گنجور

۳- آیات ۱۸ تا ۲۳

قٰالَ أَ لَمْ نُرَبِّکَ فِینٰا وَلِیداً وَ لَبِثْتَ فِینٰا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ (۱۸) وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَکَ اَلَّتِی فَعَلْتَ وَ أَنْتَ مِنَ اَلْکٰافِرِینَ (۱۹) قٰالَ فَعَلْتُهٰا إِذاً وَ أَنَا مِنَ اَلضّٰالِّینَ (۲۰) فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمّٰا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْماً وَ جَعَلَنِی مِنَ اَلْمُرْسَلِینَ (۲۱) وَ تِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهٰا عَلَیَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرٰائِیلَ (۲۲) قٰالَ فِرْعَوْنُ وَ مٰا رَبُّ اَلْعٰالَمِینَ (۲۳)

گفت آیا نپروردیم ترا در میان خود کودک و ماندی گذران در میان ما از عمرت سالها (۱۸) و کردی کرده‌ات را که کردی و تویی از ناسپاسان (۱۹) گفت کردم آن را نگاه و من بودم از گمراهان (۲۰) پس گریختم از شما چون ترسیدم از شما پس بخشید مرا پروردگارم حکم و گردانید مرا از مرسلان (۲۱) و این نعمتی است که منّت می‌نهی آن را بر من که بنده گردانیدی بنی اسرائیل را (۲۲) گفت فرعون و چیست پروردگار جهانیان (۲۳)

« در بیان آمدن موسی(ع) به در خانۀ فرعون و سؤال و جواب ایشان »

موسی و هارون ز امر ارجمند
چونکه بر درگاه فرعون آمدند
مدتی بگذشت تا فرعون دون
گشت آگه خواندشان اندر درون
دید موسی را چو او در دم شناخت
زآنکه او را روزگاری می نواخت
گفت آیا من نپروردم کجا
در میان خود به فرزندی تو را
سالها اندر سرای ما درنگ
کردی اندر عمر و پس رفتی به ننگ
کردنی را کردی از روی فتن
کُشتی آن قبطی که بُد خبّاز من
خود تویی از ناسپاسان بر نعم
کافری کردی چو بر آئین ستم
گفت موسی کردم آن قتل آن زمان
که بُدم در زعم تو از گمرهان
قتل او بُد در حقیقت بر صواب
گرچه بنمود آن خطاء بر شیخ و شاب
قتل او هم قصد من اصلا نبود
بل زدم مشتی و مُرد آن بی وجود
یا که گمره بودم اعنی بی خبر
زآنکه از مشتی بمیرد جانور
از شما بگریختم پس لاکلام
زآنکه ترسیدم ز قتل و انتقام
پس به من بخشید ربّم بعد از آن
حکم و گرداندم ز بفرستادگان
داد یعنی علم و فهم و حکمتم
پس فرستاد این چنین بر دعوتم
نعمتی کز وی نهی منّت به من
زآن سبب بُد که گرفتی از محن
آل اسرائیل را بر بندگی
کردی اخذ مالشان در زندگی
خوارشان کردی فکندی در تعب
کُشتی اولاد نبیّین بی سبب
زآن مرا حق در سرای تو فکند
در تلافی تا ز من یابی گزند
گر نمی کردی تو تعبید از جفا
از رجال و از نساء قوم مرا
مر مرا کردند قومم تربیت
بر تو کی محتاج بودم زین جهت
آنچه پس نزد تو بر من نعمت است
نیست نعمت بلکه رنج و نقمت است
قوم من کردی ذلیل از نقمتی
پس نهی منّت به من در نعمتی
یاد آری نیکیای کآن بُد بَدی
وز خیانت های خود غافل شدی
کآن بود تعبید اسرائیلیان
هیچ ناری زآنچه کردی در بیان
مال ما بگرفتی آنچه بود تو
پس به خرج صاحبش کردی دو جو
می نبود از حسن ذات و گوهرم
کس مربّی بر من الاّ مادرم
کی تو بودستی مربّی مر مرا
مال خود خوردم به خانۀ دیگرا
هم نه از پستان بد خوردم لبن
تا که شرک آرم به ذات ذوالمنن
آنکه بگرفتی تو بهرم دایه ای
مادر من بود نی همسایه ای
آن قدر هم حقّ تو آرم بجا
که شوی خواهم ز کفر و کین رها
حقّ آنکه بوده ام در خانه ات
میبرم بر گلشن از ویرانه ات
بر بهای کهنه ات بدهم نوی
حقّ دیگر نیستت بر من جوی
چون جواب خویش فرعون عنید
زآنچه بر وی طعن می زد زو شنید
گفت برگو چیست ربّ العالمین
که تو زو پیغمبری در این زمین
۲- آیات ۱۰ تا ۱۷: وَ إِذْ نٰادیٰ رَبُّکَ مُوسیٰ أَنِ اِئْتِ اَلْقَوْمَ اَلظّٰالِمِینَ (۱۰) قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَ لاٰ یَتَّقُونَ (۱۱) قٰالَ رَبِّ إِنِّی أَخٰافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ (۱۲) وَ یَضِیقُ صَدْرِی وَ لاٰ یَنْطَلِقُ لِسٰانِی فَأَرْسِلْ إِلیٰ هٰارُونَ (۱۳) وَ لَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخٰافُ أَنْ یَقْتُلُونِ (۱۴) قٰالَ کَلاّٰ فَاذْهَبٰا بِآیٰاتِنٰا إِنّٰا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ (۱۵) فَأْتِیٰا فِرْعَوْنَ فَقُولاٰ إِنّٰا رَسُولُ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ (۱۶) أَنْ أَرْسِلْ مَعَنٰا بَنِی إِسْرٰائِیلَ (۱۷)۴- آیات ۲۴ تا ۳۱: قٰالَ رَبُّ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ مٰا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ (۲۴) قٰالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَ لاٰ تَسْتَمِعُونَ (۲۵) قٰالَ رَبُّکُمْ وَ رَبُّ آبٰائِکُمُ اَلْأَوَّلِینَ (۲۶) قٰالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ اَلَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ (۲۷) قٰالَ رَبُّ اَلْمَشْرِقِ وَ اَلْمَغْرِبِ وَ مٰا بَیْنَهُمٰا إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ (۲۸) قٰالَ لَئِنِ اِتَّخَذْتَ إِلٰهَاً غَیْرِی لَأَجْعَلَنَّکَ مِنَ اَلْمَسْجُونِینَ (۲۹) قٰالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُکَ بِشَیْ‌ءٍ مُبِینٍ (۳۰) قٰالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ اَلصّٰادِقِینَ (۳۱)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قٰالَ أَ لَمْ نُرَبِّکَ فِینٰا وَلِیداً وَ لَبِثْتَ فِینٰا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ (۱۸) وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَکَ اَلَّتِی فَعَلْتَ وَ أَنْتَ مِنَ اَلْکٰافِرِینَ (۱۹) قٰالَ فَعَلْتُهٰا إِذاً وَ أَنَا مِنَ اَلضّٰالِّینَ (۲۰) فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمّٰا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْماً وَ جَعَلَنِی مِنَ اَلْمُرْسَلِینَ (۲۱) وَ تِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهٰا عَلَیَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرٰائِیلَ (۲۲) قٰالَ فِرْعَوْنُ وَ مٰا رَبُّ اَلْعٰالَمِینَ (۲۳)
هوش مصنوعی: موسی به یادآوری دوران کودکی‌اش نزد فرعون می‌پردازد و به او می‌گوید: "آیا ما تو را در اینجا به عنوان یک کودک بزرگ نکردیم و تو سال‌ها در میان ما بودی؟ تو همانی هستی که آن کار را انجام دادی و از کافران بودی." موسی پاسخ می‌دهد: "آن کار را کردم، زیرا من از گمراهان بودم. وقتی که از شما ترسیدم، از شما فرار کردم و پروردگارم به من حکمی عطا کرد و مرا از پیامبران قرار داد." او سپس به فرعون می‌گوید: "این نعمت تو بر من است که بندگان بنی‌اسرائیل را زیر سلطه خود قرار دادی." فرعون در پاسخ می‌پرسد: "پروردگار جهانیان کیست؟"
گفت آیا نپروردیم ترا در میان خود کودک و ماندی گذران در میان ما از عمرت سالها (۱۸) و کردی کرده‌ات را که کردی و تویی از ناسپاسان (۱۹) گفت کردم آن را نگاه و من بودم از گمراهان (۲۰) پس گریختم از شما چون ترسیدم از شما پس بخشید مرا پروردگارم حکم و گردانید مرا از مرسلان (۲۱) و این نعمتی است که منّت می‌نهی آن را بر من که بنده گردانیدی بنی اسرائیل را (۲۲) گفت فرعون و چیست پروردگار جهانیان (۲۳)
هوش مصنوعی: آیا ما تو را در میان خود پرورش ندادیم و سال‌ها در کنار ما گذراندی؟ چه کارهایی که نکردی و تو از ناسپاسان هستی. او گفت: من آن را انجام دادم و از گمراهان بودم. سپس از شما فرار کردم چون از شما ترسیدم. پروردگارم مرا بخشید و به عنوان یکی از فرستادگان خود قرار داد. آیا این نعمت را بر من فراموش می‌کنی که بنی‌اسرائیل را بنده خود گردانیدی؟ فرعون پرسید: پروردگار جهانیان چه کسی است؟
« در بیان آمدن موسی(ع) به در خانۀ فرعون و سؤال و جواب ایشان »
هوش مصنوعی: موسی(ع) به در خانه فرعون رفت و با او صحبت کرد. در این گفتگو، سوالاتی مطرح شد و پاسخ‌هایی رد و بدل گردید.
موسی و هارون ز امر ارجمند
چونکه بر درگاه فرعون آمدند
هوش مصنوعی: موسی و هارون، در پی فرمان مهمی که داشتند، به درگاه فرعون رفتند.
مدتی بگذشت تا فرعون دون
گشت آگه خواندشان اندر درون
هوش مصنوعی: مدتی گذشت تا فرعون پست به حقیقتی پی برد و در دل از حال آن گروه باخبر شد.
دید موسی را چو او در دم شناخت
زآنکه او را روزگاری می نواخت
هوش مصنوعی: موسی وقتی او را دید، در آن لحظه او را شناخت، زیرا سال‌ها او را نوازش می‌کرد.
گفت آیا من نپروردم کجا
در میان خود به فرزندی تو را
هوش مصنوعی: سوال می‌کند آیا من تو را در میان خود بزرگ نکردم و تربیت نکردم؟
سالها اندر سرای ما درنگ
کردی اندر عمر و پس رفتی به ننگ
هوش مصنوعی: سال‌ها در خانه ما ماندی و به زندگی‌ام تاثیر گذاشتی، اما در نهایت بدون اینکه موفقیتی به همراه داشته باشی، رفتی و حسرت و ننگ بر جا گذاشتی.
کردنی را کردی از روی فتن
کُشتی آن قبطی که بُد خبّاز من
هوش مصنوعی: تو به خاطر فتن و زرق و برق، کارهایی را انجام دادی که باعث شد آن قبطی که نانوا بود، از بین برود.
خود تویی از ناسپاسان بر نعم
کافری کردی چو بر آئین ستم
هوش مصنوعی: تو که خودت از ناسپاسان هستی، به نعمت‌ها کفر ورزیدی و به روش ستمگری رفتار کردی.
گفت موسی کردم آن قتل آن زمان
که بُدم در زعم تو از گمرهان
هوش مصنوعی: موسی می‌گوید: من آن کار را انجام دادم در زمان‌هایی که به خاطر نادانی‌ام، از کسانی بودم که راه را گم کرده بودند.
قتل او بُد در حقیقت بر صواب
گرچه بنمود آن خطاء بر شیخ و شاب
هوش مصنوعی: کشتن او در واقع درست بوده، هرچند که این کار به نظر اشتباه می‌رسیده است، چه برای پیرمرد و چه برای جوان.
قتل او هم قصد من اصلا نبود
بل زدم مشتی و مُرد آن بی وجود
هوش مصنوعی: من هرگز قصد نداشتم او را بکشم، اما به خاطر یک ضربه، او ناگهان جانش را از دست داد.
یا که گمره بودم اعنی بی خبر
زآنکه از مشتی بمیرد جانور
هوش مصنوعی: من یا در گمراهی بودم یعنی بی‌خبر از اینکه یک جانور ممکن است از یک مشت خاک بمیرد.
از شما بگریختم پس لاکلام
زآنکه ترسیدم ز قتل و انتقام
هوش مصنوعی: از شما دور شدم، زیرا از خشونت و انتقام می‌ترسیدم.
پس به من بخشید ربّم بعد از آن
حکم و گرداندم ز بفرستادگان
هوش مصنوعی: پس از آنکه حکم صادر شد، پروردگارم به من بخشش عطا کرد و من را از میان فرستادگانش برگزید.
داد یعنی علم و فهم و حکمتم
پس فرستاد این چنین بر دعوتم
هوش مصنوعی: داد به معنای علم و شناخت و حکمت است؛ بنابراین این حالت را برای من فرستاده که با این موضوع به دعوای خود بپردازم.
نعمتی کز وی نهی منّت به من
زآن سبب بُد که گرفتی از محن
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که نعمتی که از آن بهره‌مند شدم، به خاطر رحمت و لطفی است که از سختی‌ها و مشکلات گذشته به دست آمده است. در واقع، این نعمت به نوعی به من ثابت می‌کند که چقدر سختی‌ها می‌توانند به درک بهتر و قدرشناسی از نعمت‌ها کمک کنند.
آل اسرائیل را بر بندگی
کردی اخذ مالشان در زندگی
هوش مصنوعی: آل اسرائیل را به بندگی کشاندی و در این زندگی از آنها مال و ثروت گرفتی.
خوارشان کردی فکندی در تعب
کُشتی اولاد نبیّین بی سبب
هوش مصنوعی: تو به آن‌ها بی‌احترامی کردی و آن‌ها را در درد و رنج انداختی، در حالی که فرزندان پیامبران را بی‌دلیل به این وضعیت دچار کردی.
زآن مرا حق در سرای تو فکند
در تلافی تا ز من یابی گزند
هوش مصنوعی: از آنجا که خداوند مرا به دامان تو فرستاده تا در مقابل آسیب‌هایی که از من به تو می‌رسد، جبران‌کننده باشم.
گر نمی کردی تو تعبید از جفا
از رجال و از نساء قوم مرا
هوش مصنوعی: اگر تو به خاطر ظلم و آزارهایی که به من وارد کردی، من را از جامعه و دور از خانواده‌ام بی‌خبر نمی‌کردی، وضعیت من این‌گونه نمی‌شد.
مر مرا کردند قومم تربیت
بر تو کی محتاج بودم زین جهت
هوش مصنوعی: مردم من مرا تربیت کردند، اما به تو نیازی نداشتم از این بابت.
آنچه پس نزد تو بر من نعمت است
نیست نعمت بلکه رنج و نقمت است
هوش مصنوعی: آنچه از نظر تو برای من یک نعمت به حساب می‌آید، در واقع نه تنها نعمت نیست، بلکه برای من رنج و مشکلاتی به همراه دارد.
قوم من کردی ذلیل از نقمتی
پس نهی منّت به من در نعمتی
هوش مصنوعی: مردم من به خاطر عذابی که متحمل شده‌اند، در وضعیت نامناسبی به سر می‌برند، بنابراین هیچ وظیفه‌ای ندارم که شکر گزاری یا محبت تو را در زندگی‌ام قبول کنم.
یاد آری نیکیای کآن بُد بَدی
وز خیانت های خود غافل شدی
هوش مصنوعی: یادت هست نیکی‌هایی که انجام دادی، اما فراموش کرده‌ای که خودت مرتکب چه بدی‌ها و خیانت‌هایی شده‌ای.
کآن بود تعبید اسرائیلیان
هیچ ناری زآنچه کردی در بیان
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هیچ رنجی برای اسرائیلیان در بیان آنچه تو گفتی وجود ندارد. به عبارتی، تعبیر و بیان تو برای آن‌ها مشکلی ایجاد نکرده است.
مال ما بگرفتی آنچه بود تو
پس به خرج صاحبش کردی دو جو
هوش مصنوعی: تو آنچه را که متعلق به ما بود گرفتی و حالا آن را به خرج صاحبش می‌کنی، فقط دو جو از آن باقی مانده است.
می نبود از حسن ذات و گوهرم
کس مربّی بر من الاّ مادرم
هوش مصنوعی: هیچ کس به جز مادرم در پرورش و تربیت من سهمی نداشته است؛ نه از زیبایی وجودم خبری بوده و نه از ارزش درونم.
کی تو بودستی مربّی مر مرا
مال خود خوردم به خانۀ دیگرا
هوش مصنوعی: من همواره تحت نظر تو بودم، اما اکنون از آنچه به من داده‌ای بهره‌مند شدم و به مکانی دیگر رفته‌ام.
هم نه از پستان بد خوردم لبن
تا که شرک آرم به ذات ذوالمنن
هوش مصنوعی: من از هیچ منبع ناپاک و باطل تغذیه نکرده‌ام، تا اینکه به صفات بی‌نظیر و بزرگ خدا، آسیب و شرکی وارد کرده باشم.
آنکه بگرفتی تو بهرم دایه ای
مادر من بود نی همسایه ای
هوش مصنوعی: آن کسی که تو به عنوان پرستار و دایه‌اش گرفتاری، مادر من بوده و نه همسایه‌ام.
آن قدر هم حقّ تو آرم بجا
که شوی خواهم ز کفر و کین رها
هوش مصنوعی: هرچقدر که نیاز باشد به تو می‌رسم و حق تو را ادا می‌کنم، تا از کفر و کینه رها شوم و به آرامش برسم.
حقّ آنکه بوده ام در خانه ات
میبرم بر گلشن از ویرانه ات
هوش مصنوعی: من به خاطر وجودم در خانه‌ات، از ویرانی‌هایم، به سوی گلزار تو می‌روم.
بر بهای کهنه ات بدهم نوی
حقّ دیگر نیستت بر من جوی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که من حاضر نیستم برای چیزی که ارزشش را از دست داده و کهنه شده، بهایی بپردازم. در واقع، دیگر از من هیچ انتظار یا درخواستی برای بازپرداخت نداشته باش.
چون جواب خویش فرعون عنید
زآنچه بر وی طعن می زد زو شنید
هوش مصنوعی: چون فرعون به بدخواهی و انتقاد دیگران پاسخ داد، به همین دلیل متوجه شد که خود او نیز تحت انتقادات قرار گرفته است.
گفت برگو چیست ربّ العالمین
که تو زو پیغمبری در این زمین
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی پرسش و چالش اشاره دارد و به فردی می‌گوید که به او بگوید ربّ العالمین یا پروردگار جهانیان چه کسی است و چگونه است که تو در این دنیا پیغمبر هستی. این بیان همچنین می‌تواند به نوعی به جایگاه و نقش پیامبری در مقابل قدرت و عظمت خدا اشاره کند.