گنجور

۵- آیات ۱۷ تا ۱۸

وَ حُشِرَ لِسُلَیْمٰانَ جُنُودُهُ مِنَ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ وَ اَلطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ (۱۷) حَتّٰی إِذٰا أَتَوْا عَلیٰ وٰادِ اَلنَّمْلِ قٰالَتْ نَمْلَةٌ یٰا أَیُّهَا اَلنَّمْلُ اُدْخُلُوا مَسٰاکِنَکُمْ لاٰ یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمٰانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لاٰ یَشْعُرُونَ (۱۸)

و جمع گردانیده شد برای سلیمان لشکرهایش از جن و انس و پرنده پس ایشان بازداشته می‌شوند (۱۷) تا چون آمدند بوادی مور گفت مورچه ای موران داخل شوید در مسکنهاتان که نه در هم شکند شما را سلیمان و لشکرهایش و ایشان ندانند (۱۸)

« در بیان رسیدن حضرت سلیمان علیه السلام بوادی نمل »

بر سلیمان جمع شد بر وجه خیر
جیشها از جن و انس و وحش و طیر
داشته باز آن همه بر جای خود
بر نسق بودند نی خارج ز حد
ملک و شاهی بهر او زآن بود بیش
که توان آرد کس اندر ذهن خویش
تا که در وادیِ نمل او را عبور
شد به وقتی با سپاه از راه دور
گفت با موران یکی موری که بود
مهتر موران در آن وادی به زود
فِی الْمَسَاکِن أیهَا النَّملُ ادخُلُواْ
تا سلیمان بگذرد با جیش او
تا شما را نشکنند ایشان به هم
پایمال اعنی نسازند از ستم
زآنکه ایشان نیستند آگه ز حال
که شما خواهید گشتن پایمال
نطق حال است این اگر دانی کلام
حق رساند آن را به فهم او تمام
تا شود آگه ز حال مار و مور
عدل ورزد در سکون و در عبور

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ حُشِرَ لِسُلَیْمٰانَ جُنُودُهُ مِنَ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ وَ اَلطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ (۱۷) حَتّٰی إِذٰا أَتَوْا عَلیٰ وٰادِ اَلنَّمْلِ قٰالَتْ نَمْلَةٌ یٰا أَیُّهَا اَلنَّمْلُ اُدْخُلُوا مَسٰاکِنَکُمْ لاٰ یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمٰانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لاٰ یَشْعُرُونَ (۱۸)
هوش مصنوعی: سلیمان با لشکری از جن‌ها، انسان‌ها و پرندگان جمع‌آوری شد و همگی منظم شدند. وقتی به دره‌ی مورچگان رسیدند، یکی از مورچگان گفت: ای مورچه‌ها، به لانه‌های خود برگردید تا سلیمان و لشکریانش به شما آسیب نرسانند، در حالی که آنها متوجه نیستند.
و جمع گردانیده شد برای سلیمان لشکرهایش از جن و انس و پرنده پس ایشان بازداشته می‌شوند (۱۷) تا چون آمدند بوادی مور گفت مورچه ای موران داخل شوید در مسکنهاتان که نه در هم شکند شما را سلیمان و لشکرهایش و ایشان ندانند (۱۸)
هوش مصنوعی: لشکرهای سلیمان از جن، انسان و پرندگان جمع شده بودند و آن‌ها به یک طرف هدایت می‌شدند. وقتی به دره مورچه‌ها رسیدند، یکی از مورچه‌ها به دیگران گفت: "داخل خانه‌هایتان شوید، زیرا سلیمان و لشکرهایش به شما آسیب نمی‌زنند و متوجه شما نخواهند شد."
« در بیان رسیدن حضرت سلیمان علیه السلام بوادی نمل »
هوش مصنوعی: در این متن به داستان ورود حضرت سلیمان به وادی نمل اشاره می‌شود. در این داستان، سلیمان با عظمت و قدرت خود، توانسته است تا به این دره برسد و نشانه‌هایی از ارتباط او با مخلوقات و دنیای طبیعی به تصویر کشیده می‌شود. همچنین، این روایت به نوعی نشان‌دهنده حکمت و مدیریت او در برخورد با دیگران، از جمله موجودات مختلف است.
بر سلیمان جمع شد بر وجه خیر
جیشها از جن و انس و وحش و طیر
هوش مصنوعی: بیش از هر کسی، تمام مخلوقات از جن و انس گرفته تا جانوران و پرندگان، بر سلیمان جمع شدند تا نشان دهند که او جانشینی نیکو و صاحب فضیلت است.
داشته باز آن همه بر جای خود
بر نسق بودند نی خارج ز حد
هوش مصنوعی: همه چیز در جای خودش بود و هیچ چیز از حدود خود خارج نمی‌شد.
ملک و شاهی بهر او زآن بود بیش
که توان آرد کس اندر ذهن خویش
هوش مصنوعی: حاکمیت و پادشاهی برای او به خاطر این است که هیچ‌کس نمی‌تواند چیزی در ذهن خود تصور کند که او نتواند به آن برسد.
تا که در وادیِ نمل او را عبور
شد به وقتی با سپاه از راه دور
هوش مصنوعی: هنگامی که او با سپاهی از راه دور به دشت نمل رسید، عبور کرد.
گفت با موران یکی موری که بود
مهتر موران در آن وادی به زود
هوش مصنوعی: موری با دیگر موران صحبت می‌کرد و می‌گفت که او رئیس و سرگروه موران در آن منطقه است و به زودی کارهایی انجام خواهد داد.
فِی الْمَسَاکِن أیهَا النَّملُ ادخُلُواْ
تا سلیمان بگذرد با جیش او
هوش مصنوعی: در خانه‌ها و محل‌های زندگی، ای مورچه‌ها، وارد شوید تا سلیمان با نیاز خودش عبور کند.
تا شما را نشکنند ایشان به هم
پایمال اعنی نسازند از ستم
هوش مصنوعی: تا زمانی که شما را به هم نریزند و زیر پا نگذارند، نمی‌توانید از ستمگری آنها نجات یابید.
زآنکه ایشان نیستند آگه ز حال
که شما خواهید گشتن پایمال
هوش مصنوعی: زیرا آن‌ها از وضعیت شما خبر ندارند که ممکن است مورد بی‌احترامی قرار بگیرید.
نطق حال است این اگر دانی کلام
حق رساند آن را به فهم او تمام
هوش مصنوعی: این سخن به حال و وضعیت انسان اشاره دارد و می‌گوید اگر بفهمی، بیان حقیقت به درک کامل او انجام می‌شود.
تا شود آگه ز حال مار و مور
عدل ورزد در سکون و در عبور
هوش مصنوعی: بگذارید آگاهی از وضعیت مار و مور به دست آید تا عدالت در آرامش و در حرکت ایجاد شود.