گنجور

۴۸- آیات ۱۴۷ تا ۱۵۱

وَ مٰا کٰانَ قَوْلَهُمْ إِلاّٰ أَنْ قٰالُوا رَبَّنَا اِغْفِرْ لَنٰا ذُنُوبَنٰا وَ إِسْرٰافَنٰا فِی أَمْرِنٰا وَ ثَبِّتْ أَقْدٰامَنٰا وَ اُنْصُرْنٰا عَلَی اَلْقَوْمِ اَلْکٰافِرِینَ (۱۴۷) فَآتٰاهُمُ اَللّٰهُ ثَوٰابَ اَلدُّنْیٰا وَ حُسْنَ ثَوٰابِ اَلْآخِرَةِ وَ اَللّٰهُ یُحِبُّ اَلْمُحْسِنِینَ (۱۴۸) یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا اَلَّذِینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلیٰ أَعْقٰابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خٰاسِرِینَ (۱۴۹) اَللّٰهُ مَوْلاٰکُمْ وَ هُوَ خَیْرُ اَلنّٰاصِرِینَ (۱۵۰) سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ اَلَّذِینَ کَفَرُوا اَلرُّعْبَ بِمٰا أَشْرَکُوا بِاللّٰهِ مٰا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطٰاناً وَ مَأْوٰاهُمُ اَلنّٰارُ وَ بِئْسَ مَثْوَی اَلظّٰالِمِینَ (۱۵۱)

بَلِ‌ و نبود گفتار ایشان جز آنکه گفتند ای پروردگار ما بیامرز برای ما گناهان ما را و از حد گذشتنمان را در کارمان و ثابت دار قدمهای ما را و یاری کن ما را بر گروه کافران (۱۴۷) پس دادشان خدا ثواب دنیا و خوبی ثواب آخرت و خدا دوست دارد نیکوکاران را (۱۴۸) ای آن کسانی که ایمان آوردید اگر فرمانبرید آنها را که کافر شدند برگردانند شما را بر پاشنه‌هاتان پس بر می‌گردید زیانکاران را (۱۴۹) بلکه خدا صاحب اختیار شما و اوست بهترین یاری‌کنندگان (۱۵۰) زود باشد که اندازیم در دلهای آنان که کافر شدند ترس را بآنچه شرک آوردند بخدا ما دام که فرستاده نشده بآن حجتی و جایگاه ایشان آتش است و بد است جایگاه ستمکاران (۱۵۱)

می نبود آن مردمان گفتارشان
غیر از این در باطن و اسرارشان
أن قَالُواْ رَبنَا اغْفِرْ لَنَا
ذُنُوبَنَا وإسرَافَنَا فِی أمرِنَا
تو ببخش اعنی که از ما ای غفور
ذنب و اسرافی که هست اندر امور
هم بدار اقدام ما ثابت به دین
هم نما منصورمان بر کافرین
دادشان پس حق نصیب دنیوی
هم به نیکویی ثواب اخروی
حق دهد نصرت یقین ابرار را
دوست دارد عبد نیکوکار را
آن کسان که کافرند و بَدنشان
گر بَرید ای مؤمنان فرمانشان
باز بر اعقابتان سازند رد
منقلب گردید بر خسران بد
یعنی ار باور کنید اندر اُحد
زآن خسیسان که محمّد(ص) کشته شد
بلکه حق مولی و هم یار شماست
بهتر از هر ناصری بی شک خداست

« در ثبات عزم حیدر کرار در نبرد کفار »

با پیمبر گر نماند هیچ کس
حیدر صاحب قِران از جمله بس
هر کسی گر رفت، گو رو باک نیست
مانَد آن کش مثل در لولاک نیست
تو بمان ای آنکه پاک از همسری
نیست حاجت بر وجود دیگری
ای ولیّ حق که پا تا سر هُشی
ناطق از هر منطقی و خامُشی
در وجود خویش فرد و واحدی
خود به یکتائی ذاتت شاهدی
تیغ برکش نوبت جولان توست
نیست کس، روز تو و میدان توست
حفظ جان خود کن احمد (ص) جان توست
چند روزی در سرا مهمان توست
او حبیب توست چون داری شکیب
روز تنهایی و محنت زین حبیب
قطره ها بر بحر حق پهلو زدند
سنگ بر دندان و روی او زدند
صبر تو چند ار به قدر وزن توست
وآن به سنگ و وزن کس ناید درست
صبر زآن داری که بینی عمرو و زید
مطلقند از هستی خود یا به قید
نیست محتاج امتحانی ای امیر
خود تو از فقدان ما بودی خبیر
جز تو مطلق کو ز قید ممکنات
گو مقیّد باش خلق ای نور ذات
بر ظهور خود بتابد آفتاب
گو بمانند این ذراری در حجاب
هم تو آگاهی ز اسرار خفی
زآنچه عمری رفت ز اعداء بر صفی
هم تو دانی در شداید در عُقَد
گر ز غیری خواستم وقتی مدد
هر چه بشکستند بال و پر مرا
باز دادی شهپر دیگر مرا
شُکرها دارم من از اکرام تو
می نپرّم جز به گِرد بام تو
گر رسیدم رنج و خواری ساعتی
رفته بود از من خطاء و غفلتی
عذر خواهم گرچه آن تقدیر بود
نی غلط این حرف هم تقصیر بود
بنده سر تا پا خطاء و غفلت است
بهر عاصی وعده های رحمت است
رفت غفلت تا تو جود افزون کنی
جوی رحمت را به ما جیحون کنی
وارهاندی هم دو صد بارم ز غم
هر چه دیدی لغزش از من دم به دم
مانده اینک مصطف ی(ص) بیعون و یار
وقت میدان است برکش ذوالفقار
ترس افکن کافران را در قلوب
چون تویی ذوالسیف و کشاف الکروب
زآنچه مشرک با حقند از علتی
که نشد نازل مر آن را حجتی
آتش ایشان راست از حق جایگاه
بِئْسَ مثْوَی الظَّالِمِینشان شد پناه
آمد این آیت پس از غزوة اُحد
که ابوسفیان به سوی مکه شد
مشرکان گفتند با هم در مقال
از چه ما باقی نهادیم این قتال
کاش می کُشتیم ایشان را تمام
تا نماندی هیچ از آنها غیر نام
باز باید گشت بر دنبالشان
بهر نفی و قتل و استیصالشان
عزمشان گردید جزم اندر رجوع
رعبی آمد پس بر ایشان در وقوع
کرد آن ناچارشان بر بازگشت
زآنکه رعب و خوفشان از حد گذشت
حق خبر زآن داد بر پیغمبرش
هم ز کید دشمنان شد یاورش
۴۷- آیات ۱۴۴ تا ۱۴۶: وَ مٰا مُحَمَّدٌ إِلاّٰ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ اَلرُّسُلُ أَ فَإِنْ مٰاتَ أَوْ قُتِلَ اِنْقَلَبْتُمْ عَلیٰ أَعْقٰابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلیٰ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اَللّٰهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اَللّٰهُ اَلشّٰاکِرِینَ (۱۴۴) وَ مٰا کٰانَ لِنَفْسٍ أَنْ‌ تَمُوتَ إِلاّٰ بِإِذْنِ اَللّٰهِ کِتٰاباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ یُرِدْ ثَوٰابَ اَلدُّنْیٰا نُؤْتِهِ مِنْهٰا وَ مَنْ یُرِدْ ثَوٰابَ اَلْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهٰا وَ سَنَجْزِی اَلشّٰاکِرِینَ (۱۴۵) وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قٰاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمٰا وَهَنُوا لِمٰا أَصٰابَهُمْ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ مٰا ضَعُفُوا وَ مَا اِسْتَکٰانُوا وَ اَللّٰهُ یُحِبُّ اَلصّٰابِرِینَ (۱۴۶)۴۹- آیات ۱۵۲ تا ۱۵۴: وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اَللّٰهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتّٰی إِذٰا فَشِلْتُمْ وَ تَنٰازَعْتُمْ فِی اَلْأَمْرِ وَ عَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ مٰا أَرٰاکُمْ مٰا تُحِبُّونَ مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ اَلدُّنْیٰا وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ اَلْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ وَ لَقَدْ عَفٰا عَنْکُمْ وَ اَللّٰهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی اَلْمُؤْمِنِینَ (۱۵۲) إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لاٰ تَلْوُونَ عَلیٰ أَحَدٍ وَ اَلرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فِی أُخْرٰاکُمْ فَأَثٰابَکُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِکَیْلاٰ تَحْزَنُوا عَلیٰ مٰا فٰاتَکُمْ وَ لاٰ مٰا أَصٰابَکُمْ وَ اَللّٰهُ خَبِیرٌ بِمٰا تَعْمَلُونَ (۱۵۳) ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِ اَلْغَمِّ أَمَنَةً نُعٰاساً یَغْشیٰ طٰائِفَةً مِنْکُمْ وَ طٰائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللّٰهِ غَیْرَ اَلْحَقِّ ظَنَّ اَلْجٰاهِلِیَّةِ یَقُولُونَ هَلْ لَنٰا مِنَ اَلْأَمْرِ مِنْ شَیْ‌ءٍ قُلْ إِنَّ اَلْأَمْرَ کُلَّهُ لِلّٰهِ یُخْفُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ مٰا لاٰ یُبْدُونَ لَکَ یَقُولُونَ لَوْ کٰانَ لَنٰا مِنَ اَلْأَمْرِ شَیْ‌ءٌ مٰا قُتِلْنٰا هٰاهُنٰا قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ اَلَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ اَلْقَتْلُ إِلیٰ مَضٰاجِعِهِمْ وَ لِیَبْتَلِیَ اَللّٰهُ مٰا فِی صُدُورِکُمْ وَ لِیُمَحِّصَ مٰا فِی قُلُوبِکُمْ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ بِذٰاتِ اَلصُّدُورِ (۱۵۴)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ مٰا کٰانَ قَوْلَهُمْ إِلاّٰ أَنْ قٰالُوا رَبَّنَا اِغْفِرْ لَنٰا ذُنُوبَنٰا وَ إِسْرٰافَنٰا فِی أَمْرِنٰا وَ ثَبِّتْ أَقْدٰامَنٰا وَ اُنْصُرْنٰا عَلَی اَلْقَوْمِ اَلْکٰافِرِینَ (۱۴۷) فَآتٰاهُمُ اَللّٰهُ ثَوٰابَ اَلدُّنْیٰا وَ حُسْنَ ثَوٰابِ اَلْآخِرَةِ وَ اَللّٰهُ یُحِبُّ اَلْمُحْسِنِینَ (۱۴۸) یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا اَلَّذِینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلیٰ أَعْقٰابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خٰاسِرِینَ (۱۴۹) اَللّٰهُ مَوْلاٰکُمْ وَ هُوَ خَیْرُ اَلنّٰاصِرِینَ (۱۵۰) سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ اَلَّذِینَ کَفَرُوا اَلرُّعْبَ بِمٰا أَشْرَکُوا بِاللّٰهِ مٰا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطٰاناً وَ مَأْوٰاهُمُ اَلنّٰارُ وَ بِئْسَ مَثْوَی اَلظّٰالِمِینَ (۱۵۱)
هوش مصنوعی: آن‌ها جز این نگفتند که پروردگارا، گناهان ما را ببخش و در کارهایمان زیاده‌روی نکن و قدم‌هایمان را ثابت بدار و ما را بر قوم کافر پیروز کن. پس خدا به آن‌ها پاداش دنیا و پاداش نیک آخرت را داد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد. ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر از کافران اطاعت کنید، شما را به عقب بازمی‌گردانند و در این صورت زیانکار خواهید شد. خداوند مولای شماست و او بهترین یاوران است. به زودی در دل‌های کافران ترس قرار خواهیم داد به خاطر اینکه با خداوند شریک قرار داده‌اند؛ در حالی که او کسی را بر این موضوع دلیل نازل نکرده است و جایگاه آن‌ها آتش است و بد جایگاهی برای ستمکاران است.
بَلِ‌ و نبود گفتار ایشان جز آنکه گفتند ای پروردگار ما بیامرز برای ما گناهان ما را و از حد گذشتنمان را در کارمان و ثابت دار قدمهای ما را و یاری کن ما را بر گروه کافران (۱۴۷) پس دادشان خدا ثواب دنیا و خوبی ثواب آخرت و خدا دوست دارد نیکوکاران را (۱۴۸) ای آن کسانی که ایمان آوردید اگر فرمانبرید آنها را که کافر شدند برگردانند شما را بر پاشنه‌هاتان پس بر می‌گردید زیانکاران را (۱۴۹) بلکه خدا صاحب اختیار شما و اوست بهترین یاری‌کنندگان (۱۵۰) زود باشد که اندازیم در دلهای آنان که کافر شدند ترس را بآنچه شرک آوردند بخدا ما دام که فرستاده نشده بآن حجتی و جایگاه ایشان آتش است و بد است جایگاه ستمکاران (۱۵۱)
هوش مصنوعی: دعای مؤمنان این بود که: “پروردگارا، گناهان ما را ببخش و از تجاوز ما در کارهایمان درگذر و قدم‌های ما را ثابت نگه‌دار و ما را در برابر کافران یاری کن.” خداوند به آنها پاداشی در دنیا و ثواب خوبی در آخرت داد و او نیکوکاران را دوست دارد. ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر از کافران پیروی کنید، آنها شما را به عقب برمی‌گردانند و به زیانکاران تبدیل می‌شوید. اما خداوند ولی و سرپرست شماست و او بهترین یاری‌کنندگان است. به زودی در دل کافران ترس را در اثر شرکی که به خدا نسبت داده‌اند می‌افکنیم؛ زیرا هیچ دلیلی از سوی فرستاده نشده و جایگاه آنان جهنم است و آنجا جایگاه بدی برای ستمکاران است.
می نبود آن مردمان گفتارشان
غیر از این در باطن و اسرارشان
هوش مصنوعی: آن مردمان در باطن و رازهای خود تنها اینگونه سخن نمی‌گفتند.
أن قَالُواْ رَبنَا اغْفِرْ لَنَا
ذُنُوبَنَا وإسرَافَنَا فِی أمرِنَا
هوش مصنوعی: آنها گفتند: پروردگارا، گناهان ما را ببخش و در کارهایمان، زیاده‌روی‌مان را عفو کن.
تو ببخش اعنی که از ما ای غفور
ذنب و اسرافی که هست اندر امور
هوش مصنوعی: تو ببخش ما را، زیرا ای بخشاینده، ما در کارهایمان گناهان و زیاده‌روی‌هایی داشته‌ایم.
هم بدار اقدام ما ثابت به دین
هم نما منصورمان بر کافرین
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر از خداوند درخواست می‌کند که عزت و ثبات دین را حفظ کند و همچنین یاری و پیروزی بر دشمنان را برای او فراهم آورد.
دادشان پس حق نصیب دنیوی
هم به نیکویی ثواب اخروی
هوش مصنوعی: آنان که حقوق دیگران را ادا می‌کنند، در زندگی مادی خود نیز نیکی می‌بینند و در عوض، پاداش‌های خوبی در آخرت نصیبشان خواهد شد.
حق دهد نصرت یقین ابرار را
دوست دارد عبد نیکوکار را
هوش مصنوعی: خداوند به ابرار و نیکوکاران کمک و یاری می‌رساند و آن‌ها را دوست دارد.
آن کسان که کافرند و بَدنشان
گر بَرید ای مؤمنان فرمانشان
هوش مصنوعی: به مؤمنان می‌گوید: کسانی که به دین ایمان ندارند، چه بر سرشان بیاید، شما نباید به آن‌ها توجه کنید و باید بر اساس اصول خودتان عمل کنید.
باز بر اعقابتان سازند رد
منقلب گردید بر خسران بد
هوش مصنوعی: دشمنان دوباره به دنبال شما خواهند آمد و اوضاع بر شما سخت و ناگوار خواهد شد.
یعنی ار باور کنید اندر اُحد
زآن خسیسان که محمّد(ص) کشته شد
هوش مصنوعی: اگر شما باور کنید که در روز احد، آن افراد پست و سخیف باعث کشته شدن محمد (ص) شدند.
بلکه حق مولی و هم یار شماست
بهتر از هر ناصری بی شک خداست
هوش مصنوعی: بلکه حق مولی و یار شما، بهتر از هر انسانی، بدون شک خداوند است.
« در ثبات عزم حیدر کرار در نبرد کفار »
هوش مصنوعی: در اینجا به استقامت و پایداری حیدر کرار در مقابل دشمنان اشاره شده است. او با عزم قوی و بدون هراس به نبرد با کفار رفت و نشان داد که چگونه می‌توان با اراده‌ای قوی در برابر چالش‌ها ایستادگی کرد.
با پیمبر گر نماند هیچ کس
حیدر صاحب قِران از جمله بس
هوش مصنوعی: اگر هیچ کس با پیامبر نماند، حیدر صاحب قِران از همه بیشتر خواهد بود.
هر کسی گر رفت، گو رو باک نیست
مانَد آن کش مثل در لولاک نیست
هوش مصنوعی: هر کس که بخواهد برود، برای ما نگران‌کننده نیست، زیرا هیچ چیزی نمی‌تواند مانند آن چیزی که باقی می‌ماند، ارزشمند باشد.
تو بمان ای آنکه پاک از همسری
نیست حاجت بر وجود دیگری
هوش مصنوعی: تو ای کسی که از همسری پاکی، بمان و نیازی به وجود دیگری نداری.
ای ولیّ حق که پا تا سر هُشی
ناطق از هر منطقی و خامُشی
هوش مصنوعی: ای ولیّ حق، تو شخصی هستی که از سر تا پا در دانش و آگاهی immersed شده‌ای و در هر گفتار و سکوتی، عمق فهم و شعور تو نمایان است.
در وجود خویش فرد و واحدی
خود به یکتائی ذاتت شاهدی
هوش مصنوعی: در وجود خودت، فرد و یگانه‌ای و این خود به عنوان شاهدی بر یکتایی و خاص بودن ذات توست.
تیغ برکش نوبت جولان توست
نیست کس، روز تو و میدان توست
هوش مصنوعی: تیغ خود را بیرون بیاور، حالا نوبت توست تا بدرخشی. هیچ کس در میدان نیست، امروز روز توست و اینجا عرصه توست.
حفظ جان خود کن احمد (ص) جان توست
چند روزی در سرا مهمان توست
هوش مصنوعی: ای احمد (ص)، از جان خود محافظت کن، زیرا جان تو تنها چند روز در این دنیا مهمان است.
او حبیب توست چون داری شکیب
روز تنهایی و محنت زین حبیب
هوش مصنوعی: او دوست توست و با داشتن صبری در روزهای تنهایی و سختی، می‌توانی به این دوست اطمینان کنی.
قطره ها بر بحر حق پهلو زدند
سنگ بر دندان و روی او زدند
هوش مصنوعی: قطره‌ها به دریا نزدیک شدند و سنگی بر دندان او زدند.
صبر تو چند ار به قدر وزن توست
وآن به سنگ و وزن کس ناید درست
هوش مصنوعی: صبر تو هر چقدر هم که به اندازهٔ وزن تو باشد، این وزن و سنگینی هیچ کس نمی‌تواند به درستی اندازه‌گیری کند.
صبر زآن داری که بینی عمرو و زید
مطلقند از هستی خود یا به قید
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی صبر کنی، به این توجه کن که عمرو و زید از وجود خود مستقل‌اند یا تحت قید و شرطی زندگی می‌کنند.
نیست محتاج امتحانی ای امیر
خود تو از فقدان ما بودی خبیر
هوش مصنوعی: ای امیر، تو نیازی به آزمایش نداری؛ خودت از عدم حضور ما خبر داری.
جز تو مطلق کو ز قید ممکنات
گو مقیّد باش خلق ای نور ذات
هوش مصنوعی: جز تو، هیچ چیز دیگری نیست که غیر از قید ممکنات باشد. ای نور وجود، کسانی که می‌خواهند به آفرینش بپردازند، باید محدودیت‌ها را بپذیرند.
بر ظهور خود بتابد آفتاب
گو بمانند این ذراری در حجاب
هوش مصنوعی: خورشید به زیبایی خود می‌تابد، بگو که مانند این جواهرات در پرده است.
هم تو آگاهی ز اسرار خفی
زآنچه عمری رفت ز اعداء بر صفی
هوش مصنوعی: تو به خوبی از رازهای پنهان باخبری، از آنچه که در طول عمر، از دشمنان بر تو گذشت.
هم تو دانی در شداید در عُقَد
گر ز غیری خواستم وقتی مدد
هوش مصنوعی: تو می‌دانی که در سختی‌ها و مشکلات، اگر از دیگران کمک بخواهم، به نتیجه نخواهم رسید.
هر چه بشکستند بال و پر مرا
باز دادی شهپر دیگر مرا
هوش مصنوعی: هر چه که مرا محدود کردند و زخم زدند، تو دوباره به من نیروی پرواز و آزادی بخشیدی و مرا به اوج رساندی.
شُکرها دارم من از اکرام تو
می نپرّم جز به گِرد بام تو
هوش مصنوعی: من به خاطر لطف و محبت تو شکرگزارم و هیچ‌گاه از کنار تو دور نمی‌شوم.
گر رسیدم رنج و خواری ساعتی
رفته بود از من خطاء و غفلتی
هوش مصنوعی: اگر یک زمانی به سختی و رنج دچار شوم، نشان‌دهنده آن است که لحظه‌ای خطا یا بی‌توجهی از من رخ داده است.
عذر خواهم گرچه آن تقدیر بود
نی غلط این حرف هم تقصیر بود
هوش مصنوعی: متأسفم که چنین پیش آمد، هر چند که این موضوع به تقدیر مربوط می‌شود. نباید بر این سخن ایراد گرفت، زیرا خودم هم در این زمینه مقصر بودم.
بنده سر تا پا خطاء و غفلت است
بهر عاصی وعده های رحمت است
هوش مصنوعی: انسان همواره در خطا و غفلت است و برای کسانی که گناه می‌کنند، وعده‌های رحمت و بخشش وجود دارد.
رفت غفلت تا تو جود افزون کنی
جوی رحمت را به ما جیحون کنی
هوش مصنوعی: غفلت از بین رفت و تو اکنون با بخشندگی خود، جوی رحمت را برای ما مانند رودخانه جیحون پررنگ و زنده کن.
وارهاندی هم دو صد بارم ز غم
هر چه دیدی لغزش از من دم به دم
هوش مصنوعی: هرچه از من دیدی، بدان که از غم و اندوهی که دارم نشات می‌گیرد و اگر بارها اشتباه کرده‌ام، باز هم باید مرا ببخشی.
مانده اینک مصطف ی(ص) بیعون و یار
وقت میدان است برکش ذوالفقار
هوش مصنوعی: اکنون مصطفی (ص) در میدان کارزار بدون یار و یاوری باقی مانده است، ای ذوالفقار، این را راست برکش!
ترس افکن کافران را در قلوب
چون تویی ذوالسیف و کشاف الکروب
هوش مصنوعی: ترس را در دل کافران بگستران، زیرا تو مانند کسی هستی که شمشیری در دست دارد و مشکلات را برطرف می‌کند.
زآنچه مشرک با حقند از علتی
که نشد نازل مر آن را حجتی
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که به دلیل عدم وجود دلیلی محکم و روشن برای اثبات حقانیت شرک، می‌توان نتیجه گرفت که آنچه از حقیقت به دور است، نمی‌تواند مستند به علتی باشد که به وضوح قابل مشاهده و درک باشد. به عبارتی دیگر، چون شرک با حقیقت سازگار نیست، بنابراین نمی‌توان برای آن مدرکی متقن ارائه کرد.
آتش ایشان راست از حق جایگاه
بِئْسَ مثْوَی الظَّالِمِینشان شد پناه
هوش مصنوعی: آتش آن‌ها که از حق دور شده‌اند، جایی بد و ناخواسته برای الظالمین شده است و به عنوان پناهگاهی برایشان تبدیل شده است.
آمد این آیت پس از غزوة اُحد
که ابوسفیان به سوی مکه شد
هوش مصنوعی: این آیه پس از جنگ احد نازل شد زمانی که ابوسفیان به سمت مکه رفت.
مشرکان گفتند با هم در مقال
از چه ما باقی نهادیم این قتال
هوش مصنوعی: مشرکان در گفتگوهایشان به یکدیگر گفتند که ما از این جنگ چه چیزی برای خود نگذاشته‌ایم.
کاش می کُشتیم ایشان را تمام
تا نماندی هیچ از آنها غیر نام
هوش مصنوعی: ای کاش تمامشان را می‌کشتیم تا هیچ چیزی از آنها جز اسمشان باقی نماند.
باز باید گشت بر دنبالشان
بهر نفی و قتل و استیصالشان
هوش مصنوعی: باید دوباره به دنبال آنها رفت تا بتوانیم آنها را از بین ببریم و نابود کنیم.
عزمشان گردید جزم اندر رجوع
رعبی آمد پس بر ایشان در وقوع
هوش مصنوعی: عزم و تصمیمشان بر این شد که به عقب برگردند، اما در این بین وحشتی بر آن‌ها وارد شد و در نتیجه، دچار اضطراب و آشفتگی شدند.
کرد آن ناچارشان بر بازگشت
زآنکه رعب و خوفشان از حد گذشت
هوش مصنوعی: او آن‌ها را ناچار به بازگشت کرد، زیرا ترس و هراسانی که داشتند، از حد گذشت.
حق خبر زآن داد بر پیغمبرش
هم ز کید دشمنان شد یاورش
هوش مصنوعی: خداوند به پیامبرش اطلاع داد که دشمنان برای او نقشه می‌کشند و در این راه به او یاری می‌دهد.