گنجور

۱۳- آیات ۱۴۹ تا ۱۵۶

قُلْ فَلِلّٰهِ اَلْحُجَّةُ اَلْبٰالِغَةُ فَلَوْ شٰاءَ لَهَدٰاکُمْ أَجْمَعِینَ (۱۴۹) قُلْ هَلُمَّ شُهَدٰاءَکُمُ اَلَّذِینَ یَشْهَدُونَ أَنَّ اَللّٰهَ حَرَّمَ هٰذٰا فَإِنْ شَهِدُوا فَلاٰ تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَ لاٰ تَتَّبِعْ أَهْوٰاءَ اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا وَ اَلَّذِینَ لاٰ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ هُمْ بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ (۱۵۰) قُلْ تَعٰالَوْا أَتْلُ مٰا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاّٰ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوٰالِدَیْنِ إِحْسٰاناً وَ لاٰ تَقْتُلُوا أَوْلاٰدَکُمْ مِنْ إِمْلاٰقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیّٰاهُمْ وَ لاٰ تَقْرَبُوا اَلْفَوٰاحِشَ مٰا ظَهَرَ مِنْهٰا وَ مٰا بَطَنَ وَ لاٰ تَقْتُلُوا اَلنَّفْسَ اَلَّتِی حَرَّمَ اَللّٰهُ إِلاّٰ بِالْحَقِّ ذٰلِکُمْ وَصّٰاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (۱۵۱) وَ لاٰ تَقْرَبُوا مٰالَ اَلْیَتِیمِ إِلاّٰ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتّٰی یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُوا اَلْکَیْلَ وَ اَلْمِیزٰانَ بِالْقِسْطِ لاٰ نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاّٰ وُسْعَهٰا وَ إِذٰا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ کٰانَ ذٰا قُرْبیٰ وَ بِعَهْدِ اَللّٰهِ أَوْفُوا ذٰلِکُمْ وَصّٰاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (۱۵۲) وَ أَنَّ هٰذٰا صِرٰاطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا اَلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذٰلِکُمْ وَصّٰاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۱۵۳) ثُمَّ آتَیْنٰا مُوسَی اَلْکِتٰابَ تَمٰاماً عَلَی اَلَّذِی أَحْسَنَ وَ تَفْصِیلاً لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ وَ هُدیً وَ رَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقٰاءِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ (۱۵۴) وَ هٰذٰا کِتٰابٌ أَنْزَلْنٰاهُ مُبٰارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ اِتَّقُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (۱۵۵) أَنْ تَقُولُوا إِنَّمٰا أُنْزِلَ اَلْکِتٰابُ عَلیٰ طٰائِفَتَیْنِ مِنْ قَبْلِنٰا وَ إِنْ کُنّٰا عَنْ دِرٰاسَتِهِمْ لَغٰافِلِینَ (۱۵۶)

بگو پس مر خدا راست حجت بالغ یعنی دلیل تمام پس اگر خواسته بود خدا هر آینه هدایت کرده بود شما را همه (۱۴۹) بگو بیاورید گواهانتان را آنان که گواهی می‌دهند که خدا حرام کرده این را پس اگر شهادت دادند پس گواهی مده بایشان و پیروی مکن خواهشهای آنان را که تکذیب کردند آیتهای ما را و آنها که نمی‌گروند بآخرت و ایشان بپروردگارشان برابر می‌کند بتان را (۱۵۰) بگو بیائید بخوانم آنچه حرام کرد پروردگارتان بر شما که شریک مسازید باو چیزی را و بوالدین خوبی کردن و مکشید فرزندانتان را از ترس ما روزی می‌دهیم شما را و ایشان را و پیرامون مگردید کارهای بد را آنچه ظاهر باشد از آن و آنچه باطن باشد و مکشید نفسی را که حرام گردانید خدا مگر بحق آن وصیت کرد شما را بآن باشد که شما دریابید بعقل (۱۵۱) و پیرامون مگردید مال یتیم را مگر بآنچه آن بهتر است تا برسد بقوتش و تمام دهید پیمانه و ترازو را بعدالت تکلیف نمی‌کنیم نفسی را مگر بقدر طاقتش و چون بگویند پس عدالت کنید و اگر چه باشد صاحب قرابت و بعهد خدا وفا کنید این است که وصیت کرد شما را باشد که شما پند گیرید (۱۵۲) و آنکه این راهی است راست پس پیروی کنید آن را و پیروی مکنید راهها را پس جدا کردند شما را از راهش اینست که وصیت کرد شما را بآن باشد که شما بپرهیزید (۱۵۳) پس دادیم موسی را کتاب برای تمامی بر کسی که خوبی کرد و برای تفصیل مر همه چیز را و برای هدایت و رحمت باشد که ایشان بلقاء پروردگارشان ایمان آرند (۱۵۴) و این قرآن کتابیست که فرو فرستادیم مبارک پس پیروی کنید آن را و بپرهیزید باشد که شما رحم کرده شوید (۱۵۵) که مبادا گوئید فرو فرستاده نشد کتاب مگر بر دو طایفه پیش از ما و بدرستی که هستیم از خواندنشان هر آینه بیخبران (۱۵۶)

گو خدا بالغ بود پس حجتش
عقل عاجز ماند اندر صحتش
پیش آن حجت دلایل باطل است
تا چه جای ظن که بس ناقابل است
کس به پیش نور خورشید اندکی
شمع نارد تا چه جای کرمکی
حق پی اثبات قول مستطاب
حجتش روشن تر است از آفتاب
پس شما را خواست گر بر راه راست
جمله را بنمود راه از هر چه خواست
بُد منافی لیک با تکلیف جبر
در تناقض همچنان کاشتاب و صبر
گو بیارید آن گواهان را شما
که گواهند اندر این تحریم ها
که خدا کرد ه حرام این بر امم
آنچه ز اَنعام است و حرث از بیش و کم
پس بیابند ار گواهی مشرکین
بهر صدق مدعای خود چنین
در گواهی پس تو با ایشان مباش
کن مبیّن هر چه دارند اغتشاش
گر شوی تسلیم در گفتارشان
گشتهای اندر گواهی یارشان
فاش کن امری که عیب آلوده است
وآن سخن هاشان که بس بیهوده است
کن نه بر اهواء ایشان پیروی
که به تکذیبند ز آیات قوی
نیستشان ایمان بر آن دیگر سرای
آن بتان سازند همسر با خدای
حکم این عام است بر کل انام
یعنی ای خلق جهان از خاص و عام
بر کسی نارید هرگز اعتقاد
کز هوای خود بود هیچش به یاد
بس بود کآدم هوای نفس خویش
مذهب خود سازد و هم دین و کیش
کرده او عاد ت به چیزی ز اختیار
ترک آن باشد بس او را ناگوار
گو بیایید ای گُره تا من به نام
خوانم آنچه از حق شما را شد حرام
در کتاب این آیت از حق در ثبات
با دو آیۀ دیگر است از محکمات
وآن دو تالی باشد این را بالیقین
وآن نشد منسوخ اندر هیچ دین
هست ده حکم اندر این از امر و نهی
ثابت از حق در شریعتها به وحی
اینکه با حق هیچ شیئی را شریک
ناورید این مر شما را نیست نیک
هم کنید احسان و برّ ، بر والدین
تا ز حق یابید احسانها به عین
نکُشید اولاد خود را ز احتیاج
تا کنید از فقر و درویشی علاج
آن چنان که بر شما روزی دهیم
هم بر ایشان رزق و فیروزی دهیم
پس چرا بر فعل ناحق مرتکب
میشوید از ترس فقر منتسب
هم نمایید از فواحش اجتناب
خود ز نزدیکش گریزید از شتاب
نزد بعضی آن کبائر از خطاست
گفته هم بعضی فواحش خود زناست
آنچه باشد در ظهور و در بطون
نیست نیکو نزد عقل ذو فنون
آن بزرگان عرب اندر خفاء
مینمودند از تجرّی ها زناء
آشکار اوباش و بی باکان بر آن
مرتکب بودند در شهر و دکان
ناپسند این هر دو منهی وز خداست
ماظَهر یا خمر و مابطَن آن زناست
نکُشید آن نفس کز حق شد حرام
کشتنش الاّ به حق در هر مقام
بالحق آمد قتل مرتد یا قصاص
یا که رجم زانی اندر اختصاص
هست هم اینسان مقامات دگر
ذکر آنها نیست لازم سر به سر
حاصل این کز عمد نفسی گر کُشید
تا ابد باشید در رنج شدید
این یک امر و چار نهی آمد به نقل
مر وصیّت تا بیابید آن به عقل
شد وصیّت بر نگهداری آن
تا شما را رشد و عقل آید عیان
همچنین لَا تَقرَبُواْ مالَ الْیتِیم
جز به وجه احسن و طبع سلیم
حفظ آن بایست از روی تمیز
خرج او هم باید از اندازه نیز
تا رسد بر غایت رشد و بلوغ
کار او یابد به دانایی فروغ
کَیل را وافی بپیمایید و تام
همچنین میزان ز عدل و اهتمام
کم بنفروشید و نستانید بیش
خصم را بینید در میزان چو خویش
ور که گردد بیش و کم در کَیلها
نی ز روی عمد یا از میل ها
حق نکرده بر کسی تکلیف هیچ
جز به قدر وسعت او در بسیج
نیست تکلیف اعنی ار باشد ز سهو
حق تعالی می کند از بنده عفو
گر که داری دانش و رأی دگر
لَا نُکَلِّف راست معنای دگر
کس به کاری یعنی ار قادر نبود
حق کجا تکلیف بر وی می نمود
پس توانی آنکه نفروشی تو کم
کَیل خود زآن گفت کن پاک از ستم
چون سخن گویید پس گویید راست
زآنکه بر ناراستی گفتن خطاست
خاصه در حکم و گواهی کاین ایست ره
گرچه ذا القربی بود مشهود له
قول تو باید بود صدق و صحیح
از غرض گفتن ز مرد آمد قبیح
راست گو ، گر عاقل و فرزانه ای
در حق هر خویش و هر بیگانه ای
گر شود ملحوظ کاین یک دشمن است
وآن دگر یک خویش و فرزند من است
نفع خویشاوند و اضرار عدو
دیدن از غیرت بود بی گفتگو
پس شهادت بر خلاف حق دهی
پیروی را گام با احمق نهی
زآنکه حق جز راست میگوید مگو
مرد بخرد ، راست گوید هم نکو
بر شهادت تا که جای آنکه لب
کس گشاید بر دروغی بی سبب
هم به عهد حق کنید از جان وفاء
هم به نذری که نمودید از ولاء
این شما را شد وصیّتهای او
پند تا گیرید شاید مو به مو
این است یک نهی و سه امر اندر نسق
که وصیّت بر خلایق کرده حق
حکم عاشر بر شما خوانم عیان
وآن بود این کآنچه آمد در بیان
یعنی از توحید و اخلاق سلیم
هست راه من که باشد مستقیم
پس کنید آن را به طاعت پیروی
تا رسید از آن به صدق معنوی
می نگردید از ر ه حق منحرف
جانب آن راههای مختلف
کآن شما را افکند در تفرقه
از ره حق، وز ولای مطلقه
این وصیّت شد ز حقشان در خصال
تا بپرهیزید شاید از ضلال
هست این احکام عقلی سر به سر
وز قبولش نیست عقلی را گذر
لاجرم در هیچ دین منسوخ نیست
دین نشد چون نسخ این منسوخ نیست
دین نباشد جز مراعات تمام
ز آدمیّت اندر اوقات و مقام
اصل آن تکمیل انسانیّت است
حسن خلقت را خود او انّیت است
هر بدی که عقل بر وی حاکم است
نهی او اندر هر آن دین لازم است
هم نگردد نسخ هرگز تا ابد
تا که بوده است این جهان ، بد بوده بد
همچنین بر عقل ، نیکی انسب است
نزد بخرد روز، روز و شب، شب است
ظلم را هرگز کسی نشمرده نیک
یا نمودن خلق را با حق شریک
عقل بر توحید حق باشد دلیل
همچنین عقلی است افعال جمیل
سر زند از مشرک ار فعلی نکو
دان گُلی کز منجلابی رسته او
نه تماشا را به چشمی درخور است
نه کسی میبویدش چون ابتر است
اصل هر دین پس به جز توحید نیست
وآن بود عقلی در این تردید نیست
لاجرم حکمی که آن زایل نشد
عقل بر تغییر آن مایل نشد
باشد احکامی که از توحید خواست
عقل در اجرای آن تأیید خواست
هر زمان پس آمد از حق ناقدی
تا کند رفع ار که دارد فاقدی
داشت اجرا حکم کلیّات را
کز تغیّر دور بود اثبات را
نیست یعنی اندر ادوار زمان
بهر آن احکام تغییری عیان
وآنچه اندر نظم دین آن فرع بود
در زمانها مختلف در شرع بود
آن هم ار بینی به دقت بی ز فصل
هست فرعی که بود ملصق به اصل
یک مثالی گویم ار فهمت بجاست
ظاهر و باطن در آدم عضوهاست
بعضی ار زآن گشت فاسد همچو قلب
شد حیات از آدمی ناچار سلب
همچنین باشد دماغ اندر ثبات
رنج او خامُش کند شمع حیات
ور رسد رنجی به آلات نفس
مر سلامت را مکن دیگر هوس
چند روز ار زنده ماند در تب است
تیرهتر روز حیاتش از شب است
عضوها هم هست اندر آدمی
که ز نقصش آدم آید در کمی
زنده ماند آدم اما ناقص است
زآنکه آن اعضاء بدن را شاخص است
همچو کوری یا که گنگی یا کری
باشد از لذات هستی او بری
حق تعالی کرد ارسال رسل
بهر تکمیل نفوس از جزء و کل
تا نماید آن مرضها را علاج
هم رسند اعضاء به صحت هم مزاج
با خرد همدست گردند از هنر
کآن رسول باطن است اندر بشر
عقل گر کامل بود خود رهبر است
بر هر آن درد و دوایی ابصر است
میشناسد هم دوا هم درد را
رهنما باشد به نیکی مرد را
عقل ور ناقص بود اثبات را
میتواند یافت کلیّات را
لیک در تعیین جزئی قاصر است
شد چو توأم با پیمبر قاهر است
راه یابد بر صراط مستقیم
جزء و کل را بیند از عین سلیم
بازگردم سوی تفسیر کلام
ما وصیّت کرده بودیم این تمام
سابقاً از هر روش بر انبیا
پس بود زآن جمله اعظم این که ما
از عطاء دادیم موسی را کتاب
راه بنمودیم او را بر صواب
هم کرامت ها و نعمت ها تمام
بر نکویی تا کند مردی قیام
یا کند تبلیغ بر مردم نکو
یا نکو دانسته بود احکام او
بر بیانِ هر چه در دین آن به کار
جمله بر تفصیل آید در شمار
هم نماید ره بر اسرائیلیان
هم رسد رحمت بر ایشان جاودان
شاید ایشان رب خود را بر لقاء
آورند ایمان لقا ء یعنی جزاء
این کتابی هم که بفرستاده ایم
نفع افزون اندر آن بنهاده ایم
پیروی پس زو کنید از بیش و کم
وز تخلّف می بپرهیزید هم
رحم کرده تا که شاید زآن شوید
فیض یاب از دولت قرآن شوید
أن تَقُولُواْ بهر أنْزَلنَا یقین
علت آمد دانی ار معنی است این
ما فرستادیم قرآن زآن سبب
که شما گویید ای قوم عرب
غیر از این نبود که نازل شد کتاب
بر دو قوم از قبل ما در انتساب
یعنی آمد بر نصاری و یهود
غافلیم از درسشان ما تا چه بود
پیش ما الفاظشان باشد عجب
فهم ناریم آنچه جنبانند لب
نیست ما را فهم آن گفتارها
که به ما گویند با تکرارها
۱۲- آیات ۱۴۱ تا ۱۴۸: وَ هُوَ اَلَّذِی أَنْشَأَ جَنّٰاتٍ مَعْرُوشٰاتٍ وَ غَیْرَ مَعْرُوشٰاتٍ وَ اَلنَّخْلَ وَ اَلزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکُلُهُ وَ اَلزَّیْتُونَ وَ اَلرُّمّٰانَ مُتَشٰابِهاً وَ غَیْرَ مُتَشٰابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذٰا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصٰادِهِ وَ لاٰ تُسْرِفُوا إِنَّهُ لاٰ یُحِبُّ اَلْمُسْرِفِینَ (۱۴۱) وَ مِنَ اَلْأَنْعٰامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً کُلُوا مِمّٰا رَزَقَکُمُ اَللّٰهُ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا خُطُوٰاتِ اَلشَّیْطٰانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ (۱۴۲) ثَمٰانِیَةَ أَزْوٰاجٍ مِنَ اَلضَّأْنِ اِثْنَیْنِ وَ مِنَ اَلْمَعْزِ اِثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ اَلْأُنْثَیَیْنِ أَمَّا اِشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحٰامُ اَلْأُنْثَیَیْنِ نَبِّئُونِی بِعِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صٰادِقِینَ (۱۴۳) وَ مِنَ اَلْإِبِلِ اِثْنَیْنِ وَ مِنَ اَلْبَقَرِ اِثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ اَلْأُنْثَیَیْنِ أَمَّا اِشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحٰامُ اَلْأُنْثَیَیْنِ أَمْ کُنْتُمْ شُهَدٰاءَ إِذْ وَصّٰاکُمُ اَللّٰهُ بِهٰذٰا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ اِفْتَریٰ‌ عَلَی اَللّٰهِ کَذِباً لِیُضِلَّ اَلنّٰاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ یَهْدِی اَلْقَوْمَ اَلظّٰالِمِینَ (۱۴۴) قُلْ لاٰ أَجِدُ فِی مٰا أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّماً عَلیٰ طٰاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلاّٰ أَنْ یَکُونَ مَیْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَیْرِ اَللّٰهِ بِهِ فَمَنِ اُضْطُرَّ غَیْرَ بٰاغٍ وَ لاٰ عٰادٍ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۱۴۵) وَ عَلَی اَلَّذِینَ هٰادُوا حَرَّمْنٰا کُلَّ ذِی ظُفُرٍ وَ مِنَ اَلْبَقَرِ وَ اَلْغَنَمِ حَرَّمْنٰا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُمٰا إِلاّٰ مٰا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمٰا أَوِ اَلْحَوٰایٰا أَوْ مَا اِخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذٰلِکَ جَزَیْنٰاهُمْ بِبَغْیِهِمْ وَ إِنّٰا لَصٰادِقُونَ (۱۴۶) فَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ رَبُّکُمْ ذُو رَحْمَةٍ وٰاسِعَةٍ وَ لاٰ یُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ اَلْقَوْمِ اَلْمُجْرِمِینَ (۱۴۷) سَیَقُولُ اَلَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شٰاءَ اَللّٰهُ مٰا أَشْرَکْنٰا وَ لاٰ آبٰاؤُنٰا وَ لاٰ حَرَّمْنٰا مِنْ شَیْ‌ءٍ کَذٰلِکَ کَذَّبَ اَلَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتّٰی ذٰاقُوا بَأْسَنٰا قُلْ هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنٰا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلاَّ اَلظَّنَّ وَ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّٰ تَخْرُصُونَ (۱۴۸)۱۴- آیات ۱۵۷ تا ۱۶۰: أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنّٰا أُنْزِلَ عَلَیْنَا اَلْکِتٰابُ لَکُنّٰا أَهْدیٰ مِنْهُمْ فَقَدْ جٰاءَکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ هُدیً وَ رَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَّبَ بِآیٰاتِ اَللّٰهِ وَ صَدَفَ عَنْهٰا سَنَجْزِی اَلَّذِینَ یَصْدِفُونَ عَنْ آیٰاتِنٰا سُوءَ اَلْعَذٰابِ بِمٰا کٰانُوا یَصْدِفُونَ (۱۵۷) هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاّٰ أَنْ تَأْتِیَهُمُ اَلْمَلاٰئِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیٰاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیٰاتِ رَبِّکَ لاٰ یَنْفَعُ نَفْساً إِیمٰانُهٰا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمٰانِهٰا خَیْراً قُلِ اِنْتَظِرُوا إِنّٰا مُنْتَظِرُونَ (۱۵۸) إِنَّ اَلَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ کٰانُوا شِیَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْ‌ءٍ إِنَّمٰا أَمْرُهُمْ إِلَی اَللّٰهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِمٰا کٰانُوا یَفْعَلُونَ (۱۵۹) مَنْ جٰاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثٰالِهٰا وَ مَنْ جٰاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلاٰ یُجْزیٰ إِلاّٰ مِثْلَهٰا وَ هُمْ لاٰ یُظْلَمُونَ (۱۶۰)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قُلْ فَلِلّٰهِ اَلْحُجَّةُ اَلْبٰالِغَةُ فَلَوْ شٰاءَ لَهَدٰاکُمْ أَجْمَعِینَ (۱۴۹) قُلْ هَلُمَّ شُهَدٰاءَکُمُ اَلَّذِینَ یَشْهَدُونَ أَنَّ اَللّٰهَ حَرَّمَ هٰذٰا فَإِنْ شَهِدُوا فَلاٰ تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَ لاٰ تَتَّبِعْ أَهْوٰاءَ اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا وَ اَلَّذِینَ لاٰ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ هُمْ بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ (۱۵۰) قُلْ تَعٰالَوْا أَتْلُ مٰا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاّٰ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوٰالِدَیْنِ إِحْسٰاناً وَ لاٰ تَقْتُلُوا أَوْلاٰدَکُمْ مِنْ إِمْلاٰقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیّٰاهُمْ وَ لاٰ تَقْرَبُوا اَلْفَوٰاحِشَ مٰا ظَهَرَ مِنْهٰا وَ مٰا بَطَنَ وَ لاٰ تَقْتُلُوا اَلنَّفْسَ اَلَّتِی حَرَّمَ اَللّٰهُ إِلاّٰ بِالْحَقِّ ذٰلِکُمْ وَصّٰاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (۱۵۱) وَ لاٰ تَقْرَبُوا مٰالَ اَلْیَتِیمِ إِلاّٰ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتّٰی یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُوا اَلْکَیْلَ وَ اَلْمِیزٰانَ بِالْقِسْطِ لاٰ نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاّٰ وُسْعَهٰا وَ إِذٰا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ کٰانَ ذٰا قُرْبیٰ وَ بِعَهْدِ اَللّٰهِ أَوْفُوا ذٰلِکُمْ وَصّٰاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (۱۵۲) وَ أَنَّ هٰذٰا صِرٰاطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا اَلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذٰلِکُمْ وَصّٰاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۱۵۳) ثُمَّ آتَیْنٰا مُوسَی اَلْکِتٰابَ تَمٰاماً عَلَی اَلَّذِی أَحْسَنَ وَ تَفْصِیلاً لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ وَ هُدیً وَ رَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقٰاءِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ (۱۵۴) وَ هٰذٰا کِتٰابٌ أَنْزَلْنٰاهُ مُبٰارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ اِتَّقُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (۱۵۵) أَنْ تَقُولُوا إِنَّمٰا أُنْزِلَ اَلْکِتٰابُ عَلیٰ طٰائِفَتَیْنِ مِنْ قَبْلِنٰا وَ إِنْ کُنّٰا عَنْ دِرٰاسَتِهِمْ لَغٰافِلِینَ (۱۵۶)
هوش مصنوعی: بگو: «برای خدا دلیل قاطعی وجود دارد؛ اگر می‌خواست، شما را همه را هدایت می‌کرد». بگو: «بیایید، شاهدان خود را بیاورید که گواهی دهند خدا این را حرام کرده است. اگر آنان شهادت دادند، تو نیز با آنان شهادت نده و از خواسته‌های کسانی که آیات ما را کذب می‌پندارند پیروی مکن و کسانی که به آخرت ایمان ندارند و در برابر پروردگارشان شریک قرار می‌دهند». بگو: «بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است بخوانم؛ اینکه چیزی را با او شریک نکنید و به والدین خود نیکی کنید و از ترس فقر، فرزندان خود را نکشید. ما شما و آنان را روزی می‌دهیم و به فواحش نزدیک نشوید، چه آنچه ظاهر است و چه آنچه مخفی، و نفس‌هایی را که خدا حرام کرده است جز به حق نکشید. اینها وصیت‌هایی است که به شما می‌شود تا شاید بفهمید». و به مال یتیم‌ها نزدیک نشوید مگر به بهترین شکل تا به حد رشد برسند و وزن و پیمانه را با عدالت به‌جا آورید. هیچ‌کس را جز به ظرفیتش تکلیف نمی‌کنیم و هر زمان که سخن گفتید، عدالت را رعایت کنید، حتی اگر نزدیک‌ترین فرد باشد و به عهد خدا وفا کنید. اینها وصیت‌هایی است که به شما می‌شود تا شاید متذکر شوید. و این راه مستقیم من است، پس از آن پیروی کنید و از راه‌های دیگر نروید که شما را از راه او منحرف می‌کند. اینها وصیت‌هایی است که به شما می‌شود تا شاید تقوی پیشه کنید. سپس به موسی کتاب را تمام و کامل دادیم، همانند آنچه که نیکوکاران به آن عمل کردند، و تفصیلی برای هر چیزی و هدایت و رحمتی باشد تا شاید به دیدار پروردگارشان ایمان داشته باشند. و این کتابی است که آن را نازل کرده‌ایم و برکت دارد، پس آن را پیروی کنید و از او بترسید تا شاید مورد رحمت قرار گیرید. مبادا بگویید کتاب تنها بر دو طایفه قبل از ما نازل شده و ما از مطالعه آنها بی‌خبر بودیم.
بگو پس مر خدا راست حجت بالغ یعنی دلیل تمام پس اگر خواسته بود خدا هر آینه هدایت کرده بود شما را همه (۱۴۹) بگو بیاورید گواهانتان را آنان که گواهی می‌دهند که خدا حرام کرده این را پس اگر شهادت دادند پس گواهی مده بایشان و پیروی مکن خواهشهای آنان را که تکذیب کردند آیتهای ما را و آنها که نمی‌گروند بآخرت و ایشان بپروردگارشان برابر می‌کند بتان را (۱۵۰) بگو بیائید بخوانم آنچه حرام کرد پروردگارتان بر شما که شریک مسازید باو چیزی را و بوالدین خوبی کردن و مکشید فرزندانتان را از ترس ما روزی می‌دهیم شما را و ایشان را و پیرامون مگردید کارهای بد را آنچه ظاهر باشد از آن و آنچه باطن باشد و مکشید نفسی را که حرام گردانید خدا مگر بحق آن وصیت کرد شما را بآن باشد که شما دریابید بعقل (۱۵۱) و پیرامون مگردید مال یتیم را مگر بآنچه آن بهتر است تا برسد بقوتش و تمام دهید پیمانه و ترازو را بعدالت تکلیف نمی‌کنیم نفسی را مگر بقدر طاقتش و چون بگویند پس عدالت کنید و اگر چه باشد صاحب قرابت و بعهد خدا وفا کنید این است که وصیت کرد شما را باشد که شما پند گیرید (۱۵۲) و آنکه این راهی است راست پس پیروی کنید آن را و پیروی مکنید راهها را پس جدا کردند شما را از راهش اینست که وصیت کرد شما را بآن باشد که شما بپرهیزید (۱۵۳) پس دادیم موسی را کتاب برای تمامی بر کسی که خوبی کرد و برای تفصیل مر همه چیز را و برای هدایت و رحمت باشد که ایشان بلقاء پروردگارشان ایمان آرند (۱۵۴) و این قرآن کتابیست که فرو فرستادیم مبارک پس پیروی کنید آن را و بپرهیزید باشد که شما رحم کرده شوید (۱۵۵) که مبادا گوئید فرو فرستاده نشد کتاب مگر بر دو طایفه پیش از ما و بدرستی که هستیم از خواندنشان هر آینه بیخبران (۱۵۶)
هوش مصنوعی: خداوند دلایل روشن و قاطع دارد. اگر اراده کرده بود، همگی شما را هدایت می‌کرد. به کسانی که گواهی می‌دهند توجه کنید که چه چیزهایی را خدا حرام کرده است. اگر آنها شهادت دادند، به آنها گوش ندهید و از خواسته‌هایشان پیروی نکنید، زیرا آنها آیات ما را انکار کرده‌اند. کسانی که به قیامت ایمان ندارند، در برابر پروردگارشان جزا خواهند دید. باید به شما بگویم که پروردگارتان چه چیزهایی را حرام کرده است: با او شریک قرار ندهید، به والدین نیکی کنید، و فرزندان خود را به خاطر ترس از فقر نکشید، زیرا ما به همه شما روزی می‌دهیم. به کارهای زشت، چه آشکار و چه پنهان، نزدیک نشوید و تنها نفس‌هایی را که خداوند به حق حرام کرده، نکشید. نسبت به مال یتیمان باید به بهترین شکل عمل کنید تا به بلوغ برسند و پیمانه و ترازو را با عدالت به تمام دهید. خداوند هیچ کس را بیش از توانش تکلیف نمی‌کند. وقتی به عدالت طلبیده شدید، حتی اگر شخص خواسته‌تان از نزدیکان باشد، به عهد خداوند وفا کنید؛ این سفارش‌هایی است که به شما شده تا پند بگیرید. این راهی است که باید از آن پیروی کنید و از راه‌های دیگر دوری کنید، زیرا آنها شما را از این مسیر منحرف می‌سازند. ما به موسی کتاب دادیم تا هدایت و رحمت برای انسان‌ها باشد تا به لقای پروردگارشان ایمان داشته باشند. این قرآن کتابی است که ما نازل کرده‌ایم و مبارک است؛ بنابراین، از آن پیروی کنید و بترسید تا مشمول رحمت شوید. مبادا بگویید که این کتاب فقط بر دو گروه پیش از ما نازل شده و ما هیچ اطلاعی از آن نداریم.
گو خدا بالغ بود پس حجتش
عقل عاجز ماند اندر صحتش
هوش مصنوعی: اگر خداوند کامل بود، پس دلیل او، که عقل محدود انسان است، در درستی آن ناتوان مانده است.
پیش آن حجت دلایل باطل است
تا چه جای ظن که بس ناقابل است
هوش مصنوعی: در مقابل آن دلیل روشن، تمام استدلال‌های نادرست بی‌ارزش است و هرگونه شک و تردید در این موضوع کاملاً بی‌مورد و ناچیز به نظر می‌رسد.
کس به پیش نور خورشید اندکی
شمع نارد تا چه جای کرمکی
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند در مقابل نور خورشید حتی یک شمع کوچک را روشن کند، پس جایگاه موریانه‌ای در برابر چنین نوری چیست؟
حق پی اثبات قول مستطاب
حجتش روشن تر است از آفتاب
هوش مصنوعی: حقی که بر اساس آن می‌توان یک ادعا را به خوبی ثابت کرد، از نور آفتاب نیز روشن‌تر و واضح‌تر است.
پس شما را خواست گر بر راه راست
جمله را بنمود راه از هر چه خواست
هوش مصنوعی: اگر شما را بخواهد، او مسیر درست را به همه نشان می‌دهد و راه را از هر آنچه که می‌خواهد، مشخص می‌کند.
بُد منافی لیک با تکلیف جبر
در تناقض همچنان کاشتاب و صبر
هوش مصنوعی: انسان موجودی است که همواره در تضاد با اوضاع و شرایطی که بر او تحمیل می‌شود، قرار دارد؛ اما باید با باور و استقامت به رشد و پیشرفت ادامه دهد.
گو بیارید آن گواهان را شما
که گواهند اندر این تحریم ها
هوش مصنوعی: بیاورید شاهدان را؛ کسانی که در این ممنوعیت‌ها شاهد و گواه هستند.
که خدا کرد ه حرام این بر امم
آنچه ز اَنعام است و حرث از بیش و کم
هوش مصنوعی: خداوند برای امتها حرام کرده است هر چیزی را که از دام‌ها و کشاورزی به دست می‌آید، چه زیاد باشد و چه کم.
پس بیابند ار گواهی مشرکین
بهر صدق مدعای خود چنین
هوش مصنوعی: بنابراین اگر مشرکان برای تأیید ادعای خود نیاز به شهادتی دارند، به همین گونه می‌توانند آن را پیدا کنند.
در گواهی پس تو با ایشان مباش
کن مبیّن هر چه دارند اغتشاش
هوش مصنوعی: در شهادت خود با آن‌ها در نیفت، زیرا آن‌ها هر چه را دارند در هم ریخته و ناواضح می‌سازند.
گر شوی تسلیم در گفتارشان
گشتهای اندر گواهی یارشان
هوش مصنوعی: اگر در برابر سخنان آنها تسلیم شوی، در آن صورت شاهد و گواهی بر دوستی و محبت آنها خواهی بود.
فاش کن امری که عیب آلوده است
وآن سخن هاشان که بس بیهوده است
هوش مصنوعی: امری را که عیب‌دار است به وضوح بیان کن و درباره‌ی سخنانی که بی‌فایده و بی‌محتوا هستند، صحبت کن.
کن نه بر اهواء ایشان پیروی
که به تکذیبند ز آیات قوی
هوش مصنوعی: به دنبال خواسته‌های دیگران نرو، زیرا آنها آیات روشن را انکار می‌کنند.
نیستشان ایمان بر آن دیگر سرای
آن بتان سازند همسر با خدای
هوش مصنوعی: آنها به آخرت ایمان ندارند و به خاطر علاقه به بت‌ها، آنها را همسر خدا قرار می‌دهند.
حکم این عام است بر کل انام
یعنی ای خلق جهان از خاص و عام
هوش مصنوعی: این جمله به معنای آن است که این دستور و حکم، شامل همه انسان‌ها می‌شود، چه خاص و چه عام. به عبارت دیگر، تمام مردم جهان، از هر قشر و گروهی، مشمول این قوانین و دستورات هستند.
بر کسی نارید هرگز اعتقاد
کز هوای خود بود هیچش به یاد
هوش مصنوعی: هرگز بر کسی نمی‌توان اعتماد کرد که فقط به خاطر منافع و خواسته‌های خودش به یاد تو باشد.
بس بود کآدم هوای نفس خویش
مذهب خود سازد و هم دین و کیش
هوش مصنوعی: کافی است که انسان به خاطر خواسته‌های خود، اعتقادات و مذهبش را تغییر دهد و آن‌را مطابق میل خود بسازد.
کرده او عاد ت به چیزی ز اختیار
ترک آن باشد بس او را ناگوار
هوش مصنوعی: هرگاه فردی عادت به انجام کاری کرده باشد، ترک آن کار باید برای او دشوار و ناخوشایند باشد.
گو بیایید ای گُره تا من به نام
خوانم آنچه از حق شما را شد حرام
هوش مصنوعی: بیایید ای گره، تا من به نام شما بگویم آنچه از حق بر شما حرام شده است.
در کتاب این آیت از حق در ثبات
با دو آیۀ دیگر است از محکمات
هوش مصنوعی: در کتاب مقدس، این آیه به ثبات و استحکام موضوعات مهم اشاره دارد و در کنار دو آیه دیگر به عنوان اصول ثابت و محکم شناخته می‌شود.
وآن دو تالی باشد این را بالیقین
وآن نشد منسوخ اندر هیچ دین
هوش مصنوعی: این دو مطلب از یقین و اعتبار برخوردارند و هیچ دینی آن‌ها را فراموش نکرده است.
هست ده حکم اندر این از امر و نهی
ثابت از حق در شریعتها به وحی
هوش مصنوعی: در اینجا به اصول و قوانین مشخصی اشاره شده که از سوی خداوند به وسیله وحی به پیامبران نازل شده است؛ این قوانین شامل دستورات و نواهی است که در متون دینی بیان شده و برای هدایت بشر ضروری است.
اینکه با حق هیچ شیئی را شریک
ناورید این مر شما را نیست نیک
هوش مصنوعی: اینکه هیچ چیزی را با حق شریک نکنید، نشانه‌ای از نیکویی شما نیست.
هم کنید احسان و برّ ، بر والدین
تا ز حق یابید احسانها به عین
هوش مصنوعی: به پدر و مادر خود نیکی کنید و به آن‌ها محبت ورزید تا پاداش نیکی‌ها را از جانب خداوند به چشم ببینید.
نکُشید اولاد خود را ز احتیاج
تا کنید از فقر و درویشی علاج
هوش مصنوعی: فرزندان خود را به خاطر نیاز و فقر از بین نبرید؛ زیرا می‌توانید با تدبیر و تلاش، مشکلات مالی را برطرف کنید.
آن چنان که بر شما روزی دهیم
هم بر ایشان رزق و فیروزی دهیم
هوش مصنوعی: آن طور که ما به شما روزی می‌دهیم، به همان شکل نیز به دیگران برکت و کامیابی می‌دهیم.
پس چرا بر فعل ناحق مرتکب
میشوید از ترس فقر منتسب
هوش مصنوعی: چرا به خاطر ترس از فقر، کار نادرست انجام می‌دهید؟
هم نمایید از فواحش اجتناب
خود ز نزدیکش گریزید از شتاب
هوش مصنوعی: از درستی و پاکی دوری کنید و از نزدیک شدن به کارهای زشت و ناپسند بپرهیزید. اجتناب‌کردن از این مسائل بهترین راه است.
نزد بعضی آن کبائر از خطاست
گفته هم بعضی فواحش خود زناست
هوش مصنوعی: برخی بر این باورند که برخی از گناهان بزرگ، اشتباهات کوچکی هستند، در حالی که برخی دیگر بر این عقیده‌اند که برخی از بدی‌ها به حدی جدی هستند که می‌توان آنها را معادل زنا دانست.
آنچه باشد در ظهور و در بطون
نیست نیکو نزد عقل ذو فنون
هوش مصنوعی: هر چیزی که در ظاهر و باطن وجود داشته باشد، از نظر عقل و خردمندان خوب نیست.
آن بزرگان عرب اندر خفاء
مینمودند از تجرّی ها زناء
هوش مصنوعی: بزرگان عرب در پنهان به خاطر شرارت‌ها و بی‌بند و باری‌ها، از خود رفتارهای ناشایست نشان می‌دادند.
آشکار اوباش و بی باکان بر آن
مرتکب بودند در شهر و دکان
هوش مصنوعی: در شهر و در فروشگاه‌ها، افرادی بی‌پروا و بی‌اعتنا به قوانینی که باید رعایت کنند، به کارهای نادرست و ناپسند دست می‌زنند.
ناپسند این هر دو منهی وز خداست
ماظَهر یا خمر و مابطَن آن زناست
هوش مصنوعی: این دو چیز، یعنی نوشیدنی‌های مست‌کننده و رابطه‌های نادرست، مورد تایید خداوند نیستند و از نظر او ناپسندند.
نکُشید آن نفس کز حق شد حرام
کشتنش الاّ به حق در هر مقام
هوش مصنوعی: نفس انسانی را که به خاطر حق و حقیقت ارزشمند است، نباید از بین برد، مگر اینکه در شرایط خاص و بر اساس حق باشد. در هر موقعیتی باید به انصاف و درستی رفتار کرد.
بالحق آمد قتل مرتد یا قصاص
یا که رجم زانی اندر اختصاص
هوش مصنوعی: در اینجا به مقامات شرعی اشاره می‌شود که بر اساس قوانین دینی، مجازات‌هایی برای خطاهای بزرگ مانند ارتداد یا زنا وجود دارد. این مجازات‌ها شامل اعدام، قصاص و سنگسار است و نشان‌دهنده قاطعیت و جدیت در اجرای عدالت دینی در جامعه است.
هست هم اینسان مقامات دگر
ذکر آنها نیست لازم سر به سر
هوش مصنوعی: اینطور که معلوم است، مقامات دیگری هم وجود دارند که ذکر آنها ضروری نیست و همه‌ی آنها به هم مرتبط هستند.
حاصل این کز عمد نفسی گر کُشید
تا ابد باشید در رنج شدید
هوش مصنوعی: اگر کسی به عمد جان خود را بگیرد، نتیجه‌اش این است که تا ابد در رنج و عذاب خواهد بود.
این یک امر و چار نهی آمد به نقل
مر وصیّت تا بیابید آن به عقل
هوش مصنوعی: این یک دستور و چهار نهی است که به نقل وصیت آمده تا شما آن را با عقل خود درک کنید.
شد وصیّت بر نگهداری آن
تا شما را رشد و عقل آید عیان
هوش مصنوعی: به شما وصیت می‌شود که از آن نگهداری کنید تا زمانی که شما به بلوغ و عقل کامل دست یابید.
همچنین لَا تَقرَبُواْ مالَ الْیتِیم
جز به وجه احسن و طبع سلیم
هوش مصنوعی: به هیچ‌وجه به مال یتیمان نزدیک نشوید، مگر اینکه با نیت خیر و درست برخورد کنید.
حفظ آن بایست از روی تمیز
خرج او هم باید از اندازه نیز
هوش مصنوعی: نگهداری از آن باید با دقت و کیفیت انجام شود و هزینه‌اش نیز نباید از حد معقول فراتر رود.
تا رسد بر غایت رشد و بلوغ
کار او یابد به دانایی فروغ
هوش مصنوعی: تا زمانی که به کمال و پختگی برسد، کارش به دانایی و روشنایی خواهد رسید.
کَیل را وافی بپیمایید و تام
همچنین میزان ز عدل و اهتمام
هوش مصنوعی: راه کَیل را به طور کامل بپیمایید و همچنین میزان را با عدالت و توجه رعایت کنید.
کم بنفروشید و نستانید بیش
خصم را بینید در میزان چو خویش
هوش مصنوعی: به مقدار کم به دیگران ندهید و بیش از حد نخواهید. دشمن را در ترازوی خودتان مانند نزدیکان خود بررسی کنید.
ور که گردد بیش و کم در کَیلها
نی ز روی عمد یا از میل ها
هوش مصنوعی: اگر کسی در اندازه‌گیری‌ها دچار نقص یا اشتباهی شود، این اتفاق نه به طور عمدی است و نه به خاطر تمایلات شخصی.
حق نکرده بر کسی تکلیف هیچ
جز به قدر وسعت او در بسیج
هوش مصنوعی: هیچ کس را بیش از توان و ظرفیت او، وظیفه و مسئولیتی محول نشده است.
نیست تکلیف اعنی ار باشد ز سهو
حق تعالی می کند از بنده عفو
هوش مصنوعی: اگر انسان ناخواسته خطا کند، خداوند او را می‌بخشاید و به خاطر این اشتباه، مسئولیتی از او گرفته نمی‌شود.
گر که داری دانش و رأی دگر
لَا نُکَلِّف راست معنای دگر
هوش مصنوعی: اگر دانش و فکری متفاوت داری، دیگر نیازی نیست که ما به تو بگوییم چه کار کنی.
کس به کاری یعنی ار قادر نبود
حق کجا تکلیف بر وی می نمود
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند به کاری اقدام کند مگر اینکه از عهده‌اش برآید. پس، خداوند چگونه می‌تواند کسی را به انجام کاری موظف کند که از توان او خارج است؟
پس توانی آنکه نفروشی تو کم
کَیل خود زآن گفت کن پاک از ستم
هوش مصنوعی: اگر می‌توانی، از اندازه‌گیری خود کم نگذار و با صداقت و بی‌چشمداشت صحبت کن، تا از ظلم و نیرنگ دور بمانی.
چون سخن گویید پس گویید راست
زآنکه بر ناراستی گفتن خطاست
هوش مصنوعی: وقتی صحبت می‌کنید، باید حقیقت را بگویید، زیرا گفتن حقیقت نادرست خطاست.
خاصه در حکم و گواهی کاین ایست ره
گرچه ذا القربی بود مشهود له
هوش مصنوعی: به خصوص در مورد حکم و شهادت که این راهی است برای دسترسی به واقعیت، هرچند که شاهد آن در نزد نزدیکان باشد.
قول تو باید بود صدق و صحیح
از غرض گفتن ز مرد آمد قبیح
هوش مصنوعی: قول تو باید راست و درست باشد، چراکه از روی نیت و هدف صحبت کردن از مردان ناپسند است.
راست گو ، گر عاقل و فرزانه ای
در حق هر خویش و هر بیگانه ای
هوش مصنوعی: اگر عاقل و دانا هستی، با همه، چه نزدیکان و چه بیگانه‌ها، راستگو باش.
گر شود ملحوظ کاین یک دشمن است
وآن دگر یک خویش و فرزند من است
هوش مصنوعی: اگر توجه کنیم که یکی از آن‌ها دشمن من است و دیگری، خویشاوند و فرزند من، احساسات و روابط من تحت تأثیر قرار می‌گیرد.
نفع خویشاوند و اضرار عدو
دیدن از غیرت بود بی گفتگو
هوش مصنوعی: مراقبت و حمایت از نزدیکان و زیان رساندن به دشمن، نشان‌دهنده غیرت است و در این مورد هیچ شکی وجود ندارد.
پس شهادت بر خلاف حق دهی
پیروی را گام با احمق نهی
هوش مصنوعی: اگر بر خلاف حق شهادت بدهی، دنبال کردن آن را به احمق‌ها یاد می‌دهی و در واقع قدمی نادرست را به آن‌ها آموزش می‌دهی.
زآنکه حق جز راست میگوید مگو
مرد بخرد ، راست گوید هم نکو
هوش مصنوعی: زیرا که حقیقت همیشه درست است، پس بگو مرد عاقل هم باید راست بگوید و این کار خوب است.
بر شهادت تا که جای آنکه لب
کس گشاید بر دروغی بی سبب
هوش مصنوعی: تا زمانی که شهادت داده شود، جای آن نیست که کسی بدون دلیل حرفی بر زبان بیاورد.
هم به عهد حق کنید از جان وفاء
هم به نذری که نمودید از ولاء
هوش مصنوعی: به عهد و پیمانی که با خدا بسته‌اید، با تمام وجود وفادار باشید و به نذری که کرده‌اید، به خاطر علاقه و محبت خود، عمل کنید.
این شما را شد وصیّتهای او
پند تا گیرید شاید مو به مو
هوش مصنوعی: این شما را به یادداشت‌های او دعوت می‌کند تا از آنها درس بگیرید و شاید به تمامی جزئیات توجه کنید.
این است یک نهی و سه امر اندر نسق
که وصیّت بر خلایق کرده حق
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که خداوند یک نهی و سه دستور را به طور مرتب و واضح برای راهنمایی مردم مطرح کرده است. در واقع، دستورهایی که برای هدایت و زندگی درست به انسان‌ها داده شده، نشان‌دهنده توجه و وصیت خدا به خلقش است.
حکم عاشر بر شما خوانم عیان
وآن بود این کآنچه آمد در بیان
هوش مصنوعی: من به وضوح برای شما حکمی را بیان می‌کنم و آن این است که هر آنچه در کلمات بیان شده است، حقیقت دارد.
یعنی از توحید و اخلاق سلیم
هست راه من که باشد مستقیم
هوش مصنوعی: من در مسیر زندگی‌ام به اصول توحید و اخلاق نیکو پایبند هستم و این‌ها راهنمای من به سمت درست است.
پس کنید آن را به طاعت پیروی
تا رسید از آن به صدق معنوی
هوش مصنوعی: پس بر آن شوید که در اطاعت و پیروی تلاش کنید تا به حقیقت معنوی دست یابید.
می نگردید از ر ه حق منحرف
جانب آن راههای مختلف
هوش مصنوعی: به راه صحیح توجه کنید و از انحراف به سوی مسیرهای متفاوت پرهیز کنید.
کآن شما را افکند در تفرقه
از ره حق، وز ولای مطلقه
هوش مصنوعی: شما را به خاطر حقیقت و از راه درست به تفرقه کشانده‌اند و از ولایت و حاکمیت مطلق دور کرده‌اند.
این وصیّت شد ز حقشان در خصال
تا بپرهیزید شاید از ضلال
هوش مصنوعی: این سفارش از طرف حق درباره ویژگی‌هایشان بیان شده است تا شما از انحراف و گمراهی دوری کنید.
هست این احکام عقلی سر به سر
وز قبولش نیست عقلی را گذر
هوش مصنوعی: این قوانین و احکام عقل، کاملاً مشخص و روشن هستند و اگر کسی به آن‌ها اذعان نداشته باشد، نمی‌تواند به درک حقیقت دست یابد.
لاجرم در هیچ دین منسوخ نیست
دین نشد چون نسخ این منسوخ نیست
هوش مصنوعی: به ناچار هیچ دینی نیست که قدیمی و نادرست شده باشد؛ زیرا دین وقتی باطل می‌شود، دیگر به عنوان دین معتبر شناخته نمی‌شود.
دین نباشد جز مراعات تمام
ز آدمیّت اندر اوقات و مقام
هوش مصنوعی: دین چیزی جز رعایت کامل حقوق و رفتار انسانی در تمام زمان‌ها و موقعیت‌ها نیست.
اصل آن تکمیل انسانیّت است
حسن خلقت را خود او انّیت است
هوش مصنوعی: نکته اصلی در اینجا این است که هدف اصلی و حقیقی انسانیت، تکامل و رشد خود انسان است و زیبایی خلقت به وجود خود او وابسته است.
هر بدی که عقل بر وی حاکم است
نهی او اندر هر آن دین لازم است
هوش مصنوعی: هر کاری که عقل بر آن حاکم است، انجام ندادن آن کار در هر زمانی واجب است.
هم نگردد نسخ هرگز تا ابد
تا که بوده است این جهان ، بد بوده بد
هوش مصنوعی: هرگز تغییر نخواهد کرد تا ابد، آن‌چه این جهان بوده است، همیشه بد بوده و بد خواهد ماند.
همچنین بر عقل ، نیکی انسب است
نزد بخرد روز، روز و شب، شب است
هوش مصنوعی: عقل همواره بهتر از نیکی است، زیرا افراد خردمند در طول روز و شب، به خوبی و درستی عمل می‌کنند.
ظلم را هرگز کسی نشمرده نیک
یا نمودن خلق را با حق شریک
هوش مصنوعی: هیچ‌کس ظلم را نیکو نمی‌داند و هرگز آن را ارزشی نمی‌بخشد، همچنین نمی‌توان خلق را با حق برابر و شریک در نظر گرفت.
عقل بر توحید حق باشد دلیل
همچنین عقلی است افعال جمیل
هوش مصنوعی: عقل می‌تواند دلیلی بر یکتایی خداوند باشد و همچنین این عقل، می‌تواند شواهدی بر کارهای نیک و زیبا ارائه دهد.
سر زند از مشرک ار فعلی نکو
دان گُلی کز منجلابی رسته او
هوش مصنوعی: اگر شخصی که به جوانب ناپسند می‌پردازد، به خاطر انجام عمل نیکو مانند گلی که از مرداب می‌روید، بر بلندای زندگی‌اش سر برآورد، نشان‌دهنده آن است که حتی در میان بدی‌ها و مشکلات، امکان خوب بودن و رشد وجود دارد.
نه تماشا را به چشمی درخور است
نه کسی میبویدش چون ابتر است
هوش مصنوعی: نه تماشا کردنش ارزش دارد و نه کسی از بوی آن آگاه می‌شود، زیرا این چیز ناقص و ناتمام است.
اصل هر دین پس به جز توحید نیست
وآن بود عقلی در این تردید نیست
هوش مصنوعی: هر دینی بر پایهٔ توحید بنا شده و این یک حقیقت عقلانی است که در آن هیچ تردیدی وجود ندارد.
لاجرم حکمی که آن زایل نشد
عقل بر تغییر آن مایل نشد
هوش مصنوعی: قطعا حکم و قانونی که تغییر نکرده است، عقل هم به تغییر آن تمایل پیدا نکرده است.
باشد احکامی که از توحید خواست
عقل در اجرای آن تأیید خواست
هوش مصنوعی: احکام و دستوراتی وجود دارد که عقل در پی اجرای آن‌ها از توحید و یکتایی خداوند خواسته و تأکید دارد.
هر زمان پس آمد از حق ناقدی
تا کند رفع ار که دارد فاقدی
هوش مصنوعی: هر بار که کسی از حق انتقاد می‌کند، برای آنکه ضعف‌ها یا کاستی‌هایی را برطرف کند، به یاد داشته باشیم که خود او نیز ممکن است چیزی را که لازم دارد، نداشته باشد.
داشت اجرا حکم کلیّات را
کز تغیّر دور بود اثبات را
هوش مصنوعی: این جمله اشاره دارد به اینکه حکم‌های کلی و عمومی باید به صورت ثابت و بدون تغییر باقی بمانند. در واقع، این حکم‌ها از تغییر و تزلزل دور هستند و باید به‌طور محکم و مستدل اثبات شوند.
نیست یعنی اندر ادوار زمان
بهر آن احکام تغییری عیان
هوش مصنوعی: هیچ تغییری در احکام و قوانین در طول زمان وجود ندارد و این واقعیت آشکار است.
وآنچه اندر نظم دین آن فرع بود
در زمانها مختلف در شرع بود
هوش مصنوعی: هرچیزی که در نظم دین، فرع و جوانب مختلفی دارد، در زمان‌های متفاوت به شکل‌های گوناگون در شریعت مورد توجه قرار گرفته است.
آن هم ار بینی به دقت بی ز فصل
هست فرعی که بود ملصق به اصل
هوش مصنوعی: اگر به دقت نگاه کنی، می‌بینی که حتی در فصول فرعی و جزئی، ارتباطی به اصل و بنیاد وجود دارد.
یک مثالی گویم ار فهمت بجاست
ظاهر و باطن در آدم عضوهاست
هوش مصنوعی: اگر به خوبی درک کنی، می‌توانم مثالی بزنم: به ظاهر و باطن انسان شباهت‌هایی در اعضای او وجود دارد.
بعضی ار زآن گشت فاسد همچو قلب
شد حیات از آدمی ناچار سلب
هوش مصنوعی: برخی از افراد به دلیل فساد در وجودشان، مانند قلبی بیمار می‌شوند؛ و از این رو، حیات و زندگی از انسان‌ها سلب می‌گردد.
همچنین باشد دماغ اندر ثبات
رنج او خامُش کند شمع حیات
هوش مصنوعی: اگر انسان در برابر مشکلات و دشواری‌ها آرامش خود را حفظ کند، همانند شمعی که در برابر باد خاموش می‌شود، زندگی‌اش تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
ور رسد رنجی به آلات نفس
مر سلامت را مکن دیگر هوس
هوش مصنوعی: اگر رنجی به ابزارهای نفس برسد، دیگر به فکر ایمنی خود نباشید و آرزوهای بی‌فایده در سر نپرورید.
چند روز ار زنده ماند در تب است
تیرهتر روز حیاتش از شب است
هوش مصنوعی: اگر چند روزی هم زنده بماند، روزهای زندگی‌اش در تب و ناراحتی می‌گذرد و این روزها از شب‌هایم تیره‌تر و غم‌انگیزتر است.
عضوها هم هست اندر آدمی
که ز نقصش آدم آید در کمی
هوش مصنوعی: انسان دارای اعضایی است که به خاطر نقص‌هایش باعث می‌شود که آدمی در کمبود قرار بگیرد.
زنده ماند آدم اما ناقص است
زآنکه آن اعضاء بدن را شاخص است
هوش مصنوعی: آدم زنده است اما هیچ کدام از اجزای بدنش کامل نیستند و این نشان‌دهنده نقص او است.
همچو کوری یا که گنگی یا کری
باشد از لذات هستی او بری
هوش مصنوعی: انسانی که همچون نابینا، ناشنوا یا بی‌زبان باشد، از لذت‌های زندگی به دور است و چیزی از خوشی‌های دنیا را درک نمی‌کند.
حق تعالی کرد ارسال رسل
بهر تکمیل نفوس از جزء و کل
هوش مصنوعی: خداوند فرستادن پیامبران را برای کامل کردن روح انسان‌ها به وسیله‌ی اجزا و کل وجود آن‌ها قرار داد.
تا نماید آن مرضها را علاج
هم رسند اعضاء به صحت هم مزاج
هوش مصنوعی: تا زمانی که بیماری‌ها درمان شوند، اعضای بدن و حالت کلی بدن به سلامتی خواهند رسید.
با خرد همدست گردند از هنر
کآن رسول باطن است اندر بشر
هوش مصنوعی: با فکر و اندیشه دوستی کنید و هنر را بیاموزید، زیرا این هنر پیام‌آوری باطنی است که در وجود انسان‌ها نهفته است.
عقل گر کامل بود خود رهبر است
بر هر آن درد و دوایی ابصر است
هوش مصنوعی: اگر عقل به کمال برسد، خود به تنهایی راهنمایی کننده است و برای هر مشکل و دردی، راه حل و درمانی خواهد یافت.
میشناسد هم دوا هم درد را
رهنما باشد به نیکی مرد را
هوش مصنوعی: درد و درمان را خوب می‌شناسد و می‌تواند راهنمایی خوبی برای مردان نیکوکار باشد.
عقل ور ناقص بود اثبات را
میتواند یافت کلیّات را
هوش مصنوعی: اگر عقل ناقص باشد، می‌تواند تنها به صورت کلی به اثبات برسد و نتواند جزئیات را درک کند.
لیک در تعیین جزئی قاصر است
شد چو توأم با پیمبر قاهر است
هوش مصنوعی: اما در تعیین جزئیات ناتوان است، چون با تو بودن باعث پیروزی پیامبر می‌شود.
راه یابد بر صراط مستقیم
جزء و کل را بیند از عین سلیم
هوش مصنوعی: کسی که بر راه راست قرار می‌گیرد، می‌تواند هم جزییات و هم کلیات را از دیدگاه درست و واضح مشاهده کند.
بازگردم سوی تفسیر کلام
ما وصیّت کرده بودیم این تمام
هوش مصنوعی: به سوی توضیح کلام خود برمی‌گردم و یادآوری می‌کنم که این تمام آن چیزی است که قبلاً توصیه کرده بودیم.
سابقاً از هر روش بر انبیا
پس بود زآن جمله اعظم این که ما
هوش مصنوعی: سابقاً از هر طریق بر پیامبران برتری داشتیم و از همه این موارد، این نکته بسیار مهم است که ما از همه بزرگتر هستیم.
از عطاء دادیم موسی را کتاب
راه بنمودیم او را بر صواب
هوش مصنوعی: ما به موسی کتابی عطا کردیم که او را به راه راست هدایت کرد.
هم کرامت ها و نعمت ها تمام
بر نکویی تا کند مردی قیام
هوش مصنوعی: تمام کرامت‌ها و نعمت‌ها هرگز به اندازه‌ی نیکی و خوبی نیستند، زیرا این نیکویی است که باعث می‌شود انسان به پا خیزد و اقدام کند.
یا کند تبلیغ بر مردم نکو
یا نکو دانسته بود احکام او
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که یا باید به مردم به خوبی و شایستگی آموزش داده شود، یا اینکه مردم خود از قبل با احکام و قوانین آشنا بوده‌اند.
بر بیانِ هر چه در دین آن به کار
جمله بر تفصیل آید در شمار
هوش مصنوعی: برای بیان هر چیزی که در دین است، همه چیز به تفصیل و دقت حساب می‌شود.
هم نماید ره بر اسرائیلیان
هم رسد رحمت بر ایشان جاودان
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که لطف و رحمت الهی بر قوم اسرائیل همواره جاری است و به آنها نشان می‌دهد که چگونه می‌توانند راه خود را پیدا کنند.
شاید ایشان رب خود را بر لقاء
آورند ایمان لقا ء یعنی جزاء
هوش مصنوعی: شاید آنها بتوانند با پروردگارشان ملاقات کنند و ایمان به این دیدار یعنی پاداش را در دل داشته باشند.
این کتابی هم که بفرستاده ایم
نفع افزون اندر آن بنهاده ایم
هوش مصنوعی: کتابی که به شما ارسال کرده‌ایم، حاوی اطلاعات و مزایای زیادی است.
پیروی پس زو کنید از بیش و کم
وز تخلّف می بپرهیزید هم
هوش مصنوعی: از زیاده‌روی و کم‌کاری خودداری کنید و سعی کنید همیشه بر اصول درست پایبند باشید.
رحم کرده تا که شاید زآن شوید
فیض یاب از دولت قرآن شوید
هوش مصنوعی: خداوند رحمت کرده تا شاید از این رحمت بهره‌مند شوید و از برکات قرآن کریم بهره‌مند گردید.
أن تَقُولُواْ بهر أنْزَلنَا یقین
علت آمد دانی ار معنی است این
هوش مصنوعی: شما می‌گویید به خاطر آنچه نازل کردیم، بدانید که آیا این معنایی دارد یا نه.
ما فرستادیم قرآن زآن سبب
که شما گویید ای قوم عرب
هوش مصنوعی: ما قرآن را فرستادیم تا شما، ای قوم عرب، بگویید و از آن استفاده کنید.
غیر از این نبود که نازل شد کتاب
بر دو قوم از قبل ما در انتساب
هوش مصنوعی: جز این نیست که کتابی بر دو قوم پیش از ما نازل شده است که به آن‌ها نسبت داده شده.
یعنی آمد بر نصاری و یهود
غافلیم از درسشان ما تا چه بود
هوش مصنوعی: چنین به نظر می‌رسد که ما از آموزش‌ها و درس‌هایی که از مسیحیان و یهودیان گرفته‌ایم، غافل هستیم و به موضوعاتی که باید به آن توجه کنیم، پرداخته نمی‌شود.
پیش ما الفاظشان باشد عجب
فهم ناریم آنچه جنبانند لب
هوش مصنوعی: در حضور ما، حرف‌هایشان جالب است، اما ما نمی‌فهمیم آنچه را که لب‌هایشان به حرکت درمی‌آورند.
نیست ما را فهم آن گفتارها
که به ما گویند با تکرارها
هوش مصنوعی: ما نمی‌توانیم به درستی حرف‌هایی را بفهمیم که به ما می‌گویند، حتی اگر بارها تکرار شوند.