گنجور

۸- آیات ۴۵ تا ۵۱

أَ لَمْ تَرَ إِلیٰ رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ اَلظِّلَّ وَ لَوْ شٰاءَ لَجَعَلَهُ سٰاکِناً ثُمَّ جَعَلْنَا اَلشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلاً (۴۵) ثُمَّ قَبَضْنٰاهُ إِلَیْنٰا قَبْضاً یَسِیراً (۴۶) وَ هُوَ اَلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اَللَّیْلَ لِبٰاساً وَ اَلنَّوْمَ سُبٰاتاً وَ جَعَلَ اَلنَّهٰارَ نُشُوراً (۴۷) وَ هُوَ اَلَّذِی أَرْسَلَ اَلرِّیٰاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنٰا مِنَ اَلسَّمٰاءِ مٰاءً طَهُوراً (۴۸) لِنُحْیِیَ بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً وَ نُسْقِیَهُ مِمّٰا خَلَقْنٰا أَنْعٰاماً وَ أَنٰاسِیَّ کَثِیراً (۴۹) وَ لَقَدْ صَرَّفْنٰاهُ بَیْنَهُمْ لِیَذَّکَّرُوا فَأَبیٰ أَکْثَرُ اَلنّٰاسِ إِلاّٰ کُفُوراً (۵۰) وَ لَوْ شِئْنٰا لَبَعَثْنٰا فِی کُلِّ قَرْیَةٍ نَذِیراً (۵۱)

آیا ندیدی بسوی پروردگارت که چگونه پهن گردانید سایه را و اگر خواسته بود هر آینه گردانیده بود آن را ساکن پس گردانیدیم آفتاب را بر آن دلیل (۴۵) پس فرا گرفتیم آن را بسوی خود فراهم گرفتنی آسان (۴۶) و اوست آنکه گردانید برای شما شب را پوشش و خواب را آسایش و گردانید روز را برانگیختن (۴۷) و اوست آنکه فرستاد بادها را بشارت میان دو دست رحمتش و فرو فرستادیم از آسمان آبی پاک گرداننده (۴۸) تا احیا کنیم بآن بلدۀ مرده را و بیاشانیمش از آنچه آفریدیم چهارپایان را و مردمان بسیار (۴۹) و بتحقیق مکرّر گردانیدیم آن را میانشان تا پند گیرند پس آیا نمودند اکثر مردمان مگر ناسپاسی را (۵۰) و اگر خواسته بودیم هر آینه برانگیخته بودیم در هر قریه بیم دهنده را (۵۱)

می نبینی خود تو ای صاحب نظر
هیچ آیا صنع آن ربّ البشر
که چگونه گسترانده سایه را
خواستی ور ساکنش کردی به جا
شمس را کردیم بر ظل پس دلیل
پس گرفتیم آن به خود باز ای خلیل
مر فرا بگرفتنی آسان و سهل
روشن است این نزد عقل بی ز جهل
هست تحقیق اندر این آیت بجا
تا بدانی اصل شمس و سایه را
هست ماهیّات اشیاء بر نسق
هم حقیقت های اعیان ظل حق
وصف داناییّ هستیء فقط
مر وجود مطلق اعنی بی‌غلط
مدّش اظهارش بود بر اسم نور
آن وجود خارجی اندر ظهور
پس به او ظاهر شد اشیاء هر چه بود
باز از کتم عدم هم در نمود
سوی هستیِ اضافی ز اقتضاء
باشد ار معلومت آن روشن فضاء
خواست ور ساکن بگرداندیش هم
ساختیش اعنی که ثابت در عدم
وآن خزانۀ هستی آمد در حساب
لوح محفوظ است و هم امّ الکتاب
ثابت اندر وی وجود کلّ شیء
نیست خود صرف عدم یعنی که وی
شمس را فرمود بر وجه جمیل
ما بگرداندیم بر سایه دلیل
عقل باشد قصد اینجا ز آفتاب
سایه را از وی شناسی بی حجاب
سایه نبود بر بقایش متصل
مابقی را رو بفهم از نور دل
اوست آن کس که بگرداند از اساس
بر شما تاریکی شب را لباس
نوم را هم راحت و آسایشی
روز را نشر از پی افزایشی
تا پراکنده شوند اعنی که خلق
بهر تحصیل معاش از خلق و دلق
اوست آن کس که فرستاد از اثر
باد را مژده دهنده بر مطر
پیش از آنکه رحمتش یابد نزول
نفحۀ رحمانی اعنی در فصول
ز آسمان آبی فرستادیم پاک
زنده تا بر وی کنیم این مرده خاک
بلده میّت زمینی دان که آن
گشته خشک اندر زمستان و خزان
تا شود سیراب از آن اَنعام و ناس
کافریدستیم بسیار از شناس
می بگرداندیم بین مردمان
ما مطر را پند تا گیرند از آن
یا مکرر ذکر آن کردیم چند
در کتاب از آنکه تا گیرند پند
پس اِباء کردند بسیاری ز ناس
چون بُدند ایشان به نعمت ناسپاس
خواستیم ار منبعث می ساختیم
ما رسولی در هر آن ده بهر بیم
بیم ده یعنی به خلقِ آن همه
تا به دعوت در ره آیند آن رمه
۷- آیات ۳۵ تا ۴۴: وَ لَقَدْ آتَیْنٰا مُوسَی اَلْکِتٰابَ وَ جَعَلْنٰا مَعَهُ أَخٰاهُ هٰارُونَ وَزِیراً (۳۵) فَقُلْنَا اِذْهَبٰا إِلَی اَلْقَوْمِ اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا فَدَمَّرْنٰاهُمْ تَدْمِیراً (۳۶) وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمّٰا کَذَّبُوا اَلرُّسُلَ أَغْرَقْنٰاهُمْ وَ جَعَلْنٰاهُمْ لِلنّٰاسِ آیَةً وَ أَعْتَدْنٰا لِلظّٰالِمِینَ عَذٰاباً أَلِیماً (۳۷) وَ عٰاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحٰابَ اَلرَّسِّ وَ قُرُوناً بَیْنَ ذٰلِکَ کَثِیراً (۳۸) وَ کُلاًّ ضَرَبْنٰا لَهُ اَلْأَمْثٰالَ وَ کُلاًّ تَبَّرْنٰا تَتْبِیراً (۳۹) وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَی اَلْقَرْیَةِ اَلَّتِی أُمْطِرَتْ مَطَرَ اَلسَّوْءِ أَ فَلَمْ یَکُونُوا یَرَوْنَهٰا بَلْ کٰانُوا لاٰ یَرْجُونَ نُشُوراً (۴۰) وَ إِذٰا رَأَوْکَ إِنْ یَتَّخِذُونَکَ إِلاّٰ هُزُواً أَ هٰذَا اَلَّذِی بَعَثَ اَللّٰهُ رَسُولاً (۴۱) إِنْ کٰادَ لَیُضِلُّنٰا عَنْ آلِهَتِنٰا لَوْ لاٰ أَنْ صَبَرْنٰا عَلَیْهٰا وَ سَوْفَ یَعْلَمُونَ حِینَ یَرَوْنَ اَلْعَذٰابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِیلاً (۴۲) أَ رَأَیْتَ مَنِ اِتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَوٰاهُ أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلاً (۴۳) أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاّٰ کَالْأَنْعٰامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً (۴۴)۹- آیات ۵۲ تا ۵۳: فَلاٰ تُطِعِ اَلْکٰافِرِینَ وَ جٰاهِدْهُمْ بِهِ جِهٰاداً کَبِیراً (۵۲) وَ هُوَ اَلَّذِی مَرَجَ اَلْبَحْرَیْنِ هٰذٰا عَذْبٌ فُرٰاتٌ وَ هٰذٰا مِلْحٌ أُجٰاجٌ وَ جَعَلَ بَیْنَهُمٰا بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً (۵۳)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

أَ لَمْ تَرَ إِلیٰ رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ اَلظِّلَّ وَ لَوْ شٰاءَ لَجَعَلَهُ سٰاکِناً ثُمَّ جَعَلْنَا اَلشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلاً (۴۵) ثُمَّ قَبَضْنٰاهُ إِلَیْنٰا قَبْضاً یَسِیراً (۴۶) وَ هُوَ اَلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اَللَّیْلَ لِبٰاساً وَ اَلنَّوْمَ سُبٰاتاً وَ جَعَلَ اَلنَّهٰارَ نُشُوراً (۴۷) وَ هُوَ اَلَّذِی أَرْسَلَ اَلرِّیٰاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنٰا مِنَ اَلسَّمٰاءِ مٰاءً طَهُوراً (۴۸) لِنُحْیِیَ بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً وَ نُسْقِیَهُ مِمّٰا خَلَقْنٰا أَنْعٰاماً وَ أَنٰاسِیَّ کَثِیراً (۴۹) وَ لَقَدْ صَرَّفْنٰاهُ بَیْنَهُمْ لِیَذَّکَّرُوا فَأَبیٰ أَکْثَرُ اَلنّٰاسِ إِلاّٰ کُفُوراً (۵۰) وَ لَوْ شِئْنٰا لَبَعَثْنٰا فِی کُلِّ قَرْیَةٍ نَذِیراً (۵۱)
هوش مصنوعی: آیا به پروردگارت ننگریسته‌ای که چگونه سایه را گسترش داده است؟ اگر می‌خواست می‌توانست آن را ساکن کند. سپس خورشید را نشانه‌ای بر آن قرار دادیم و آن را به سوی خود به آرامی جذب می‌کنیم. اوست که شب را لباس و خواب را عمیق قرار داده و روز را برای بیداری و زندگی مشخص کرده است. او همچنین بادها را به عنوان بشارت پیش از رحمتش ارسال کرده و از آسمان آبی پاک نازل کرده تا با آن سرزمین‌های مرده را زنده کنیم و آن را به موجودات زنده و انسان‌های بسیاری بنوشانیم. ما این آب را بین آنها به گردش درآوردیم تا متذکر شوند، اما بیشتر مردم جز کفر ورزی نمی‌کنند. اگر می‌خواستیم می‌توانستیم در هر شهری هشدار دهنده‌ای بفرستیم.
آیا ندیدی بسوی پروردگارت که چگونه پهن گردانید سایه را و اگر خواسته بود هر آینه گردانیده بود آن را ساکن پس گردانیدیم آفتاب را بر آن دلیل (۴۵) پس فرا گرفتیم آن را بسوی خود فراهم گرفتنی آسان (۴۶) و اوست آنکه گردانید برای شما شب را پوشش و خواب را آسایش و گردانید روز را برانگیختن (۴۷) و اوست آنکه فرستاد بادها را بشارت میان دو دست رحمتش و فرو فرستادیم از آسمان آبی پاک گرداننده (۴۸) تا احیا کنیم بآن بلدۀ مرده را و بیاشانیمش از آنچه آفریدیم چهارپایان را و مردمان بسیار (۴۹) و بتحقیق مکرّر گردانیدیم آن را میانشان تا پند گیرند پس آیا نمودند اکثر مردمان مگر ناسپاسی را (۵۰) و اگر خواسته بودیم هر آینه برانگیخته بودیم در هر قریه بیم دهنده را (۵۱)
هوش مصنوعی: آیا توجه کرده‌ای که پروردگارت چگونه سایه را گسترش داده است؟ اگر می‌خواست آن را ثابت نگه می‌داشت. ما همچنین خورشید را به آن سمت برگرداندیم تا آن را به سوی خود بکشیم. اوست که شب را به عنوان پوششی برای شما قرار داد و خواب را مایه آرامش قرار داد و روز را برای کار و فعالیت خلق کرد. او بادها را برای بشارت فرستاد و از آسمان آبی پاک فرستاد تا زمین مرده را زنده کند و جانداران و انسان‌های زیادی را از آن بیافریند. ما این نعمت‌ها را به طور مکرر بین مردم تقسیم کرده‌ایم تا درس بگیرند، اما اکثر مردم به ناشکری پرداخته‌اند. اگر می‌خواستیم، قطعاً در هر دهکده‌ای پیامبری برای هشدار فرستاده بودیم.
می نبینی خود تو ای صاحب نظر
هیچ آیا صنع آن ربّ البشر
هوش مصنوعی: آیا تو که صاحب نظر هستی، نمی‌بینی که آفرینش خداوند چه شگفتی‌هایی دارد؟
که چگونه گسترانده سایه را
خواستی ور ساکنش کردی به جا
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانی سایه را در جایی که خواسته‌ای بکشی، اگر آن را در جایی ساکن کرده‌ای؟
شمس را کردیم بر ظل پس دلیل
پس گرفتیم آن به خود باز ای خلیل
هوش مصنوعی: در اینجا به نقش شمس اشاره شده که جلوه‌ای از حقیقت است و ما به دنبال دلیلی برای وجود او هستیم. پس از آن، به خود خواهیم آمد و خواهیم فهمید که خود ما چقدر در این مسیر مهم هستیم.
مر فرا بگرفتنی آسان و سهل
روشن است این نزد عقل بی ز جهل
هوش مصنوعی: این موضوع که به راحتی و به روشنی قابل درک است، برای عقل بدون ناآگاهی بسیار واضح و روشن است.
هست تحقیق اندر این آیت بجا
تا بدانی اصل شمس و سایه را
هوش مصنوعی: در این آیت تحقیق و بررسی وجود دارد تا بفهمی که خورشید و سایه از چه چیزی نشأت می‌گیرند.
هست ماهیّات اشیاء بر نسق
هم حقیقت های اعیان ظل حق
هوش مصنوعی: ماهیت اشیاء به گونه‌ای است که هر یک از آنها نمایانگر حقیقتی از وجود حق هستند.
وصف داناییّ هستیء فقط
مر وجود مطلق اعنی بی‌غلط
هوش مصنوعی: تنها وجود مطلق قابلیت توصیف دانایی‌اش را دارد و هیچ خطایی در آن وجود ندارد.
مدّش اظهارش بود بر اسم نور
آن وجود خارجی اندر ظهور
هوش مصنوعی: آنچه در عالم وجود نمایان است، نشان‌دهنده‌ی نور و روشنایی آن وجود حقیقی است.
پس به او ظاهر شد اشیاء هر چه بود
باز از کتم عدم هم در نمود
هوش مصنوعی: سپس تمامی اشیاء به او نمایان شد، هر چه که وجود داشت، دوباره از عدم به ظهور درآمد.
سوی هستیِ اضافی ز اقتضاء
باشد ار معلومت آن روشن فضاء
هوش مصنوعی: اگر به اضافه بودن یک چیز نیاز باشد، آن نیاز ناشی از شرایط و وضعیت آن چیز است، و اگر این شرایط به وضوح مشخص باشد، فضای آن نیز روشن و مشخص خواهد بود.
خواست ور ساکن بگرداندیش هم
ساختیش اعنی که ثابت در عدم
هوش مصنوعی: اگر خواسته باشی که کسی را تغییر دهی، در حقیقت او را به گونه‌ای ساخته‌ای که هنوز در عدم و نبود باقی مانده است.
وآن خزانۀ هستی آمد در حساب
لوح محفوظ است و هم امّ الکتاب
هوش مصنوعی: خزانه‌ای از تمام هستی در حسابی گنجانده شده که در لوح محفوظ و همچنین در مادر کتاب ثبت شده است.
ثابت اندر وی وجود کلّ شیء
نیست خود صرف عدم یعنی که وی
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به این نکته اشاره می‌کند که وجود هر چیزی در واقع وابسته به عدم است و اگر چیزی وجود نداشته باشد، تنها عدم باقی می‌ماند. به عبارت دیگر، وجود مستقل از خودی ندارد و همه چیز در پیوند با نبودن است. همیشه باید به این فکر کنیم که وجود و عدم چگونه با هم ارتباط دارند.
شمس را فرمود بر وجه جمیل
ما بگرداندیم بر سایه دلیل
هوش مصنوعی: شمس را به زیبایی و با ظاهری دلنشین به سمت سایه دلیل هدایت کردیم.
عقل باشد قصد اینجا ز آفتاب
سایه را از وی شناسی بی حجاب
هوش مصنوعی: عقل انسانی به اینجا آمده تا به دقت و بدون پرده، نور خورشید را و سایه آن را بشناسد.
سایه نبود بر بقایش متصل
مابقی را رو بفهم از نور دل
هوش مصنوعی: در این عبارت به نوعی اشاره شده که اگر نور دل در وجود انسان وجود داشته باشد، سایه یا مشکلات نمی‌توانند بر او غلبه کنند. بنابراین، باید به روشنی و مثبت‌اندیشی توجه کرد و از آن برای روشن شدن راه زندگی استفاده کرد.
اوست آن کس که بگرداند از اساس
بر شما تاریکی شب را لباس
هوش مصنوعی: او همان کسی است که شب را به سرعت به روز تبدیل می‌کند و تاریکی آن را به روشنی می‌آورد.
نوم را هم راحت و آسایشی
روز را نشر از پی افزایشی
هوش مصنوعی: در روزهایی که آسایش و راحتی وجود دارد، زندگی به آسانی پیش می‌رود و هر روز بر تلاش‌ها و بهبودها افزوده می‌شود.
تا پراکنده شوند اعنی که خلق
بهر تحصیل معاش از خلق و دلق
هوش مصنوعی: افراد به منظور کسب روزی و معاش از یکدیگر دور می‌شوند و به دنبال کار و زندگی می‌افتند.
اوست آن کس که فرستاد از اثر
باد را مژده دهنده بر مطر
هوش مصنوعی: او کسی است که با تأثیر باد، خبر باران را می‌آورد.
پیش از آنکه رحمتش یابد نزول
نفحۀ رحمانی اعنی در فصول
هوش مصنوعی: پیش از آنکه رحمت الهی بر زمین نازل شود، عطر و بوی خوش محبت او در اطراف پخش می‌شود، به ویژه در فصل‌های خاص.
ز آسمان آبی فرستادیم پاک
زنده تا بر وی کنیم این مرده خاک
هوش مصنوعی: از آسمان آبی زندگی پاک و تازه‌ای فرستادیم تا به این مرده خاکی حیات ببخشیم.
بلده میّت زمینی دان که آن
گشته خشک اندر زمستان و خزان
هوش مصنوعی: به یاد داشته باش که موجودات مرده‌ای که روی زمین هستند، در فصل‌های سرد مانند زمستان و پاییز خشک و بی‌حیات می‌شوند.
تا شود سیراب از آن اَنعام و ناس
کافریدستیم بسیار از شناس
هوش مصنوعی: برای اینکه از آن دام‌ها و افراد ناآگاه بهره‌مند شویم، نیاز داریم که شناخت بیشتری پیدا کنیم.
می بگرداندیم بین مردمان
ما مطر را پند تا گیرند از آن
هوش مصنوعی: ما باران را بین مردم خود به‌عنوان درس و عبرت می‌چرخانیم تا آن را درک کنند و از آن بهره ببرند.
یا مکرر ذکر آن کردیم چند
در کتاب از آنکه تا گیرند پند
هوش مصنوعی: ما چندین بار در کتاب به آن موضوع اشاره کردیم تا دیگران از آن یاد بگیرند و درس بگیرند.
پس اِباء کردند بسیاری ز ناس
چون بُدند ایشان به نعمت ناسپاس
هوش مصنوعی: بسیاری از انسان‌ها از نعمت‌هایی که دارند، به خاطر ناسپاسی خودشان دوری می‌گزینند و نمی‌توانند به درستی از آن بهره‌برداری کنند.
خواستیم ار منبعث می ساختیم
ما رسولی در هر آن ده بهر بیم
هوش مصنوعی: اگر می‌توانستیم، پیامبری می‌آفریدیم که در هر لحظه به مردم هشدار دهد.
بیم ده یعنی به خلقِ آن همه
تا به دعوت در ره آیند آن رمه
هوش مصنوعی: بیم ده به این معناست که به مردم و مخلوقات، الهام و تشویق کن تا به دعوت و فراخوانی که شده است، پاسخ دهند و در مسیر درست قرار بگیرند.