گنجور

۱۵- آیات ۱۴۸ تا ۱۵۴

وَ اِتَّخَذَ قَوْمُ مُوسیٰ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوٰارٌ أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لاٰ یُکَلِّمُهُمْ وَ لاٰ یَهْدِیهِمْ سَبِیلاً اِتَّخَذُوهُ وَ کٰانُوا ظٰالِمِینَ (۱۴۸) وَ لَمّٰا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قٰالُوا لَئِنْ لَمْ یَرْحَمْنٰا رَبُّنٰا وَ یَغْفِرْ لَنٰا لَنَکُونَنَّ مِنَ اَلْخٰاسِرِینَ (۱۴۹) وَ لَمّٰا رَجَعَ مُوسیٰ إِلیٰ قَوْمِهِ غَضْبٰانَ أَسِفاً قٰالَ بِئْسَمٰا خَلَفْتُمُونِی مِنْ بَعْدِی أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَ أَلْقَی اَلْأَلْوٰاحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قٰالَ اِبْنَ أُمَّ إِنَّ اَلْقَوْمَ اِسْتَضْعَفُونِی وَ کٰادُوا یَقْتُلُونَنِی فَلاٰ تُشْمِتْ بِیَ اَلْأَعْدٰاءَ‌ وَ لاٰ تَجْعَلْنِی مَعَ اَلْقَوْمِ اَلظّٰالِمِینَ (۱۵۰) قٰالَ رَبِّ اِغْفِرْ لِی وَ لِأَخِی وَ أَدْخِلْنٰا فِی رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ اَلرّٰاحِمِینَ (۱۵۱) إِنَّ اَلَّذِینَ اِتَّخَذُوا اَلْعِجْلَ سَیَنٰالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ کَذٰلِکَ نَجْزِی اَلْمُفْتَرِینَ (۱۵۲) وَ اَلَّذِینَ عَمِلُوا اَلسَّیِّئٰاتِ ثُمَّ تٰابُوا مِنْ بَعْدِهٰا وَ آمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهٰا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ (۱۵۳) وَ لَمّٰا سَکَتَ عَنْ مُوسَی اَلْغَضَبُ أَخَذَ اَلْأَلْوٰاحَ وَ فِی نُسْخَتِهٰا هُدیً وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ (۱۵۴)

و گرفتند قوم موسی از بعدش از زیورهاشان گوساله تنی را که بود مر او را آوازی مانند گاو آیا نمی‌دیدند که او نه سخن می‌کند ایشان را و نه می‌نماید ایشان را راهی گرفتند آن را می‌بودند ستمکاران (۱۴۸) و چون افکنده شد در دستهاشان و دیدند که ایشان بحقیقت گمراه شدند گفتند هر آینه اگر رحمت نکند ما را پروردگار ما و نیامرزد ما را هر آینه باشیم البته از زیانکاران (۱۴۹) و چون بازگشت موسی بسوی قومش خشمگین اندوهناک گفت بدا از جانشینی که گردید مرا از بعد من آیا پیشی گرفتید امر پروردگارتان را و افکند الواح را و گرفت سر برادرش را که می‌کشیدش بخود گفت هارون ای پسر مادرم به درستی که قوم ضعیف شمردند مر او نزدیک بود که بکشند مرا پس شاد مگردان بمن دشمنان را و مگردان مرا با گروه ستمکاران (۱۵۰) گفت پروردگار من بیامرز مرا و برادر مرا و داخل گردان ما را در رحمت خود و تویی رحمت کنندۀ رحمت‌کنندگان (۱۵۱) به درستی که آنان که گرفتند گوساله را باشد که رسد ایشان را خشمی از پروردگارشان و خواری در زندگانی دنیا و همچنین جزا دهیم افتراکنندگان را (۱۵۲) و آنان که کردند کارهای بد را پس توبه کردند از بعدش و گرویدند به درستی که پروردگار تو از بعدش هر آینه آمرزندۀ مهربانست (۱۵۳) و چون ساکت شد از موسی خشم گرفت لوحها را و در نوشتۀ آنها بود هدایت و رحمت از برای آنان که ایشان مر پروردگارشان را می‌ترسیدند (۱۵۴)

« در بیان فتنۀ سامری »

بعد از آنکه رفت موسی سوی طور
قوم بگرفتند از جهل و فتور
از حُلل های که بود از قبطیان
عِجل یعنی جسم بیروح و روان
ساختند از آن حُلل گوساله ای
هیکلی کش بود صوت و ناله ای
سامری گفتا به هارون از حیل
امر کن بر قوم در جمع حُلل
کرده اند ایشان تصرف بالتمام
وآن شراء و بیعشان باشد حرام
گفت هارون قوم را از داوری
جمع سازند آن به پیش سامری
پیش او بردند قوم آنها به زود
او به کار زرگری استاد بود
جمله را اندر زمان بگداخت او
هیکلی بر شکل گاوی ساخت او
در گلویش کرده بُد سوراخها
که به پیش باد می داد آن صدا
چونکه در آن ثقبها پیچید باد
چون صدای گاو می آواز داد
آن صدا بر گوش اسرائیلیان
چون درآمد سجده کردند از مکان
شرح این در سورة طه تمام
گویم ار خواهد مر آن ربّ الانام
عمر و توفیق از خداوند است و بس
هم بیان و هم روان و هم نفس
بی اراده او کجا گردد قلم
یا زبانی در دهانی دم به دم
خاصه اندر نظم تفسیر کلام
یا رب این توفیق بر من ده تمام
کیستم من ناتوانی لاشیء ای
جز که آن نایی دمد دم در نی ای
بی اراده نایی آن هم کی شود
تا که لاشیءای به شکل نی شود
پس نوازد نایی اندر وی دمی
نی شوم من گر نِی ام خواهی همی
ور نه هرگز کی شود نی چوب خشک
چون تو خواهی خون توان گردید مُشک
تا ز طیب آن شود مُشکین حواس
بر اجابت پس رسان این التماس
می بیامرز آن گناهی را ز من
که شود مانع به تحقیق و سخن
شکر احسانت مرا مقدور نیست
بازم ار ز احسان ببخشی دور نیست
موسی جان را تو آموزی کلام
سامری کی داند آن قدر و مقام
او بود منکر بر اسرار صفی
بر کلام و نظم و گفتار صفی
گوید آورد از کجا این نظم و هوش
غافل است از داد حق بی چشم و گوش
بر مسبب ننگرد ار بیادب
بر پرستش گاو را سازد سبب
گفت زآن رو حق که آیا در بسیج
می ندیدند و ندانستند هیچ
که نیاید گاو زرین در سخن
راه ننماید کسی را بر سنن
بر خدایی برگرفتند آن ز جهل
ظالمان بودند نی دانا و اهل
چون پرستیدند پس نادم شدند
پیششان بنمود فعلی ناپسند
یادشان آمد از آن افضال ها
که بر ایشان کرد حق در سال ها
از تحیّر دستشان اندر دهان
هم ز اندوه و اسف ماند آن زمان
باشد از لَما سقط این مستفاد
که ز کار آن دستهاشان اوفتاد
یعنی از حسرت گزیدند آن به فم
یا در افتادن زدندی بس به هم
می بدیدند آنکه گمره گشته اند
مجرم و مطرود درگه گشته اند
می بگفتند از ندامت و انکسار
رحمت ار نارد به ما پروردگار
یا گناه ما نیامرزد یقین
آن زمان باشیم ما از خاسرین
گفته بصری غیر هارون هر که بود
برد بر گوساله آن ساعت سجود
زآنکه موسی گفته خویش اندر دعا
با برادر شاید ار بخشی مرا
بعض هم گویند بعضی زآن گروه
سجده کردند این است بهتر از وجوه
بعضی از آن قوم اندر مظلمه
سجدة گوساله کردی نی همه
وآن دعاء نبود دلیل آنکه قوم
جمله کردند آنچه درخور بُد به لوم
در دعاء گفت او که یا رب گر ز ما
شد قصوری کن به ما عفو آن خطا
پس چو موسی سوی قومش بازگشت
خشم و اندوهش در آن از حد گذشت
گفت از من جانشینی بعد من
بد بسی گردید زآن رفت این فتن
بود با هارون مر او را این عتاب
مؤمنان بودند با او در خطاب
پیشی آیا خود گرفتید از خطا
اندر این بر امر و فرمان خدا
دین خود تغییر دادید از فساد
وز رجوع من نیاوردید یاد
بر سجود عِجل مستعجل شدید
وز عنایت های حق غافل شدید
صبر ناوردید کآیم باز من
بر شما آرم نشان ذوالمنن

« در بیان خشم گرفتن موسی علیه السلام بر هارون »

پس فکند الواح را او بر زمین
از حمیّت ها که می بودش به دین
رأس هارون را گرفت اندر غضب
می کشیدش سوی خویش از قهر و تب
بس که آن فعلش به عظم افزون نمود
اخذ رأس و لِحیّۀ هارون نمود
کرد این تا عابدان عِجل را
انفعالی باشد از فعل خطا
هم بدانند ارتداد خود به دین
منزجر باشند در آینده زین
گفت هارون کای برادر و ابن ام
إنَّ القَومَ استَضْعَفُونِی کلهم
مر مرا عاجز گرفتند و زبون
بود نزدیکم که تا ریزند خون
پس مگردان دشمنانم را تو شاد
با ستمکاران مگیرم در عداد
هم مکن اسناد تقصیری به من
که بسی زین فتنه بودم در حزن
چون شدند این قوم گوساله طلب
خواستم کآیم تو را اندر عقب
گفتم این ز امر تو می باشد خلاف
چون تو ام دادی خلافت بی گزاف
چون ز هارون دید موسی آن غلق
بر ترحم زود گرداند او ورق
رَبِّ اغْفِرْ گفت یعنی مر مرا
با برادر عفو کن زین ماجرا
داخل اندر رحمت خود سازمان
بر مزید لطف خود بنوازمان
بهترینی چون تو از بخشندگان
پس ببخش از فضل خود بر بندگان
شد چو فارغ از دعاء و ابتهال
عابدان عِجل را گفت از ملال
کآن کسان که باز بگرفتند نیز
بر خدایی عجل را از بی تمیز
زود باشد که رسد در روزگار
سوی ایشان خشمی از پروردگار
بر قبول توبه وآن بُد بی دریغ
که به قتل یکدگر بکشند تیغ
ذلت ایشان را رسد در زندگی
هم ز بعد پادشاهی بندگی
بُد جزای عابدان عِجل این
هم دهیم اینسان جزای مفترین
وآن کسانی که عمل بر سیّئات
کرده اند و توبه زآن پس با ثبات
بگرویدند از طریق اعتذار
بر خدا و بر رسول کردگار
هست مر پروردگارت بعد از آن
بر کسان آمرزگار و مهربان
عابدان عِجل زآن فعل شنیع
نادم و خائب چو گشت ند آن جمیع
با تضرّع سوی موسی آمدند
زو به استغفار مستدعی شدند
تا بیامرزد خداوند آن گناه
پس خطاب آمد به موسی از اِله
شرط توبه این بود که بر نهند
تیغ در هم تا از این خسران رهند
این چنین کردند و آمد ظلمتی
اندر ایشان بهر منع شفقتی
تا نگردد مانع اعنی رحمشان
از قتال یکدگر اند ر عیان
چونکه روشن شد هوا هفتاد ألف
کشته بودند از هم اندر عهد و خلف
دل بر ایشان سوخت موسی را و خواست
عفو و حق بخشید کاین مقبول ماست
کشته هر کس گشت اندر جنّت است
وآنکه باقی ماند بر وی رحمت است
چونکه موسی باز آمد از غضب
برگرفت الواح را اندر طلب
واندر آنها بُد کتب از هر مقام
رهنمایی ها و رحمت ها تمام
بهر آن قومی که از پروردگار
ترسناکانند در لیل و نهار
از سُدی نقل است کز حق شد خطاب
سوی موسی که ز مردان صواب
ز آل اسرائیل بر هفتاد تن
سوی طور از بهر عذر آن فتن
تا کنند از طاعت عِجل اعتذار
گشت منقاد او به امر کردگار
۱۴- آیات ۱۴۳ تا ۱۴۷: وَ لَمّٰا جٰاءَ مُوسیٰ لِمِیقٰاتِنٰا وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ قٰالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قٰالَ لَنْ تَرٰانِی وَ لٰکِنِ اُنْظُرْ إِلَی اَلْجَبَلِ فَإِنِ اِسْتَقَرَّ مَکٰانَهُ فَسَوْفَ تَرٰانِی فَلَمّٰا تَجَلّٰی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسیٰ‌ صَعِقاً فَلَمّٰا أَفٰاقَ قٰالَ سُبْحٰانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَ أَنَا أَوَّلُ اَلْمُؤْمِنِینَ (۱۴۳) قٰالَ یٰا مُوسیٰ إِنِّی اِصْطَفَیْتُکَ عَلَی اَلنّٰاسِ بِرِسٰالاٰتِی وَ بِکَلاٰمِی فَخُذْ مٰا آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِنَ اَلشّٰاکِرِینَ (۱۴۴) وَ کَتَبْنٰا لَهُ فِی اَلْأَلْوٰاحِ مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِیلاً لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ فَخُذْهٰا بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهٰا سَأُرِیکُمْ دٰارَ اَلْفٰاسِقِینَ (۱۴۵) سَأَصْرِفُ عَنْ آیٰاتِیَ اَلَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی اَلْأَرْضِ بِغَیْرِ اَلْحَقِّ وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لاٰ یُؤْمِنُوا بِهٰا وَ إِنْ یَرَوْا سَبِیلَ اَلرُّشْدِ لاٰ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً وَ إِنْ یَرَوْا سَبِیلَ اَلغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا وَ کٰانُوا عَنْهٰا غٰافِلِینَ (۱۴۶) وَ اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا وَ لِقٰاءِ اَلْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمٰالُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاّٰ مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ (۱۴۷)۱۶- آیات ۱۵۵ تا ۱۵۷: وَ اِخْتٰارَ مُوسیٰ قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلاً لِمِیقٰاتِنٰا فَلَمّٰا أَخَذَتْهُمُ اَلرَّجْفَةُ قٰالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَکْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِیّٰایَ أَ تُهْلِکُنٰا بِمٰا فَعَلَ اَلسُّفَهٰاءُ مِنّٰا إِنْ هِیَ إِلاّٰ فِتْنَتُکَ تُضِلُّ بِهٰا مَنْ تَشٰاءُ وَ تَهْدِی مَنْ تَشٰاءُ أَنْتَ وَلِیُّنٰا فَاغْفِرْ لَنٰا وَ اِرْحَمْنٰا وَ أَنْتَ خَیْرُ اَلْغٰافِرِینَ (۱۵۵) وَ اُکْتُبْ لَنٰا فِی هٰذِهِ اَلدُّنْیٰا حَسَنَةً وَ فِی اَلْآخِرَةِ إِنّٰا هُدْنٰا إِلَیْکَ قٰالَ عَذٰابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشٰاءُ وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‌ءٍ فَسَأَکْتُبُهٰا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَ یُؤْتُونَ اَلزَّکٰاةَ وَ اَلَّذِینَ هُمْ بِآیٰاتِنٰا یُؤْمِنُونَ (۱۵۶) اَلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ اَلرَّسُولَ اَلنَّبِیَّ اَلْأُمِّیَّ اَلَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی اَلتَّوْرٰاةِ وَ اَلْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهٰاهُمْ عَنِ اَلْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ اَلطَّیِّبٰاتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ اَلْخَبٰائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ اَلْأَغْلاٰلَ اَلَّتِی کٰانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اِتَّبَعُوا اَلنُّورَ اَلَّذِی أُنْزِلَ‌ مَعَهُ أُولٰئِکَ هُمُ اَلْمُفْلِحُونَ (۱۵۷)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ اِتَّخَذَ قَوْمُ مُوسیٰ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوٰارٌ أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لاٰ یُکَلِّمُهُمْ وَ لاٰ یَهْدِیهِمْ سَبِیلاً اِتَّخَذُوهُ وَ کٰانُوا ظٰالِمِینَ (۱۴۸) وَ لَمّٰا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قٰالُوا لَئِنْ لَمْ یَرْحَمْنٰا رَبُّنٰا وَ یَغْفِرْ لَنٰا لَنَکُونَنَّ مِنَ اَلْخٰاسِرِینَ (۱۴۹) وَ لَمّٰا رَجَعَ مُوسیٰ إِلیٰ قَوْمِهِ غَضْبٰانَ أَسِفاً قٰالَ بِئْسَمٰا خَلَفْتُمُونِی مِنْ بَعْدِی أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَ أَلْقَی اَلْأَلْوٰاحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قٰالَ اِبْنَ أُمَّ إِنَّ اَلْقَوْمَ اِسْتَضْعَفُونِی وَ کٰادُوا یَقْتُلُونَنِی فَلاٰ تُشْمِتْ بِیَ اَلْأَعْدٰاءَ‌ وَ لاٰ تَجْعَلْنِی مَعَ اَلْقَوْمِ اَلظّٰالِمِینَ (۱۵۰) قٰالَ رَبِّ اِغْفِرْ لِی وَ لِأَخِی وَ أَدْخِلْنٰا فِی رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ اَلرّٰاحِمِینَ (۱۵۱) إِنَّ اَلَّذِینَ اِتَّخَذُوا اَلْعِجْلَ سَیَنٰالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ کَذٰلِکَ نَجْزِی اَلْمُفْتَرِینَ (۱۵۲) وَ اَلَّذِینَ عَمِلُوا اَلسَّیِّئٰاتِ ثُمَّ تٰابُوا مِنْ بَعْدِهٰا وَ آمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهٰا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ (۱۵۳) وَ لَمّٰا سَکَتَ عَنْ مُوسَی اَلْغَضَبُ أَخَذَ اَلْأَلْوٰاحَ وَ فِی نُسْخَتِهٰا هُدیً وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ (۱۵۴)
هوش مصنوعی: قوم موسی پس از او از زیورآلاتشان گوساله‌ای ساختند که صدایی داشت. آیا آن‌ها ندیدند که این گوساله نه با آن‌ها صحبت می‌کند و نه راه هدایت‌شان را نشان می‌دهد؟ آن‌ها این گوساله را به عنوان معبود انتخاب کردند و در حقیقت ستمگر بودند. هنگامی که متوجه شدند که در گمراهی خود هستند، گفتند: اگر خداوند بر ما رحم نکند و از ما درگذرد، قطعا از زیان‌کاران خواهیم بود. وقتی موسی به قومش بازگشت و از شدت خشم و ناراحتی اظهار شگفتی کرد که چطور بعد از او اینگونه به تخلف پرداخته‌اند. آیا شما در امر پروردگارتان عجله کردید؟ او الواح را انداخت و سر برادرش را گرفت و او را به سوی خود کشید و گفت: ای پسر مادرم، قوم مرا ضعیف کردند و تقریبا می‌خواستند مرا بکشند. پس دشمنان را به من راه نینداز و مرا در کنار قوم ستمگر قرار نده. او (موسی) گفت: پروردگارا، مرا و برادرم را ببخش و ما را در رحمتت درآور، که تو رحمت‌پرورترین هستی. بی‌شک کسانی که گوساله را پرستیدند، خشم و ذلت از پروردگارشان خواهند دید و اینگونه ما در دنیا به مجرمان جزا می‌دهیم. و اما کسانی که اعمال ناشایست انجام دادند، سپس توبه کردند و ایمان آوردند، پروردگارت بعد از آن، بسیار آمرزنده و مهربان است. و وقتی خشم موسی فروکش کرد، الواح را برداشت و در آن دستورها و رحمت برای کسانی بود که از پروردگارشان می‌ترسند.
و گرفتند قوم موسی از بعدش از زیورهاشان گوساله تنی را که بود مر او را آوازی مانند گاو آیا نمی‌دیدند که او نه سخن می‌کند ایشان را و نه می‌نماید ایشان را راهی گرفتند آن را می‌بودند ستمکاران (۱۴۸) و چون افکنده شد در دستهاشان و دیدند که ایشان بحقیقت گمراه شدند گفتند هر آینه اگر رحمت نکند ما را پروردگار ما و نیامرزد ما را هر آینه باشیم البته از زیانکاران (۱۴۹) و چون بازگشت موسی بسوی قومش خشمگین اندوهناک گفت بدا از جانشینی که گردید مرا از بعد من آیا پیشی گرفتید امر پروردگارتان را و افکند الواح را و گرفت سر برادرش را که می‌کشیدش بخود گفت هارون ای پسر مادرم به درستی که قوم ضعیف شمردند مر او نزدیک بود که بکشند مرا پس شاد مگردان بمن دشمنان را و مگردان مرا با گروه ستمکاران (۱۵۰) گفت پروردگار من بیامرز مرا و برادر مرا و داخل گردان ما را در رحمت خود و تویی رحمت کنندۀ رحمت‌کنندگان (۱۵۱) به درستی که آنان که گرفتند گوساله را باشد که رسد ایشان را خشمی از پروردگارشان و خواری در زندگانی دنیا و همچنین جزا دهیم افتراکنندگان را (۱۵۲) و آنان که کردند کارهای بد را پس توبه کردند از بعدش و گرویدند به درستی که پروردگار تو از بعدش هر آینه آمرزندۀ مهربانست (۱۵۳) و چون ساکت شد از موسی خشم گرفت لوحها را و در نوشتۀ آنها بود هدایت و رحمت از برای آنان که ایشان مر پروردگارشان را می‌ترسیدند (۱۵۴)
هوش مصنوعی: قوم موسی پس از رفتن او از زیورآلاتشان گوساله‌ای ساختند که شبیه به گاو بود. آیا نمی‌دیدند که این گوساله نمی‌توانست با آنها صحبت کند و راهی به آنها نشان دهد؟ در حقیقت، آنها ستمکار بودند. وقتی که این گوساله به دستشان افتاد و فهمیدند که گمراه شده‌اند، گفتند: "اگر پروردگار ما بر ما رحم نکند و ما را ببخشد، قطعاً از زیانکاران خواهیم بود." وقتی موسی به سوی قومش برگشت، خشمگین و اندوهگین بود و گفت: "ای قوم من، آیا پس از من در پی امر پروردگارتان شتاب کردید؟" او الواح را به زمین انداخت و برادرش هارون را که او را می‌کشید، گرفت و گفت: "ای هارون، قوم مرا ضعیف شمردند و نزدیک بود مرا بکشند. پس مرا با دشمنان شاد نکن و مرا با گروه ستمکاران قرار نده." هارون گفت: "پروردگار من، مرا و برادرم را ببخش و ما را در رحمت خود داخل کن، زیرا تو بهترین رحمت‌کنندگان هستی." به‌راستی، کسانی که گوساله را پرستیدند، به زودی عذاب خشم پروردگارشان و خواری در زندگی دنیا را تجربه خواهند کرد و برای افتراکنندگان عذابی در نظر خواهیم گرفت. اما آنانی که کارهای بد کرده و سپس توبه کردند و به خدا ایمان آوردند، پروردگارت بعد از آن قطعاً آمرزنده و مهربان است. وقتی موسی از خشم خود آرام شد، لوح‌ها را برداشت و در آن‌ها نوشته شده بود که هدایت و رحمت برای کسانی است که از پروردگارشان می‌ترسند.
« در بیان فتنۀ سامری »
هوش مصنوعی: در مورد فتنه سامری، داستانی اشاره می‌کند که به نوعی آزمایش و چالش برای بنی‌اسرائیل محسوب می‌شود. سامری با فریبکاری و نیرنگ خود، مردم را به پرستش گاو طلایی هدایت کرد و این موضوع سبب نافرمانی و انحراف آن‌ها از مسیر صحیح شد. این داستان به عنوان نمادی از وسوسه‌ها و انحرافات انسانی مطرح می‌شود و نشان‌دهنده خطراتی است که جامعه را تهدید می‌کند.
بعد از آنکه رفت موسی سوی طور
قوم بگرفتند از جهل و فتور
هوش مصنوعی: پس از آنکه موسی به کوه طور رفت، قومش به دلیل جهل و نادانی دچار آشفتگی و انحراف شدند.
از حُلل های که بود از قبطیان
عِجل یعنی جسم بیروح و روان
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی از پوشش‌ها یا لباس‌ها اشاره دارد که متعلق به قبطی‌ها (مردم مصر باستان) است و در آن به مقایسه‌ای بین جسم بی‌روح و روان اشاره می‌کند. به عبارت دیگر، ممکن است اشاره به این داشته باشد که ظاهری زیبا و جذاب (پوشش) بدون محتوای واقعی یا روح (جوهر) نمی‌تواند ارزشمند باشد.
ساختند از آن حُلل گوساله ای
هیکلی کش بود صوت و ناله ای
هوش مصنوعی: آن‌ها از لباس‌های زیبا موادی درست کردند و مجسمه‌ای شبیه به گوساله ساختند که صداهایی از آن به گوش می‌رسید و ناله‌هایی می‌داد.
سامری گفتا به هارون از حیل
امر کن بر قوم در جمع حُلل
هوش مصنوعی: سامری به هارون گفت: از تدبیر چیزی برای قوم بگو تا در جمع با هم لباس‌هایی زیبا بپوشند.
کرده اند ایشان تصرف بالتمام
وآن شراء و بیعشان باشد حرام
هوش مصنوعی: آنها به طور کامل در امور تصرف کرده‌اند و خرید و فروش‌های آنها حرام است.
گفت هارون قوم را از داوری
جمع سازند آن به پیش سامری
هوش مصنوعی: هارون به مردم گفت که جمع شوند تا درباره اوضاع و احوال خود تصمیم‌گیری کنند، و در این میان به سامری اشاره کرد.
پیش او بردند قوم آنها به زود
او به کار زرگری استاد بود
هوش مصنوعی: قوم آنها به زودی او را پیش خود آوردند، زیرا او در کار زرگری مهارت و استاد بود.
جمله را اندر زمان بگداخت او
هیکلی بر شکل گاوی ساخت او
هوش مصنوعی: تمامی موجودات را در زمان به شکل زیبایی درآورد و از آن شکل، مجسمه‌ای به شکل گاو ساخت.
در گلویش کرده بُد سوراخها
که به پیش باد می داد آن صدا
هوش مصنوعی: در گلویش سوراخ‌هایی ایجاد کرده بودند که صدا را به سمت باد می‌فرستاد.
چونکه در آن ثقبها پیچید باد
چون صدای گاو می آواز داد
هوش مصنوعی: زمانی که باد در آن حفره‌ها پیچ و تاب می‌خورد، صداهایی مانند صدای گاو تولید می‌کند.
آن صدا بر گوش اسرائیلیان
چون درآمد سجده کردند از مکان
هوش مصنوعی: وقتی آن صدا به گوش بنی‌اسرائیل رسید، به دلیل شگفتی آن، به سجده افتادند.
شرح این در سورة طه تمام
گویم ار خواهد مر آن ربّ الانام
هوش مصنوعی: اگر بخواهم، می‌توانم تمام توضیحات این موضوع را در سوره طه بگویم، زیرا آن خداوند بزرگ این امکان را به من می‌دهد.
عمر و توفیق از خداوند است و بس
هم بیان و هم روان و هم نفس
هوش مصنوعی: عمر و موفقیت تنها از سوی خداوند است و بس، هم در گفتار و هم در رفتار و هم در باطن انسان.
بی اراده او کجا گردد قلم
یا زبانی در دهانی دم به دم
هوش مصنوعی: بدون اجازه و اراده او، قلمی نمی‌تواند بنویسد و زبانی در دهان هرگز صحبت نخواهد کرد.
خاصه اندر نظم تفسیر کلام
یا رب این توفیق بر من ده تمام
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، به من توفیق بده تا بتوانم به خوبی کلام را تفسیر کنم و در نظم آن مهارت پیدا کنم.
کیستم من ناتوانی لاشیء ای
جز که آن نایی دمد دم در نی ای
هوش مصنوعی: من کی هستم؟ جز یک ناتوان که هیچ چیز نیستم، فقط مثل نی‌ای که هر دم در حال نواختن است.
بی اراده نایی آن هم کی شود
تا که لاشیءای به شکل نی شود
هوش مصنوعی: بی‌اختیار بودن انسانی، تا زمانی که موجودی بی‌وجود به شکل او تبدیل شود، امکان‌پذیر نیست.
پس نوازد نایی اندر وی دمی
نی شوم من گر نِی ام خواهی همی
هوش مصنوعی: بنشین و آرامم کن، زیرا اگر من نی هستم، پس نوازش و دلجویی من ضروری است.
ور نه هرگز کی شود نی چوب خشک
چون تو خواهی خون توان گردید مُشک
هوش مصنوعی: اگر چوب خشکی مانند نی به کار گرفته شود، هرگز به صدای خوش تبدیل نمی‌شود؛ همانطور که نمی‌توانی از کسی که اراده کند، انتظار داشته باشی که مانند مشک، عطر و بوی خوش بدهد.
تا ز طیب آن شود مُشکین حواس
بر اجابت پس رسان این التماس
هوش مصنوعی: تا وقتی که عطر خوش آن به مشام حواس می‌رسد و موجب پذیرش می‌شود، خواهش مرا به دیگران برسان.
می بیامرز آن گناهی را ز من
که شود مانع به تحقیق و سخن
هوش مصنوعی: ای کاش تو آن اشتباهات من را ببخشایی که باعث می‌شود در رسیدن به حقیقت و بیان آن مشکل ایجاد کند.
شکر احسانت مرا مقدور نیست
بازم ار ز احسان ببخشی دور نیست
هوش مصنوعی: شکرت را نمی‌توانم به‌خوبی ادا کنم، اما اگر دوباره از احسانت به من ببخشی، دور نیست که بتوانم جبران کنم.
موسی جان را تو آموزی کلام
سامری کی داند آن قدر و مقام
هوش مصنوعی: موسی جان به تو می‌آموزد، در حالی که سامری چقدر و چه مقامتی دارد را نمی‌داند.
او بود منکر بر اسرار صفی
بر کلام و نظم و گفتار صفی
هوش مصنوعی: او به رازهای صفی و سخنانش بی‌اعتنا بود و به نظم و گفتار او توجهی نمی‌کرد.
گوید آورد از کجا این نظم و هوش
غافل است از داد حق بی چشم و گوش
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی می‌پرسد از کجا این نظم و استعداد به وجود آمده است، در حالی که غافل از این است که حقایق و عدالت بدون نیاز به دیدن و شنیدن، خود به خود در عالم وجود دارند.
بر مسبب ننگرد ار بیادب
بر پرستش گاو را سازد سبب
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر بی‌ادبی‌اش به خدایان و مسبب‌های ننگ نگاه نکند، ممکن است به پرستش چیزهای بی‌ارزش مانند گاو بپردازد.
گفت زآن رو حق که آیا در بسیج
می ندیدند و ندانستند هیچ
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که بعضی افراد به دلیل غفلت و ناآگاهی، واقعیت‌ها و حقایق را نمی‌بینند و از آنها بی‌خبرند. آنها در شرایطی قرار دارند که نمی‌توانند ارزش‌ها و حقایق را درک کنند.
که نیاید گاو زرین در سخن
راه ننماید کسی را بر سنن
هوش مصنوعی: اگر گاو زرین در میان نباشد، هیچ‌کس نمی‌تواند در سخن به راهنمایی بر اساس سنن و آداب بپردازد.
بر خدایی برگرفتند آن ز جهل
ظالمان بودند نی دانا و اهل
هوش مصنوعی: آنها بر خدایی تکیه کردند که ناشی از نادانی و ظلم آن کسانی بود که دانا و آگاه نبودند.
چون پرستیدند پس نادم شدند
پیششان بنمود فعلی ناپسند
هوش مصنوعی: چون که جانشینان به او احترام گذاشتند، سپس از کارهای ناپسند خود ابراز ندامت کردند و عمل زشتی را نشان دادند.
یادشان آمد از آن افضال ها
که بر ایشان کرد حق در سال ها
هوش مصنوعی: آنها به خاطر آوردند نعمت‌ها و فضایل بی‌شماری که خداوند در طول سال‌ها بر آنها نثار کرده است.
از تحیّر دستشان اندر دهان
هم ز اندوه و اسف ماند آن زمان
هوش مصنوعی: در لحظات حیرت و سردرگمی، مردم به قدری شگفت‌زده و ناراحت بودند که زبانشان بند آمده و نمی‌توانستند چیزی بگویند.
باشد از لَما سقط این مستفاد
که ز کار آن دستهاشان اوفتاد
هوش مصنوعی: این به این معناست که ممکن است از دلیلی که به وجود آمده، نتیجه‌ای را بگیریم که نشان می‌دهد آن کار از توان آن افراد خارج شده و آنها از تلاش برای انجام آن دست برداشتند.
یعنی از حسرت گزیدند آن به فم
یا در افتادن زدندی بس به هم
هوش مصنوعی: این بیت به معنی این است که افرادی به خاطر حسرت و ناامیدی به جایی می‌رسند که به شدت با یکدیگر درگیر می‌شوند یا به هم آسیب می‌زنند. احساساتی چون حسرت و ناکامی می‌تواند باعث بروز اخلاف و تنش میان آدم‌ها شود.
می بدیدند آنکه گمره گشته اند
مجرم و مطرود درگه گشته اند
هوش مصنوعی: نوشیدنی می‌نوشند آن کسانی که گمراه شده‌اند و به عنوان مجرم و طرد شده درگاه محسوب می‌شوند.
می بگفتند از ندامت و انکسار
رحمت ار نارد به ما پروردگار
هوش مصنوعی: می‌گفتند اگر به خاطر پشیمانی و شکستگی، رحمت خدا بر ما نازل شود، ما نیز از پروردگار خود چیزی نخواهیم خواست.
یا گناه ما نیامرزد یقین
آن زمان باشیم ما از خاسرین
هوش مصنوعی: اگر خداوند ما را مورد بخشش قرار ندهد، به طور حتم در آن صورت ما از زیان‌دیدگان خواهیم بود.
گفته بصری غیر هارون هر که بود
برد بر گوساله آن ساعت سجود
هوش مصنوعی: هر کسی غیر از هارون به بصری می‌گوید، در آن لحظه به گوساله سجده کرد.
زآنکه موسی گفته خویش اندر دعا
با برادر شاید ار بخشی مرا
هوش مصنوعی: چون موسی درخواست کرد و در دعا به برادرش اشاره کرد، ممکن است که کسی مانند او نیز درخواستی را بپذیرد و به او کمک کند.
بعض هم گویند بعضی زآن گروه
سجده کردند این است بهتر از وجوه
هوش مصنوعی: برخی می‌گویند که برخی از آن گروه به سجده درآمدند، و این کار از دیگر اعمال بهتر است.
بعضی از آن قوم اندر مظلمه
سجدة گوساله کردی نی همه
هوش مصنوعی: برخی از آن گروه در سجده بر گوساله‌اند، اما همه اینگونه نیستند.
وآن دعاء نبود دلیل آنکه قوم
جمله کردند آنچه درخور بُد به لوم
هوش مصنوعی: این دعا به دلیل آن نیست که افراد همه به یک صدا شده‌اند و آنچه را که مناسب بود، بر سر هم آوردند.
در دعاء گفت او که یا رب گر ز ما
شد قصوری کن به ما عفو آن خطا
هوش مصنوعی: در دعا او گفت که ای پروردگار، اگر از ما اشتباهی سر زده، لطفاً آن خطا را ببخش و ما را مورد عفو قرار ده.
پس چو موسی سوی قومش بازگشت
خشم و اندوهش در آن از حد گذشت
هوش مصنوعی: زمانی که موسی به قومش برگشت، خشم و ناراحتی او بسیار زیاد شد.
گفت از من جانشینی بعد من
بد بسی گردید زآن رفت این فتن
هوش مصنوعی: او گفت که پس از من کسی برای رهبری خواهد بود، اما از آن زمان فتنه‌های زیادی به وجود آمد.
بود با هارون مر او را این عتاب
مؤمنان بودند با او در خطاب
هوش مصنوعی: هارون در کنار او بود، و این سرزنش از سوی مؤمنان به او بود که با او سخن می‌گفتند.
پیشی آیا خود گرفتید از خطا
اندر این بر امر و فرمان خدا
هوش مصنوعی: آیا شما از اشتباهات خود درس گرفته‌اید و به دستورها و قوانین خداوند پایبند هستید؟
دین خود تغییر دادید از فساد
وز رجوع من نیاوردید یاد
هوش مصنوعی: شما دین خود را به خاطر فساد تغییر داده‌اید و یاد من را فراموش کرده‌اید.
بر سجود عِجل مستعجل شدید
وز عنایت های حق غافل شدید
هوش مصنوعی: شما با شتاب به سوی پرستش گوساله رفتید و از الطاف و توجهات الهی غافل ماندید.
صبر ناوردید کآیم باز من
بر شما آرم نشان ذوالمنن
هوش مصنوعی: صبر نمی‌کند که من دوباره پیش شما برسم و نشانه‌ای از خودم را به شما نشان دهم.
« در بیان خشم گرفتن موسی علیه السلام بر هارون »
هوش مصنوعی: موسی علیه‌السلام برادرش هارون را به دلیل عدم رعایت دستورات الهی و نداشتن جدیت در کار خشمگین شد. او از هارون انتظار داشت که در دورانی که غیاب او را در کوه طور می‌گذرانید، بیشتر مراقب قوم باشد و آنها را از گمراهی و انحراف بازدارد. زمانی که موسی بازگشت و دید که قومش به گوساله‌پرستی روی آورده‌اند، خشم او به دلیل بی‌توجهی هارون به این موضوع شدت گرفت.
پس فکند الواح را او بر زمین
از حمیّت ها که می بودش به دین
هوش مصنوعی: او الواح را از روی خشم و غیرت بر زمین انداخت؛ زیرا در دین خود احساس حقانیت و تعصب می‌کرد.
رأس هارون را گرفت اندر غضب
می کشیدش سوی خویش از قهر و تب
هوش مصنوعی: هارون را در حال خشم گرفت و به سمت خود می‌کشید، در حالی که از قهر و خشم به خود می‌لرزید.
بس که آن فعلش به عظم افزون نمود
اخذ رأس و لِحیّۀ هارون نمود
هوش مصنوعی: به خاطر کار بزرگ او، سر و محاسن هارون را گرفت و به عظمت خود افزود.
کرد این تا عابدان عِجل را
انفعالی باشد از فعل خطا
هوش مصنوعی: این کار را انجام داد تا عبادت‌کنندگان، نسبت به اشتباهات خود تأثیر بپذیرند و واکنشی داشته باشند.
هم بدانند ارتداد خود به دین
منزجر باشند در آینده زین
هوش مصنوعی: افراد باید آگاه باشند که بازگشت به دینِ ناخوشایند خود در آینده باعث سرزنش و تنفر خواهد شد.
گفت هارون کای برادر و ابن ام
إنَّ القَومَ استَضْعَفُونِی کلهم
هوش مصنوعی: هارون به برادرش گفت: ای برادر، این مردم همه مرا ناتوان کرده‌اند و به من بی‌اعتنایی می‌کنند.
مر مرا عاجز گرفتند و زبون
بود نزدیکم که تا ریزند خون
هوش مصنوعی: مرا به حالت ناتوانی و زبونی دچار کردند و در کنارم کسی بود که می‌توانست به من کمک کند، اما نمی‌توانست خون را شکیبایی کند.
پس مگردان دشمنانم را تو شاد
با ستمکاران مگیرم در عداد
هوش مصنوعی: پس دشمنانم را شاد مکن و خودت را در زمره ستمکاران قرار نده.
هم مکن اسناد تقصیری به من
که بسی زین فتنه بودم در حزن
هوش مصنوعی: لطفاً از نسبت دادن تقصیر به من خودداری کن، زیرا من در این آشفتگی سهم زیادی داشتم و ناراحت بودم.
چون شدند این قوم گوساله طلب
خواستم کآیم تو را اندر عقب
هوش مصنوعی: هنگامی که این مردم به دنبال گوساله بودند، خواستم که تو را در دنباله خود بیاورم.
گفتم این ز امر تو می باشد خلاف
چون تو ام دادی خلافت بی گزاف
هوش مصنوعی: من گفتم که این کار برخلاف دستورات توست؛ اما تو بی‌دلیل به من مقام و اختیاری داده‌ای.
چون ز هارون دید موسی آن غلق
بر ترحم زود گرداند او ورق
هوش مصنوعی: وقتی موسی دید که هارون آن لباس زیبا را برای ترحم به خود پوشیده است، به سرعت تصمیم به تغییر اوضاع گرفت.
رَبِّ اغْفِرْ گفت یعنی مر مرا
با برادر عفو کن زین ماجرا
هوش مصنوعی: پروردگارا، مرا ببخش و از این ماجرا، با برادرم چشم‌پوشی کن.
داخل اندر رحمت خود سازمان
بر مزید لطف خود بنوازمان
هوش مصنوعی: خودت در رحمتی که داری ما را بیشتر از لطف و محبت خود نوازش کن.
بهترینی چون تو از بخشندگان
پس ببخش از فضل خود بر بندگان
هوش مصنوعی: بهترین و سخاوتمندترین شخصی چون تو وجود دارد، پس از نعمت و کرامت خود بر بندگان بگذر و ببخش.
شد چو فارغ از دعاء و ابتهال
عابدان عِجل را گفت از ملال
هوش مصنوعی: وقتی عابدان از دعا و نیایش فارغ شدند، گوساله (عِجل) از دل‌تنگی صحبت کرد.
کآن کسان که باز بگرفتند نیز
بر خدایی عجل را از بی تمیز
هوش مصنوعی: افرادی که دوباره به سراغ کارهایی آمدند، به‌خاطر نداشتن درک صحیح، نتوانستند قدرت خداوند و عجله او را درک کنند.
زود باشد که رسد در روزگار
سوی ایشان خشمی از پروردگار
هوش مصنوعی: به زودی ممکن است که در آینده خشم پروردگار به سوی آن‌ها بیاید.
بر قبول توبه وآن بُد بی دریغ
که به قتل یکدگر بکشند تیغ
هوش مصنوعی: توبه کردن و بازگشت به راه درست همیشه مورد پذیرش است، حتی اگر افراد در گذشته مرتکب گناهان بزرگ شده باشند، مانند درگیری و خشونت.
ذلت ایشان را رسد در زندگی
هم ز بعد پادشاهی بندگی
هوش مصنوعی: آنها در زندگی نیز به خاطر فاصله‌ای که از سلطنت دارند، به ذلت و بندگی دچار می‌شوند.
بُد جزای عابدان عِجل این
هم دهیم اینسان جزای مفترین
هوش مصنوعی: جزای کسانی که عبادت می‌کنند، همانند پاداش کسانی که خطا می‌کنند، نمی‌تواند باشد. هرکسی با رفتار و عمل خود پاداش می‌گیرد و باید به تفاوت‌ها توجه کرد.
وآن کسانی که عمل بر سیّئات
کرده اند و توبه زآن پس با ثبات
هوش مصنوعی: کسانی که کارهای ناپسند انجام داده‌اند و بعد از آن به طور ثابت و جدی توبه کرده‌اند.
بگرویدند از طریق اعتذار
بر خدا و بر رسول کردگار
هوش مصنوعی: آنها به وسیله اعتذار و عذرخواهی به خدا و پیامبر پروردگار روی آوردند.
هست مر پروردگارت بعد از آن
بر کسان آمرزگار و مهربان
هوش مصنوعی: پروردگارت بعد از آن، برای مردم بخشنده و مهربان است.
عابدان عِجل زآن فعل شنیع
نادم و خائب چو گشت ند آن جمیع
هوش مصنوعی: عبادت‌کنندگان چون از آن عمل زشت پشیمان و ناامید شدند، وقتی که به آن کار نظر کردند.
با تضرّع سوی موسی آمدند
زو به استغفار مستدعی شدند
هوش مصنوعی: با زاری و درخواست به سوی موسی رفتند و از او خواستند که برایشان طلب بخشش کند.
تا بیامرزد خداوند آن گناه
پس خطاب آمد به موسی از اِله
هوش مصنوعی: خداوند به موسی فرمود تا آن گناه بخشیده شود.
شرط توبه این بود که بر نهند
تیغ در هم تا از این خسران رهند
هوش مصنوعی: شرط توبه این است که تیغ‌ها را در هم بگذارند تا از این زیان رهایی یابند.
این چنین کردند و آمد ظلمتی
اندر ایشان بهر منع شفقتی
هوش مصنوعی: آنها به این شیوه عمل کردند و به همین دلیل تاریکی و ظلمتی در دلشان ایجاد شد که مانع از ابراز محبت و رحمتشان شد.
تا نگردد مانع اعنی رحمشان
از قتال یکدگر اند ر عیان
هوش مصنوعی: تا زمانی که مانع رحم و محبتشان نشود، نباید با یکدیگر بجنگند.
چونکه روشن شد هوا هفتاد ألف
کشته بودند از هم اندر عهد و خلف
هوش مصنوعی: وقتی که هوا روشن شد، متوجه شدند که هفتاد هزار نفر کشته شده‌اند، در حالی که آن‌ها در گذشته و زمان‌های مختلف جنگیده و برهم تأثیر گذاشته بودند.
دل بر ایشان سوخت موسی را و خواست
عفو و حق بخشید کاین مقبول ماست
هوش مصنوعی: موسی به خاطر آن‌ها دلش ناراحت شد و خواست که عفو و بخشش کند، زیرا این کار از او نیکو و پسندیده است.
کشته هر کس گشت اندر جنّت است
وآنکه باقی ماند بر وی رحمت است
هوش مصنوعی: هر کسی که در راه حق جان بدهد، در حقیقت به بهشت رفته است و آن کس که زنده می‌ماند، مشمول رحمت خداوند خواهد بود.
چونکه موسی باز آمد از غضب
برگرفت الواح را اندر طلب
هوش مصنوعی: وقتی موسی از خشم برگشت، الواح را در جستجو برداشت.
واندر آنها بُد کتب از هر مقام
رهنمایی ها و رحمت ها تمام
هوش مصنوعی: در آنجا کتاب‌هایی وجود دارد که از هر جایگاه، راهنمایی‌ها و رحمت‌های کاملی ارائه می‌دهند.
بهر آن قومی که از پروردگار
ترسناکانند در لیل و نهار
هوش مصنوعی: برای کسانی که از پروردگار می‌ترسند، در شب و روز، نعمت‌ها و رحمت‌های خاصی وجود دارد.
از سُدی نقل است کز حق شد خطاب
سوی موسی که ز مردان صواب
هوش مصنوعی: از سُدی نقل شده است که خداوند به موسی خطاب کرد و او را به عنوان مردی شایسته و درستکار معرفی نمود.
ز آل اسرائیل بر هفتاد تن
سوی طور از بهر عذر آن فتن
هوش مصنوعی: هفتاد نفر از قوم بنی‌اسرائیل به کوه طور رفتند تا از خدای خود عذرخواهی کنند و به دلیل فتنه و نافرمانی خود معذرت‌خواهی کنند.
تا کنند از طاعت عِجل اعتذار
گشت منقاد او به امر کردگار
هوش مصنوعی: برای اینکه از عبادت گوساله (عِجل) عذر بیاورند، تسلیم فرمان پروردگار شدند.