گنجور

۳- آیات ۱۰ تا ۱۳

وَ أَصْبَحَ فُؤٰادُ أُمِّ مُوسیٰ فٰارِغاً إِنْ کٰادَتْ لَتُبْدِی بِهِ لَوْ لاٰ أَنْ رَبَطْنٰا عَلیٰ قَلْبِهٰا لِتَکُونَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ (۱۰) وَ قٰالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَ هُمْ لاٰ یَشْعُرُونَ (۱۱) وَ حَرَّمْنٰا عَلَیْهِ اَلْمَرٰاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقٰالَتْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلیٰ أَهْلِ بَیْتٍ یَکْفُلُونَهُ لَکُمْ وَ هُمْ لَهُ نٰاصِحُونَ (۱۲) فَرَدَدْنٰاهُ إِلیٰ أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهٰا وَ لاٰ تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اَللّٰهِ حَقٌّ وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاٰ یَعْلَمُونَ (۱۳)

و گردید دل مادر موسی تهی از شادی یا از اندوه بدرستی که بود نزدیک که هر آینه آشکار کند او را اگر نه این بود که بستیم بر دلش تا باشد از مؤمنان (۱۰) و گفت مر خواهرش که از پی برد او را پس دیدش او دور و ایشان نمی‌دانستند (۱۱) و حرام گردانیدیم بر او شیردهنده‌ها را از پیش پس گفت خواهرش آیا دلالت کنم شما را بر کسان خانه که بر خود گیرند پروردن او را برای شما و ایشان باشند مر او را بی‌غشان (۱۲) پس باز گردانیدیم او را بسوی مادرش تا بیاساید چشمش و اندوهگین نباشد و تا بداند که وعده خدا راست است و لیکن اکثر ایشان نمی‌دانند (۱۳)

« رد نمودن موسی(ع) را به مادر او »

چونکه در دریا فکند او را به جبر
گشت قلب مادرش خالی ز صبر
چونکه بشنید او که صندوق اوفتاد
در کف فرعون و قفلش برگشاد
شد دلش فارغ ز اندُه یا شکیب
یا ز شادی یا ز غم بودی قریب
کو نماید راز خود را آشکار
گر نه ما کردیم قلبش استوار
تا که باشد از گروه مؤمنین
وعدة ما را نماید او یقین
گفت پس با خواهر موسی خبر
از برادر رو بگیر از خیر و شرّ
پس چو بر درگاه فرعون آمد او
دید از دور او به گاه جستجو
که درآوردند موسی را ز یم
زین تفحص بی خبر بودند هم
ما بر او کردیم هر شیری حرام
هیچ پستانی نبگرفت او به کام
پیش از آنکه آید آنجا خواهرش
واقف از احوال گردد یکسرش
گفت آیا ره نمایم بر شما
سوی اهل خانۀ صاحب ولا
تا بدین کودک شوند ایشان کفیل
نیک خواه او بوند از هر قبیل
پس بگفتند آور او را نک برش
رفت و گفت و بُرد آنجا مادرش
رد به سوی مادرش کردیم ما
بعد روزی کَی تَقَرَّ عَینُهَا
نی خورد اندوه و داند آنکه حق
وعده اش حق است و دارد ماصَدَق
لیک بسیاری ندانستند آن
غرق چون بودند در و هم و گمان
۲- آیات ۶ تا ۹: وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی اَلْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هٰامٰانَ وَ جُنُودَهُمٰا مِنْهُمْ مٰا کٰانُوا یَحْذَرُونَ (۶) وَ أَوْحَیْنٰا إِلیٰ أُمِّ مُوسیٰ أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذٰا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی اَلْیَمِّ وَ لاٰ تَخٰافِی وَ لاٰ تَحْزَنِی إِنّٰا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جٰاعِلُوهُ مِنَ اَلْمُرْسَلِینَ (۷) فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هٰامٰانَ وَ جُنُودَهُمٰا کٰانُوا خٰاطِئِینَ (۸) وَ قٰالَتِ اِمْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لِی وَ لَکَ لاٰ تَقْتُلُوهُ عَسیٰ أَنْ یَنْفَعَنٰا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ هُمْ لاٰ یَشْعُرُونَ (۹)۴- آیات ۱۴ تا ۱۷: وَ لَمّٰا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اِسْتَویٰ آتَیْنٰاهُ حُکْماً وَ عِلْماً وَ کَذٰلِکَ نَجْزِی اَلْمُحْسِنِینَ (۱۴) وَ دَخَلَ اَلْمَدِینَةَ عَلیٰ حِینِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِهٰا فَوَجَدَ فِیهٰا رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلاٰنِ هٰذٰا مِنْ شِیعَتِهِ وَ هٰذٰا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغٰاثَهُ اَلَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَی اَلَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسیٰ فَقَضیٰ عَلَیْهِ قٰالَ هٰذٰا مِنْ عَمَلِ اَلشَّیْطٰانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِینٌ (۱۵) قٰالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ اَلْغَفُورُ اَلرَّحِیمُ (۱۶) قٰالَ رَبِّ بِمٰا أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیراً لِلْمُجْرِمِینَ (۱۷)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ أَصْبَحَ فُؤٰادُ أُمِّ مُوسیٰ فٰارِغاً إِنْ کٰادَتْ لَتُبْدِی بِهِ لَوْ لاٰ أَنْ رَبَطْنٰا عَلیٰ قَلْبِهٰا لِتَکُونَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ (۱۰) وَ قٰالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَ هُمْ لاٰ یَشْعُرُونَ (۱۱) وَ حَرَّمْنٰا عَلَیْهِ اَلْمَرٰاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقٰالَتْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلیٰ أَهْلِ بَیْتٍ یَکْفُلُونَهُ لَکُمْ وَ هُمْ لَهُ نٰاصِحُونَ (۱۲) فَرَدَدْنٰاهُ إِلیٰ أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهٰا وَ لاٰ تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اَللّٰهِ حَقٌّ وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاٰ یَعْلَمُونَ (۱۳)
هوش مصنوعی: دل مادر موسی خالی و پر از نگرانی شد، نزدیک بود که احساساتش را ابراز کند، اما خداوند دل او را محکم کرد تا از مؤمنان باشد. او به خواهرش گفت: «دنبال او بگرد.» و خواهرش او را در دوردست دید، در حالی که آن‌ها متوجه نشدند. ما از قبل شیر دادن به او را بر مادرش ممنوع کرده بودیم. پس مادر موسی گفت: «آیا به شما نشان دهم که خانواده‌ای هستند که او را به خوبی از او نگهداری می‌کنند؟» و ما او را به مادرش بازگرداندیم تا چشمانش روشن شود و نگران نباشد و بداند که وعده خداوند حق است، اما بیشتر مردم نمی‌دانند.
و گردید دل مادر موسی تهی از شادی یا از اندوه بدرستی که بود نزدیک که هر آینه آشکار کند او را اگر نه این بود که بستیم بر دلش تا باشد از مؤمنان (۱۰) و گفت مر خواهرش که از پی برد او را پس دیدش او دور و ایشان نمی‌دانستند (۱۱) و حرام گردانیدیم بر او شیردهنده‌ها را از پیش پس گفت خواهرش آیا دلالت کنم شما را بر کسان خانه که بر خود گیرند پروردن او را برای شما و ایشان باشند مر او را بی‌غشان (۱۲) پس باز گردانیدیم او را بسوی مادرش تا بیاساید چشمش و اندوهگین نباشد و تا بداند که وعده خدا راست است و لیکن اکثر ایشان نمی‌دانند (۱۳)
هوش مصنوعی: دل مادر موسی از خوشحالی یا اندوه خالی بود، زیرا نزدیک بود که او حقیقت را آشکار کند، اگر نه آنکه ما بر دلش پرده‌ای کشیده بودیم تا از ایمان‌آورندگان باشد. سپس خواهرش به دنبال او رفت و او را دید، اما دور از آن‌ها بود و آن‌ها نمی‌دانستند. همچنین بر او حرام کرده بودیم که از کسانی که شیر می‌دهند، تغذیه کند. خواهرش گفت: آیا شما را به کسانی که می‌توانند او را پرورش دهند راهنمایی کنم؟ آنها می‌توانند بدون نگرانی از او نگهداری کنند. سپس ما او را به سوی مادرش بازگرداندیم تا چشمانش آرام گیرد و غمگین نشود و بداند که وعده خدا حقیقت دارد، اما بیشتر آن‌ها نمی‌دانند.
« رد نمودن موسی(ع) را به مادر او »
هوش مصنوعی: موسی (ع) درخواست مادرش را نپذیرفت.
چونکه در دریا فکند او را به جبر
گشت قلب مادرش خالی ز صبر
هوش مصنوعی: وقتی او را به زور در دریا انداختند، قلب مادرش از تحمل خالی شد.
چونکه بشنید او که صندوق اوفتاد
در کف فرعون و قفلش برگشاد
هوش مصنوعی: وقتی او خبر شنید که صندوق به دست فرعون افتاد و قفل آن باز شد، به شدت تحت‌تأثیر قرار گرفت.
شد دلش فارغ ز اندُه یا شکیب
یا ز شادی یا ز غم بودی قریب
هوش مصنوعی: دل او بی‌خیال از اندوه، صبر، شادی یا غم است و به آرامش دست یافته است.
کو نماید راز خود را آشکار
گر نه ما کردیم قلبش استوار
هوش مصنوعی: اگر او راز خود را فاش نکند، ما قلبش را محکم و استوار کردیم.
تا که باشد از گروه مؤمنین
وعدة ما را نماید او یقین
هوش مصنوعی: تا زمانی که از جمع مؤمنان باشد، او به وعده ما ایمان خواهد آورد و یقین پیدا خواهد کرد.
گفت پس با خواهر موسی خبر
از برادر رو بگیر از خیر و شرّ
هوش مصنوعی: پس او گفت با خواهر موسی، از برادرش خبر بگیر، تا از خوبی‌ها و بدی‌ها مطلع شوی.
پس چو بر درگاه فرعون آمد او
دید از دور او به گاه جستجو
هوش مصنوعی: وقتی به درگاه فرعون رسید، از دور دید که او در حال جستجو و بررسی است.
که درآوردند موسی را ز یم
زین تفحص بی خبر بودند هم
هوش مصنوعی: موسی را از دریا به روی زمین آوردند، ولی هیچ‌کس از این جریان خبردار نبود و متوجه نشد.
ما بر او کردیم هر شیری حرام
هیچ پستانی نبگرفت او به کام
هوش مصنوعی: ما هر کاری که بخواهیم انجام دهیم، او هیچ‌ چیز را نمی‌پذیرد و به ما توجهی نمی‌کند.
پیش از آنکه آید آنجا خواهرش
واقف از احوال گردد یکسرش
هوش مصنوعی: قبل از اینکه خواهرش به آنجا برسد، تمام وضعیت او را خواهد دانست.
گفت آیا ره نمایم بر شما
سوی اهل خانۀ صاحب ولا
هوش مصنوعی: می‌پرسم آیا می‌توانم شما را به سوی خانواده‌ی فرد والا و بزرگ هدایت کنم؟
تا بدین کودک شوند ایشان کفیل
نیک خواه او بوند از هر قبیل
هوش مصنوعی: تا این کودک بزرگ شود، آن‌ها حمایت‌کنندگان خوب و دلسوز او از هر جهت خواهند بود.
پس بگفتند آور او را نک برش
رفت و گفت و بُرد آنجا مادرش
هوش مصنوعی: پس گفتند او را بیاورید و او رفت و گفت و او را به آنجا نزد مادرش بردند.
رد به سوی مادرش کردیم ما
بعد روزی کَی تَقَرَّ عَینُهَا
هوش مصنوعی: ما پس از مدتی، او را به سوی مادرش بازگرداندیم تا چشمانش روشن شود.
نی خورد اندوه و داند آنکه حق
وعده اش حق است و دارد ماصَدَق
هوش مصنوعی: نی از غم سخن می‌گوید و می‌داند که حق وعده‌اش راست و درست است و در واقع حقیقتی را که وعده داده، دارد.
لیک بسیاری ندانستند آن
غرق چون بودند در و هم و گمان
هوش مصنوعی: اما بسیاری از مردم این را ندانستند چون در غفلت و توهم بودند.