدرانتان خود ساخته‌اید، بحث می‌کنید؟ خدا هیچ دلیلی بر آن نازل نکرده است. پس منتظر باشید، زیرا من نیز با شما منتظرم." در نهایت، خداوند هود و کسانی که با او بودند را نجات داد و رحمت خود را بر آنها نازل کرد و کسانی که آیات او را تکذیب کردند، عذاب شدند و هیچ یک از آنها ایمان نیاوردند.
« در بیان قوم عاد و دعوت هود علیه السلام »
هوش مصنوعی: قوم عاد، یکی از اقوام قدیمی در تاریخ هستند که در عصر خود به قدرت و عظمت دست یافته بودند. هود، پیامبر خدا، به سوی این قوم فرستاده شد تا آن‌ها را به پرستش یکتا پروردگار دعوت کند و از خرافات و بیدینی‌ها برهاند. هود به قومش هشدار داد که اگر از گناهان خود دست برندارند و به خداوند توبه نکنند، عذاب الهی در انتظارشان خواهد بود. با وجود تلاش‌های هود، قوم عاد به دعوت او پاسخ ندادند و به کفر و سرکشی ادامه دادند که نتیجه‌اش گرفتار آمدنشان به عذاب الهی بود.
هم فرستادیم ما بر عاد پیش
هود کایشان را برادر بود و خویش
هوش مصنوعی: ما به قوم عاد، پیامبری به نام هود فرستادیم؛ چرا که او از بستگان و برادران آنها بود.
از أخَا هم قصد باشد در کلام
واحدی ز ایشان به تقریب تمام
هوش مصنوعی: از دوستان نزدیک، هدف همانا در کلامی واحد نهفته است که به شکل تقریبی از آنان بیان شده است.
همچنان که باز گویی در ندا
مر کسان را یا برادر ، یا أخَا
هوش مصنوعی: چنان که تو به دیگران می‌گویی یا برادر یا دوستان، به آن‌ها اشاره می‌کنی و نام می‌بری.
عادیان بودند قومی زورمند
هم تناور هم به قامت بس بلند
هوش مصنوعی: گروهی از مردم عادی وجود داشتند که از قدرت و توانایی بالایی برخوردار بودند و در عین حال دارای قامت بلند و رسا بودند.
در زمین از آن قبیله آن زمان
اعظم و اکبر نبود از مردمان
هوش مصنوعی: در آن زمان، در دنیا هیچ قبیله‌ای بزرگتر و والاتر از آن قوم وجود نداشت.
جملگی با احتشام و مالدار
بت پرستی بودشان پیوسته کار
هوش مصنوعی: همه آنها با وقار و ثروتمند بودند و همواره مشغول پرستش بت‌ها بودند.
حق فرستاد از کمال جود را
سوی ایشان بهر دعوت هود را
هوش مصنوعی: حق از نهایت بخشندگی‌اش نعمت‌هایی به سوی آنها فرستاد تا دعوت هود (پیامبر) را بپذیرند.
قَالَ یَا قَومِ اعبُدُواْ الله مَالَکُم
مِّنْ إِلَهٍ غَیرُهُ اولَی لَکُم
هوش مصنوعی: ای قوم من، تنها خدا را بپرستید. برای شما هیچ معبودی غیر از او وجود ندارد، و این برای شما بهتر است.
نیست معبودی شما را غیر حق
کو بود اندر پرستش مستحق
هوش مصنوعی: هیچ معبودی جز حق وجود ندارد که شایسته پرستش باشد.
بت پرستی نیست فعلی بر صواب
می نپرهیزید آیا از عذاب
هوش مصنوعی: بت‌پرستی عملی درست نیست. از عذاب الهی بترسید و از آن پرهیز کنید.
پس بگفتند از بزرگان ر و به رو
آنچه کافر بوده اند از قوم او
هوش مصنوعی: سپس از بزرگان او پرسیدند و درباره کسانی که کافر بوده‌اند از قوم او صحبت کردند.
ما تو را بینیم راسخ در سفه
که نداری دین سابق را نگه
هوش مصنوعی: ما تو را می‌بینیم که در نادانی استواری، زیرا که دین گذشته‌ات را حفظ نکرده‌ای.
هم گمان ما راست کاین باشد دروغ
که تو گویی نیست اندر وی فروغ
هوش مصنوعی: ما باور داریم که آنچه تو می‌گویی دروغی است، زیرا در آن نور و حقیقتی وجود ندارد.
گفت مر زد دیوتان ای قوم ره
نیست ملصق با من از وجهی سفه
هوش مصنوعی: گفت: ای قوم دیوان، راهی برای شما وجود ندارد و از طرفی دیگر، به من نچسبیدید، زیرا این کار نادرست و بی‌معناست.
لیک من باشم ز ربّ العالمین
خود رسولی بر شما راسخ به دین
هوش مصنوعی: اما من به عنوان فرستاده‌ای از پروردگار عالم، با اعتقادی استوار به دین، در میان شما هستم.
میرسانم بر شما پیغام او
بهره تا یابید از اکرام او
هوش مصنوعی: من پیغام او را به شما می‌رسانم تا از لطف و احترام او بهره‌مند شوید.
من شما را ناصحی باشم امین
میکنید آیا تعجب هیچ از این
هوش مصنوعی: آیا تعجب می‌کنید که من شما را نصیحت کنم و با صداقت و امانتداری صحبت کنم؟
کآید اینسان پندی از پروردگار
سوی مردی از شما در افتخار
هوش مصنوعی: وقتی که انسان از پروردگار پند می‌گیرد، باید به مردانگی و افتخار خود توجه کند.
تا بترساند شما را از عذاب
وز زوال نعمت و سوء مآب
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که چیزی قصد دارد شما را از عذاب و از دست دادن نعمت‌ها و همچنین پی آمدهای بد بترساند.
یاد آرید اینکه بعد از قوم نوح
جانشین کرد او شما را بالوضوح
هوش مصنوعی: به یاد داشته باشید که بعد از قوم نوح، او شما را به وضوح جانشین و رهبر قرار داد.
دادتان در ارض احقاف او مکان
کرد مستغنی هم از مال جهان
هوش مصنوعی: شما در سرزمینی زندگی کردید و در آنجا جا گرفتید که از ثروت و دارایی‌های دنیوی بی‌نیاز شدید.
کرد زاید بسط خلقت در شما
قامت و قدرت بیفزود و نما
هوش مصنوعی: خالق هستی، قدرت و شکل شما را افزایش داده و به وجود شما بسط و گسترش داده است.
پس به یاد آرید نعمت های حق
رستگار آیید تا ز اعطای حق
هوش مصنوعی: به خاطر داشته باشید که نعمت‌های خداوند را فراموش نکنید تا از بخشش‌های او بهره‌مند شوید و رستگار شوید.
قوم گفتند آمدی آیا به ما
تا بگویی که پرستیم آن خدا
هوش مصنوعی: قوم پرسیدند آیا تو به ما آمده‌ای تا به ما بگویی که ما باید پرستشگر آن خدا باشیم؟
کو بود تنها و بر داریم دل
زآنچه بود آباء ما را متصل
هوش مصنوعی: کسی را پیدا کن که تنها باشد و دل ما را از آنچه اجداد ما داشتند جدا کند.
می پرستیدند آن را از نخست
ترک آن بر عقل ما ناید درست
هوش مصنوعی: مردم از ابتدا آن چیز را می‌پرستیدند، ولی ترک کردن آن برای عقل ما به درستی ممکن نیست.
پس بیاور آنچه گویی از وعید
گر تویی از راستگویا ن یا سعید
هوش مصنوعی: اگر تو راستگو هستی و در ادعایت صادق، آنچه را که از تهدیدها و عواقب می‌گویی بیاور و نشان بده.
یعنی آور آنچه گفتی از عذاب
راستی گر داری از حق فتح باب
هوش مصنوعی: اگر راست می‌گویی که عذاب و کیفر حق را وعده داده‌ای، پس آنچه را که گفته‌ای به من بیاور و نشان بده، اگر حقیقتاً به این موضوع آگاهی داری.
گفت هود اکنون عَلَیکُم قَد وَقَعَ
بر شما واجب شد آن خوف و وجع
هوش مصنوعی: هود گفت: اکنون بر شما لازم است که احساس ترس و رنج کنید.
میرسد البته از پروردگار
رِجس یعنی آن عذاب پر شرار
هوش مصنوعی: عذابی سخت و پر دردسر از جانب خداوند خواهد رسید.
همچنین خشم خدا عزوجل
میکنید آیا شما با من جدل
هوش مصنوعی: آیا شما با من در بحث و جدل هستید، در حالی که خشم خداوند عزوجل را به خود جلب می‌کنید؟
اندر اسماء یعنی اندر آن بتان
که به هر یک هِشته اید اسمی چنان
هوش مصنوعی: در میان نام‌ها، یعنی در مورد آن بت‌هایی که برای هر یک از آن‌ها نامی مشخص انتخاب کرده‌اید.
هِشته اید این نامها را خود شما
وآن پدرهاتان ز طغیان و خطا
هوش مصنوعی: شما و پدرانتان به این نام‌ها عادت کرده‌اید و خودتان آنها را به خاطر شورش و اشتباهاتتان انتخاب کرده‌اید.
محض اسم است آن نه از وجهی عیان
حق بنفرستاده برهانی بر آن
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که چیزی که به نام و عنوان مطرح شده، تنها یک نام است و از نظر واقعی و عینی، هیچ دلیلی بر وجود حقیقی آن وجود ندارد. در واقع، صرفاً به خاطر اسمش به نمایش گذاشته شده، بدون اینکه پشتوانه‌ای از حقیقت یا برهان منطقی داشته باشد.
وآنگهی بر جهلتان بینم مُصر
پس شوید اندر عذابی منتظر
هوش مصنوعی: من می‌بینم که شما بر جهالت خود پافشاری می‌کنید، پس در عذابی منتظر خواهید بود.
با شما من نیز دارم انتظار
بر هر آنچه وعده دادم کردگار
هوش مصنوعی: من نیز منتظر وعده‌هایی هستم که به من داده شده است، مانند شما.
هود را دادیم پس ما خود نجات
وآنکه با او بود از خیل ثقات
هوش مصنوعی: هود را حفظ کردیم، پس ما خود را نجات دادیم و همواره کسانی که با او بودند از جمعی از مؤمنان و صدق­گویان نجات یافتند.
بودشان بخشایش این از نزد ما
خائفین را همچنین باشد رجا
هوش مصنوعی: بخشایش و رحمت ما شامل حال ترسیدگان از ما خواهد بود و این خود امیدی بزرگ است.
هم ببرّیدیم و برکندیم باز
پایه و بنیاد آن قوم از فراز
هوش مصنوعی: ما هم در میدان جنگ ضربه زدیم و هم ریشه و پایه آن قوم را از بالا کنده و قطع کردیم.
زآنکه می بودند دور از رأی ما
از پی تکذیب آیت های ما
هوش مصنوعی: زیرا آن‌ها به خاطر انکار آیات ما از رأی و نظر ما دور شدند.
باد را دادیم فرمان تا تمام
عادیان را بُرد بنیاد و مقام
هوش مصنوعی: به باد دستور دادیم تا همه‌ی افراد معمولی را از ریشه و جایگاهشان برکند.
تا نپنداری که بادی گر وزد
میتواند برگ کاهی را گزد
هوش مصنوعی: از آنجا که فکر نکنی با وزش بادی، ممکن است حتی یک برگ کاه هم دچار آسیب شود.
یا تواند برگی افکند از درخت
زآنکه حقش بر کمندی بسته سخت
هوش مصنوعی: یا می‌تواند برگی از درخت بیفتد، به‌خاطر اینکه حقش به شدت در دام کمند است.
جز که امر آید ز خلاّق العباد
که بِکَن ای باد از بیخ این بلاد
هوش مصنوعی: تنها وقتی که دستور از خالق موجودات بیاید، باد به قدرت خود این سرزمین را ترک می‌گوید.
یا بگیر این گیج سرکش را گلو
یا برآر از ریش خودبینش دو مو
هوش مصنوعی: یا این دیوانه‌ی سرکش را در گلو بگیر، یا از ریش خودپسندش دو تا موی او را بکن.
بادها را گر شناسی پیش و پس
بینی اندر صد کمندی هر نفس
هوش مصنوعی: اگر بتوانی بادها را بشناسی، می‌توانی پیش و پس را نیز پیش‌بینی کنی و در هر نفس، گام‌های خود را با دقت برداری.
نیم بادی چونکه پیچد در شکم
سبلتت را برکند آری ورم
هوش مصنوعی: اگر نیم‌بدن به شکم تو فشار بیاورد، ممکن است آسیب جدی به آن بزند و باعث ورم شود.
رو کنی هر سو، سپاهش بسته صف
از زمین تا آسمان بر هر طرف
هوش مصنوعی: هر طرف که نگاه کنی، سپاهیانش آماده و صف کشیده‌اند، از زمین تا آسمان در همه جا حضور دارند.
از جنود او یک ار دانی هواست
کآدم و عالم اسیرش جا به جاست
هوش مصنوعی: یکی از نیروهای خداوند را بشناس که آدم و جهان به خاطر آن تحت تاثیر قرار می‌گیرند و به سمت او می‌روند.
وآن یکت کافی است وقت گوشمال
زآن مگر بگریزی ار یابی مجال
هوش مصنوعی: تنها یک فرد کافی است تا در زمان تنبیه، تو را تحت نظر داشته باشد. مگر اینکه بخواهی فرار کنی اگر جایی برای این کار پیدا کنی.
آنکه باشد عقل و بختی یاورش
میگریزد سوی شاه از لشکرش
هوش مصنوعی: آنکه عقل و شانسش در کنارش باشد، از لشکرش به سوی شاه فرار می‌کند.
وآنکه بختش واژگون باشد ز شاه
میگریزد همچو دزدان در سپاه
هوش مصنوعی: کسی که شانس خوبی ندارد، مانند دزدان در میان سپاه، از حضور شاه فرار می‌کند.
پس بگیرد یک قلاووزی دُمش
بندد از کاکل به دامی تا سُمش
هوش مصنوعی: یک قلعه‌زنی دمی را به دمی متصل می‌کند تا سمش را در دام بگیرد.
میکشد تا پای دارش مو کشان
میدهد هر جا به عصیانش نشان
هوش مصنوعی: او به آرامی و با ناز به سمت مرگی که در انتظارش است می‌رود و هر جا که می‌رود، نشانه‌هایی از نافرمانی‌اش را به نمایش می‌گذارد.
کاین فلان دزد است کز سلطان گریخت
خون او را گفته شه بایست ریخت
هوش مصنوعی: این شخص دزدی است که از دست سلطان فرار کرده است و برای او حکم شده که باید خونش ریخته شود.
او نخواهد چاره هیچ از چاره ساز
جوید از خصم دگر امداد باز
هوش مصنوعی: او از کسی که می‌تواند مشکلش را حل کند، کمکی نخواهد خواست و به سراغ دشمن دیگری نمی‌رود.
میگریزد از هوام اندر سباع
هم به سوی صرع و سرسام از صُداع
هوش مصنوعی: او از احساسات و شرایط دشوار فرار می‌کند و به ناامیدی و جنون می‌رسد.
میگریزد بر دوا هر دردمند
آن دوا هم باشد ای جان چشم بند
هوش مصنوعی: هر دردمندی از دردش فرار می‌کند، حتی اگر آن درد را درمان کند، زیرا درمان هم می‌تواند به او آسیب برساند.
هست آن یعنی یکی از لشکرش
کرده پنهان در لباس دیگرش
هوش مصنوعی: یکی از افراد لشکر او در لباس دیگری پنهان شده است.
چون تنی رنجور خواهد دادگر
آن دوا بخشد به ضد خود اثر
هوش مصنوعی: وقتی که یک بدن بیمار به دارویی نیاز دارد، آن دارو ممکن است خلاف خواسته‌ی خود بدن عمل کند و عوارضی ایجاد کند.
ور گهی از چشم بندی های او
خاصیت بخشد شود رنجی نکو
هوش مصنوعی: اگر گاهی او با چشمان فریبنده‌اش تاثیرگذار باشد، ممکن است که رنجی خوشایند به وجود بیاورد.
شد خلاص از دست قهاری دلیر
گوید او بر دیگری کو را بگیر
هوش مصنوعی: او از چنگال قهر و زجر یک شخص قدرتمند و شجاع رهایی یافته و اکنون می‌گوید که آن شخص را به دیگری بسپارید.
مبتلاء گردد به رنجی در مزاج
کز طبیبش نیست تمییز و علاج
هوش مصنوعی: آدمی دچار درد و رنجی در جسم می‌شود که پزشکش از تشخیص و درمان آن ناتوان است.
هر چه بینی در جهان اسپاه اوست
با تو سرکش بندة درگاه اوست
هوش مصنوعی: هر چیزی که در این دنیا می‌بینی، نتیجه قدرت و اراده اوست و تو نیز جزو بندگان مطیع او هستی.
جمله اعضایت سپاه ذوالمنند
تا نپنداری تو را جزء تنند
هوش مصنوعی: همهٔ اعضای بدنت مانند سربازانی هستند که به تو کمک می‌کنند و نباید فکر کنی که آن‌ها فقط بخشی از جسم تو هستند.
جان و تن هم بندة فرمان اوست
همرهند ار با تو از احسان اوست
هوش مصنوعی: جان و بدن هر دو در خدمت او هستند و اگر با تو احسانی می‌کند، نشان از همراهی و فرمانبری آنهاست.
تا تو هم آیی به هُش با او شوی
خاک آن ره، ماه آن مینو شوی
هوش مصنوعی: زمانی که تو به هوش و حواس خود بیایی، به خوبی و پاکی در آن مسیر قرار می‌گیری و مانند ماهی روشن و زیبا در آن جهان زیبا و عالی جلوه‌گری می‌کنی.
رو نمایی بر قفا پیچد رگت
استخوان ار نشکند گیرد سگت
هوش مصنوعی: اگر به پشت خود بتابی، رگ‌های بدن تو خواهد شکست و اگر نشکند، سگی تو را خواهد گرفت.
یا که امر آید به سر هنگام باد
کاین خسیس است از تتمۀ قوم عاد
هوش مصنوعی: یا ممکن است فرمانی بیاید و زمان پایان کار فرا برسد، چون این شخص بخیل است و از باقی‌مانده قوم عاد به شمار می‌آید.
باد خوئی را فرستد از قفاش
تا بگیرد ریش و بنشاند به جاش
هوش مصنوعی: باد خوشی را از درون قفس به بیرون می‌فرستد تا برای من فکری کند و مرا به آرامش برساند.
برکند از بیخ تا بنیاد او
هم بر افش اند ز سبلت باد او
هوش مصنوعی: او ریشه و پایه خود را از دنیا بر می‌کند و بادش هم از مسیرش می‌رانَد.