گنجور

۱۵- آیات ۷۷ تا ۸۰

أَ لَمْ تَرَ إِلَی اَلَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ أَقِیمُوا اَلصَّلاٰةَ وَ آتُوا اَلزَّکٰاةَ فَلَمّٰا کُتِبَ عَلَیْهِمُ اَلْقِتٰالُ إِذٰا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ اَلنّٰاسَ کَخَشْیَةِ اَللّٰهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَ قٰالُوا رَبَّنٰا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا اَلْقِتٰالَ لَوْ لاٰ أَخَّرْتَنٰا إِلیٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتٰاعُ اَلدُّنْیٰا قَلِیلٌ وَ اَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اِتَّقیٰ وَ لاٰ تُظْلَمُونَ فَتِیلاً (۷۷) أَیْنَمٰا تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ اَلْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هٰذِهِ مِنْ عِنْدِ اَللّٰهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هٰذِهِ مِنْ عِنْدِکَ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اَللّٰهِ فَمٰا لِهٰؤُلاٰءِ اَلْقَوْمِ لاٰ یَکٰادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثاً (۷۸) مٰا أَصٰابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اَللّٰهِ وَ مٰا أَصٰابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ أَرْسَلْنٰاکَ لِلنّٰاسِ رَسُولاً وَ کَفیٰ بِاللّٰهِ شَهِیداً (۷۹) مَنْ یُطِعِ اَلرَّسُولَ فَقَدْ أَطٰاعَ اَللّٰهَ وَ مَنْ تَوَلّٰی فَمٰا أَرْسَلْنٰاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً (۸۰)

آیا ننگرستی به آنانکه گفته شد ایشان را باز دارید دستهای خود را و بر پای دارید نماز را و بدهید زکاة را پس چون نوشته شد بر ایشان کارزار پس پاره از ایشان می‌ترسیدند از مردمان چون ترسیدن از خدا یا سخت‌تر در ترسیدن و گفتند ای پروردگار ما چرا نوشتی بر ما کارزار کردن را چرا بآخر نینداختی ما را تا مدتی نزدیک بگو رخورداری دنیا اندکیست و آخرت بهتر است از برای آنکه پرهیزکار شد و ستم کرده نمی‌شود مقدار فتیلی (۷۷) هر جا باشید در می‌یابد شما را مرگ و اگر چه باشید در برجهای سخت استوار و اگر برسد ایشان را خوبی می‌گویند این از نزد خداست و اگر برسد ایشان را بدی می‌گویند این از نزد تو است بگو همه از نزد خداست پس چیست مرا این گروه را که نزدیک نیست که بفهمند سخنی را (۷۸) آنچه می‌رسد بتو از خوبی پس از خداست و آنچه می‌رسد بتو از بدی پس باشد از نفست و فرستادیم ترا از برای مردمان رسولی و بس باشد خدا شاهد (۷۹) آنکه اطاعت می‌کند پیغمبر را پس بتحقیق اطاعت کرد خدا را و کسی که روی گردانید پس نفرستادیم ترا بر ایشان نگاه دارنده (۸۰)

مر نکردی هیچ آیا تو نظر
سوی ایشان چونکه گفتی از خبر
دست وادارید نک از کارزار
تا که فرمان آید از پروردگار
بر نماز و بر زکات آرید رو
تا رسد بر جنگ نوبت با عدو
فرض چون کردید ایشان را قتال
زآن بترسیدند بعضی از رجال
از قتال مشرکان یعنی هراس
بودشان آنسان که از خلاّق ناس
بلکه خوفی زآن به نسبت سخت تر
نی ز ضعف دین که از عجز بشر
ضعف آنسان بود سدّ راهشان
نی که بود از امر حق اکراهشان
زآن بگفتند از چه رو پروردگار
کرده فرض ما بر اعداء کارزار
تا زمان موت نزدیک از چه رو
با زمان نگذاشت بر حال خود او
بر مهاجر کار ز اعداء گشت تنگ
از پیمبر خواستندی اذن جنگ
گفت او تا ناید امر از ذوالجلال
مصلحت با مشرکان نبود قتال
چون ز مکه بر مدینه آمدند
وز شرور مشرکان ایمن شدند
پس بر ایشان گشت حکم کارزار
آمد این از بهر ایشان ناگوار
با نبی گفتند چون ما را معاف
حق ندارد از قتال و از مصاف
تا زمان موت و این از بیم بود
نی ز کُره از امر سلطان وجود
بودشان خوف از قتال مشرکان
که فزون بودند ز ایشان بال عیان
شاید اینشان بوده بر دل نی به لب
تا که باشد ترک تعظیم و ادب
لاجرم آیت رسید از ذوالجلال
که بگو بر ترسناکان از قتال
کاین متاع دنیوی باشد قلیل
که تمتع زآن برید از هر قبیل
آخرت بهتر که دار باقی است
جرعه چبود تا حیات ساقی است
بر کسی کز شرک پرهیزد همی
بر شما ناید ستم وارد کمی
پس میندیشید از موت ای مهان
هر کجا باشید ناچارید از آن
میکنید ادراک آن وقت خروج
گرچه می باشید در محکم بروج
وقت بیرون رفتن روح از بدن
نیست در وی هیچ تأخیر زمن
کشته گشتن پس به جنگ از تیغ فاش
بهتر از مردن به خواری در فراش
شد ز بطحا چون به یثرب مصطفی(ص)
شد گران آن سال ، غلّه و میوه ها
بددلی گفت این نه فعل ایزد است
بل گرانی از قدوم احمد است
آمد این آیت که گر نیکی رسد
سوی ایشان از فیوض بیعدد
وز فراوانی و خیر بی شمار
هست گویند این ز نزد کردگار
ور رسد تنگی و قحطی و بدی
هست گویند این ز نفس احمدی
گو بر ایشان ای نبی بی واهمه
قبض و بسط از نزد حق باشد همه
پس چه حال است این جماعت را که هیچ
نیست قربی سوی فهم اندر بسیج
تا بفهمند آنچه باشد مشتمل
بر حقایق زین کتاب معتدل
تا بفهمند از بیان برتری
قبض و بسط از حق بود نه ا ز دیگری
لیک نیکی ها که بر تو می رسد
باید آن را دانی از ربّ الاحد
ور که مکروهی رسد از نفس توست
که قدم نگذاشتی برجا درست
وین منافی نیست با آنکه بود
جمله از حق هر چه هست از نیک و بد
زآنکه اشیاء را ز حق امدادهاست
بی مدد هر هستی ای معدوم و لاست
بی تفاوت تافت خورشید وجود
بر گُل و سرگین به تعیین حدود
ناشی از سرگین نشد جز بوی زشت
وز گُل آن طبع خوش و بوی بهشت
گر تو گویی ز آفتاب است این دو بو
راست گویی شد چو کشف هر دو زو
ور که ز ایشان است هم گویی بجاست
زآنکه شمس از بوی خوب و بد جداست
گفته ایم این را ولی از نو بیان
می کنیم از بهر تأکید و نشان
زآنکه تکرار است بر وجه دگر
گاه لازم بهر تجدید نظر
روی خود ز آیینه بیند هر کسی
تا شود بر حسن و قبح آگه کسی
نیست در آیینه نقش خوب و بد
خوب و بد بر وی شود ز آیینه رد
آب بندی بر چمن روید گیاه
تلخ و شیرین، خواه و ناخواه ای پناه
آنچه باشد اصل از نیک و بدش
آفتاب و آب هم رویاندش
گر بگویی رسته از آب آن بجاست
ور که گویی بوده از خود هم رواست
آب، او را می نماید تربیت
بر بروز طبع و شکل و خاصیت
حق تعالی هر وجودی را دهد
از ره هستی نمود از خوب و بد
از وجودش شمس گیرد فیض نور
وآن خفاشک کوری و فقد و فتور
فیض رحمانی ز عرش معنوی
هر دو را وارد شود بر مستوی
ما نمودیمت به خَلق خود رسول
تا کنی تبلیغ احکام و اصول
بر گواهی هم بود کافی حقت
در رسالت بر رواج و رونقت
هر که فرمان از پیمبر برد، او
برده فرمان از خدا بی گفتگو
وآنکه کرد اعراض نفرستاده حق
سوی ایشانت نگهبان در نَسق
نیست یعنی حفظ فکر خامشان
فرض بر تو تا نمایی رامشان
از تو تبلیغ است در احکام و بس
نیست واجب بر تو حمل بار کس
۱۴- آیات ۷۱ تا ۷۶: یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا ثُبٰاتٍ أَوِ اِنْفِرُوا جَمِیعاً (۷۱) وَ إِنَّ مِنْکُمْ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصٰابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قٰالَ قَدْ أَنْعَمَ اَللّٰهُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُنْ مَعَهُمْ شَهِیداً (۷۲) وَ لَئِنْ أَصٰابَکُمْ فَضْلٌ مِنَ اَللّٰهِ لَیَقُولَنَّ کَأَنْ لَمْ تَکُنْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُ مَوَدَّةٌ یٰا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً (۷۳) فَلْیُقٰاتِلْ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ اَلَّذِینَ یَشْرُونَ اَلْحَیٰاةَ اَلدُّنْیٰا بِالْآخِرَةِ وَ مَنْ یُقٰاتِلْ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً (۷۴) وَ مٰا لَکُمْ لاٰ تُقٰاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ اَلْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ اَلرِّجٰالِ وَ اَلنِّسٰاءِ وَ اَلْوِلْدٰانِ اَلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنٰا أَخْرِجْنٰا مِنْ هٰذِهِ اَلْقَرْیَةِ اَلظّٰالِمِ أَهْلُهٰا وَ اِجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اِجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً (۷۵) اَلَّذِینَ آمَنُوا یُقٰاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا یُقٰاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَلطّٰاغُوتِ فَقٰاتِلُوا أَوْلِیٰاءَ اَلشَّیْطٰانِ إِنَّ کَیْدَ اَلشَّیْطٰانِ کٰانَ ضَعِیفاً (۷۶)۱۶- آیات ۸۱ تا ۸۳: وَ یَقُولُونَ طٰاعَةٌ فَإِذٰا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیَّتَ طٰائِفَةٌ مِنْهُمْ غَیْرَ اَلَّذِی تَقُولُ وَ اَللّٰهُ یَکْتُبُ مٰا یُبَیِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَی اَللّٰهِ وَ کَفیٰ بِاللّٰهِ وَکِیلاً (۸۱) أَ فَلاٰ یَتَدَبَّرُونَ اَلْقُرْآنَ وَ لَوْ کٰانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اَللّٰهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اِخْتِلاٰفاً کَثِیراً (۸۲) وَ إِذٰا جٰاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ اَلْأَمْنِ أَوِ اَلْخَوْفِ أَذٰاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی اَلرَّسُولِ وَ إِلیٰ أُولِی اَلْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ اَلَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لاٰ فَضْلُ اَللّٰهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ اَلشَّیْطٰانَ إِلاّٰ قَلِیلاً (۸۳)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

أَ لَمْ تَرَ إِلَی اَلَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَ أَقِیمُوا اَلصَّلاٰةَ وَ آتُوا اَلزَّکٰاةَ فَلَمّٰا کُتِبَ عَلَیْهِمُ اَلْقِتٰالُ إِذٰا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ اَلنّٰاسَ کَخَشْیَةِ اَللّٰهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَ قٰالُوا رَبَّنٰا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا اَلْقِتٰالَ لَوْ لاٰ أَخَّرْتَنٰا إِلیٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتٰاعُ اَلدُّنْیٰا قَلِیلٌ وَ اَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اِتَّقیٰ وَ لاٰ تُظْلَمُونَ فَتِیلاً (۷۷) أَیْنَمٰا تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ اَلْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هٰذِهِ مِنْ عِنْدِ اَللّٰهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هٰذِهِ مِنْ عِنْدِکَ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اَللّٰهِ فَمٰا لِهٰؤُلاٰءِ اَلْقَوْمِ لاٰ یَکٰادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثاً (۷۸) مٰا أَصٰابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اَللّٰهِ وَ مٰا أَصٰابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ أَرْسَلْنٰاکَ لِلنّٰاسِ رَسُولاً وَ کَفیٰ بِاللّٰهِ شَهِیداً (۷۹) مَنْ یُطِعِ اَلرَّسُولَ فَقَدْ أَطٰاعَ اَللّٰهَ وَ مَنْ تَوَلّٰی فَمٰا أَرْسَلْنٰاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً (۸۰)
هوش مصنوعی: آیا دیده‌اید از کسانی که به آنان گفته شد دست از جنگ بکشید و نماز را برپا دارید و زکات بدهید؟ اما زمانی که جنگ بر آنان واجب شد، گروهی از آن‌ها از مردم می‌ترسیدند، همان‌گونه که باید از خدا بترسند یا حتی بیشتر. و گفتند: «پروردگارا! چرا جنگ را بر ما واجب کردی؟ چرا ما را به مدتی نزدیک مهلت نمی‌دهی؟» بگو: «متاع دنیا کم است و آخرت بهتر است برای کسی که پرهیزکاری کند و به شما ظلم نخواهد شد، حتی به اندازه‌ی یک رشته.» هر جا که باشید، مرگ به سراغ شما خواهد آمد، حتی اگر در برج‌های محکم باشید. و وقتی خوبی به آنان برسد، می‌گویند: «این از جانب خداست.» و وقتی بدی به آنان برسد، می‌گویند: «این از جانب توست.» بگو: «همه از جانب خداست.» پس چرا این قوم نمی‌توانند سخن را درک کنند؟ هر چیزی که به تو برسد از خوبی، از جانب خداست و هر چیزی که به تو برسد از بدی، از خودت است. و ما تو را به عنوان پیامبر برای مردم فرستادیم و خداوند به عنوان گواه کافی است. هرکس از رسول اطاعت کند، حقیقتاً از خدا اطاعت کرده است و هرکس روی برتابد، ما تو را بر آنان نگهبان نفرستادیم.
آیا ننگرستی به آنانکه گفته شد ایشان را باز دارید دستهای خود را و بر پای دارید نماز را و بدهید زکاة را پس چون نوشته شد بر ایشان کارزار پس پاره از ایشان می‌ترسیدند از مردمان چون ترسیدن از خدا یا سخت‌تر در ترسیدن و گفتند ای پروردگار ما چرا نوشتی بر ما کارزار کردن را چرا بآخر نینداختی ما را تا مدتی نزدیک بگو رخورداری دنیا اندکیست و آخرت بهتر است از برای آنکه پرهیزکار شد و ستم کرده نمی‌شود مقدار فتیلی (۷۷) هر جا باشید در می‌یابد شما را مرگ و اگر چه باشید در برجهای سخت استوار و اگر برسد ایشان را خوبی می‌گویند این از نزد خداست و اگر برسد ایشان را بدی می‌گویند این از نزد تو است بگو همه از نزد خداست پس چیست مرا این گروه را که نزدیک نیست که بفهمند سخنی را (۷۸) آنچه می‌رسد بتو از خوبی پس از خداست و آنچه می‌رسد بتو از بدی پس باشد از نفست و فرستادیم ترا از برای مردمان رسولی و بس باشد خدا شاهد (۷۹) آنکه اطاعت می‌کند پیغمبر را پس بتحقیق اطاعت کرد خدا را و کسی که روی گردانید پس نفرستادیم ترا بر ایشان نگاه دارنده (۸۰)
هوش مصنوعی: آیا نمی‌بینی کسانی را که به آنان گفته شد که از کارهای خود دست بکشند و نماز را برپادارند و زکات بدهند؟ ولی از زمانی که جنگ بر آن‌ها واجب شد، بسیاری از آن‌ها از ترس مردم می‌ترسیدند، در حالی که باید از خدا بیشتر می‌ترسیدند. آن‌ها گفتند: «پروردگار ما، چرا ما را به جنگ فرمان دادی؟ چرا ما را تا زمانی نزدیک نمی‌سازی؟» بگو: «زندگی دنیا اندکی است و آخرت برای کسانی که پرهیزگار باشند بهتر است.» همچنین هیچ‌کس در برابر تقدیر خدا نمی‌تواند از مرگ بگریزد، اگرچه در برج‌های محکم زندگی کند. اگر حادثه‌ای خوشایند به آن‌ها برسد، می‌گویند این از سوی خداست و اگر بدی به آن‌ها برسد، می‌گویند این از جانب توست. بگو همه این‌ها از سوی خداست. پس چه بر این گروه می‌گذرد که نمی‌فهمند؟ هر خوبی که به تو می‌رسد از سوی خداست و هر بدی که به تو می‌رسد، از خودت است. ما تو را به عنوان پیامبری برای مردم فرستاده‌ایم و خداوند بر این شاهد است که هر کس از پیامبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده و هر کسی که روی برگرداند، تو را برای نگهداری از آن‌ها نفرستاده‌ایم.
مر نکردی هیچ آیا تو نظر
سوی ایشان چونکه گفتی از خبر
هوش مصنوعی: آیا تو هیچ توجه نکردی به آن‌ها، وقتی که گفتی از اخبار خبر داری؟
دست وادارید نک از کارزار
تا که فرمان آید از پروردگار
هوش مصنوعی: دست‌هایتان را از کار و تلاش بازدارید تا زمانی که دستور بیاید از سوی خداوند.
بر نماز و بر زکات آرید رو
تا رسد بر جنگ نوبت با عدو
هوش مصنوعی: به عبادت و کمک مالی به نیازمندان مشغول شوید تا زمانی که نیاز به مبارزه با دشمن پیش بیاید.
فرض چون کردید ایشان را قتال
زآن بترسیدند بعضی از رجال
هوش مصنوعی: وقتی شما آنان را به جنگ فرض کردید، برخی از مردان از آن ترسیدند.
از قتال مشرکان یعنی هراس
بودشان آنسان که از خلاّق ناس
هوش مصنوعی: مشرکان از جنگ و نبرد می‌ترسند، همان‌طور که دیگران از آفریننده انسان‌ها هراس دارند.
بلکه خوفی زآن به نسبت سخت تر
نی ز ضعف دین که از عجز بشر
هوش مصنوعی: این عبارت به نگرانی عمیق‌تری اشاره دارد که ناشی از ضعف دین نیست، بلکه به خاطر ناتوانی انسان و قدرت چالش‌های زندگی است. این احساس ترس و نگرانی بیشتر از شرایطی است که ممکن است فرد را در موقعیت‌های سخت قرار دهد.
ضعف آنسان بود سدّ راهشان
نی که بود از امر حق اکراهشان
هوش مصنوعی: ضعف انسانی مانند مانعی در مسیر آنهاست، نه اینکه از تحمیل حق بر آنها باشد.
زآن بگفتند از چه رو پروردگار
کرده فرض ما بر اعداء کارزار
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره شده است که برخی از مردم از پروردگار پرسش می‌کنند که چرا او بر ما ضروری ساخت که با دشمنان مبارزه کنیم.
تا زمان موت نزدیک از چه رو
با زمان نگذاشت بر حال خود او
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تا زمانی که فرد به مرگ نزدیک نشده، چرا باید بر سرنوشت خود نگرانی داشته باشد یا بر حال خود بیفکند؟ در واقع، زندگی باید از شادی و آرامش پر باشد، و نگرانی نباید در آن جایی داشته باشد.
بر مهاجر کار ز اعداء گشت تنگ
از پیمبر خواستندی اذن جنگ
هوش مصنوعی: مهاجران به دلیل فشار و سختی‌هایی که از سوی دشمنان متحمل می‌شدند، از پیامبر درخواست کردند که اجازه دهند به جنگ بروند.
گفت او تا ناید امر از ذوالجلال
مصلحت با مشرکان نبود قتال
هوش مصنوعی: او گفت تا زمانی که فرمان از خداوند بزرگ نرسیده باشد، نباید با مشرکان جنگید.
چون ز مکه بر مدینه آمدند
وز شرور مشرکان ایمن شدند
هوش مصنوعی: زمانی که از مکه به مدینه رفتند، از آسیب و خطرات مشرکان در امان شدند.
پس بر ایشان گشت حکم کارزار
آمد این از بهر ایشان ناگوار
هوش مصنوعی: حکمی بر آن‌ها صادر شد که جنگ آغاز شود و این برای آن‌ها بسیار ناخوشایند بود.
با نبی گفتند چون ما را معاف
حق ندارد از قتال و از مصاف
هوش مصنوعی: گفتند که نبوت ما موجب معافیت از جنگ و نبرد نیست.
تا زمان موت و این از بیم بود
نی ز کُره از امر سلطان وجود
هوش مصنوعی: تا هنگامی که زندگی ادامه دارد، همواره نگرانی از مرگ وجود دارد و این ترس به خاطر فرمانروایی و سلطنت حیات است، نه به خاطر عدم وجود و نابودی.
بودشان خوف از قتال مشرکان
که فزون بودند ز ایشان بال عیان
هوش مصنوعی: آن‌ها از نبرد با مشرکین می‌ترسیدند، زیرا مشرکان آشکارا عددشان بیشتر بود.
شاید اینشان بوده بر دل نی به لب
تا که باشد ترک تعظیم و ادب
هوش مصنوعی: شاید این افراد به دل توجه بیشتری دارند تا به زبان، تا زمانی که احترامی و ادب را کنار بگذارند.
لاجرم آیت رسید از ذوالجلال
که بگو بر ترسناکان از قتال
هوش مصنوعی: پس ناچار پیام از جانب خداوند عظیم رسید که به کسانی که از نبرد می‌ترسند بگوید.
کاین متاع دنیوی باشد قلیل
که تمتع زآن برید از هر قبیل
هوش مصنوعی: این کالا و چیزهای دنیوی کم ارزش و ناچیز هستند، زیرا از هر لحاظ نمی‌توان از آن‌ها لذت واقعی برد.
آخرت بهتر که دار باقی است
جرعه چبود تا حیات ساقی است
هوش مصنوعی: آخرت از دنیا بهتر است، چون اینجا تنها لحظه‌هایی کوتاه وجود دارد تا زمانی که زندگی می‌تواند ادامه یابد.
بر کسی کز شرک پرهیزد همی
بر شما ناید ستم وارد کمی
هوش مصنوعی: اگر کسی از شرک (همراهی با غیر خدا) دوری کند، هیچ ظلمی به او نخواهد رسید.
پس میندیشید از موت ای مهان
هر کجا باشید ناچارید از آن
هوش مصنوعی: پس به مرگ خود فکر نکنید ای بزرگان، هر کجا که باشید، در نهایت ناچارید به آن.
میکنید ادراک آن وقت خروج
گرچه می باشید در محکم بروج
هوش مصنوعی: در آن زمان که آگاهی و درک پیدا می‌کنید، حتی اگر در وضعیت ایمنی و ثبات باشید، به تدریج از آن وضعیت خارج می‌شوید.
وقت بیرون رفتن روح از بدن
نیست در وی هیچ تأخیر زمن
هوش مصنوعی: زمانی که روح از بدن خارج می‌شود، هیچ تأخیری در آن وجود ندارد.
کشته گشتن پس به جنگ از تیغ فاش
بهتر از مردن به خواری در فراش
هوش مصنوعی: کشته شدن در میدان جنگ با شمشیر از این بهتر است که در عذاب و ذلت در بستر بمیرم.
شد ز بطحا چون به یثرب مصطفی(ص)
شد گران آن سال ، غلّه و میوه ها
هوش مصنوعی: زمانی که پیامبر (ص) از مکّه به مدینه (یثرب) هجرت کرد، بر اثر این رویداد، بارش نعمت‌ها همچون گندم و میوه‌ها در آن سال بسیار زیاد شد.
بددلی گفت این نه فعل ایزد است
بل گرانی از قدوم احمد است
هوش مصنوعی: بددلی و ناراحتی را به کارهای خداوند نسبت ندهید، بلکه این ناراحتی ناشی از ورود احمد است که بار سنگینی به دنبال دارد.
آمد این آیت که گر نیکی رسد
سوی ایشان از فیوض بیعدد
هوش مصنوعی: این آیه بیان می‌کند که اگر نیکی و خیر از طرف خداوند به سوی آنان برسد، آن را ناشی از بی‌نهایت بخشش‌ها و فیض‌های الهی می‌دانند.
وز فراوانی و خیر بی شمار
هست گویند این ز نزد کردگار
هوش مصنوعی: از abundance و خیر بی‌نظیر، می‌گویند این نعمت‌ها از نزد خداوند متعال است.
ور رسد تنگی و قحطی و بدی
هست گویند این ز نفس احمدی
هوش مصنوعی: اگر روزگار سختی و کمبود یا مشکل پیش بیاید، می‌گویند این نشانه‌ای از نفس و وجود احمدی (پیامبر اسلام) است.
گو بر ایشان ای نبی بی واهمه
قبض و بسط از نزد حق باشد همه
هوش مصنوعی: ای پیامبر، به آنها بگو که افزایش و کاهش امور، همواره از سوی خداوند انجام می‌شود و هیچ ترسی در این مورد نباشد.
پس چه حال است این جماعت را که هیچ
نیست قربی سوی فهم اندر بسیج
هوش مصنوعی: این گروه حال و روز خوبی ندارند، زیرا هیچ پیوندی با فهم و درک عمیق ندارند.
تا بفهمند آنچه باشد مشتمل
بر حقایق زین کتاب معتدل
هوش مصنوعی: این متن به بیان این نکته می‌پردازد که هر آنچه در این کتاب وجود دارد، شامل حقایق مهم و معتبر است و باید به خوبی درک شود.
تا بفهمند از بیان برتری
قبض و بسط از حق بود نه ا ز دیگری
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که درک و فهم دقیق از ماهیت وجود و عدم، تنها از طریق سخن و بیان الهی است و نه از خیالات یا تفکرات دیگران.
لیک نیکی ها که بر تو می رسد
باید آن را دانی از ربّ الاحد
هوش مصنوعی: اما نیکی‌هایی که به تو می‌رسد، باید بدانی که آن‌ها از خداوند یکتا است.
ور که مکروهی رسد از نفس توست
که قدم نگذاشتی برجا درست
هوش مصنوعی: اگر ناامیدی یا بدی به تو برسد، این از نفس خودت است، چون در مسیر درست قدم نگذاشته‌ای.
وین منافی نیست با آنکه بود
جمله از حق هر چه هست از نیک و بد
هوش مصنوعی: این سخن تضادی ندارد با این حقیقت که همه چیز، چه خوب و چه بد، از حق و حقیقت ناشی می‌شود.
زآنکه اشیاء را ز حق امدادهاست
بی مدد هر هستی ای معدوم و لاست
هوش مصنوعی: چون قدرت واقعی و هستی از وجود حق نشأت می‌گیرد، هر چیزی که هست، بدون کمک و حمایت او وجود ندارد و این نشانه‌ای است از عدم و پوچی در برابر حق.
بی تفاوت تافت خورشید وجود
بر گُل و سرگین به تعیین حدود
هوش مصنوعی: آفتاب بر هر دو چیز یعنی گل و فضولات حیوانی تأثیر می‌گذارد و برایش فرقی نمی‌کند. این اشاره به این دارد که در زندگی، برخی چیزها به یک اندازه بر ما تأثیر می‌گذارند، حتی اگر در نگاه اول ارزش و اهمیت متفاوتی داشته باشند.
ناشی از سرگین نشد جز بوی زشت
وز گُل آن طبع خوش و بوی بهشت
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که هر چیزی که از جای ناخوشایند و ناپسند به وجود می‌آید، تنها بوی نامطبوعی را به همراه دارد، در حالی که از چیزهای زیبا و خوشبو، عطر و بوی دلپذیری نشأت می‌گیرد. به عبارتی دیگر، ارزش و زیبایی هر چیز به منبع آن بستگی دارد.
گر تو گویی ز آفتاب است این دو بو
راست گویی شد چو کشف هر دو زو
هوش مصنوعی: اگر تو بگویی این دو بو از آفتاب است، راست می‌گویی؛ زیرا هر دو بو از آن منبع سرچشمه می‌گیرد.
ور که ز ایشان است هم گویی بجاست
زآنکه شمس از بوی خوب و بد جداست
هوش مصنوعی: اگر کسی از میان آن‌ها در مقام گفتار قرار گیرد، این کارش به جاست؛ زیرا شمس (خورشید) از بوی خوب و بد بی‌خبر است و به نوعی جدا از آن‌هاست.
گفته ایم این را ولی از نو بیان
می کنیم از بهر تأکید و نشان
هوش مصنوعی: این را قبلاً اشاره کرده‌ایم، اما برای تأکید و روشن‌تر شدن موضوع، دوباره توضیح می‌دهیم.
زآنکه تکرار است بر وجه دگر
گاه لازم بهر تجدید نظر
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه تکرار گاهی ضروری است، گاهی باید از زاویه‌ای جدید به آن نگاه کرد.
روی خود ز آیینه بیند هر کسی
تا شود بر حسن و قبح آگه کسی
هوش مصنوعی: هر فردی از طریق آینه به خود نگاهی می‌اندازد تا از زیبایی‌ها و نازیبایی‌های خود آگاه شود.
نیست در آیینه نقش خوب و بد
خوب و بد بر وی شود ز آیینه رد
هوش مصنوعی: در آیینه، هیچ تصویری از خوبی و بدی نیست و آنچه در آیینه دیده می‌شود، تنها بازتابی از آن چیزهایی است که در دنیای واقعی وجود دارند.
آب بندی بر چمن روید گیاه
تلخ و شیرین، خواه و ناخواه ای پناه
هوش مصنوعی: در زیر درختان، گیاهان تلخ و شیرین رشد می‌کنند. این اتفاق حتمی است، پس ای پناهنده، این را بپذیر.
آنچه باشد اصل از نیک و بدش
آفتاب و آب هم رویاندش
هوش مصنوعی: هر چیزی که به عنوان اصل به شمار می‌رود، چه خوب و چه بد، مانند آفتاب و آب است که به رشد آن کمک می‌کند.
گر بگویی رسته از آب آن بجاست
ور که گویی بوده از خود هم رواست
هوش مصنوعی: اگر بگویی که او از آب به وجود آمده، حرف درستی است، و اگر بگویی که او از خودش وجود دارد، باز هم حرف درستی است.
آب، او را می نماید تربیت
بر بروز طبع و شکل و خاصیت
هوش مصنوعی: آب، او را به گونه‌ای تربیت می‌کند که ویژگی‌ها و شکل طبیعی‌اش بروز کند.
حق تعالی هر وجودی را دهد
از ره هستی نمود از خوب و بد
هوش مصنوعی: خداوند به هر موجودی از طریق وجودش، ویژگی‌ها و خصایص خوب و بد را عطا می‌کند.
از وجودش شمس گیرد فیض نور
وآن خفاشک کوری و فقد و فتور
هوش مصنوعی: از وجود او، نور و فیضی همچون خورشید حاصل می‌شود، در حالی که برخی دیگر مانند خفاشی در تاریکی و نقصان باقی می‌مانند.
فیض رحمانی ز عرش معنوی
هر دو را وارد شود بر مستوی
هوش مصنوعی: فضل و رحمت الهی از عرش معنوی به هر دو وجود انسان وارد می‌شود و آنها را به سوی تراز و تعادل هدایت می‌کند.
ما نمودیمت به خَلق خود رسول
تا کنی تبلیغ احکام و اصول
هوش مصنوعی: ما تو را به عنوان یک فرستاده به مردم معرفی کردیم تا احکام و اصول دین را به آن‌ها برسانی.
بر گواهی هم بود کافی حقت
در رسالت بر رواج و رونقت
هوش مصنوعی: برای اثبات حقانیت رسالتت، کافی است که گواهی بر رونق و انتشار آن داشته باشی.
هر که فرمان از پیمبر برد، او
برده فرمان از خدا بی گفتگو
هوش مصنوعی: هر کسی که از پیامبر تبعیت کند، به واقع از خداوند هم پیروی کرده است.
وآنکه کرد اعراض نفرستاده حق
سوی ایشانت نگهبان در نَسق
هوش مصنوعی: کسی که از حق دوری کرده، به سوی او پیام و نشانه‌ای نفرستاده است و در این وضعیت، نگهبانی برای او در کار نیست.
نیست یعنی حفظ فکر خامشان
فرض بر تو تا نمایی رامشان
هوش مصنوعی: مقصود این است که نباید به خیال‌های ناپخته و خام آن‌ها توجه کنی تا بتوانی آن‌ها را تحت کنترل و هدایت درآوری.
از تو تبلیغ است در احکام و بس
نیست واجب بر تو حمل بار کس
هوش مصنوعی: این جمله می‌گوید که وظیفه‌ی تو فقط آموزش و تبلیغ احکام است و بیشتر از آن بر عهده‌ات نیست که بار دیگران را به دوش کشی.