۴- آیات ۱۵ تا ۱۶
وَ لَقَدْ آتَیْنٰا دٰاوُدَ وَ سُلَیْمٰانَ عِلْماً وَ قٰالاَ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی فَضَّلَنٰا عَلیٰ کَثِیرٍ مِنْ عِبٰادِهِ اَلْمُؤْمِنِینَ (۱۵) وَ وَرِثَ سُلَیْمٰانُ دٰاوُدَ وَ قٰالَ یٰا أَیُّهَا اَلنّٰاسُ عُلِّمْنٰا مَنْطِقَ اَلطَّیْرِ وَ أُوتِینٰا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هٰذٰا لَهُوَ اَلْفَضْلُ اَلْمُبِینُ (۱۶)
و بتحقیق دادیم داود را و سلیمان را دانش و گفتند ستایش مر خدا را که افزونی داد ما را بر بسیاری از بندگانش که مؤمنانند (۱۵) و وارث شد سلیمان داود را و گفت ای مردمان آموختند ما را نطق پرنده و داده شدیم از همه چیز بدرستی که این هر آیند مزیتی است آشکار (۱۶)
« در بیان دانستن سلیمان علیه السلام نطق مرغان را »
وز یقین دادیم دانش ز اختیار
ما به داوود و سلیمان آشکار
وآن دو گفتند از خداوندی سپاس
که فزونی دادمان بر کل ناس
بر کثیری از عباد مؤمنین
که فزونند از تمام عالمین
هم ز داوود آن سلیمان بی شگفت
در وراثت ملک و شاهی را گرفت
گفت ای مردم شدیم آموخته
نطق مرغان وز علوم اندوخته
چند رمز از منطق الطیرش بیان
سازم اندر نظم تفسیر از نشان
گفت طاووس این سراید برملا
هر جزاء بدهی همان یابی جزا
هدهد این گوید که آمرزش به گاه
ای گنهکاران بخواهید از اِله
طوطی این گوید که هر زنده به تن
می بمیرد، هم شود هر نو کهن
گوید این خطّاف در آواز خویش
که فرستید از خود ار چیزی است پیش
تا بیابید این به وقت احتیاج
همچو صحت وقت علّت بر مزاج
رَخَمَه گوید جز خدا هر چیز هست
مر ورا بی شک زوال اندر پی است
مر قطاره گوید آن کو بست لب
از تکلّم گشت سالم از تعب
گوید این بیغا که بر آن باد وَیل
که نباشد جز که بر دنیاش میل
این همی گوید خروس اندر فغان
از خدا آرید یاد ای غافلان
نَسر گوید ، یا ابن آدم در جهان
هر چه مانی آخرِ خود مرگ دان
هم عُقاب این گوید از دوری ناس
جمع گردد دل بیارامد حواس
سار گوید ای خدای جان فروز
از تو خواهم قوت خود را روز روز
بلبل این گوید که بدهد جان و قوت
بر هر آن مخلوق حیّ لایموت
فاخته گوید مر این را هم غُراب
که لدوا للموت وابنوا للخراب
من شنیدم خود ز زنبوری که گفت
رحم هر کس کرد، شد با رحم جفت
من نخواهم بر تو زد نیش ای فقیر
گر که بی رحمی نداری در ضمیر
رحمت ار افزون بود بر خلق پس
بر تو ننشیند به بیرحمی مگس
مابقی را رو بفهم ار باهُشی
کن نه از دست و زبان صوفی کُشی
از سلیمان گوش کن گفتا که داد
منطق الطیرم خداوند از وداد
هم به ما داده است او از کلّ شیء
باشد این فضلی عیان بر ما ز وی
بر صفی هم نظم تفسیری چنین
إنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِین
۳- آیات ۱۰ تا ۱۴: وَ أَلْقِ عَصٰاکَ فَلَمّٰا رَآهٰا تَهْتَزُّ کَأَنَّهٰا جَانٌّ وَلّٰی مُدْبِراً وَ لَمْ یُعَقِّبْ یٰا مُوسیٰ لاٰ تَخَفْ إِنِّی لاٰ یَخٰافُ لَدَیَّ اَلْمُرْسَلُونَ (۱۰) إِلاّٰ مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ (۱۱) وَ أَدْخِلْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضٰاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ فِی تِسْعِ آیٰاتٍ إِلیٰ فِرْعَوْنَ وَ قَوْمِهِ إِنَّهُمْ کٰانُوا قَوْماً فٰاسِقِینَ (۱۲) فَلَمّٰا جٰاءَتْهُمْ آیٰاتُنٰا مُبْصِرَةً قٰالُوا هٰذٰا سِحْرٌ مُبِینٌ (۱۳) وَ جَحَدُوا بِهٰا وَ اِسْتَیْقَنَتْهٰا أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا فَانْظُرْ کَیْفَ کٰانَ عٰاقِبَةُ اَلْمُفْسِدِینَ (۱۴)۵- آیات ۱۷ تا ۱۸: وَ حُشِرَ لِسُلَیْمٰانَ جُنُودُهُ مِنَ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ وَ اَلطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ (۱۷) حَتّٰی إِذٰا أَتَوْا عَلیٰ وٰادِ اَلنَّمْلِ قٰالَتْ نَمْلَةٌ یٰا أَیُّهَا اَلنَّمْلُ اُدْخُلُوا مَسٰاکِنَکُمْ لاٰ یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمٰانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لاٰ یَشْعُرُونَ (۱۸)
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
وَ لَقَدْ آتَیْنٰا دٰاوُدَ وَ سُلَیْمٰانَ عِلْماً وَ قٰالاَ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ اَلَّذِی فَضَّلَنٰا عَلیٰ کَثِیرٍ مِنْ عِبٰادِهِ اَلْمُؤْمِنِینَ (۱۵) وَ وَرِثَ سُلَیْمٰانُ دٰاوُدَ وَ قٰالَ یٰا أَیُّهَا اَلنّٰاسُ عُلِّمْنٰا مَنْطِقَ اَلطَّیْرِ وَ أُوتِینٰا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هٰذٰا لَهُوَ اَلْفَضْلُ اَلْمُبِینُ (۱۶)
هوش مصنوعی: داوود و سلیمان به علم و آگاهی خاصی دست یافتند و گفتند: سپاس خداوندی را که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمنش برتری داد. سلیمان وارث داوود شد و گفت: ای مردم، به ما زبان پرندگان را آموختهاند و ما در مورد هر چیزی دانایی داریم. به راستی که این، نعمت بزرگ و آشکاری است.
و بتحقیق دادیم داود را و سلیمان را دانش و گفتند ستایش مر خدا را که افزونی داد ما را بر بسیاری از بندگانش که مؤمنانند (۱۵) و وارث شد سلیمان داود را و گفت ای مردمان آموختند ما را نطق پرنده و داده شدیم از همه چیز بدرستی که این هر آیند مزیتی است آشکار (۱۶)
هوش مصنوعی: ما به داود و سلیمان علم و دانش دادیم و گفتند: سپاس خداوندی را که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمنش ممتاز کرده است. سلیمان وارث داود شد و گفت: ای مردم، ما به سخن گفتن پرندگان آموخته شدهایم و از هر چیزی به ما داده شده است. به راستي که این شایستگی، نعمتی واضح است.
« در بیان دانستن سلیمان علیه السلام نطق مرغان را »
هوش مصنوعی: در مورد دانایی سلیمان علیه السلام درباره صحبت کردن پرندگان، باید گفت که او توانایی ویژهای در درک زبان پرندگان داشت و میتوانست پیامهای آنها را بشنود و متوجه شود. این ویژگی او نشاندهنده مقام بالا و علم گستردهاش بود.
وز یقین دادیم دانش ز اختیار
ما به داوود و سلیمان آشکار
هوش مصنوعی: ما با باور و یقین، علم و دانش را به اختیار داوود و سلیمان روشن ساختیم.
وآن دو گفتند از خداوندی سپاس
که فزونی دادمان بر کل ناس
هوش مصنوعی: آنها گفتند از خدای بزرگ شکر و سپاس که به ما برتری و افزونی عطا کرد.
بر کثیری از عباد مؤمنین
که فزونند از تمام عالمین
هوش مصنوعی: بر تعدادی از بندگان مؤمن خداوند که از همه موجودات بیشترند.
هم ز داوود آن سلیمان بی شگفت
در وراثت ملک و شاهی را گرفت
هوش مصنوعی: او که از داوود به ارث برده، به سادگی و بدون هیچ شگفتی، سلطنت و حکومت را به دست گرفت.
گفت ای مردم شدیم آموخته
نطق مرغان وز علوم اندوخته
هوش مصنوعی: ای مردم، ما یاد گرفتهایم که مانند پرندگان سخن بگوییم و از دانشهای بسیاری بهرهمند شدهایم.
چند رمز از منطق الطیرش بیان
سازم اندر نظم تفسیر از نشان
هوش مصنوعی: من چندین نکته و راز از کتاب "منطق الطیر" را در قالب نظم بیان میکنم و تفسیر آنها را با دقت و اشاره توضیح میدهم.
گفت طاووس این سراید برملا
هر جزاء بدهی همان یابی جزا
هوش مصنوعی: طاووس میگوید: هر چیزی که بدهی، همان را دریافت خواهی کرد.
هدهد این گوید که آمرزش به گاه
ای گنهکاران بخواهید از اِله
هوش مصنوعی: پرندهای به نام هدهد میگوید: ای گناهکاران، در زمانهای مناسب، از خداوند طلب آمرزش کنید.
طوطی این گوید که هر زنده به تن
می بمیرد، هم شود هر نو کهن
هوش مصنوعی: این جمله میگوید که هر موجود زندهای در نهایت از بین میرود و چیزی که تازه است، روزی قدیمی و کهنه میشود. به عبارتی، هر چیز نو در گذر زمان کهنه میگردد و هیچ چیزی پایدار نیست.
گوید این خطّاف در آواز خویش
که فرستید از خود ار چیزی است پیش
هوش مصنوعی: این خطاف در صدای خود میگوید که اگر چیزی از او گرفته شده، پس باید از خودش فرستاده باشد.
تا بیابید این به وقت احتیاج
همچو صحت وقت علّت بر مزاج
هوش مصنوعی: برای اینکه به نیاز خود برسید، باید درستی زمان را مانند تأثیر دلیل بر سلامت بدن در نظر بگیرید.
رَخَمَه گوید جز خدا هر چیز هست
مر ورا بی شک زوال اندر پی است
هوش مصنوعی: رخمه میگوید که هیچ چیزی جز خداوند را نباید به حساب آورد، زیرا بهطور قطع همه چیز از بین میرود و دچار زوال میشود.
مر قطاره گوید آن کو بست لب
از تکلّم گشت سالم از تعب
هوش مصنوعی: آن کسی که از صحبت کردن خودداری کند، از خستگی و زحمتها پاک و سالم میماند.
گوید این بیغا که بر آن باد وَیل
که نباشد جز که بر دنیاش میل
هوش مصنوعی: میگوید این بیغش که بر آن باد، وای بر کسی که جز تمایلات دنیوی چیزی نداشته باشد.
این همی گوید خروس اندر فغان
از خدا آرید یاد ای غافلان
هوش مصنوعی: خروس در حالیکه ناله میکند، میگوید: ای غافلان، یاد خدا را فراموش نکنید.
نَسر گوید ، یا ابن آدم در جهان
هر چه مانی آخرِ خود مرگ دان
هوش مصنوعی: پرندهای میگوید: ای انسان، هر چیزی که در این دنیا داری و به آن چسبیدهای، در نهایت باید بدان که این همه، به مرگ ختم میشود.
هم عُقاب این گوید از دوری ناس
جمع گردد دل بیارامد حواس
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که هم عقاب و هم دیگران از دوری به اشتیاق میافتند و این دوری باعث میشود که دل آدم آرامش یابد و حواس او جمع شود. این در واقع به حس نیازی به نزدیکی و ارتباط اشاره دارد و همچنین نشاندهنده این است که دوری میتواند منجر به تمرکز و تأمل در درون خود شود.
سار گوید ای خدای جان فروز
از تو خواهم قوت خود را روز روز
هوش مصنوعی: پرندهای به خدا میگوید: ای کسی که جان را روشن میکنی، هر روز از تو نیروی خود را میطلبم.
بلبل این گوید که بدهد جان و قوت
بر هر آن مخلوق حیّ لایموت
هوش مصنوعی: بلبل میگوید که آماده است جان و انرژیاش را برای هر موجود زندهای که ابدی و جاودانه است، قربانی کند.
فاخته گوید مر این را هم غُراب
که لدوا للموت وابنوا للخراب
هوش مصنوعی: فاخته میگوید به این موضوع هم مانند کلاغ توجه کنید که برای مرگ آماده شوید و برای ویرانی بسازید.
من شنیدم خود ز زنبوری که گفت
رحم هر کس کرد، شد با رحم جفت
هوش مصنوعی: من از زنبوری شنیدم که میگفت هر کس رحم و محبت به دیگران داشته باشد، خودش هم با محبت و رحمت رو به رو خواهد شد.
من نخواهم بر تو زد نیش ای فقیر
گر که بی رحمی نداری در ضمیر
هوش مصنوعی: من به تو آزار نخواهم رساند ای بیچاره، اگر در درونت بیرحمی وجود ندارد.
رحمت ار افزون بود بر خلق پس
بر تو ننشیند به بیرحمی مگس
هوش مصنوعی: اگر رحمت بر مردم زیاد باشد، پس بر تو نمینشیند که به بیرحمی مانند مگس رفتار کنی.
مابقی را رو بفهم ار باهُشی
کن نه از دست و زبان صوفی کُشی
هوش مصنوعی: اگر درک و فهمی داری، باقیمانده را خودت درک کن و به گفتههای صوفی بسنده نکن، چرا که او به چیزی فراتر از کلمات اشاره دارد.
از سلیمان گوش کن گفتا که داد
منطق الطیرم خداوند از وداد
هوش مصنوعی: سلیمان میگوید: من به خاطر بخشش الهی و لطف خداوند، توانایی فهم و صحبت کردن با پرندگان را دارم.
هم به ما داده است او از کلّ شیء
باشد این فضلی عیان بر ما ز وی
هوش مصنوعی: او به ما از هر چیزی داده است، این نعمت روشن و آشکار از سوی او بر ماست.
بر صفی هم نظم تفسیری چنین
إنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِین
هوش مصنوعی: در بین گروهی، تفسیر و نظم خاصی وجود دارد که نشان از فضیلت و برتری روشنی دارد.