گنجور

۱۲- آیات ۱۰۳ تا ۱۱۸

ثُمَّ بَعَثْنٰا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسیٰ بِآیٰاتِنٰا إِلیٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ فَظَلَمُوا بِهٰا فَانْظُرْ کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَةُ اَلْمُفْسِدِینَ (۱۰۳) وَ قٰالَ مُوسیٰ یٰا فِرْعَوْنُ إِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ (۱۰۴) حَقِیقٌ عَلیٰ أَنْ لاٰ أَقُولَ عَلَی اَللّٰهِ إِلاَّ اَلْحَقَّ قَدْ جِئْتُکُمْ بِبَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرٰائِیلَ (۱۰۵) قٰالَ إِنْ کُنْتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِهٰا إِنْ کُنْتَ مِنَ اَلصّٰادِقِینَ (۱۰۶) فَأَلْقیٰ عَصٰاهُ فَإِذٰا هِیَ ثُعْبٰانٌ مُبِینٌ (۱۰۷) وَ نَزَعَ یَدَهُ فَإِذٰا هِیَ بَیْضٰاءُ لِلنّٰاظِرِینَ (۱۰۸) قٰالَ اَلْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هٰذٰا لَسٰاحِرٌ عَلِیمٌ (۱۰۹) یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ فَمٰا ذٰا تَأْمُرُونَ (۱۱۰) قٰالُوا أَرْجِهْ وَ أَخٰاهُ وَ أَرْسِلْ فِی اَلْمَدٰائِنِ حٰاشِرِینَ (۱۱۱) یَأْتُوکَ بِکُلِّ سٰاحِرٍ عَلِیمٍ (۱۱۲) وَ جٰاءَ اَلسَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قٰالُوا إِنَّ لَنٰا لَأَجْراً إِنْ کُنّٰا نَحْنُ اَلْغٰالِبِینَ (۱۱۳) قٰالَ نَعَمْ وَ إِنَّکُمْ لَمِنَ اَلْمُقَرَّبِینَ (۱۱۴) قٰالُوا یٰا مُوسیٰ إِمّٰا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمّٰا أَنْ نَکُونَ‌ نَحْنُ اَلْمُلْقِینَ (۱۱۵) قٰالَ أَلْقُوا فَلَمّٰا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ اَلنّٰاسِ وَ اِسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جٰاؤُ بِسِحْرٍ عَظِیمٍ (۱۱۶) وَ أَوْحَیْنٰا إِلیٰ مُوسیٰ أَنْ أَلْقِ عَصٰاکَ فَإِذٰا هِیَ تَلْقَفُ مٰا یَأْفِکُونَ (۱۱۷) فَوَقَعَ اَلْحَقُّ وَ بَطَلَ مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ (۱۱۸)

پس برانگیختم از پس ایشان موسی را بآیتهای ما بسوی فرعونی و جماعتش پس ستم کردند بآن پس بنگر چگونه بود سرانجام کار فسادکنندگان (۱۰۳) و گفت موسی ای فرعون به درستی که من رسولی‌ام از پروردگار جهانیان (۱۰۴) سزاوار بر آنکه نگویم بر خدا مگر حق بتحقیق آمده‌ام شما را به بینه از پروردگارتان پس بفرست با من بنی اسرائیل را (۱۰۵) گفت اگر هستی تو که آمده‌ای بآیتی پس بیاور آن را اگر هستی از راستگویان (۱۰۶) پس انداخت عصای خود را پس آن‌گاه اژدهایی شد هویدا (۱۰۷) و بیرون کرد دستش را پس آن‌گاه آن نورانی بود مر نگرندگان را (۱۰۸) گفتند جمعی از قوم فرعون به درستی که این هر آینه جادوگریست دانا (۱۰۹) می‌خواهد که بیرون کند شما را از زمینتان پس چه می‌فرمائید (۱۱۰) گفتند بازدار او و برادرش را و بفرست در شهرها جمع‌آورندگان را (۱۱۱) که بیارند تو را هر جادوگر دانایی (۱۱۲) و آمدند ساحران فرعون را گفتند به درستی که هر آینه باشد از برای ما مزدی اگر باشیم ما غالبان (۱۱۳) گفت آری و به درستی که شما هر آینه از مقربانید (۱۱۴) گفتند ای موسی یا اینست که می‌اندازی یا آنکه باشیم ما اندازندگان (۱۱۵) گفت بیندازید پس چون انداختند جادویی کردند چشمهای مردمان را و ترسانیدند ایشان را و آوردند سحری بزرگ (۱۱۶) و وحی کردیم ما بموسی که بینداز عصایت را پس همان دم آن فرو می‌برد آنچه می‌نمودند بدروغ (۱۱۷) پس ثابت شد حق و باطل آنچه بودند می‌کردند (۱۱۸) (در بیان ذکر حضرت موسی

« علی نبینا و آله علیه السلام »

گفت در قرآن خداوند کریم
ما فرستادیم موسیِ کلیم
پس برانگیزاندم از مِن بعدشان
آن رسل یعنی که آمد در بیان
موسی عمران به آیاتی ز ما
جانب فرعون و قومش برملا
ظلم پس کردند بر آیات دین
پس نگر پایان کار مفسدین
جانب مدین ز مصر او چون گریخت
بعد قتل قبطیی کش خون بریخت
ماند بر ده سال نزدیک شعیب
جانش تا شد صاحب اسرار غیب
بعد از آن برگشت با پیغمبری
بهر دعوت سوی مصر از برتری
چونکه این بشنید فرعون از خدم
که دو تن باشند بر درگاه هم
از خدا گویند ما پیغمبریم
جانب فرعون و در دعوت سریم
زین خبر عقلش ز سر رفت او برون
گفت تا آرند ایشان را درون
چون درآمد گفت او را کیستی
با کدام آیت به دین دعویستی
گفت با فرعون ، موسی از یقین
من رسول اَستم ز ربّ العالمین
گفت گویی این به جد یا بر مزاح
گر به جد گویی نباشد بر صلاح
گفت این زیبد ز عبد مسترق
تا نگوید بر خدا الاّ که حق
اندر این دعوی نگویم جز حقیق
گر مرا توفیق حق باشد رفیق
گفت داری حجتی در این مقال
تا نباشد قولت از جهل و ضلال
گفت از حق آمدم با بیّنات
بیدلیل اقوال باشد ترّهات
بر شما آوردم از پروردگار
صدق خود را معجزاتی آشکار
تا فرستی با من اسرائیلیان
هم دهی بر بندگی با من لسان
بر خدایی غیر آن یکتا خدا
نیست کس شایسته هم نبود سزا
عاجزی از هر توانایی بری
چون کند با موجد خود همسری
پس به حق در بندگی کن اعتراف
سبطیان را هم ز خدمت کن معاف
زآنکه ایشانند از آل خلیل
گشته اندر دست جبّاران ذلیل
با من ایشان را فرست از جایشان
تا برم بر موطن آبائشان
گفت فرعون ار به دعوی صادقی
بر نمود معجز از حق لایقی
پس بیار آن را اگر باشد چنین
یعنی ار هستی به قول از صادقین
پس عصا را او بیفکندی ز کف
اژدها شد رو نمود از هر طرف
خواست تا فرعون و قصرش را تمام
درکشد از یک نهیب اندر به کام
این چنین دیدم به تاریخ و کتاب
کوفتاد از این به رنج و اضطراب
گفت خواهم کرد بر میلت عمل
نک برون بر اژدها را زین محل
پس گرفت او را عصا شد در زمان
گفت تا دیگر چه داری زین نشان
دست خود موسی درآورد از بغل
گشت طالع نوری از وی بی خلل
یک سفیدی خارج از عادت یقین
خیره گشتند از فروغش ناظرین
خواست تا فرعون گردد تابعش
زین عمل گردید هامان مانعش
گفت مهلت ده مرا یک چند روز
گفت بادت مهلت از دی تا تموز
موسی و هارون برون رفتند چون
گفت با فرعون پس هامان دون
که به حبس این دو تن باشد صلاح
کت به ملک اینگونه کردند افتضاح
خلق تا یابند از قهرت هراس
کس نیارد روی بر ایشان ز ناس
پس فرستادند جمعی با شتاب
در سرایی که بُدند ایشان به خواب
آن عصا شد اژدها و حمله کرد
در فرار ایشان شدند و روی زرد
با وزیر و شاه گفتند آنچه بود
خوف و خجلت بازشان در دل فزود
این چنین گفتند مر فرعونیان
ساحری داناست این اندر عیان
او شما را خواهد از سحر و فنون
از دیار و شهرتان سازد برون
چون شنید این گفت فرعون لعین
پس چه فرمایید در تدبیر این
می بگفتند اندر این تدبیر نیک
نیست از تأخیر بهتر هیچ لیک
کن تسامح سخت اندر کارشان
تا شود کم در نظر مقدارشان
چون کنی تأخیر از صد، یک شوند
رفته رفته کهنه و مندک شوند
هم فرست اندر مداین در نهان
گرد آور ساحران را در زمان
بر تو تا آرند هر جا ساحری است
حاذق و دانا و از این چاره نیست

« فرستادن فرعون از پی ساحران »

پس فرستاد او به جمع ساحران
در زمین مصر و اطراف جهان
دو برادر بوده اند اندر صعید
در فنون سحر در گیتی فرید
آمد ایشان را رسول پادشاه
وعده ها داد از وصول مال و جاه
عاقلان بودند ایشان در فتوح
خواستند امداد کار از عقل و روح
اینکه گویند اهل تاریخ و خبر
خواستند امداد از گور پدر
بر سر گور پدر رفتند زود
خواستند از وی گشایشها و سود
آمد او در خوابشان بنمود راه
تا چه باشد اصل آن بی اشتباه
نیست دور آن هم ز ادراک و نظر
عقل بر هر بخردی باشد پدر
با خرد گفتند آیا این دو تن
که به ملک شه فکندند این فتن
مر پیمبر از خدا یا ساحرند
که به سحر اینسان محیط و قاهرند
عقلشان گفت ار که ساحر شد به خواب
سحر او فاسد شود کارش خراب
آن عصا را وقت خوابِ آن دو تن
گر به دست آرید باشد سحر و فن
پس علاج سحر ایشان ممکن است
زآنکه هر سحری علاجش بیّن است
ور که نتوانید دزدید آن عصا
معجز است و از تصاریف خدا
می نشاید با خدا شد در نبرد
بندگی آرید پیش آن دو مرد
پس روان گشتند ایشان با رسول
سوی مصر از امر فرعون جهول
با گروهی بیشمار از ساحران
از پی استیزه با پیغمبران
چون به شهر اندر شدند از راه مصر
یافتند اکرامها از شاه مصر
گفت بدهم بر شما بس مال و گنج
گر مرا فارغ کنید از درد و رنج
ساحری در شهر ما افکنده رخت
که نخواهد از من الاّ تاج و تخت
کرده بر ما روز روشن را چو شب
خلق را افکنده در اندوه و تب
جز عصایی نیستشان در وقت خواست
هر چه دارند از فنون اندر عصاست
چارة ایشان نمایید ار که نیک
مر شما باشید در ملکم شریک
پس بگفتند آن دو ساحر ما به سهل
چارة ایشان کنیم از مصر و اهل
پس شدند ایشان به تفتیش و سراغ
از مقام خواب موسی در فراغ
تا در آن جایی که او در خواب بود
رفت تا دزدد عصا را او به زود
در زمان آمد عصا در اهتزاز
اژدها شد حمله ور گردید باز
شد هراسان گفت دارم از یقین
بر خدا ایمان و بر موسی و دین
پس عصا بر جای خود گردید باز
وآن دو تن بردند بر موسی نماز
توبه کردند از یقین بر دست او
پس شدند از مهر دل پابست او
گفت موسی دین خود پنهان کنید
هر چه را فرعون گوید آن کنید
نک روید اندر مقام خویشتن
دین خود پنهان کنید از مرد و زن
حق به قرآن کرده شرح این بیان
که به فرعون آمدند آن ساحران
اجر ما گفتند بس باشد فزون
غالب ار آییم اندر آزمون
گفت آری مر شما زین اختصاص
خود ز نزدیکان شویدم وز خواص
پس به روز ی خاص در صحراء شدند
مجتمع با خلق در یکجا شدند
ساحران از بهر اظهار فنون
یک طرف بستند صف ز اعلی و دون
وآن همه بودند بیش از ده هزار
هم خلایق زاید از حد و شمار
یک طرف فرعون و قومش بالتمام
کرده از بهر تماشا ازدحام
موسی و هارون دو تن پشمینه پوش
هم ستاده یک طرف پر عقل و هوش
بوده آن روز، اول نوروز و ماه
روز شنبه سال نو بی اشتباه
از ادب گفتند جادویان چُست
تو عصا اندا زی ای موسی نخست
یا که ما سحری که داریم افکنیم
هر چه فرمایی بر آن طاعت کنیم
گفت موسی از طریق شفق و جود
افکنید اول شما بهر نمود
پس بیفکندند جادویان به کار
آن رسنها را که بُد بر شکل مار
ساخته بودند با چوب و رسن
شکلها مانند مار از مکر و فن
کرده بودی جوفش از سیماب پر
وآن فزونتر بُد ز بار سی شتر
چونکه شد سیماب گرم از آفتاب
آمدند آن مارها در پیچ و تاب
یا به حیلت آن زمین را پیش از آن
گرم ز آتش کرده بودند آن چنان
چون فکندند آن رسن ها را ز دوش
آمد آن سیماب ها در دم به جوش
مارها گشتند از هر سو روان
جادویی آمد به چشم مردمان
هر یکی زآنها بسان یک درخت
زآن خلایق را بترساندند سخت
گشته بودندی تو گو رهبت طلب
زآنکه آوردند سحری بس عجب
پس به موسی وحی کردیم آن زمان
که بیفکن مر عصا را بر نشان
چون بیفکند اژدهای شد سیاه
تب گرفتی هر کسش کردی نگاه
سنگ را در زیر پا می کرد نرم
خورد سِحر ساحران را گرم گرم
ز اشتر بختی فزون در شکل و تن
ده گز افزون بودش افزار دهن
مویها اندر تنش همچون سنان
چشمهایش تا به گردن خون فشان
تَلْقَفُ مَایَأفِکُونْ یعنی که او
بُرد یکسر جادوییها را فرو
خلق بنهادند رو اندر گریز
زیر پا مردند جمعی بی تمیز
در هزیمت رفت فرعون از سریر
گشت بی هُش هم گرفت او را زحیر
۱۱- آیات ۸۵ تا ۱۰۲: وَ إِلیٰ مَدْیَنَ أَخٰاهُمْ شُعَیْباً قٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ قَدْ جٰاءَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَوْفُوا اَلْکَیْلَ وَ اَلْمِیزٰانَ وَ لاٰ تَبْخَسُوا اَلنّٰاسَ أَشْیٰاءَهُمْ وَ لاٰ تُفْسِدُوا فِی اَلْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاٰحِهٰا ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۸۵) وَ لاٰ تَقْعُدُوا بِکُلِّ صِرٰاطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اَللّٰهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَهٰا عِوَجاً وَ اُذْکُرُوا إِذْ کُنْتُمْ قَلِیلاً فَکَثَّرَکُمْ وَ اُنْظُرُوا کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَةُ اَلْمُفْسِدِینَ (۸۶) وَ إِنْ کٰانَ طٰائِفَةٌ مِنْکُمْ آمَنُوا بِالَّذِی أُرْسِلْتُ بِهِ وَ طٰائِفَةٌ لَمْ یُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتّٰی یَحْکُمَ اَللّٰهُ بَیْنَنٰا وَ هُوَ خَیْرُ اَلْحٰاکِمِینَ (۸۷) قٰالَ اَلْمَلَأُ اَلَّذِینَ اِسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ یٰا شُعَیْبُ وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا مَعَکَ مِنْ قَرْیَتِنٰا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنٰا قٰالَ أَ وَ لَوْ کُنّٰا کٰارِهِینَ (۸۸) قَدِ اِفْتَرَیْنٰا عَلَی اَللّٰهِ کَذِباً إِنْ عُدْنٰا فِی مِلَّتِکُمْ بَعْدَ إِذْ نَجّٰانَا اَللّٰهُ مِنْهٰا وَ مٰا یَکُونُ لَنٰا أَنْ نَعُودَ فِیهٰا إِلاّٰ أَنْ یَشٰاءَ اَللّٰهُ رَبُّنٰا وَسِعَ رَبُّنٰا کُلَّ شَیْ‌ءٍ عِلْماً عَلَی اَللّٰهِ تَوَکَّلْنٰا رَبَّنَا اِفْتَحْ بَیْنَنٰا وَ بَیْنَ قَوْمِنٰا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَیْرُ اَلْفٰاتِحِینَ (۸۹) وَ قٰالَ اَلْمَلَأُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اِتَّبَعْتُمْ شُعَیْباً إِنَّکُمْ إِذاً لَخٰاسِرُونَ (۹۰) فَأَخَذَتْهُمُ اَلرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دٰارِهِمْ جٰاثِمِینَ (۹۱) اَلَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْباً کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فِیهَا اَلَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْباً کٰانُوا هُمُ اَلْخٰاسِرِینَ (۹۲) فَتَوَلّٰی عَنْهُمْ وَ قٰالَ یٰا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسٰالاٰتِ رَبِّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ فَکَیْفَ آسیٰ عَلیٰ قَوْمٍ کٰافِرِینَ (۹۳) وَ مٰا أَرْسَلْنٰا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلاّٰ أَخَذْنٰا أَهْلَهٰا بِالْبَأْسٰاءِ وَ اَلضَّرّٰاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ (۹۴) ثُمَّ بَدَّلْنٰا مَکٰانَ اَلسَّیِّئَةِ اَلْحَسَنَةَ حَتّٰی عَفَوْا وَ قٰالُوا قَدْ مَسَّ آبٰاءَنَا اَلضَّرّٰاءُ وَ اَلسَّرّٰاءُ فَأَخَذْنٰاهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لاٰ یَشْعُرُونَ (۹۵) وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ اَلْقُریٰ آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا لَفَتَحْنٰا عَلَیْهِمْ بَرَکٰاتٍ مِنَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ وَ لٰکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنٰاهُمْ بِمٰا کٰانُوا یَکْسِبُونَ (۹۶) أَ فَأَمِنَ أَهْلُ اَلْقُریٰ أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنٰا بَیٰاتاً وَ هُمْ نٰائِمُونَ (۹۷) أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ اَلْقُریٰ أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنٰا ضُحًی وَ هُمْ یَلْعَبُونَ (۹۸) أَ فَأَمِنُوا مَکْرَ اَللّٰهِ فَلاٰ یَأْمَنُ مَکْرَ اَللّٰهِ إِلاَّ اَلْقَوْمُ اَلْخٰاسِرُونَ (۹۹) أَ وَ لَمْ یَهْدِ لِلَّذِینَ یَرِثُونَ اَلْأَرْضَ مِنْ‌ بَعْدِ أَهْلِهٰا أَنْ لَوْ نَشٰاءُ أَصَبْنٰاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ نَطْبَعُ عَلیٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاٰ یَسْمَعُونَ (۱۰۰) تِلْکَ اَلْقُریٰ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبٰائِهٰا وَ لَقَدْ جٰاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنٰاتِ فَمٰا کٰانُوا لِیُؤْمِنُوا بِمٰا کَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ کَذٰلِکَ یَطْبَعُ اَللّٰهُ عَلیٰ قُلُوبِ اَلْکٰافِرِینَ (۱۰۱) وَ مٰا وَجَدْنٰا لِأَکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَ إِنْ وَجَدْنٰا أَکْثَرَهُمْ لَفٰاسِقِینَ (۱۰۲)۱۳- آیات ۱۱۹ تا ۱۴۲: فَغُلِبُوا هُنٰالِکَ وَ اِنْقَلَبُوا صٰاغِرِینَ (۱۱۹) وَ أُلْقِیَ اَلسَّحَرَةُ سٰاجِدِینَ (۱۲۰) قٰالُوا آمَنّٰا بِرَبِّ اَلْعٰالَمِینَ (۱۲۱) رَبِّ مُوسیٰ وَ هٰارُونَ (۱۲۲) قٰالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّ هٰذٰا لَمَکْرٌ مَکَرْتُمُوهُ فِی اَلْمَدِینَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهٰا أَهْلَهٰا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (۱۲۳) لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلاٰفٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ (۱۲۴) قٰالُوا إِنّٰا إِلیٰ رَبِّنٰا مُنْقَلِبُونَ (۱۲۵) وَ مٰا تَنْقِمُ مِنّٰا إِلاّٰ أَنْ آمَنّٰا بِآیٰاتِ رَبِّنٰا لَمّٰا جٰاءَتْنٰا رَبَّنٰا أَفْرِغْ عَلَیْنٰا صَبْراً وَ تَوَفَّنٰا مُسْلِمِینَ (۱۲۶) وَ قٰالَ اَلْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَ تَذَرُ مُوسیٰ وَ قَوْمَهُ لِیُفْسِدُوا فِی اَلْأَرْضِ وَ یَذَرَکَ وَ آلِهَتَکَ قٰالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنٰاءَهُمْ وَ نَسْتَحْیِی نِسٰاءَهُمْ وَ إِنّٰا فَوْقَهُمْ قٰاهِرُونَ (۱۲۷) قٰالَ مُوسیٰ لِقَوْمِهِ اِسْتَعِینُوا بِاللّٰهِ وَ اِصْبِرُوا إِنَّ اَلْأَرْضَ لِلّٰهِ یُورِثُهٰا مَنْ یَشٰاءُ مِنْ عِبٰادِهِ وَ اَلْعٰاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ (۱۲۸) قٰالُوا أُوذِینٰا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِیَنٰا وَ مِنْ بَعْدِ مٰا جِئْتَنٰا قٰالَ عَسیٰ رَبُّکُمْ أَنْ یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَ یَسْتَخْلِفَکُمْ فِی اَلْأَرْضِ فَیَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ (۱۲۹) وَ لَقَدْ أَخَذْنٰا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلثَّمَرٰاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ (۱۳۰) فَإِذٰا جٰاءَتْهُمُ اَلْحَسَنَةُ قٰالُوا لَنٰا هٰذِهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسیٰ وَ مَنْ مَعَهُ أَلاٰ إِنَّمٰا طٰائِرُهُمْ عِنْدَ اَللّٰهِ وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاٰ یَعْلَمُونَ (۱۳۱) وَ قٰالُوا مَهْمٰا تَأْتِنٰا بِهِ مِنْ آیَةٍ لِتَسْحَرَنٰا بِهٰا فَمٰا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ (۱۳۲) فَأَرْسَلْنٰا عَلَیْهِمُ اَلطُّوفٰانَ وَ اَلْجَرٰادَ وَ اَلْقُمَّلَ وَ اَلضَّفٰادِعَ وَ اَلدَّمَ آیٰاتٍ مُفَصَّلاٰتٍ فَاسْتَکْبَرُوا وَ کٰانُوا قَوْماً مُجْرِمِینَ (۱۳۳) وَ لَمّٰا وَقَعَ عَلَیْهِمُ اَلرِّجْزُ قٰالُوا یٰا مُوسَی اُدْعُ لَنٰا رَبَّکَ بِمٰا عَهِدَ عِنْدَکَ لَئِنْ کَشَفْتَ عَنَّا اَلرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرٰائِیلَ (۱۳۴) فَلَمّٰا کَشَفْنٰا عَنْهُمُ اَلرِّجْزَ إِلیٰ أَجَلٍ هُمْ بٰالِغُوهُ إِذٰا هُمْ یَنْکُثُونَ (۱۳۵) فَانْتَقَمْنٰا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنٰاهُمْ فِی اَلْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا وَ کٰانُوا عَنْهٰا غٰافِلِینَ (۱۳۶) وَ أَوْرَثْنَا اَلْقَوْمَ اَلَّذِینَ کٰانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشٰارِقَ اَلْأَرْضِ وَ مَغٰارِبَهَا اَلَّتِی بٰارَکْنٰا فِیهٰا وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ اَلْحُسْنیٰ عَلیٰ بَنِی إِسْرٰائِیلَ بِمٰا صَبَرُوا وَ دَمَّرْنٰا مٰا کٰانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ مٰا کٰانُوا یَعْرِشُونَ (۱۳۷) وَ جٰاوَزْنٰا بِبَنِی إِسْرٰائِیلَ اَلْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلیٰ قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلیٰ أَصْنٰامٍ لَهُمْ قٰالُوا یٰا مُوسَی اِجْعَلْ لَنٰا إِلٰهاً کَمٰا لَهُمْ آلِهَةٌ قٰالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (۱۳۸) إِنَّ هٰؤُلاٰءِ مُتَبَّرٌ مٰا هُمْ فِیهِ وَ بٰاطِلٌ مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ (۱۳۹) قٰالَ أَ غَیْرَ اَللّٰهِ أَبْغِیکُمْ إِلٰهاً وَ هُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَی اَلْعٰالَمِینَ (۱۴۰) وَ إِذْ أَنْجَیْنٰاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ اَلْعَذٰابِ یُقَتِّلُونَ أَبْنٰاءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِسٰاءَکُمْ وَ فِی ذٰلِکُمْ بَلاٰءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ (۱۴۱) وَ وٰاعَدْنٰا مُوسیٰ ثَلاٰثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْنٰاهٰا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقٰاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَ قٰالَ مُوسیٰ لِأَخِیهِ هٰارُونَ اُخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لاٰ تَتَّبِعْ سَبِیلَ اَلْمُفْسِدِینَ (۱۴۲)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ثُمَّ بَعَثْنٰا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسیٰ بِآیٰاتِنٰا إِلیٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ فَظَلَمُوا بِهٰا فَانْظُرْ کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَةُ اَلْمُفْسِدِینَ (۱۰۳) وَ قٰالَ مُوسیٰ یٰا فِرْعَوْنُ إِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ (۱۰۴) حَقِیقٌ عَلیٰ أَنْ لاٰ أَقُولَ عَلَی اَللّٰهِ إِلاَّ اَلْحَقَّ قَدْ جِئْتُکُمْ بِبَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرٰائِیلَ (۱۰۵) قٰالَ إِنْ کُنْتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِهٰا إِنْ کُنْتَ مِنَ اَلصّٰادِقِینَ (۱۰۶) فَأَلْقیٰ عَصٰاهُ فَإِذٰا هِیَ ثُعْبٰانٌ مُبِینٌ (۱۰۷) وَ نَزَعَ یَدَهُ فَإِذٰا هِیَ بَیْضٰاءُ لِلنّٰاظِرِینَ (۱۰۸) قٰالَ اَلْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هٰذٰا لَسٰاحِرٌ عَلِیمٌ (۱۰۹) یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ فَمٰا ذٰا تَأْمُرُونَ (۱۱۰) قٰالُوا أَرْجِهْ وَ أَخٰاهُ وَ أَرْسِلْ فِی اَلْمَدٰائِنِ حٰاشِرِینَ (۱۱۱) یَأْتُوکَ بِکُلِّ سٰاحِرٍ عَلِیمٍ (۱۱۲) وَ جٰاءَ اَلسَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قٰالُوا إِنَّ لَنٰا لَأَجْراً إِنْ کُنّٰا نَحْنُ اَلْغٰالِبِینَ (۱۱۳) قٰالَ نَعَمْ وَ إِنَّکُمْ لَمِنَ اَلْمُقَرَّبِینَ (۱۱۴) قٰالُوا یٰا مُوسیٰ إِمّٰا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمّٰا أَنْ نَکُونَ‌ نَحْنُ اَلْمُلْقِینَ (۱۱۵) قٰالَ أَلْقُوا فَلَمّٰا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ اَلنّٰاسِ وَ اِسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جٰاؤُ بِسِحْرٍ عَظِیمٍ (۱۱۶) وَ أَوْحَیْنٰا إِلیٰ مُوسیٰ أَنْ أَلْقِ عَصٰاکَ فَإِذٰا هِیَ تَلْقَفُ مٰا یَأْفِکُونَ (۱۱۷) فَوَقَعَ اَلْحَقُّ وَ بَطَلَ مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ (۱۱۸)
هوش مصنوعی: پس از آن، ما موسی را با نشانه‌های خود به سوی فرعون و بزرگانش فرستادیم، اما آن‌ها به این نشانه‌ها کفر ورزیدند. پس بنگر که سرانجام مفسدین چگونه بود. موسی به فرعون گفت: «من پیامبری از جانب پروردگار جهانیان هستم. حق این است که من جز به دروغ بر خدا چیزی نگویم. من با نشانه‌ای از جانب پروردگارتان به سوی شما آمده‌ام، پس بنی‌اسرائیل را با من بفرست.» فرعون پاسخ داد: «اگر نشانه‌ای آورده‌ای، آن را بیاور اگر از راستگویان هستی.» سپس موسی عصایش را انداخت و ناگهان آن به مبدلی بزرگ تبدیل شد و دستش را درآورد و ناگهان برای ناظران بسیار سفید شد. بزرگان قوم فرعون گفتند: «این یقینا یک جادوگر داناست که می‌خواهد شما را از سرزمین‌تان بیرون کند. نظر شما چیست؟» آنها گفتند: «او و برادرش را موقتا عقب بینداز و در شهرها افرادی را فرستاده و جادوگران ماهر بیاور.» جادوگران به سوی فرعون آمدند و گفتند: «اگر ما پیروز شویم، برای ما پاداشی خواهد بود.» فرعون پاسخ داد: «بله، و شما از نزدیکان خواهید بود.» جادوگران به موسی گفتند: «ای موسی، یا تو عصایت را به زمین می‌اندازی یا ما جادو می‌کنیم.» موسی پاسخ داد: «باندازید.» زمانی که آنها انداختند، چشمان مردم را جادو کرده و آنها را ترساندند و سحر عظیمی را آوردند. ما به موسی وحی کردیم که عصایت را بیفکند و ناگهان آنچه را که باطل می‌کردند، بلعید. پس حق ثابت شد و آنچه را که آنها انجام می‌دادند باطل گردید.
پس برانگیختم از پس ایشان موسی را بآیتهای ما بسوی فرعونی و جماعتش پس ستم کردند بآن پس بنگر چگونه بود سرانجام کار فسادکنندگان (۱۰۳) و گفت موسی ای فرعون به درستی که من رسولی‌ام از پروردگار جهانیان (۱۰۴) سزاوار بر آنکه نگویم بر خدا مگر حق بتحقیق آمده‌ام شما را به بینه از پروردگارتان پس بفرست با من بنی اسرائیل را (۱۰۵) گفت اگر هستی تو که آمده‌ای بآیتی پس بیاور آن را اگر هستی از راستگویان (۱۰۶) پس انداخت عصای خود را پس آن‌گاه اژدهایی شد هویدا (۱۰۷) و بیرون کرد دستش را پس آن‌گاه آن نورانی بود مر نگرندگان را (۱۰۸) گفتند جمعی از قوم فرعون به درستی که این هر آینه جادوگریست دانا (۱۰۹) می‌خواهد که بیرون کند شما را از زمینتان پس چه می‌فرمائید (۱۱۰) گفتند بازدار او و برادرش را و بفرست در شهرها جمع‌آورندگان را (۱۱۱) که بیارند تو را هر جادوگر دانایی (۱۱۲) و آمدند ساحران فرعون را گفتند به درستی که هر آینه باشد از برای ما مزدی اگر باشیم ما غالبان (۱۱۳) گفت آری و به درستی که شما هر آینه از مقربانید (۱۱۴) گفتند ای موسی یا اینست که می‌اندازی یا آنکه باشیم ما اندازندگان (۱۱۵) گفت بیندازید پس چون انداختند جادویی کردند چشمهای مردمان را و ترسانیدند ایشان را و آوردند سحری بزرگ (۱۱۶) و وحی کردیم ما بموسی که بینداز عصایت را پس همان دم آن فرو می‌برد آنچه می‌نمودند بدروغ (۱۱۷) پس ثابت شد حق و باطل آنچه بودند می‌کردند (۱۱۸) (در بیان ذکر حضرت موسی
هوش مصنوعی: موسی به عنوان پیامبر خدا به فرعون و قومش فرستاده شد و به آن‌ها اعلام کرد که او از طرف پروردگار جهانیان آمده است. او خواستار آزادی بنی‌اسرائیل شد، اما فرعون به او گفت اگر راست می‌گویی، نشانه‌ای بیاور. موسی عصای خود را انداخت که به شکل یک اژدها در آمد و دستش را بیرون آورد که درخشان شد. برخی از قوم فرعون او را متهم کردند که جادوگر است و خواستند موسی و برادرش را متوقف کنند و جادوگران دیگری را جمع‌آوری کردند تا با او مقابله کنند. جادوگران نامدار به موسی گفتند که یا او باید عصایش را بیندازد یا آن‌ها اقدام کنند. موسی به آن‌ها گفت که بیندازند و وقتی که آن‌ها جادو کردند، چشم‌های مردم را جلب کردند و آن‌ها را ترساندند. اما خدا به موسی وحی کرد که عصایش را بیندازد و در آن لحظه عصای موسی تمام سحر و جادو را بلعید. در نهایت، حق نمایان شد و باطل از بین رفت.
« علی نبینا و آله علیه السلام »
هوش مصنوعی: علی، بر پیامبر و خاندان او سلام باد.
گفت در قرآن خداوند کریم
ما فرستادیم موسیِ کلیم
هوش مصنوعی: در قرآن آمده است که خداوند رحمت‌فرما موسی، نبی بزرگ را فرستاده است.
پس برانگیزاندم از مِن بعدشان
آن رسل یعنی که آمد در بیان
هوش مصنوعی: پس من بعد از آن‌ها، پیام‌هایی را فرستادم که در آن‌ها بیان شده است.
موسی عمران به آیاتی ز ما
جانب فرعون و قومش برملا
هوش مصنوعی: موسی، پسر عمران، با معجزات و نشانه‌های الهی‌اش، فساد و ستمگری فرعون و قومش را آشکار کرد.
ظلم پس کردند بر آیات دین
پس نگر پایان کار مفسدین
هوش مصنوعی: ظلم و سوءاستفاده‌ای که بر آیات دین شده، پیامدهای تلخی دارد. باید توجه داشت که سرانجام فساد و فسادگران به کجا می‌انجامد.
جانب مدین ز مصر او چون گریخت
بعد قتل قبطیی کش خون بریخت
هوش مصنوعی: او پس از کشتن یک قبطی و ریختن خونش، از مصر به سمت مدین فرار کرد.
ماند بر ده سال نزدیک شعیب
جانش تا شد صاحب اسرار غیب
هوش مصنوعی: او ده سال نزد شعیب ماند و در این مدت به رازهای پنهان و اسرار غیبی دست پیدا کرد.
بعد از آن برگشت با پیغمبری
بهر دعوت سوی مصر از برتری
هوش مصنوعی: پس از آن، او به سمت پیغمبری بازگشت تا به دعوت مردم مصر بپردازد و برتری خود را نشان دهد.
چونکه این بشنید فرعون از خدم
که دو تن باشند بر درگاه هم
هوش مصنوعی: وقتی فرعون از این موضوع باخبر شد که دو نفر در کنار درگاه او حضور دارند، اقدام به شنیدن و بررسی ماجرا کرد.
از خدا گویند ما پیغمبریم
جانب فرعون و در دعوت سریم
هوش مصنوعی: گروهی خود را پیامبر می‌دانند و در حالی که به فرعون دعوت می‌کنند، هیچ نشانی از صداقت و راستگویی در آنها دیده نمی‌شود.
زین خبر عقلش ز سر رفت او برون
گفت تا آرند ایشان را درون
هوش مصنوعی: به خاطر این خبر، عقل او از سرش خارج شد و گفت: تا آن‌ها را به داخل بیاورند.
چون درآمد گفت او را کیستی
با کدام آیت به دین دعویستی
هوش مصنوعی: زمانی که او وارد شد، از او پرسیدند که تو کی هستی و با چه دلایلی به دین و مذهب خود ادعا می‌کنی.
گفت با فرعون ، موسی از یقین
من رسول اَستم ز ربّ العالمین
هوش مصنوعی: موسی به فرعون گفت: من به یقین از سوی خدای جهانیان فرستاده شده‌ام.
گفت گویی این به جد یا بر مزاح
گر به جد گویی نباشد بر صلاح
هوش مصنوعی: اگر به طور جدی صحبت کنی یا به شوخی، اگر حرف جدی بگویی، نباید باعث ایجاد مشکل شود.
گفت این زیبد ز عبد مسترق
تا نگوید بر خدا الاّ که حق
هوش مصنوعی: این گفته مناسب نیست مگر از عبدی که در حال مستی است، چون او نمی‌تواند هیچ چیزی جز حق را درباره خداوند بیان کند.
اندر این دعوی نگویم جز حقیق
گر مرا توفیق حق باشد رفیق
هوش مصنوعی: در این مسئله، چیزی جز حقیقت نمی‌گویم، اگر توفیق از جانب حق نصیبم شود، او همیار من خواهد بود.
گفت داری حجتی در این مقال
تا نباشد قولت از جهل و ضلال
هوش مصنوعی: می‌گوید در این بحث و گفتگو، تو دلیل و سندی داری تا حرف‌هایت ناشی از نادانی و انحراف نباشد.
گفت از حق آمدم با بیّنات
بیدلیل اقوال باشد ترّهات
هوش مصنوعی: می‌گوید که من از جانب حقیقت و با دلایل روشن سخن می‌گویم، اما اظهارات بی‌اساس و نادرست فقط زاییده خیال هستند.
بر شما آوردم از پروردگار
صدق خود را معجزاتی آشکار
هوش مصنوعی: من به شما از جانب خداوند حقیقت صداقت خود را با نشانه‌هایی واضح و معجزه‌آسا ارائه می‌کنم.
تا فرستی با من اسرائیلیان
هم دهی بر بندگی با من لسان
هوش مصنوعی: شما آرزو دارید که با من هم نوا شوید و در کنار من به اطاعت و بندگی بپردازید.
بر خدایی غیر آن یکتا خدا
نیست کس شایسته هم نبود سزا
هوش مصنوعی: تنها خداوند یگانه وجود دارد و هیچ‌کس دیگری شایسته‌ی عبادت نیست.
عاجزی از هر توانایی بری
چون کند با موجد خود همسری
هوش مصنوعی: هرگونه ناتوانی و کمبود قوتی را نشان می‌دهد، چون چگونه می‌تواند با خالق خود هم‌تراز باشد.
پس به حق در بندگی کن اعتراف
سبطیان را هم ز خدمت کن معاف
هوش مصنوعی: بنابراین، به حق و با صداقت در خدمتگزاری بایستید و از فرزندان سبط (خاندان پیامبر) نیز به خاطر خدمت به آن‌ها عذرخواهی کنید.
زآنکه ایشانند از آل خلیل
گشته اندر دست جبّاران ذلیل
هوش مصنوعی: زیرا آن‌ها از نسل خلیل هستند، اما در دست ستمگران به ذلت افتاده‌اند.
با من ایشان را فرست از جایشان
تا برم بر موطن آبائشان
هوش مصنوعی: شما آنها را از مکانشان بفرستید تا من به سرزمین نیاکانشان بروم.
گفت فرعون ار به دعوی صادقی
بر نمود معجز از حق لایقی
هوش مصنوعی: فرعون گفت اگر واقعاً راست می‌گویی، از جانب حق معجزه‌ای بیاور که شایسته‌اش باشد.
پس بیار آن را اگر باشد چنین
یعنی ار هستی به قول از صادقین
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده است که اگر چیزی وجود دارد که به درستی گفته شده است، آن را بیاورید. به معنای دیگر، اگر حقی وجود دارد، باید آن را با صداقت مطرح کرد.
پس عصا را او بیفکندی ز کف
اژدها شد رو نمود از هر طرف
هوش مصنوعی: او عصای خود را از دست انداخت و ناگهان اژدهایی نمایان شد که از هر سو ظاهر می‌گردید.
خواست تا فرعون و قصرش را تمام
درکشد از یک نهیب اندر به کام
هوش مصنوعی: خواست تا فرعون و قصرش را با یک صدا و فریادی عظیم نابود کند.
این چنین دیدم به تاریخ و کتاب
کوفتاد از این به رنج و اضطراب
هوش مصنوعی: این‌طور مشاهده کردم که در تاریخ و کتاب، بر اثر فشار و زحمت، رنج و اضطراب بر انسان‌ها سایه افکنده است.
گفت خواهم کرد بر میلت عمل
نک برون بر اژدها را زین محل
هوش مصنوعی: می‌گوید که من می‌خواهم بر اساس خواسته‌ات عمل کنم، نه اینکه با نیرویی خطرناک و ویرانگر از این مکان خارج شوم.
پس گرفت او را عصا شد در زمان
گفت تا دیگر چه داری زین نشان
هوش مصنوعی: پس او را در آن زمان گرفت و عصا شد، سپس گفت تا ببینیم که از این رمز چه چیز دیگری داری.
دست خود موسی درآورد از بغل
گشت طالع نوری از وی بی خلل
هوش مصنوعی: موسی دستش را از کنار خود بیرون آورد و نور بی‌عیب و نقصی از آن تابید.
یک سفیدی خارج از عادت یقین
خیره گشتند از فروغش ناظرین
هوش مصنوعی: یک چیزی بسیار روشن و متفاوت از آنچه که عادت داریم، توجه ناظران را به خود جلب کرده و آنها را متحیر کرده است.
خواست تا فرعون گردد تابعش
زین عمل گردید هامان مانعش
هوش مصنوعی: خواست که مانند فرعون قدرت بگیرد، اما به واسطه‌ی این عمل، هامان مانع پیشرفت او شد.
گفت مهلت ده مرا یک چند روز
گفت بادت مهلت از دی تا تموز
هوش مصنوعی: شخصی از دیگری می‌خواهد که به او فرصت بدهد تا بتواند کارهایش را انجام دهد و می‌گوید که از دی‌ماه تا تیرماه زمان نیاز دارد.
موسی و هارون برون رفتند چون
گفت با فرعون پس هامان دون
هوش مصنوعی: موسی و هارون خارج شدند؛ زیرا وقتی که با فرعون صحبت کردند، هامان که فردی پست و فرومایه بود، به آن‌ها پیوست.
که به حبس این دو تن باشد صلاح
کت به ملک اینگونه کردند افتضاح
هوش مصنوعی: این دو نفر به دلیل شرایط خاصی در کنار هم قرار گرفته‌اند و به همین خاطر، مشکلات زیادی برای کشور به وجود آمده است.
خلق تا یابند از قهرت هراس
کس نیارد روی بر ایشان ز ناس
هوش مصنوعی: مردم از خشم تو می‌ترسند، اما هیچ‌کس جرأت نمی‌کند به‌سوی آن‌ها نگاه کند یا به آن‌ها بی‌احترامی کند.
پس فرستادند جمعی با شتاب
در سرایی که بُدند ایشان به خواب
هوش مصنوعی: پس گروهی را با عجله فرستادند به خانه‌ای که آنها در آن خواب بودند.
آن عصا شد اژدها و حمله کرد
در فرار ایشان شدند و روی زرد
هوش مصنوعی: عصای موسی به یک اژدها تبدیل شد و به سمت آن‌ها حمله کرد. در نتیجه، آن‌ها ترسیده و فرار کردند و رنگشان زرد شد.
با وزیر و شاه گفتند آنچه بود
خوف و خجلت بازشان در دل فزود
هوش مصنوعی: آنها با وزیر و شاه صحبت کردند و هر آنچه که باید گفته می‌شد را بیان کردند؛ اما ترس و خجالت در دلشان بیشتر شد.
این چنین گفتند مر فرعونیان
ساحری داناست این اندر عیان
هوش مصنوعی: فرعونیان گفتند که این ساحر فردی ماهر و توانمند است و این موضوع کاملاً روشن و مشهود است.
او شما را خواهد از سحر و فنون
از دیار و شهرتان سازد برون
هوش مصنوعی: او شما را از زندگی و شرایط کنونی‌تان رها خواهد کرد و به دنیایی جدید و سرشار از جادو و مهارت‌ها خواهد برد.
چون شنید این گفت فرعون لعین
پس چه فرمایید در تدبیر این
هوش مصنوعی: وقتی فرعون ملعون این را شنید، از شما می‌پرسم که در مورد تدابیر این موضوع چه نظری دارید؟
می بگفتند اندر این تدبیر نیک
نیست از تأخیر بهتر هیچ لیک
هوش مصنوعی: می‌گفتند که در این تدبیر چیز خوبی وجود ندارد و تأخیر از آن بهتر است، ولی هیچ چیز بهتر از آن نیست.
کن تسامح سخت اندر کارشان
تا شود کم در نظر مقدارشان
هوش مصنوعی: در کارهای آن‌ها با نرمش و عطوفت برخورد کن تا اهمیت و ارزششان کمتر به چشم نیاید.
چون کنی تأخیر از صد، یک شوند
رفته رفته کهنه و مندک شوند
هوش مصنوعی: اگر در انجام کاری تأخیر کنی، به تدریج آن کار کهنه و فراموش می‌شود.
هم فرست اندر مداین در نهان
گرد آور ساحران را در زمان
هوش مصنوعی: در مداین، همگی به طور پنهانی جمع شوید و جادوگران را در زمان خاصی گرد هم آورید.
بر تو تا آرند هر جا ساحری است
حاذق و دانا و از این چاره نیست
هوش مصنوعی: به هر کجا که بروی، هر کدام از ساحران ماهر و با دانش در انتظار تو هستند و هیچ راه گریزی از این موضوع وجود ندارد.
« فرستادن فرعون از پی ساحران »
هوش مصنوعی: فرعون به دنبال ساحران فرستاده می‌شود.
پس فرستاد او به جمع ساحران
در زمین مصر و اطراف جهان
هوش مصنوعی: او به گروهی از سحرآموزان در مصر و دیگر نقاط جهان پیام فرستاد.
دو برادر بوده اند اندر صعید
در فنون سحر در گیتی فرید
هوش مصنوعی: دو برادر در سرزمینی به نام صعید زندگی می‌کردند و در هنر جادوگری به عنوان بهترین‌ها شناخته می‌شدند.
آمد ایشان را رسول پادشاه
وعده ها داد از وصول مال و جاه
هوش مصنوعی: فرستادهٔ پادشاه به آنها وعده‌هایی درباره‌ٔ رسیدن به ثروت و مقام داد.
عاقلان بودند ایشان در فتوح
خواستند امداد کار از عقل و روح
هوش مصنوعی: افراد عاقل در پی دستیابی به موفقیت بودند و خواسته‌شان این بود که در انجام کارها از عقل و روح خود کمک بگیرند.
اینکه گویند اهل تاریخ و خبر
خواستند امداد از گور پدر
هوش مصنوعی: می‌گویند که کسانی که در تاریخ و اخبار مطالعه دارند، به دنبال کمک و یاری از گذشته و آثار پدراش هستند.
بر سر گور پدر رفتند زود
خواستند از وی گشایشها و سود
هوش مصنوعی: در کنار قبر پدر، زود رفتند و به دنبال نعمت‌ها و برکت‌هایی از او بودند.
آمد او در خوابشان بنمود راه
تا چه باشد اصل آن بی اشتباه
هوش مصنوعی: او در خواب آن‌ها آمد و راه درست را به آن‌ها نشان داد تا ببینند اصل و حقیقت چه چیزی است و چگونه می‌توان به آن دست یافت بدون اشتباه.
نیست دور آن هم ز ادراک و نظر
عقل بر هر بخردی باشد پدر
هوش مصنوعی: درک و دید عقل نمی‌تواند به چیزهایی که دور از دسترس هستند، دسترسی پیدا کند؛ بنابراین، هیچ فرد خردمندی نمی‌تواند نسبت به این موضوع بی‌خبر باشد.
با خرد گفتند آیا این دو تن
که به ملک شه فکندند این فتن
هوش مصنوعی: آیا این دو نفر که به پادشاهی چنگ انداخته‌اند، این مشکل را به وجود آورده‌اند؟
مر پیمبر از خدا یا ساحرند
که به سحر اینسان محیط و قاهرند
هوش مصنوعی: آیا رسول خدا از سوی خداوند آمده‌اند یا اینکه آنها جادوگری هستند که با سحری قوی و تسلط فراوان، اینچنین بر افراد مسلط شده‌اند؟
عقلشان گفت ار که ساحر شد به خواب
سحر او فاسد شود کارش خراب
هوش مصنوعی: عقل به آنها گفت، اگر شخصی به وسیله سحر به خواب برود، تأثیر سحر باعث می‌شود که کارهایش به هم بریزد و خراب شود.
آن عصا را وقت خوابِ آن دو تن
گر به دست آرید باشد سحر و فن
هوش مصنوعی: اگر آن عصا را در هنگام خواب آن دو نفر به دست بگیرید، می‌تواند جادو و هنری داشته باشد.
پس علاج سحر ایشان ممکن است
زآنکه هر سحری علاجش بیّن است
هوش مصنوعی: بنابراین درمان جادوگری آن‌ها ممکن است، چون هر نوع جادوگری راه درمان خاص خودش را دارد.
ور که نتوانید دزدید آن عصا
معجز است و از تصاریف خدا
هوش مصنوعی: اگر نتوانی آن عصا را بدزدید، بدان که این عصا معجزه‌ای است و از ویژگی‌های خاص خداوند به شمار می‌آید.
می نشاید با خدا شد در نبرد
بندگی آرید پیش آن دو مرد
هوش مصنوعی: انسان نباید در راه بندگی خدا با کسی جنگ کند، بلکه باید در مقابل دو مرد که در مقام عشق و وفاداری قرار دارند، تسلیم شود.
پس روان گشتند ایشان با رسول
سوی مصر از امر فرعون جهول
هوش مصنوعی: پس آن‌ها به دنبال پیامبر، به سمت مصر به راه افتادند تا از فرمان فرعون نادان پیروی کنند.
با گروهی بیشمار از ساحران
از پی استیزه با پیغمبران
هوش مصنوعی: گروهی بزرگ از جادوگران به دنبال مخالفت و چالش با پیامبران هستند.
چون به شهر اندر شدند از راه مصر
یافتند اکرامها از شاه مصر
هوش مصنوعی: وقتی به شهر وارد شدند از مسیر مصر، از طرف پادشاه مصر مورد احترام و اکرام قرار گرفتند.
گفت بدهم بر شما بس مال و گنج
گر مرا فارغ کنید از درد و رنج
هوش مصنوعی: گفت اگر دردی و رنجی از من برطرف کنید، من برای شما ثروت و دارایی فراوانی می‌دهم.
ساحری در شهر ما افکنده رخت
که نخواهد از من الاّ تاج و تخت
هوش مصنوعی: یک جادوگر در شهر ما آمده و تنها چیزی که از من می‌خواهد، قدرت و سلطنت است.
کرده بر ما روز روشن را چو شب
خلق را افکنده در اندوه و تب
هوش مصنوعی: شب را مانند روز روشن بر ما رسانده و مردم را در اندوه و ناراحتی غرق کرده است.
جز عصایی نیستشان در وقت خواست
هر چه دارند از فنون اندر عصاست
هوش مصنوعی: در زمان نیاز، تنها عصایی دارند و هر چه از مهارت‌ها و توانایی‌ها دارند، در همان عصا نهفته است.
چارة ایشان نمایید ار که نیک
مر شما باشید در ملکم شریک
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهید در کارهایتان موفق باشید و در سرزمینی شریک شوید، باید راه‌حلی برای مشکلات دیگران پیدا کنید.
پس بگفتند آن دو ساحر ما به سهل
چارة ایشان کنیم از مصر و اهل
هوش مصنوعی: پس آن دو نفر ساحر گفتند: ما می‌توانیم به راحتی آنها را از سرزمین مصر و مردمش نجات دهیم.
پس شدند ایشان به تفتیش و سراغ
از مقام خواب موسی در فراغ
هوش مصنوعی: پس آنها شروع به جستجو و پرس و جو در مورد مکان خواب موسی کردند و به دنبال او بودند.
تا در آن جایی که او در خواب بود
رفت تا دزدد عصا را او به زود
هوش مصنوعی: او به جایی رفت که او در خواب بود تا سریعاً عصا را بدزدد.
در زمان آمد عصا در اهتزاز
اژدها شد حمله ور گردید باز
هوش مصنوعی: زمانی که عصا به حرکت درآمد، اژدها به شدت حمله‌ور شد و دوباره به حالت هجومی درآمد.
شد هراسان گفت دارم از یقین
بر خدا ایمان و بر موسی و دین
هوش مصنوعی: او با ترس و اضطراب گفت که به خدا ایمان دارد و به موسی و دین او نیز اعتقاد دارد.
پس عصا بر جای خود گردید باز
وآن دو تن بردند بر موسی نماز
هوش مصنوعی: عصا به حالت طبیعی خود برگشت و آن دو نفر به موسی احترام گذاشتند و به او نماز گزارده و او را ستایش کردند.
توبه کردند از یقین بر دست او
پس شدند از مهر دل پابست او
هوش مصنوعی: آن‌ها از روی یقین به او توبه کردند و به محبت دلشان به او وابسته شدند.
گفت موسی دین خود پنهان کنید
هر چه را فرعون گوید آن کنید
هوش مصنوعی: موسی به قوم خود گفت دین و اعتقاداتتان را مخفی نگه دارید و هر چیزی که فرعون بگوید را انجام دهید.
نک روید اندر مقام خویشتن
دین خود پنهان کنید از مرد و زن
هوش مصنوعی: در موقعیت خود، دین و اعتقاداتتان را از دیگران، چه مرد و چه زن، پنهان نگه‌دارید.
حق به قرآن کرده شرح این بیان
که به فرعون آمدند آن ساحران
هوش مصنوعی: خداوند در قرآن توضیح داده است که سحرگرانی که به نزد فرعون رفتند، چه کسانی بودند و چه سخنانی گفتند.
اجر ما گفتند بس باشد فزون
غالب ار آییم اندر آزمون
هوش مصنوعی: می‌گویند که پاداش ما کافی است و اگر ما به چالش بیاییم، پیروز خواهیم شد.
گفت آری مر شما زین اختصاص
خود ز نزدیکان شویدم وز خواص
هوش مصنوعی: او می‌گوید که من به خاطر این ویژگی‌ام از نزدیکان و افراد خاص دور می‌شوم.
پس به روز ی خاص در صحراء شدند
مجتمع با خلق در یکجا شدند
هوش مصنوعی: در یک روز مشخص، مردم در بیابان گرد هم آمدند و در یکجا جمع شدند.
ساحران از بهر اظهار فنون
یک طرف بستند صف ز اعلی و دون
هوش مصنوعی: ساحران برای نشان دادن مهارت‌های خود، گروهی را به شکل منظم در دو طرف صف قرار دادند؛ یک طرف برتر و طرف دیگر پایین‌تر.
وآن همه بودند بیش از ده هزار
هم خلایق زاید از حد و شمار
هوش مصنوعی: در آن زمان، افرادی بسیار زیادی، بیشتر از ده هزار نفر، وجود داشتند که تعداد آنها از حد و شمار فراتر رفته بود.
یک طرف فرعون و قومش بالتمام
کرده از بهر تماشا ازدحام
هوش مصنوعی: یک طرف فرعون و قومش کاملاً آماده شده‌اند تا برای تماشا تجمع کنند.
موسی و هارون دو تن پشمینه پوش
هم ستاده یک طرف پر عقل و هوش
هوش مصنوعی: موسی و هارون، دو نفر که لباس‌هایی از پشم بر تن دارند، در یک سمت ایستاده‌اند. یکی از آنها بسیار عاقل و باهوش است.
بوده آن روز، اول نوروز و ماه
روز شنبه سال نو بی اشتباه
هوش مصنوعی: در آن روز، نوروز و روز اول ماه شنبه از سال نو بود و هیچ شک و تردیدی در آن نبود.
از ادب گفتند جادویان چُست
تو عصا اندا زی ای موسی نخست
هوش مصنوعی: به خاطر ادب و احترام، جادوگران به موسی گفتند که عصایت را زمین بگذار و کنار بگذار تا به سوی تو بیایند.
یا که ما سحری که داریم افکنیم
هر چه فرمایی بر آن طاعت کنیم
هوش مصنوعی: ما می‌توانیم هر کاری که بخواهی انجام دهیم، فقط کافی است که ما را بیدار کنی و به ما بگویی چه باید بکنیم.
گفت موسی از طریق شفق و جود
افکنید اول شما بهر نمود
هوش مصنوعی: موسی فرمود که ابتدا شما با لطف و generosity خود، راه را برای دیگران هموار کنید.
پس بیفکندند جادویان به کار
آن رسنها را که بُد بر شکل مار
هوش مصنوعی: سحره و جادوگران، آن ریسمان‌ها را که به شکل مار بودند، استفاده کردند.
ساخته بودند با چوب و رسن
شکلها مانند مار از مکر و فن
هوش مصنوعی: با استفاده از چوب و طناب، اشکالی شبیه به مار درست کرده بودند که نشان‌دهنده‌ی فریب و تزویر بود.
کرده بودی جوفش از سیماب پر
وآن فزونتر بُد ز بار سی شتر
هوش مصنوعی: تو درون او را از نقره پر کرده بودی و آنچه درونش بود، از باری که سی شتر حمل می‌کرد، بیشتر بود.
چونکه شد سیماب گرم از آفتاب
آمدند آن مارها در پیچ و تاب
هوش مصنوعی: زمانی که گرما از آفتاب بر سیماب تأثیر گذاشت، آن مارها به دور و اطراف پیچ و تاب خوردند.
یا به حیلت آن زمین را پیش از آن
گرم ز آتش کرده بودند آن چنان
هوش مصنوعی: آنقدر به طور زیرکانه کاری کرده بودند که زمین را قبل از آنکه آتش گرمش کند، به گرما درآورده بودند.
چون فکندند آن رسن ها را ز دوش
آمد آن سیماب ها در دم به جوش
هوش مصنوعی: وقتی که آن بندها را از دوش برداشتند، ناگهان آن مواد نادر به حرکت درآمدند.
مارها گشتند از هر سو روان
جادویی آمد به چشم مردمان
هوش مصنوعی: مارها از همه طرف در حال حرکت بودند و یک جادوگر به چشمان مردم آمد.
هر یکی زآنها بسان یک درخت
زآن خلایق را بترساندند سخت
هوش مصنوعی: هر یک از آن‌ها مانند درختی است که به شدت مردم را می‌ترساند.
گشته بودندی تو گو رهبت طلب
زآنکه آوردند سحری بس عجب
هوش مصنوعی: شما در جستجوی راهی بودید، زیرا سحر و جادو از هر چیزی عجیب‌تر و شگفت‌انگیزتر به نظر می‌رسید.
پس به موسی وحی کردیم آن زمان
که بیفکن مر عصا را بر نشان
هوش مصنوعی: در آن زمان که به موسی وحی کردیم، به او گفتیم که عصایش را به زمین بیندازد.
چون بیفکند اژدهای شد سیاه
تب گرفتی هر کسش کردی نگاه
هوش مصنوعی: وقتی اژدها که به شکل سیاهی است، بر زمین بیفتد، هر کسی که به آن نگاه کند، دچار تب و بیماری می‌شود.
سنگ را در زیر پا می کرد نرم
خورد سِحر ساحران را گرم گرم
هوش مصنوعی: سنگ که زیر پا می‌رود به آرامی خرد می‌شود، اما سحر ساحران به تدریج قوی‌تر می‌شود.
ز اشتر بختی فزون در شکل و تن
ده گز افزون بودش افزار دهن
هوش مصنوعی: او که از خوش شانسی خود بهره‌مند است، در ظاهر و قامت از دیگران برتر است و با توانایی‌هایش در گفتار نیز جلوه‌گری می‌کند.
مویها اندر تنش همچون سنان
چشمهایش تا به گردن خون فشان
هوش مصنوعی: در بدن او موهایی مانند نیزه دیده می‌شود و چشمانش تا گردن خون می‌ریزند.
تَلْقَفُ مَایَأفِکُونْ یعنی که او
بُرد یکسر جادوییها را فرو
هوش مصنوعی: او تمام جادوها و ترفندهای آن‌ها را بلعید و از بین برد.
خلق بنهادند رو اندر گریز
زیر پا مردند جمعی بی تمیز
هوش مصنوعی: مردم به طور نامحسوس در حال فرار هستند و عده‌ای بی‌خبر از شرایط، زیر پا رفتند و جان خود را از دست دادند.
در هزیمت رفت فرعون از سریر
گشت بی هُش هم گرفت او را زحیر
هوش مصنوعی: فرعون به هنگام شکست و فرار، به ناچار از تخت و مقام خود پایین آمد و در حالی که عقل و هوشیاری‌اش را از دست داده بود، گرفتار عذاب الهی شد.