گنجور

۱۱- آیات ۸۵ تا ۱۰۲

وَ إِلیٰ مَدْیَنَ أَخٰاهُمْ شُعَیْباً قٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ قَدْ جٰاءَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَوْفُوا اَلْکَیْلَ وَ اَلْمِیزٰانَ وَ لاٰ تَبْخَسُوا اَلنّٰاسَ أَشْیٰاءَهُمْ وَ لاٰ تُفْسِدُوا فِی اَلْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاٰحِهٰا ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۸۵) وَ لاٰ تَقْعُدُوا بِکُلِّ صِرٰاطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اَللّٰهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَهٰا عِوَجاً وَ اُذْکُرُوا إِذْ کُنْتُمْ قَلِیلاً فَکَثَّرَکُمْ وَ اُنْظُرُوا کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَةُ اَلْمُفْسِدِینَ (۸۶) وَ إِنْ کٰانَ طٰائِفَةٌ مِنْکُمْ آمَنُوا بِالَّذِی أُرْسِلْتُ بِهِ وَ طٰائِفَةٌ لَمْ یُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتّٰی یَحْکُمَ اَللّٰهُ بَیْنَنٰا وَ هُوَ خَیْرُ اَلْحٰاکِمِینَ (۸۷) قٰالَ اَلْمَلَأُ اَلَّذِینَ اِسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ یٰا شُعَیْبُ وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا مَعَکَ مِنْ قَرْیَتِنٰا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنٰا قٰالَ أَ وَ لَوْ کُنّٰا کٰارِهِینَ (۸۸) قَدِ اِفْتَرَیْنٰا عَلَی اَللّٰهِ کَذِباً إِنْ عُدْنٰا فِی مِلَّتِکُمْ بَعْدَ إِذْ نَجّٰانَا اَللّٰهُ مِنْهٰا وَ مٰا یَکُونُ لَنٰا أَنْ نَعُودَ فِیهٰا إِلاّٰ أَنْ یَشٰاءَ اَللّٰهُ رَبُّنٰا وَسِعَ رَبُّنٰا کُلَّ شَیْ‌ءٍ عِلْماً عَلَی اَللّٰهِ تَوَکَّلْنٰا رَبَّنَا اِفْتَحْ بَیْنَنٰا وَ بَیْنَ قَوْمِنٰا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَیْرُ اَلْفٰاتِحِینَ (۸۹) وَ قٰالَ اَلْمَلَأُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اِتَّبَعْتُمْ شُعَیْباً إِنَّکُمْ إِذاً لَخٰاسِرُونَ (۹۰) فَأَخَذَتْهُمُ اَلرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دٰارِهِمْ جٰاثِمِینَ (۹۱) اَلَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْباً کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فِیهَا اَلَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْباً کٰانُوا هُمُ اَلْخٰاسِرِینَ (۹۲) فَتَوَلّٰی عَنْهُمْ وَ قٰالَ یٰا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسٰالاٰتِ رَبِّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ فَکَیْفَ آسیٰ عَلیٰ قَوْمٍ کٰافِرِینَ (۹۳) وَ مٰا أَرْسَلْنٰا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلاّٰ أَخَذْنٰا أَهْلَهٰا بِالْبَأْسٰاءِ وَ اَلضَّرّٰاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ (۹۴) ثُمَّ بَدَّلْنٰا مَکٰانَ اَلسَّیِّئَةِ اَلْحَسَنَةَ حَتّٰی عَفَوْا وَ قٰالُوا قَدْ مَسَّ آبٰاءَنَا اَلضَّرّٰاءُ وَ اَلسَّرّٰاءُ فَأَخَذْنٰاهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لاٰ یَشْعُرُونَ (۹۵) وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ اَلْقُریٰ آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا لَفَتَحْنٰا عَلَیْهِمْ بَرَکٰاتٍ مِنَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ وَ لٰکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنٰاهُمْ بِمٰا کٰانُوا یَکْسِبُونَ (۹۶) أَ فَأَمِنَ أَهْلُ اَلْقُریٰ أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنٰا بَیٰاتاً وَ هُمْ نٰائِمُونَ (۹۷) أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ اَلْقُریٰ أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنٰا ضُحًی وَ هُمْ یَلْعَبُونَ (۹۸) أَ فَأَمِنُوا مَکْرَ اَللّٰهِ فَلاٰ یَأْمَنُ مَکْرَ اَللّٰهِ إِلاَّ اَلْقَوْمُ اَلْخٰاسِرُونَ (۹۹) أَ وَ لَمْ یَهْدِ لِلَّذِینَ یَرِثُونَ اَلْأَرْضَ مِنْ‌ بَعْدِ أَهْلِهٰا أَنْ لَوْ نَشٰاءُ أَصَبْنٰاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ نَطْبَعُ عَلیٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاٰ یَسْمَعُونَ (۱۰۰) تِلْکَ اَلْقُریٰ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبٰائِهٰا وَ لَقَدْ جٰاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنٰاتِ فَمٰا کٰانُوا لِیُؤْمِنُوا بِمٰا کَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ کَذٰلِکَ یَطْبَعُ اَللّٰهُ عَلیٰ قُلُوبِ اَلْکٰافِرِینَ (۱۰۱) وَ مٰا وَجَدْنٰا لِأَکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَ إِنْ وَجَدْنٰا أَکْثَرَهُمْ لَفٰاسِقِینَ (۱۰۲)

و فرستادیم به مدین برادرانشان را شعیب گفت ای قوم من بپرستید خدا را نیست مر شما را هیچ خدایی جز او بتحقیق آمد شما را بینه از پروردگارتان پس تمام کنید پیمانه و ترازو را و کم مکنید از مردم چیزهای ایشان را و فساد مکنید در زمین بعد از اصلاحش آن بهتر است مر شما را اگر هستید گروندگان (۸۵) و منشینید بهر راهی که بیم دهید و باز دارید از راه خدا کسی را که گروید بآن و خواهید او را کژ و یاد کنید هنگامی را که بودید اندک پس بسیار کرد شما را و بنگرید چگونه بود انجام فسادکنندگان (۸۶) و اگر باشد طایفه از شما گرویده باشد بآنچه فرستاده شدم بآن و طایفه نگردیده باشند پس صبر کنید تا حکم کند خدا میان ما و اوست بهترین حکم‌کنندگان (۸۷) گفتند آن جمعی که سرکشی کردند از قومش هر آینه بیرون کنیم ترا البته ای شعیب و آنان که گرویدند با تو از قریه ما یا آنکه باز می‌گردید بکیش ما گفت آیا اگر چه باشیم کراهت‌دارندگان (۸۸) بتحقیق بسته باشیم بر خدا دروغ را اگر باز گردیم در کیش شما پس از آنکه رهانید ما را خدا از آن و نسزد ما را که باز گردیم در آن مگر آنکه بخواهد خدا، پروردگار ما همه چیز را از روی علم، بر خدا توکل کردیم ما، پروردگار ما حکم کن میانه ما و میانه قوم ما بحق و تویی بهترین حکم‌کنندگان (۸۹) و گفتند آن جمعی که کافر بودند از قومش اگر پیروی کردید شعیب را بدرستی که شما آن‌گاه هر آینه زیانکارانید (۹۰) پس گرفتشان زلزله مهیب پس گشتند در سر ایشان فرو مردگان (۹۱) آنان که تکذیب کردند شعیب را گوئیا نبودند در آن، آنان که تکذیب کردند شعیب را بودند ایشان زیانکاران (۹۲) پس رو گردانید از ایشان و گفت ای قوم من بحقیقت رسانیدم شما را پیغامهای پروردگارم و پند دادم شما را پس چگونه اندوه خودم بر گروه کافران (۹۳) و نفرستادیم در قریه هیچ پیغمبری مگر که گرفتیم اهل آن را بسختی و رنجوری باشد که ایشان تضرع کنند (۹۴) پس تبدیل کردیم بجای بدی خوبی را تا بسیار شدند و گفتند بحقیقت مس کردید پدران ما را نجوری و راحت پس گرفتیم ایشان را ناگاه و ایشان نمی‌دانستند (۹۵) و اگر آنکه اهل قریه‌ها گرویده بودند و پرهیز کرده بودند هر آینه گشاده بودیم بر ایشان برکتها از آسمان و زمین و لیکن تکذیب کردند پس گرفتیم ایشان را بآنچه بودند کسب می‌کردند (۹۶) آیا پس ایمن شدند اهل آن قریه‌ها که آید ایشان را عذاب ما شب هنگام و آنها باشند خفتگان (۹۷) آیا ایمن شدند اهل آن قریه‌ها که آید ایشان را عذاب ما چاشتگاه و ایشان بازی می‌کنند (۹۸) آیا پس ایمن شدند از مکر خدا پس ایمن نمی‌شوند از مکر خدا مگر گروه زیانکاران (۹۹) آیا راه ننمود مر آنها را به میراث می‌بردند زمین را از اهلش که اگر می‌خواستیم می‌گرفتیمشان بگناهانشان و مهر می‌زدیم بر دلهاشان پس ایشان نمی‌شنیدند (۱۰۰) این قریه‌ها است می‌خوانیم بر تو از خبرهاشان بتحقیق آمد ایشان را رسولانشان بمعجزات پس نبودند که بگروند بآنچه تکذیب کرده بودند از پیش همچنین مهر می‌زند خدا بر دلهای کافران (۱۰۱) و نیافتیم برای بیشترین ایشان هیچ عهدی و اگر چه یافتیم بیشتر ایشان را هر آینه نافرمانان (۱۰۲)

« در بیان ذکر قوم شعیب علیه السلام »

هم سوی مدین فرستادیم باز
آن برادرشان شعیب دلنواز
بود او هم ز آل مدین در نسب
حق تعالی گفت أخَاهُم زین سبب
گفت یَا قَومَ اعبُدُواْ اللَه، فَاتَّقُواْ
نیست معبودی شما را خود جز او
هم شما را معجزی بس آشکار
آمد اندر امر از پروردگار
گرچه از بهر شعیب اندر کلام
ذکر معجز حق نفرموده به نام
لیک شاید معجزش بود آن عصا
که به موسی داد و می شد اژدها
کیل و میزان را نکو سازید و راست
کم نیارید از حقوق خلق و کاست
در زمین باشید عاری از فساد
بعد اصلاحش که حق کرد از وداد
این شما را بهتر است ار مؤمنید
بر خدا و روز دیگر موقنید
هم نه بنشینید چون دزدان به راه
تا کنید اکراه مردم را به گاه
راه مردم را نبندید از عبور
مالشان ره نیست گیرید ار به زور
هم ندارید از ره حق بازشان
نه شوید از بَددلی غمّازشان
می نشستند آن جماعت در طریق
تا که حقّ راه گیرند از فریق
یا که مردم را به عیب و سرزنش
باز دارند از شعیب حق منش
در طریق حق مجویید اعوجاج
تا نمانده نفس معلول از علاج
منّتش آرید یاد از هر قبیل
چون شما بودید نادار و قلیل
پس شما را کرد افزون در عدد
هم فزونی داد در مال و ولد
بنگرید از مفسدین در اعتبار
تا چسان بودستشان پایان کار
فرقه ای از اهل مدین بر شعیب
داشتند ایمان بی انکار و عیب
فرقه ای هم بوده اند از کافران
داشتند انکارش از حکم و بیان
گفت زآن رو گر گروهی از شما
بگرویدند از ره نور و هدا
بر هر آنچه از موهبت داده شدم
هم بر آن از حق فرستاده شدم
هم گروهی ز اهل انکار و عناد
که نیاوردند ایمان از فساد
مؤمنان را صب ر پس بایست هم
تا که گردد حق میان ما حَکَم
اوست بی شک بهترین حاکمان
مؤمنان و کافران را در میان
قوم گفتند از بزرگان آنکه بود
ما برون از قریه ات سازیم زود
مر تو را با مؤمنان سازیم دور
وین نشان سرکشی بود و غرور
عود اندر ملت خود یا کنید
که بر آن بودید در عین امید
از ره انکار گفت آیا که ما
کارهیم از ملت خام شما
عود چون بر شیء مکروه آوریم
خاصه کاندر دین حق نیک اختریم
کرده باشیم افتراء بر حق ز آز
گر به دین افتراء گردیم باز
ره نباشد تا که برگردیم ما
سوی آن ملت مگر خواهد خدا
أن یَشَآءَ رَبنَا اندر مقال
باشد آن موکول بر امر محال
حق نخواهد یعنی امری را که آن
نیست بر وفق مشیّت در عیان
بر هر آن چیزی رسیده است از قرار
بر طریق علم خود پروردگار
ما توکل بر خدا کردیم و بس
هیچمان نبود تمنّایی به کس
رَبنَا افتَح بین ما و قوم ما
حکم کن یعنی به عدل و استوا
چون تو بهتر فاتحی و حاکمی
در حکومت کاشفی و عالمی
گفت ز اشراف قبیله زآن کسان
که به حق بودند کافر بالعیان
پیروی گر خود نمایید از شعیب
پس شما باشید در خسران و عیب
پس گرفت آن بی هشان را زلزله
جملگی مردند در آن هایله
صبح اندر خانه های خود تمام
مرده بودند از خو اص و از عوام
آنکه میکردند تکذیب شعیب
بودشان سرها فرو پیچان به جیب
گوییا هرگز نبودند اندر آن
مر جسدها اوفتاده بی ز جان
گشت آن تکذیبشان خزی و بدی
دادشان ره بر زیان سرمدی
چون شعیب احوال قوم آن گونه دید
روی گردانید و شد حزنش مزید
از تأسف گفت کای قوم ظلام
من رساندم بر شما از حق پیام
بس نصیحت کردم از شفق و وداد
زآن نشد حاصل شما را جز عناد
پس چرا اندُه خورم بر کافرین
وآن چنان سنگین دلان بییقین
نی فرستادیم ما پیغمبری
در ده و شهری به وجه بهتری
جز که بگرفتیم اهلش را تمام
ما به بَأسَآء و به ضَّرَّآء از مقام
در تضرّع شاید آیند آن رمه
آن نبی را بگروند ایشان همه
تا از ایشان دفع گردد آن بلا
رو کنند از ظلم و عدوان بر خدا
چون نشد تنبیه ایشان را سبب
آن بلاء و محنت و رنج و تعب
پس بَدل کردیم بر جای بلا
صحت و نعمت، نکویی برملا
تا فزون گشتند اندر مال و حال
وآن هم ایشان را سبب شد بر ضلال
حاصل آنکه بر بد و نیک جهان
امتحان کردیم ایشان را عیان
میبگفتند این بد و نیک از قرار
لازمۀ کون است و طبع روزگار
هم رسید آباء ما را در جهان
سختی و شادی ز ادوار زمان
گه فراخی، گاه قحطی بوده است
آن یک اندر رنج و آن آسوده است
باعثش نه کفر و نه ایمان بود
رنج و راحت هست تا دوران بود
پس گرفتیم آن گُره را ناگهان
شاعر ایشان می نبودندی از آن
گر که اهل مکه یا اهل قری
بگرویدندی به خلاّق الوری
هم شدندی عابد و پرهیزکار
وز رسول حق نگشتی بر کنار
ما بر ایشان می گشادیم این یقین
باب برکات از سماوات و زمین
می نمودیم ارض را یعنی فراخ
با وفور نعمت اندر شهر و کاخ
لیک چون کردند تکذیب رسل
سد شد آن ابواب و ماندند از سبل
پس گرفتیم آن کسان را بر عذاب
زآنچه می کردند ایشان اکتساب
پس شدند آیا که ایمن مکیان
از عذاب ما که آید ناگهان
در بیات اعنی که شب بردن به روز
یا که در بیتوته زآن تشویش و سوز
وآنگهی باشند تا ایشان به خواب
آید ایشان را شبیخون عذاب
یا شدند ایمن که آید چاشتگاه
بأس ما و ایشان به لعب اندر به راه
حاصل آنکه بعد تکذیب رسل
چاره نبود از عذاب جزء و کل
یا که گردد روز نازل یا که شب
تا چه باشد اندر آن فرمان رب
ایمن از مکر خدا آیا شدند
که به تکذیب نبیّین آمدند
پس نباشند ایمن از مکر خدا
جز گروه خاسران و اهل خطا
راه میننمود آیا از یقین
بر کسی که گشت میراثش زمین
یعنی آنانکه در آن ساکن شدند
بعد اهلش که در اهلاک آمدند
کرده ضبط خانه و اوقاتشان
می خورند اموال و متروکاتشان
میرسانیم ار که خواهیم از عیان
هم بر ایشان ما جزای ذنبشان
منکشف یعنی به کفار قریش
حق نکرد آیا به هر اندوه و عیش
که به جای آن امم بنشسته اند
دل به مال و ملک ایشان بسته اند
آنکه بر ایشان رسانیم از زمان
خود رساندیم آنچه بر پیشین یان
مُهر بنهادیمشان بر قلب و بند
پس ز روی فهم، ایشان نشنوند
آن قری را خوانده ایم اندر خبر
بر تو ما احوال اهلش سر به سر
آمد ایشان را ز حق پیغمبران
چون شعیب و هود و صالح بالعیان
پس نبودند آنکه ایمان آورند
بر نبیّین بعد آن آیات و پند
آنچه را تکذیب می کردند پیش
مستمر بودن بر انکار خویش
حق تعالی مُهر بنهد همچنان
بر قلوب این قریشی کافران
اکثری زآن قوم را نایافتیم
از وفای عهد زآن رو تافتیم
یعنی آن عهدی که در وقت بلا
می نمودند از مخافت با خدا
یافتیم اندر خفا ء و در علن
اکثری زآن فرقه را پیمان شکن
۱۰- آیات ۸۰ تا ۸۴: وَ لُوطاً إِذْ قٰالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ اَلْفٰاحِشَةَ مٰا سَبَقَکُمْ بِهٰا مِنْ أَحَدٍ مِنَ اَلْعٰالَمِینَ (۸۰) إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ‌ اَلرِّجٰالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ اَلنِّسٰاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ (۸۱) وَ مٰا کٰانَ جَوٰابَ قَوْمِهِ إِلاّٰ أَنْ قٰالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُنٰاسٌ یَتَطَهَّرُونَ (۸۲) فَأَنْجَیْنٰاهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ اِمْرَأَتَهُ کٰانَتْ مِنَ اَلْغٰابِرِینَ (۸۳) وَ أَمْطَرْنٰا عَلَیْهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَةُ اَلْمُجْرِمِینَ (۸۴)۱۲- آیات ۱۰۳ تا ۱۱۸: ثُمَّ بَعَثْنٰا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسیٰ بِآیٰاتِنٰا إِلیٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ فَظَلَمُوا بِهٰا فَانْظُرْ کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَةُ اَلْمُفْسِدِینَ (۱۰۳) وَ قٰالَ مُوسیٰ یٰا فِرْعَوْنُ إِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ (۱۰۴) حَقِیقٌ عَلیٰ أَنْ لاٰ أَقُولَ عَلَی اَللّٰهِ إِلاَّ اَلْحَقَّ قَدْ جِئْتُکُمْ بِبَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرٰائِیلَ (۱۰۵) قٰالَ إِنْ کُنْتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِهٰا إِنْ کُنْتَ مِنَ اَلصّٰادِقِینَ (۱۰۶) فَأَلْقیٰ عَصٰاهُ فَإِذٰا هِیَ ثُعْبٰانٌ مُبِینٌ (۱۰۷) وَ نَزَعَ یَدَهُ فَإِذٰا هِیَ بَیْضٰاءُ لِلنّٰاظِرِینَ (۱۰۸) قٰالَ اَلْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هٰذٰا لَسٰاحِرٌ عَلِیمٌ (۱۰۹) یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ فَمٰا ذٰا تَأْمُرُونَ (۱۱۰) قٰالُوا أَرْجِهْ وَ أَخٰاهُ وَ أَرْسِلْ فِی اَلْمَدٰائِنِ حٰاشِرِینَ (۱۱۱) یَأْتُوکَ بِکُلِّ سٰاحِرٍ عَلِیمٍ (۱۱۲) وَ جٰاءَ اَلسَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قٰالُوا إِنَّ لَنٰا لَأَجْراً إِنْ کُنّٰا نَحْنُ اَلْغٰالِبِینَ (۱۱۳) قٰالَ نَعَمْ وَ إِنَّکُمْ لَمِنَ اَلْمُقَرَّبِینَ (۱۱۴) قٰالُوا یٰا مُوسیٰ إِمّٰا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمّٰا أَنْ نَکُونَ‌ نَحْنُ اَلْمُلْقِینَ (۱۱۵) قٰالَ أَلْقُوا فَلَمّٰا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ اَلنّٰاسِ وَ اِسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جٰاؤُ بِسِحْرٍ عَظِیمٍ (۱۱۶) وَ أَوْحَیْنٰا إِلیٰ مُوسیٰ أَنْ أَلْقِ عَصٰاکَ فَإِذٰا هِیَ تَلْقَفُ مٰا یَأْفِکُونَ (۱۱۷) فَوَقَعَ اَلْحَقُّ وَ بَطَلَ مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ (۱۱۸)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ إِلیٰ مَدْیَنَ أَخٰاهُمْ شُعَیْباً قٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ قَدْ جٰاءَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَوْفُوا اَلْکَیْلَ وَ اَلْمِیزٰانَ وَ لاٰ تَبْخَسُوا اَلنّٰاسَ أَشْیٰاءَهُمْ وَ لاٰ تُفْسِدُوا فِی اَلْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاٰحِهٰا ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۸۵) وَ لاٰ تَقْعُدُوا بِکُلِّ صِرٰاطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اَللّٰهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَهٰا عِوَجاً وَ اُذْکُرُوا إِذْ کُنْتُمْ قَلِیلاً فَکَثَّرَکُمْ وَ اُنْظُرُوا کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَةُ اَلْمُفْسِدِینَ (۸۶) وَ إِنْ کٰانَ طٰائِفَةٌ مِنْکُمْ آمَنُوا بِالَّذِی أُرْسِلْتُ بِهِ وَ طٰائِفَةٌ لَمْ یُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتّٰی یَحْکُمَ اَللّٰهُ بَیْنَنٰا وَ هُوَ خَیْرُ اَلْحٰاکِمِینَ (۸۷) قٰالَ اَلْمَلَأُ اَلَّذِینَ اِسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ یٰا شُعَیْبُ وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا مَعَکَ مِنْ قَرْیَتِنٰا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنٰا قٰالَ أَ وَ لَوْ کُنّٰا کٰارِهِینَ (۸۸) قَدِ اِفْتَرَیْنٰا عَلَی اَللّٰهِ کَذِباً إِنْ عُدْنٰا فِی مِلَّتِکُمْ بَعْدَ إِذْ نَجّٰانَا اَللّٰهُ مِنْهٰا وَ مٰا یَکُونُ لَنٰا أَنْ نَعُودَ فِیهٰا إِلاّٰ أَنْ یَشٰاءَ اَللّٰهُ رَبُّنٰا وَسِعَ رَبُّنٰا کُلَّ شَیْ‌ءٍ عِلْماً عَلَی اَللّٰهِ تَوَکَّلْنٰا رَبَّنَا اِفْتَحْ بَیْنَنٰا وَ بَیْنَ قَوْمِنٰا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَیْرُ اَلْفٰاتِحِینَ (۸۹) وَ قٰالَ اَلْمَلَأُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اِتَّبَعْتُمْ شُعَیْباً إِنَّکُمْ إِذاً لَخٰاسِرُونَ (۹۰) فَأَخَذَتْهُمُ اَلرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دٰارِهِمْ جٰاثِمِینَ (۹۱) اَلَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْباً کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فِیهَا اَلَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْباً کٰانُوا هُمُ اَلْخٰاسِرِینَ (۹۲) فَتَوَلّٰی عَنْهُمْ وَ قٰالَ یٰا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسٰالاٰتِ رَبِّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ فَکَیْفَ آسیٰ عَلیٰ قَوْمٍ کٰافِرِینَ (۹۳) وَ مٰا أَرْسَلْنٰا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلاّٰ أَخَذْنٰا أَهْلَهٰا بِالْبَأْسٰاءِ وَ اَلضَّرّٰاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ (۹۴) ثُمَّ بَدَّلْنٰا مَکٰانَ اَلسَّیِّئَةِ اَلْحَسَنَةَ حَتّٰی عَفَوْا وَ قٰالُوا قَدْ مَسَّ آبٰاءَنَا اَلضَّرّٰاءُ وَ اَلسَّرّٰاءُ فَأَخَذْنٰاهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لاٰ یَشْعُرُونَ (۹۵) وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ اَلْقُریٰ آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا لَفَتَحْنٰا عَلَیْهِمْ بَرَکٰاتٍ مِنَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ وَ لٰکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنٰاهُمْ بِمٰا کٰانُوا یَکْسِبُونَ (۹۶) أَ فَأَمِنَ أَهْلُ اَلْقُریٰ أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنٰا بَیٰاتاً وَ هُمْ نٰائِمُونَ (۹۷) أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ اَلْقُریٰ أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنٰا ضُحًی وَ هُمْ یَلْعَبُونَ (۹۸) أَ فَأَمِنُوا مَکْرَ اَللّٰهِ فَلاٰ یَأْمَنُ مَکْرَ اَللّٰهِ إِلاَّ اَلْقَوْمُ اَلْخٰاسِرُونَ (۹۹) أَ وَ لَمْ یَهْدِ لِلَّذِینَ یَرِثُونَ اَلْأَرْضَ مِنْ‌ بَعْدِ أَهْلِهٰا أَنْ لَوْ نَشٰاءُ أَصَبْنٰاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ نَطْبَعُ عَلیٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاٰ یَسْمَعُونَ (۱۰۰) تِلْکَ اَلْقُریٰ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبٰائِهٰا وَ لَقَدْ جٰاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنٰاتِ فَمٰا کٰانُوا لِیُؤْمِنُوا بِمٰا کَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ کَذٰلِکَ یَطْبَعُ اَللّٰهُ عَلیٰ قُلُوبِ اَلْکٰافِرِینَ (۱۰۱) وَ مٰا وَجَدْنٰا لِأَکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَ إِنْ وَجَدْنٰا أَکْثَرَهُمْ لَفٰاسِقِینَ (۱۰۲)
هوش مصنوعی: شعیب، برادر قوم مدین، به مردمش گفت: «ای قوم! تنها خدا را بپرستید و غیر از او هیچ معبودی برای شما نیست. نشانه‌ای از سوی پروردگارتان برای شما آمده است. پیمانه و وزن را به طور کامل ادا کنید و حق مردم را ادا کنید و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید. این برای شما بهتر است اگر ایمان دارید. و در هر گذرگاهی نایستید و مردم را از راه خدا باز ندارید، کسانی که به او ایمان آورده‌اند. و به خاطر بیاورید زمانی را که شما کم بودید و خدا شما را زیاد کرد و ببینید سرنوشت مفسدان چگونه بود. و اگر گروهی از شما به آنچه من با آن فرستاده شده‌ام ایمان آورده‌اند و گروهی دیگر ایمان نیاورده‌اند، صبر کنید تا خداوند بین ما قضاوت کند که او بهترین قاضیان است.» سپس عده‌ای از بزرگ‌ترهای قومش که متکبر بودند، به او گفتند: «ما تو را و کسانی را که با تو ایمان آورده‌اند، از شهرمان خارج خواهیم کرد یا شما باید به دین ما برگردید.» شعیب پاسخ داد: «آیا ما باید با وجود اینکه به آن تنفر داریم، به دین شما برگردیم؟» او گفت: «اگر به دین شما برگردیم، دروغی بر خدا گفته‌ایم. زیرا بعد از اینکه خدا ما را از آن نجات داد، چگونه می‌توانیم دوباره به آن برگردیم مگر اینکه خدا بخواهد. پروردگار ما علمش به همه چیز گسترده است. بر تو توکل کردیم. پروردگارا، بین ما و قوممان به حق حکم کن و تو بهترین حکمرانانی.» آنان که کافر بودند گفتند: «اگر شعیب را دنبال کنید، در آن صورت حتماً زیان‌کارید.» سپس زلزله‌ای آنان را فراگرفت و آنان در خانه‌هایشان به حال مرگ افتادند. کسانی که شعیب را دروغگو دانستند، گویی هرگز در آنجا زندگی نکردند و همچنین کسانی که او را دروغگو دانستند، خود زیان‌کار بودند. او از آنان دور شد و گفت: «ای قوم! من پیغام‌های پروردگارم را به شما رساندم و برای شما نصیحت کردم، حال چگونه بر قومی بی‌ایمان گریه کنم؟» و ما در هیچ قریه‌ای پیامبری نفرستادیم، جز اینکه اهل آن را به درد و رنج مبتلا کردیم تا شاید تسلیم خدا شوند. سپس ما به جای بدی، خوبی برایشان قرار دادیم تا اینکه عفو کردند و گفتند: «آبای ما نیز به رنج و خوشحالی مبتلا شده‌اند.» در حالی که ناگهان آن‌ها را گرفتیم و خودشان هم نمی‌دانستند. اگر اهل آن قریه ایمان آورده و تقوا پیشه می‌کردند، به آن‌ها برکات از آسمان و زمین می‌دادیم، اما چون دروغ گفتند، آن‌ها را به خاطر کارهایی که انجام می‌دادند، گرفتیم. آیا اهل آن قریه از آمدن عذاب ما در شب در حالی که خوابیده‌اند، ایمن هستند؟ آیا آن‌ها از آمدن عذاب ما در روز در حالی که سرگرم بازی هستند، ایمن هستند؟ آیا به مکر خداوند ایمن شده‌اند؟ جز قوم زیان‌کار کسی مکر خدا را ایمن نمی‌داند. آیا کسانی که بعد از اهل آن زمین وارث آن می‌شوند، نمی‌دانند که اگر بخواهیم، به خاطر گناهانشان به آن‌ها عذاب می‌کنیم و بر قلب‌هایشان مهر می‌زنیم که نشنوند؟ این همان قریه‌ها هستند که داستان‌های آن‌ها را برای تو نقل می‌کنیم و به حقیقت پیامبران‌شان با نشانه‌ها به آنان رسیدند، اما آن‌ها هرگز به آنچه که قبلاً دروغ گفته بودند، ایمان نیاورند، اینگونه خداوند بر دل‌های کافران مهر می‌زند. و ما برای اکثر آن‌ها هیچ پیمانی نیافتیم و اگر پیمانی هم یافتیم، اکثراً فاسق بودند.
و فرستادیم به مدین برادرانشان را شعیب گفت ای قوم من بپرستید خدا را نیست مر شما را هیچ خدایی جز او بتحقیق آمد شما را بینه از پروردگارتان پس تمام کنید پیمانه و ترازو را و کم مکنید از مردم چیزهای ایشان را و فساد مکنید در زمین بعد از اصلاحش آن بهتر است مر شما را اگر هستید گروندگان (۸۵) و منشینید بهر راهی که بیم دهید و باز دارید از راه خدا کسی را که گروید بآن و خواهید او را کژ و یاد کنید هنگامی را که بودید اندک پس بسیار کرد شما را و بنگرید چگونه بود انجام فسادکنندگان (۸۶) و اگر باشد طایفه از شما گرویده باشد بآنچه فرستاده شدم بآن و طایفه نگردیده باشند پس صبر کنید تا حکم کند خدا میان ما و اوست بهترین حکم‌کنندگان (۸۷) گفتند آن جمعی که سرکشی کردند از قومش هر آینه بیرون کنیم ترا البته ای شعیب و آنان که گرویدند با تو از قریه ما یا آنکه باز می‌گردید بکیش ما گفت آیا اگر چه باشیم کراهت‌دارندگان (۸۸) بتحقیق بسته باشیم بر خدا دروغ را اگر باز گردیم در کیش شما پس از آنکه رهانید ما را خدا از آن و نسزد ما را که باز گردیم در آن مگر آنکه بخواهد خدا، پروردگار ما همه چیز را از روی علم، بر خدا توکل کردیم ما، پروردگار ما حکم کن میانه ما و میانه قوم ما بحق و تویی بهترین حکم‌کنندگان (۸۹) و گفتند آن جمعی که کافر بودند از قومش اگر پیروی کردید شعیب را بدرستی که شما آن‌گاه هر آینه زیانکارانید (۹۰) پس گرفتشان زلزله مهیب پس گشتند در سر ایشان فرو مردگان (۹۱) آنان که تکذیب کردند شعیب را گوئیا نبودند در آن، آنان که تکذیب کردند شعیب را بودند ایشان زیانکاران (۹۲) پس رو گردانید از ایشان و گفت ای قوم من بحقیقت رسانیدم شما را پیغامهای پروردگارم و پند دادم شما را پس چگونه اندوه خودم بر گروه کافران (۹۳) و نفرستادیم در قریه هیچ پیغمبری مگر که گرفتیم اهل آن را بسختی و رنجوری باشد که ایشان تضرع کنند (۹۴) پس تبدیل کردیم بجای بدی خوبی را تا بسیار شدند و گفتند بحقیقت مس کردید پدران ما را نجوری و راحت پس گرفتیم ایشان را ناگاه و ایشان نمی‌دانستند (۹۵) و اگر آنکه اهل قریه‌ها گرویده بودند و پرهیز کرده بودند هر آینه گشاده بودیم بر ایشان برکتها از آسمان و زمین و لیکن تکذیب کردند پس گرفتیم ایشان را بآنچه بودند کسب می‌کردند (۹۶) آیا پس ایمن شدند اهل آن قریه‌ها که آید ایشان را عذاب ما شب هنگام و آنها باشند خفتگان (۹۷) آیا ایمن شدند اهل آن قریه‌ها که آید ایشان را عذاب ما چاشتگاه و ایشان بازی می‌کنند (۹۸) آیا پس ایمن شدند از مکر خدا پس ایمن نمی‌شوند از مکر خدا مگر گروه زیانکاران (۹۹) آیا راه ننمود مر آنها را به میراث می‌بردند زمین را از اهلش که اگر می‌خواستیم می‌گرفتیمشان بگناهانشان و مهر می‌زدیم بر دلهاشان پس ایشان نمی‌شنیدند (۱۰۰) این قریه‌ها است می‌خوانیم بر تو از خبرهاشان بتحقیق آمد ایشان را رسولانشان بمعجزات پس نبودند که بگروند بآنچه تکذیب کرده بودند از پیش همچنین مهر می‌زند خدا بر دلهای کافران (۱۰۱) و نیافتیم برای بیشترین ایشان هیچ عهدی و اگر چه یافتیم بیشتر ایشان را هر آینه نافرمانان (۱۰۲)
هوش مصنوعی: ما برادران شعیب را به مدین فرستادیم و او به قوم خود گفت: «ای مردم، خدای یکتا را پرستش کنید؛ غیر از او خدایی برای شما نیست. نشانه‌هایی واضح از پروردگارتان برای شما آمده است. پیمانه و ترازو را به طور کامل پر کنید و چیزی از مردم کم نکنید. در زمین، بعد از اصلاح آن فساد نکنید که این برای شما بهتر است اگر ایمان دارید. در راهی که به خدا می‌انجامد مردم را به انحراف نکشانید و کسی که ایمان آورده را از راه خدا دور نکنید. به یاد بیاورید که چقدر کم بودید و خدا شما را بسیار کرد. به عاقبت فسادکنندگان بنگرید. اگر گروهی از شما به آنچه من فرستاده‌ام ایمان آورده باشند و گروهی دیگر ایمان نیاورده باشند، صبر کنید تا خدا میان ما قضاوت کند؛ او بهترین قاضیان است. آنهایی که کافر بودند گفتند: «ما حتماً تو و پیروانت را از این قبیله بیرون خواهیم کرد یا اینکه باید به دین ما برگردید. آیا ما باید به دین شما که از آن بیزاریم برگردیم؟» ما به خدا دروغ نمی‌بندیم و اگر برگشتیم به دین شما بعد از اینکه خدا ما را نجات داد، این کار ناپسندی خواهد بود؛ مگر اینکه خدا بخواهد. ما به پروردگارمان توکل می‌کنیم. ای پروردگار ما، میان ما و قوم‌مان به حق حکم کن، تو بهترین قاضیان هستی. آن جمعیت کافر گفتند: «اگر به شعیب پیروی کنید، به راستی شما زیانکاران خواهید بود.» پس زمین‌لرزه‌ای سخت آنها را گرفت و به کام مرگ رفتند. کسانی که شعیب را تکذیب کردند، گویا هرگز در آنجا وجود نداشتند؛ آنها همانا زیانکاران بودند. شعیب از آنها روی گرداند و گفت: «ای قوم من، من پیام‌های پروردگارم را به شما رساندم و شما را نصیحت کردم. پس چطور به خاطر کافران اندوهگین باشم؟ ما هیچ پیامبری را در قبیله‌ای نفرستادیم مگر اینکه آنان را به سختی و رنج آزمودیم تا تضرع کنند. سپس بدی را به خوبی تبدیل کردیم تا زیاد شدند و گفتند: «به راستی ما عذاب شده‌ایم!» ناگاه آنها را گرفتیم و آنها متوجه نبودند. اگر مردم آن قبیله‌ها ایمان می‌آوردند و از گناه دوری می‌کردند، به یقین برکات آسمان و زمین را به آنها عطا می‌کردیم؛ اما آنها تکذیب کردند و به آنچه انجام داده بودند گرفتار شدند. آیا اهل آن قبیله‌ها در امان بودند تا اینکه عذاب ما به سراغشان بیاید در حالی که خواب بودند؟ آیا اهل آن قبیله‌ها در امان بودند تا اینکه عذاب ما در حالی که مشغول بازی بودند به سراغشان بیاید؟ آیا از مکر خدا در امان هستند؟ تنها گروه زیانکاران از مکر خدا در امان نیستند. آیا راهی را برای میراث‌بری از زمین اهل آن کشور به آنها نشان ندادیم؟ اگر می‌خواستیم، آنها را به خاطر گناهانشان مجازات می‌کردیم و بر دل‌هایشان مهر می‌زدیم تا نمی‌شنیدند. این قبیله‌ها هستند که ما خبرهای آن‌ها را برای تو بیان می‌کنیم، رسولانشان با معجزات آمدند، اما آنها ایمان نیاوردند، همان‌طور که خدا بر دل‌های کافران مهر می‌زند. ما برای اکثر آنها هیچ عهدی نیافتیم، اگرچه برای برخی از آنها عهدی یافتیم، آنها همواره نافرمان بودند.
« در بیان ذکر قوم شعیب علیه السلام »
هوش مصنوعی: در مورد قوم شعیب علیه السلام صحبت می‌شود.
هم سوی مدین فرستادیم باز
آن برادرشان شعیب دلنواز
هوش مصنوعی: ما برادرشان شعیب را که دلنواز بود، به سوی مدین فرستادیم.
بود او هم ز آل مدین در نسب
حق تعالی گفت أخَاهُم زین سبب
هوش مصنوعی: او نیز از نسل آل مدین بود و از این جهت حق تعالی او را برادر آنها نامید.
گفت یَا قَومَ اعبُدُواْ اللَه، فَاتَّقُواْ
نیست معبودی شما را خود جز او
هوش مصنوعی: ای قوم، خدا را بپرستید و از او بترسید، جز او معبودی برای شما نیست.
هم شما را معجزی بس آشکار
آمد اندر امر از پروردگار
هوش مصنوعی: شما نشانه‌ای روشن از سوی پروردگار در کارها به وضوح مشاهده کردید.
گرچه از بهر شعیب اندر کلام
ذکر معجز حق نفرموده به نام
هوش مصنوعی: اگرچه در کلام شعیب به نام او اشاره‌ای به معجزه الهی نشده است، اما این بدان معنا نیست که داستان و ذکر او خالی از اثر و نشانه‌های حقایق نیست.
لیک شاید معجزش بود آن عصا
که به موسی داد و می شد اژدها
هوش مصنوعی: اما شاید آن عصا که به موسی داده شد، معجزه‌ای بود که به شکل یک اژدها درآمد.
کیل و میزان را نکو سازید و راست
کم نیارید از حقوق خلق و کاست
هوش مصنوعی: میزان و اندازه‌گیری را به درستی انجام دهید و در پرداخت حقوق مردم چیزی کم نگذارید.
در زمین باشید عاری از فساد
بعد اصلاحش که حق کرد از وداد
هوش مصنوعی: در زمین زندگی کنید و از هر گونه فساد دوری کنید، تا زمانی که آن را اصلاح کنید، زیرا حق بر اساس دوستی و محبت شکل می‌گیرد.
این شما را بهتر است ار مؤمنید
بر خدا و روز دیگر موقنید
هوش مصنوعی: اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، این برای شما بهتر است.
هم نه بنشینید چون دزدان به راه
تا کنید اکراه مردم را به گاه
هوش مصنوعی: نباید مانند دزدان در راه بایستید و مردم را مجبور به توقف کنید.
راه مردم را نبندید از عبور
مالشان ره نیست گیرید ار به زور
هوش مصنوعی: مردم را در مسیر زندگی و دسترسی به مال و اموالشان محدود نکنید، زیرا اگر به زور مانع شوید، راهی برای پیشرفت و عبور نخواهند داشت.
هم ندارید از ره حق بازشان
نه شوید از بَددلی غمّازشان
هوش مصنوعی: اگر خود را از حق دور نکنید، نمی‌توانید از بدخواهی و تهمت‌های آن‌ها محفوظ بمانید.
می نشستند آن جماعت در طریق
تا که حقّ راه گیرند از فریق
هوش مصنوعی: آن گروه در کنار راه می‌نشستند تا بتوانند از طرف حق هدایت شوند.
یا که مردم را به عیب و سرزنش
باز دارند از شعیب حق منش
هوش مصنوعی: افراد را از عیب‌جویی و سرزنش کردن همدیگر بازدارید و شیوه‌ی درست زندگی را پیشه کنید.
در طریق حق مجویید اعوجاج
تا نمانده نفس معلول از علاج
هوش مصنوعی: در راه حقیقت به دنبال انحرافات نروید، زیرا اگر نفس بیمار باقی بماند، درمانی برای آن وجود نخواهد داشت.
منّتش آرید یاد از هر قبیل
چون شما بودید نادار و قلیل
هوش مصنوعی: به یاد داشته باشید که به هر شکل و گونه‌ای که ممکن است، لطف و حسن نیت دیگران را فراموش نکنید، زیرا شما هم زمانی در شرایط مشابهی قرار داشتید و کمبود داشتید.
پس شما را کرد افزون در عدد
هم فزونی داد در مال و ولد
هوش مصنوعی: پس شما را در تعداد زیادتر کرد و همچنین در دارایی و فرزندان نیز افزایش داد.
بنگرید از مفسدین در اعتبار
تا چسان بودستشان پایان کار
هوش مصنوعی: نگاهی به وضعیت مفسدین بیندازید و ببینید سرانجام کارشان چگونه به پایان می‌رسد.
فرقه ای از اهل مدین بر شعیب
داشتند ایمان بی انکار و عیب
هوش مصنوعی: گروهی از مردم مدین به پیامبر شعیب ایمان واقعی و بدون هیچ‌گونه نقص و ایرادی داشتند.
فرقه ای هم بوده اند از کافران
داشتند انکارش از حکم و بیان
هوش مصنوعی: گروهی از کافران وجود داشته‌اند که نسبت به احکام و بیانات انکار می‌کردند.
گفت زآن رو گر گروهی از شما
بگرویدند از ره نور و هدا
هوش مصنوعی: اگر گروهی از شما به دنبال نور و هدایت بروند، این دلیل نمی‌شود که مسیر را اشتباه انتخاب کرده‌اند.
بر هر آنچه از موهبت داده شدم
هم بر آن از حق فرستاده شدم
هوش مصنوعی: من از هر چیزی که به من عطا شده، به همان اندازه مسئولیت دارم و باید به آن به درستی عمل کنم.
هم گروهی ز اهل انکار و عناد
که نیاوردند ایمان از فساد
هوش مصنوعی: افرادی که به انکار و دشمنی مشغولند، هرگز ایمان واقعی را از دل فساد و ناپاکی بیرون نمی‌آورند.
مؤمنان را صب ر پس بایست هم
تا که گردد حق میان ما حَکَم
هوش مصنوعی: مؤمنان باید صبر کنند تا اینکه حق در میان ما قضاوت کند.
اوست بی شک بهترین حاکمان
مؤمنان و کافران را در میان
هوش مصنوعی: او بدون شک بهترین حاکم است و بر مؤمنان و کافران حکمرانی می‌کند.
قوم گفتند از بزرگان آنکه بود
ما برون از قریه ات سازیم زود
هوش مصنوعی: جمعیت گفتند، از بزرگ‌ترها خواستیم که چه کسی ما را از این روستای تو بیرون کند و زودتر به مقصد برساند.
مر تو را با مؤمنان سازیم دور
وین نشان سرکشی بود و غرور
هوش مصنوعی: ما تو را با مومنان همنشین می‌کنیم، اما این رفتار تو نشانه‌ای از سرکشی و خودبینی است.
عود اندر ملت خود یا کنید
که بر آن بودید در عین امید
هوش مصنوعی: به خودتان تعهد دهید که در دل امید، به یادگیری و پرورش مهارت‌هایتان ادامه دهید.
از ره انکار گفت آیا که ما
کارهیم از ملت خام شما
هوش مصنوعی: از طریق انکار و عدم پذیرش، او می‌پرسد که آیا ما در کار شما و ملت نادان شما نقشی داریم؟
عود چون بر شیء مکروه آوریم
خاصه کاندر دین حق نیک اختریم
هوش مصنوعی: اگر عود را بر چیزی که ناخوشایند است بزنیم، به ویژه وقتی که در دین حق نیکوکار باشیم.
کرده باشیم افتراء بر حق ز آز
گر به دین افتراء گردیم باز
هوش مصنوعی: اگر در مورد حق به ناحق سخن بگوییم، چه بسا که در دین نیز به ناحق سخن بگوییم.
ره نباشد تا که برگردیم ما
سوی آن ملت مگر خواهد خدا
هوش مصنوعی: راهی وجود ندارد تا به سوی آن ملت بازگردیم، مگر اینکه خداوند بخواهد.
أن یَشَآءَ رَبنَا اندر مقال
باشد آن موکول بر امر محال
هوش مصنوعی: اگر بخواهد، پروردگار ما می‌تواند هر آنچه را که به نظر غیرممکن می‌رسد، ممکن سازد.
حق نخواهد یعنی امری را که آن
نیست بر وفق مشیّت در عیان
هوش مصنوعی: حق نخواهد یعنی اینکه چیزی که وجود ندارد، بر اساس خواسته و اراده به صورت آشکار رخ نخواهد داد.
بر هر آن چیزی رسیده است از قرار
بر طریق علم خود پروردگار
هوش مصنوعی: هر چیزی که به مخلوقات رسیده است، نتیجه‌ی قاعده و حکمت پروردگار بر اساس علم و دانش اوست.
ما توکل بر خدا کردیم و بس
هیچمان نبود تمنّایی به کس
هوش مصنوعی: ما فقط به خدا اعتماد کردیم و دیگر هیچ چیزی برایمان آرزو یا خواسته‌ای نیست.
رَبنَا افتَح بین ما و قوم ما
حکم کن یعنی به عدل و استوا
هوش مصنوعی: پروردگارا، بین ما و قوم خود را با عدالت و انصاف قضاوت کن.
چون تو بهتر فاتحی و حاکمی
در حکومت کاشفی و عالمی
هوش مصنوعی: زمانی که تو بهترین پیروز و حاکمی هستی، با علم و دانش خود می‌توانی امور را به بهترین نحو اداره کنی.
گفت ز اشراف قبیله زآن کسان
که به حق بودند کافر بالعیان
هوش مصنوعی: از میان بزرگان قبیله، کسانی را می‌گوید که به حقانیت ایمان داشتند، ولی به وضوح کافر بودند.
پیروی گر خود نمایید از شعیب
پس شما باشید در خسران و عیب
هوش مصنوعی: اگر از شعیب پیروی کنید، در نتیجه شما در ضرر و نقص خواهید بود.
پس گرفت آن بی هشان را زلزله
جملگی مردند در آن هایله
هوش مصنوعی: زلزله‌ای شدت گرفت و همه بی‌خبران را در آن حادثه از پا درآورد.
صبح اندر خانه های خود تمام
مرده بودند از خو اص و از عوام
هوش مصنوعی: صبح در خانه‌ها، همه یا در خواب بودند یا درگیر مسائل روزمره و عادی زندگی.
آنکه میکردند تکذیب شعیب
بودشان سرها فرو پیچان به جیب
هوش مصنوعی: کسانی که شعیب را رد می‌کردند، در برابر او سرهایشان را پایین انداخته و در خود فرو رفته بودند.
گوییا هرگز نبودند اندر آن
مر جسدها اوفتاده بی ز جان
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که هیچ‌کس در آنجا نیست و اجساد بدون جان در آن مرز افتاده‌اند.
گشت آن تکذیبشان خزی و بدی
دادشان ره بر زیان سرمدی
هوش مصنوعی: آنها به خاطر کفر و انکارشان دچار خاری و زشتی شدند و این نادرستی‌ها به آنها راهی به سمت زیان ابدی داد.
چون شعیب احوال قوم آن گونه دید
روی گردانید و شد حزنش مزید
هوش مصنوعی: وقتی شعیب وضعیت قوم خود را به آن شکل مشاهده کرد، از آنها فاصله گرفت و غم و اندوه بیشتری بر او عارض شد.
از تأسف گفت کای قوم ظلام
من رساندم بر شما از حق پیام
هوش مصنوعی: از روی تأسف می‌گوید: ای مردم ستم‌پیشه، من پیام حق را برای شما آورده‌ام.
بس نصیحت کردم از شفق و وداد
زآن نشد حاصل شما را جز عناد
هوش مصنوعی: من بارها به شما نصیحت کردم درباره احساسات و محبت، اما از این نصایح جز دشمنی و کینه چیزی به دست نیامد.
پس چرا اندُه خورم بر کافرین
وآن چنان سنگین دلان بییقین
هوش مصنوعی: چرا بر عدم ایمان کافران غمگین باشم، در حالی که آن‌ها دل‌های سخت و بی‌باوری دارند؟
نی فرستادیم ما پیغمبری
در ده و شهری به وجه بهتری
هوش مصنوعی: ما برای هر ده و شهری فرستادیم پیامبری که به بهترین شکل ممکن باشد.
جز که بگرفتیم اهلش را تمام
ما به بَأسَآء و به ضَّرَّآء از مقام
هوش مصنوعی: به جز این که ما تمام تلاش خود را در سختی‌ها و مشکلات به کار گرفتیم، هیچ چیز دیگری در مورد آن موضوع نمی‌توان گفت.
در تضرّع شاید آیند آن رمه
آن نبی را بگروند ایشان همه
هوش مصنوعی: در حالیکه دعا و گدایی می‌کنیم، ممکن است آن گروه از مردم به نبی مراجعه کنند و همه با هم به او گریه کنند.
تا از ایشان دفع گردد آن بلا
رو کنند از ظلم و عدوان بر خدا
هوش مصنوعی: برای این که آن مشکل و بلا از بین برود، باید از ظلم و ستمی که بر خداوند انجام می‌دهند، دست بردارند.
چون نشد تنبیه ایشان را سبب
آن بلاء و محنت و رنج و تعب
هوش مصنوعی: زمانی که علت سختی‌ها و مشکلاتشان به آن‌ها هشدار داده نشد، به همین خاطر درگیر آن بلایا و رنج‌ها شدند.
پس بَدل کردیم بر جای بلا
صحت و نعمت، نکویی برملا
هوش مصنوعی: پس ما در برابر سختی‌ها، سلامتی و نعمت‌های فراوانی را به دست آوردیم و خوبی‌ها را به آشکارا نشان دادیم.
تا فزون گشتند اندر مال و حال
وآن هم ایشان را سبب شد بر ضلال
هوش مصنوعی: با افزایش ثروت و وضعیت زندگی آن‌ها، این امر موجب گمراهی و انحراف آن‌ها شد.
حاصل آنکه بر بد و نیک جهان
امتحان کردیم ایشان را عیان
هوش مصنوعی: نتیجه‌ای که به دست آوردیم این است که در این دنیا، هم خوبی‌ها و هم بدی‌ها را مورد آزمایش قرار دادیم و آنها را به وضوح مشاهده کردیم.
میبگفتند این بد و نیک از قرار
لازمۀ کون است و طبع روزگار
هوش مصنوعی: می‌گفتند که خوبی و بدی، بخشی از نظم و ویژگی‌های لازم برای وجود و طبیعت زمانه است.
هم رسید آباء ما را در جهان
سختی و شادی ز ادوار زمان
هوش مصنوعی: آبای ما نیز در زندگی با دشواری‌ها و خوشی‌ها در طول زمان روبرو شدند.
گه فراخی، گاه قحطی بوده است
آن یک اندر رنج و آن آسوده است
هوش مصنوعی: گاهی زندگی فراخ و خوش است و گاهی هم بسیار سخت و دشوار؛ یکی در رنج و زحمت است و دیگری در آرامش و راحتی.
باعثش نه کفر و نه ایمان بود
رنج و راحت هست تا دوران بود
هوش مصنوعی: علت مشکلات و خوشی‌ها نه به ایمان و نه به کفر مربوط می‌شود، بلکه این درد و لذت تا زمانی که زندگی ادامه دارد، وجود دارد.
پس گرفتیم آن گُره را ناگهان
شاعر ایشان می نبودندی از آن
هوش مصنوعی: پس ما ناگهان آن مشکل را حل کردیم و شاعر ایشان آنجا نبود.
گر که اهل مکه یا اهل قری
بگرویدندی به خلاّق الوری
هوش مصنوعی: اگر مردم مکه یا ساکنان قریش به خالق هستی ایمان می‌آوردند، اوضاع متفاوتی برای آنان رقم می‌خورد.
هم شدندی عابد و پرهیزکار
وز رسول حق نگشتی بر کنار
هوش مصنوعی: همه‌ آن‌ها عابد و پرهیزکار شدند، ولی از پیروی از رسول حق دور نماندند.
ما بر ایشان می گشادیم این یقین
باب برکات از سماوات و زمین
هوش مصنوعی: ما بر دل‌های آنها دریچه‌ای از برکت‌های آسمانی و زمینی می‌گشاییم.
می نمودیم ارض را یعنی فراخ
با وفور نعمت اندر شهر و کاخ
هوش مصنوعی: ما زمین را به گونه‌ای نمایان می‌کردیم که در آن نعمت‌های فراوان در شهرها و کاخ‌ها وجود داشت.
لیک چون کردند تکذیب رسل
سد شد آن ابواب و ماندند از سبل
هوش مصنوعی: اما هنگامی که پیامبران را انکار کردند، آن درها بسته شد و آن‌ها از راه‌ها باز ماندند.
پس گرفتیم آن کسان را بر عذاب
زآنچه می کردند ایشان اکتساب
هوش مصنوعی: پس کسانی را به خاطر کارهای ناپسندشان مجازات کردیم.
پس شدند آیا که ایمن مکیان
از عذاب ما که آید ناگهان
هوش مصنوعی: آیا مکیان از عذاب ناگهانی ما در امان هستند؟
در بیات اعنی که شب بردن به روز
یا که در بیتوته زآن تشویش و سوز
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر کشیده شده که شب به روز تبدیل می‌شود و فردی در نگرانی و آتش درونی خود به سر می‌برد. این وضعیت نشان‌دهنده‌ی احساس سردرگمی و اضطراب است که شخص را از آرامش باز می‌دارد.
وآنگهی باشند تا ایشان به خواب
آید ایشان را شبیخون عذاب
هوش مصنوعی: سپس بگذارید که آنها تا زمانی که خوابشان ببرد، در آرامش باشند و در آن حال عذاب ناگهانی به سراغشان بیاید.
یا شدند ایمن که آید چاشتگاه
بأس ما و ایشان به لعب اندر به راه
هوش مصنوعی: آیا آن‌ها مطمئن شدند که صبح‌گاه خطر ما به سراغ‌شان می‌آید، در حالیکه آن‌ها در بازی و تفریح مشغول‌اند؟
حاصل آنکه بعد تکذیب رسل
چاره نبود از عذاب جزء و کل
هوش مصنوعی: نتیجه این است که پس از انکار پیامبران، راهی جز مواجهه با عذاب فردی و جمعی وجود نداشت.
یا که گردد روز نازل یا که شب
تا چه باشد اندر آن فرمان رب
هوش مصنوعی: یا روزی فرود آید یا شبی، باید دید در آن زمان چه دستوری از سوی خداوند صادر خواهد شد.
ایمن از مکر خدا آیا شدند
که به تکذیب نبیّین آمدند
هوش مصنوعی: آیا کسانی که به انکار پیامبران پرداخته‌اند، واقعا از خدعه و فریب خدا در امان هستند؟
پس نباشند ایمن از مکر خدا
جز گروه خاسران و اهل خطا
هوش مصنوعی: پس تنها گروهی از انسان‌ها که در معرض فریب خدا نیستند، همان بازندگان و کسانی هستند که در اشتباه‌اند.
راه میننمود آیا از یقین
بر کسی که گشت میراثش زمین
هوش مصنوعی: آیا راهی از یقین به کسی نشان داده می‌شود که سرانجام میراثش به زمین ختم می‌شود؟
یعنی آنانکه در آن ساکن شدند
بعد اهلش که در اهلاک آمدند
هوش مصنوعی: افرادی که در آن مکان ساکن شدند، پس از آنکه ساکنان اصلی آنجا به نابودی رسیدند، در آن زندگی کردند.
کرده ضبط خانه و اوقاتشان
می خورند اموال و متروکاتشان
هوش مصنوعی: خانه و کارهای آن‌ها را تحت کنترل درآورده‌اند و دارایی‌ها و چیزهایی که دیگر به کارشان نمی‌آید را به غارت می‌برند.
میرسانیم ار که خواهیم از عیان
هم بر ایشان ما جزای ذنبشان
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم، می‌توانیم با دیده دل، از حقیقت امر به آنها بگوییم و جزای کارهای نادرستشان را به آنها نشان دهیم.
منکشف یعنی به کفار قریش
حق نکرد آیا به هر اندوه و عیش
هوش مصنوعی: آیا حقیقت برای کفار قریش روشن نشد که با وجود اندوه و شادی، حق را نپذیرفتند؟
که به جای آن امم بنشسته اند
دل به مال و ملک ایشان بسته اند
هوش مصنوعی: در اینجا به این اشاره می‌شود که گروهی از مردم به جای دیگران در موقعیت‌های خاص نشسته‌اند و دل و احساسات خود را به ثروت و دارایی آن‌ها گره زده‌اند.
آنکه بر ایشان رسانیم از زمان
خود رساندیم آنچه بر پیشین یان
هوش مصنوعی: هر آنچه را که بتوانیم به این مردم برسانیم، از زمانی که در اختیار داریم، به آن‌ها منتقل کرده‌ایم، همان‌طور که به گذشتگان نیز منتقل کرده‌ایم.
مُهر بنهادیمشان بر قلب و بند
پس ز روی فهم، ایشان نشنوند
هوش مصنوعی: ما محبت و علاقه‌مان را در دل آن‌ها قرارداده‌ایم، اما به خاطر عدم درک صحیح، آن‌ها هرگز نمی‌فهمند.
آن قری را خوانده ایم اندر خبر
بر تو ما احوال اهلش سر به سر
هوش مصنوعی: ما درباره حال و احوال اهل آن روستا برای تو خبرهایی شنیده‌ایم.
آمد ایشان را ز حق پیغمبران
چون شعیب و هود و صالح بالعیان
هوش مصنوعی: اینان پیامبران خداوند را، مانند شعیب، هود و صالح، به وضوح در میان مردم آوردند.
پس نبودند آنکه ایمان آورند
بر نبیّین بعد آن آیات و پند
هوش مصنوعی: پس کسانی که پس از مشاهده آیات و نصیحت‌ها به پیامبران ایمان آوردند، وجود نداشتند.
آنچه را تکذیب می کردند پیش
مستمر بودن بر انکار خویش
هوش مصنوعی: آنچه را که انکار می‌کردند، اکنون همچنان به انکار خود ادامه می‌دهند.
حق تعالی مُهر بنهد همچنان
بر قلوب این قریشی کافران
هوش مصنوعی: خداوند بر دل‌های این کافران قریش مهر و نشانه‌ای می‌گذارد.
اکثری زآن قوم را نایافتیم
از وفای عهد زآن رو تافتیم
هوش مصنوعی: بیشتر افراد آن قوم را از وفای به عهد نیافتیم، به همین دلیل از آن‌ها دور شدیم.
یعنی آن عهدی که در وقت بلا
می نمودند از مخافت با خدا
هوش مصنوعی: عهدی که در زمان سختی و مشکلات نشان می‌دادند، به خاطر ترس از خداوند بود.
یافتیم اندر خفا ء و در علن
اکثری زآن فرقه را پیمان شکن
هوش مصنوعی: در پنهان و در آشکار، بسیاری از آن گروه را پیمان‌شکن یافتیم.