گنجور

۲۸- آیات ۱۴۸ تا ۱۵۳

لاٰ یُحِبُّ اَللّٰهُ اَلْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ اَلْقَوْلِ إِلاّٰ مَنْ ظُلِمَ وَ کٰانَ اَللّٰهُ سَمِیعاً عَلِیماً (۱۴۸) إِنْ تُبْدُوا خَیْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اَللّٰهَ کٰانَ عَفُوًّا قَدِیراً (۱۴۹) إِنَّ اَلَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللّٰهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اَللّٰهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذٰلِکَ سَبِیلاً (۱۵۰) أُولٰئِکَ هُمُ اَلْکٰافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنٰا لِلْکٰافِرِینَ عَذٰاباً مُهِیناً (۱۵۱) وَ اَلَّذِینَ‌ آمَنُوا بِاللّٰهِ وَ رُسُلِهِ وَ لَمْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولٰئِکَ سَوْفَ یُؤْتِیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ کٰانَ اَللّٰهُ غَفُوراً رَحِیماً (۱۵۲) یَسْئَلُکَ أَهْلُ اَلْکِتٰابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَیْهِمْ کِتٰاباً مِنَ اَلسَّمٰاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسیٰ أَکْبَرَ مِنْ ذٰلِکَ فَقٰالُوا أَرِنَا اَللّٰهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ اَلصّٰاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اِتَّخَذُوا اَلْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَتْهُمُ اَلْبَیِّنٰاتُ فَعَفَوْنٰا عَنْ ذٰلِکَ وَ آتَیْنٰا مُوسیٰ سُلْطٰاناً مُبِیناً (۱۵۳)

دوست نمی‌دارد خدا صدا بلند کردن ببدی از گفتار مگر کسی که ظلم کرده شده باشد خدا شنوای دانا (۱۴۸) اگر آشکار کنید خوبی را یا پنهان کنیدش یا درگذرید از بدی پس بدرستی که خدا باشد درگذرنده توانا (۱۴۹) بدرستی که آنان که کافر می‌شوند بخدا و رسولان او و می‌خواهند که جدایی اندازند میان خدا و رسولانش و می‌گویند می‌گرویم ببرخی و کافر می‌شویم ببرخی و می‌خواهند که فرا گیرند میان آن راهی را (۱۵۰) آن گروه ایشانند کافران براستی و مهیا کرده‌ایم از برای کافران عذابی خوارکننده (۱۵۱) و آنان که گرویدند بخدا و رسولانش و جدایی نینداختند میان احدی از ایشان آنها زود باشد که بدهیم ایشان را مزدهاشان و باشد خدا آمرزنده مهربان (۱۵۲) در می‌خواهند از تو اهل کتاب که فرو فرستی بر ایشان کتابی از آسمان پس بتحقیق سؤال کردند از موسی بزرگتر از آن را پس گفتند بنمای بما خدا را معاینه پس گرفت ایشان را صاعقه بسبب ظلمشان پس فرا گرفتند گوساله را از بعد آنچه آمد ایشان را معجزات روشن پس در گذشتیم از آن و دادیم موسی را حجتی پیدا (۱۵۳) و برداشتیم زیرشان طور را بسبب پیمانشان و گفتیم مر ایشان را که در روید از در سجده‌کنان و گفتیم مر ایشان را از حد در مگذرید در شنبه و گرفتیم از ایشان پیمانی درشت (۱۵۴)

حق ندارد دوست بر وجه عیان
جز به ظلمی سوء گفتار از کسان
کرده باشد گر کسی بر کس ستم
شاید او را گر گشاید لب به ذم
تا که خلق از حال او آگه شوند
حامی مظلوم از هر ره شوند
کرد مهمان چند کس را یک دنی
بهرشان ناورد هیچ از خوردنی
آن جماعت بهر ذمّش روز و شب
در محافل باز بگشودند لب
آمد این آیت به عذر آن گروه
وین بود در ظلم ، وجهی از وجوه
ور که غیبت بی سبب باشد بد است
جرم بی لذت بسی پست و رد است
غیبت خلق از نشان غفلت است
جز به عیب ظالمان، کآن رخصت است
تا نباشد از خدا غافل کسی
غیبت کس کی کند در مجلسی
همچنین بر یاد کردن عیب خلق
باشد از زشتی خُلق و خُبث دلق
بشنود حق هر چه گویید از کسان
هم بداند گر نگویی د از لسان
نیکویی را گر نمایید آشکار
یا کنید آن را نهان ز اغیار و یار
یا گذارید آن بدی ها را به جا
رو به یاد حق کنید از ماسوی
پس بود بسیار عفو آن شاه جان
هم توانا بر عذاب عاصیان
این به تحریص است مر مظلوم را
تا ببخشد ظالم محروم را
گرچه رخصت بر تظلّم دادشان
لیک آرد عفو را بر یادشان
آن کسانی که به حق کافر شوند
هم نه بر پیغمبرانش بگروند
باز خواهند افکنند از ضعف دین
مر جدایی بین حق با مرسلین
بر خدا از روی دعوی بگروند
وآنگهی بر انبیا ء کافر شوند
یا که می گویند بر بعضی ز جان
مؤمنیم اما نه بر بعضی از آن
قصد زین آیت یهود آمد نه غیر
که به موسی (ع) قائلند و بر عزیر
پس به عیسی (ع) و محمّد (ص) کافرند
در مقامی دمّ و در جایی سرند
بهر خود خواهند گیرند از غلط
بین کفر و دین طریقی در وسط
کافرند این فرقه بر تحقیق و راست
راست یعنی کفر ایشان را سزاست
همچنین آماده بر کفار دین
باشد از ما خود عذابی بس مهین
وآن کسان که بر خدا و بر رسول
از حقیقت کردهاند ایمان قبول
بین ایشان هم نکردند اختلاف
هم جدا ز ایشان یکی را از گزاف
آن گروهند اهل ایمان و ولاء
زودشان بدهیم بر نیکی جزاء
هست آمرزنده حق بر سیّ ئات
مهربان در حل جمله مشکلات
از تو می پرسند خود اهل کتاب
تا کنی نازل بر ایشان در خطاب
یک کتابی ز آسمان در یک زمان
همچنان کآمد به موسی بالعیان
پس ز موسی قوم کردند این سؤال
بلکه زین اکبر به هنگام مقال
این چنین گفتند با او ز اعتذار
که به ما بنما خدا را آشکار
پس فرا بگرفت از آن ناطقه
آن جماعت را ز گردون صاعقه
بهر ظلمی که به طعنت در سؤال
بودشان از موسی فرخنده فال
هم پی تقلید آباء این یهود
از تو خواهند این کتاب آری فرود
همچنان کآباء ایشان در قدیم
خواهش رؤیت نمود ند از کلیم
عِجل بگرفتند پس بهر نجات
بعد از آن کآمد بر ایشان بیّنات
عفو پس کردیم ز ایشان این گناه
بازشان بر توبه بنمودیم راه
حجتی دادیم بر موسی عیان
گفت تا بکُشند خود را عاصیان
در میان یکدگر بنهند تیغ
می نباشد هیچشان از جان دریغ
بود آن حجت تسلط در کلام
تا ز امرش سر نتابد خاص و عام
طور را برداشتیم از فوقشان
عهد ما شد تا به گردن طوقشان
امر موسی چون بر ایشان شاق بود
خواست کآید کوهشان بر سر فرود
در فلسطین بود کوهی بس عظیم
طور اسماعی ل نامش از قدیم
فوق ایشان جبرئیل ارجمند
کرد آن را قدر یک قامت بلند
پس به سجده اوفتادند آن گروه
نیم رخ بر سجده نیمی سوی کوه
آمدند از روی عجز و احتیاج
در قبول امر موسی لاعلاج
طور را دانند اهل دل دماغ
کوست جای عقل گر داری سراغ
کرد موسی یعنی از عقل احتجاج
قوم گشتند از قبولش لاعلاج
یعنی آنها را به عقل الزام کرد
وین تسلط حق بر او اکرام کرد
وز دری گفتیمشان داخل شوید
در اریحا ساجد و تائب روید
اندر آیید اعنی از باب فنا
بود موسوم آن به باب ایلیا
باید از باب ولایت در رجوع
رو به بیت المقدس آورد از خضوع
حطّه گفتن مر شما را واجب است
در دخول آنکه قول تائب است
داخل از باب دگر گشتند پس
جای حطّه، حنطه گفتن از هوس
شرح این در سورة ثانی گذشت
نک به آیت کرد باید بازگشت
بعد از آن از منطق داوودشان
باز گفتیم از ره معهودشان
مگذرید از حد خود در یوم سبت
نامتان ثبت است چون از قوم سبت
چونکه اندر عهد داوود آن یهود
مر تجاوز کرده بودند از حدود
کسب میکردند روز شنبه قوم
صید ماهی هم در آن فیروز یوم
صید ماهی بود در معنی حیل
منعشان داوود کرد از آن عمل
مسخ پس گشتند زآن کردار بد
تا تعدّی ناورد مردی ز حد
باز بگرفتیم ز ایشان در شهود
همچنین میثاق بر حفظ حدود
۲۷- آیات ۱۴۰ تا ۱۴۷: وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی اَلْکِتٰابِ أَنْ إِذٰا سَمِعْتُمْ آیٰاتِ اَللّٰهِ یُکْفَرُ بِهٰا وَ یُسْتَهْزَأُ بِهٰا فَلاٰ تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتّٰی یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اَللّٰهَ جٰامِعُ اَلْمُنٰافِقِینَ وَ اَلْکٰافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعاً (۱۴۰) اَلَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کٰانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اَللّٰهِ قٰالُوا أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَ إِنْ کٰانَ لِلْکٰافِرِینَ نَصِیبٌ قٰالُوا أَ لَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَ نَمْنَعْکُمْ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ فَاللّٰهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ اَلْقِیٰامَةِ وَ لَنْ یَجْعَلَ اَللّٰهُ لِلْکٰافِرِینَ عَلَی اَلْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً (۱۴۱) إِنَّ اَلْمُنٰافِقِینَ یُخٰادِعُونَ اَللّٰهَ وَ هُوَ خٰادِعُهُمْ وَ إِذٰا قٰامُوا إِلَی اَلصَّلاٰةِ قٰامُوا کُسٰالیٰ یُرٰاؤُنَ اَلنّٰاسَ وَ لاٰ یَذْکُرُونَ اَللّٰهَ إِلاّٰ قَلِیلاً (۱۴۲) مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذٰلِکَ لاٰ إِلیٰ هٰؤُلاٰءِ وَ لاٰ إِلیٰ هٰؤُلاٰءِ وَ مَنْ یُضْلِلِ اَللّٰهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً (۱۴۳) یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لاٰ تَتَّخِذُوا اَلْکٰافِرِینَ أَوْلِیٰاءَ مِنْ دُونِ اَلْمُؤْمِنِینَ أَ تُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلّٰهِ عَلَیْکُمْ سُلْطٰاناً مُبِیناً (۱۴۴) إِنَّ اَلْمُنٰافِقِینَ فِی اَلدَّرْکِ اَلْأَسْفَلِ مِنَ اَلنّٰارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیراً (۱۴۵) إِلاَّ اَلَّذِینَ تٰابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ اِعْتَصَمُوا بِاللّٰهِ وَ أَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلّٰهِ فَأُولٰئِکَ مَعَ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ سَوْفَ یُؤْتِ‌ اَللّٰهُ اَلْمُؤْمِنِینَ أَجْراً عَظِیماً (۱۴۶) مٰا یَفْعَلُ اَللّٰهُ بِعَذٰابِکُمْ إِنْ شَکَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ وَ کٰانَ اَللّٰهُ شٰاکِراً عَلِیماً (۱۴۷)۲۹- آیات ۱۵۴ تا ۱۵۷: فَبِمٰا نَقْضِهِمْ مِیثٰاقَهُمْ وَ کُفْرِهِمْ بِآیٰاتِ اَللّٰهِ وَ قَتْلِهِمُ اَلْأَنْبِیٰاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنٰا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اَللّٰهُ عَلَیْهٰا بِکُفْرِهِمْ فَلاٰ یُؤْمِنُونَ إِلاّٰ قَلِیلاً (۱۵۵) وَ بِکُفْرِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ عَلیٰ مَرْیَمَ بُهْتٰاناً عَظِیماً (۱۵۶) وَ قَوْلِهِمْ إِنّٰا قَتَلْنَا اَلْمَسِیحَ عِیسَی اِبْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اَللّٰهِ وَ مٰا قَتَلُوهُ وَ مٰا صَلَبُوهُ وَ لٰکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ اَلَّذِینَ اِخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مٰا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اِتِّبٰاعَ اَلظَّنِّ وَ مٰا قَتَلُوهُ یَقِیناً (۱۵۷)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لاٰ یُحِبُّ اَللّٰهُ اَلْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ اَلْقَوْلِ إِلاّٰ مَنْ ظُلِمَ وَ کٰانَ اَللّٰهُ سَمِیعاً عَلِیماً (۱۴۸) إِنْ تُبْدُوا خَیْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اَللّٰهَ کٰانَ عَفُوًّا قَدِیراً (۱۴۹) إِنَّ اَلَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللّٰهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اَللّٰهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذٰلِکَ سَبِیلاً (۱۵۰) أُولٰئِکَ هُمُ اَلْکٰافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنٰا لِلْکٰافِرِینَ عَذٰاباً مُهِیناً (۱۵۱) وَ اَلَّذِینَ‌ آمَنُوا بِاللّٰهِ وَ رُسُلِهِ وَ لَمْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولٰئِکَ سَوْفَ یُؤْتِیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ کٰانَ اَللّٰهُ غَفُوراً رَحِیماً (۱۵۲) یَسْئَلُکَ أَهْلُ اَلْکِتٰابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَیْهِمْ کِتٰاباً مِنَ اَلسَّمٰاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسیٰ أَکْبَرَ مِنْ ذٰلِکَ فَقٰالُوا أَرِنَا اَللّٰهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ اَلصّٰاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اِتَّخَذُوا اَلْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَتْهُمُ اَلْبَیِّنٰاتُ فَعَفَوْنٰا عَنْ ذٰلِکَ وَ آتَیْنٰا مُوسیٰ سُلْطٰاناً مُبِیناً (۱۵۳)
هوش مصنوعی: خداوند از بی‌حرمتی به دیگران و سخن گفتن درباره بدی‌ها خوشش نمی‌آید، جز در مورد کسانی که ظلم دیده‌اند. او شنوا و آگاه است. اگر خوبی‌ها را آشکار کنید یا پنهان کنید، یا از بدی‌ها چشم‌پوشی کنید، خداوند بخشنده و توانا است. کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر می‌ورزند و می‌خواهند بین خدا و پیامبرانش جدایی بیندازند و می‌گویند به برخی ایمان داریم و به برخی کافر هستیم، به دنبال راهی برای توجیه کفر خود هستند. همین‌ها کافر واقعی هستند و ما عذابی خفت‌آور برای کافران آماده کرده‌ایم. اما کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده‌اند و بین آنها تفکیک نمی‌کنند، به زودی پاداش‌های خود را دریافت خواهند کرد و خداوند بخشنده و مهربان است. اهل کتاب از تو می‌خواهند که کتابی از آسمان بر آنها نازل کنی. در واقع آنها از موسی درخواست بزرگ‌تری داشتند و گفتند: «خدا را به‌روشنی به ما نشان بده.» اما به خاطر ظلم‌هایشان، صاعقه‌ای آنها را فراگرفت. سپس پس از آنکه نشانه‌های روشنی به آنها رسید، مجسمه‌سازی کردند و ما از این خطای آنها گذشتیم و به موسی سلطنتی بزرگ عطا کردیم.
دوست نمی‌دارد خدا صدا بلند کردن ببدی از گفتار مگر کسی که ظلم کرده شده باشد خدا شنوای دانا (۱۴۸) اگر آشکار کنید خوبی را یا پنهان کنیدش یا درگذرید از بدی پس بدرستی که خدا باشد درگذرنده توانا (۱۴۹) بدرستی که آنان که کافر می‌شوند بخدا و رسولان او و می‌خواهند که جدایی اندازند میان خدا و رسولانش و می‌گویند می‌گرویم ببرخی و کافر می‌شویم ببرخی و می‌خواهند که فرا گیرند میان آن راهی را (۱۵۰) آن گروه ایشانند کافران براستی و مهیا کرده‌ایم از برای کافران عذابی خوارکننده (۱۵۱) و آنان که گرویدند بخدا و رسولانش و جدایی نینداختند میان احدی از ایشان آنها زود باشد که بدهیم ایشان را مزدهاشان و باشد خدا آمرزنده مهربان (۱۵۲) در می‌خواهند از تو اهل کتاب که فرو فرستی بر ایشان کتابی از آسمان پس بتحقیق سؤال کردند از موسی بزرگتر از آن را پس گفتند بنمای بما خدا را معاینه پس گرفت ایشان را صاعقه بسبب ظلمشان پس فرا گرفتند گوساله را از بعد آنچه آمد ایشان را معجزات روشن پس در گذشتیم از آن و دادیم موسی را حجتی پیدا (۱۵۳) و برداشتیم زیرشان طور را بسبب پیمانشان و گفتیم مر ایشان را که در روید از در سجده‌کنان و گفتیم مر ایشان را از حد در مگذرید در شنبه و گرفتیم از ایشان پیمانی درشت (۱۵۴)
هوش مصنوعی: خداوند نمی‌پسندد صدای کسی را بلند کند مگر آن کس که مورد ظلم واقع شده باشد و او شنوا و دانا است. اگر خوبی‌ها را آشکار کنید یا پنهان نگه‌دارید یا از بدی‌ها بگذرید، خداوند همواره آمرزنده و تواناست. حقیقت این است که کسانی که به خدا و پیامبرانش کافر می‌شوند و می‌خواهند میان خدا و پیامبرانش جدایی بیندازند و می‌گویند به برخی از آنها ایمان می‌آوریم و به برخی کافر می‌شویم، در واقع کافر واقعی هستند و برای آنها عذاب خوارکننده‌ای آماده کرده‌ایم. اما کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده‌اند و بین آنها جدایی نینداخته‌اند، به زودی پاداش‌هایشان را خواهیم داد و خداوند آمرزنده و مهربان است. اهل کتاب از تو می‌خواهند که کتابی از آسمان بر آنها نازل کنی، در حالی که قبلاً از موسی خواسته بودند که خود خدا را به آنها نشان دهد و به همین دلیل، به خاطر ظلم‌شان صاعقه‌ای به آنها زده شد. سپس گوساله‌ای را پرستیدند در حالی که معجزات روشنی را مشاهده کرده بودند و خداوند از این موضوع گذشت و به موسی نشانه‌ای شگفت‌آور داد. ما بر روی آنها کوه طور را برداشتیم به خاطر پیمانی که بسته بودند و به آنها گفتیم که از در سجده‌کردن وارد شوند و همچنین به آنها گفتیم که در روز شنبه از حد خود تجاوز نکنند و پیمانی بزرگ از آنها گرفتیم.
حق ندارد دوست بر وجه عیان
جز به ظلمی سوء گفتار از کسان
هوش مصنوعی: هیچ کس حق ندارد که به طور علنی درباره دوستش بدگویی کند، مگر اینکه از روی ظلم و ستم این کار را انجام دهد.
کرده باشد گر کسی بر کس ستم
شاید او را گر گشاید لب به ذم
هوش مصنوعی: اگر کسی به دیگری ظلم کرده باشد، ممکن است او هم به بدی و نکوهش نسبت به آن شخص بپردازد.
تا که خلق از حال او آگه شوند
حامی مظلوم از هر ره شوند
هوش مصنوعی: تا زمانی که مردم از وضعیت او مطلع شوند، حامی مظلوم از هر گوشه‌ای به یاری او خواهند شتافت.
کرد مهمان چند کس را یک دنی
بهرشان ناورد هیچ از خوردنی
هوش مصنوعی: مهمان چند نفر را دعوت کرد و به خاطر آنها دنیایی را فراهم کرد، اما هیچ چیز از خوردنی برایشان نداشت.
آن جماعت بهر ذمّش روز و شب
در محافل باز بگشودند لب
هوش مصنوعی: آن گروه به خاطر بدگویی‌های او، روز و شب در جمع‌ها زبان به انتقاد و سرزنش او باز کرده‌اند.
آمد این آیت به عذر آن گروه
وین بود در ظلم ، وجهی از وجوه
هوش مصنوعی: این آیه به منظور عذرخواهی از گروهی نازل شد و به همین دلیل، در مورد ظلم، دلیلی از دلایل را بیان می‌کند.
ور که غیبت بی سبب باشد بد است
جرم بی لذت بسی پست و رد است
هوش مصنوعی: اگر کسی بدون دلیل غیبت کند، کار بدی انجام داده است. همچنین، گناهی که بدون هیچ لذتی باشد، بسیار زشت و پست است.
غیبت خلق از نشان غفلت است
جز به عیب ظالمان، کآن رخصت است
هوش مصنوعی: غیبت کردن از دیگران نشانه بی‌توجهی و غفلت است، مگر اینکه درباره ظلم و عیوب ظالمین باشد که در این صورت مجاز است.
تا نباشد از خدا غافل کسی
غیبت کس کی کند در مجلسی
هوش مصنوعی: تا وقتی که کسی به یاد خدا باشد و از او غافل نشود، در هیچ جمعی به غیبت دیگران نمی‌پردازد.
همچنین بر یاد کردن عیب خلق
باشد از زشتی خُلق و خُبث دلق
هوش مصنوعی: این جمله بیان می‌کند که وقتی به یادآوری عیوب افرادی می‌پردازیم، نشانه‌ای از زشتی رفتار آنها و ناپاکی ظاهرشان است. به عبارتی، انتقاد از دیگران نشان‌دهنده نواقص شخصیتی و اخلاقی آنهاست.
بشنود حق هر چه گویید از کسان
هم بداند گر نگویی د از لسان
هوش مصنوعی: خداوند به هرچه انسان‌ها می‌گویند گوش می‌دهد و حتی اگر کسی چیزی را نگوید، او از دل و اندیشه‌اش باخبر است.
نیکویی را گر نمایید آشکار
یا کنید آن را نهان ز اغیار و یار
هوش مصنوعی: اگر کار خوبی انجام دهید، بهتر است آن را علنی کنید یا این که آن را از چشم دیگران و دوستان مخفی نگه دارید.
یا گذارید آن بدی ها را به جا
رو به یاد حق کنید از ماسوی
هوش مصنوعی: بدی‌ها را فراموش کرده و آن‌ها را به خاطر خداوند فراموش کنید و به یاد او باشید.
پس بود بسیار عفو آن شاه جان
هم توانا بر عذاب عاصیان
هوش مصنوعی: پس آن شاه بزرگوار با وجود قدرتش بر مجازات گناهکاران، بسیار بخشنده است.
این به تحریص است مر مظلوم را
تا ببخشد ظالم محروم را
هوش مصنوعی: این جمله بیان می‌کند که مظلوم را تشویق می‌کنند که به ظالمی که دچار محرومیت شده است، بخشش کند.
گرچه رخصت بر تظلّم دادشان
لیک آرد عفو را بر یادشان
هوش مصنوعی: هرچند به آنان اجازه داده شده که شکایت کنند، اما بخشش همیشه در خاطرشان خواهد بود.
آن کسانی که به حق کافر شوند
هم نه بر پیغمبرانش بگروند
هوش مصنوعی: افرادی که به حقیقت کافر می‌شوند، هرگز به پیامبران خدا ایمان نمی‌آورند.
باز خواهند افکنند از ضعف دین
مر جدایی بین حق با مرسلین
هوش مصنوعی: از ضعف دین، فاصله‌ای میان حق و پیام‌آورانش ایجاد خواهد کرد.
بر خدا از روی دعوی بگروند
وآنگهی بر انبیا ء کافر شوند
هوش مصنوعی: بر خداوند بی‌دلیل اشکالی بگیرند و سپس به پیامبران کافر شوند.
یا که می گویند بر بعضی ز جان
مؤمنیم اما نه بر بعضی از آن
هوش مصنوعی: برخی می‌گویند که ما از جان مؤمنان حفاظت می‌کنیم، اما در مورد برخی دیگر اینگونه نیست.
قصد زین آیت یهود آمد نه غیر
که به موسی (ع) قائلند و بر عزیر
هوش مصنوعی: این شعر نشان می‌دهد که این آیه خاص به یهودی‌ها اشاره دارد و تنها در مورد موسی (ع) و عزیر (ع) گفته شده است. در واقع، پیام این بیت این است که موضوع مورد بحث فقط به عقاید یهود و پیامبرانشان مرتبط است و به دیگران ارتباطی ندارد.
پس به عیسی (ع) و محمّد (ص) کافرند
در مقامی دمّ و در جایی سرند
هوش مصنوعی: در جایی از سخنانش بیان می‌کند که برخی افراد نسبت به عیسی و محمد ایمان ندارند، و در موقعیت‌های مختلف احساسات و رفتارهای متفاوتی از خود نشان می‌دهند.
بهر خود خواهند گیرند از غلط
بین کفر و دین طریقی در وسط
هوش مصنوعی: افرادی که به دنبال منافع خود هستند، درک درستی از تفاوت کفر و دین ندارند و راهی می‌جویند که نه به طور کامل در یکی از این دو دسته قرار بگیرند و نه از آن دور شوند.
کافرند این فرقه بر تحقیق و راست
راست یعنی کفر ایشان را سزاست
هوش مصنوعی: این گروه به طور واقعی در حال کفر هستند و شایسته است که به سبب کفرشان مجازات شوند.
همچنین آماده بر کفار دین
باشد از ما خود عذابی بس مهین
هوش مصنوعی: همچنین بر دشمنان دین آماده خواهیم بود، تا خود را به عذابی بسیار خفت‌بار دچار کنیم.
وآن کسان که بر خدا و بر رسول
از حقیقت کردهاند ایمان قبول
هوش مصنوعی: افرادی که به خدا و پیامبر با نیتی راستین ایمان دارند، به حقیقت پناه می‌برند.
بین ایشان هم نکردند اختلاف
هم جدا ز ایشان یکی را از گزاف
هوش مصنوعی: در میان آنها اختلافی وجود نداشت و یکی از آنها را به‌طور ناگهانی از دیگران جدا نکردند.
آن گروهند اهل ایمان و ولاء
زودشان بدهیم بر نیکی جزاء
هوش مصنوعی: آن‌ها افرادی هستند که به ایمان و دوستی خدا و اهل بیت تعلق دارند، و باید به خاطر خوبی‌هایشان پاداش سریع‌تری بدهیم.
هست آمرزنده حق بر سیّ ئات
مهربان در حل جمله مشکلات
هوش مصنوعی: خداوندی که مهربان است و بخشنده، در مشکلات و سختی‌ها کمک می‌کند و گناهان را می‌بخشد.
از تو می پرسند خود اهل کتاب
تا کنی نازل بر ایشان در خطاب
هوش مصنوعی: از تو می‌خواهند که به اهل کتاب بگویی، تا بتوانی بر آن‌ها سخن بگویی و پیام خود را به آن‌ها برسانی.
یک کتابی ز آسمان در یک زمان
همچنان کآمد به موسی بالعیان
هوش مصنوعی: در یک مقطع خاص، کتابی به طور آشکار از جانب آسمان به موسی نازل شد.
پس ز موسی قوم کردند این سؤال
بلکه زین اکبر به هنگام مقال
هوش مصنوعی: قوم از موسی پرسیدند که چرا این سوال را از زینت بزرگتر نکنیم و در هنگام سخن گفتن به او روی نیاوریم؟
این چنین گفتند با او ز اعتذار
که به ما بنما خدا را آشکار
هوش مصنوعی: آنها به او گفتند که برای عذرخواهی، خدا را به ما به وضوح نشان بده.
پس فرا بگرفت از آن ناطقه
آن جماعت را ز گردون صاعقه
هوش مصنوعی: پس آن جماعت را از نطق و سخن خود، همچون صاعقه‌ای که از آسمان می‌بارد، تحت تاثیر قرار داد.
بهر ظلمی که به طعنت در سؤال
بودشان از موسی فرخنده فال
هوش مصنوعی: به خاطر هر ظلمی که به طعنه و کنایه از موسی کردند، برایشان خوش‌فالی به وجود آمد.
هم پی تقلید آباء این یهود
از تو خواهند این کتاب آری فرود
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که یهودیان به واسطه تقلید از پیشینیان خود، بر این کتاب (کتاب مقدس یا همان تورات) اصرار دارند و از تو می‌خواهند که آن را برایشان تبیین کنی. به عبارت دیگر، آنها به دنبال تأیید این متون بر اساس سنن و دانش نیاکان خویش هستند.
همچنان کآباء ایشان در قدیم
خواهش رؤیت نمود ند از کلیم
هوش مصنوعی: همانطور که نیاکان آن‌ها در زمان‌های گذشته آرزوی دیدن و ملاقات با موسی (کلیم) را داشتند.
عِجل بگرفتند پس بهر نجات
بعد از آن کآمد بر ایشان بیّنات
هوش مصنوعی: گوساله را گرفتند و برای نجات خود، اما بعد از آن نشانه‌های واضحی برایشان آمد.
عفو پس کردیم ز ایشان این گناه
بازشان بر توبه بنمودیم راه
هوش مصنوعی: ما از خطای آن‌ها گذشتیم و دوباره فرصتی برای توبه و بازگشت به راه درست به آن‌ها نشان دادیم.
حجتی دادیم بر موسی عیان
گفت تا بکُشند خود را عاصیان
هوش مصنوعی: ما دلیل روشن و روشنی به موسی دادیم که عاصیان را بگوید خود را از بین ببرند.
در میان یکدگر بنهند تیغ
می نباشد هیچشان از جان دریغ
هوش مصنوعی: در میان یکدیگر جنگ و جدال می‌کنند و هیچ‌یک از آن‌ها در دفاع از جان خود شکیبایی نشان نمی‌دهند.
بود آن حجت تسلط در کلام
تا ز امرش سر نتابد خاص و عام
هوش مصنوعی: حجت و دلیل برتری و قاطعیت در سخن وجود دارد تا هیچ‌کس، چه افراد خاص و چه عموم مردم، نتوانند از فرمان او سرپیچی کنند.
طور را برداشتیم از فوقشان
عهد ما شد تا به گردن طوقشان
هوش مصنوعی: ما کوه طور را از بالای سرشان برداشتیم و این پیمان ما بود تا به گردن آنها طوقی قرار دهیم.
امر موسی چون بر ایشان شاق بود
خواست کآید کوهشان بر سر فرود
هوش مصنوعی: وقتی که فرمان موسی بر آنها سخت شد، تصمیم گرفتند که کوه بر سرشان فرود بیاید.
در فلسطین بود کوهی بس عظیم
طور اسماعی ل نامش از قدیم
هوش مصنوعی: در فلسطین کوهی بزرگ و معروف به نام طور اسماعیل وجود دارد که قدمت طولانی دارد.
فوق ایشان جبرئیل ارجمند
کرد آن را قدر یک قامت بلند
هوش مصنوعی: برتری جبرئیل بزرگ به حدی است که مقام او به اندازه یک قد بلندی است.
پس به سجده اوفتادند آن گروه
نیم رخ بر سجده نیمی سوی کوه
هوش مصنوعی: آن گروه به سجده افتادند و نیمی از آن‌ها نیمرو به سجده کرده و نیمی دیگر به سوی کوه نگاه کردند.
آمدند از روی عجز و احتیاج
در قبول امر موسی لاعلاج
هوش مصنوعی: مردم از روی ناتوانی و نیاز، به پذیرش فرمان موسی که غیرقابل درمان بود، روی آوردند.
طور را دانند اهل دل دماغ
کوست جای عقل گر داری سراغ
هوش مصنوعی: آنان که دل وتسلط بر امور معنوی دارند، به راز و رمز کوه طور آگاهند. اما اگر می‌خواهی راهی برای رسیدن به عقل بیابی، باید به درون خود رفته و جستجو کنی.
کرد موسی یعنی از عقل احتجاج
قوم گشتند از قبولش لاعلاج
هوش مصنوعی: موسی به معنای آغاز گفتگو و استدلال بود، به طوری که مردم از جمله درک و پذیرش او ناتوان شدند.
یعنی آنها را به عقل الزام کرد
وین تسلط حق بر او اکرام کرد
هوش مصنوعی: این جمله بیان می‌کند که آن‌ها را به استفاده از عقل و تفکر وادار کرد و در عوض، تسلط و قدرت حق بر او موجب احترام و اعتبار او شد.
وز دری گفتیمشان داخل شوید
در اریحا ساجد و تائب روید
هوش مصنوعی: به آن‌ها گفتیم که وارد شوید و در سرزمین مقدس با دل‌هایتان تسلیم و پشیمان از گناهان باشید.
اندر آیید اعنی از باب فنا
بود موسوم آن به باب ایلیا
هوش مصنوعی: وارد شوید، چرا که این ورود به معنای فنا و نابودی است، و به همین دلیل به آن "باب ایلیا" گفته می‌شود.
باید از باب ولایت در رجوع
رو به بیت المقدس آورد از خضوع
هوش مصنوعی: برای بازگشت به محل مقدس، باید با روحیه‌ای خاشع و متواضع اقدام کرد.
حطّه گفتن مر شما را واجب است
در دخول آنکه قول تائب است
هوش مصنوعی: گفتن حطّه (دعای توبه) بر شما واجب است زمانی که وارد می‌شوید، زیرا این نشانه‌ای از توبه است.
داخل از باب دگر گشتند پس
جای حطّه، حنطه گفتن از هوس
هوش مصنوعی: آنها از در دیگری وارد شدند و به جای اینکه از چیزی نام ببرند، به خاطر تمایل خود از نام دیگری استفاده کردند.
شرح این در سورة ثانی گذشت
نک به آیت کرد باید بازگشت
هوش مصنوعی: این مطلب در سوره دوم به وضوح بیان شده است و برای درک بهتر آن، باید به آیات قبلی مراجعه کرد.
بعد از آن از منطق داوودشان
باز گفتیم از ره معهودشان
هوش مصنوعی: سپس از قوانین و منطقی این سرزمین گفتگو کردیم و به راهی که همیشه دنبال می‌کردیم، بازگشتیم.
مگذرید از حد خود در یوم سبت
نامتان ثبت است چون از قوم سبت
هوش مصنوعی: در روز شنبه فراتر از حدود خود نروید، نام شما به خاطر دارید که مانند قوم شنبه است.
چونکه اندر عهد داوود آن یهود
مر تجاوز کرده بودند از حدود
هوش مصنوعی: در زمان داوود، یهودیان از مرزها و حقوق خود تجاوز کرده بودند و به رفتارهای ناپسند دست زده بودند.
کسب میکردند روز شنبه قوم
صید ماهی هم در آن فیروز یوم
هوش مصنوعی: در روز شنبه، قوم با نشاط و خوشحال به صید ماهی می‌پرداختند و این روز را به عنوان روز موفقی جشن می‌گرفتند.
صید ماهی بود در معنی حیل
منعشان داوود کرد از آن عمل
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به بیتی است که به تلاش‌های داوود برای دستیابی به اهدافش در برابر موانع و چالش‌ها پرداخته شده است. او با تدبیر و روش‌های خاص خود توانسته است از مشکلات عبور کند و به موفقیت برسد، همانطور که ماهی را با دقت صید می‌کنند. این تحلیل نشان‌دهنده هوش و زیرکی او در مقابله با شرایط سخت است.
مسخ پس گشتند زآن کردار بد
تا تعدّی ناورد مردی ز حد
هوش مصنوعی: پس از آنکه به خاطر رفتار ناپسند خود تغییر شکل پیدا کردند، دیگر هیچ مردی از حد و مرز خود تجاوز نکرد.
باز بگرفتیم ز ایشان در شهود
همچنین میثاق بر حفظ حدود
هوش مصنوعی: ما دوباره از آنها در عالم شهود پیمان بستیم تا حدود و مرزها را حفظ کنیم.