برگردان به زبان ساده
قٰالَ اُدْخُلُوا فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ مِنَ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ فِی اَلنّٰارِ کُلَّمٰا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهٰا حَتّٰی إِذَا اِدّٰارَکُوا فِیهٰا جَمِیعاً قٰالَتْ أُخْرٰاهُمْ لِأُولاٰهُمْ رَبَّنٰا هٰؤُلاٰءِ أَضَلُّونٰا فَآتِهِمْ عَذٰاباً ضِعْفاً مِنَ اَلنّٰارِ قٰالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَ لٰکِنْ لاٰ تَعْلَمُونَ (۳۸) وَ قٰالَتْ أُولاٰهُمْ لِأُخْرٰاهُمْ فَمٰا کٰانَ لَکُمْ عَلَیْنٰا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا اَلْعَذٰابَ بِمٰا کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ (۳۹) إِنَّ اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا وَ اِسْتَکْبَرُوا عَنْهٰا لاٰ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوٰابُ اَلسَّمٰاءِ وَ لاٰ یَدْخُلُونَ اَلْجَنَّةَ حَتّٰی یَلِجَ اَلْجَمَلُ فِی سَمِّ اَلْخِیٰاطِ وَ کَذٰلِکَ نَجْزِی اَلْمُجْرِمِینَ (۴۰) لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهٰادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَوٰاشٍ وَ کَذٰلِکَ نَجْزِی اَلظّٰالِمِینَ (۴۱) وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ لاٰ نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاّٰ وُسْعَهٰا أُولٰئِکَ أَصْحٰابُ اَلْجَنَّةِ هُمْ فِیهٰا خٰالِدُونَ (۴۲) وَ نَزَعْنٰا مٰا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ اَلْأَنْهٰارُ وَ قٰالُوا اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی هَدٰانٰا لِهٰذٰا وَ مٰا کُنّٰا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لاٰ أَنْ هَدٰانَا اَللّٰهُ لَقَدْ جٰاءَتْ رُسُلُ رَبِّنٰا بِالْحَقِّ وَ نُودُوا أَنْ تِلْکُمُ اَلْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهٰا بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۴۳) وَ نٰادیٰ أَصْحٰابُ اَلْجَنَّةِ أَصْحٰابَ اَلنّٰارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنٰا مٰا وَعَدَنٰا رَبُّنٰا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ مٰا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قٰالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اَللّٰهِ عَلَی اَلظّٰالِمِینَ (۴۴) اَلَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ یَبْغُونَهٰا عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ کٰافِرُونَ (۴۵) وَ بَیْنَهُمٰا حِجٰابٌ وَ عَلَی اَلْأَعْرٰافِ رِجٰالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسِیمٰاهُمْ وَ نٰادَوْا أَصْحٰابَ اَلْجَنَّةِ أَنْ سَلاٰمٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوهٰا وَ هُمْ یَطْمَعُونَ (۴۶)
هوش مصنوعی: گفته شده است: «و وارد شوید در جماعتهایی که پیش از شما از جن و انسانها وجود داشتهاند و در آتش هستند. هرگاه یک قوم وارد میشود، قوم دیگر را لعنت میکنند، تا اینکه همه در آنجا جمع شوند. سپس آخرین آنها به اولینها میگویند: "پروردگارا، اینها ما را گمراه کردند، بنابراین به آنها عذابی دوچندان از آتش ده." خداوند میگوید: "برای هر کس عذابی دوچندان وجود دارد، اما شما نمیدانید." و اولینها به آخرینها میگویند: "پس شما بر ما هیچ برتری نداشتید. لذا عذاب را به خاطر اعمالی که انجام دادید بچشید." در حقیقت، کسانی که آیات ما را دروغ میپندارند و از آن رنجیده میشوند، درهای آسمان بر آنها باز نخواهد شد و وارد بهشت نخواهند شد تا زمانی که شتر در سوراخ سوزن وارد شود. و اینگونه ما مجرمین را جزا میدهیم. برای آنان فرشی از جهنم و بر فراز آنها پوششی از عذاب وجود دارد و اینگونه ما ستمکاران را جزا میدهیم. اما کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، ما هیچ کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمیکنیم. آنان اهل بهشت هستند و در آنجا جاودانه خواهند ماند. و ما آنچه را در دلهایشان از کینه وجود داشت، بیرون میآوریم و از زیر آنها جویبارهایی جاری میشود. و آنها میگویند: "سپاس خداوندی را که ما را به این راه هدایت کرد. ما هرگز نمیتوانستیم هدایت شویم اگر خداوند ما را هدایت نمیکرد. به راستی، فرستادگان پروردگار ما با حق آمدند." و به آنها ندا داده میشود: "این بهشت است که به دلیل اعمال شما به ارث بردید." سپس اهل بهشت به اهل آتش ندا میکنند: "ما آنچه را که پروردگار ما وعده داده بود، حق یافتیم. آیا شما هم آنچه را که پروردگارتان وعده داده بود، حق یافتید؟" میگویند: "بله." پس ندا دهندهای در میان آنها اعلام میکند که لعنت خدا بر ستمکاران است. همان کسانی که مردم را از راه خدا باز میدارند و میخواهند آن را کج جلوه دهند و به آخرت کافرند. و میان این دو، پردهای است و بر بلندیها مردانی هستند که هر یک را به نشانههایشان میشناسند و به اهل بهشت ندا میکنند که: "سلام بر شما." اما آنها وارد آنجا نشدهاند و در آرزوی ورود هستند.»
گوید خدا داخل شوید در امتانی که بحقیقت گذشتند پیش از شما از پریان و آدمیان در آتش هرگاه داخل شوند امتی لعنت میکند هم کیش خود را تا وقتی که ملحق شوند بیکدیگر در آن همه گویند آخرشان از برای اولشان پروردگار ما اینها گمراه گردند ما را پس بده ایشان را عذابی مضاعف از آتش گوید از برای هر یک دو چندانست و لیکن نمیدانید (۳۸) و گویند اولشان مر آخرشان را پس نیست شما را بر ما هیچ فضلی پس بچشید عذاب را بسبب آنچه بودید که کسب میکردید (۳۹) بدرستی که آنان که تکذیب کردند آیتهای ما را و سرکشی کردند از آن گشوده نشود از برای ایشان درهای آسمان و داخل نمیشوند بهشت را تا وقتی که درآید شتر نر در سوراخ سوزن و همچنین سزا دهیم گناهکاران را (۴۰) مر ایشانراست از دوزخ بستری و از بالاشان پوششها و همچنین سزا میدهیم ظالمان را (۴۱) و آنانی که گرویدند و کردند کارهای شایسته تکلیف نمیفرمائیم نفسی را مگر باندازه طاقتش آن گروه اهل بهشتند ایشان در آن جاودانیانند (۴۲) و بیرون کشیدیم آنچه بود در سینههاشان از کینه میرود از زیر ایشان نهرها و گویند ستایش مر خدایی را که هدایت کرد ما را باین و نبودیم که هدایت یابیم اگر نه آن بود که هدایت کرده بود ما را خدا بتحقیق آمدند فرستادگان پروردگار ما بحق و ندا کرده شدند که اینست آن بهشتی که بمیراث داده شدید آن را بسبب آنچه بودید که میکردید (۴۳) و ندا کردند اهل بهشت اهل دوزخ را که بحقیقت یافتیم آنچه وعده کرد ما را پروردگار ما حق پس آیا یافتید شما آنچه وعده کرد پروردگارتان حق گفتند آری پس ندا کند نداکننده میانشان که لعنت خدا بر ستمکاران (۴۴) آنان که باز میدارند از راه خدا و میخواهند آن را کژ و ایشان بآخرت کافرانند (۴۵) و میان آن دو تا حجابیست و بر اعراف مردانیاند که میشناسند همه را بعلامتشان و ندا کردند اهل بهشت که سلام بر شما داخل نشده بودند آن را و ایشان طمع میداشتند (۴۶)
هوش مصنوعی: خداوند میفرماید در گروههایی که قبل از شما از جنیان و انسانها وجود داشتهاند وارد شوید و زمانی که در آتش وارد شوند، گروهی از آنها همکیشان خود را لعنت میکنند تا به یکدیگر ملحق شوند. هر یک از آنها میگویند که پروردگارا، اینها ما را گمراه کردند، پس عذابی مضاعف برای آنها مقرر کن. در پاسخ میگویند که عذاب شما به خاطر اعمالی است که انجام دادهاید و بر ما هیچ برتری ندارید. همچنین کسانی که آیات ما را انکار کردند و از آن سرپیچی کردند، درهای آسمان بر آنها گشوده نخواهد شد و به بهشت وارد نخواهند شد، همانطور که شتر نخستی نمیتواند از سوراخ سوزن عبور کند. برای آنها در دوزخ تختهایی قرار داده شده و پوششهایی بالای سرشان خواهد بود. اما کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، به اندازه توانشان تحت تکلیف قرار میگیرند و آنان اهل بهشتاند که جاودان در آن خواهند بود. همچنین آنچه در دلهایشان از کینه بود، زدوده میشود و از زیر آنان نهرهایی خواهد گذشت و میگویند سپاس خداوندی را که ما را به اینجا هدایت کرد و اگر خداوند ما را هدایت نمیکرد، ما نمیتوانستیم هدایت یابیم. فرستادگان پروردگار ما به حقیقت آمدند. به آنها اعلام میشود که این بهشتی است که به خاطر اعمالشان به آن وارث شدهاند. اهل بهشت به اهل دوزخ ندا میکنند که وعدههای پروردگار ما حق بود، آیا شما نیز وعده پروردگارتان را حقیقت یافتید؟ و آنها پاسخ میدهند بله. در این میان، ندا کنندهای میانشان فریاد میزند که لعنت خدا بر ستمکاران. آنها کسانی هستند که مردم را از راه خدا باز میدارند و میخواهند آن را کج کنند و به آخرت کافرند. میان دو گروه حجاب و پردهای وجود دارد و بر بلندیها مردانی هستند که همه را با نشانههایشان شناسایی میکنند و به اهل بهشت سلام میکنند، اما آنها هنوز وارد بهشت نشدهاند و به آن امید داشتند.
گوید او داخل شوید اندر امم
کز شما بودند سابق در ستم
هوش مصنوعی: او میگوید شما وارد شوید در میان ملتهایی که پیشتر از شما در ستم بودند.
از پری و آدمی بودند یار
با شما در دین روید اکنون به نار
هوش مصنوعی: در گذشته، یار و همراه شما کسانی بودند که به شباهت به فرشتگان و انسانها در دین شما کمک میکردند. اما اکنون، به جایی رسیدهاید که به آتش و خطر رفتهاید.
« در اقسام ظلم »
هوش مصنوعی: در انواع نابرابری و بیعدالتی
شرک را اقسام باشد بی شکی
بت پرستی باشد از آنها یکی
هوش مصنوعی: شرک انواع مختلفی دارد و یکی از این انواع، بتپرستی است.
میکنی اظهار توحید از ریا
چشم بهر خلق پوشی از خدا
هوش مصنوعی: تو با نمایش توحید، فقط برای نشان دادن به مردم عمل میکنی و چشمت را بر روی خدا میبندی.
یا کنی انکار آیات و کتاب
یا خوری مال یتیم از بی حساب
هوش مصنوعی: یا باید در برابر آیات و کتابها انکار کنی، یا اینکه بدون حساب و کتاب به مال یتیمان دستدرازی کنی.
یا برنجانی دل صاحبدلی
یا کنی تصدیق حرف باطلی
هوش مصنوعی: یا دل شخصی عاطفی را آزردن، یا اینکه به سخن نادرستی باور کنی.
یا بری مال فقیران را به زور
یا کنی در حق مظلومان قصور
هوش مصنوعی: تو یا باید به زور اموال فقیران را بگیری، یا اینکه در حق مظلومان بیتوجهی کنی و کمکاری نمایی.
همچنین شرک است هر خوی بدت
زآن شوی پیوسته دور از مقصدت
هوش مصنوعی: هر گونه خوی بدی که داری، باعث میشود که همیشه از هدفت دور بمانی و این خود نوعی شرک به حساب میآید.
هر که باشد خوی زشتش بیشتر
وارد اندر نار گردد پیشتر
هوش مصنوعی: هر کس که رفتار یا خُلق زشتی داشته باشد، در عذاب و مشکلات بیشتر وارد میشود و زودتر به چالشهای سخت دچار میگردد.
چونکه در دوزخ درآیند امتی
مینمایند اخت خود را لعنتی
هوش مصنوعی: زمانی که گروهی به دوزخ وارد شوند، به یکدیگر نگاه کرده و نفرین میکنند که چرا به این سرنوشت دچار شدهاند.
کاقتداء در دین به ایشان کرده اند
روی بر باطل ز حق آورده اند
هوش مصنوعی: در دین خود به این افراد اقتدا کردهاند، در حالی که آنها حقیقت را رها کرده و به چیزهایی نادرست روی آوردهاند.
این است پیدا گر زند مردی رهت
تا که اندازد به کاری در چهت
هوش مصنوعی: اگر مردی به راهت بیفتد، پس باید در کار تو دقت کند و ببیند که در چه جهتی قصد داری بروی.
گر به عمد است ار به سهو آن بالیقین
لعنتش دائم کنی کز وی شد این
هوش مصنوعی: اگر این کار عمدی باشد یا به طور تصادفی، به طور قطع باید او را همیشه لعن و نفرین کنی؛ زیرا او باعث این وضعیت شده است.
حق تو را بنموده ره بی ابتلاء
تا رسی از وی به اوج اعتلاء
هوش مصنوعی: خداوند راهی آسان و بدون دشواری را برای تو نشان داده است تا بتوانی به اوج کمال و پیشرفت برسی.
پس کسی کآرد ز اوجت بر حضیض
یا به کاخی تنگ از ارض عریض
هوش مصنوعی: پس کسی که از اوج و بلندی تو سقوط کند و به مکان یا وضعی تنگ و ناراحت در زمین وسیع برسد، نشاندهنده این است که موقعیت و مقام او تغییر کرده است.
یا به ماتم خانه از دار السرور
میکنی نفرین مر او را در حضور
هوش مصنوعی: یا باعث میشوی که در خانهی ماتم به جای شادی، نفرینش کنند در حضور دیگران.
کرد دیو آواره ات از قصر و کاخ
پا برهنه راندت اندر سنگلاخ
هوش مصنوعی: دیو تو را از قصر و زندگی راحت رانده و پا برهنه در میان سنگها و سختیها گذاشته است.
میبرم گفتت به گلزار از طریق
شب درآمد، ماندی آنجا بی رفیق
هوش مصنوعی: من تو را به باغ گل میبرم، اما وقتی از راه شب وارد میشویم، تو آنجا تنها میمانی بدون دوست.
سنگلاخی پر گزند و پر سباع
وز تو از هر سو برد دزدی متاع
هوش مصنوعی: زندگی همچون راهی دشوار و پرخطر است که در آن خطرات و دشمنان زیادی وجود دارند و تو همیشه در معرض تهدید هستی که چیزی از تو دزدیده شود.
مارها گویند دیدی کآخرت
شد خوراک ما تنِ مستکبرت
هوش مصنوعی: مارها میگویند دیدی که سرنوشت او چه شد، گوشت و بدن آن فرد مغرور امروزه مای ماست.
چون ببینی آن چنان هول و هلاک
ناله ها از دل برآری دردناک
هوش مصنوعی: زمانی که اوضاع به شدت نگرانکننده و وحشتناک شود، لذا نالهها و فریادها از دل شما برمیخیزد و حس درد و رنجی عمیق را احساس خواهید کرد.
کای خدا، شد بسته راه از چار سو
خود تو اینها گفته بودی مو به مو
هوش مصنوعی: ای خدا، از هر طرف راه بسته شده است و خود تو تمام این سخنان را به دقت بیان کرده بودی.
کرده بودی زین تمام آگاهمان
دیو سرکش برد لیک از راهمان
هوش مصنوعی: تو ما را از همه چیز آگاه کردهای، اما شیطان سرکش هنوز بر سر راهمان است.
حق تو را گوید که رفت از چاره کار
باید اینک بود با دزدان به دار
هوش مصنوعی: حقیقت به تو میگوید که وقتی گزینهای برای حل مشکل وجود ندارد، باید هماکنون با افراد فاسد و دزدان روبرو شوی.
کرده بودم آگهت از پیش، من
کم شنیدی هر چه گفتم بیش ، من
هوش مصنوعی: من پیشتر از احساسات و افکارم به تو خبر داده بودم، اما تو به اندازه کافی به حرفهایم توجه نکردی و کمتر از آنچه که گفتم را شنیدی.
رو تو با آنها که حِقد انگیختند
انبیاء را خون به ناحق ریختند
هوش مصنوعی: تو با کسانی که باعث ایجاد کینه و حسادت در میان پیامبران شدند، به ناحق خون آنها را ریختند.
یاد آن روز این زمان بر چاره کن
بند اُلفت را ز دشمن پاره کن
هوش مصنوعی: به یاد روزهای خوب گذشته بیفت و برای بهبود اوضاع تلاش کن و ارتباط خود را با دشمنان قطع کن.
تا نگشته ذاتی اخلاق بدت
باقی از دزد است چیزی در یدت
هوش مصنوعی: هرگاه که به صفات ناپسند دچار نشوی، دیگر چیزی از دزدی در وجود تو باقی نخواهد ماند.
کن برون از خانه دیو رانده را
دار پاس از دزد باقی مانده را
هوش مصنوعی: خارج کن دیو رانده شده را از خانه و از دزد باقیمانده مراقبت کن.
در پناه یار از بیگانه رو
شب عسس غافل رسد در خانه رو
هوش مصنوعی: در سایهٔ حمایت محبوب، به بیگانگان توجه نکن. شب, مراقب باش که غفلت از نگهبان ممکن است به خانهات برسد.
تا بجنبی از پی تدبیر او
دست و پایت رفته در زنجیر او
هوش مصنوعی: وقتی بخواهی برای حل مشکلی تلاش کنی، متوجه میشوی که در واقع در دام او گرفتار شدهای.
خصمِ خونی خاصه گر باشد عسس
باالله ار برجا نهد جانی به کس
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر دشمنی خونین وجود داشته باشد و در مقام مسئولیت و قدرت قرار گیرد، حتی اگر جان خود را برای کسی فدا کند، باز هم نمیتوان به او اعتماد کرد. در واقع، این بیانگر عدم اطمینان به افراد خطرناک است، حتی اگر خود را فدا کنند.
حق ز شفقت کرد ارسال رسل
خلق را واقف نمود از جزء و کل
هوش مصنوعی: خداوند به خاطر رحمتش پیامبران را فرستاد تا انسانها را به درک جزئیات و کلیات هستی آشنا سازند.
کاندر این ره کلب غافل گیر چند
هست و هم دزدان با تیغ و کمند
هوش مصنوعی: در این راه افرادی بیخبر و غافل به دام افتادهاند و همچنین دزدان با شمشیر و دامهایشان وجود دارند.
شحنۀ پر خشم و کین هم در طلب
روزها از خانه بیرون رو ، نه شب
هوش مصنوعی: پرندهای خشمگین و کینهتوز در جستوجوی روزها از لانه بیرون میآید، نه در شب.
روز یعنی در پناه اولیا
هم به ظل نورِ عقل ره نما
هوش مصنوعی: روز یعنی اینکه در پناه اولیا و در سایه نور عقل، راه را پیدا کنی و هدایت شوی.
عقلی آن کو راه و چَه داند کم است
مینماید روز اما مظلم است
هوش مصنوعی: عقل و درک درست کم هستند، زیرا هرچند روز روشن به نظر میرسد، ولی در واقع تاریکی و عدم شناختی در آن وجود دارد.
عقل کامل احمد (ص) است و عترتش (ع)
یا به هر دوری کتاب و سنتش
هوش مصنوعی: عقل کامل به پیامبر احمد (ص) و خاندان او (ع) تعلق دارد، یا اینکه در هر مکان و زمانی به کتاب و سنت او میتوان رجوع کرد.
یا عمل کن بر کتاب حق تمام
یا اطاعت کن ز پیری با مقام
هوش مصنوعی: یا آنگونه که باید عمل کن و بر اساس حق عمل کن، یا اینکه از دانش و تجربههای افراد با مقام و سن و سال تبعیت کن.
« در صفت پیر و مرشد »
هوش مصنوعی: در مورد ویژگیها و رفتارهای یک فرد مسن و آگاه صحبت میشود. این فرد معمولاً به عنوان راهنما یا مشاوری قابل اعتماد برای دیگران شناخته میشود و تجربیات زندگیاش به او این امکان را میدهد که در مواقع دشوار به دیگران کمک کند. همچنین، این شخص میتواند به عنوان الگو و منبع الهام برای جوانترها عمل کند.
پیری آن کو راه دان باشد به نص
در هدایت خاص از حق بل اخص
هوش مصنوعی: پیری که به درستی راه را بشناسد و از هدایت خاص و ویژهای که از سوی حق دریافت کرده بهرهمند باشد، واقعاً ارزشمند است.
شرطها او راست اندر امتیاز
گفته ایم از پیش و هم گوییم باز
هوش مصنوعی: شرطها و نشانههای او را در خصوص تمایز بیان کردهایم و دوباره نیز این موضوع را مطرح خواهیم کرد.
عالم و عاقل، خلیق و بردبار
با خلایق، شفق و رفقش بیشمار
هوش مصنوعی: شخص فرزانه و باهوش، به خوبی از مردم حمایت میکند و صبر و بردباریاش در برابر آنها بسیار زیاد است.
بر خدا از هر کسی پیوسته تر
وز متاع و ملک دنیا رسته تر
هوش مصنوعی: به خدا نزدیکتر و پیوستهتر از هر کسی و آزادتر از مادیات و داراییهای دنیایی.
قانع و خاضع، مجیب و مهربان
جود و ایثارش فزون از مردمان
هوش مصنوعی: او آدمی است که حقایق زندگی را قبول کرده و فروتن است، همواره به دیگران پاسخ میدهد و محبتش نسبت به آنها بیشتر از دیگران است.
کُشته باشد نفس دون را در جهاد
با کسی او را به دل نبود عناد
هوش مصنوعی: کسی که در مبارزه با نفس خود جدی و مصمم است، نباید نسبت به دیگران کینه و عداوتی در دل داشته باشد.
بر ذخیره ننهد از دنیا جوی
روز نو خواهد ز حق رزق نوی
هوش مصنوعی: اگر از دنیا چیزی را در پسزمینه نگهداری نکنیم، روزی نو و روزی تازهای از جانب خداوند خواهیم داشت.
آگه است از راه و منزل با شهود
وز مقام فرق تا جمع وجود
هوش مصنوعی: این گفته حاکی از آن است که شخصی با بینش و آگاهی به درستی از مسیرها و مقاصد زندگی و همچنین از تفاوتهای وجودی آگاهی دارد. او توانسته است به سطحی از درک و مشاهده دست یابد که او را قادر میسازد تا پیچیدگیها و رازهای وجود را دریابد.
این چنین کس نائب پیغمبر است
والی امت، ولیّ حیدر است
هوش مصنوعی: این شخص همانند نماینده پیامبر به حساب میآید و در امور مردم به عنوان رهبر و جانشین علی (ع) عمل میکند.
با وجود آن ولیّ در نزد عقل
بس خطاء باشد عمل بر عقل و نقل
هوش مصنوعی: با وجود ولیّ و پیشوای الهی، انجام دادن کار بر اساس عقل و نقل، در نظر عقل کاری نادرست و اشتباه است.
ور که پیری این چنین ناری به دست
بر کتاب حق عمل کن هر چه هست
هوش مصنوعی: اگر کسی در پیری به چنین حالت و آتشینی رسیده است، باید بر کتاب حق عمل کند و هر چیزی که از حق است را انجام دهد.
تا نماید حق تو را راه صواب
زآنکه شد همدست پیغمبر کتاب
هوش مصنوعی: برای راهنمایی درست و درست صراط، حق به تو نشان میدهد؛ زیرا تو یاریدهنده پیامبر و کتاب خدا هستی.
هست درج اندر کتاب ذوالجلال
هر چه باشد از حرام و از حلال
هوش مصنوعی: در کتاب بزرگ الهی، هر چیزی که وجود دارد، از حلال و حرام، به ثبت رسیده است.
وز عقاید وز عبادات و عمل
وز شرایع آنچه باشد ماحَصَل
هوش مصنوعی: از باورها، عبادات و اعمال و همچنین از قوانین، آنچه که نتیجهگیری میشود، به این معناست که هر چیزی که در این زمینهها وجود دارد، در نهایت میتوان به حقیقتی کلی و قابل فهم رسید.
گرچه در تکلیف این بس مشکل است
لیک حق جو راه او بر منزل است
هوش مصنوعی: هرچند در انجام وظایف مشکلات زیادی وجود دارد، اما کسی که به دنبال حق است، مسیرش به مقصد خواهد رسید.
حق طلب را ره نماید سنگ و چوب
تا چه جای وحی علام الغیوب
هوش مصنوعی: حقیقتجو را حتی سنگ و چوب نیز در مسیر خود هدایت میکند، تا چه برسد به وحی الهی که از اسرار غیبی خبر میدهد.
پس نشد رهبر کتاب ار بهر کس
کافرم گر خوانده قرآن یک نفس
هوش مصنوعی: اگر کسی که به کتاب راهنما و مرشد تبدیل شده، خودش تنها برای منافع شخصی به قرآن نگاهی بیندازد، دیگر نمیتوان او را رهبر صدق دانست.
گو بمان اندر هوای نفس خویش
تا که آید پیک مرگ از پشت و پیش
هوش مصنوعی: بگذار که در آرزوی خواستههای خود بمانی تا زمانی که پیامآور مرگ از جلو و عقب به سراغت بیاید.
رفته شب از خانه بیرون بی چراغ
گو مباد از دست دزدانت فراغ
هوش مصنوعی: شب به خانه آمده و بیخبر از خطرات بیرون، باید مراقب دزدها بود. در این شرایط، درست نیست که احساس آرامش کنی، چون ممکن است از دزدی غافل شوی.
شب شدن از خانه بیرون چیست آن
غرّه بر اجماع گشتن یا گمان
هوش مصنوعی: شب که میشود، بیرون رفتن از خانه به چه معناست؟ آیا این به معنای فخر فروشی یا تکیه بر یک دیدگاه مشترک است یا فقط گمان و حدس و گمان است؟
یا شدن بر علم و عقل و نقل مست
مهدی موعود را هِشتن ز دست
هوش مصنوعی: این بیت به موضوع شناخت و درک عمیق اشاره دارد. به این معناست که اگر کسی بر علم، عقل و نقل تسلط پیدا کند و به مقام و حالتی عالی برسد، میتواند به حقیقت و مهدی موعود نزدیک شود. در واقع، این تعبیر به ارزش و اهمیت دانش و آگاهی در مسیر رسیدن به حقیقت اشاره میکند و به افرادی که در جستجوی معارف عمیق هستند، الهام میدهد.
ور که عارف مسلک و صوفی وشی
خلسه را باید شناسی از غشی
هوش مصنوعی: اگر کسی عارف یا صوفی است و دوست دارد به حالتی عمیق و ویژه از آرامش و خلسه برسد، باید توانایی تشخیص بین حالت واقعی و حالت ناخودآگاه یا خوابآلود را داشته باشد.
در تو آن حالی که پنداری خوش است
در بیابان همچو از دور آتش است
هوش مصنوعی: حالتی که در تو وجود دارد و فکر میکنی خوب است، مانند نوری از دور در بیابان است که در واقع حقیقت ندارد.
نی تو را گرمی رسد زآن جستجو
نی توانی پیش پا را دید از او
هوش مصنوعی: اگر گرما و انرژی از جستجوی تو به من برسد، نمیتوانی حتی قدم جلو را ببینی و درک کنی.
جانب آتش خیالت برده است
دست بر تن گر نهی افسرده است
هوش مصنوعی: اندیشههای تو مانند آتش، مرا به خود مشغول کرده است و اگر به تو دست بزنم، احساس خستگی و رنج میکنم.
یافتی سرّ تصوف از چه باب
زآنکه آن ناید به گفتار و کتاب
هوش مصنوعی: اگر به حقیقت تصوف پی بردی، بدان که این درک از طریق گفتار و کتاب حاصل نمیشود.
در کتابی گر خود آن را دیده ای
تو به لفظی دان که بر چسبیده ای
هوش مصنوعی: اگر در کتابی چیزی را دیدهای، به زبانی بدان که آن را در قالب واژههایی بیان کردهای.
آن تصوف نیست کآید در کلام
بل بود برقی که برجست از غمام
هوش مصنوعی: این سخن به این معنی است که، آنچه که به عنوان تصوف مطرح میشود، تنها یک مفهوم زبانی نیست، بلکه به مانند نوری است که از میان ابرها میتابد و واقعیتی عمیقتر و فراتر از کلمات را نشان میدهد.
برق غیر از آفتاب عالم است
این بتابد وآن نمودش یک دم است
هوش مصنوعی: برق چیزی است که به سرعت و ناگهانی میدرخشد و موقتی است، در حالی که آفتاب نوری پایدار و همیشگی دارد. این نورتابشی که به ما نشان میدهد، فقط یک لحظه است.
گرچه خور تابد ز چشمۀ سوزنی
کی برون از چشم سوزن شد تنی
هوش مصنوعی: اگرچه خورشید از چشمۀ سوزن میتابد، اما هیچ وقت نمیتواند از چشم سوزن بیرون بیاید.
آن تصوف جمله از خود مردن است
تن فکندن، جان به جانان بردن است
هوش مصنوعی: تصوف یعنی خود را به طور کامل فراموش کردن و در نهایت خود را به پروردگار سپردن، به طوری که جسم را رها کرده و روح را به معشوق حقیقی بسپاری.
گرچه آن هم نزد صوفی هیچ نیست
زندگی و مردگی پیشش یکی است
هوش مصنوعی: هرچند برای صوفی زندگی و مرگ تفاوتی ندارند و آنها را یکسان میبیند، اما این وضعیت نیز برای او هیچ ارزشی ندارد.
سرّ صوفی، بحرهای ژرف بود
وآنچه بشنیدی و خواندی حرف بود
هوش مصنوعی: راز و حقیقت وجود صوفی همانند عمق دریاهاست و آنچه که تو شنیدهای و مطالعه کردهای فقط کلماتی سطحی و ظاهری است.
حرفها هم دارد ای جان اختلاف
هست بعضی صدق و بعضی بر گزاف
هوش مصنوعی: ای جان، برخی از حرفها راست هستند و برخی دیگر بیاساس و خالی از حقیقت.
گوهری در صد شبه بنهفته است
نادر است آن بس که صوفی گفته است
هوش مصنوعی: در دل شبهای تاریک، جواهری پنهان است که بسیار نادر و ارزشمند است، به ویژه چیزهایی که عارفان و صوفیان از آن سخن گفتهاند.
گفته ها را هم تو نشناسی سبب
ور شناسی ممکن است آن نی عجب
هوش مصنوعی: اگر به درستی سخنان را درک نکنی، ممکن است که دلایل آنها را هم نفهمی، و این امر چندان عجیب نیست.
گر شناسی از عنایات خداست
این چنین فهمی ز آلایش جداست
هوش مصنوعی: اگر بدانید که آشنایی با نعمتهای خداوند حاصل توجه اوست، درک چنین مفهومی از آلودگیها و وابستگیها به دور است.
با تو گویم از عنایت یک نشان
نیک دریاب آن به جان و دل نشان
هوش مصنوعی: با تو سخن میگویم دربارهی لطفی که به من کردی، یک نشانهی نیکو را دریاب که آن را با جان و دل درک کنی.
شه نویسد یا فرستد گر پیام
تا شوی حاضر تو فردا در سلام
هوش مصنوعی: پادشاه پیامی ارسال میکند یا فرمانی میدهد تا تو در فردا برای دیدار آماده باشی و با او سلام کنی.
باورم ناید که فردا رایگان
قصه خوانی را نشانی بر دکان
هوش مصنوعی: به نظرم نمیآید که فردا قصهخوانی به صورت رایگان وجود داشته باشد و نشانی از دکان او باشد.
بل ز دنیا جمله یابی انقطاع
صحبت هر کس تو را باشد صُداع
هوش مصنوعی: اگر از دنیا همگان را بشناسی، اما ارتباطت را با هر کسی قطع کنی، به طوری که تو از حرفهای او بیخبر باشی، دچار پریشانی خواهی شد.
جز که با مردی ز مخصوصان شاه
همنشین گردی که پرسی رسم و راه
هوش مصنوعی: تنها با مردی از نزدیکان شاه هم نشینی کن که از او اصول و آداب زندگی را یاد بگیری.
یا در آن فکری که چون گویی جواب
گر که پرسد از تو چیزی بر صواب
هوش مصنوعی: اگر در مورد موضوعی فکر کنی و کسی از تو سوالی بپرسد، باید به گونهای پاسخ بدهی که صحیح و منطقی باشد.
پس عنایت گر ز حق گر دد نصیب
بر کند دل از دو کونت عن قریب
هوش مصنوعی: اگر لطف و رحمت از جانب حق بر تو نازل شود، به زودی دل از دو جهان آزاد خواهد شد.
هم رَوی هم میبرندت ناگزیر
بر کمند و بند حق باشی اسیر
هوش مصنوعی: تو خواهی رفت و ناگریزی که در دام و بند حق گرفتار شوی.
همچو مشتاقی که معشوقش ز پی
میفرستد تا رود نزدیک وی
هوش مصنوعی: شبیه به کسی که از دور در انتظار محبوب خود است و او برایش پیامی میفرستد تا به او نزدیکتر شود.
بین شناسد هیچ او پا را ز سر
میدود گر گویی اش آهسته تر
هوش مصنوعی: اگر او را بشناسد، پاهایش را مثل سرش نمیدود و اگر به او بگویی آرامتر برود، به حرفت گوش نمیدهد.
کی به فکر جامه باشد یا کلاه
تا چه جای آنکه دزدش بسته راه
هوش مصنوعی: زمانی که در خطر و چالش هستیم، کسی به فکر ظواهر یا لباسش نیست، بلکه همه نگرانیها متوجه امنیت و رفاه واقعی است.
من بسی این راه را طی کرده ام
ارمغانها زآن دیار آورده ام
هوش مصنوعی: من بارها این مسیر را طی کردهام و هدایای زیادی از آن سرزمین برای شما آوردهام.
تا نپنداری گزاف است این سخن
اندکی کن غور در تفسیر من
هوش مصنوعی: برای اینکه فکر نکنی که این حرف بیهوده است، کمی بیشتر در تفسیر من تأمل کن.
تا شناسی اصل این توفیق تو
بی تصور می مکن تصدیق تو
هوش مصنوعی: برای درک این موفقیت خود ابتدا باید اصل آن را بشناسی، و بدون در نظر گرفتن تصورات خود، به اعتبار آن پی ببری.
من نگویم دوست باش، الطاف کن
خصمی ار هم، در سخن انصاف کن
هوش مصنوعی: من نمیگویم که با من دوست باش، اما اگر هم دشمنی، لطف خود را از من دریغ نکن و در صحبتهایت انصاف داشته باش.
« در اختصاص این تفسیر »
هوش مصنوعی: این تفسیر به بررسی و تحلیل عمیق موضوعی خاص اختصاص دارد.
گر که عقلت مو شکاف و فاطن است
می نپندارم که گویی ممکن است
هوش مصنوعی: اگر به نظر تو عقل و درک تو بسیار بالا و عمیق است، نمیتوانم تصور کنم که به چنین فکری بیفتی.
گر بود ممکن بیان کن سوره ای
رو ز میدان از چه رو مستوره ای
هوش مصنوعی: اگر ممکن است، توضیحی درباره این موضوع بده که چرا این مسأله پنهان است.
لاف را هل در نبرد از مرد گو
هست افزون حرف و هیکل، مرد کو
هوش مصنوعی: در میدان نبرد، فقط حرف و ظاهر مهم نیست؛ بلکه شجاعت و قدرت واقعی مردان در عمل نشان داده میشود.
کوهها در حرب دیدی برف بود
وآن شجاعتها به میدان حرف بود
هوش مصنوعی: در جنگهایی که در کوهها اتفاق میافتاد، برف وجود داشت و آن شجاعتها در میدان نبرد نمایان بود.
روز میدان نی سواران در جُلند
یکه تازان بر فراز دُلدُلند
هوش مصنوعی: در روز مسابقه سوارکاران، آنان که بر اسبهایشان نشستهاند با شجاعت و قدرت در میدان حاضر شدهاند.
گوید آن کو رستم و روئین تن است
روز میدان من و رخش من است
هوش مصنوعی: میگوید آن کسی که مانند رستم قهرمان و دارای بدنی نیرومند است، امروز روز نبرد من و اسب من است.
حیدر آمد در نبرد ای بی نماز
با ستور علم نقلی می متاز
هوش مصنوعی: حیدر (علی) در میدان جنگ حاضر شد، ای کسی که بدون نماز به مبارزه با واقعیات میپردازی و با علم سطحی خود به میدان میآیی.
کوهها در زیر نعل دُلدُلش
نرم شد و آورد که باغ گلش
هوش مصنوعی: کوهها در زیر نعل اسب او نرم شدند و به خاطر آن، باغ گلش به وجود آمد.
حیدرا تا بوده جان ، جانان تویی
فارِس این دشت و این میدان تویی
هوش مصنوعی: ای حیدر، از دیرباز جان من تو بودهای، تویی سرفراز این دشت و میدان.
بر صفی اسرار خود تقریر کن
آنچه گفتی بیش از این تفسیر کن
هوش مصنوعی: افکار و رازهای خود را با دیگران در میان بگذار و آنچه را که بیان کردهای، به طور کاملتر توضیح بده.
از زبان من سخن گو باک نیست
جز تو کس در عالم و افلاک نیست
هوش مصنوعی: فقط تو هستی که میتوانی با من صحبت کنی و هیچ کس دیگری در این دنیا و در آسمانها وجود ندارد.
من نیم من، فارغ از خود راییم
جفت چون نی با لب آن نائیم
هوش مصنوعی: من نیمهای از خودم هستم و از وابستگیها آزاد، همچنان که نی در کنار لب نای، به هم میپیوندم.
بند بندم پر شد از آواز تو
تا نوازی همدمم با ساز تو
هوش مصنوعی: هر قسمت از وجودم پر شده از صدای تو، تا اینکه با لحن تو، همراه من نوازش کنی.
هر چه گویی، گویم آن را بیخلاف
در بیانم نه رجز باشد نه لاف
هوش مصنوعی: هر چه بگویی، من هم قبول دارم و بیانم نه زورگویی است و نه ادعا و فخر.
منکرانت را که چشم و دید نیست
از خدا در معرفت تأیید نیست
هوش مصنوعی: کسانی که نتوانند خدا را ببینند و درک کنند، نمیتوانند به حقیقت معرفت و شناخت او دست یابند.
خواهد آمد آن چنان روزی به پیش
که خجل مانند از انکار خویش
هوش مصنوعی: روزی خواهد آمد که کسی به خاطر نادیده گرفتن حقیقت و واقعیت، شرمنده و سرافکنده خواهد شد.
چون به دوزخ جای بر آئین کنند
بر رفیق راهزن نفرین کنند
هوش مصنوعی: زمانی که به جهنم بروند، دوستانشان را که در راه بدی قرار دارند، لعنت میکنند.
کز شما بر ما چنین خواری رسید
آنچه گفتند از وعید آمد پدید
هوش مصنوعی: از شما بر ما چنین بیاحترامی پیش آمد که آنچه در مورد تهدیدها گفته شد، به واقعیت پیوست.
تا به دوزخ چون به یکدیگر رسند
جمله گویند آن کسان که پیروند
هوش مصنوعی: وقتی که همه به جهنم برسند، افرادی که در دنیا به هم پیوند خوردهاند، با یکدیگر سخن خواهند گفت.
پیشوایان را ز روی اضطرار
کای خدا این مفسدان بد شعار
هوش مصنوعی: رهبران به خاطر شرایط دشوار، از خدا میخواهند که این فاسدان و بداندیشان را کنار بزند.
از ره افکندند ما را بر غلط
پس بر ایشان ده عذابی از سخط
هوش مصنوعی: از مسیر خود منحرف شدیم و به بیراهه رفتیم، پس با خشم خود، عذابی بر آنها نازل کن.
کن دو چندان این جماعت را عذاب
ز آتش دوزخ که کردند اکتساب
هوش مصنوعی: عذاب این گروه را از آتش جهنم دو برابر کن، زیرا آنها به طور عمدی و با اراده به دنبال گناه رفتهاند.
حق تعالی گوید ایشان را جواب
که دو چندان جمله را باشد عذاب
هوش مصنوعی: خداوند به آنها پاسخ میدهد که عذابشان دو برابر خواهد بود.
پیشوایان را بر اضلال و ضلال
پیروان را بهر تقلید و جدال
هوش مصنوعی: رهبران جامعه با نادرستی و گمراهی خود، پیروان را به تقلید و درگیری وادار میکنند.
تابع و متبوع تا دانند لیک
از عذاب آن رفیق و این شریک
هوش مصنوعی: از همدیگر پیروی میکنند و درک میکنند که چگونه از عذاب رفیق و شریک خود رنج میبرند.
جمع آوردند جمعی بی اصول
عامه را بر قتل فرزند رسول
هوش مصنوعی: گروهی بدون در نظر گرفتن اصول و قواعد مشترک، علیه فرزند پیامبر نقشه کشیدند و او را کشتند.
حاصل ایشان را نشد جز نکبتی
تا ابد ماندند اندر لعنتی
هوش مصنوعی: آنها هیچ دستیابی نداشتند جز اینکه همواره در عذابی ابدی باقی ماندند.
تف به ماه افکند کافر کیش او
تف چو لعنت بند شد بر ریش او
هوش مصنوعی: کافر به ماه ناسزا میگوید و این ناسزا مانند لعنتی است که به ریش او چسبیده است.
تف نیابد راه سوی مهر و ماه
اوفتد بر ریش او بی اشتباه
هوش مصنوعی: هیچ چیزی نمیتواند مانع رسیدن به عشق و زیبایی او شود و او به راحتی بر روی ریش خود، بدون هیچ اشتباهی مینشیند.
اهل حق گویند با اهل سعیر
این تویی یا ما در این زندان اسیر
هوش مصنوعی: افراد حقیقی میگویند که آیا تو در آتش دوزخ هستی یا ما، که در این زندان گرفتاریم.
فخر میکردید کاندر روز چند
آل حق بودند ما را زیر بند
هوش مصنوعی: شما مغرور بودید که در روزهای گذشته، فرزندان حق ما را به زنجیر کشیدهاید.
نک چرا بر یکدگر لعنت کنید
باز هم اجماع بر امّت کنید
هوش مصنوعی: چرا بر یکدیگر نفرین میکنید؟ بهتر است دوباره اتحاد و همبستگی میان مردم را برقرار کنید.
تا شوید آزاد از زنجیر ما
وز کمند قهر کافر گیر ما
هوش مصنوعی: تا از بند و زنجیر ما رها شوید و از دام خشم و عذاب ما آزاد گردید.
قَالَت أولَیهُم لأخْرَیهُم هلا
مر شما را نیست افزونی به ما
هوش مصنوعی: گفتند اولینها به آخرینها: آیا برای شما افزونگی و برکتی از ما نیست؟
تا به تخفیف عذابی مستحق
خود شما باشید در فعلی ز حق
هوش مصنوعی: شما باید برای نجات خود از عذاب ها، به انجام کارهایی بپردازید که موجب رحمت و لطف خداوند شود.
پس چشید از قدر سهم خود عذاب
زآنچه می کردید در کفر اکتساب
هوش مصنوعی: پس به اندازه سهم خود عذاب را چشید، به خاطر کارهایی که در نادانی و کفر انجام دادهاید.
آنکه آیت های ما را بر دروغ
حمل کردند آن گروهی بی فروغ
هوش مصنوعی: کسانی که نشانههای ما را به نادرستی تفسیر کردند، گروهی هستند که نور و روشنایی ندارند.
سرکشی کردند زآن پس فتح باب
نیستشان از آسمان اندر صواب
هوش مصنوعی: بعد از سرکشی و نافرمانی آنها، دیگر درهای رحمت آسمان به رویشان باز نخواهد شد و در راه درست قرار نمیگیرند.
می نگردد زآن تکبّر در جزاء
مر گشاده سویشان باب سماء
هوش مصنوعی: به خاطر غرور و خودبزرگ بینی خود، به عواقب کارهایش توجهی ندارد و در برابر حقایق، به سوی آسمان و فضایل معنوی چشم نمیدوزد.
همچنان که مؤمنان را جان و روح
سوی علّیین برند اندر فتوح
هوش مصنوعی: مؤمنان همچون روحی که به سوی آسمانها میرود، در پی موفقیتها و پیروزیها در حرکت هستند.
روح مؤمن تا به هفتم آسمان
بعد مردن میرود شادی کنان
هوش مصنوعی: روح مؤمن بعد از مرگش به جایی بسیار بالاتر از زمین میرود و در این سفر خوشحال و شاداب است.
می گشایندش به هر گردون دری
باشدش هر دم فتوح دیگری
هوش مصنوعی: آنها به هر نحوی در را به سوی آسمان باز میکنند و هر لحظه تجربهای جدید به او میدهند.
برخلاف روح عاصی کش کنند
راجع از گردون به سجّین پُر گزند
هوش مصنوعی: به طور کلی، این بیت به مفهوم نارضایتی و مخالفت با شرایط موجود اشاره دارد. به نظر میرسد که فرد دچار عذاب و مشقت شده و از دنیای خود و شرایطش رنج میبرد. او احساس میکند که در برابر مشکلات و سختیها قرار گرفته است و این احساسات برای او بسیار آزاردهنده است. این بیان نشاندهنده درگیری روحی فرد و تلاش او برای فرار از وضعیت کنونیاش میباشد.
حضر موت است آن به گفتار حدیث
نزد تحقیق ارض اخلاق خبیث
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در زمان مرگ، گفتن حدیث و صحبت کردن از آن، در واقع این مسأله را به شیوهای درست و عمیق بررسی نمیکند، به خصوص وقتی که بخواهیم درباره اخلاقیات بد و ناپسند در دنیا صحبت کنیم.
راه ندهندش خلایق بی گمان
می برانندش ز باب آسمان
هوش مصنوعی: اگر مردم اجازه ندهند که او وارد شود، بدون شک او را از در آسمان بیرون میکنند.
کاین نه از ارواح علّیینی است
بل منافق سیرت و سجّینی است
هوش مصنوعی: این موضوع از روحانیان و افراد والامقام نیست، بلکه نشانهای از نفاق و روحی پلید و دنیوی است.
داخل جنّت نگردند از محل
بگذرد از چشم سوزن تا جمل
هوش مصنوعی: برای ورود به بهشت، باید از تنگناها و مشکلات زیادی عبور کرد؛ این معادلِ این است که حتی بزرگترین چیزها نیز باید به چالشهای کوچک بپردازند تا به مقصد نهایی برسند.
شد محال اعنی که با اخلاق زشت
راه یابند اهل کفر اندر بهشت
هوش مصنوعی: امکان ندارد که انسانهای کافر با رفتارهای ناپسند به بهشت راه یابند.
هم دهیم اینسان جزای بد نهاد
از جهنم باشد ایشان را مهاد
هوش مصنوعی: اگر ما به کسانی که ذاتشان بد است، پاداش بد بدهیم، جزای آنها عذاب جهنم خواهد بود.
یعنی از آتش فراشی بر نشان
پوششی هم آتشین از فوقشان
هوش مصنوعی: از آتش شعلهها برای پوشاندن استفاده میکنند و این پوشش نیز از جنس آتش است و بر روی آن قرار دارد.
هم ز ما مانند این قوم از یقین
داده خواهد شد جزای ظالمین
هوش مصنوعی: از ما هم، مانند این گروه، به ظالمین جزای سختی داده خواهد شد.
پس سه قسمند آنچه آمد در بیان
مشرکان و مجرمان و ظالمان
هوش مصنوعی: در مجموع، آنچه درباره کافران، گناهکاران و ستمگران مطرح شده، به سه دسته تقسیم میشود.
مشرک است آن کو پرستد غیر حق
کرده رو بر شرّ خلق از خیر حق
هوش مصنوعی: شخصی که به غیر از حقیقت و حق پرستش کند، در واقع به سوی بدیهای مردم روی آورده و از خوبیهای حق فاصله گرفته است.
مجرم آن کو کرده تکذیب او ز کل
در مقام کبر ز آیات و رسل
هوش مصنوعی: مجرمی که ادعای خداوند را انکار میکند، در حالی که در حالت خود بزرگبینی است و به نشانهها و پیامبران او توجهی ندارد.
ظالم آن کز میل نفس پر ستیز
کرده خوار او روح و عقل بس عزیز
هوش مصنوعی: ظالم کسی است که به خاطر خواستههای نفس خود با دیگران به جنگ و ستیز میپردازد و به همین دلیل روح و عقل خود را که بسیار با ارزشاند، بیقدر و خوار میکند.
دوزخ تابنده نفس سرکش است
پیرو آن تا ابد در آتش است
هوش مصنوعی: دوزخ جایی است که با نفس سرکش و طغیانگر انسان روشن میشود و افرادی که تحت تأثیر این نفس قرار میگیرند، تا همیشه در آتش مجازات خواهند شد.
وآن کسان کایمان به حق آورده اند
طاعت شایسته از حق کرده اند
هوش مصنوعی: آن افرادی که به حقیقت ایمان آوردهاند، اطاعت و فرمانبرداری مناسبی از خداوند انجام دادهاند.
آنچه تکلیف است از ما بر عباد
وآن بود بر قدر طاقت نی زیاد
هوش مصنوعی: آنچه که از ما در قبال خداوند انتظار میرود، مطابق با قوه و تواناییمان است و بیش از آن از ما خواسته نمیشود.
ما نکردیم ایچ تکلیفی به خلق
جز به وسعش همچو لقمه قدر حلق
هوش مصنوعی: ما هیچ قید و شرطی برای مردم نذاشتیم جز به اندازه توانایی شان، مانند لقمهای که به اندازه دهانشان باشد.
کس به تکلیف ار عمل کرد آن چنان
آن گروهند اهل جنّت جاودان
هوش مصنوعی: هر کس به وظیفهاش به درستی عمل کند، از جمله افراد بهشتی خواهد بود که جاودانه در آنجا خواهند ماند.
هم بریم از سینه هاشان ما برون
آنچه در وی غلّ و غش دارد کمون
هوش مصنوعی: بیا از دلهایشان آنچه را که پنهان و ناپاک است خارج کنیم.
غلّ و غش یعنی حسادت یا عناد
تا نباشد در میانشان جز وداد
هوش مصنوعی: حسد و دشمنی یعنی وجود نداشتن محبت و دوستی میان مردم.
در حدیث آمد که در باب جنان
شد درختی جویی از زیرش روان
هوش مصنوعی: در روایتی گفته شده است که در بهشت درختی وجود دارد که آبی از زیر آن جاری است.
نام آن آب است گر دانی طهور
شرب آن شوید ز دل زنگ شرور
هوش مصنوعی: اگر به دنبال نام آن آب هستی، باید بدانی که آن آب پاک و طاهر است. با نوشیدن آن، ناپاکیهای دل از بین میرود.
بعد از آن گردند داخل در بهشت
فارغ از آلایش و آثار زشت
هوش مصنوعی: پس از آن، آنان به بهشت وارد میشوند و از هر ناخالصی و ناپاکی دور خواهند بود.
بعد از آن در وصف منزلهایشان
حق تعالی گوید از بهر نشان
هوش مصنوعی: پس از آن، خداوند در توصیف مکانهای آنها سخن میگوید تا نشانی از آنها ارائه دهد.
میرود از زیر آنها جویها
از پی آرایش و فرّ و بها
هوش مصنوعی: آبها از زیر آنها جاری میشود، به دنبال زیبایی و زینت و ارزش.
چون ببینند اهل جنّت جای خود
می بگویند از دل دانای خود
هوش مصنوعی: وقتی اهل بهشت جایگاه خود را مشاهده میکنند، در دل خود احساس میکنند و به شعور و حکمت خود مینگرند.
مر خدا را حمد کز فضل فزون
شد بر ا ین توفیق ما را رهنمون
هوش مصنوعی: خدا را سپاس میگویم به خاطر آنکه بر ما لطف و فضل زیادی نازل کرده و ما را به سوی راه درست هدایت کرده است.
ما نبودیم اینکه خود یابیم راه
گر نه ما را رهنما گشتی اِله
هوش مصنوعی: ما در این دنیا نبودیم که خودمان راه را پیدا کنیم، اگرنه هدایتکنندهامان، خداوند، پیش ما نبود.
زآنکه بیعون خدا و الطاف او
کس نیابد این مقام از جستجو
هوش مصنوعی: هیچکس بدون کمک خدا و رحمتهای او نمیتواند به این مقام دست یابد.
آمدند از جانب پروردگار
سوی ما بر حق رسولان کبار
هوش مصنوعی: از طرف خداوند، پیامبران بزرگ و معتبر به سوی ما آمدند.
مُهتدی گشتیم ما ز ارشادشان
بر هدایت بود چون بنیادشان
هوش مصنوعی: ما به راهنمایی آنها هدایت یافتیم، زیرا بنیاد و اساس آنها بر هدایت استوار بود.
پس نداء کرده شوند ایشان به زود
کاین است آن جنّت که حقتان گفته بود
هوش مصنوعی: پس به سرعت ندای آنان را میزنند که این همان بهشتی است که خداوند وعده داده بود.
بودتان میراث ز اعمالی که خود
از شما صادر شد از روی رشد
هوش مصنوعی: وجود شما نتیجه اعمالی است که به اراده و اختیار خودتان انجام دادهاید و این اعمال بنا به رشد و آگاهی شما شکل گرفتهاند.
همچنان کاولاد از مال پدر
میبرد میراث از حکم و خبر
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که مانند فرزندانی که از اموال پدر خود به ارث میبرند، انسانها نیز به طور طبیعی از احکام و اخبار موجود در جامعه بهرهمند میشوند.
معنی أورِثْتُمُواْ أعطَیتُمُوست
بندة شایسته در اعطای اوست
هوش مصنوعی: شما آنچه را که به دیگران بخشیدهاید، به خودتان به ارث گذاشتهاید، زیرا این عمل نشاندهنده شایستگی شما در دادن است.
هم کنند از روی توبیخ آن زمان
اهل دوزخ را نداء اهل جنان
هوش مصنوعی: در آن زمان که اهل دوزخ را به خاطر اعمالشان سرزنش میکنند، صدای اهل بهشت به گوش میرسد.
یافتیم آن را که در دار القرار
وعده بر ما کرده بُد پروردگار
هوش مصنوعی: ما شخصی را پیدا کردیم که در جایگاه اصلی و ثابت، وعدهای به ما داده بود و آن فرد خداوند است.
از ثواب آخرت بر حق و راست
یافتید آیا شما آنچه سزاست
هوش مصنوعی: آیا شما بر اساس اعمال درست و نیکتان، پاداشی که شایستهاش هستید را دریافت کردهاید؟
وعده یعنی آنچه را پروردگار
بر شما فرموده بود از هر قرار
هوش مصنوعی: وعده به معنای آن چیزی است که خداوند به شما گفته است و شامل هرگونه قرار و توافق میشود.
می بگویند آری آنها یک به یک
گشت وارد بهر ما بی ریب و شک
هوش مصنوعی: میگویند که آنها بدون شک و تردید، بهطور مرتب وارد میشوند تا برای ما به دست بیاورند.
پس مؤذن بدهد آواز از میان
لعنت حق باد بهر ظالمان
هوش مصنوعی: پس مؤذن ندا میدهد که لعنت خدا بر ظلم و ستمکاران باد.
خار کاندر راه حق می کاشتند
باز مردم را ز ره میداشتند
هوش مصنوعی: در راه حق، خارهایی میکاشتند تا مردم را از مسیر خود منحرف کنند.
می نمودند این طلب را از لجاج
وز ره ناراستی و اعوجاج
هوش مصنوعی: این خواسته را به خاطر stubbornness و به دلیل مسیر نادرست و کج به نمایش میگذاشتند.
بر سرای آخرت کافر بدند
راه مردم را ز طاعت می زدند
هوش مصنوعی: کافران در مسیر آخرت، به مردم راهنمایی نمیکردند و آنان را از انجام کارهای نیک بازمیداشتند.
گشته وارد اندر اخبار از رضا
کاین مؤذن هست بی شک مرتضی
هوش مصنوعی: خبرها نشان میدهد که این مؤذن بدون شک از جانب رضا (علیهالسلام) است.
همچنین از ابن عباس است نقل
این روایت هم بود ثابت به عقل
هوش مصنوعی: این روایت از ابن عباس نقل شده و دلیلی بر صحت آن به عقل ارائه شده است.
که به قرآن مر علی را اسمهاست
زآن یکی باشد مؤذن وآن بجاست
هوش مصنوعی: در قرآن نام علی را به شایستگی ذکر کردهاند؛ چرا که او در مقام مؤذنی در میآید و در جای خود قرار دارد.
مردمان زآن نامها آگه نی اند
غافل از اوصاف و اسماء وی اند
هوش مصنوعی: مردم از آن نامها و عناوین آگاهی ندارند و از ویژگیها و صفات او غافلاند.
بر تو داده است او ز یک نامش خبر
مابقی را از صفی جو سر به سر
هوش مصنوعی: او به واسطهی یک نام، اطلاعاتی دربارهی تو یافته است و برای باقی اطلاعات، باید از صفات و ویژگیهایت باخبر شود.
کو بر اسرار ولایت واقف است
بر مسمّی و بر اسماء عارف است
هوش مصنوعی: کسی که به رموز پادشاهی و معنای عمیق آن آگاه است، به نامها و ویژگیها نیز واقف است.
« در بیان الهام غیبی »
هوش مصنوعی: در مورد الهاماتی که به صورت غیبی به فردی میرسند، صحبت میشود. این الهامات میتوانند به شکلهای مختلفی مانند فکرهای ناگهانی، ایدههای خلاقانه یا نوعی بینش در زندگی ظاهر شوند. این نوع الهام معمولاً به عنوان راهنمایی یا نشانهای از یک منبع بالاتر تلقی میشود و میتواند تاثیر زیادی بر تصمیمگیریها و رفتارهای فرد بگذارد.
این نگفتم من یکی گوینده ای
داد آواز از من ار جوینده ای
هوش مصنوعی: به این معنی است که من خودم این سخن را بیان نکردم، بلکه یک گوینده دیگر صدای مرا به گوش شما رسانده است، اگر شما به دنبال حقیقت هستید.
شد ز آوازش درونم ممتلی
راز خود گفت از هم آوازی ولی
هوش مصنوعی: از صدای او درونم پر از راز شد و او گفت که از همخوانی با دیگران است.
تا من از سودای عشق اندر تبم
بگذر ار حرفی تراود از لبم
هوش مصنوعی: تا زمانی که در آتش عشق در تب و تابم، اگر از زبانم حرفی به بیرون بیاید، به جای آنکه به تو بگویم، میگذرم.
اشتری کف کرد و رست از تفرقه
وز دهان افکند بیرون شقشقه
هوش مصنوعی: یک شتر با احساس رهایی از جدایی، صدای بلندی از خود خارج کرد و آن را به بیرون پرتاب کرد.
کس ندانست آن کجا بود و چه گفت
رفت مستی وین شتر برجا بخفت
هوش مصنوعی: هیچکس ندانست او کجا بود و چه گفت. او در حال مستی بود و این شتر در همانجا خوابش برد.
آنکه در مستی بدرّاند صفی
خفته مسکین نی لب استش ، نی کفی
هوش مصنوعی: کسی که در حالت مستی به آرامی میخوابد، نه فقط یک فرد بیخیال است، بلکه در دل او درد و رنجی وجود دارد. او نه به ظواهر زندگی اهمیت میدهد و نه به چیزهای سطحی، بلکه گوهر وجودش به چیزهای عمیقتر و واقعیتر مربوط میشود.
آن لب دریا بُد این لب دیگر است
گرچه در وی قلزم پهناور است
هوش مصنوعی: آن طرف دریا لب دیگری وجود دارد، هرچند در این طرف، دریا بسیار وسیع و عمیق است.
هست این خُم را بر آن دریا رهی
نک چنین کز وی بود پیدا تهی
هوش مصنوعی: این خُم در کنار دریا قرار دارد، اما متوجه نیست که از آن دریا چیزی در دسترس نیست و خالی به نظر میرسد.
چشم بندی باشد این کاندر خُمی
شد محیطی مندرج یا قلزمی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که ممکن است آنچه در اطراف ما وجود دارد، همچون پردهای باشد که ما را از دیدن واقعیت اصلی باز میدارد. این نوع عمل میتواند باعث محدود شدن درک ما از چیزها شود.
خُم چو شد هنگام طوفان کم شود
از ته اندر جنبش آن قلزم شود
هوش مصنوعی: وقتی که خمره در زمان طوفان قرار میگیرد، از پایین خود در حرکت میافتد و این باعث میشود که به دریا مشابه شود.
می نیفتد هرگز این دریا ز جوش
جز که لب بر من گزند اعنی خموش
هوش مصنوعی: دریا هیچگاه از تاب و جوش نمیافتد، مگر زمانی که بر من لب بدوزد، که این به معنی سکوت من است.
در زمان آن موج و یم بینی کم است
خشک لب افتاده بر جا این خُم است
هوش مصنوعی: در آن زمان که دریا و موج وجود دارد، کمتر میتوانی چیزی خشک و بیحرکت پیداکنی. این ظرف، نشسته و بیحرکت است.
چون به خُم پیچد گهی آواز او
تا کند مستانه کشف راز او
هوش مصنوعی: وقتی صدای او به درون خُم وارد میشود، گاهی اوقات به گونهای میپیچد که روحانگیز و رازآلود به نظر میرسد و مستان را به وجد میآورد.
آنکه لعلش راز دار هر کس است
تا سخن بر لب رسد گوید بس است
هوش مصنوعی: کسی که لعل او (سنگ قیمتی) راز هر فردی را حفظ میکند، وقتی صحبت به لبان میرسد، میگوید کافی است.
روز بی گه شد بر آمد آفتاب
لب ببند از آنچه می گفتی به خواب
هوش مصنوعی: روز بیخبر از حادثهای روشن شد و آفتاب درخشید. حالا سکوت کن و از آنچه در خواب به زبان آوردهای چیزی نگو.
خواب بودی میزدی در خواب حرف
آنچه بر فهمش ندارد عامه ظرف
هوش مصنوعی: در خواب بودی و دربارهی مسائلی صحبت میکردی که برای اکثریت مردم قابل درک نبود.
گاه تفسیر از بیان مطلب است
چون شب آید وقت هذیان و تب است
هوش مصنوعی: گاهی اوقات توضیح دادن یک موضوع به اندازهی بیان مستقیم آن ضروری نیست، زیرا وقتی شب فرا میرسد، انسان به حالت خوابآلودگی و گفتار نابهجا میرسد.
گو میان اهل جنّت و اهل نار
پرده ای باشد که نتوان زآن گذار
هوش مصنوعی: میان اهل بهشت و اهل جهنم پردهای وجود دارد که نمیتوان از آن عبور کرد.
هست بر اعراف آن مردان چند
در لغت اعراف شد جای بلند
هوش مصنوعی: بر روی صخرهای بلند، چند مرد قرار دارند که در زبان عربی به این مکان "اعراف" گفته میشود.
حاجزی یا چون به ناره و باره ها
نزد شهری بهر حفظ و چاره ها
هوش مصنوعی: شما مانند مانعی هستید که در برابر مشکلات و نگرانیها قرار میگیرد، همانطور که در شهر برای جلوگیری از خطرات و یافتن راهحلها، تدابیری اندیشیده میشود.
هست بر بالای آن جای رجال
کز خلایق اعرفند اندر جلال
هوش مصنوعی: بر فراز آن مکان، مردانی وجود دارند که در جمع مردم به خوبی شناخته شدهاند و در بزرگی و عظمت خود برتر هستند.
مرتفع از هر کجا وز هر چه هست
انبیاء را باشد اندر وی نشست
هوش مصنوعی: انبیاء در جایگاهی قرار دارند که بالاتر از هر مکان و هر چیزی است و در آنجا قرار دارند.
می شناسد آن جماعت در سرشت
هر که باشد اهل دوزخ یا بهشت
هوش مصنوعی: آن جمعیت به خوبی میتوانند بفهمند که هر کس از چه طینتی برخوردار است؛ آیا او اهل دوزخ است یا بهشت.
بر علامت ها که دارند آن گروه
در شناسایی به سیما و وجوه
هوش مصنوعی: در نشانهها و علائمی که آن افراد برای شناسایی خود از چهره و ویژگیها استفاده میکنند، دقت و توجه لازم است.
گفته صادق (ع)، هست اعراف از نشان
پشته ها مابین دوزخ هم جنان
هوش مصنوعی: در آیه قرآن، به وجود مکانی به نام "اعراف" اشاره شده است که بین بهشت و جهنم قرار دارد. در این مکان، افرادی که اعمالشان خوب و بد مختلط بوده، حضور دارند. این افراد در انتظار قضاوت نهایی هستند و در یوم قیامت، به جایگاه نهایی خود در بهشت یا جهنم خواهند رفت.
هر نبی را با خلیفه و امتش
باز دارند اندر آن از حکمتش
هوش مصنوعی: هر پیامبری باید به همراه جانشینان و پیروانش در راستای حکمت خود هدایت کند و مهم است که آنها را در این مسیر حمایت و راهنمایی نماید.
چون نکو کاران به جنّت رو کنند
جای اندر روضه و مینو کنند
هوش مصنوعی: زمانی که نیکوکاران به بهشت وارد میشوند، در آنجا در باغ و باغچهها مستقر میشوند و از نعمتهای آن بهرهمند میشوند.
پس خلیفۀ آن نبی با عاصیان
گوید از روی نکوهش آن زمان
هوش مصنوعی: پس جانشین آن پیامبر به عاصیان خواهد گفت که با سرزنش و انتقاد در آن زمان چه کردند.
که ببینید آن کسان را در بهشت
با شما بودند یار و هم سرشت
هوش مصنوعی: بهشتیان کسانی را در بهشت میبینند که در زندگی دنیوی، دوستان و همنفسهایشان بودهاند.
بر مقام خود رسیدند این چنین
مر شما ماندید محروم و غبین
هوش مصنوعی: این افراد به جایگاه خود دست یافتهاند، اما شما هنوز در حسرت و ناکامی ماندهاید.
پس گنهکاران کنند آن گه ندا
که تحیّت باد از حق بر شما
هوش مصنوعی: گنهکاران در آن هنگام فریاد میزنند که رحمت و سلامتی از سوی حق بر شما باد.
در جنان داخل نگردند آن کسان
لیک دارند این طمع از شافعان
هوش مصنوعی: در بهشت وارد نخواهند شد آنهایی که شایستگی ندارند، اما از شفاعت دیگران امید دارند.