گنجور

۲- آیات ۱۰ تا ۱۷

وَ إِذْ نٰادیٰ رَبُّکَ مُوسیٰ أَنِ اِئْتِ اَلْقَوْمَ اَلظّٰالِمِینَ (۱۰) قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَ لاٰ یَتَّقُونَ (۱۱) قٰالَ رَبِّ إِنِّی أَخٰافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ (۱۲) وَ یَضِیقُ صَدْرِی وَ لاٰ یَنْطَلِقُ لِسٰانِی فَأَرْسِلْ إِلیٰ هٰارُونَ (۱۳) وَ لَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخٰافُ أَنْ یَقْتُلُونِ (۱۴) قٰالَ کَلاّٰ فَاذْهَبٰا بِآیٰاتِنٰا إِنّٰا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ (۱۵) فَأْتِیٰا فِرْعَوْنَ فَقُولاٰ إِنّٰا رَسُولُ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ (۱۶) أَنْ أَرْسِلْ مَعَنٰا بَنِی إِسْرٰائِیلَ (۱۷)

و هنگامی که ندا کرد پروردگار تو موسی را که برو بسوی گروه ستمکاران (۱۰) قوم فرعون آیا نمی‌پرهیزند (۱۱) گفت پروردگار من بدرستی که می‌ترسم که تکذیب کنند مرا (۱۲) و تنگ می‌شود سینه‌ام و نمی‌گشاید زبانم پس بفرست بسوی هارون (۱۳) و مر ایشان‌راست بر من گناهی پس می‌ترسم که بکشند مرا (۱۴) گفت نه چنین است پس بروید شما دو تا بآیتهای ما بدرستی که مائیم با شما شنوندگان (۱۵) پس آمدند فرعون را پس گفتند که مائیم رسول پروردگار جهانیان (۱۶) که بفرست با ما بنی اسرائیل را (۱۷)

« در بیان خواستن موسی علیه السلام هارون را بیاری خود »

یاد کن فرمود موسی را ندا
چون به نزدیک شجر ربّ الوری
که توجه کن به قوم ظالمین
قبطیان کآیا نترسند از یقین
گفت من می ترسم ای پروردگار
که ندارندم به گفتار استوار
سینه ام تنگ آید از تکذیبشان
هم بنگشاید مرا عقده زبان
پس به هارون کن روان جبریل نیک
در نبوّت تا شود با من شریک
جرمی ایشان راست بر من بی غرض
ترسم از آنکه کُشندم در عوض
قَالَ کَلَّا فَاذْهَ بَا بِآیَاتِنَا
مستمع ماییم آن جا با شما
هر دو با اعجاز ما آن سو روید
با شمایم من به هر گفت و شنید
نیست از ما هیچ یعنی در نهان
غالب آرم هر دو را بر قبطیان
مر به فرعون اندر آیید آن نفس
ما رسولیم از خدا گویید پس
نک فرست از حکم ربّ العالمین
آل اسرائیل را با ما یقین
تا بریم آن قوم را از این مکان
در فلسطین، مسکن آبائشان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ إِذْ نٰادیٰ رَبُّکَ مُوسیٰ أَنِ اِئْتِ اَلْقَوْمَ اَلظّٰالِمِینَ (۱۰) قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَ لاٰ یَتَّقُونَ (۱۱) قٰالَ رَبِّ إِنِّی أَخٰافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ (۱۲) وَ یَضِیقُ صَدْرِی وَ لاٰ یَنْطَلِقُ لِسٰانِی فَأَرْسِلْ إِلیٰ هٰارُونَ (۱۳) وَ لَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخٰافُ أَنْ یَقْتُلُونِ (۱۴) قٰالَ کَلاّٰ فَاذْهَبٰا بِآیٰاتِنٰا إِنّٰا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ (۱۵) فَأْتِیٰا فِرْعَوْنَ فَقُولاٰ إِنّٰا رَسُولُ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ (۱۶) أَنْ أَرْسِلْ مَعَنٰا بَنِی إِسْرٰائِیلَ (۱۷)
هوش مصنوعی: وقتی که پروردگارت به موسی گفت: به سوی قوم ظالمین برو، قوم فرعون که آیا تقوا ندارند؟ موسی گفت: پروردگارا، من می‌ترسم که مرا تکذیب کنند و صدایم بند بیافتد و زبانم نتواند صحبت کند، بنابراین هارون را همراه من بفرست. و من بر آن‌ها گناهی دارم و می‌ترسم که آن‌ها مرا بکشند. خداوند گفت: نه، بروید به همراه آیات ما، ما با شما هستیم و گوش می‌دهیم. به فرعون بروید و به او بگویید: ما پیام‌آوران پروردگار جهانیان هستیم و از او بخواهید که بنی‌اسرائیل را با ما بفرستد.
و هنگامی که ندا کرد پروردگار تو موسی را که برو بسوی گروه ستمکاران (۱۰) قوم فرعون آیا نمی‌پرهیزند (۱۱) گفت پروردگار من بدرستی که می‌ترسم که تکذیب کنند مرا (۱۲) و تنگ می‌شود سینه‌ام و نمی‌گشاید زبانم پس بفرست بسوی هارون (۱۳) و مر ایشان‌راست بر من گناهی پس می‌ترسم که بکشند مرا (۱۴) گفت نه چنین است پس بروید شما دو تا بآیتهای ما بدرستی که مائیم با شما شنوندگان (۱۵) پس آمدند فرعون را پس گفتند که مائیم رسول پروردگار جهانیان (۱۶) که بفرست با ما بنی اسرائیل را (۱۷)
هوش مصنوعی: پروردگار به موسی فرمان داد تا به سوی قوم ستمکاران، یعنی فرعون، برود و از آن‌ها بترسد. موسی پاسخ داد که از این موضوع می‌ترسد که ممکن است او را تکذیب کنند و احتمال دارد که نتواند به درستی صحبت کند. او همچنین نگران بود که ممکن است به او آسیب برسانند. اما پروردگار به او اطمینان داد و گفت که با او و برادرش هارون همراه خواهد بود. در ادامه، موسی و هارون به سراغ فرعون رفتند و اعلام کردند که آنان پیامبران پروردگار جهانیان هستند و از او درخواست کردند که بنی اسرائیل را با خود به همراه ببرند.
« در بیان خواستن موسی علیه السلام هارون را بیاری خود »
هوش مصنوعی: موسی علیه السلام از خداوند درخواست کرد که هارون را به عنوان یاری رسانی برای خود برگزینند.
یاد کن فرمود موسی را ندا
چون به نزدیک شجر ربّ الوری
هوش مصنوعی: به یاد بیاور که وقتی موسی به درخت نزدیک شد، ندایی به او رسید.
که توجه کن به قوم ظالمین
قبطیان کآیا نترسند از یقین
هوش مصنوعی: به گروه ستمگران قبطیان نگاه کن، آیا آنان از واقعیت و حقیقت نمی‌ترسند؟
گفت من می ترسم ای پروردگار
که ندارندم به گفتار استوار
هوش مصنوعی: او گفت: ای پروردگار، من نگرانم که نتوانم به گونه‌ای درست و محکم سخن بگویم.
سینه ام تنگ آید از تکذیبشان
هم بنگشاید مرا عقده زبان
هوش مصنوعی: دلِ من از دروغ و ادعای آن‌ها تنگ شده و احساس خفگی می‌کنم؛ این وضعیت به قدری آزاردهنده است که می‌خواهد مرا مجبور کند تا صحبت کنم و بدون تعصب، نظرم را بیان کنم.
پس به هارون کن روان جبریل نیک
در نبوّت تا شود با من شریک
هوش مصنوعی: پس به هارون بگو که روح‌الامین را به دقت در موضوع نبوت فرستاد تا او نیز در این امر با من شریک شود.
جرمی ایشان راست بر من بی غرض
ترسم از آنکه کُشندم در عوض
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که من از کارهای بی‌هدف و بی‌دلیلی که ممکن است دیگران علیه من انجام دهند، نگرانم. بنده می‌ترسم که به خاطر این رفتارها، من نیز به نوعی تحت تأثیر قرار گرفته و به دنبال تلافی کنم.
قَالَ کَلَّا فَاذْهَ بَا بِآیَاتِنَا
مستمع ماییم آن جا با شما
هوش مصنوعی: او گفت: نه، پس به سوی نشانه‌های ما بروید. ما در آنجا با شما خواهیم بود و به صحبت‌های شما گوش خواهیم داد.
هر دو با اعجاز ما آن سو روید
با شمایم من به هر گفت و شنید
هوش مصنوعی: هر دو با قدرت و شگفتی ما به آن طرف می‌روند و من همیشه با شما هستم، چه در گفتار و چه در شنیدار.
نیست از ما هیچ یعنی در نهان
غالب آرم هر دو را بر قبطیان
هوش مصنوعی: در دل ما هیچ چیز نیست، اما در باطن می‌توانم هر دو را بر فرعون‌ها غالب کنم.
مر به فرعون اندر آیید آن نفس
ما رسولیم از خدا گویید پس
هوش مصنوعی: به جمعیتی که به فرعون نزدیک می‌شوند بگویید: نفس ما پیامبری از سوی خداست. پس به آنچه باید بگویید توجه کنید.
نک فرست از حکم ربّ العالمین
آل اسرائیل را با ما یقین
هوش مصنوعی: فرمان پروردگار جهانیان را به روشنی برای ما بفرست، تا درباره بنی‌اسرائیل به یقین برسیم.
تا بریم آن قوم را از این مکان
در فلسطین، مسکن آبائشان
هوش مصنوعی: بیایید آن مردم را از این مکان در فلسطین، جایی که اجدادشان زندگی می‌کردند، بیرون کنیم.