گنجور

۲- آیات ۸ تا ۱۸

وَ قٰالُوا لَوْ لاٰ أُنْزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنٰا مَلَکاً لَقُضِیَ اَلْأَمْرُ ثُمَّ لاٰ یُنْظَرُونَ (۸) وَ لَوْ جَعَلْنٰاهُ مَلَکاً لَجَعَلْنٰاهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنٰا عَلَیْهِمْ مٰا یَلْبِسُونَ (۹) وَ لَقَدِ اُسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحٰاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مٰا کٰانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ (۱۰) قُلْ سِیرُوا فِی اَلْأَرْضِ ثُمَّ اُنْظُرُوا کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَةُ اَلْمُکَذِّبِینَ (۱۱) قُلْ لِمَنْ مٰا فِی اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ قُلْ لِلّٰهِ کَتَبَ عَلیٰ نَفْسِهِ اَلرَّحْمَةَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلیٰ یَوْمِ اَلْقِیٰامَةِ لاٰ رَیْبَ فِیهِ اَلَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لاٰ یُؤْمِنُونَ (۱۲) وَ لَهُ مٰا سَکَنَ فِی اَللَّیْلِ وَ اَلنَّهٰارِ وَ هُوَ اَلسَّمِیعُ اَلْعَلِیمُ (۱۳) قُلْ أَ غَیْرَ اَللّٰهِ أَتَّخِذُ وَلِیًّا فٰاطِرِ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ هُوَ یُطْعِمُ وَ لاٰ یُطْعَمُ قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَ لاٰ تَکُونَنَّ مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ (۱۴) قُلْ إِنِّی أَخٰافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذٰابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ (۱۵) مَنْ یُصْرَفْ عَنْهُ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَ ذٰلِکَ اَلْفَوْزُ اَلْمُبِینُ (۱۶) وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اَللّٰهُ بِضُرٍّ فَلاٰ کٰاشِفَ لَهُ إِلاّٰ هُوَ وَ إِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ (۱۷) وَ هُوَ اَلْقٰاهِرُ فَوْقَ عِبٰادِهِ وَ هُوَ اَلْحَکِیمُ اَلْخَبِیرُ (۱۸)

و گفتند چرا فرو فرستاده نشد بر او فرشته و اگر فرو فرستاده بودیم فرشته هر آینه گذارده شده بود امر پس مهلت داده نمی‌شدند (۸) و اگر می‌گردانیدیمش فرشتۀ هر آینه می‌کردیمش بصورت مردی و هر آینه می‌پوشانیدیم بر ایشان آنچه می‌پوشیدند (۹) و هر آینه بتحقیق استهزا کرده شد به رسولان از پیش تو پس فرو گرفت آنان را که استهزا از ایشان آنچه بودند بآن استهزا می‌کردند (۱۰) بگو سیر کنید در زمین پس بنگرید چگونه بود انجام کار تکذیب‌کنندگان (۱۱) بگو مر کراست آنچه در آسمانها و زمین است بگو مر خدا راست نوشته بر خودش رحمت را هر آینه جمع خواهد کرد شما را روز رستخیز نیست شکی در آن آنان که زیان کردند در نفسهای خود پس ایشان ایمان نمی‌آورند (۱۲) و مر او راست آنچه آرمید در شب و روز و اوست شنوای دانا (۱۳) بگو آیا جز خدا را بگیرم ولی پدید آورنده آسمانها و زمین و او می‌خوراند و خورانیده نمی‌شود بگو بدرستی که من فرموده شدم که باشم اول کسی که مسلمان شد و مباش البته از شرک‌آورندگان (۱۴) بگو بدرستی که می‌ترسم اگر نافرمانی کنم پروردگار مرا از عذاب روزی بزرگ (۱۵) کسی که گردانیده می‌شود و از او عذاب در آن روز پس بحقیقت رحمت کرده او را و آنست کامیابی آشکار (۱۶) و اگر برساند ترا خدا ضرری پس نیست دفع‌کننده آن را مگر او و اگر رساند بتو خیری پس او بر همه چیزی تواناست (۱۷) و اوست غالب فوق بندگانش و اوست درست کردار آگاه (۱۸)

کافران گفتند هم از ریب و شک
بر محمّد(ص) چون نشد نازل ملک
تا به ما گوید که این پیغمبر است
هم کتابش قول حیّ داور است
ور فرشته ما فرستیم از سماک
حکم آید قوم را هم بر هلاک
پس دگر مهلت نباشد یک نفس
زآن سپس که شد ملک ظاهر به کس
یعنی ار بینند افواج ملک
زایل از ایشان نگردد کفر و شک
پس شود لازم هلاک اندر شهود
همچو قوم لوط و هم عاد و ثمود
ور بگردانیم ما پیغمبری
از ملک چون مرد نیکو منظری
لاجرم پوشیده گردانیم ما
آنچه خود پوشیده کردند از عمی
یعنی آنسان کز بشر پیغمبری
نک مسلّم نیستشان از کافری
همچنان از طعنه گویند آن زمان
چون شما این نیست جز از انسیان
بعد از آن بهر تسلّیِ رسول
بر حق این آیت نمود از حق نزول
آنکه از پیش از تو هم پیغمبران
رهن استهزاء شدند از این و آن
پس بر ایشان کرد احاطه کز رسل
سخریت کردند و گردید آن چو غل
آن عذابی که ندارد منتهی
بر جزای سخریت ها ز انبیا
از جزای فعل خود غافل شدند
چون رسید آن خوار و مستأصل شدند
گو مسلّم گر ندارید آن عذاب
کآمد آن بگذشتگان را بیحساب
پس کنید اندر زمین ای قوم سیر
بنگرید از چشم عبرت، اینست خیر
تا چه بوده است آن کسان را عاقبت
که به تکذیب رسل شان بُد نیت
بگذرید از ناحیت ها در شهود
بر دیار عاد و بنگاه ثمود
ای خدای پرده پوش بی نیاز
چشم عبرت بین ما را کن تو باز
گر که باشد چشم عبرت بین یکی
سیر گیتی نیست حاجت اندکی
دیده ام از چشم خود بس اعتبار
همچنین بینیم هر روزی هزار
بس کسان دیدیم کاین ارض فراخ
بهر ایشان تنگ بود از قصر و کاخ
بودشان غیرت بر ادوار سپهر
کز چه تابد فوق ما این ماه و مهر
من فلان شهزاده باشم یا وزیر
وآنگهی بیند مرا گردون به زیر
غافل از آن کاین سپهر تیز پر
هم کند از خاکشان ناچیزتر
از جهان رفتند با آن فرّ و زور
شد تن سیمین دچار مار و مور
باغها و قصرها یا شد خراب
یا به دست غیری آمد با شتاب
آنکه موت و بعث را باور نداشت
سر به خاک حضرت از خواری گذاشت
وآنکه میدید از تفرعن بر فقیر
نک ببین از رخش کبر آمد به زیر
وآن ستمکاران که مال عمرو و زید
میگرفتندی به ضرب چوب و قید
شد نصیب غیری آن مال و منال
مال تنها نی، که هم اهل و عیال
هر که داند تا جزای بد، بد است
وین نشان عدل و داد ایزد است
گو بر ایشان ای محمّد(ص) مر که راست
هر چه موجود اندر این ارض و سماست
گو بود از حق که خلاّق همه است
پس پرستش غیر او را مظلمه است
حق نوشته رحمت اندر نفس خویش
ملتزم بر ذات خود کرد آن ز پیش
رهنمایی بر صراط معرفت
از نشان رحمت آمد در صفت
همچنین از رحمتش آثارها
هست کآن بیش است از گفتارها
بر غضب زآن گفت سابق رحمت است
زآنکه امکان را به کونش حاجت است
نیست ممکن بی ز رحمت هیچ زیست
سابق ار رحمت نباشد هیچ نیست
در وجود آمد مقدم رحمتش
تا شود هر شیء پیدا علتش
پس ز علت ها عیان معلول ها
ظاهر آید هر دم از معمول ها
پای ادراکت نبود ار لنگ و سست
شرح آن را با تو می گفتم درست
زین گذشتم بر سخن راجع شوم
بر سماع از مستمع قانع شوم
جمع سازد مر شما را در قبور
با عملهاتان اِلی یومِ النُّشُور
اندر آن روزی که در وی نیست ریب
بخشد و پوشد ز رحمت جرم و عیب
وآنکه بر خویش از زیانکاران بُدند
فطرت اصلیّه را مانع شدند
نیست کایمان آورند آن فرقه باز
منقلب شد چون حقیقت بر مجاز
هست او را در ظهورات سبب
آنچه باشد ساکن اندر روز و شب
هم سمیع است و علیم از ممکنات
بر هر آن مسموع و معلومی به ذات
با تو گویند ار جهان جویی نکوست
گو بگیرم غیر او آیا که دوست
یعنی از ما ، مال جو دعوت بهل
گر تو را دنیا بود مقصود دل
حاصل آنکه ملک و ملکوت از خداست
من جز او معبودی ار گیرم خطاست
او پدید آرندة ارض و سماست
فاطر اعنی مبدع او بر ماسواست
او خوراند خلق را رزق و طعام
بی نیاز او خود ز رزق خاص و عام
خلق محتاجند هر آنی به وی
احتیاج او را به چیزی لیک نی
گو که مأمور از خدای عالمم
أنْ أکُونَ أولَ منْ أسلَمم
یعنی اول کس که او بر حکم حق
می نهد گردن منم از ماخَلَق
اخلص از خلق زمانم در یقین
باز گویندم مباش از مشرکین
تا پرستی غیر او را از بتان
یا که مخلوق دگر را در جهان
گو که ترسم من شوم عاصی به رب
گر پرستم غیر او را در طلب
از عذاب روز اعظم در ایاب
وآنکه گرداند از او حق آن عذاب
در چنان روزی بر او پس کرده رحم
کز نهیبش عظم ها ریزد ز لحم
باشد این رحمت ز حق فوزی مبین
گر کسی را گردد این رحمت معین
از خلایق کی رود کس در بهشت
جز به رحمت باشدش گر سرنوشت
یعنی از راه عمل یا طاعتی
کس نبیند بی ز رحمت جنّتی
جز که باد رحمتش گردد وزان
هر که را خواهد برد سوی جنان
گر نماید ضرّی از حق بر تو رو
پس ندارد باز آن را غیر او
ور رسد خیری تو را از نزد وی
پس بود قادر هم او بر کلّ شیء
ضرّ و نفع و خیر و شرّ باشد تمام
جاری از امرش همی در هر مقام
قاهر است او بر عباد خود به فوق
خلق را بر حلق هستی، ز اوست طوق
نیست فوق از راه مقدار و مکان
بل ز وجه علوّ و استیلاست آن
هم حکیم است و خبیر او بر امور
راستی آگه ز حال مار و مور
هر چه هست آن مقتضای مصلحت
میکند با بندگان از هر جهت
با نبی گفتند جُهّال قریش
که در ایشان بُد نشان طرد و طیش
ما ندانیم اینکه باور کرده کس
مر تو را ز اهل کتاب و عقل بس
یعنی از قوم نصاری و یهود
کس مصدّق نیست هیچت در نمود
یک نفر بنما که تا باشد گواه
مر تو را در قول و فعل از هیچ راه
۱- آیات ۱ تا ۷: بسم الله الرحمن الرحیم۳- آیات ۱۹ تا ۲۵: قُلْ أَیُّ شَیْ‌ءٍ أَکْبَرُ شَهٰادَةً قُلِ اَللّٰهُ شَهِیدٌ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هٰذَا اَلْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ أَ إِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اَللّٰهِ آلِهَةً أُخْریٰ قُلْ لاٰ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمٰا هُوَ إِلٰهٌ وٰاحِدٌ وَ إِنَّنِی بَرِیءٌ مِمّٰا تُشْرِکُونَ (۱۹) اَلَّذِینَ آتَیْنٰاهُمُ اَلْکِتٰابَ یَعْرِفُونَهُ کَمٰا یَعْرِفُونَ أَبْنٰاءَهُمُ اَلَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لاٰ یُؤْمِنُونَ (۲۰) وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ اِفْتَریٰ عَلَی اَللّٰهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیٰاتِهِ إِنَّهُ لاٰ یُفْلِحُ اَلظّٰالِمُونَ (۲۱) وَ یَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُوا أَیْنَ شُرَکٰاؤُکُمُ اَلَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (۲۲) ثُمَّ لَمْ تَکُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلاّٰ أَنْ قٰالُوا وَ اَللّٰهِ رَبِّنٰا مٰا کُنّٰا مُشْرِکِینَ (۲۳) اُنْظُرْ کَیْفَ کَذَبُوا عَلیٰ أَنْفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ مٰا کٰانُوا یَفْتَرُونَ (۲۴) وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ وَ جَعَلْنٰا عَلیٰ قُلُوبِهِمْ‌ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَ فِی آذٰانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لاٰ یُؤْمِنُوا بِهٰا حَتّٰی إِذٰا جٰاؤُکَ یُجٰادِلُونَکَ یَقُولُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هٰذٰا إِلاّٰ أَسٰاطِیرُ اَلْأَوَّلِینَ (۲۵)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ قٰالُوا لَوْ لاٰ أُنْزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنٰا مَلَکاً لَقُضِیَ اَلْأَمْرُ ثُمَّ لاٰ یُنْظَرُونَ (۸) وَ لَوْ جَعَلْنٰاهُ مَلَکاً لَجَعَلْنٰاهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنٰا عَلَیْهِمْ مٰا یَلْبِسُونَ (۹) وَ لَقَدِ اُسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحٰاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مٰا کٰانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ (۱۰) قُلْ سِیرُوا فِی اَلْأَرْضِ ثُمَّ اُنْظُرُوا کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَةُ اَلْمُکَذِّبِینَ (۱۱) قُلْ لِمَنْ مٰا فِی اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ قُلْ لِلّٰهِ کَتَبَ عَلیٰ نَفْسِهِ اَلرَّحْمَةَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلیٰ یَوْمِ اَلْقِیٰامَةِ لاٰ رَیْبَ فِیهِ اَلَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لاٰ یُؤْمِنُونَ (۱۲) وَ لَهُ مٰا سَکَنَ فِی اَللَّیْلِ وَ اَلنَّهٰارِ وَ هُوَ اَلسَّمِیعُ اَلْعَلِیمُ (۱۳) قُلْ أَ غَیْرَ اَللّٰهِ أَتَّخِذُ وَلِیًّا فٰاطِرِ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ هُوَ یُطْعِمُ وَ لاٰ یُطْعَمُ قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَ لاٰ تَکُونَنَّ مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ (۱۴) قُلْ إِنِّی أَخٰافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذٰابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ (۱۵) مَنْ یُصْرَفْ عَنْهُ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَ ذٰلِکَ اَلْفَوْزُ اَلْمُبِینُ (۱۶) وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اَللّٰهُ بِضُرٍّ فَلاٰ کٰاشِفَ لَهُ إِلاّٰ هُوَ وَ إِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ (۱۷) وَ هُوَ اَلْقٰاهِرُ فَوْقَ عِبٰادِهِ وَ هُوَ اَلْحَکِیمُ اَلْخَبِیرُ (۱۸)
هوش مصنوعی: آن‌ها گفتند: چرا بر او فرشته‌ای نازل نمی‌شود؟ و اگر فرشته‌ای نازل می‌کردیم، کار تمام می‌شد و دیگر مهلت نمی‌یافتند. اگر ما فرشته‌ای را به عنوان پیامبر می‌فرستادیم، او را به شکل مردی می‌ساختیم و در این صورت، ما هم به آن‌ها شباهت می‌نمودیم و موضوع برایشان مبهم می‌شد. به راستی، پیامبران پیش از تو نیز مورد تمسخر قرار گرفتند و عذاب آن‌ها بر کسانی که به آن‌ها می‌خندیدند، فرود آمد. بگو: در زمین سفر کنید و ببینید عاقبت تکذیب‌کنندگان چگونه بود. بگو: برای که چیزی در آسمان‌ها و زمین است؟ بگو: آن برای خداست. خدا رحمت را بر خود واجب کرده تا شما را به روز قیامت جمع کند، که در آن شکی نیست. کسانی که به خود زیان رسانده‌اند، ایمان نخواهند آورد. برای اوست هر چه در شب و روز سکنی گزیده و او شنوا و داناست. بگو: آیا به جز خدا، ولی‌ای برای خود انتخاب کنم؟ او پروردگار آسمان‌ها و زمین است و اوست که غذا می‌دهد و هیچ‌کس نمی‌تواند او را غذا دهد. بگو: به من دستور داده شده که نخستین کسی باشم که اسلام می‌آورد و نباید از مشرکان باشم. بگو: من می‌ترسم اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، عذاب روزی بزرگ بر من نازل شود. هر کس در آن روز از عذاب دور شود، او را رحمت کرده است و این، پیروزی آشکار است. و اگر خداوند تو را به ضرری مبتلا کند، هیچ‌کس جز او نمی‌تواند آن را برطرف کند، و اگر تو را به خیری برساند، او بر هر چیزی تواناست. او بر بندگانش تسلط دارد و حکیم و داناست.
و گفتند چرا فرو فرستاده نشد بر او فرشته و اگر فرو فرستاده بودیم فرشته هر آینه گذارده شده بود امر پس مهلت داده نمی‌شدند (۸) و اگر می‌گردانیدیمش فرشتۀ هر آینه می‌کردیمش بصورت مردی و هر آینه می‌پوشانیدیم بر ایشان آنچه می‌پوشیدند (۹) و هر آینه بتحقیق استهزا کرده شد به رسولان از پیش تو پس فرو گرفت آنان را که استهزا از ایشان آنچه بودند بآن استهزا می‌کردند (۱۰) بگو سیر کنید در زمین پس بنگرید چگونه بود انجام کار تکذیب‌کنندگان (۱۱) بگو مر کراست آنچه در آسمانها و زمین است بگو مر خدا راست نوشته بر خودش رحمت را هر آینه جمع خواهد کرد شما را روز رستخیز نیست شکی در آن آنان که زیان کردند در نفسهای خود پس ایشان ایمان نمی‌آورند (۱۲) و مر او راست آنچه آرمید در شب و روز و اوست شنوای دانا (۱۳) بگو آیا جز خدا را بگیرم ولی پدید آورنده آسمانها و زمین و او می‌خوراند و خورانیده نمی‌شود بگو بدرستی که من فرموده شدم که باشم اول کسی که مسلمان شد و مباش البته از شرک‌آورندگان (۱۴) بگو بدرستی که می‌ترسم اگر نافرمانی کنم پروردگار مرا از عذاب روزی بزرگ (۱۵) کسی که گردانیده می‌شود و از او عذاب در آن روز پس بحقیقت رحمت کرده او را و آنست کامیابی آشکار (۱۶) و اگر برساند ترا خدا ضرری پس نیست دفع‌کننده آن را مگر او و اگر رساند بتو خیری پس او بر همه چیزی تواناست (۱۷) و اوست غالب فوق بندگانش و اوست درست کردار آگاه (۱۸)
هوش مصنوعی: آنها می‌پرسیدند چرا فرشته‌ای بر او نازل نشده است. اگر فرشته‌ای نازل می‌کردیم، او به صورت مردی در می‌آمد و به شکل انسان برایشان ظاهر می‌شد. در گذشته نیز پیامبران را مورد تمسخر قرار دادند و سرانجام کسانی که به آن تمسخر دامن زدند، خود گرفتار مشکلات شدند. به آنها بگویید در زمین سیر کنید و ببینید سرانجام کسانی که به پیامبران کافر شدند چه شد. بگویید آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن خداوند است و رحمتشان را بر خود نوشته است. او خواهد شما را در روز قیامت جمع خواهد کرد و شکی در آن نیست. کسانی که در وجود خود زیان کرده‌اند هرگز ایمان نمی‌آورند. همچنین اوست که نه شب و نه روز از دیدگاه او پوشیده نیست و او شنوا و داناست. به آنها بگویید آیا می‌خواهم غیر از خداوند را بپرستم در حالی که اوست خالق آسمان‌ها و زمین و او غذای همه را تامین می‌کند؟ من اولین کسی هستم که مسلمان شدم و نباید از مشرکین باشم. به آنان بگویید من از عذاب روز بزرگ می‌ترسم اگر نافرمانی کنم. کسی که در آن روز عذاب شود، مشمول رحمت خدا خواهد بود و این پیروزی بزرگ است. اگر خداوند به تو آسیب رساند، هیچ‌کس نتواند آن را دفع کند و اگر خیری به تو برسد، او بر هر چیزی تواناست. او زمام امور بندگانش را در دست دارد و به خوبی مسلط است و همه‌چیز را می‌داند.
کافران گفتند هم از ریب و شک
بر محمّد(ص) چون نشد نازل ملک
هوش مصنوعی: کافران به محمد (ص) اطمینان نداشتند و از عدم نزول فرشتگان بر او در این باره تردید داشتند.
تا به ما گوید که این پیغمبر است
هم کتابش قول حیّ داور است
هوش مصنوعی: این جمله به ما می‌آموزد که این شخص، پیامبری است که کتابش گواهی از سوی خداوند زنده و عادل دارد.
ور فرشته ما فرستیم از سماک
حکم آید قوم را هم بر هلاک
هوش مصنوعی: اگر فرشته‌ای از آسمان بفرستیم، فرمانی برای نابودی قوم به همراه خواهد داشت.
پس دگر مهلت نباشد یک نفس
زآن سپس که شد ملک ظاهر به کس
هوش مصنوعی: پس دیگر فرصتی نمانده است، حتی برای لحظه‌ای؛ زیرا وقتی که دنیا به واقعیت بپیوندد، دیگر برای کسی مهلت نخواهد بود.
یعنی ار بینند افواج ملک
زایل از ایشان نگردد کفر و شک
هوش مصنوعی: اگر گروه‌های فرشته‌ها ببینند که حکومت و سلطه آن‌ها از بین می‌رود، ایمان و یقین آن‌ها تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت و دچار کفر و تردید نخواهند شد.
پس شود لازم هلاک اندر شهود
همچو قوم لوط و هم عاد و ثمود
هوش مصنوعی: بنابراین در مشاهده حقیقت، نابودی و هلاکت لازم می‌شود، همان‌طور که برای قوم لوط و نیز عادیان و ثمودیان اتفاق افتاد.
ور بگردانیم ما پیغمبری
از ملک چون مرد نیکو منظری
هوش مصنوعی: اگر ما فرشته‌ای را به شکل انسانی که چهره‌ای نیکو دارد بفرستیم، چه اتفاقی می‌افتد؟
لاجرم پوشیده گردانیم ما
آنچه خود پوشیده کردند از عمی
هوش مصنوعی: بنابراین ما نیز آن چیزی را که آن‌ها از ما پنهان کردند، مخفی خواهیم کرد.
یعنی آنسان کز بشر پیغمبری
نک مسلّم نیستشان از کافری
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که افرادی که پیامبری از جنس بشر را نمی‌پذیرند، در واقع در کفر و disbelief هستند و ایمان واقعی را نمی‌شناسند. به عبارتی، کسانی که به وحی و پیامبری انسانی ایمان ندارند، از نظر دینی در موقعیت درستی قرار ندارند.
همچنان از طعنه گویند آن زمان
چون شما این نیست جز از انسیان
هوش مصنوعی: در آن زمان که شما چنین حالتی داشتید، دیگران فقط از سر طعنه و کنایه درباره‌تان صحبت می‌کنند و این مسئله تنها به دلیل نادانی و بی‌خبری آنهاست.
بعد از آن بهر تسلّیِ رسول
بر حق این آیت نمود از حق نزول
هوش مصنوعی: پس از آن، برای تسکین دل رسول خدا، این آیه از سوی خداوند نازل شد.
آنکه از پیش از تو هم پیغمبران
رهن استهزاء شدند از این و آن
هوش مصنوعی: افرادی که قبل از تو آمده‌اند، حتی پیامبران، به خاطر حرف‌های مردم مورد تمسخر قرار گرفته‌اند.
پس بر ایشان کرد احاطه کز رسل
سخریت کردند و گردید آن چو غل
هوش مصنوعی: پس به آن‌ها تسلط یافت، زیرا که از فرستادگان در برابر او ایستادگی کردند و آن حالت مثل غل و زنجیر شد.
آن عذابی که ندارد منتهی
بر جزای سخریت ها ز انبیا
هوش مصنوعی: عذابی که به پایان نمی‌رسد، نتیجه رفتارهای ناشایست انسان‌ها است که پیامبران از آن خبر داده‌اند.
از جزای فعل خود غافل شدند
چون رسید آن خوار و مستأصل شدند
هوش مصنوعی: آن‌ها از عواقب کارهای خود غافل شدند و زمانی که به سرنوشت تلخ خود رسیدند، به شدت ناامید و گرفتار شدند.
گو مسلّم گر ندارید آن عذاب
کآمد آن بگذشتگان را بیحساب
هوش مصنوعی: اگر شما عذاب روز قیامت را ندارید، بدانید که عذابی که شامل حال گذشتگان شد، بی‌حساب بود.
پس کنید اندر زمین ای قوم سیر
بنگرید از چشم عبرت، اینست خیر
هوش مصنوعی: ای قوم، در زمین کاوش کنید و با دیده عبرت به اطراف نگاه کنید، اینجا خیر و نیکی نهفته است.
تا چه بوده است آن کسان را عاقبت
که به تکذیب رسل شان بُد نیت
هوش مصنوعی: ببینید عاقبت چه بر سر آن کسانی آمده است که به پیامبران حقایق را انکار کردند و نیت بدی در موردشان داشتند.
بگذرید از ناحیت ها در شهود
بر دیار عاد و بنگاه ثمود
هوش مصنوعی: از مکان‌های مختلف عبور کنید و در درکی عمیق بر سرزمین مردم عاد و محلی که ثمود در آنجا ساکن بودند، تامل کنید.
ای خدای پرده پوش بی نیاز
چشم عبرت بین ما را کن تو باز
هوش مصنوعی: ای خداوند مهربان و بی‌نیاز، از ما پرده‌برداری کن و چشمان عبرت‌نگر ما را باز کن تا حقیقت‌ها را ببینیم.
گر که باشد چشم عبرت بین یکی
سیر گیتی نیست حاجت اندکی
هوش مصنوعی: اگر کسی بینش و بصیرت داشته باشد، برای درک واقعیت‌های جهان نیازی به زمان طولانی و سفرهای زیاد ندارد.
دیده ام از چشم خود بس اعتبار
همچنین بینیم هر روزی هزار
هوش مصنوعی: من از چشم خودم اعتبار زیادی دیده‌ام و هر روز هزاران بار این را احساس می‌کنم.
بس کسان دیدیم کاین ارض فراخ
بهر ایشان تنگ بود از قصر و کاخ
هوش مصنوعی: بسیاری از افرادی را دیده‌ایم که در این دنیا، با وجود وسعت آن، احساس تنگی و محدودیت می‌کنند، حتی اگر در قصرها و کاخ‌های مجلل زندگی کنند.
بودشان غیرت بر ادوار سپهر
کز چه تابد فوق ما این ماه و مهر
هوش مصنوعی: وجود آن‌ها همواره حاکی از غیرت و شجاعت است، چرا که می‌پرسند چرا این ماه و خورشید بر آن‌ها می‌تابد و برتر از آن‌هاست.
من فلان شهزاده باشم یا وزیر
وآنگهی بیند مرا گردون به زیر
هوش مصنوعی: من اگرچه شهزاده یا وزیر باشم، اما در نهایت چیزی جز خاک زمین نخواهم بود و در برابر سرنوشت و تقدیر، جایگاهی نخواهم داشت.
غافل از آن کاین سپهر تیز پر
هم کند از خاکشان ناچیزتر
هوش مصنوعی: در حالی که غافلند، آسمان تند و سریع از آنها چیزی جز خاک نمی‌سازد و آنها را کوچک و بی‌ارزش می‌کند.
از جهان رفتند با آن فرّ و زور
شد تن سیمین دچار مار و مور
هوش مصنوعی: افرادی که با قدرت و عظمت از دنیا رفتند، حالا بدن‌هایشان به موجودات کوچکی چون مار و مور تبدیل شده است.
باغها و قصرها یا شد خراب
یا به دست غیری آمد با شتاب
هوش مصنوعی: باغ‌ها و کاخ‌ها یا ویران شدند یا به سرعت به دست دیگران افتادند.
آنکه موت و بعث را باور نداشت
سر به خاک حضرت از خواری گذاشت
هوش مصنوعی: کسی که به مرگ و زندگی دوباره ایمان نداشت، به خاطر خفت و ذلت، سرش را بر خاک گذاشت.
وآنکه میدید از تفرعن بر فقیر
نک ببین از رخش کبر آمد به زیر
هوش مصنوعی: کسی که از دیدن فخر و تکبر بر فقیران خوشحال می‌شد، حالا باید ببیند که چگونه این تکبر او به زیر آمده و دچار ذلت شده است.
وآن ستمکاران که مال عمرو و زید
میگرفتندی به ضرب چوب و قید
هوش مصنوعی: آن ستمگران که با سیلی و پابند، از مردم اموال عمرو و زید را می‌گرفتند.
شد نصیب غیری آن مال و منال
مال تنها نی، که هم اهل و عیال
هوش مصنوعی: فردی دیگر مال و دارایی را به دست می‌آورد و من فقط به این فکر هستم که این ثروت تنها متعلق به من نیست، بلکه شامل خانواده و نزدیکانم نیز می‌شود.
هر که داند تا جزای بد، بد است
وین نشان عدل و داد ایزد است
هوش مصنوعی: هر کسی که بدی را انجام دهد، از عواقب بد آن آگاه است و این نشانه‌ای از عدل و انصاف خداوند است.
گو بر ایشان ای محمّد(ص) مر که راست
هر چه موجود اندر این ارض و سماست
هوش مصنوعی: ای محمد (ص)، به این مردم بگو که هر چیزی که در این زمین و آسمان وجود دارد، حقیقت دارد و راستین است.
گو بود از حق که خلاّق همه است
پس پرستش غیر او را مظلمه است
هوش مصنوعی: این جمله می‌گوید که اگر بخواهیم به حق و خالق واقعی اشاره کنیم، باید بدانیم که او تنها خالق همه چیز است. بنابراین، پرستش و توجه به غیر او نادرست و ناعادلانه است.
حق نوشته رحمت اندر نفس خویش
ملتزم بر ذات خود کرد آن ز پیش
هوش مصنوعی: خداوند رحمت را در وجود خود نهاد و به خاطر این رحمت، به اصول و ذات خود پایبند شد.
رهنمایی بر صراط معرفت
از نشان رحمت آمد در صفت
هوش مصنوعی: راهنمایی بر مسیر شناخت و وطن، از نشانه‌های رحمت در وصف آن می‌باشد.
همچنین از رحمتش آثارها
هست کآن بیش است از گفتارها
هوش مصنوعی: رحمت خداوند آثار و نشانه‌هایی دارد که از سخنان و گفتارها بیشتر و نمایان‌تر است.
بر غضب زآن گفت سابق رحمت است
زآنکه امکان را به کونش حاجت است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در حالت خشم، باید به رحمت و بخشش فکر کرد، زیرا وجود هر چیزی به ارتباط با دیگران و کمک به آن‌ها نیازمند است.
نیست ممکن بی ز رحمت هیچ زیست
سابق ار رحمت نباشد هیچ نیست
هوش مصنوعی: بدون رحمت زندگی ممکن نیست و در گذشته هم اگر رحمت وجود نداشت، هیچ چیز وجود نداشت.
در وجود آمد مقدم رحمتش
تا شود هر شیء پیدا علتش
هوش مصنوعی: رحمت او آغاز وجود است تا هر چیزی علت وجودی خود را پیدا کند.
پس ز علت ها عیان معلول ها
ظاهر آید هر دم از معمول ها
هوش مصنوعی: هر لحظه از عادات و رفتارهای معمول، نتیجه‌ها و آثار علت‌ها به وضوح نمایان می‌شود.
پای ادراکت نبود ار لنگ و سست
شرح آن را با تو می گفتم درست
هوش مصنوعی: اگر درک تو ناتوان و ضعیف باشد، می‌توانستم توضیحات دقیق‌تری به تو بدهم.
زین گذشتم بر سخن راجع شوم
بر سماع از مستمع قانع شوم
هوش مصنوعی: از این مرحله عبور کردم و حالا می‌خواهم درباره‌ی سماع صحبت کنم، به شرطی که شنونده‌ای راضی و قانع پیدا کنم.
جمع سازد مر شما را در قبور
با عملهاتان اِلی یومِ النُّشُور
هوش مصنوعی: در روز قیامت، شما را با اعمالتان در قبرها جمع می‌کند.
اندر آن روزی که در وی نیست ریب
بخشد و پوشد ز رحمت جرم و عیب
هوش مصنوعی: در آن روزی که هیچ شک و تردیدی وجود ندارد، رحمت خداوند گناه و عیب‌ها را می‌پوشاند.
وآنکه بر خویش از زیانکاران بُدند
فطرت اصلیّه را مانع شدند
هوش مصنوعی: کسانی که از زیانکاران بودند، بر طبیعیت واقعی خود غلبه کردند و مانع از بروز آن شدند.
نیست کایمان آورند آن فرقه باز
منقلب شد چون حقیقت بر مجاز
هوش مصنوعی: فرقه‌ای که به دنبال حقیقت هستند، به زودی متوجه می‌شوند که اعتقادات قبلی‌شان به اشتباه بوده و دچار تغییر و تحولی عمیق می‌شوند.
هست او را در ظهورات سبب
آنچه باشد ساکن اندر روز و شب
هوش مصنوعی: او در جلوه‌هایش، سبب تمامی چیزهایی است که در روز و شب در حال سکون و آرامش هستند.
هم سمیع است و علیم از ممکنات
بر هر آن مسموع و معلومی به ذات
هوش مصنوعی: خداوند هم شنوا و هم دانا است و از همه موجودات، آنچه را که ممکن است بشنود و بداند، به ذات خود می‌شناسد.
با تو گویند ار جهان جویی نکوست
گو بگیرم غیر او آیا که دوست
هوش مصنوعی: اگر بخواهی دنیای خوبی بسازی، باید بگویی که هیچ چیز برای من مهم‌تر از محبت تو نیست.
یعنی از ما ، مال جو دعوت بهل
گر تو را دنیا بود مقصود دل
هوش مصنوعی: اگر به دنبال دنیا و مال و ثروت هستی، باید از ما پاداش و دعوت را انتظار نداشته باشی.
حاصل آنکه ملک و ملکوت از خداست
من جز او معبودی ار گیرم خطاست
هوش مصنوعی: خلاصه‌اش این است که همه چیز در جهان، از جمله قدرت و سلطنت، از آن خداوند است و من اگر غیر از او را معبود خود قرار دهم، دچار اشتباه شده‌ام.
او پدید آرندة ارض و سماست
فاطر اعنی مبدع او بر ماسواست
هوش مصنوعی: او خالق زمین و آسمان است و بی‌شباهت به دیگران، یعنی همان کسی که همه چیز را از ابتدا آفریده است.
او خوراند خلق را رزق و طعام
بی نیاز او خود ز رزق خاص و عام
هوش مصنوعی: او به مردم غذا و روزی می‌دهد و نیازی به آنچه به دیگران می‌دهد ندارد، زیرا خود نیز از روزی خاص و عام بی‌نیاز است.
خلق محتاجند هر آنی به وی
احتیاج او را به چیزی لیک نی
هوش مصنوعی: مردم همیشه به او محتاجند و نیازشان به او وجود دارد، اما او به هیچ چیز احتیاج ندارد.
گو که مأمور از خدای عالمم
أنْ أکُونَ أولَ منْ أسلَمم
هوش مصنوعی: بگو که من از طرف خداوند به این وظیفه موفق شدم که نخستین کسی باشم که تسلیم می‌شوم.
یعنی اول کس که او بر حکم حق
می نهد گردن منم از ماخَلَق
هوش مصنوعی: من نخستین کسی هستم که برای اجرای فرمان حق سر تسلیم فرود می‌آورم.
اخلص از خلق زمانم در یقین
باز گویندم مباش از مشرکین
هوش مصنوعی: از دیگران دوری کن و به یقین برس، و به من بگو که از مشرکین نباش.
تا پرستی غیر او را از بتان
یا که مخلوق دگر را در جهان
هوش مصنوعی: تا زمانی که پرستش غیر از خدا را از بت‌ها یا دیگر موجودات در دنیا کنار نگذاری، نمی‌توانی به کمال برسی.
گو که ترسم من شوم عاصی به رب
گر پرستم غیر او را در طلب
هوش مصنوعی: بیا بگو که می‌ترسم از اینکه ناامید شوم و از خالق خود دور شوم، اگر به دنبال چیزی غیر از او باشم.
از عذاب روز اعظم در ایاب
وآنکه گرداند از او حق آن عذاب
هوش مصنوعی: از عذاب بزرگ در روز قیامت نجات پیدا کن و کسی که می‌تواند این عذاب را برطرف کند، حق است.
در چنان روزی بر او پس کرده رحم
کز نهیبش عظم ها ریزد ز لحم
هوش مصنوعی: در روزی خاص، رحم و شفقتی بر او وجود ندارد که از صدایش استخوان‌ها به لرزه می‌افتند و گوشت‌ها خرد می‌شوند.
باشد این رحمت ز حق فوزی مبین
گر کسی را گردد این رحمت معین
هوش مصنوعی: اگر کسی مورد رحمت حق قرار گیرد، این رحمت به او کمک و فوزی بزرگ می‌بخشد.
از خلایق کی رود کس در بهشت
جز به رحمت باشدش گر سرنوشت
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از انسان‌ها نمی‌تواند به بهشت وارد شود مگر به لطف و رحمت خداوند، حتی اگر سرنوشتش به آنجا ختم شود.
یعنی از راه عمل یا طاعتی
کس نبیند بی ز رحمت جنّتی
هوش مصنوعی: انسان تنها با اعمال نیک یا عبادت نمی‌تواند به بهشت دست یابد، مگر این که خود رحمت الهی شامل حالش شود.
جز که باد رحمتش گردد وزان
هر که را خواهد برد سوی جنان
هوش مصنوعی: تنها باد رحمت اوست که می‌تواند هر کسی را که بخواهد به بهشت ببرد.
گر نماید ضرّی از حق بر تو رو
پس ندارد باز آن را غیر او
هوش مصنوعی: اگر ضرر و آسیبی از جانب خدا بر تو باری افتد، پس هیچ کس جز خود او نمی‌تواند آن را از تو دور کند.
ور رسد خیری تو را از نزد وی
پس بود قادر هم او بر کلّ شیء
هوش مصنوعی: اگر خیری از جانب او به تو برسد، بدان که او بر همه چیز قدرت دارد.
ضرّ و نفع و خیر و شرّ باشد تمام
جاری از امرش همی در هر مقام
هوش مصنوعی: تمام خوبی‌ها و بدی‌ها، سود و زیان‌ها، هر کدام به گونه‌ای از اراده و فرمان او ناشی می‌گردد و در هر شرایطی مشهود است.
قاهر است او بر عباد خود به فوق
خلق را بر حلق هستی، ز اوست طوق
هوش مصنوعی: او بر بندگانش تسلط دارد و قدرتش فراتر از آفرینش است، زندگی و وجود همه چیز به او وابسته است.
نیست فوق از راه مقدار و مکان
بل ز وجه علوّ و استیلاست آن
هوش مصنوعی: بالا بودن چیزی در واقع به اندازه و موقعیت آن بستگی ندارد، بلکه به جنبه‌ای از قدرت و تسلط آن مربوط می‌شود.
هم حکیم است و خبیر او بر امور
راستی آگه ز حال مار و مور
هوش مصنوعی: او همواره دارای حکمت و دانش است؛ در مورد حقایق و اوضاع موجود، به خوبی از حال مار و مور آگاه است.
هر چه هست آن مقتضای مصلحت
میکند با بندگان از هر جهت
هوش مصنوعی: هر چیزی که وجود دارد، بر اساس مصلحت و نیاز، با بندگان به گونه‌ای رفتار می‌کند که به صلاح آنها باشد.
با نبی گفتند جُهّال قریش
که در ایشان بُد نشان طرد و طیش
هوش مصنوعی: جهل و نادانی قریش باعث شد تا به پیامبر (ص) بگویند که در او نشانه‌هایی از طرد و نافرمانی دیده می‌شود.
ما ندانیم اینکه باور کرده کس
مر تو را ز اهل کتاب و عقل بس
هوش مصنوعی: ما نمی‌دانیم چرا برخی از اهل دانش و علم، تو را به عنوان یک فرد معتبر و قابل اعتماد قبول کرده‌اند.
یعنی از قوم نصاری و یهود
کس مصدّق نیست هیچت در نمود
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از قوم نصاری و یهود در ادعای تو تأیید نمی‌کند و مدرکی برای این ادعا وجود ندارد.
یک نفر بنما که تا باشد گواه
مر تو را در قول و فعل از هیچ راه
هوش مصنوعی: کسی را نشان بده که در گفتار و کردار تو شاهد باشد و از هیچ روشی غافل نشود.