گنجور

۱۱- آیات ۴۹ تا ۵۸

أَ لَمْ تَرَ إِلَی اَلَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اَللّٰهُ یُزَکِّی مَنْ یَشٰاءُ وَ لاٰ یُظْلَمُونَ فَتِیلاً (۴۹) اُنْظُرْ کَیْفَ یَفْتَرُونَ عَلَی اَللّٰهِ اَلْکَذِبَ وَ کَفیٰ بِهِ إِثْماً مُبِیناً (۵۰) أَ لَمْ تَرَ إِلَی اَلَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ اَلْکِتٰابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ اَلطّٰاغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا هٰؤُلاٰءِ أَهْدیٰ مِنَ اَلَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلاً (۵۱) أُولٰئِکَ اَلَّذِینَ لَعَنَهُمُ اَللّٰهُ وَ مَنْ یَلْعَنِ اَللّٰهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیراً (۵۲) أَمْ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنَ اَلْمُلْکِ فَإِذاً لاٰ یُؤْتُونَ اَلنّٰاسَ نَقِیراً (۵۳) أَمْ یَحْسُدُونَ اَلنّٰاسَ عَلیٰ مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنٰا آلَ إِبْرٰاهِیمَ اَلْکِتٰابَ وَ اَلْحِکْمَةَ وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً (۵۴) فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ کَفیٰ بِجَهَنَّمَ سَعِیراً (۵۵) إِنَّ اَلَّذِینَ کَفَرُوا بِآیٰاتِنٰا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نٰاراً کُلَّمٰا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنٰاهُمْ جُلُوداً غَیْرَهٰا لِیَذُوقُوا اَلْعَذٰابَ إِنَّ اَللّٰهَ کٰانَ عَزِیزاً حَکِیماً (۵۶) وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنّٰاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ خٰالِدِینَ فِیهٰا أَبَداً لَهُمْ فِیهٰا أَزْوٰاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلِیلاً (۵۷) إِنَّ اَللّٰهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا اَلْأَمٰانٰاتِ إِلیٰ أَهْلِهٰا وَ إِذٰا حَکَمْتُمْ بَیْنَ اَلنّٰاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اَللّٰهَ نِعِمّٰا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اَللّٰهَ کٰانَ سَمِیعاً بَصِیراً (۵۸)

آیا نگاه نکردی به آنانکه پاک می‌دانستند خودهاشان را بلکه خدا پاک می‌سازد آن را که می‌خواهد و ستم کرده نشوند مقدار رشته میان هسته خرما (۴۹) بنگر چگونه افترا می‌کنند بر خدا دروغ را و بس است آن گناه آشکارا (۵۰) آیا نگاه نکردی به آنانکه داده شدند بهره را از کتاب ایمان می‌آورند بجبت و طاغوت و می‌گویند از برای آنان که کافر شدند که آنها هادی‌ترند از آنان که ایمان آوردند راه را (۵۱) آن گروه آنانند که لعنت کردشان خدا و هر که را لعنت کرد خدا پس هرگز نخواهی یافت برای او یاری کننده (۵۲) آیا مر ایشان را بهره‌ایست از پادشاهی پس آن هنگام نمی‌دهند مردمان را نقیری (۵۳) آیا حسد می‌برند مردمان را بر آنچه داد ایشان را خدا از فضل خود پس بتحقیق دادیم آل ابراهیم را کتاب و علم شریعت و دادیم ایشان را پادشاهی بزرگ (۵۴) پس از ایشانست آنکه گروید بآن و از ایشان کیست که باز ایستاد از آن و بس است دوزخ آتش افروخته (۵۵) بدرستی که آنان که کافر شدند بآیتهای ما زود باشد که بیندازیمشان در آتش هرگاه پخته شود پوستهاشان بدل می‌کنیم ایشان را پوستهایی جز آنها تا بچشند عذاب را بدرستی که خدا باشد غالب درست کردار (۵۶) و آنان که گرویدند و کردند کارهای شایسته زود باشد درآوریمشان در بهشتهایی که می‌رود از زیرشان نهرها جاودانیان در آنها همیشه از برای ایشانست در آنها جفتهای پاکیزه و در می‌آوریمشان در سایه پاینده (۵۷) بدرستی که خدا امر می‌کند شما را که برسانید امانتها را به اهلش و چون حکم کنید میان مردمان آنکه حکم کنید بعدالت بدرستی که خدا خوب چیزیست پند می‌دهد شما را بان بدرستی که خدا باشد شنوای بینا (۵۸)

هیچ دیدی آنکه نفس خویش را
پاک چون خوانند از رجس و خطا
پاک سازد بلکه ذات ذوالکرم
هر که را خواهد بدون هر ستم
بین چسان بندند بر خلق افتراء
این یهودان از تقلب وز خطاء
که ببخشد جرم روز ما به شب
جرم شب را روز بخشد باز رب
یا در اینکه ما خود ابناء اللهیم
وین بود روشن گناهی و آگهیم
هیچ ایشان را تو دیدی ای حبیب
کز کتاب آن قوم را بودی نصیب
چون شدند از بعد ایمان بت پرست
دیوشان کرد از مِی طاغوت مست
هست بس در جِبت و طاغوت اختلاف
نفس اماره است اصلش بی گزاف
جِبتِ نفس و آرزو، طاغوت دان
صورتش آن ساحران و کاهنان
آن یهود از بغض احمد (ص) و اهل دین
متفق گشتند هم با مشرکین
بت پرستیدند ایشان در عهود
با گروه مشرکین یعنی یهود
این چنین گویند ، کاین دین بهتر است
از مسلمانی که رسم دیگر است
بت پرستی هست بهتر در شیاع
از رهی کاحمد نموده اختراع
این کسانند آنکه حقشان کرده لعن
نیست یار آن را که حق فرموده طعن
آن گریزد از اعادی بر اِله
چون خدا شد خصم دیگر نیست راه
یا که ایشان راست از شاهی نصیب
یا رسد ملک این بخیلان را قریب
بد یهودان را بدین نوع اعتقاد
که نبی گردند و شاه اندر بلاد
پس شوند ار شاه هم بر زعم خویش
از فقیر است اندک اعطاشان نه بیش
یا برند ایشان حسد بر مردمان
آنچه حقشان داده از فضل عیان
کآن نبوّت یا کتاب و بعثت است
یا بر احمد (ص) عزّ ت است و نصرت است
آل ابراهیم را دادیم هم
از کتاب و حکمت و ملک و نِعم
هست ز ایشان پس کسی کآورده او
بر نبی ایمان و بر حق کرد ه رو
هم بود ز ایشان کسی کز ناقبول
کرده اعراض از خدا و از رسول
پس پسنده بر سزایش دوزخ است
کآن ز بهر کافران محکم فخ است
نار افروزنده را او درخور است
کآن سزای هر لجوج کافر است
آنکه کافر شد به آیت های ما
زود آریمش به نار پر وبا
پوستهاشان ز آتش افروخته
هر چه گردد پخته یعنی سوخته
حق کند آن جلد بر دیگر بدل
از پی پاداش عصیان و عمل
جلدها را گفته اند ارباب لُب
هست بر جسم و طبیعت ها حجب
هر یکی زآن پردهها گردد چو باز
منفعل ماند ز افعال مجاز
باز بیند پردة دیگر بجاست
وآن حجابات آرزوها و هواست
هست پنهان در تو خُلق بد، هزار
هر یکی را هم شئون بی شمار
می نماید هر زمانی زآن شئون
صورت دیگر چو آید در نمون
زآن یک از اخلاق زشتت دان حسد
هر دم او را صورتی از نو رسد
یعنی آید نوع دیگر در نمود
وآن حجابی سخت گردد در حدود
همچنین اوصاف زشت دیگرت
پرده ها باشند هر یک در برت
این است سِر کُلَّما نَضِجت جلُود
که بدل سازد خدایش در حدود
وآن برون است از شمار و از حساب
تا چشند این بددلان طعم عذاب
حق بود غالب به هر کار و حکیم
هر که را بر جا دهد امید و بیم
وآن کسان که بگرویدند از ثقات
کرده اند اعمال نیک اندر حیات
زودشان سازیم داخل در جنان
که رود ب س نهرها از زیر آن
وآن بود جنّات اسماء و صفات
جاری از هر یک وجود ممکنات
هر یک اندر ظل اسمی مستقر
از حیات و هستی خود ذی اثر
هر که گیرد اندر آن جنّت مقام
یافت سِر علَّم الاَسماء تمام
علت هر شیء و وجه نسبتش
داند و هم حکمت و خاصیّتش
نیست در وی فصل و فقدان را مجال
هم نه تغییر و تشتّت یا زوال
اندر آن باشند باقی تا ابد
در وی ازواج مطهر بیعدد
آن زنان باشند طاعات جمیل
داخلند ایشان در آن ظل ظلیل
ظل اشارت از عنایات خداست
سایه و خور ور نه در جنّت کجاست

« در بیان حفظ و رد امانت »

می نماید امرتان حق تا به سهل
رد نمایید آن امانت ها به اهل
آنکه در رد امانت کاهل است
از رسوم آدمیّت غافل است
می کنید ار حکم بین مردمان
عدل و انصاف اندر آن باید عیان
حق دهد نیکو شما را وعظ و پند
تا کنید افعال نیکو را پسند
بشنود حق آنچه می گویید بس
در قبول آن امانتها ز کس
هم بود بینا کنید ار رد آن
یا طمع دارید چیزی در نهان
بعد فتح مکه ختم المرسلین
خواست مفتاح حرم وز آن و این
نزد عثمان ابن طلحه بد کلید
زآنکه حجّابی به ارث او را رسید
بد کلید آن روز نزد مادرش
رفت کآرد جانب پیغمبرش
مادرش میکرد از دادن اِبا
تا که برد آخر به نزد مصطفی(ص)
گفت این باشد امانت از منت
چونکه میدانم امین ذوالمنت
رد کن آن را باز بر من کز پدر
این به میراثم رسیده در ثمر
خواست تا عباس گیرد از رسول
شغل حجّابی نکرد از وی قبول
آمد این آیت که هم بر صاحبش
ده امانت را به حفظ منصبش
داد بر وی همچنین هم تاکنون
هست در آن قوم این شغل و شئون
۱۰- آیات ۴۴ تا ۴۸: أَلَمْ تَرَ إِلَی اَلَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ اَلْکِتٰابِ یَشْتَرُونَ اَلضَّلاٰلَةَ وَ یُرِیدُونَ أَنْ تَضِلُّوا اَلسَّبِیلَ (۴۴) وَ اَللّٰهُ أَعْلَمُ بِأَعْدٰائِکُمْ وَ کَفیٰ بِاللّٰهِ وَلِیًّا وَ کَفیٰ بِاللّٰهِ نَصِیراً (۴۵) مِنَ اَلَّذِینَ هٰادُوا یُحَرِّفُونَ اَلْکَلِمَ عَنْ مَوٰاضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنٰا وَ عَصَیْنٰا وَ اِسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَ رٰاعِنٰا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی اَلدِّینِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ قٰالُوا سَمِعْنٰا وَ أَطَعْنٰا وَ اِسْمَعْ وَ اُنْظُرْنٰا لَکٰانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ وَ لٰکِنْ لَعَنَهُمُ اَللّٰهُ بِکُفْرِهِمْ فَلاٰ یُؤْمِنُونَ إِلاّٰ قَلِیلاً (۴۶) یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ أُوتُوا اَلْکِتٰابَ آمِنُوا بِمٰا نَزَّلْنٰا مُصَدِّقاً لِمٰا مَعَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّهٰا عَلیٰ أَدْبٰارِهٰا أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَمٰا لَعَنّٰا أَصْحٰابَ اَلسَّبْتِ وَ کٰانَ أَمْرُ اَللّٰهِ مَفْعُولاً (۴۷) إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مٰا دُونَ ذٰلِکَ لِمَنْ یَشٰاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّٰهِ فَقَدِ اِفْتَریٰ إِثْماً عَظِیماً (۴۸)۱۲- آیات ۵۹ تا ۶۵: یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِیعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِی اَلْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنٰازَعْتُمْ فِی شَیْ‌ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اَللّٰهِ وَ اَلرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّٰهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ ذٰلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً (۵۹) أَ لَمْ تَرَ إِلَی اَلَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمٰا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مٰا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحٰاکَمُوا إِلَی اَلطّٰاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ وَ یُرِیدُ اَلشَّیْطٰانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلاٰلاً بَعِیداً (۶۰) وَ إِذٰا قِیلَ لَهُمْ تَعٰالَوْا إِلیٰ مٰا أَنْزَلَ اَللّٰهُ وَ إِلَی اَلرَّسُولِ رَأَیْتَ اَلْمُنٰافِقِینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُوداً (۶۱) فَکَیْفَ إِذٰا أَصٰابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ بِمٰا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ ثُمَّ جٰاؤُکَ یَحْلِفُونَ بِاللّٰهِ إِنْ أَرَدْنٰا إِلاّٰ إِحْسٰاناً وَ تَوْفِیقاً (۶۲) أُولٰئِکَ اَلَّذِینَ یَعْلَمُ اَللّٰهُ مٰا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلِیغاً (۶۳) وَ مٰا أَرْسَلْنٰا مِنْ رَسُولٍ إِلاّٰ لِیُطٰاعَ بِإِذْنِ اَللّٰهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جٰاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اَللّٰهَ وَ اِسْتَغْفَرَ لَهُمُ اَلرَّسُولُ لَوَجَدُوا اَللّٰهَ تَوّٰاباً رَحِیماً (۶۴) فَلاٰ وَ رَبِّکَ لاٰ یُؤْمِنُونَ حَتّٰی یُحَکِّمُوکَ فِیمٰا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاٰ یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّٰا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیماً (۶۵)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

أَ لَمْ تَرَ إِلَی اَلَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اَللّٰهُ یُزَکِّی مَنْ یَشٰاءُ وَ لاٰ یُظْلَمُونَ فَتِیلاً (۴۹) اُنْظُرْ کَیْفَ یَفْتَرُونَ عَلَی اَللّٰهِ اَلْکَذِبَ وَ کَفیٰ بِهِ إِثْماً مُبِیناً (۵۰) أَ لَمْ تَرَ إِلَی اَلَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ اَلْکِتٰابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ اَلطّٰاغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا هٰؤُلاٰءِ أَهْدیٰ مِنَ اَلَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلاً (۵۱) أُولٰئِکَ اَلَّذِینَ لَعَنَهُمُ اَللّٰهُ وَ مَنْ یَلْعَنِ اَللّٰهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِیراً (۵۲) أَمْ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنَ اَلْمُلْکِ فَإِذاً لاٰ یُؤْتُونَ اَلنّٰاسَ نَقِیراً (۵۳) أَمْ یَحْسُدُونَ اَلنّٰاسَ عَلیٰ مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنٰا آلَ إِبْرٰاهِیمَ اَلْکِتٰابَ وَ اَلْحِکْمَةَ وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً (۵۴) فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ کَفیٰ بِجَهَنَّمَ سَعِیراً (۵۵) إِنَّ اَلَّذِینَ کَفَرُوا بِآیٰاتِنٰا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نٰاراً کُلَّمٰا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنٰاهُمْ جُلُوداً غَیْرَهٰا لِیَذُوقُوا اَلْعَذٰابَ إِنَّ اَللّٰهَ کٰانَ عَزِیزاً حَکِیماً (۵۶) وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنّٰاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ خٰالِدِینَ فِیهٰا أَبَداً لَهُمْ فِیهٰا أَزْوٰاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلِیلاً (۵۷) إِنَّ اَللّٰهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا اَلْأَمٰانٰاتِ إِلیٰ أَهْلِهٰا وَ إِذٰا حَکَمْتُمْ بَیْنَ اَلنّٰاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اَللّٰهَ نِعِمّٰا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اَللّٰهَ کٰانَ سَمِیعاً بَصِیراً (۵۸)
هوش مصنوعی: آیا به کسانی که خود را پاک می‌خوانند، ننگریسته‌ای؟ در حقیقت، خداوند هر که را بخواهد پاک می‌سازد و به کسی ظلم نمی‌شود حتی به اندازه‌ی یک دانه خرما. بنگر چگونه به دروغ بر خدا افترا می‌زنند و این کار برای آن‌ها گناهی آشکار است. آیا به کسانی که بخشی از کتاب را دریافت کرده‌اند ننگریسته‌ای؟ آن‌ها به باطل و طاغوت ایمان می‌آورند و به کافران می‌گویند: این‌ها (مؤمنان) از کسانی که ایمان دارند، راهی بهتر دارند. آن‌ها همان کسانی هستند که خداوند آنان را لعنت کرده و هر کس را که خدا لعنت کند، هیچ یاوری برای او نخواهی یافت. آیا آن‌ها سهمی از ملک دارند؟ اگر چنین باشد، قطعاً به مردم حتی به اندازه‌ای کوچک از آن نمی‌دهند. آیا به خاطر نعمتی که خداوند به دیگران داده است، به مؤمنان حسد می‌ورزند؟ ما به خانواده ابراهیم کتاب و حکمت داده‌ایم و آن‌ها را به سلطنتی بزرگ رسانده‌ایم. بعضی از آن‌ها به آن ایمان آوردند و برخی دیگر از آن روی برگرداندند و آتش جهنم برای آن‌ها کافی است. کسانی که به آیات ما کافر شدند، به زودی آن‌ها را در آتش داخل می‌کنیم و هر بار که پوست‌هایشان سوخت، پوست‌های دیگری برای تجربه عذاب به آن‌ها می‌دهیم. یقیناً خداوند عزیز و حکیم است. و کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، به باغ‌هایی وارد می‌شوند که از زیر آن‌ها رودها جاری است و در آن‌ها به طور ابدی خواهند ماند و برای آن‌ها همسرانی پاکیزه خواهد بود و ما آن‌ها را به سایه‌ای گسترده داخل خواهیم کرد. خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به اهلش بسپارید و هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید، با عدالت قضاوت کنید. قطعاً خداوند بی‌نهایت نصیحت‌کننده‌ای است و او شنوا و بیناست.
آیا نگاه نکردی به آنانکه پاک می‌دانستند خودهاشان را بلکه خدا پاک می‌سازد آن را که می‌خواهد و ستم کرده نشوند مقدار رشته میان هسته خرما (۴۹) بنگر چگونه افترا می‌کنند بر خدا دروغ را و بس است آن گناه آشکارا (۵۰) آیا نگاه نکردی به آنانکه داده شدند بهره را از کتاب ایمان می‌آورند بجبت و طاغوت و می‌گویند از برای آنان که کافر شدند که آنها هادی‌ترند از آنان که ایمان آوردند راه را (۵۱) آن گروه آنانند که لعنت کردشان خدا و هر که را لعنت کرد خدا پس هرگز نخواهی یافت برای او یاری کننده (۵۲) آیا مر ایشان را بهره‌ایست از پادشاهی پس آن هنگام نمی‌دهند مردمان را نقیری (۵۳) آیا حسد می‌برند مردمان را بر آنچه داد ایشان را خدا از فضل خود پس بتحقیق دادیم آل ابراهیم را کتاب و علم شریعت و دادیم ایشان را پادشاهی بزرگ (۵۴) پس از ایشانست آنکه گروید بآن و از ایشان کیست که باز ایستاد از آن و بس است دوزخ آتش افروخته (۵۵) بدرستی که آنان که کافر شدند بآیتهای ما زود باشد که بیندازیمشان در آتش هرگاه پخته شود پوستهاشان بدل می‌کنیم ایشان را پوستهایی جز آنها تا بچشند عذاب را بدرستی که خدا باشد غالب درست کردار (۵۶) و آنان که گرویدند و کردند کارهای شایسته زود باشد درآوریمشان در بهشتهایی که می‌رود از زیرشان نهرها جاودانیان در آنها همیشه از برای ایشانست در آنها جفتهای پاکیزه و در می‌آوریمشان در سایه پاینده (۵۷) بدرستی که خدا امر می‌کند شما را که برسانید امانتها را به اهلش و چون حکم کنید میان مردمان آنکه حکم کنید بعدالت بدرستی که خدا خوب چیزیست پند می‌دهد شما را بان بدرستی که خدا باشد شنوای بینا (۵۸)
هوش مصنوعی: آیا نگاهی به افرادی انداخته‌ای که خود را پاک می‌دانستند در حالی که فقط خداست که هر کس را بخواهد پاک می‌سازند و هیچ ظلمی بر آن‌ها نمی‌رود؟ به این فکر کن که چگونه به خدا دروغ می‌بندند و این یک گناه بزرگ است. آیا نمی‌بینی کسانی را که از کتاب الهی بهره‌مند شده‌اند، اما با جهل و طاغوت سفره‌گیراند و به کافران می‌گویند که آن‌ها در هدایت از مؤمنان بهترند؟ چنین افرادی نفرین شده‌اند و هر کس که خدا او را لعنت کند، هیچ کس نمی‌تواند به او کمک کند. آیا آن‌ها سهمی در سلطنت دارند که در این صورت چیزی به مردم نخواهند داد؟ آیا بر آنچه خدا به بندگانش از فضل عطا کرده حسد می‌ورزند؟ البته ما به خاندان ابراهیم کتاب و دانش شریعت داده‌ایم و آنان را به حکومت بزرگی رسانده‌ایم. از میان آن‌ها کسانی به آن ایمان آوردند و برخی دیگر خودداری کردند و عذاب آتش برای آن‌ها کافی است. به‌راستی، به زودی کافران را به آتش خواهیم انداخت و هنگامی که پوستشان بسوزد، پوست‌های دیگری به جای آن‌ها به آن‌ها خواهیم داد تا عذاب را بچشند. خداوند بر همه چیز مسلط و درستکار است. و کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده‌اند، به زودی به بهشت‌هایی وارد خواهند شد که نهرها از زیر آن‌ها روان است و در آنجا همیشه جفت‌های پاکیزه خواهند داشت و زیر سایه‌ای پایدار زندگی خواهند کرد. به‌راستی، خدا به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به اهلش برسانید و هنگامی که بین مردم قضاوت می‌کنید، باید به عدالت قضاوت کنید، زیرا خداوند بهترین آموزگار است و او شنوا و بیناست.
هیچ دیدی آنکه نفس خویش را
پاک چون خوانند از رجس و خطا
هوش مصنوعی: آیا تا به حال دیدی کسی که نفسش را به طرز شایسته‌ای از آلودگی‌ها و اشتباهات پاک کرده باشد؟
پاک سازد بلکه ذات ذوالکرم
هر که را خواهد بدون هر ستم
هوش مصنوعی: هر کسی را که خدا بخواهد، با لطف و کرمش پاک می‌سازد و به کسی ستم نمی‌کند.
بین چسان بندند بر خلق افتراء
این یهودان از تقلب وز خطاء
هوش مصنوعی: نگاه کن چگونه این یهودیان با ترفندها و اشتباهات خود بر مردم تهمت می‌زنند.
که ببخشد جرم روز ما به شب
جرم شب را روز بخشد باز رب
هوش مصنوعی: این بیت به فکر و احساس انسان اشاره دارد. در آن، به این موضوع پرداخته می‌شود که انسان از گناهان و خطاهای روز خود به شب پناه می‌برد و امیدوار است که شب، این گناهان را به روز برساند تا دوباره فرصتی برای بخشش و جبران داشته باشد. به نوعی، در اینجا سوالی وجود دارد که آیا می‌توان از گذشته‌ها و اشتباهات خود رهایی یافت و به زندگی ادامه داد.
یا در اینکه ما خود ابناء اللهیم
وین بود روشن گناهی و آگهیم
هوش مصنوعی: یا در این که ما فرزندان خدا هستیم و این را به روشنی گناه می‌دانیم و از آن باخبر هستیم.
هیچ ایشان را تو دیدی ای حبیب
کز کتاب آن قوم را بودی نصیب
هوش مصنوعی: هیچ‌گاه تو را ندیدم، ای دوست، که از کتاب آن قوم بهره‌ای داشته باشی.
چون شدند از بعد ایمان بت پرست
دیوشان کرد از مِی طاغوت مست
هوش مصنوعی: پس از اینکه آنها به ایمان رسیدند، بت‌پرستانی که مانند دیوان بودند، با نوشیدن مِی و سرمستی از قدرت طاغوت، رفتار کردند.
هست بس در جِبت و طاغوت اختلاف
نفس اماره است اصلش بی گزاف
هوش مصنوعی: در وجود تو موارد زیادی از اختلاف و تناقض وجود دارد و این ناشی از نفس اماره است که همواره انسان را به سوی خودخواهی هدایت می‌کند و این موضوع بی‌دلیل نیست.
جِبتِ نفس و آرزو، طاغوت دان
صورتش آن ساحران و کاهنان
هوش مصنوعی: نفس و آرزو را در خود دشمنی بزرگ بدان، که همانند سحر و جادو، انسان را به گمراهی می‌کشاند.
آن یهود از بغض احمد (ص) و اهل دین
متفق گشتند هم با مشرکین
هوش مصنوعی: یهودیان به خاطر دشمنی با پیامبر اسلام و پیروان او، همدل و هم‌رأی با مشرکان شدند.
بت پرستیدند ایشان در عهود
با گروه مشرکین یعنی یهود
هوش مصنوعی: این افراد در دوران‌های گذشته، به پرستش بت پرداخته و در کنار گروه‌هایی از مشرکین مانند یهود، زندگی کرده‌اند.
این چنین گویند ، کاین دین بهتر است
از مسلمانی که رسم دیگر است
هوش مصنوعی: بعضی‌ها می‌گویند که این دین از کسی که Muslim است اما رفتارهای متفاوتی دارد، بهتر است.
بت پرستی هست بهتر در شیاع
از رهی کاحمد نموده اختراع
هوش مصنوعی: پرستش بت‌ها از راهی که احمد (پیامبر اسلام) ایجاد کرده بهتر است، زیرا راه او نوآوری است.
این کسانند آنکه حقشان کرده لعن
نیست یار آن را که حق فرموده طعن
هوش مصنوعی: این افراد کسانی هستند که از لعن و نفرین بی‌بهره‌اند؛ زیرا یاری نمی‌افتد به کسی که حق او را مورد حمله و انتقاد قرار داده‌اند.
آن گریزد از اعادی بر اِله
چون خدا شد خصم دیگر نیست راه
هوش مصنوعی: زمانی که انسان به خدا نزدیک می‌شود و با ایمان و تقوا می‌زید، از دشمنان و موانع زندگی فاصله می‌گیرد. به عبارتی، وقتی که ارتباط واقعی با خدا برقرار شود، دیگر در برابر مشکلات و چالش‌ها تنها نمی‌ماند و به آرامش و قدرتی درونی دست می‌یابد.
یا که ایشان راست از شاهی نصیب
یا رسد ملک این بخیلان را قریب
هوش مصنوعی: آیا به این‌ها از سلطنت چیزی می‌رسد یا اینکه ملک این حسودان به آن‌ها نزدیک می‌شود؟
بد یهودان را بدین نوع اعتقاد
که نبی گردند و شاه اندر بلاد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برخی یهودی‌ها به گونه‌ای باور دارند که می‌توانند پیامبر شوند و در سرزمین‌ها به مقام سلطنت برسند.
پس شوند ار شاه هم بر زعم خویش
از فقیر است اندک اعطاشان نه بیش
هوش مصنوعی: اگر پادشاه به نظر خودش فکر کند که بخشی از ثروتش را به فقیران می‌دهد، باید بداند که آنچه به آن‌ها می‌بخشد بسیار کم و ناچیز است.
یا برند ایشان حسد بر مردمان
آنچه حقشان داده از فضل عیان
هوش مصنوعی: شاید حسد بر ایشان باشد به خاطر اینکه مردمان از نعمت‌ها و فضایل مشهودی که حقشان است، برخوردار شده‌اند.
کآن نبوّت یا کتاب و بعثت است
یا بر احمد (ص) عزّ ت است و نصرت است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که نبوت، کتاب آسمانی و بعثت نتیجه‌ای از عزت و یاری الهی برای پیامبر اسلام، احمد (ص) است. به عبارت دیگر، این ویژگی‌ها نشان‌دهنده‌ی فضل و حمایت خداوند از ایشان هستند.
آل ابراهیم را دادیم هم
از کتاب و حکمت و ملک و نِعم
هوش مصنوعی: ما به نسل و خانواده ابراهیم، دانایی، حکمت و سلطنت و نعمت‌های زیادی عطا کردیم.
هست ز ایشان پس کسی کآورده او
بر نبی ایمان و بر حق کرد ه رو
هوش مصنوعی: از میان آنها فردی وجود دارد که به پیامبر ایمان آورده و نگرش خود را به حقیقت تغییر داده است.
هم بود ز ایشان کسی کز ناقبول
کرده اعراض از خدا و از رسول
هوش مصنوعی: کسی از میان آن‌ها بود که از خدا و پیامبر خود دوری گزیده و آن‌ها را نپذیرفته است.
پس پسنده بر سزایش دوزخ است
کآن ز بهر کافران محکم فخ است
هوش مصنوعی: پس سزاوار او جهنم است، زیرا آن عذاب برای کافران به شدت و قوت برپا شده است.
نار افروزنده را او درخور است
کآن سزای هر لجوج کافر است
هوش مصنوعی: کسی که در آتش می‌افروزد، باید این را بداند که این عمل سزاوار هر فرد لجوج و نافرمانی است.
آنکه کافر شد به آیت های ما
زود آریمش به نار پر وبا
هوش مصنوعی: اگر کسی به نشانه‌های ما کافر شود، به زودی او را به آتش و عذابی سخت می‌بریم.
پوستهاشان ز آتش افروخته
هر چه گردد پخته یعنی سوخته
هوش مصنوعی: پوست‌های آن‌ها از آتش سوخته و هرچه درونشان باشد، به حالت سوختگی درمی‌آید.
حق کند آن جلد بر دیگر بدل
از پی پاداش عصیان و عمل
هوش مصنوعی: حق، آن کتاب را به دیگری تغییر می‌دهد، به خاطر پاداش نافرمانی و اعمالی که انجام شده است.
جلدها را گفته اند ارباب لُب
هست بر جسم و طبیعت ها حجب
هوش مصنوعی: جلدها به عنوان پوشش‌ها و ظاهرها شناخته می‌شوند و در واقع نشان‌دهنده‌ی جوهر و حقیقت درون هستند. این پوشش‌ها ممکن است به گونه‌ای باشند که ما را از درک طبیعت واقعی و عمیق‌تری که در زیر آنها نهفته است بازدارند. به عبارت دیگر، آنچه که در بیرون دیده می‌شود فقط سطحی از واقعیت است و برای درک صحیح نیاز به نگاهی عمیق‌تر و فراتر از ظواهر داریم.
هر یکی زآن پردهها گردد چو باز
منفعل ماند ز افعال مجاز
هوش مصنوعی: هر کسی که از حجاب‌ها و پرده‌ها رها شود، مانند پرنده‌ای آزاد می‌ماند و از کارهای بی‌معنی و بی‌اثر فاصله می‌گیرد.
باز بیند پردة دیگر بجاست
وآن حجابات آرزوها و هواست
هوش مصنوعی: او دوباره با دیدن پرده‌ای جدید آگاه می‌شود که در آن، موانع و خواسته‌ها و آرزوهایش وجود دارد.
هست پنهان در تو خُلق بد، هزار
هر یکی را هم شئون بی شمار
هوش مصنوعی: در وجود تو جنبه‌های بدی وجود دارد که به طور پنهان نهفته‌اند و هر یک از آنها ویژگی‌ها و جنبه‌های بی‌شماری دارند.
می نماید هر زمانی زآن شئون
صورت دیگر چو آید در نمون
هوش مصنوعی: هر لحظه که می‌گذرد، اشکال و جلوه‌های جدیدی از آن چیز به نمایش درمی‌آید.
زآن یک از اخلاق زشتت دان حسد
هر دم او را صورتی از نو رسد
هوش مصنوعی: از آنجا که حسادت یکی از خصوصیات ناپسند توست، هر لحظه به شکل جدیدی در می‌آید.
یعنی آید نوع دیگر در نمود
وآن حجابی سخت گردد در حدود
هوش مصنوعی: نوعی دیگر از پدیده‌ها به انسان نشان داده می‌شود و این امر باعث می‌شود که محدودیت‌های جدی و سختی ایجاد شود.
همچنین اوصاف زشت دیگرت
پرده ها باشند هر یک در برت
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که هر یک از ویژگی‌های ناپسند و منفی که در تو وجود دارد، مانند پرده‌هایی هستند که بر روی تو قرار دارند. این پرده‌ها، نشان‌دهنده‌ی عیب‌ها و نواقص تو هستند و ممکن است دیگران آن‌ها را مشاهده کنند.
این است سِر کُلَّما نَضِجت جلُود
که بدل سازد خدایش در حدود
هوش مصنوعی: هر چیزی که به کمال برسد، تغییراتی در آن به وجود خواهد آمد که نشان‌دهنده درک و شناخت عمیق‌تری از آن است.
وآن برون است از شمار و از حساب
تا چشند این بددلان طعم عذاب
هوش مصنوعی: این موضوع از شمار و حساب خارج است تا این دل‌های بدبخت، طعم عذاب را بچشند.
حق بود غالب به هر کار و حکیم
هر که را بر جا دهد امید و بیم
هوش مصنوعی: هر کس که بر چیزی تسلط داشته باشد، حق و حقیقت در آن غالب است و حکمت نیز در دست او قرار دارد. او می‌تواند در دل‌ها امید و ترس ایجاد کند.
وآن کسان که بگرویدند از ثقات
کرده اند اعمال نیک اندر حیات
هوش مصنوعی: کسانی که به افراد معتبر و مورد اعتماد روی آورده‌اند، در زندگی خود اعمال نیکو انجام داده‌اند.
زودشان سازیم داخل در جنان
که رود ب س نهرها از زیر آن
هوش مصنوعی: باید به زودی آن‌ها را وارد بهشت کنیم تا از زیر آن نهرها روان شود.
وآن بود جنّات اسماء و صفات
جاری از هر یک وجود ممکنات
هوش مصنوعی: این متن به مکان‌هایی اشاره دارد که اسم‌ها و صفات خداوند به طور پیوسته و جاری در آن‌ها وجود دارد، و هر یک از موجودات ممکن به نوعی در این صفات و نام‌ها نمایان می‌شوند.
هر یک اندر ظل اسمی مستقر
از حیات و هستی خود ذی اثر
هوش مصنوعی: هر فردی در سایه نام خود به صورت ثابت زندگی می‌کند و وجود او تأثیرگذار است.
هر که گیرد اندر آن جنّت مقام
یافت سِر علَّم الاَسماء تمام
هوش مصنوعی: هر کسی که در آن بهشت جایگاهی بیابد، علم نام‌های کامل را به دست می‌آورد.
علت هر شیء و وجه نسبتش
داند و هم حکمت و خاصیّتش
هوش مصنوعی: هر چیزی دلیل و هدف خود را دارد و همچنین ویژگی‌ها و حکمت خاصی که آن را از سایر اشیاء متمایز می‌کند.
نیست در وی فصل و فقدان را مجال
هم نه تغییر و تشتّت یا زوال
هوش مصنوعی: در او فصلی برای نبود یا فقدان وجود ندارد، و نه جای برای تغییر و تفرقه یا از بین رفتن.
اندر آن باشند باقی تا ابد
در وی ازواج مطهر بیعدد
هوش مصنوعی: در آنجا ابدی، همچنان که همسران پاک و بی‌شمار وجود دارند.
آن زنان باشند طاعات جمیل
داخلند ایشان در آن ظل ظلیل
هوش مصنوعی: آن زنان در عبادت‌ها و کارهای نیک خود بسیار زیبا و دلنشین هستند و در سایه‌ی رحمت الهی قرار دارند.
ظل اشارت از عنایات خداست
سایه و خور ور نه در جنّت کجاست
هوش مصنوعی: سایه و نشانه‌های لطف و محبت خداوند است، و اگر این نعمت‌ها نبود، بهشت کجا می‌توانست باشد؟
« در بیان حفظ و رد امانت »
هوش مصنوعی: در این متن به موضوع حفظ و رد امانت پرداخته شده است. این مفهوم به معنای تعهد به نگهداری و حفاظت از امانت‌هایی است که به فرد سپرده شده‌اند و همچنین به بررسی شرایطی اشاره دارد که ممکن است فرد مجبور به رد امانت شود.
می نماید امرتان حق تا به سهل
رد نمایید آن امانت ها به اهل
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که شما از شما خواسته می‌شود که به آسانی وظایف و امانت‌هایی را که دارید به کسانی که شایستهٔ آن هستند، منتقل کنید. این نشان می‌دهد که امور شما به درستی و به عنوان یک حقیقت، جریان دارند و شما باید این امانت‌ها را به درستی به دیگران بسپارید.
آنکه در رد امانت کاهل است
از رسوم آدمیّت غافل است
هوش مصنوعی: کسی که در نگهداری و پاسداری از امانت سست و بی‌توجه است، از اصول انسانی و رفتار درست غافل است.
می کنید ار حکم بین مردمان
عدل و انصاف اندر آن باید عیان
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهید در میان مردم قضاوت کنید، باید با عدالت و انصاف عمل کنید و این موضوع باید برای همگان آشکار باشد.
حق دهد نیکو شما را وعظ و پند
تا کنید افعال نیکو را پسند
هوش مصنوعی: اگر حقیقتی به شما نصیحت و پندی بدهد، شما باید کارهای نیکو را انجام دهید تا برای دیگران خوشایند باشد.
بشنود حق آنچه می گویید بس
در قبول آن امانتها ز کس
هوش مصنوعی: خداوند سخنان شما را می‌شنود و در پذیرش امانت‌ها از هیچ‌کس کم‌کاری نمی‌کند.
هم بود بینا کنید ار رد آن
یا طمع دارید چیزی در نهان
هوش مصنوعی: اگر بینا و آگاه باشید، بگذارید که اگر چیزی را که پنهان است می‌خواهید، در آن شک و تردید نکنید.
بعد فتح مکه ختم المرسلین
خواست مفتاح حرم وز آن و این
هوش مصنوعی: پس از فتح مکه، پیامبر آخرین پیامبران خواست که کلید حرم را به دست بیاورد و از این و آن درخواست کرد.
نزد عثمان ابن طلحه بد کلید
زآنکه حجّابی به ارث او را رسید
هوش مصنوعی: عثمان ابن طلحه به خاطر ارثی که از خانواده‌اش به دست آورده، به عنوان دربان و نگهبان کلید کعبه شناخته می‌شود.
بد کلید آن روز نزد مادرش
رفت کآرد جانب پیغمبرش
هوش مصنوعی: یکی از روزها، بد کلید به خانه مادرش رفت، چون که می‌خواست به پیامبرش نزدیک شود.
مادرش میکرد از دادن اِبا
تا که برد آخر به نزد مصطفی(ص)
هوش مصنوعی: مادرش از دادن او به دیگران جلوگیری می‌کرد تا اینکه در نهایت او را به نزد پیامبر مصطفی(ص) برد.
گفت این باشد امانت از منت
چونکه میدانم امین ذوالمنت
هوش مصنوعی: او گفت: این امانت از سوی تو است، زیرا می‌دانم که تو فردی امین و قابل اعتماد هستی.
رد کن آن را باز بر من کز پدر
این به میراثم رسیده در ثمر
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که آنچه را که به من رسیده، از پدرم به ارث برده‌ام و حالا می‌خواهم آن را دوباره به من بازگردانی.
خواست تا عباس گیرد از رسول
شغل حجّابی نکرد از وی قبول
هوش مصنوعی: عباس خواست که از پیامبر منصب و مقام حجابی بگیرد، اما پیامبر این درخواست را نپذیرفت.
آمد این آیت که هم بر صاحبش
ده امانت را به حفظ منصبش
هوش مصنوعی: این آیه به این معناست که کسی که به او مسئولیتی سپرده می‌شود، باید به خوبی آن را محافظت کند و امانت‌دار باشد. این نشان‌دهنده اهمیت اعتماد و مسئولیت در انجام وظایف است.
داد بر وی همچنین هم تاکنون
هست در آن قوم این شغل و شئون
هوش مصنوعی: او همچنان که در گذشته بوده، هنوز هم در آن قوم به این کار و وظایف مشغول است.