گنجور

۶- آیات ۵۱ تا ۵۸

وَ لَقَدْ آتَیْنٰا إِبْرٰاهِیمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ کُنّٰا بِهِ عٰالِمِینَ (۵۱) إِذْ قٰالَ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ مٰا هٰذِهِ اَلتَّمٰاثِیلُ اَلَّتِی أَنْتُمْ لَهٰا عٰاکِفُونَ (۵۲) قٰالُوا وَجَدْنٰا آبٰاءَنٰا لَهٰا عٰابِدِینَ (۵۳) قٰالَ لَقَدْ کُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آبٰاؤُکُمْ فِی ضَلاٰلٍ مُبِینٍ (۵۴) قٰالُوا أَ جِئْتَنٰا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اَللاّٰعِبِینَ (۵۵) قٰالَ بَلْ رَبُّکُمْ رَبُّ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ اَلَّذِی فَطَرَهُنَّ وَ أَنَا عَلیٰ ذٰلِکُمْ مِنَ اَلشّٰاهِدِینَ (۵۶) وَ تَاللّٰهِ لَأَکِیدَنَّ أَصْنٰامَکُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ (۵۷) فَجَعَلَهُمْ جُذٰاذاً إِلاّٰ کَبِیراً لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ (۵۸)

و بتحقیق دادیم ابراهیم را رشدش از پیش و بودیم باو دانایان (۵۱) چون گفت مر پدرش را و قومش را چیست این تمثالها که شمائید مر آنها مقیمان پرستش (۵۲) گفتند یافتیم پدرانمان را مر آنها را پرستندگان (۵۳) گفت بتحقیق باشید شما و پدرانتان در گمراهی آشکار (۵۴) گفتند آیا آمدی ما را براستی یا هستی تو از بازی‌کنندگان (۵۵) گفت بلکه پروردگار شما پروردگار آسمان و زمین است که آفرید آنها را و منم بر آن از شاهدان (۵۶) و بخدا قسم که هر آینه چاره خواهم کرد البته بتان شما را بعد از آنکه برگردید پشت‌کنندگان (۵۷) پس کردشان پاره پاره مگر بت بزرگی که بود مر آنها را باشد که ایشان باو رجوع کنند (۵۸)

« در بیان قصه ابراهیم «ع» و شکستن اصنام را »

هم به ابراهیم دادیم از علن
رشد یعنی ره به نیکی یافتن
هم به او بودیم ما دانا ز پیش
چونکه گفت او با پدر و اقوام خویش
این صور چبود که پیوسته شما
عاکفان باشید آن را برملا
گفت ما آباء خود را یافتیم
بر همین که ما بدان بشتافتیم
می پرستیدند این تمثیل ها
گفت او، بودید عاری از هدی
سخت اندر گمرهیِ آشکار
هم شما و هم پدرهاتان ز عار
گفت آوردی به ما حرفی تو صعب
این به ما گویی تو از جد یا ز لعب
گفت بل رب شما اندر یقین
هست رب این سماوات و زمین
آفرید این جمله را مانا اِله
من بر اینم از گواهان یک گواه
تاالله اندر این بتان کیدی کنم
در نهان یعنی ز جاشان بر کنم
بعد از آنکه می بگرداندید پشت
خُردشان پس کرد از خرد و درشت
روز عیدی کاهل شهر از مرد و زن
سوی صحراء میشدند او در زمن
یک تبر بگرفت و در بتخانه شد
پاره پاره کرد ز اصنام آنچه بُد
جز بت اعظم که آن را واگذاشت
پس تبر بر دوش او برجا گذاشت
تا به او کردند باز اندر سئوال
کاین بتان را از چه کردی خسته حال
تا که با نمرودیان پر لجاج
او نماید اندر این باب احتجاج
چونکه در بتخانه در شام آمدند
در تحیّر زین چنین غوغاء شدند
۵- آیات ۴۲ تا ۵۰: قُلْ مَنْ یَکْلَؤُکُمْ بِاللَّیْلِ وَ اَلنَّهٰارِ مِنَ اَلرَّحْمٰنِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ (۴۲) أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُمْ مِنْ دُونِنٰا لاٰ یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَ أَنْفُسِهِمْ وَ لاٰ هُمْ مِنّٰا یُصْحَبُونَ (۴۳) بَلْ مَتَّعْنٰا هٰؤُلاٰءِ وَ آبٰاءَهُمْ حَتّٰی طٰالَ عَلَیْهِمُ اَلْعُمُرُ أَ فَلاٰ یَرَوْنَ أَنّٰا نَأْتِی اَلْأَرْضَ نَنْقُصُهٰا مِنْ أَطْرٰافِهٰا أَ فَهُمُ اَلْغٰالِبُونَ (۴۴) قُلْ إِنَّمٰا أُنْذِرُکُمْ بِالْوَحْیِ وَ لاٰ یَسْمَعُ اَلصُّمُّ اَلدُّعٰاءَ إِذٰا مٰا یُنْذَرُونَ (۴۵) وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذٰابِ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ یٰا وَیْلَنٰا إِنّٰا کُنّٰا ظٰالِمِینَ (۴۶) وَ نَضَعُ اَلْمَوٰازِینَ اَلْقِسْطَ لِیَوْمِ اَلْقِیٰامَةِ فَلاٰ تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ إِنْ کٰانَ مِثْقٰالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنٰا بِهٰا وَ کَفیٰ بِنٰا حٰاسِبِینَ (۴۷) وَ لَقَدْ آتَیْنٰا مُوسیٰ وَ هٰارُونَ اَلْفُرْقٰانَ وَ ضِیٰاءً وَ ذِکْراً لِلْمُتَّقِینَ (۴۸) اَلَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَ هُمْ مِنَ اَلسّٰاعَةِ مُشْفِقُونَ (۴۹) وَ هٰذٰا ذِکْرٌ مُبٰارَکٌ أَنْزَلْنٰاهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ (۵۰)۷- آیات ۵۹ تا ۶۷: قٰالُوا مَنْ فَعَلَ هٰذٰا بِآلِهَتِنٰا إِنَّهُ لَمِنَ اَلظّٰالِمِینَ (۵۹) قٰالُوا سَمِعْنٰا فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقٰالُ لَهُ إِبْرٰاهِیمُ (۶۰) قٰالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلیٰ أَعْیُنِ اَلنّٰاسِ لَعَلَّهُمْ یَشْهَدُونَ (۶۱) قٰالُوا أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هٰذٰا بِآلِهَتِنٰا یٰا إِبْرٰاهِیمُ (۶۲) قٰالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هٰذٰا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ کٰانُوا یَنْطِقُونَ (۶۳) فَرَجَعُوا إِلیٰ أَنْفُسِهِمْ فَقٰالُوا إِنَّکُمْ أَنْتُمُ اَلظّٰالِمُونَ (۶۴) ثُمَّ نُکِسُوا عَلیٰ رُؤُسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مٰا هٰؤُلاٰءِ یَنْطِقُونَ (۶۵) قٰالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ مٰا لاٰ یَنْفَعُکُمْ شَیْئاً وَ لاٰ یَضُرُّکُمْ (۶۶) أُفٍّ لَکُمْ وَ لِمٰا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ أَ فَلاٰ تَعْقِلُونَ (۶۷)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ لَقَدْ آتَیْنٰا إِبْرٰاهِیمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ کُنّٰا بِهِ عٰالِمِینَ (۵۱) إِذْ قٰالَ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ مٰا هٰذِهِ اَلتَّمٰاثِیلُ اَلَّتِی أَنْتُمْ لَهٰا عٰاکِفُونَ (۵۲) قٰالُوا وَجَدْنٰا آبٰاءَنٰا لَهٰا عٰابِدِینَ (۵۳) قٰالَ لَقَدْ کُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آبٰاؤُکُمْ فِی ضَلاٰلٍ مُبِینٍ (۵۴) قٰالُوا أَ جِئْتَنٰا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اَللاّٰعِبِینَ (۵۵) قٰالَ بَلْ رَبُّکُمْ رَبُّ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ اَلَّذِی فَطَرَهُنَّ وَ أَنَا عَلیٰ ذٰلِکُمْ مِنَ اَلشّٰاهِدِینَ (۵۶) وَ تَاللّٰهِ لَأَکِیدَنَّ أَصْنٰامَکُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ (۵۷) فَجَعَلَهُمْ جُذٰاذاً إِلاّٰ کَبِیراً لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ (۵۸)
هوش مصنوعی: ما به ابراهیم پیش از این هدایت و بصیرت دادیم و به او آگاه بودیم. وقتی به پدر و قومش گفت: این تمثال‌ها که شما به آنها چنگ زده‌اید چیست؟ آنها پاسخ دادند: ما پدران خود را اینگونه عبادت‌کننده یافته‌ایم. ابراهیم گفت: شما و پدرانتان در گمراهی مشخصی بوده‌اید. آنها سؤال کردند: آیا تو با حقیقت به سوی ما آمده‌ای یا از بازیگران هستی؟ ابراهیم پاسخ داد: بلکه پروردگارتان، پروردگار آسمان‌ها و زمین است، آن کسی که آنها را خلق کرده و من بر این امر از شاهدان هستم. سوگند یاد می‌کنم که بعد از اینکه شما به عقب برگشتید، به خدایان شما می‌زنم. سپس، همه آنها را خرد خرد کرد، جز یک بزرگ آنها تا شاید به آن بازگردند.
و بتحقیق دادیم ابراهیم را رشدش از پیش و بودیم باو دانایان (۵۱) چون گفت مر پدرش را و قومش را چیست این تمثالها که شمائید مر آنها مقیمان پرستش (۵۲) گفتند یافتیم پدرانمان را مر آنها را پرستندگان (۵۳) گفت بتحقیق باشید شما و پدرانتان در گمراهی آشکار (۵۴) گفتند آیا آمدی ما را براستی یا هستی تو از بازی‌کنندگان (۵۵) گفت بلکه پروردگار شما پروردگار آسمان و زمین است که آفرید آنها را و منم بر آن از شاهدان (۵۶) و بخدا قسم که هر آینه چاره خواهم کرد البته بتان شما را بعد از آنکه برگردید پشت‌کنندگان (۵۷) پس کردشان پاره پاره مگر بت بزرگی که بود مر آنها را باشد که ایشان باو رجوع کنند (۵۸)
هوش مصنوعی: ابراهیم به رشد و آگاهی خاصی دست یافته بود و با دانشمندان صحبت می‌کرد. وقتی از پدرش و قومش پرسید که این مجسمه‌ها که می‌پرستند چیست، آنها گفتند که اینها همان‌هایی هستند که پدرانمان هم پرستیده‌اند. ابراهیم به آنها پاسخ داد که شما و پدرانتان در گمراهی آشکار هستید. وقتی ابراهیم به آنها گفت که آیا به راستی آمده‌ام تا شما را راهنمایی کنم یا فقط بازیگری هستم، او توضیح داد که پروردگار واقعی آسمان و زمین کسی است که آنها را آفریده و او از این موضوع شاهد است. او همچنین به خدا قسم خورد که حتماً به مجسمه‌های شما رسیدگی خواهد کرد، بعد از اینکه آنها پشت به او کردند. سپس او مجسمه‌ها را شکسته جز مجسمه بزرگ که باقی ماند تا شاید به آن رجوع کنند.
« در بیان قصه ابراهیم «ع» و شکستن اصنام را »
هوش مصنوعی: در داستان ابراهیم (علیه‌السلام) و شکستن بت‌ها، به ماجرای زندگی او و تصمیمش برای رد کردن پرستش بت‌ها اشاره شده است. ابراهیم به عنوان یک پیامبر، مردم را به باور به خدای یگانه دعوت کرد و به مبارزه با خرافات و اعتقادات نادرست پرداخت. او با شکستن بت‌ها نشان داد که آنها نمی‌توانند حامی یا پشتیبان انسان‌ها باشند و تنها خداوند حقیقی است که شایسته پرستش است.
هم به ابراهیم دادیم از علن
رشد یعنی ره به نیکی یافتن
هوش مصنوعی: ما به ابراهیم هم از طریق آشکار به دلالت و رشد، یعنی راهی برای رسیدن به نیکی و درستی عطا کردیم.
هم به او بودیم ما دانا ز پیش
چونکه گفت او با پدر و اقوام خویش
هوش مصنوعی: ما از قبل دانسته بودیم که او چه کسی است، زمانی که گفت با پدر و بستگانش ارتباط دارد.
این صور چبود که پیوسته شما
عاکفان باشید آن را برملا
هوش مصنوعی: این شکل یا حالت چیست که شما همیشه در حال پرستش و توجه به آن هستید؟
گفت ما آباء خود را یافتیم
بر همین که ما بدان بشتافتیم
هوش مصنوعی: ما پدران خود را در همین اعتقادات و راه‌هایی که دارند پیدا کردیم، و ما نیز به همان مسیر و روش آن‌ها ادامه دادیم.
می پرستیدند این تمثیل ها
گفت او، بودید عاری از هدی
هوش مصنوعی: در اینجا گفته می‌شود که مردم به برخی نمادها و مثال‌ها اهمیت می‌دادند و به آنها احترام می‌گذاشتند، ولی خودشان از هدایت و راهنمایی واقعی بی‌نصیب بودند.
سخت اندر گمرهیِ آشکار
هم شما و هم پدرهاتان ز عار
هوش مصنوعی: شما و پدرانتان به شدت در گمراهی آشکار هستید و این موضوع برای شما مایه‌ی شرم و عیب است.
گفت آوردی به ما حرفی تو صعب
این به ما گویی تو از جد یا ز لعب
هوش مصنوعی: تو گفتی که چیزی به ما می‌گویی که برای ما دشوار است، آیا این نکته را از جد خود می‌گویی یا اینکه از بازی و شوخی؟
گفت بل رب شما اندر یقین
هست رب این سماوات و زمین
هوش مصنوعی: او گفت: پروردگار شما یقیناً همان پروردگار این آسمان‌ها و زمین است.
آفرید این جمله را مانا اِله
من بر اینم از گواهان یک گواه
هوش مصنوعی: این جمله همیشگی را خداوند آفرید، من بر این باورم که از میان گواهان، یک شاهد هستم.
تاالله اندر این بتان کیدی کنم
در نهان یعنی ز جاشان بر کنم
هوش مصنوعی: من در خفا به این مجسمه‌ها ضربه می‌زنم تا آنها را از جای خود برکنم.
بعد از آنکه می بگرداندید پشت
خُردشان پس کرد از خرد و درشت
هوش مصنوعی: پس از آنکه شما به آنها پشت کنید و آنان را فراموش کنید، خرد و درشت نزد شما اهمیت نخواهد داشت.
روز عیدی کاهل شهر از مرد و زن
سوی صحراء میشدند او در زمن
هوش مصنوعی: در روز عید، مردم و زن و مرد شهر به سمت دشت‌ها و بیابان‌ها می‌رفتند، اما او در همان زمان در خانه و بی‌تحرک بود.
یک تبر بگرفت و در بتخانه شد
پاره پاره کرد ز اصنام آنچه بُد
هوش مصنوعی: یک نفر تبر برداشتن و به معبد بتان رفت و همه‌ی مجسمه‌ها را که وجود داشتند، تکه‌تکه کرد.
جز بت اعظم که آن را واگذاشت
پس تبر بر دوش او برجا گذاشت
هوش مصنوعی: تنها بت بزرگ را رها کرد و تبر را بر دوش او قرار داد.
تا به او کردند باز اندر سئوال
کاین بتان را از چه کردی خسته حال
هوش مصنوعی: به او دوباره سوال کردند که چرا این معشوقان را این‌گونه خسته و پکر کرده‌ای؟
تا که با نمرودیان پر لجاج
او نماید اندر این باب احتجاج
هوش مصنوعی: تا زمانی که با کسانی که در جمود و لجاج هستند، در این موضوع بحث و جدل کند.
چونکه در بتخانه در شام آمدند
در تحیّر زین چنین غوغاء شدند
هوش مصنوعی: وقتی در معبد بت‌ها در شام وارد شدند، در حیرت و شگفتی از این همه سر و صدا و هیاهو شدند.